بررسی تربیت بدنی و نقش آن در پیشرفت تحصیلی
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:84
فهرست مطالب :
فصل اول : کلیات
مقدمه
بیان مسئله
اهمیت وضرورت پژوهش
اهداف پژوهش
سئوالات پژوهش
تعاریف عملیاتی
1 ـ پیشرفت تحصیلی
2 ـ وضعیت جسمانی
3 ـ نیروی عضلانی
4 ـ چابکی
5 ـ استقامت عضلانی
6 ـ سرعت
فصل دوم : پیشینه تحقیق
زمینه نظری مسأله مورد پژوهش
نظرات اسلام واندیشمندان اسلامی
اهداف تربیتبدنی
ورزش به عنوان یک درس اصلی دردبستان
آثار جسمانی تربیتبدنی برکودکان
فیزیولوژی ورزش
آثار تربیتی تربیتبدنی در کودکان
حب ذات
نشاط آفرینی
گسترش جهان بینی
روان شناسی آمادگی جسمانی
شخصیت وآمادگی جسمانی
تقویت خود مفهومی
کاهش اضطراب
اثر آرام کننده
کاهش فشارهای عصبی
نقش ورزش و ارتقای توانمندیهای روحی و
جسمیدانش آموزان ابتدایی
الف ـ نقش ورزش در جلوگیری از بیماریها وسلامت جسم
ب ـ نقش ورزش درایجاد نشاط
ج ـ نقش ورزش در ایجاد ارتباط با دیگران و تقویت روحیه گروهی
د ـ نقش ورزش در رشد عقلانی و فکری دانش آموزان وپیشرفت تحصیلی
مطالعات انجام شده در خارج از کشور
تحقیقات انجام شده در داخل کشور
فصل سوم : روش تحقیق
مقدمه
جامعه آماری
حجم و نمونه و شیوه نمونه گیری
مراحل تحقیق
ابزار پژوهش
1 ـ آزمون آمادگی جسمانی
2 ـ کارنامه دانش آموز
روشهای تحلیل داده ها
فصل چهارم : توصیف داده ها
مقدمه
توصیف و تحلیل داده ها
فصل پنجم : نتیجه گیری
مقدمه
بحث و نتیجه گیری
محدودیتها
محدودیت های زمانی
محدودیت مکانی
پیشنهاد به مسئولین
پیشنهاد به معلمین
پیشنهاد به محققین
منابع
چکیده :
شکر و سپاس خدایی را که به ما توانایی و نیرو داد و قدرت بخشید تا او را بشناسیم و توفیق داد تا بتوانیم ارزش نعمتهای بیکران او را پاس داریم و حمد و سپاس میگوییم خدایی که به قلم تحرک بخشید و به کاغذ پذیرش و به عقل حکم کرد که واسطه ای شود تا بین عقل وجسم پیوند برقرار کند. افلاطون[1] میگوید در اثر تربیت جسم و روح ما انسان به بلندترین پایه جمال و کمال میرسد و بنابراین عالی تر و مقدس تر از تربیت فنی شناخت و تعلیم و تربیت میتواند به رشد و ارتقاء جسمانی و روحانی انسان کمک نماید ونیازهای فرد و اجتماعی، اقتصادی انسان را تأمین کند2.
حرکت و جهش از ویژگیهای حیات انسان است و دارای انگیزه و ریشه ای در سرشت او و عاملی برای رشد و سلامت و نشاط اوست انسان نیازمند حرکت و ناگزیر از حرکت، تربیتبدنی از آنجا که منجر به سلامت جسمانی میشود همواره مورد توجه بوده است. ورزشهای امروزی که صور مختلفی دارند از آن جهت که فعالیتهای جسم را بهبود میبخشد و نشاط و شادابی را به جسم هدیه میدهند جزء لاینفک آموزش و پرورش هر کشوری است .اهداف تقویت قوای جسمانی در تاریخ انسان عبارتست از « حفظ سلامت، تعلیم بهداشت، رشد و تقویت قوای جسمانی، آمادگی برای فعالیتهای دفاعی، کسب شادابی و نشاط و نیل به موفقیت در وظایف حرفه ای و شغلی بوده است .
