کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

مقاله عامل یا عوامل انحطاط اجتماعی مسلمانان در صدر اسلام

اختصاصی از کوشا فایل مقاله عامل یا عوامل انحطاط اجتماعی مسلمانان در صدر اسلام دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

مقاله عامل یا عوامل انحطاط اجتماعی مسلمانان در صدر اسلام


مقاله عامل یا عوامل انحطاط اجتماعی مسلمانان در صدر اسلام

 

 

 

 

 

 




فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)

تعداد صفحات:67

فهرست مطالب:


عامل یا عوامل انحطاط مسلمانان در صدر اسلام
اختلاف اهل بیت پیامبر (ص)
پیدایش شکاف طبقاتی
سیره پیامبر اکرم (ص) در تقسیم بیت‌ المال
اعطای پیامبر (ص) به مؤلقه قلوبهم در جنگ
اغاز پیدایش روش تبعیض
پیدایش انحرافات اجتماعی
گرایش های قومی و احساسات ناسیونالیستی از دوران خلیفه دوم
اوضاع سیاسی، اقتصادی حاکم بر مدینه النبی در دوران عثمان
ویژگی های شخص عثمان که موجب شدت انحراف و اثار سوء ان بود
سخنان علی (ع) به ابوذر هنگام تبعید شدن او از مدینه به ربده
علی (ع) در عمل
برنامه کار یا روش عملی علی
نتایجی که علی (ع) از حرکت اصلاحی خویش گرفت

 

چکیده:

