بودجه به عنوان یکی از مهمترین ابزار برنامه های اجرایی است که اهداف کمی و کیفی ، سیاست ها و خط مشی های اساسی برنامه را پی گرفته و شرایط اجرای آن را تعیین و محقق می سازد. همچنین بودجه آیینه تمام نمای برنامه ها و فعالیت های دولت است و نقش بسیار مهم و حیاتی در توسعه اقتصاد ملی ایفا می نماید(کیومرثی،1387،ص1)
تاکنون چهار تعریف قانونی در قانون محاسبات عمومی کشور راجع به بودجه مطرح شده که جدیدترین آنها مربوط به قانون محاسبات عمومی کشور مصوب 10/6/1366 مجلس شورای اسلامی است. در ماده یک این قانون ، بودجه کل کشور چنین تعریف شده است:
بودجه کل کشور برنامه مالی دولت است که برای یکسال تهیه می شود و حاوی پیش بینی درآمدها و سایر منابع تأمین اعتبار و برآورد هزینه ها برای انجام عملیاتی است که منجر
به نیل سیاستها و هدفهای قانونی می شود و از سه قسمت به شرح زیر تشکیل شده است :
الف( پیش بینی دریافتها و منابع تأمین اعتبار که به طور مستقیم و غیر مستقیم در سال مالی قانون بودجه به وسیله دستگاهها از طریق حساب های خزانه داری کل اخذ می شود.
ب( پیش بینی پرداخت هایی که از محل درآمد عمومی یا اختصاصی برای اعتبارات جاری
وعمرانی و اختصاصی دستگاههای اجرایی می تواند در سال مالی مربوط انجام دهد.
اهمیت بودجه و اجرای آن به عنوان سیاست مالی، تاثیر قطعی و در سطح تعادل های اساسی اقتصادی و در نهایت در تعادل کل اقتصاد دارد. هال(2002) برنامه ریزی را چنین تعریف می کند که برنامه ریزی قصد دستیابی به هدفی است و برای این منظور اقدام های لازم با نظم و ترتیبی خاص به دنبال هم چیده می شوند. ابتهاج(1371) به عنوان بنیانگذار برنامه ریزی در ایران در خاطرات خود می نویسد، تا زمانی که برایمان نقشه ای نداشته باشیم وضع مملکت درست نخواهد شد. کلارک(1989) معتقد است سرمایه گذاری ممکن است در یک فصل (ماه، سال و...) یا در چند دوره انجام گیرد. با توجه به ضرورت محاسبه ارزش کنونی سرمایه گذاری علاوه بر دریافت ها و پرداخت های جاری، تعیین زمان به انجام رسانیدن هزینه های مربوط به سرمایه گذاری نیز ضروری است. در تهیه و اجرای بودجه عمرانی دست قوه مجریه نسبت به بودجه عادی تا حدود زیادی بازتر بوده و اختیارات زیادی داشته و از همان ابتدا که در ایران سرمایه گذاری دولتی شروع شد، بودجه عمرانی به نحوی از بودجه عادی جدا شده است (قانعی،ص16). بند 10 ماده یک قانون بودجه، طرح های عمرانی را این گونه تعریف کرده است: منظور مجموعه عملیات و خدمات وشخصی است که براساس مطالعات توجیهی فنی و اقتصادی یا اجتماعی که توسط دستگاه اجرایی انجام می شود طی مدت معین و با اعتبار معین برای تحقق بخشیدن به اهداف برنامه پنج ساله به صورت سرمایه گذاری ثابت شامل هزینه های غیر ثابت وابسته در دوره مطالعه و اجرا و یا مطالعات اجرا می گردد و تمام یا قسمتی از هزینه های اجرای آن از محل اعتبارات عمرانی تامین می شود و به سه نوع انتفاعی و غیر انتفاعی و مطالعاتی تقسیم می گردد(موسی خانی،1380،ص116). جهت گیری های اصلی بخش بودجه دولت را بر اساس برنامه چهارم توسعه به شرح زیر می باشد:
اصلاح، بهینه سازی و شفاف شدن ساختار بودجه کل کشور، تامین اعتبارات هزینه ای از محل درآمدهای غیر نفتی به گونه ای که تا پایان برنامه چهارم، اعتبارات هزینه ای دولت به طور کامل از طریق درآمدهای مالیاتی و سایر درآمدهای غیرنفتی تامین گردد. اصلاح نظام بودجه بندی از روش موجود به روش هدفمند و عملیاتی و به صورت قیمت تمام شده خدمات(معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی،1386،ص275). بر اساس "نظام درآمد – هزینه استانی "، اعتبارات تملک دارایی های سرمایه ای به صورت سرجمع در اختیار استان قرار می گیرد و توزیع این اعتبارات بین فصول برنامه ها و همچنین توزیع بین شهرستان ها به عهده استان می باشد. انجام این امر از حساسیت خاص برخوردار است، زیرا از یک سو این توزیع بایستی ناظر بر تعادل بخشی بین واحد های جغرافیایی تابعه استان باشد و از سوی دیگر توسعه متوازن اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در استان و نواحی(شهرستان ها) را مد نظر قرار دهد(خسروی،1388،ص1). کالانتون و همکارانش(1990) معتقدند که سیاست های دولت، مقررات و شیوه های اجرایی تا حد زیادی می تواند باعث اثر بخشی طرح های عمرانی شود. چیا و همکارانش(1999) معتقدند که به طور کلی پذیرش فرایند انتقال تکنولوژی در پروژه های عمرانی باعث بهبود عملکرد مالی، عملکرد برنامه ای و عملکرد کیفیتی می شود. همچنین دی واپری آ و همکارانش(2002) معتقدند که بهبود عملکرد در پروژه های عمرانی کلیدی است برای نتایج اثر بخش. طرح های تملک دارایی های سرمایه ای اگرچه اصلی ترین کانال ایجاد ظرفیت های جدید تولیدی و خدماتی در جامعه است با این حال دارای بیشترین مشکلات از بعد اعتباری و فنی- اجرایی نیز می باشد. این مشکلات حداقل در دو بخش ساختاری و اجرایی قابل تفکیک است و طبیعتا راه حل هایی که برای رفع این مشکلات ارائه می شود باید در دو بعد بلندمدت و میان مدت مد نظر قرار گیرد(دفتر مطالعات برنامه و بودجه،1385).
