بی شک اسلام ، اولین مکتبى است که زن را به عنوان مسئله ی مهم زندگى و متمّم حیات انسانى در مسائل اجتماعى و اخلاقى و قانونى خود جا داده است.[i] درست در همان موقعى که دنیا در آتش جهل و ستم مىسوخت، و جوامع مختلف بشرى گرفتار انحرافهاى گوناگون بودهاند، گروهى از افراد زن را معبود خویش و جمعى او را حیوانى مىپنداشتند و هر گونه تعدّى را بر او روا مىداشتند؛ پیامبر گرامى اسلام صلىاللهعلیهوآلهوسلم براى خاتمه بخشیدن به انحرافها، کجىها و کجروىها، پندارهاى غلط و و تجاوزات از جانب خداوند متعال مبعوث شد. بر روى غلط هاى بشرى خط بطلان کشید و راههاى فضیلت و رستگارى را به او نشان داد.[ii]
خداوند ، حضرت محمد صلىاللهعلیهوآلهوسلم را در روزگارى مبعوث نمود که جهان بشریت دستخوش تیرگىها و سقوط بود، و در دریاى حیرت و سرگردانى دست و پا مىزد؛ در چنین زمانى بود که ظهور اسلام بسان باران نیروبخش بهار ، زمین عبوس بشریت را خرم و شاداب ساخت، و یوغها و زنجیرها را از گردنها و دست و پا برداشت و تجاوزات و خرافات را چون دزدان صبح شده رسوا گردانید و عقلها و استعدادها و تفکرات زندانى شده را با شکوهى خاص از زندان آزاد کرد، طومار جاهلیت را درید و این حقیقت را به دنیاى بشرى اعلام داشت که زن و مرد، از نظر دارا بودن روح کامل انسانى و روح باقى براى حشر و نشر در قیامت، مساوى هستند، و هر دو، به کردارهاى زشت و زیباى خود کیفر یا پاداش داده مىشوند و به همان نیّت که مردان جزئى از پیکر جامعه ی انسانى محسوب مىشوند زنان نیز چنین هستند. [iii]
[i] قرآن و مقام زن، سید على کمالى، تهران، اسوه، (وابسته به سازمان حج و اوقاف و امور خیریه)، 1371 ،ص 26.
[iii] همان.