فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:140
فهرست مطالب:
چکیده یک
پیشگفتار سه
فصل اول: ساسانیان
1-1- دودمان ساسانی 1
1-2- پادشاهی ساسانیان تا قباد 3
1-3- مزدک و جنبش مزدکیان 25
1-4- خسروانوشیروان در تاریخ 27
1-4-1- جنگ اول با بیزانس 28
1-4-2- جنگ دوم با بیزانس 29
1-4-3- جنگ با هیاطله 30
1-4-4- دست نشاندگی یمن 30
1-4-5- جنگ با ترکها 31
1-4-6- جنگ سوم با بیزانس 31
1-5- اصلاحات خسرو انوشیروان 33
1-5-1- برقراری نظم و آرامش 33
1-5-2- مالیات 34
1-5-3- اصلاحات ارضی 36
1-5-4- اصلاحات در تقسیمات کشوری و نظامی 38
1-6- شخصیت و خصال انوشیروان 40
1-7- سکه های انوشیروان و جام خسرو 43
1-7-1- سکه های انوشیروان 43
1-7-1-1- کلیات 43
1-7-1-2- سکههای دوره انوشیروان 46
1-7-2- جام خسرو 54
1-8- دانش در دوره خسرو انوشیروان 55
1-9- ایوان مداین یا طاق کسری 61
فصل دوم : خسرو انوشیروان در ادبیات باستانی ایران
2-1- بررسی نام خسروانوشیروان 64
2-2- خسرو انوشیروان در آثار فارسی میانه زرتشتی 66
2-2-1- بندهش 66
2-2-2- زند وهمن یسن 67
2-2-3- کارنامه انوشیروان 70
2-2-4- اندرز خسرو قبادان 73
2-2-5- گزارش شطرنج و وضع نرد 75
2-2-6- توقیعات انوشیروان 77
فصل سوم: خسرو انوشیروان در کتابها و آثار دوران اسلامی
3-1- شاهنامه فردوسی 80
3-2- پادشاهی خسرو انوشیروان به روایت مورخان دوران اسلامی 120
3-2-1- مسعودی 120
3-2-2- دینوری 122
3-2-3- حمزه اصفهانی 123
3-2-4- گردیزی 125
3-2-5- ابن اثیر 126
3-2-6- ابن خلدون 127
نتیجهگیری 129
فهرست منابع فارسی 131
فهرست منابع تصاویر 136
فهرست منابع لاتین 137
چکیدة انگلیسی 138
فصل اول
ساسـانیان
1-1- دودمان ساسانی
ساسان موبد آتشکده ای بود که در استخر برای ستایش ایزد بانو آناهیتا اختصاص داشت. همسر وی، رام بهشت ، دختر یکی از پادشاهان بازرنگی بود و این سلسله پادشاهان در نیسایه سلطنت داشتند. ( شهر مزبور به مناسبت دیوارهای سفید از زمان استیلای عرب در فارس موسوم به بیضا شد).
پاپک پسر ساسان روابط خود را با بازرنگیها مغتنم شمرد و یکی از پسران خویش را که اردشیر نام داشت در دارابگرد به مقام عالی نظامی ارگبد رسانید. مقارن این احوال پاپک بر گوچهر (گوزهر) شاه که خویشاوند او نیز بود شورید و مکان گوچهر را که معروف به کاخ سفید بود به تصرف در آورد. سپس او را کشت خود بر اریکه سلطنت نشست. آنگاه از اردوان پنجم لقب پادشاهی برای پسر بزرگ خود شاپور خواست.
اردوان امتناع نمود ولی با وجود این شاپور پس از فوت پدر خود را پادشاه دانسته، اردشیر را مجبور کرد که تابع وی شود ولیکن طولی نکشید که به جهت خراب شدن زیر زمینی در قصر ملکه که همای نام داشت شاپور زیر آوار ماند و درگذشت و اردشیر پادشاه شد.
کریستین سن معتقد است شاپور زمانی که به دارابگر حمله کرد درخانه ای ویرانه فرود آمد اما ناگهان سنگی از سقف جدا شد و او را از پای درآورد.
