کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

تحقیق فروغ فرخ‌زاد

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق فروغ فرخ‌زاد دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

تحقیق فروغ فرخ‌زاد


تحقیق فروغ فرخ‌زاد

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)

تعداد صفحات:26

فهرست مطالب:
عنوان                                                 صفحه
1- فروغ، زنی از تبار خورشید - فریدن رهنما    
2- دریغ و درد/ گفت و گو با مهدی اخوان ثالث درباره فروغ فرخ‌زاد
کیخسرو و بهروز    
3- طرح ناتمام     فریدون رهنما    
4- وزن ظلمت     یاسمین ملک‌نصر    
منابع

 

چکیده:

فروغ فرخ‌زاد در پانزدهم دی ماه 1313 به دنیا آمد. دوران کودکی و نوجوانی‌اش در خانواده‌ای متوسط گذشت. تحصیلات ابتدایی و دوره اول دبیرستان را که به پایان رساند، در هنرستان کمال‌الملک به آموختن نقاشی پرداخت. خیلی زود ازدواج کرد و خیلی زود از همسرش جدا شد. از ازدواج خود پسری به نام کامیار داشت که او را از دیدار مادرش محروم کرده بودند و مادر را از دیدار وی. بعد از این دیگر فروغ تا پایان عمر کوتاه (33 ساله) خود ازدواج نکرد. سیزده- چهارده ساله بود که شعر گفتن آغاز کرد. غزل می‌گفت. خودش در مصاحبه‌ای گفته است:
«وقتی سیزده یا چهارده ساله بود، خیلی غزل می‌ساختم و هیچ وقت آن‌ها را چاپ نکردم. وقتی غزل را نگاه می‌کنم، با وجود این که از حالات کلی آن خوشم می‌آید، به خودم می‌گویم: خوب خانم، کمپلکس غزلسرایی آخر تو را هم گرفت.»
در سال 1334، هفده ساله بود که نخستین اشعار خویش را به نام اسیر چاپ کرد. این کتاب سه سال بعد، دوباره چاپ شد. بیست و سه ساله بود (1336) که دومین مجموعه اشعارش با نام دیوار چاپ شد. این دو مجموعه، خشم عده‌ای را برانگیخت، زیرا در اشعار این دو مجموعه، فروغ، بی‌پرده‌پوشی، احساسات زنانه خود را بیان می‌کند:
آن داغ ننگ خورده که می‌خندید
بر طعنه‌های بیهده من بودم
گفتم که بانگ هستی خود باشم
اما دریغ و درد که زن بودم
و در جایی دیگر می‌گوید:
شاید این را شنیده‌ای که زنان
در دل آری و «نه» بر لب دارند
ضعف خود را عیان نمی‌سازند
رازدار و خموش و مکارند
او در شهریور 1336، سومین مجموعه اشعارش را به نام عصیان منتشر کرد. عصیان در حقیقت کتاب سرگستگی اوست و کتابی است که می‌تواند مقدمات یک جهش را داشته باشد.
فروغ در 1337، در بیست و سه سالگی، به کارهای سینمایی نزدیک شد و هنر سینما در زندگی او جایگاهی یافت.
در سال 1338، برای نخستین بار به انگلستان سفر کرد، تا در امور تشکیلاتی تهیه فیلم بررسی و مطالعه کند. وقتی از سفر بازگشت، نخستین کوشش‌های خود را برای فیلم‌برداری آغاز کرد. در سال 1339، مؤسسه فیلم ملی کانادا از گلستان فیلم خواست که درباره مراسم خواستگاری در ایران فیلم کوتاهی بسازد. فروغ در این فیلم بازی کرد و خود در تهیه آن همکاری داشت.
