کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

تحقیق درباره رهنمودهای امامان در مورد بهداشت 32 ص

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق درباره رهنمودهای امامان در مورد بهداشت 32 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 32

 

مقدمه

از آنجا که رعایت بهداشت در حفظ سلامت انسان تاثیر بسزایی دارد و انسان سالم بهتر می تواند به وظایف فردی و اجتماعی که دین برای او معین نموده عمل کند بنابراین تأکید و توصیه بر رعایت بهداشت و راهنمایی جهت مداوای امراض گوناگون و ذکر خواص میوه ها و سبزیجات و غذاهای مختلف از اموری است که مکرراً در سخنان برخی از معصومین (ع) به چشم می خورد. هرچند انبیاء و اولیاء از سوی خداوند به عنوان اطبای روحی و قلبی مردم و نجات دهنده آن ها از ظلمت گمراهی و هدایت به سوی بندگی خدا معرفی شده اند، اما این بزرگان در شرایط مقتضی جهت حفظ سلامت پیروان خود نکات زیبایی را بیان فرموده اند. و در این زمینه کتب مختلفی در ارتباط با فرمایشات طبی و بهداشتی معصومین (ع) به رشته تحریر در آمده است. از جمله: طب الصادق و طب الرضا.

با توجه به اهمیت این موضوع حدود پانصد حدیث بهداشتی از معصومین جمع آوری و در این مقاله ارائه شده است. در پایان مقدمه حکایت جالبی از طبابت ویژه حضرت علی (ع) نقل می شود:

داروی گناهان:

روزی حضرت علی (ع) از یکی از کوچه های بصره می گذشت. جمعیت فراوانی دید. نزدیک رفت در میان جمعیت جوانی خوشرو دید که با لباسی پاک و آراسته و با متانت و هیبتی مخصوص روی چهارپایه ای نشسته و مردم یکی یکی به او مراجعه می کردند. در میان مراجعین کسانی بودند که شیشه هایی در دست داشتند و به او نشان می دادند.

میان شیشه ها خون و یا دیگر مایعات بد ن بود. طبیب جوان به آن شیشه ها نگاه می کرد و برای صاحب هر یک بر حسب آنچه می فهمید دارو یا دستوری می داد.

حضرت علی (ع) جلو رفت و سلام کرد و فرمود: خدا تو را رحمت کند آیا برای درد گناه دارویی همراه آورده ای؟ طبیب گفت: مگر گناه، درد یا بیماری است؟ حضرت فرمود: آری گناه بیماری است و مردم را به زحمت انداخته است.

طبیب مدتی سر به زیر انداخت و ساکت ماند. گویی در اندیشه عمیقی فرو رفته است حضرت علی (ع) سوال خود را تکرار کرد. اما جوان ساکت بود. پس از ساعتی سر بلند کرد و گفت: قربانت شوم. من که چیزی نمی دانم آیا شما داروی گناه را می شناسید؟

حضرت فرمود: من داروی گناه را می شناسم و معالجه می کنم. طبیب گفت: ممکن است برای ما توصیف بفرمایید؟

آن حضرت فرمود: آری ! از اینجا برخیز و به بوستان ایمان برو. وقتی وارد شدی مقداری از

ریشه درخت نیت و دانه های پشیمانی و قدری از برگ تدبر، تخم ورع، میوه فهم و مقداری از شاخه های یقین و مغز اخلاص و پوست اجتهاد و مقداری هم از ساقه های انابه و پادزهر تواضع گرفته همه را با حواس جمع، دلی متوجه سرشار با انگشتان تصدیق و کف توفیق میان تشت تحقیق می ریزی و با اشک چشمانت شستشو می دهی و آنگاه تمام اینها را میان دیگ امید ریخته و با آتش اشتیاق آنقدر می جوشانی تا مواد زائد و رسوبش جدا شود و عصاره و خامه حکمت به دست آید.

سپس آن را گرفته و در بشقاب رضا و تسلیم ریخته، نسیم استغفار بر آن می دمی تا قبل از آنکه فاسد شود، خنک گردد. این شربت گوارا را در جایی که آدمی نباشد و جز خدا کسی تو را نبیند می نوشی.

این است دارویی که درد گناهان را ساکن و جراحات معصیت را التیام می بخشد. چنانکه اثری از آن باقی نمی ماند. طبیب جوان که از شنیدن این سخنان حکیمانه متحیر شده بود، مراتب ادب و اخلاص و عجز خود را به ساحت مقدس امیرالمومنین علی (ع) ابراز کرد.

رهنمودهای رسول اکرم (ص)

پروردگار متعال هیچ دردی را بی درمان نیافریده است، مگر بیماری سام ( مرگ)

آنانکه اثری از آبله بر بدن دارند عمری طولانی خواهند داشت. این عده را به طول عمر بشارت دهید.

اساس هر بیماری درد سر است.

تا در خود اشتها نیافته اید دست به سوی طعام دراز نکنید و همچنان که در خود اشتها را احساس می کنید دست از طعام بکشید.