بیان مسئله :
امروزه در دنیای قرن بیست و دوم همه چیز با علم و تحقیق علمییعنی مشاهده و آزمایش پیوند خورده است تربیتبدنی نیز نمیتواند جدای از علم باشد. تربیتبدنی از علوم گوناگون بهره میگیرد و با بکار گرفتن روشهای علمی میکوشد از راه کشف قوانی علمی وقوانین فیزیکی مربوط به حرکت به موثرترین و بهترین نحوة رشد هر یک از حرکتهای بدنی دست یابد و حیطه عمل خود را گسترده تر بسازد.
با توجه به تنوع فعالیتهای بدنی کوشش هایی در این جهت توسط دانشمندان انجام میگیرد . در پی پاسخ به این سئوال بسیار مهم است که چه نوع فعالیتی و چه نوع برنامه ورزشی و با چه شدتی و با چه مدت زمانی باید صورت گیرد تا در رشد و توسعه قوای ذهنی و در بالا بردن بهره هوشی واستعداد دماغی افراد موثر باشد.
از سوی دیگر برنامههای تربیتبدنی مورد نظر در چه سنی باید اجرا شود تا تأثیرات واقعی خود را در رشد و تحول هوش و پیشرفت تحصیلی برجای گذارد.
از بدو ورود تربیتبدنی به عنوان یک ماده درسی همواره تعدادی از مسئولین دست اندر کار بر این عقیده بوده اند که فعالیت بدنی در مدرسه به عنوان امر حاشیه ای و برنامه پر کن محسوب میگردد. و این طرز تفکر باعث گردیده است که درس تربیتبدنی جدی گرفته نشود. از سوی دیگر تعداد زیادی از دانش آموزان وقتی را که باید صرف پرداخت به مطالعه نمایند بیشتر از حد معمول صرف پرداختن به فعالیتهای ورزشی مینمایند که پیامد این مسئله عقب ماندگی در سایر دروس و پائین آمدن معدل اکثر این افراد میباشد.
بازتاب این موضوع در جامعه آن است که ورزشکاران را افرادی تنبل و عقب افتاده از ( جوانب تحصیلی ) تصور نمایند و به بیان عامیانه و فکر آنها را در بازوان قوی آنان تصور نمایند 1.
لذا لازم بود تا تحقیقی در این خصوص که ورزش وآمادگی جسمانی اثری بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارد انجام و حقایق امر پیشتر آشکار گردد، شاید نگرشهای اجتماعی نسبت به این موضوع منطقی گردد.
اهمیت وضرورت پژوهش :
بدون شک تربیتبدنی و ورزش یکی از اجزاء لاینفک جامعه بشری محسوب میگردد در واقع تضمین سلامتی و شادابی تک تک افراد جامعه تا حد زیادی بستگی به میزان پرداختن آنها به فعالیتهای بدنی وورزشی دارد. مسلماً چنانچه پرداختن به یک فعالیت حرکتی از اصول و قاعده معین منطقی و حساب شده متابعت نماید، نتایج آن برنامه حرکتی منطقی و مثبت وسازنده خواهد بود و در غیر این صورت چه بسا ضرر و زیان حاصله بیشتر از سود و منفعت آن باشد.
آموزش و پرورش فیزیکی نیز یکی از ارکان اصلی و زیربنای هر کشور میباشد در واقع کلیه نیازهای هر کشور از طریق آموزش و پرورش آن کشور تامین میشود. برنامه ریزان تعلیم و تربیت سعی میکنند مطالبی را به عنوان محتوای آموزشی در مدارس قراردهند که در راستای براورد نیازهاو منافع ملی و میهنی باشد از جمله این مطالب گنجانیدن درس تربیتبدنی و ورزش در برنامههای درسی مدارس میباشد مسلماً تربیتبدنی به عنوان یک ماده درسی در مدارس هنگامی میتواند مثمر ثمر واقع گردد که اهمیت و ارزش خود را نمایان سازد که تابع نظم و قانون مشخص شدهای باشد که علمای تعلیم و تربیت برنامه ریزان امورآموزشی معین نموده اند تنها در این صورت است که تربیتبدنی به عنوان یک ماده درسی قابل بحث و تعمیق است …
پر واضح است که انجام هر کاری ولو ابتدایی ترین امر زندگی بدون تهیه برنامه قابل انجام نیست. در برنامه ریزیها باید تعمق و تفکر نمودو فرضیات راآزمایش کرد و سپس بهترین راه را انتخاب کرد .خوشبختانه در برنامه ریزیهای آموزشی درس تربیتبدنی در مدارس این مشکل را تا حد زیادی برطرف گردیده است 1.