فرازهای سخنان علی (ع) که می‌فرماید: ما برای احیاء دین و غلبة صلاح بر فساد قیام کردیم تا بندگان مظلومان تو ای خدا،  احساس امنیت نموده و حدود به تعظیل کشیدة تو به اجرا در آید، حاکی از مراحلی عظیم از انحرافات و انحطاط اجتماعی است که در فاصلة زمانی کوتاهی بعد از وفات پیامبر (ص) رخ داده بود. چه اینکه در این خطبه علی (ع) در توجیه ضرورت انقلاب اصلاحی خویش می‌خواهد بگوید که پیش از قیام او چهرة دین دگرگون شده و فساد بر صلاح غلبة یافته و امنیت از مردم مستضعف سلب و قوانین الهی از اجراء باز مانده بود. و او بود که بعنوان اولین مسلمان بایستی باصلاح این انحرافات می‌پرداخت. بنابراین سؤالی که  برای هر خواننده این سخن می‌تواند مطرح گردد،این است که چه عواملی دست به دست هم داده بود که با این سرعت پس از وفات پیامبر (ص) تنها در فاصلة بیست و پنج سال این همه انحراف اجتماعی در جامعه در جامعه اسلامی مطرح گردید که علی (ع) برای نابودی این انحرافات خود را ملزم به قیام همه جانبه و حرکت اصلاحی بنیادین می‌بیند؟
و بالطبع سؤال دومی که می‌تواند برای خوانندگان مطرح باشد، آن است که علی (ع) چه روشی را برای مبارزه یا مقایسة عظیم اجتماعی بکار گرفت و سیاست حکومتی آن بزرگوار چه بوده است؟
در پاسخ به سؤال اول می‌توان به دو عامل اصلی و مهم اشاره کرد که یکی انحراف خلاقت از محدوده و مسیری بود که پیامبر اکرم (ص) برای اداره جامعه پس از خویش مطرح ساخته بود. بدین معنی که فردی را که پیامبر لایق جانشینی خویش می‌دانست که او علی‌بن ابیطالب علیه اسلام بود. عملاً کنار گذاشته شد و قدرت در اختیار کسانی قرار گرفت که حداقل واجد اوصاف و شرائط لازم برای جانشینی پیامبر (ص) نبودند. با این انحراف ضمان اجرا از احکام و قوانین اسلام سلب شد و زمینه برای پیدایش انحرافات بعدی فراهم آمد. و عامل دوم به نظر ما همان تبعیض و ایجاد شکاف طبقاتی در اثر سیاست غلط خلیفه دوم در توزیع بیت‌المال بود.
انحراف دوم یعنی سیاست توزیع غیرعادلانه ثروث در دوران  خلیفه دوم، همة زحمات تربیتی و اخلاقی پیامبر اکرم (ص) را تحت الشعاع قرار داد و زمینه را برای تکاثر در ثروت و رقابت در قدیت برای تودة مردم فراهم آورد و طولی نکشید که بجای معنویت و اخلاق حسنه امتیازهای اجتماعی همان زو و زو گردید و افتخارات قبیلگی و برتری جوئیهای قومی متداول شد و بالطبع توده‌های ضعیف امنیت اجتماعی و اقتصادی را از دست داده و قوانین الهی نیز جر در مورد ضعیفان بمعنای جدی قابل اجراء نبود.
اختلاف اهل بیت پیامبر (ص) با رجال قریش در مورد جانشینی پیامبر (ص)
بعد از وفات پیامبر اکرم (ص) اهلبیت گرامی آن حضرت و صحابة بزرگواری مانند سلمان و اباذر و مقداد  مدعی بودند که پیامبر اسلام در زمینة مسائل حکومتی و مسئلة جانشینی وخلافیت بعد از خودش توصیه‌های لازم را داشته و بلکه شخص علی (ع) را بعنوان امام و پیشوای جامعه اسلامی بعد از خودش معرفی نموده است. ولی رجال قریش که خود را با پیامبر اکرم (ص) فامیل می‌دیدند و برای خویش از سلطان حضرتش سهمی قائل بودند مدعی شدند که پیامبر اکرم(ص) برای ادارة حکومت و مقام جانشینی بعد از خودش فردی را معرفی نکرده و تنها دو توصیة کلی داشته است، یکی اینکه امامت و رهبری جامعة اسلامی مخصوص قریش است «اِن الائمه من قریش» و دیگر این که در خانواده‌ای که پیامبر (ص) عضو آن است خلافت نبایستی با پیامبری جمع گردد. «ابی الله این یجمع الخلافه النبوه فی بیت واحد»  از این جهت مدعی شدند که اولاً امام و خلیفه و بعد از پیامبر (ص) بایستی از قریش برگزیده شود و ثانیاً این منصب در بنی هاشم که فامیل پیامبر (ص) هستند نمی‌توانند قرار گیرد. و به این ترتیب همة قبائل عرب فاقد صلاحیت رهبری و خلافت بعد از پیامبر (ص) معرفی شدند و مهم اینکه بنی‌هاشم و درصد همه آنها علی (ع) نیز از منصب خلافت کنار گذاشته شدند.