معده آدمیزاد کانون همه دردهاست و پرهیز، راز هر درمان است.

اساس هر مداوا گرم نگه داشتن موضوع درد و بیماری است.

نفس خود را به هر چه عادت داده اید وابگذارید.

پروردگار آن سفره را دوست دارد که در کنار آن دست زیاد باشد.

در خوراک گرم برکت اندکی است. برکت زیاد در خوراکهای سرد یافت می شود.

به هنگام غذا خوردن پای خود را از کفش بدر آورید. زیرا پای شما آسوده خواهد ماند و این سنت، سنت زیبایی است.

با زیر دستان غذا خوردن نوعی فروتنی است. بهشت به آنانکه با زیر دستان غذا می خوردند مشتاق است.

غذا خوردن در بازار نوعی پستی است.

مؤمن همیشه با اشتهای اهل خانه خود غذا می خورد ولی منافق اهل خانه خود را محکوم اشتهای خود می کند.( یعنی تا خود به غذا میل نکند اجازه نمی دهد سفره پهن کنند.)


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره رهنمودهای امامان در مورد بهداشت 32 ص

مقاله تعریف و اثبات عصمت پیامبران و امامان

اختصاصی از کوشا فایل مقاله تعریف و اثبات عصمت پیامبران و امامان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله تعریف و اثبات عصمت پیامبران و امامان


مقاله تعریف و اثبات عصمت پیامبران  و امامان

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات:60

عصمت پیامبران و امامان دوازده گانه ، رکن رکین تفکر شیعه و از ضروریات این مذهب است . در تعریف عصمت بین عالمان شیعه اختلافاتی وجود دارد ، اما نوع ادله ای که برای اثبات ضرورت عصمت پیامبران و امامان می‌آورند ، ناخودآگاه آنان را به تعریف واحدی از عصمت می‌رساند که در آن ، مصونیت از هر گونه گناه ، خطا و لغزش(بزرگ یا کوچک، عمدی یا سهوی) و در تمام عرصه های مختلف زندگی فردی و اجتماعی مندرج می‌‌باشد .

از دیدگاه آقای مصباح یزدی :

 منظور از معصوم بودن پیامبران یا بعضی دیگر از انسانها تنها عدم ارتکاب گناه نیست ، زیرا ممکن است یک فرد عادی هم مرتکب گناهی نشود ….بلکه منظور این است که شخص ، دارای ملکه نفسانی نیرومندی باشد که در سخت ترین شرایط هم او را از ارتکاب گناه باز دارد . ملکه‌ای که از آگاهی کامل و دائم به زشتی گناه و اراده قوی بر مهار کردن تمایلات نفسانی حاصل می‌‌گردد . و چون چنین ملکه‌ای با عنایت خاص الهی تحقق می‌‌یابد، فاعلیت آن به خدای متعال نسبت داده می‌شود.[1]

 منظور از گناه که شخص معصوم مصونیت از ارتکاب آن دارد، عملی است که در لسان فقه، حرام نامی‌ده می‌‌شود و همچنین ترک عملی است که در لسان فقه واجب شمرده می‌شود.[2]


از دیدگاه آقای جعفر سبحانی :

 عصمت به معنی مصونیت بوده و در باب نبوت دارای مراتب زیر است :

الف . عصمت در مقام دریافت ، حفظ و ابلاغ وحی

ب . عصمت از معصیت و گناه

ج . عصمت از خطا و اشتباه در امور فردی و اجتماعی .[3]

البته مصونیت از خطا در « مسائل عادی زندگی » ، « داوری در منازعات » ،« تشخیص موضوعات احکام دینی » و حتی مصونیت از « برخی بیماری‌های جسمی‌… که مایه تنفر و انزجار مردم می‌‌گردد » نیز از دیدگاه آقای سبحانی در تعریف عصمت گنجانده شده است .

از دیدگاه آقای ابراهیم امی‌نی :

« عصمت عبارت است از یک نیروی فوق العاده باطنی و یک صفت نیرومند نفسانی که در اثر مشاهده حقیقت جهان هستی و رویت ملکوت و باطن عالم وجود حاصل می‌شود. این نیروی فوق العاده غیبی در هرکسی وجود پیدا کرد از مطلق خطا و گناه معصوم خواهد بود و از جهات مختلف بیمه شده است :

  1. در مقام تلقی وحی و درک واقعیات خطا نمی‌‌کند.
  2. در مقام ضبط و نگهداری احکام و قوانین اشتباه و سهو ندارد.
  3. در مقام ابلاغ و اظهار احکام مرتکب اشتباه و گناه نمی‌‌شود.