به طور کلی نگرش والدین دانش آموزان معلمین اولیه مدرسه و افراد جامعه نسبت به تربیتبدنی متفاوت است. عده ای از آنها با نظر مثبت وسازنده به آن توجه میکنند پاره ای افراد هم جنبه های منفی آن را مورد ملاحظه قرار داده اند این قبیل برخوردها واظهار نظرهائی که نسبت به تربیتبدنی میشود اعم از مثبت و یا منفی همگی بر اساس تجربه های شخصی و مشاهدات محدود افراد استوار است.
امروزه دلائل و شواهد علمی ارزش واهمیت یک برنامه خوب و غنی تربیتبدنی را بیان میدارد. مطالعاتی که روی دانش آموزان در سنین تحصیلی در کشورهایی که از لحاظ تربیتبدنی غنی هستند صورت گرفته میتواند انگیزه ای برای متخصصان تربیتبدنی کشور خودمان فراهم نماید تا اینکه نیازهای جسمی جوانان و نوجوانان را شناسایی کنند و یا طرح ریزی برنامههای کوتاه و بلند مدت پژوهشهائی در زمینه دست یابی بر میزان آمادگی جسمانی آنها به طور عینی صورت پذیرد.
انجام این گونه تحقیقات امری ضروری در زندگی روزمره جوانان و نوجوانان امروز و آینده سازان این مملکت محسوب میشود 1.
با توجه به اینکه تشخیص ورزش ازتأثیر عوامل چون زمینه خانوادگی ، وضعیت اجتماعی، حمایت وتشویق دیگران و خصوصیات شخصیتی که بر موفقیت تحصیلی اثر میگذارد کاری مشکل است ولی در بررسیهای گروهی که به عمل آمده معدل ورزشکاران آموزشگاهها به طور کمیبالاتر از افراد غیر ورزشکار بوده وآنها به مدارج آموزشی بالا نیزعلاقه بیشتری داشته اند بر خلاف بعضی از مخالفین قهرمانی آموزشگاهها عقیده دارند ورزش دانش آموزان را از فعالیت تحصیلی باز میدارد وموجب بروز روحیه ناپایدار و مانع رسیدن به اهداف آموزشی میشود. طرفداران قهرمانی آموزشگاهها بر این عقیده اند که وقتی دانش آموزان در فعالیتهای مدرسه درگیر میشوند علاقه آنها به فعالیتهای تحصیلی افزایش مییابد و با استفاده از بازی میتواند بر بسیاری از مسائل و مشکلات آموزشی فائق آیند 2.
از سویی پرداختن به فعالیتهای ورزشی زمینه هایی را ایجاد خواهد نمود که موجبات عدم پیشرفت تحصیلی را برگردن تربیتبدنی می اندازد در واقع شاید این امر چندان هم دور از واقعیت نباشد ،خستگی بدن و یا حاضر نشدن در کلاس درس برای شرکت در مسابقات و عوامل دیگر سبب میشود که موجبات عقب افتادگی فرد را فراهم نماید و از سوی دیگر بسیاری از اندیشمندان علوم زیستی بر این عقیده اند که جسم و ذهن امری تخکیک ناپذیر است چنانچه جسم قوی باشد، فکر و ذهن نیز تقویت میشود.
پیشرفت علوم زیست شناسی و انسان شناسی باعث شده که نظریة « بمیدان تنت تا بماند روان » نه تنها کاملاً بی اصل و اساس بوده است بلکه نظرات و دیدگاههای دین مبین اسلام با پیشرفت علوم و تکنولوژی بیشتر ارزش واهمیت خود را نمایان ساخته است .