در این اختلاف نظر، حق با کدام گروه بود؟
برای اثبات حقانیت ادعای اهلیت پیامبر (ص) و اینکه ادعای مخالفین آنها ناحق بوده است راههای متعدی وجود دارد
از این جهت بعنوان راه غیرمستقیم تنها به مقایسة جایگاه اهلبیت و مخالفان آنها در قرآن کریم می‌پردازیم.
و به دیگر سخن پیامبر گرامی اسامی خود می‌فرمود:
«هر گاه که فتنه‌ها امور را بر شما مشبه ساخت و همانند شب تا، افق دید شما را تیره ساخت، بر شما باد که برای کشف حقیقت به سراغ قرآن شوید چه اینکه قرآن شفیع و واسطه‌ای که شفاعتش پذیرفته شده است» بنابراین بهترین راه برای حل این مسئله که در این اختلاف نظر بین  اهلبیت اطهار و رجال قریش، کدامین بر حق بوده‌اند کافی است که به قرآن مراجعه کنیم و مشخص نمائیم که قرآن کدامین یک از دو گروه را تأیید می‌نماید.
خوشبختانه موقعی به قرآن می‌نگریم بضوح مشاهده می‌کنیم که آیات فراوانی در فضیلت اهل بیت نازل گردیده و در پاره‌ای از آیات گذشته از اینکه آنها را بعنوان راهی بسوی خدا و دوستی و محبت آنها را برهمگان لازم دانسته است بلکه تا سر حد عصمت آنها را می‌ستاید. بعنوان نمونه در سورة احزاب آمده است:
انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهر کم تطهیرا
این آیه شریفه که از نظر سیاق در بخش آیاتی قرار گرفته که در بارة همسران پیامبر (ص) توصیه‌هایی دارد ولی شأن نزول آن جریان مباهله پیامبر اکرم (ص) در مدینه بانصارای هجران است که ظاهراً در سال نهم یا دهم هجرت رخ داده است.
علامة طباطبائی (ره) در تفسیر المیزان ج 16 ص 311 می‌نویسد: روایات بسیاری که بیش از 70 روایت است. از طریق شعیه و اهل سنت بر این معنی وارد گردیده که آیة فوق اختصاصاً در مورد علی و فاطمه و حسن و حسین نازل گردیده  و هیچ فردی از شیعه و اهل سنت ادعا نکرده که این آیه در ضمن آیات ناظر به همسران پیامبر نازل شده باشد بلکه همانگونه که روایتی از ام السلمه همسر گرامی پیامبر اکرم(ص) حاکی است این آیه بمناسبت روز مباهله نازل گردید و نزول آن در خانه ام السلمه بوده ولی در عین حال پیامبر اکرم تصریح فرموده است که ام السلمه نیز جزء این افراد نیست، و بدیگر سخن این آیة شریفه که بمناسبت جریان مباهله بهنگام حضور علی و فاطمه و حسن و حسین نزد پیامبر نازل شده و مقصود همین‌ها هستند که پیامبر (ص) به همراهی آنان بانصارای نجران مباهله کند. بنابراین نزول آیه ناظر به پیامبر (ص) و چهار تن دیگر از پنج تن آل عبا بوده و شامل دیگر افراد از فامیل و خویشاوندان و همسران او نمیشود.
و لذا ادعای بعضی از اهل سنت که همسران شخص مصداقا جزء اهل بیت او هستند و قهرا آیه شامل آنها نیز می‌‌شود، صحیح نمی‌تواند باشد چه اینکه ما منکر آن نیستیم که همسر شخص ممکن است از اهل بیت او بشمار می‌‌آید ولی تمام  سخن در این است که آیه ناظر به افرادی خاص از اهل بیت آن حضرت است که در جریان مباهله حضور داشتند و لذا شامل غیر حاضرین نمی‌شود. چنانکه اگر فردی بگوید، این فرزندان من دارای چنین مقام و موقیعتی هستند چنین جمله‌ای حاکی از فضیلت همة فرزندان او نخواهد بود بلکه تنها آنهایی را شامل می‌شود که در جمع مشارالیه حضور داشته‌اند و لاغیر.
و اما دلالت آیه بر عصمت اهل بیت نیز ظاهراً واضح به نظر می‌رسد چه انیکه آیه کریمه می‌گوید، ارادة خداوند تعلق گرفته است بر اینکه مطلق پلیدی و آلودگی را از اهل بیت بزداید و آنها را در کمال تطهیر قرار دهد و این چیزی است که با هیچ مرحله از آلودگی تناسب ندارد. و لذا علامة طباطبائی میفرماید: معنای آیه این است که ارادة مستمرة الهی تعلق گرفته که شما اهل بیت را مخصوص به عصمت گرداند و عقیدة باطل و اثر عمل سوء را از شما اهل بیت می‌برد و این چیزی جز عصمت نخواهد بود.