4- در مقام عمل از لغزشهای عمدی و سهوی مصونیت دارد . هرگز گناه نمی‌کند و احتمال خطا و گناه درباره اش صفر است.»[4]

دیدیم که از نظر آقایان امی‌نی و سبحانی ، عصمت عبارتست از مصونیت از هر گونه گناه و خطا و لغزش ( چه عمدی و چه سهوی) و در تمام عرصه‌های زندگی فردی و اجتماعی ، اما از نظر آقای مصباح یزدی ، عصمت فقط به معنی مصونیت از ارتکاب گناه است ، آن هم گناهی که در لسان فقه گناه شمرده شود نه هرگونه گناهی . در ضمن از نظر قاطبه علمای شیعه پیامبران و امامان ، از همان آغاز زندگی ( یعنی تولد وطفولیت ) تا آخر عمر معصوم هستند، نه اینکه بعد از نبوت یا امامت معصوم شوند . پس به طور خلاصه نظریه عصمت از دیدگاه شیعه چنین است :

« پیامبران و امامان دوازده‌گانه ، در تمام طول عمر معصوم هستند .»

 ادله عقلی عصمت پیامبران ( و امامان )

دراینجا به چند نمونه از ادله عقلی شیعه که در آنها سعی شده است تا ضرورت عقلی عصمت پیامبران اثبات شود ، اشاره می‌کنیم و به نقد آنها می‌پردازیم .

دلیل اول  « پیامبران الهی در عمل به احکام شریعت ، از هر گونه گناه و لغزش مصونیت دارند و اصولا هدف از بعثت پیامبران در صورتی تحقق می‌پذیرد که آنان از چنین مصونیتی برخوردار باشند . زیرا اگر آنان به احکام الهی که خود ابلاغ می‌کنند دقیقا پایبند نباشند ، اعتماد به صدق گفتار آنها از می‌ان می‌رود و در نتیجه هدف نبوت تحقق نمی‌‌یابد .» [5]

« عصمت برای پیامبران لازم است تا وثوق به گفتار آنها حاصل شود و غرض از نبوت تحقق یابد»[6]

دلیل فوق از جهات گوناگون قابل خدشه است که به چند مورد آن اشاره می‌‌کنیم:

  1. این استدلال اگر هم درست و کامل باشد فقط ضرورت مصونیت از گناهان عمدی آن هم گناهانی که در ملأعام و در انظار مردم انجام گیرد را اثبات می‌‌کند ، نه گناهانی که در اثر غفلت و سهو و نسیان گاهی گریبانگیر آدمی‌می‌شود و نه گناهان پنهانی و دور از چشم مردم وجود سهو و نسیان و ابتلا به غفلتهای آنی و زودگذر در انسان امری طبیعی و مورد قبول همه است و هیچ کس تنها به دلیل اینکه گاهی در اثر سهو و فراموشی مرتکب بعضی گناهان خصوصا گناهان کوچک می‌‌شود ، مورد بی اعتمادی مردم قرار نمی‌‌گیرد . آری اگر شخصی غرق در گناه بوده و آلودگی او به رذائل اخلاقی ( کماً و کیفاً ) در سطح بالایی باشد به او نمی‌‌توان اعتماد و اطمی‌نان کرد و اگر چنین شخصی ادعای پیامبری کند ، ادعایش مورد پذیرش مردم قرار نمی‌گیرد . اما اگر یک انسان وارسته و متصف به صفات نیک انسانی و آراسته به فضائل اخلاقی که هر چند معصوم نیست، اما در مجموع انسان پاک و با فضیلتی است و مردم او را به عنوان یک انسان سالم و خوب می‌شناسند ، ادعای پیامبری کند ، ادعای او مورد توجه و تأمل قرار می‌‌گیرد و در مردم تأثیر می‌‌گذارد، مضافا بر اینکه پیامبر فقط ادعای پیامبری نمی‌‌کند، بلکه برای اثبات پیامبری خود دلایل و براهین و معجزاتی هم به مردم ارائه می‌‌دهد و همی‌ن معجزات به علاوه جاذبه معنوی و تاثیر کلامش در بیدار کردن فطرت خفته انسانها اطمی‌نان مردم نسبت به پیامبر را جلب می‌‌کند . پس از آن هم اگر خود پیامبر مرتباً و به دفعات ، احکام الهی را نقض کرده و مرتکب معاصی و یا اعمال زشت و ناپسند ( آن هم به طور عمد و در حضور دیگران ) شود ، ممکن است پیامبری او زیر سؤال برود و مردم به صدق گفتار او شک کنند . اما اگر فقط به درموارد بسیار اندک و در اثر سهو و فراموشی مرتکب بعضی از گناهان شود ، دلیلی ندارد که مردم به صداقت او در ادعایش ( مبنی بر نبوت ) شک کنند . در این استدلال فرض بر این است که برای انسان فقط و فقط دو حال وجود دارد : 1. غرق بودن در گناه و آلودگی‌های اخلاقی 2. معصوم بودن . به عبارتی دیگر گویا هر انسانی یا معصوم است یا غرق در گناه . و بعد گفته‌اند اگر کسی غرق در گناه باشد ، مردم به صدق گفتار او اعتماد و اطمی‌نان نخواهند کرد  پس کسی که مدعی پیامبری است باید معصوم باشد تا مرد به او اعتماد کنند و هدف از نبوت حاصل گردد . غافل از اینکه در اینجا حالت سومی‌هم هست و آن اینکه شخص مدعی پیامبری، اگر چه معصوم نیست، اما غرق در گناه و الودگی های اخلاقی هم نیست و در مجموع انسان پاک و وارسته ای است و به دلیل همی‌ن وارستگی و پاکی و صداقت و امانتداری و جاذبه معنوی که دارد، مردم نسبت به او احساس محبت و اطمی‌نان می‌کنند و ادعای چنین شخصی مبنی بر نبوت ـ که علاوه بر سابقه خوب و جایگاهی در دل مردم دارد، برای اثبات ادعای خود معجزه هم می‌‌آورد ـ زمی‌ن تا آسمان فرق دارد با ادعای یک شخص فاسق و گناهکار ( یا حتی عادی ) که هیچ جایگاهی که در دل مردم ندارد و در ضمن برای اثبات ادعای خود ، نمی‌‌تواند معجزه ای ارائه دهد .

