اصطلاح پرخاشگری به طور گسترده مورد استفاده قرار می گیرد خواه در معنی نزدیک شدن به اشیاء و اشخاص خواه به معنی درگیری با نیروهای خارجی این مفهوم گاهی با مفاهیم انگیختگی، کارآوری و حتی با مفهوم کنجکاوی اشتباه می شود.
اتوکلاین برگ[1] مفهوم پرخاشگری را گسترده در نظر می گیرد و معتقد است که جنبه های مثبت یا منفی پرخاشجویی را در بردارد اگر پرخاشجویی را به جای پرخاشگری به کار ببریم به معنی محدود دشمنی را نیز شامل می شود مفهوم دشمنی تا حدی شامل ارزشهای منفی است در حالی که پرخاشگری به معنی ‹‹مخالف بودن›› دارای ارزش ارتباطی است و در بعضی شرایط مثبت و سازنده است پرخاشگری را از عمل پرخاشجویی تجاوز متمایز می کنیم: پرخاشگری از عوامل انفعالی انسان و در انسان نهفته است و هنگام ظهور در پرده ای از پوششهای دفاعی پیچیده شده است و به صورت بخشی از نیروی آماده برای عمل و فعالیت بروز می کند. پرهیز صورتی از عقب نشینی پرخاشجویی است پرخاشگری همیشه با عمل پرخاشجویانه بروز نمی کند، وقتی واقع می شود ضرورتاً پرخاش علیه دیگری نیست بلکه پرخاشجویی می تواند متوجه خود فرد نیز بشود در انگلیسی با اصطلاحات و کلمات زیر توصیف می شود پرخاشجویی به معنی حمله ای که به تحریک کسی نباشد و در انسان به صورت بدنی و یا لفظی بروز می کند، رفتاری بی خبرانه است ‹‹Agonist behavior ›› که به صورت حمله و ضد حمله بروز می کند برای رفتار پرخاشجویانه ای که به تحریک دیگران به وجود می آید و همچنین برای عملیات پاسخ یا اعتراضی که برای دفاع و یا حمله است باید کلمات و اصطلاحات دیگری را جستجو کرد. Aggressiveness پرخاش، حالت نسبتاً دائمی همراه با آمادگیهای سرشتی و نیروی ذخیره برای پرخاشجویی است و گاهی مفاهیم ابتکار عمل، جاه طلبی، درگیری و جسارت را شامل می شود.
تعریفی دیگر : پرخاشگری یعنی عملی که به آسیب رسانی عمدی دیگران منتهی می گردد البته ممکن است این آسیب رسانی در انواع شیوه های پیاده شده و حتی متضمن آزارهای روانی نظیر تحقیر، توهین و فحاشی نیز شود اما در هر حال مفهوم آسیب به تعارض رفتارها ارجاع دارد. از این رو خشونت تنها یکی از انواع پرخاشگری محسوب می گردد، به این لحاظ خشونت را حاوی مبادرت عمدی ایجاد آسیبهای جسمانی به دیگران تلقی می کنیم پرخاشگری عمدی می تواند از سایر انگیزشهای غیر پرخاشگرانه به شکلی متمایز متأثر گردد. یک سرباز دشمنش را می کشد – که این کار عمل پرخاشگرانه است – اما واکنش او ممکن است برای حفظ زندگیش، تأمین منافع کشورش یا کسب، تأییدات سازمانی گروهی باشد.
اما یک قاتل دلایل دیگری برای کشتن قربانیانش دارد. در این موارد آسیب عمدی نوعی پرخاشگری محسوب شده اما سیاقی متفاوت می یابد. روانشناسان چنین مفاهیم متنوعی را به تبیین ابزار پرخاشگری اطلاق می کنند در مقابل، پرخاشگری عاطفی یا خشم آلود هنگامی به وجود می آید که هدف اصلی بر تعهد استوار است ‹‹برکوتیز، 1979 زیلمان›› این نوع پرخاشگری به دلیل احساس شرایط و حالات ناخوشایند رخ می دهد. مثلاً تنفر به خشم می انجامد و بیش از سایر عواطف با پرخاشگری همراه است لذا در شرایط معینی – توام بودن تنفر با خشم شدید، کنترل ضعیف و وجود نیتی خاص – فرد کمتری می تواند از تمایل به آسیب رسانی دیگران جلوگیری کنند.
بیان مسئله :
آیا بین میزان پرخاشگری در افراد مبتلا به بیماری پرفشاری خون (hyper tension) و افراد عادی تفاوت وجود دارد؟
اهمیت پژوهش :
بیماری پرفشاری خون در طبقه بندیهای متخصصان بهداشت روان ‹‹ICD ›› طبقه بندی بین المللی بیماریهای روانی در دسته بیماریهای روان تنی ‹‹Psy chosomatic ›› قرار دارد. این بیماری همه ساله تعداد زیادی از افراد جامعه را مبتلا ساخته و در صورت عدم تشخیص و درمان مناسب در موارد وخیم می تواند بسیار خطرناک باشد و افراد را در معرض سکته های قلبی و مغزی قرار دهد و حتی ممکن است منجر به مرگ افراد شود. با توجه به اینکه افزایش میزان پرخاشگری و فشارهای عصبی می تواند یکی از عوامل سبب ساز ابتلا به بیماری پرفشاری خون باشد پی بردن به تفاوت میزان پرخاشگری بین افراد مبتلا به بیماری پرفشاری خون و افراد عادی می تواند گام موثری درجهت کمک به افراد مبتلا به بیماری پرفشاری خون در کنترل فشارهای عصبی، خشم و رفتاهای پرخاشگرانه باشد.