بلکه از معصومین (ع) روایت شده است که « المومن القوی خیر واجب من المومن الضعیف » معنا و مفهوم روایت موید آن است که قدرت مومن در تمام ابعاد مورد نظر قراردارد .قدرت مومن صرفاً بر نیروی جسمانی وی خلاصه نمیشود بلکه یک مومن باید در ابعاد جسمانی، اخلاقی، اجتماعی ،روانی، عقلانی و نیرو و قدرت کافی برخوردار باشد و از این روایت استنباط میشود که بین امور جسمی و سایر ابعاد نظیر ذهنی وفکری ارتباط همبستگی زیادی وجود دارد.
به بیان دیگر افرادی که به لحاظ جسمی قویتر باشند به لحاظ و درک و فکر قویتر میباشند عکس قضیه هم نیزصادق است یعنی افرادی که به لحاظ ذهنی و فکری قویتر باشند در کسب مهارت های ورزشی قویتر بوده و موفقیت بیشتری از خود نشان میدهند 1.
با مطالبی که عنوان شد میتوان ابراز نمود که داشتن ذهنیت غلط نسبت به برنامههای ورزشی بدون در نظر داشتن استدلالات منطقی و محکم شاید غیر منطقی باشد، آنچه که مهم است آن است که تفکر و اندیشه و به عبارتی فعالیتهای ذهنی نمیتواند از توانایی های حرکتی پایه جدا باشند، لذا مطالعه این حرکتها وپرورش آنان میتواند توانایی های ذهنی را تقویت و یا در صورت نیاز ترمیم نماید .نتایج قطعی واندکی وجود دارد که نشان میدهد برنامههای حرکتی و فراگیری موثر میشود اما لزوماً نمیتواند منطقی به اصلاح توانایی تحصیلی و یادگیری شود، ملاحظات بیشتر دراین مورد نشان میدهد که نقش تکامل زبان در یادگیری به طور نسبی در اغلب تئوریهای یادگیری مورد غفلت قرار گرفته است بالاخره ارتباط بین رشد حرکتی ویادگیری با ملاحظه کودکانی که دارای مهارتهای حرکتی بالایی بوده اما قادر به یادگیری خواندن و یا توفیق در سایر حیطه های تحصیلی نیستند و کودکانی که واجد مهارتهای چشمگیر تحصیلی بوده ولی از نظر اعمال حرکتی وفعالیتهای جسمیدر سطح پایین تری قرار دارند میتواند زیر علامت سئوال برود1.
بنابراین موارد فوق باعث گردید تا محقق درصدد برآید تا در این زمینه دست به بررسی و تحقیق بزند و کشف نماید که آیا آمادگی جسمانی و فعالیتهای حرکتی و بدنی میتواند نقش موثری در رشد و توسعه قوای ذهنی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان داشته باشد .
اهداف پژوهش :
هدف اصلی این پژوهش جستجوی باسخن قطعی تر و روشن به این پرسش است که آیا آمادگی جسمانی و فعالیتهای بدنی و حرکتی میتواند نقش موثری در پیشرفت تحصیلی داشته باشد ؟
اهداف فرعی این پژوهش عبارتند از :
سئوالات پژوهش :
تعاریف عملیاتی :
1 ـ پیشرفت تحصیلی :
تسلط بر اطلاعات و دانش نظری در یک زمینه معین، منظور از پیشرفت تحصیلی یا میانگین نمرات درسی نوبت اول دانش آموزان در سال تحصیلی 85 میباشد.
2 ـ وضعیت جسمانی :
منظور همان آمادگی جسمانی میباشد. توانایی بدن در انجام کارهای خود با کار این هر چه تمامتر که این امر مستلزم برخورداری از یک تندرستی کلی جسمانی وتوانایی بر انجام کارها وفعالیتهای قدرتی میباشد. مظنور از آمادگی جسمانی در این تحقیق عبارتست از نمره ای که هر دانش آموز از آزمون آمادگی جسمانی کسب کرده است.
3 ـ نیروی عضلانی :
عبارت از مقدار نیرویی که بشود بوسیله یک ماهیچه بروز داد. در این پژوهش پرش جفت و نیروی عضلانی پا را ارزیابی میکند.