[1] - مصباح یزدی ، محمد تقی : آموزش عقاید ، ص 237

[2] - پیشین ، ص 238

[3] - سبحانی ، جعفر : منشور عقاید امامیه ، ص 110

1- امینی ، ابراهیم : بررسی مسائل کلی امامت ، ص 171

[5] -سبحانی ، جعفر : منشور عقاید امامیه ، ص 111

[6] - همان ، به نقل از محقق طوسی : کشف المراد ، ص 349


دانلود با لینک مستقیم


مقاله تعریف و اثبات عصمت پیامبران و امامان

دانلود مقاله رهنمودهای امامان در مورد بهداشت 32 ص

اختصاصی از کوشا فایل دانلود مقاله رهنمودهای امامان در مورد بهداشت 32 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 31

 

مقدمه

از آنجا که رعایت بهداشت در حفظ سلامت انسان تاثیر بسزایی دارد و انسان سالم بهتر می تواند به وظایف فردی و اجتماعی که دین برای او معین نموده عمل کند بنابراین تأکید و توصیه بر رعایت بهداشت و راهنمایی جهت مداوای امراض گوناگون و ذکر خواص میوه ها و سبزیجات و غذاهای مختلف از اموری است که مکرراً در سخنان برخی از معصومین (ع) به چشم می خورد. هرچند انبیاء و اولیاء از سوی خداوند به عنوان اطبای روحی و قلبی مردم و نجات دهنده آن ها از ظلمت گمراهی و هدایت به سوی بندگی خدا معرفی شده اند، اما این بزرگان در شرایط مقتضی جهت حفظ سلامت پیروان خود نکات زیبایی را بیان فرموده اند. و در این زمینه کتب مختلفی در ارتباط با فرمایشات طبی و بهداشتی معصومین (ع) به رشته تحریر در آمده است. از جمله: طب الصادق و طب الرضا.

با توجه به اهمیت این موضوع حدود پانصد حدیث بهداشتی از معصومین جمع آوری و در این مقاله ارائه شده است. در پایان مقدمه حکایت جالبی از طبابت ویژه حضرت علی (ع) نقل می شود:

داروی گناهان:

روزی حضرت علی (ع) از یکی از کوچه های بصره می گذشت. جمعیت فراوانی دید. نزدیک رفت در میان جمعیت جوانی خوشرو دید که با لباسی پاک و آراسته و با متانت و هیبتی مخصوص روی چهارپایه ای نشسته و مردم یکی یکی به او مراجعه می کردند. در میان مراجعین کسانی بودند که شیشه هایی در دست داشتند و به او نشان می دادند.

میان شیشه ها خون و یا دیگر مایعات بد ن بود. طبیب جوان به آن شیشه ها نگاه می کرد و برای صاحب هر یک بر حسب آنچه می فهمید دارو یا دستوری می داد.

حضرت علی (ع) جلو رفت و سلام کرد و فرمود: خدا تو را رحمت کند آیا برای درد گناه دارویی همراه آورده ای؟ طبیب گفت: مگر گناه، درد یا بیماری است؟ حضرت فرمود: آری گناه بیماری است و مردم را به زحمت انداخته است.

طبیب مدتی سر به زیر انداخت و ساکت ماند. گویی در اندیشه عمیقی فرو رفته است حضرت علی (ع) سوال خود را تکرار کرد. اما جوان ساکت بود. پس از ساعتی سر بلند کرد و گفت: قربانت شوم. من که چیزی نمی دانم آیا شما داروی گناه را می شناسید؟

حضرت فرمود: من داروی گناه را می شناسم و معالجه می کنم. طبیب گفت: ممکن است برای ما توصیف بفرمایید؟

آن حضرت فرمود: آری ! از اینجا برخیز و به بوستان ایمان برو. وقتی وارد شدی مقداری از

ریشه درخت نیت و دانه های پشیمانی و قدری از برگ تدبر، تخم ورع، میوه فهم و مقداری از شاخه های یقین و مغز اخلاص و پوست اجتهاد و مقداری هم از ساقه های انابه و پادزهر تواضع گرفته همه را با حواس جمع، دلی متوجه سرشار با انگشتان تصدیق و کف توفیق میان تشت تحقیق می ریزی و با اشک چشمانت شستشو می دهی و آنگاه تمام اینها را میان دیگ امید ریخته و با آتش اشتیاق آنقدر می جوشانی تا مواد زائد و رسوبش جدا شود و عصاره و خامه حکمت به دست آید.