کلیاتی در خصوص بودجه
واژه بودجه
واژه بوژت (Beget) یک واژه فرانسه قدیم است و به کیف چرم اطلاق میشده است که وجوه نقد را در آن نگهداری می کردند. بدین جهت ابتدا کیف چرمی که محتوی صورت مخارج و درآمدهای دولت انگلیس بوده و وزیر دارائی انگلیس آن را با خود به پارلمان می آورده و صورتهای مخارج و درآمدهای مملکتی را از کیف خارج کرده و برای تصویب به پارلمان عرضه می داشته است در انگلیس Budget نامیده می شد. به تدریج معنی اصطلاح بودجه از خود کیف, تبدیل به محتویات آن شد.
بعدا که به تدریج صورتهای مزبور در یک صورت واحد گنجانده شده است, این صورت بنام ”باجت“ در انگلیسی و بودجه در فرانسه نامیده شده و در سایر زبانها نیز همین کلمه بکار برده شد.
قبل از انقلاب مشروطه چنین واژه ای در زبان فارسی به کار نمی رفته است و پس از آن چون قانون اساسی ایران بیشتر از قوانین اساسی بلژیک و فرانسه ترجمه و اقتباس شده این واژه نیز همراه قوانین مالی فرانسه ترجمه و وارد قانون محاسبات عمومی ایران و زبان فرانسه گشته است.
تعاریف بودجه
دیدگاهها, نظریه ها و تعاریف مختلفی در خصوص بودجه ارائه شده است. این تعاریف نیز متاثر از نظریه های اقتصادی در مورد دولت بوده است و دیدگاههای موجود در زمینه دولت نیز تحت تاثیر شرایط متفاوت سیاسی, اقتصادی و فرهنگی بوده است. در یک بررسی کلی می توان گفت نظام بودجه بندی به عنوان یک ابزار مهم و حساس برنامه ریزی به موازات رشد و توسعه دولت و جامعه, مراحل و تحولات مهمی را پشت سر گذاشته و امروزه بصورت یک نظام پیچیده فنی و مالی درآمده است. این نظام در آغاز پیدایش خود به علت محدودیت حوزه فعالیت دولت و به علت نگرش منفی جامعه نسبت به فعالیتهای دولت, عمدتاً یک ابزار سیاسی بوده و از دهه سوم قرن میلادی به علت رواج اقتصاد کینزی که دولت را به مداخله در فعالیت اقتصادی و سرمایهگذاری اجتماعی تشویق و ترغیب مینمود, بودجه دولتی به عنوان ابزار اقتصادی و مالی, علاوه بر نقش های سیاسی, نقشهای اقتصادی و مالی را نیز بر عهده گرفت و بالاخره با گسترش فعالیتهای دولتی در همه جنبه های زندگی و بزرگتر و پیچدیده تر شدن سازمانهای دولتی و پیشرفت روشهای مدیریت و برنامه ریزی و ظهور تکنولوژی اطلاعاتی امروزه, نظام بودجه بندی یک سیستم پیچیده ای از طرحها و برنامه هاست و بودجه علاوه بر نقش های سیاسی و اقتصادی, نقش حساس و مهم برنامهریزی را نیز عهده دار شده است و امروزه بودجه منعکس کننده انواع برنامهریزی های سیاسی, اجتماعی و فرهنگی جامعه است. از طرفی چون مسلم شده که توسعه امری یک بعدی نبوده و توسعه اقتصادی می تواند به توسعه اجتماعی و فرهنگی بیانجامد, مهمترین عامل در وقوع این امور, گزینش درست اهداف, استراتژی ها و نهایتاً رسالت های سیستم برنامه ها وطرحهای بودجه است.