4 ـ چابکی :
یعنی انجام کاری در حداقل زمان ممکن یا تغییر جهت سریع و وبدست آوردن تعادل بدن به صورت ارادی در حداقل زمان لازمه، چابکی سرعت زیاد ، قدرت زیاد، تعادل و هماهنگی میباشد دو 9*4 متر رفت و برگشت این قابلیت را اندازه گیری میکند .
5 ـ استقامت عضلانی :
قابلیت تکرار انقباض یا ادامه فعالیت طولانی یک یا گروهی از عضلات را استقامت عضلانی میگویند. استقامت عضلانی به مقدار زیاد به قدرت شخص بستگی دارد. ( دوی 540 متر ) 1.
6 ـ سرعت :
یعنی انتقال قسمتی یا تمام بدن از نقطه ای به نقطه دیگر درحداقل زمان ممکن ( دو 45 متر ) .
زمینه نظری مسأله مورد پژوهش :
تئوری های مربوط به ارتباط ذهن و بدن وتاثیرات متقابل این دو بر روی یکدیگر از ویژگی خاصی برخوردار است . هر کدام از این تئوریها بر پایه یافته های تجربی نظریه پردازان و با توجه به تجربیات روانشناسی و تربیتی مایه گرفته است وهر کدام به صورتی بیان کنندة ارتباط قوای ذهنی و هوشی با رفتارهای حرکتی و جسمانی در نزد انسان است .
بعضی از این تئوریها از طریق تجربیات علمی و پژوهشهای گوناگون پایه علمی پیدا کرده اند ولی بعضی دیگر در حد تئوری و نظریه علمی مانده اند 1.
مفهوم (رشد یکپارچه ) یعنی : ( توجه به رابطه متقابل جنبه های ذهنی و غیر ذهنی پایه و اساس بسیاری از تئوریهای رشد و تکامل کودکان را تشکیل میدهد 2.
در ذیل چند نظریه درباره ارتباط ذهن و بدن و تئوریهای مربوط به تأثیر پذیری قوای ذهنی ( هوش، حافظه و یادگیری ) از فعالیت بدنی و ورزشی آورده میشود :
تئوری سن ارگانیکی اولسون 3 میگوید که اجراهای حرکتی یک کودک با عوامل متعددی مانند پیشرفت حرکتی ،انگیزش اجتماعی و ذهنی در ارتباط است و از روی سن ارگانیکی فرد میتوان موقعیت و استعداد ذهنی فرد را برآورده و پیش بینی کرد.
روانشناسان پیرو مکتب گشتالت که برسایر روانشناسان کارشناسان تعلیم وتربیت نفوذ دارند، بر این نکته تأکید میکنند که هر فردی در محیط خود به صورت کل عمل میکند وبنابراین رفتاری هماهنگ با محیط خود دارد.
هال ـ لیندسی 1 احساس روانشناسان پیرو مکتب گشتالت را به خوبی بیان میکند. اندام انسان همیشه به صورت یک کل واحد عمل میکنند نه به صورت یک سری بخشهای جدا از هم . ذهن و بدن از هم جدا نیستند. نه ذهن از عناصر استعدادهای مستقل تشکیل شده است ونه بدن از اندامها و بخشهای متفاوت به وجود آمده. اندام انسان واحدی یکپارچه است وهر بخش آن میتواند بر کل اندام اثر بگذارد 2.
اصل اساسی نظریه ادراکی ـ حرکتی کپارت3 2 براین است که رشد بهنجار ادراکی ـ حرکتی به کودک کمک میکند تا مفهوم باثبات وقابل اعتمادی از جهانی که در آن به سر میبرد بدست آورد. به اعتقاد وی اولین یادگیری، یادگیری حرکتی است یعنی واکنشهای عضلانی و حرکتی کودک در خلال رفتار حرکتی در کنش متقابل با جهان است. و دست به تجربیاتی درباره آن می زند. به نظر کپارت مشکل یادگیری ممکن است درهمین مرحله آغاز شود به این دلیل که پاسخهای حرکتی کودک در قالب الگوهای مربوط به آن قرار نمیگیرد. کپارت چهار تعمیم را که در پیشرفت آموزش مهم هستند به این شرح ارائه داده است :
توازن و نگهداری وضع تن، تماس، حرکت و جابجایی، گردش و رانش کودک از طریق این چهار تعمیم اطلاعاتی دربارة فضا ومکان وجهانی که در آن بسر میبرد بدست میدهد به موازات اطلاعاتی که کودک از راه تعمیم های حرکتی کسب میکند، توجه خود را به اطلاعات ادراکی نیز معطوف مینماید. از آن جایی که کودک نمیتواند تمامی امور را در شکل حرکتی آنها دریابد سعی میکند ارزیابی آنها را از راه ادراک فرا گیرد. داده های ادراکی زمانی مفهوم مییابند که با اطلاعات حرکتی پیش آموخته نیز پیوند خورده وهمبسته شوند 1.