سپس آن را گرفته و در بشقاب رضا و تسلیم ریخته، نسیم استغفار بر آن می دمی تا قبل از آنکه فاسد شود، خنک گردد. این شربت گوارا را در جایی که آدمی نباشد و جز خدا کسی تو را نبیند می نوشی.

این است دارویی که درد گناهان را ساکن و جراحات معصیت را التیام می بخشد. چنانکه اثری از آن باقی نمی ماند. طبیب جوان که از شنیدن این سخنان حکیمانه متحیر شده بود، مراتب ادب و اخلاص و عجز خود را به ساحت مقدس امیرالمومنین علی (ع) ابراز کرد.

رهنمودهای رسول اکرم (ص)

پروردگار متعال هیچ دردی را بی درمان نیافریده است، مگر بیماری سام ( مرگ)

آنانکه اثری از آبله بر بدن دارند عمری طولانی خواهند داشت. این عده را به طول عمر بشارت دهید.

اساس هر بیماری درد سر است.

تا در خود اشتها نیافته اید دست به سوی طعام دراز نکنید و همچنان که در خود اشتها را احساس می کنید دست از طعام بکشید.

معده آدمیزاد کانون همه دردهاست و پرهیز، راز هر درمان است.

اساس هر مداوا گرم نگه داشتن موضوع درد و بیماری است.

نفس خود را به هر چه عادت داده اید وابگذارید.

پروردگار آن سفره را دوست دارد که در کنار آن دست زیاد باشد.

در خوراک گرم برکت اندکی است. برکت زیاد در خوراکهای سرد یافت می شود.

به هنگام غذا خوردن پای خود را از کفش بدر آورید. زیرا پای شما آسوده خواهد ماند و این سنت، سنت زیبایی است.

با زیر دستان غذا خوردن نوعی فروتنی است. بهشت به آنانکه با زیر دستان غذا می خوردند مشتاق است.

غذا خوردن در بازار نوعی پستی است.

مؤمن همیشه با اشتهای اهل خانه خود غذا می خورد ولی منافق اهل خانه خود را محکوم اشتهای خود می کند.( یعنی تا خود به غذا میل نکند اجازه نمی دهد سفره پهن کنند.)


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله رهنمودهای امامان در مورد بهداشت 32 ص

دانلود امامت و امامان دوازده گانه 77 ص

اختصاصی از کوشا فایل دانلود امامت و امامان دوازده گانه 77 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فرمت فایل:  ورد ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

 

 قسمتی از محتوای متن

 