در سال 1340، قسمت سوم فیلم آب و گرما را در گلستان فیلم تهیه کرد و در این قسمت فیلم، گرمای گیج‌کننده محیط انسانی صنعتی آبادان تصویر شده است. و در همین سال‌ها، چند فیلم دیگر تهیه کرد تا بالاخره، در پاییز سال 1341، همراه سه تن دیگر به تبریز رفت. دوازده روز در آن‌جا ماند و فیلم خانه سیاه است را از زندگی جذامی‌ها ساخت. برای ساختن این فیلم، از هیچ کوششی دریغ نکرد. خودش در مصاحبه‌ای گفته است:
«خوشحالم که توانستم اعتماد جذامی‌ها را جلب کنم. با آن‌ها خوب رفتار نکرده بودند. هرکس به دیدارشان رفته بود، فقط عیب‌شان را نگاه کرده بود. اما من به خدا می‌نشستم سر سفره‌شان، دست به زخم‌هایشان می‌زدم، دست به پاهای‌شان می‌زدم که جذام انگشتان آن را خورده بود،‌این طوری بود که جذامی‌ها به من اعتماد کردند. وقتی از آن‌ها خداحافظی می‌کردم، مرا دعا می‌کردند. حالا هم که یک سال از آن روزها می‌گذرد، عده‌ای از آن‌ها هنوز برای من نامه می‌نویسند و از من می‌خواهند که عریضه‌شان را به وزیر بهداری به هم … مرا حامی خودشان می‌دانند…»
در پائیز 1342، به تئاتر روی می‌آورد و در نمایشنامه شش شخصیت در جستجوی نویسنده، اثر پیراندللو، نویسنده مشهور ایتالیایی، بازی کرد. و در زمستان 1343، خانه سیاه است از فستیوال اوبرهاوزن جایزه بهترین فیلم مستند را به دست آورد.
فروغ زبان ایتالیایی و آلمانی را در اولین سفرش به این دو کشور (1336) فرا گرفته بود و می‌توانست به این دو زبان صحبت کند. زبان فرانسه را هم به قدر احتیاج حرف می‌زد، اما زبان انگلیسی را در چهار سال اخیر فراگرفته بود و حتی می‌توانست ترجمه کند. او نمایشنامه ژان مقدس اثر برناردشاو و سیاحت نامه هنری میلر را به فارسی ترجمه کرده بود. ترجمه ژان مقدس که شرح زندگی ژاندارک است،‌ به این منظور ترجمه شده بود که سال بعد به روی صحنه برود.
بعد از سال‌های اول که مجموعه اسیر، دیوار و عصیان را منتشر کرد، با ابراهیم گلستان آشنا شد. صادق چوبک معتقد بود که نفوذ و دانش گلستان، در تکوین شخصیت هنری فروغ تأثیری به سزا داشت. در این دوره است که فروغ با شاعران غرب آشنا می‌شود. او با دوستانی دیگر نیز آشنا می‌شود که برای او شعرهای پرده‌ور را که به صورت ترانه خوانده شده بود و همین‌طور، اشعار الوار و دیگران را می‌خواندند و از آن‌جا که فروغ، زنی حساس و با استعداد بود، از هر شاعری بهره‌ای می‌گرفت. پل‌الوار شاعر نوگرای فرانسوی پیرو مکتب دادائیسم بود و سپس به سور رئالیسم روی آورد. بعید نیست که فروغ در شعرهای سور رئالیستی خود تحت تأثیر این شاعر بوده باشد.
البته، خود فروغ در مصاحبه‌ای می‌گوید: «من برای خودم فکر دارم، از دیگران متأثر نمی‌شوم و تلاش می‌کنم که صاحب یک فکر مستقل باشم. شاعرهای فرنگی روی من اثر زیادی نگذاشته‌اند.» سپس ادامه می‌دهد که شعرای متفکری چون الیوت، سن ژان‌پرس و نیما فقط به او راه را نشان داده‌اند و معتقد است که بعد از خواندن آثار آن‌ها بوده که دانسته است، چیزی به نام شعر متفکرانه وجود دارد.