بر این اساس در میان انواع تعاریفی که از بودجه به عمل آمده سه دسته عمده را می توان تشخیص داد:
الف- تعاریفی که بر جنبه سیاسی بودجه تاکید می ورزند.
ب- تعاریفی که بر جنبه های اقتصادی و مالی تاکید می ورزند.
ج- تعاریفی که بر جنبه های برنامه ای و مدیریت بودجه تاکید می ورزند.
سیر تکوین بودجه
مفهوم بودجه همگام با تکامل دولت ها و پیچیده تر شدن وظایف دولت, تغییر و تکامل یافته است. این تکامل را می توان به چهار مرحله متمایز تقسیم کرد. در مرحله اول که تقریباً از 1920 تا 1935 می باشد, تاکید عمده روی ایجاد یک سیستم با کفایت برای کنترل هزینهها بود و حسابداری هزینه ها و پیوند بین حسابداری و بودجه مطرح بود. مرحله دوم که در توسعه بودجه عملیاتی خود را نشان می دهد, استفاده از بودجه به عنوان ابزار مدیریت مالی بود و خود را در اصلاح ساختار مناسب, بهبود مدیریت و برنامه های اندازهگیری کارظاهر ساخت و بر بودجه ای تاکید داشت که کار و فعالیتهای سازمان را اندازه بگیرد.
مرحله سوم با پیوند دادن بودجه و برنامه به عنوان معیاری برای تجزیه و تحلیل رفاه اقتصادی آغاز شد و روی پیشرفتهائی که در تکنولوژیهای تصمیم گیری و اطلاعاتی رخ داده بود تمرکز داشت.
مرحله چهارم بواسطه پیچیدگی محیط سازمانها بوجود آمده و باعث استفاده از بودجه بر مبنای صفر به عنوان ابزاری برنامه ریزی راهبردی (استراتژیک) گردیده است. بر این اساس سیر تکوین بودجه را می توان به شرح ذیل برشمرد:
الف- بودجه به عنوان ابزار کنترل
ب- بودجه به عنوان ابزار برنامه ریزی
ج- بودجه به عنوان ابزار مدیریت مالی
د- بودجه به عنوان ابزار راهبردی(استراتژیک)
ضرورت بودجه و بودجه ریزی
بودجه بندی را ” فرآیند تخصیص منابع محدود به نیازهای نامحدود“ می دانند . مجموع کوشش هائی که صرف تدوین و تخصیص منابع می شود به منظور”حداکثر استفاده“ از منابعی است که معمولاً در حد کفایت نمی نمایند و به اصطلاح اقتصادی”کمیاب“ هستند. بنابراین در راه رسیدن به ”اهداف مطلوب“ ضرورت دارد به نحوی از هر یک از منابع محدود استفاده گردد که در تبدیل کل منابع به پول بتوان گفت که با حداقل هزینه, حداکثر استفاده به عمل آمده است.
تضاد و برخورد این دو واقعیت یعنی نامحدود بودن نیازها و محدود بودن منابع, انسان متفکر و اندیشمند را به چنین نتیجه گیری می رساند که از منابع محدود باید برای رفع نیازهای نامحدود آنچنان یاری گرفت که ”حد متناسب“ رضایت به دست آید، و این نخستین تصور بودجه است و ضرورت بودجه نویسی نیز از همین مسئله ناشی می شود.
اهمیت بودجه
بودجه بندی اهداف و کاربردهای مختلفی در تنظیم, تصویب, اجرا و کنترل سیاستهای دولت و سازمانها دارد. در مرحله اول, بودجه چارچوبی را برای تنظیم سیاستهای دولت و سازمانها فراهم می کند و فعالیتهای مختلف برای رسیدن به اهداف توسعه و تقسیم این فعالیتها بین مجریان فعالیتها تعیین می شود. در مرحله تصویب, بودجه وسیله کنترل قانونی است. در مرحله اجرا, بودجه بندی راهنمای مدیران در اجرای سیاستهای تدوین شده است و در نهایت بودجه بندی مهم ترین ابزار کنترل و نظارت بر عملکرد دولت و سازمانها محسوب می شود. بنابراین اهداف و مقاصد بودجه بندی را در سطح کلان(دولت) که قابل تصمیم به سطوح سازمانی نیز می باشد, را می توان به شرح ذیل بیان کرد:
الف- بودجه وسیله ای برای تدوین و تنظیم برنامه های دولت و سازمانها است.
ب- بودجه وسیله تحصیل مجوز قانونی برای فعالیتهای دولتها و سازمانها است.
ج- بودجه راهنمای اجرای سیاستهای دولتی و سازمانها است.
د- بودجه قوی ترین وسیله کنترل قوه مجریه توسط قوه مقننه و وسیله آگاهی و اطمینان مردم از مصرف صحیح و قانونی منابع و وجوه عمومی است
تعداد صفحات :32
فرمت فایل : Word