تعداد صفحات : 79 صفحه

یادداشت مترجمان چـنان که پوشیده نیست اعتقاد به امامت و امامان دوازده گانه : از ارکان باورداشت شیعیان است کـه بـدون ایـن ویژگى دیگر نتوان کسى را شیعى خواند,چنان که با داشتن این اعتقاد نمى توان مـسـلـمـانى را غیرشیعى دانست و لذابسیار طبیعى است که دانشمندان عرصه تشیع جد و جهد فراوان به کار بندندتا حقانیت این اصل آسمانى را به کرسى صحت نشانند و اظهار دارند که اعتقاد بـه امـامـت نـه باورى است طایفه اى و مقطعى که اصلى است در ژرفناى دل پیروان اهل بیت که رسـتـنـگـاهى جز استدلال و حجت و برهان ندارد و درهمین راستاست که شهید مهدى سماوى ((1)) با نگاهى عمیق و دیدى دقیق این مقوله را به بحث گرفته و بر آن است تا این اصل را با بیان مـوضـع قـرآن و سـنـت نسبت بدان روشن سازد و با سیر در آیات کریم قرآنى و احادیث پیامبر9 , این مفهوم خدشه ناپذیر الهى را در سویداى دل موحدان بنشاند و بر وجدان انسانى نهیب زند که هر کس از امامت روى برتابد به تشنه اى ماند که از چشمه گواراى هدایت و رهیابى روى برتافته است و دیگر نخواهد توانست جگر تفتیده خودرا با خنکاى کوثر سیراب سازد.
اگـر چـه شـایـد شـهـیـد سـمـاوى خود از جرگه کسانى باشد که دلباخته این آیین است و پاى استدلالیان را چوبین مى داند ولى به هر حال از آن جا که قلم برداشته ناگزیر راه استدلال و اقناع اذهان را در پیش گرفته تا حقانیت این آیین را به پیروان اندیشه و برهان نیز ثابت کند و این پیام را فـراپـیـش نـهـد کـه امـامـت نـه تـنـهـا جـان و دل پیروان اهل بیت را تسخیر کرده که اندیشه و استدلال استدلالیان را نیز در گرو خود دارد و به هر روى کسى که به این عرصه درآیدخواه با دل خواه با برهان جذب این آیین مى شود.
چکیده سخن این که خواندن کتاب حاضر را براى پیروان اهل بیت : و دیگران توصیه مى کنیم , چه , پـیـروان اهـل بـیـت بـا مـطـالعه دقیق آن بر راه خویش استوارتر خواهند گشت و دیگران نیز به بـاورداران امـامـت در ایـن بـاور که دارندحق خواهند داد و این اصل را به عنوان اصلى استوار بر مـنطق و استدلال و به دور از نقش آفرینى احساس و عاطفه خواهند شناخت تا همین گامى باشد درمـسـیـر آشـنـایى هر چه افزونتر با اصول و مبانى یکدیگر و مقدمه اى گردد برهمدلى و درک متقابل که ما را به سوى وحدت مطلوب پیش مى برد.
والسلام على من اتبع الهدى30 /7/1373 طرح بحث مـسـؤولـیت سخن پژوهشگر را در رها بودن در گفتار محدود مى کند, پس او اگر چه دراندیشه خود آزاد است , ولى در تعبیر و بیان خویش آزاد نیست .
به همین سبب شخص دیندار از خداى خود مـى هـراسـد, خدایى که در دین خود حق را تشریع فرموده و وى را ازعدم رعایت محرمات و عدم الـتـزام در نقل و مدح و سرزنش ـ در حدود صداقت وعدالت ـ و عدم توقف بهنگام ظهور شبهات بازداشته است .
اسـلام بـه گونه اى خاص روابط را شگفت آورتر از هر مذهب دیگر مشخص کرده است وصداقت و عـدالـت را در بحرانى ترین حالات خشم مورد تشویق قرار داده است و دستورداده به حق اعتراف شـود, اگر چه به زیان فرد باشد یا بر او گران آید .
اسلام اجازه نمى دهد به گونه اى داد سخن داد کـه اهل حق را ناخوش آید یا به ارزشهاى آنها تجاوزشود: لایحب اللّه الجهر بالسوء من القول الا من ظلم وکان اللّه سمیعاعلیما.
((2)) اسـلام غـیـبـت و بهتان را حرام کرده است و سخن چینى , ستم , دروغ , نسبت ناروا دادن ودشنام بناحق را ممنوع ساخته است و اجازه نداده سخنانى را به خدا ببندیم که اطلاعى از آن نداریم .
از جمله تعالیم اسلام در این زمینه این است : (یـا ایـها الذین آمنوا لایسخر قوم من قوم عسى ان یکونوا خیرا منهم ولانساء من نساءعسى ان یکن خـیـرا مـنهن ولا تلمزوا انفسکم ولا تنابزوا بالالقاب بئس الاسم الفسوق بعد الایمان و من لم یتب فاولئک هم الظلمون , ((3)) یا ایها الذین آمنوا اجتنبوا کثیرامن الظن ان بعض الظن اثم ولاتجسسوا ولایـغـتـب بـعـضـکـم بعضا ایحب احدکم ان یاکل لحم اخیه میتا فکرهتموه واتقواللّه ان اللّه تواب رحیم .
((4)) بـه عـلاوه تـوصیه هاى حکیمانه دیگر .
اسلام بویژه از وارد آوردن شکاف به اخوت اسلامى و درهم ریـخـتـن وحـدت و ایـجـاد فروپاشى موکدا نهى کرده است و این در حالى است که با قاطعیت از مـسـلـمـان مـى خـواهد که سخن حق را بگوید و هنگام یارى رساندن به حق و سرکوب باطل در گـرفـتـن مـوضعى مثبت و ثمربخش کوتاهى نورزد .
کسى که درابراز حق سکوت کند شیطانى گنگ است و امر به معروف و نهى از منکر و دعوت به سوى خدا از بزرگترین و مهمترین واجبات در شـریـعـت اسـلامـى اسـت : و مـن احـسـن قولاممن دعا الى اللّه و عمل صالحا و قال اننى من الـمـسلمین .


دانلود با لینک مستقیم


دانلود امامت و امامان دوازده گانه 77 ص

تحقیق تعریف و اثبات عصمت پیامبران و امامان

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق تعریف و اثبات عصمت پیامبران و امامان دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

تحقیق تعریف و اثبات عصمت پیامبران و امامان


تحقیق تعریف و اثبات عصمت پیامبران  و امامان

 

 

 

 

 



فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)

تعداد صفحات:53

 فهرست مطالب:
 