دلاکاتووکفارت 2 با عنوان و معرفی حرکات درمانی به این نتیجه رسیدند که به منظور اینکه دانش آموزان بتوانند به سطح پیشرفته ای در خواندن و نوشتن و ریاضیات برسند باید مشکلات هماهنگی حرکت از قبیل تقارن یا جهت یابی را به وسیله تمرین روی حرکتهای مختلف عصبی ـ عضلانی و تمرینات هماهنگی برطرف کنند3.
کارل دلاکاتو در جریان کار خود تئوری تشکیل نظام عصبی را تکمیل و ارائه کرد .اساس کاراین تئوری معیار قراردادن مراحل رشد کودکی است که دارای کارکرد مغزی سالم است و این کارکرد در اصطلاح آنان نظام عصبی کامل نامیده شده است. در این تئوری فرض بر این است که تکامل ارگانیسم انسان ( از نظر تاریخی ) او را به یاد می آورد یا یک فرد در فراگرد بلوغ جنسی خود از مراحل ثطور مشابهی همانند بشر نخستین که دوره تکامل را طی نموده گذر میکند و از این رهگذر تکامل نظام عصبی براساس یک روند منظم تشریحی در نظام اعصاب مرکزی است وانسان مرحله به مرحله به سطوح بالاتری از نظام عصبی میرسد. توالی این مراحل عبارتند از :
1 ـ نخاع شوکی ،بص النخاع .
2 ـ برجستگی های حلقوی
3 ـ مغز میانی
4 ـقشر مخ
5 ـ نظام عصبی کامل یا تثبیت غلبه یکی از نیمکره های مغز.
عدم توفیق در مرحله معینی از رشد درگذر از مراحل متوالی نشان دهندة نقص نظام عصبی بوده ومنتج به مشکلاتی در امر تحرک یا ارتباط خواهد شد1.
در واقع فعالیتهای حرکتی موجب تقویت دستگاه عصبی وباروری ذهن میشود زیرا حرکات بدنی موجب تسریع حرکات قلب میگردد و به طور محسوس مقدار اکسیژون وارده به بدن را افزایش میدهد .در نتیجه تمام اعضای بدن از جمله مغز از اکسیژن کافی استفاده مینماید وتمام علائم ناراحتی و خستگی وبیماری از بدن میروند ومغز برای کارهای فکر ی بصری آمادگی بیشتری پیدا میکند. این دیدگاه فیزیولوژیکی همچنان تأکید دارد تربیتبدنی و تمرین، نرونها رافعال هدایت عصبی را از یاد و رابطه بین نرونها را آسان مینماید .حتی هوش با تمرین و فعالیت بیشتر نرونها ،زیادتر میشود.
کپارت ،گتمن، 1 برچ معتقدند که یادگیری حرکتی مبدا یادگیری است و فرآیندهای ذهن پس از رشد مناسب سیستم حرکتی وسیستم ادراکی و همچنین پیوندهای ارتباطی میان یادگیری حرکتی و ادراکی بوجود می آید .دکتر کپارت عقیده دارد که یادگیری حرکتی بر هوش تحصیلات تأثیر دارد2 .
کن راید 3 وینسنت نظریه ای را در بارة مفهوم رشد همه جانبه بدن عرضه کرده اند. تئوری آنها بدین صورت است که یک فرد از بسیاری از بخشهای مختلف که برروی هم بدن را مشخص میسازد تشکیل شده است.