سن ژان پرس شاعر و دیپلماتی فرانسوی است. اشعار زیادی از او به جای مانده است که اغلب دارای آهنگی حماسی‌اند. او در اشعار اولیه‌اش تحت شعر سمبلیکی بوده است، اما بعدها به اشعار حماسی توجه پیدا کرد. درون‌مایه اغلب اشعار او درباره جستجوی بشر برای شناخت وجود خودش و جهان است. او در اشعارش اشیاء طبیعی را مانند یک گیاه‌شناس، جانورشناس و یا زمین‌شناس کاملاً توصیف می‌کند. اشعار سن ژان‌پرس را یدالله رؤیایی در «دریایی»های خود به صورت ترجمه مانندی آورده است که فروغ بیش‌تر از این طریق تحت تأثیر اوست.
تی.اس.الیوت. شاعر بزرگ امریکایی- انگلیسی در انگلیس به دنیا آمد. در 1906 به هاروارد رفت و در آن جا تحت تأثیر کسانی قرار گرفت که مخالف رمانتیسم بودند. بعدها، در فرانسه و آلمان ادبیات و فلسفه را فرا گرفت و زمانی که به لندن بازگشت، مطالبی درباره نظر فلسفی و ادبی خودش نوشت. او ابتدا به ایماژیست‌ها، به دلیل استفاده از تصویرهای واقعی در اشعارشان، توجه پیدا کرد و بعد، سمبلیست‌های فرانسوی توجهش را جلب کردند. از خصوصیات او توجه به طنز Irony بود که بعدها در تمام اشعار مهمش به چشم می‌خورد. از دیگر خصوصیات او توجه به اسطوره است.
الیوت در اشعارش از بین رفتن تمدن را در دنیای مدرن غربی نشان می‌دهد. همچنین، در اغلب اشعارش نوعی جستجو برای رسیدن به آرامش معنوی حس می‌شود. او این آرامش معنوی را با اشاره به کتاب مقدس و ادبیات عرفانی و گاه به دانته نشان می‌دهد. به طور کلی، الیوت شاعری واقع‌گر است که حقایق قرن بیست را در اشعارش تشریح می‌کند.
فرخ‌زاد با انتشار «آیه‌های زمینی» در مجموعه تولید دیگر نشان داد که همانند الیوت به جهان ایده «اپوکالیپسی» دارد. یعنی دیدی که زنهار دهنده است و فرجام بدی را برای جهان می‌بیند و ضمن این که یک جامعه را نشان می‌دهد، جهان را هم تصویر می‌کند. یعنی جهان پس از انفجار بمب اتم را تصویر می‌کند. فرخ‌زاد به این ترتیب یک دید جهانی پیدا می‌کند. کم‌کم به طرف نوعی عرفان از طریق عشق توجه می‌کند و نمونه آن در مثنوی‌ها و شعرهای عاشقانه او به چشم می‌خورد. او خود در این باره چنین می‌گوید:
«شاعر بودن، یعنی انسان بودن، بعضی‌ها را می‌شناسیم که رفتار روزانه‌شان هیچ ربطی به شعرشان ندارد. یعنی، فقط وقتی شعر می‌گویند شاعر هستند. بعد، تمام می‌شود. دو مرتبه می‌شوند یک آدم حریص شکموی ظالم تنگ فکر بدبخت حسود فقیر. خب، من حرف‌های این آدم‌ها را قبول ندارم. من به زندگی بیش‌تر اهمیت می‌دهم. من فکر می‌کنم کسی که کار هنری می‌کند باید … به خودش مثل یک واحد از هستی و وجود نگاه کند تا بتواند به تمام دریافت‌ها، فکرها و حس‌هایش یک حالت عمومیت ببخشد.»
تأثیر نیما را می‌توان از خلال گفته‌های خود او دریافت:


دانلود با لینک مستقیم

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.