از دیدگاه آقای مصباح یزدی
از دیدگاه آقای جعفر سبحانی
از دیدگاه آقای ابراهیم امی‌نی
ادله عقلی عصمت پیامبران و امامان
ادله نقلی عصمت پیامبران و امامان
آیا عصمت انبیاء مورد تایید قرآن است
حضرت آدم
سوره طه آیه 115
وسوسه می‌‌شود گول‌ می‌‌خورد می‌‌لغزد وازفرمان الهی سرپیچی می‌‌کند
سوره طه آیه ‌ 121
حضرت یونس
سوره ضحی آیه 7
سوره احزاب آیه 37
سوره مجادله آیه 2
عصمت امامان دوازده‌گانه
نقد دلیل
عصمت پیامبران و امامان دوازده گانه ، رکن رکین تفکر شیعه و از ضروریات این مذهب است . در تعریف عصمت بین عالمان شیعه اختلافاتی وجود دارد ، اما نوع ادله ای که برای اثبات ضرورت عصمت پیامبران و امامان می‌آورند ، ناخودآگاه آنان را به تعریف واحدی از عصمت می‌رساند که در آن ، مصونیت از هر گونه گناه ، خطا و لغزش(بزرگ یا کوچک، عمدی یا سهوی) و در تمام عرصه های مختلف زندگی فردی و اجتماعی مندرج می‌‌باشد .
از دیدگاه آقای مصباح یزدی :
 منظور از گناه که شخص معصوم مصونیت از ارتکاب آن دارد، عملی است که در لسان فقه، حرام نامی‌ده می‌‌شود و همچنین ترک عملی است که در لسان فقه واجب شمرده می‌شود.  
 