هوش با تندرستی بدن در ارتباط است. بهداشت جسمیبه طور قطع تحت تأثیر احساسات و هیجانها قراردارد. احساسات تحت تأثیر موقعیتهای درسی قرار دارد وموفقیت درسی تحت تأثیر بهداشت جسمی، هوش و استعداد ذهنی قرار دارد و بالاخره، رشد بدنی، رشد اجتماعی و رشد عضلانی تحت تأثیر وراثت و خانواده ومحیط تربیتی است.
بیاژه وهب هردو به این عقیده دارند که در طول دوره حسی ـ حرکتی تعداد محرکات دریافت شده بر کیفیت محرکات برتری دارد. با وجود این توجه به جنبه های کیفی محرکات حداقل در سن 4 سالگی اهمیت پیدا میکند واز سن 4 سالگی به بعد برای اینکه یک محرک از سودمندی بیشتری برخوردار شود باید مستقیماً به رفتاری که فرد علاقمند به ایجاد تغییر در آن رفتار میباشد مربوط باشد .این دو محقق به وجود یک همبستگی مستقیم بین تجارب حرکتی درسالهای اولیه زندگی ورشد ذهنی کودک معتقد هستند 1.
نظریه استراحت ورفع خستگی که لازاروش 2مطرح کرده ، براین باور است که بازی، به عنوان فرصتی جهت اعاده و آرامش قوای ذهنی است .فرد زمانی که خسته است ،بازی میکند تا تجدید قوا کند.
پست لوزی معلم بزرگ سوئیسی بدون تردید یکی از شخصیتهایی است که در توجه به تربیتبدنی در برنامههای آموزشی سوئیس تأثیر بسیار داشته است ولی معتقد بود که تربیتبدنی برنامههای ورزشی بایستی از ارزش و اهمیت و توجهی یکسان وبرابر با سایر برنامههای درسی و آموزشی مدرسه برخوردار باشد3.
میگوید : مربیان دریافته اند که کودک باقوای ذهنی محدود و معین به دنیا می آید ولی با غرایز گوناگون وسوابق نامعین ونامحدود. این غرایز و سوابق فرزند، فقط وفقط در حین فعالیتهای عملی به کار می افتد و رشد و نمو میکنند وبازی از بهترین نوع فعالیتهای کودک است برای چنان رشد و نموی و بنابراین اهمیت تربیتی زیادی دارد .
ژان ژاک روسو میگفت : اگر می خواهید هوش و ذکاوت فرزند را بپرورید ،ابتدا قوائی را که مربوط به هوش وذکاوت اواست پرورش دهید .او را وابدارید که مستمراً ورزش کند. طفل را به کارهای مختلف وادار نمائید .طفل را تا 5 سالگی بوسیله فعالیتهای جسمانی پرتاب و توان سازید وبدانید که با این روش کودک زندگی را مستقیماً مورد آزمایش قرار خواهد داد و آزموده خواهد شد1.
گالن2 که یکی از فلاسفه و پزشکان معروف یونانی الاصل رومی است معتقد بود که بهترین ورزشها و فعالیتهای بدنی و ورزشی است که علاوه بر تقویت جسم موجب لذت و شادی و تقویت روح هم باشد.
سقراط در دفاع از ضرورت توجه به برنامههای تربیتبدنی در برنامه آموزشی جوانان نقش اساسی واجتناب ناپذیر بدن در انجام همه فعالیتهای انسان اشاره میکند و لزوم سلامت وتوانایی و شایستگی بدن را توصیه مینماید .
افلاطون شاگرد سقراط تربیتبدنی را وسیله تهذیب اخلاق میداند .
ارسطو منکر اهمیت تربیتبدنی نمیشود ولی اهمیت آن را پس از ادبیات و موسیقی اعلام میکند وسلامت عقل را مرتبط با شرایط بدن وجسم میداند و معتقد است معیارهای اخلاقی جوانان را میتوان از طریق تربیتبدنی پیشرفت داد و اصلاح نمود .ارسطو ورزشهای قهرمانی راتائید نمیکند اما سلامت، زیبایی، قدرت و چالاکی را به عنوان هدف ورزش می پذیرد .