آنچه بدان   اشاره شد بخش ناچزی از آیات قرآن در بارة فضیلت اهل بیت می‌باشد و اما دربارة کسانی که در برابر اهل بیت درصد انتقال خلافت به دیگر تیره‌های قریش برآمدند قرآن کریم تکذیبی نفرموده باشد تجلیلی وجود ندارد و بلکه حداقل در بارة‌ پاره از آنان تکذیب نیز وجود دارد.
بعنوان نمونه فخر رازی در تفسیر کبیر ج 28 ص 199 می‌نویسد: که « ولیدبن عقبه» که برادر مادری عثمان بود از طرف پیامبر (ص) مأمور جلب زکوة «بنی المصطفی» گردید و تصور کرد که آنها در صدد جنگ با او هستند و برای پیامبر (ص) خبر آورد که آنان از پرداخت زکات سرباز زده‌اند و با این مناسبت آیة 6 از سورة حجرات نازل گردید: «یا ایها الذین آمنو ان جائکم و فاسق بنباء فبتینوا علی این تصبوا قوما بجهاله فتبصحوا علی ما فعلتم نادمین» در این آیة شریفه بوضوح «ولد» مصداق فاسق معرفی شده و مسلمانان را از پذیرش خبر او بدون بررسی و تحقیق بر حذر داشته است. و در سبب اینکه قرآن ولید را فاسق نامیده بعضی برآنند که ولید پس از نزول آیات در تحریم شراب همچنان شراب می‌خورد وکم و بیش مسلمانان نیز این را می‌دانستند و هم او بود که در دوران عثمانی والی عراق شد و نماز صبح را که درحال مستی برگزار کرد و بیهوش در محراب افتاد و مسلمانان از مردم کوفه انگشتری او را نزد عثمان آورند علی (ع) بر او حد شراب خوار را اجرا کرد. بنابراین در پاسخ به این اختلاف نظر یعنی اینکه اهل بیت و رأس همة‌ آنان علی (ع) که مدعی خلافت پیامبر (ص) بودند که آیا اینان در ادعای خودشان بر حق بوده‌اند یا رجال قریش که از جملة آنان ولیدبن عقیه و خالدین ولید و … بوده‌اند؟
قرآن کریم می‌گوید علی (ع) ودیگر اعضاء اصحاب کساء معصوم بوده و ارادة الهی بر طهارة‌ و پاکی آنها تعلق گرفته.
بنابراین اگر ما در این اختلاف جانب اهل بیت را مقدم داریم و حکم به خطای مخالفین آنها داشته باشیم بحکم قرآن کریم راهی را برگزیده‌ایم که خداوند صحت آنرا تأیید فرموده ولی اگر مخالفان آنها را پیروی ننمانیم راهی را پیموده‌ایم که حداقل تأیید الهی را با خود ندارد و در چنین شرائطی عقل چیزی جز پیروی از اهل بیت را فرمان نمی‌دهد.
پیدایش شکاف طبقاتی در اثر روش خلیفة دوم در تقسیم ثروت
دومین عاملی که در پیدایش انحطاط عظیم اجتماعی آنگونه که در بیانات مولای متقیان آمده است. تأثیر عمده‌ای داشت، روش خلیفة‌دوم در تقسیم ثروت و سهمیة رزمنده‌گان از بیت‌المال بود.
خلیفة دوم در حساسی‌ترین دوران شکوفائی اقتصاد اسلامی پس از فتوحات عظیمی که برای ارتش اسلام در جبهه‌های جنگ عراق و سوریه در برابر ارتش ساسانیان و رومیان رخ داد و بیان مناسبت سیل غنائم روانة مدینه شد تصمیم گرفت که حقوقی متفاوت  برای نظامیان و غیر نظامیان متناسب با افتخاراتی که درگذشته کسب کرده‌اند، قرار می‎دهد و به تعبیر خود او تصمیم گرفت با پرداخت سهمیه‌ای بیشتر و ارزنده‌تر شخصیت‌هی سیاسی و نظامی را دلجوئی نموده و خوشنودی هر چه بیشتر آنان را فراهم سازد و همین کار را هم کرد و بیان هدف نیز در کوتاه‌ مدت نائل آمد تا آنجا که همة‌سردمداران او را ثنا می‌گفتند و مدیریت و حسن سیاست او را می‌ستودند ولی طولی نکشید که ثروتهای عظیم صحابه آنان را به خوشگذرانی و لذائذ مادی غوطه‌ور ساخت و مستقلات و املاک و دارائی خویش رسیدگی نموده و به احساسات هواداران خود پاسخ دهند. خلیفة‌دوم که متوجه این مطب شده بود در تلاش بود که آنها را در مدینه محدود سازد ولی سرانجام نارضایتی‌ها بر او فائق آمد و کشتة سیاست غلطی شد که خود بنیاد نهاده بود.

 


دانلود با لینک مستقیم

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.