از دیدگاه آقای جعفر سبحانی :
 عصمت به معنی مصونیت بوده و در باب نبوت دارای مراتب زیر است :
الف . عصمت در مقام دریافت ، حفظ و ابلاغ وحی
ب . عصمت از معصیت و گناه
ج . عصمت از خطا و اشتباه در امور فردی و اجتماعی .
البته مصونیت از خطا در « مسائل عادی زندگی » ، « داوری در منازعات » ،« تشخیص موضوعات احکام دینی » و حتی مصونیت از « برخی بیماری‌های جسمی‌… که مایه تنفر و انزجار مردم می‌‌گردد » نیز از دیدگاه آقای سبحانی در تعریف عصمت گنجانده شده است .
از دیدگاه آقای ابراهیم امی‌نی :
« عصمت عبارت است از یک نیروی فوق العاده باطنی و یک صفت نیرومند نفسانی که در اثر مشاهده حقیقت جهان هستی و رویت ملکوت و باطن عالم وجود حاصل می‌شود. این نیروی فوق العاده غیبی در هرکسی وجود پیدا کرد از مطلق خطا و گناه معصوم خواهد بود و از جهات مختلف بیمه شده است :
1. در مقام تلقی وحی و درک واقعیات خطا نمی‌‌کند.
2. در مقام ضبط و نگهداری احکام و قوانین اشتباه و سهو ندارد.
3. در مقام ابلاغ و اظهار احکام مرتکب اشتباه و گناه نمی‌‌شود.
4- در مقام عمل از لغزشهای عمدی و سهوی مصونیت دارد . هرگز گناه نمی‌کند و احتمال خطا و گناه درباره اش صفر است.»
دیدیم که از نظر آقایان امی‌نی و سبحانی ، عصمت عبارتست از مصونیت از هر گونه گناه و خطا و لغزش ( چه عمدی و چه سهوی) و در تمام عرصه‌های زندگی فردی و اجتماعی ، اما از نظر آقای مصباح یزدی ، عصمت فقط به معنی مصونیت از ارتکاب گناه است ، آن هم گناهی که در لسان فقه گناه شمرده شود نه هرگونه گناهی . در ضمن از نظر قاطبه علمای شیعه پیامبران و امامان ، از همان آغاز زندگی ( یعنی تولد وطفولیت ) تا آخر عمر معصوم هستند، نه اینکه بعد از نبوت یا امامت معصوم شوند . پس به طور خلاصه نظریه عصمت از دیدگاه شیعه چنین است :
« پیامبران و امامان دوازده‌گانه ، در تمام طول عمر معصوم هستند .»
 ادله عقلی عصمت پیامبران ( و امامان )
دراینجا به چند نمونه از ادله عقلی شیعه که در آنها سعی شده است تا ضرورت عقلی عصمت پیامبران اثبات شود ، اشاره می‌کنیم و به نقد آنها می‌پردازیم .
دلیل اول  « پیامبران الهی در عمل به احکام شریعت ، از هر گونه گناه و لغزش مصونیت دارند و اصولا هدف از بعثت پیامبران در صورتی تحقق می‌پذیرد که آنان از چنین مصونیتی برخوردار باشند . زیرا اگر آنان به احکام الهی که خود ابلاغ می‌کنند دقیقا پایبند نباشند ، اعتماد به صدق گفتار آنها از می‌ان می‌رود و در نتیجه هدف نبوت تحقق نمی‌‌یابد .»  
« عصمت برای پیامبران لازم است تا وثوق به گفتار آنها حاصل شود و غرض از نبوت تحقق یابد»
دلیل فوق از جهات گوناگون قابل خدشه است که به چند مورد آن اشاره می‌‌کنیم:
1. این استدلال اگر هم درست و کامل باشد فقط ضرورت مصونیت از گناهان عمدی آن هم گناهانی که در ملأعام و در انظار مردم انجام گیرد را اثبات می‌‌کند ، نه گناهانی که در اثر غفلت و سهو و نسیان گاهی گریبانگیر آدمی‌می‌شود و نه گناهان پنهانی و دور از چشم مردم وجود سهو و نسیان و ابتلا به غفلتهای آنی و زودگذر در انسان امری طبیعی و مورد قبول همه است و هیچ کس تنها به دلیل اینکه گاهی در اثر سهو و فراموشی مرتکب بعضی گناهان خصوصا گناهان کوچک می‌‌شود ، مورد بی اعتمادی مردم قرار نمی‌‌گیرد . آری اگر شخصی غرق در گناه بوده و آلودگی او به رذائل اخلاقی ( کماً و کیفاً ) در سطح بالایی باشد به او نمی‌‌توان اعتماد و اطمی‌نان کرد و اگر چنین شخصی ادعای پیامبری کند ، ادعایش مورد پذیرش مردم قرار نمی‌گیرد . اما اگر یک انسان وارسته و متصف به صفات نیک انسانی و آراسته به فضائل اخلاقی که هر چند معصوم نیست، اما در مجموع انسان پاک و با فضیلتی است و مردم او را به عنوان یک انسان سالم و خوب می‌شناسند ، ادعای پیامبری کند ، ادعای او مورد توجه و تأمل قرار می‌‌گیرد و در مردم تأثیر می‌‌گذارد، مضافا بر اینکه پیامبر فقط ادعای پیامبری نمی‌‌کند، بلکه برای اثبات پیامبری خود دلایل و براهین و معجزاتی هم به مردم ارائه می‌‌دهد و همی‌ن معجزات به علاوه جاذبه معنوی و تاثیر کلامش در بیدار کردن فطرت خفته انسانها  اطمی‌نان مردم نسبت به پیامبر را جلب می‌‌کند . پس از آن هم اگر خود پیامبر مرتباً و به دفعات ، احکام الهی را نقض کرده و مرتکب معاصی و یا اعمال زشت و ناپسند ( آن هم به طور عمد و در حضور دیگران ) شود ، ممکن است پیامبری او زیر سؤال برود و مردم به صدق گفتار او شک کنند . اما اگر فقط به درموارد  بسیار اندک و در اثر سهو و فراموشی مرتکب بعضی از گناهان شود ، دلیلی ندارد که مردم به صداقت او در ادعایش ( مبنی بر نبوت ) شک کنند . در این استدلال فرض بر این است که برای انسان فقط و فقط دو حال وجود دارد : 1. غرق بودن در گناه و آلودگی‌های اخلاقی 2. معصوم بودن . به عبارتی دیگر گویا هر انسانی یا معصوم است یا غرق در گناه . و بعد گفته‌اند اگر کسی غرق در گناه باشد ، مردم به صدق گفتار او اعتماد و اطمی‌نان نخواهند کرد  پس کسی که مدعی پیامبری است باید معصوم باشد تا مرد به او اعتماد کنند و هدف از نبوت حاصل گردد . غافل از اینکه در اینجا حالت سومی‌هم هست و آن اینکه شخص مدعی پیامبری، اگر چه معصوم نیست، اما غرق در گناه و الودگی های اخلاقی هم نیست و در مجموع انسان پاک و وارسته ای است و به دلیل همی‌ن وارستگی و پاکی و صداقت و امانتداری و جاذبه معنوی که دارد، مردم نسبت به او احساس محبت و اطمی‌نان می‌کنند و ادعای چنین شخصی مبنی بر نبوت ـ که علاوه بر سابقه خوب و جایگاهی در دل مردم دارد، برای اثبات ادعای خود معجزه هم می‌‌آورد ـ زمی‌ن تا آسمان فرق دارد با ادعای یک شخص فاسق و گناهکار ( یا حتی عادی ) که هیچ جایگاهی که در دل مردم ندارد و در ضمن برای اثبات ادعای خود ، نمی‌‌تواند معجزه ای ارائه دهد .
2. همان طور که در ابتدی بند پیشین آوردیم ، این استدلال حداکثر ضرورت عصمت ظاهری پیامبران را اثبات می‌‌کند . به عبارت دیگر اگر اعتماد مردم را مبنا قرار دهیم کافی است شخص مدعی پیامبری ، انسانی ظاهر الصلاح باشد یعنی در ملأ عام و در انظار مردم مرتکب گناهان یا اعمال زشت و ناپسند نشود، تا مردم به او اطمی‌نان کنند . اما ضرورتی ندارد که شخص ، از هرگونه خطا و لغزش و گناهی ـ چه در ظاهر و چه در پنهان ـ مصون باشد . پس این دلیل ، ناتمام است .


دانلود با لینک مستقیم