سرتامس ایلیوت ( سال 153 میلادی ) مینویسد : شخصیت هر فرد منوط به میزان توجهی است که برای «ورزش » مصروف مینماید. « ورزش » بدن را قوی میدارد و ورزشکار را زرنگ و با استقامت تربیت مینماید.
دیوئی میگوید : اگر درس مدرسه با بازی و فعالیتهای عملی آمیخته شود، ملال « آموزش » هم از میان میرود. « سینکو » میگوید : پس از اجرای فعالیتهای فکری خوب است آدمیبرای مقابله باتغییرات جوی ، و برای قوت جسم و آمادگی فکر گاهگاه پیاده روی کند و وزنه برداری نماید.
به عقیده «افلاطون » بهترین طریقه تعلیم وتربیت آمیختن ورزش تحصیل است ، که این روش روحیات راقوی تر و فکر را روشن تر میدارد .
زالجمان میگفت : قوای بدنی وفکر ی و اخلاقی شاگردان را باید با ورزشهای بدنی کامل نمود.
یکی از اندیشمندان و علمای معاصر ایران ،آقای شریعتمداری است، ایشان معقتد است برای اینکه بتوانیم در زمینه های عقلانی، عاطفی و اجتماعی رشد کنیم باید از بدنی سالم برخوردار باشیم یعنی وجود یک بدن سالم شرط عمده برای فعالیتهایی از قبیل ادراک وتخیل وتفکر وقضاوت وهمکاری وسازگاری جمعی و کنترل و ابزار عواطف است .
وی در مورد درس تربیتبدنی معتقد است در این درس هدف ،سالم سازی جسم وتقویت روان از طریق حرکت است.
غزالی به اثرات روانی جسمیبازی توجه داشته واز کسالتی که ممکن است درکودک بر اثرعدم تحرک ایجاد گردد اشاره نموده است، همچنین برای جلوگیری از سستی و تنبلی عضلانی و پایین آمدن کیفیت ها، بازی را سفارش میکند و حتی مقدار آن را و محتوی آن را نیز بیان میکند لذا نظرشان دراین باره چنین است :« هر روز یک ساعت وی را از بازی باز ندارد تا فرهیخته شود ( یعنی تربیت گردد وادب آموزد) و تنگدل نشود که از آن بدخوی گردد و کوردل1 .
« غزالی » تاکید میکرد که ورزش کردن، تنبلی را از جان فرزند بدور میسازد واو را آماده تحصیل و کار میکن « بازی » هوش و ذکاوت او را بر می انگیزد ودر کار میدارد.
خواجه نصیر طوسی، ورزش و بازی را برای رفع خستگی از تحصیل علم میداند، مشروط به آن که خود بازی درد و رنج نداشته باشد2 .
در گذشته عقایدی وجود داشت که به طور کلی فعالیت جسمانی را از کارهای فکری و روحی جدا می پنداشتند .بر اساس این طرز تفکر، جسم فاسد و هرز تصور میشد و لذا، هرگونه کوشش وتلاش در جهت پیشرفت توانائیهای جسمیبه وسیله ورزش و بازی کارشیطان وبایستی اجتناب میگردید. بعداً انسان در عقاید و نظریه های گذشته خود تجدید نظر به عمل آورده و نظریه منصفانه تری عرضه کرده و نقش فعالیت جسمانی و یادگیری محیطاطراف را پذیرفت در حالیکه برخی برای تربیت بدنی بواسطه ارزشهای ظاهریش مکانی در برنامة مدارس قائل میشدند، دیگران شیوه واقع بینانه تری در تعلیم وتربیت کودک پذیرفته و فعالیت جسمانی را به صورت جزئی از برنامههای آموزشی و پرورش ضروری میدانستند .
بسیاری از علمای تعلیم وتربیت معاصر، نظریه های پیشرفته تری ابراز کرده وعقیده دارند که فعالیت بدنی بایستی به عنوان یکی از شروط یادگیری به منظور تامین نیازهای اساسی فیزیولوژیکی روانی، اجتماعی، و مثبت به هدفهای تربیتی کودک بشمار آورد.
و...