اردشیر پس از سرکوبی شورش دارابگرد به کرمان حمله کرد. و پس از فتح آنجا و ضمیمه کردن خوزستان و اصفهان به متصرفات خویش در سال 224 م. با اردوان پنجم آخرین پادشاه اشکانی در هرمزگان خوزستان به نبرد پرداخت، در این نبرد اردوان کشته شد و سلسله اشکانی از هم فرو پاشید. بدین ترتیب اردشیر اول، که تاریخ، وی را موسس شاهنشاهی ساسانی می دانند، به سلطنت رسید و سلسله ساسانیان بنا نهاده شد. می توان گفت وقتی در بیست و هشت آوریل دویست و بیست و چهار میلادی اردوان پنجم پادشاه اشکانی در آن نبرد جان باخت این به معنای پایان قریباً پانصد سال فرمانروایی اشکانیان بر ایران و تاسیس سلسله ای جدید بود.
1-2- پادشاهی ساسانیان تا قباد
اردشیر اول: (226-241)
اردشیر بابکان رسماً در سال دویست و بیست و شش میلادی تاج شاهنشاهی ایران را بر سرگذاشت، گمان می رود این تاجگذاری را در زادگاه خود پارس، یا در معبد آناهیتا واقع در شهر استخر و یا در تنگة نقش رجب نزدیک استخر انجام داده باشد، زیرا اردشیر و شاپور اول در این جای نقش جلوس خود را بر سلطنت بر روی سنگ حجاری کردهاند.
اردشیر حکومت ملوک طوایفی عهد اشکانی را برانداخت، از قدرت خاندان های بزرگ کاست و با ایجاد سپاه منظم وحدتی در قلمرو خود پدید آورد. البته استقرار قطعی حکومت اردشیر چند سال پس از غلبه بر اردوان به دست آمد.
وی پس از تاجگداری و لشکر کشی به شمال بین النهرین و توفیق در تصرف این مناطق، بر سر ارمنستان با دولت روم درگیر شد و تقریباً تا پایان دورة شاهی با رومیان در جنگ بود. وی با تعرض به بین النهرین رومی ، نصیبین حران ظاهراً دورا- اوراپوس را هم تسخیر کرد.
به هر حال اردشیر در نزد جانشینانش اهمیت و حیثیت فوق العاده یافت و بعدها سرمشق حکمت و خرد تلقی شد.
شاپور اول: (241-271)
این پادشاه فرزند اردشیر بود و در سال دویست و چهل و یک میلادی به تخت نشست.
سلطنت شاپور اول، به جنگهای متعدد در شرق و غرب با کوشانیان و رومیان گذشت. در جریان همین جنگها، گردیانوس امپراتور روم کشته شد( دویست و چهل و چهار میلادی) و والریانوس امپراتور دیگر روم در سال دویست و پنجاه و نه یا دویست و شصت میلادی با سپاهیانش به اسارت افتاد.
حکومت مقتدرانه شاپور اول، بنیاد فرمانروایی ساسانیان را در ایران مستحکم کرد. و نشر تعالیم مانی در قلمرو ساسانیان که با اجازه شاپور اول صورت گرفت، باعث ناخرسندی موبدان زرتشتی شد.
شاپور اول، ظاهراً اندیشه مانی را وسیلة ایجاد وحدت بین پیروان ادیان مختلف قلمرو خویش می پنداشت. احتمال می رود علت دیگر تسامح شاپور در خصوص آیین مانی، جلوگیری از گسترش رو به رشد قدرت روحانیون زرتشتی و مداخلة آنان در امور حکومتی بوده باشد.
وی در سال دویست و هفتاد و یک میلادی در گذشت و پسر وی هرمز اول پس از وی به تخت نشست.
هرمز اول: (271-273)
پس از مرگ شاپور اول در سال دویست و هفتادو یک میلادی و به قولی دویست و هفتاد و سه میلادی هرمز اول به جای پدر به تخت نشست. هرمز که در هنگام حیات پدر در جنگهای روم و ارمنستان شجاعتها از خود نشان داده بود با عنوان «دلیر» خوانده می شد و شاپور مدتی فرمانروایی پارت و بعد ارمنستان را به وی سپرد. دربارة پادشاهی کوتاه او آمده است که با سغدیان جنگید، آنان را مغلوب کرد و بر آنان خراج نهاد. پادشاهی هرمزد کمتر از دو سال بود و در سال دویست و هفتاد و دو میلادی درگذشت.
بهرام اول : (273-276)
وی پسر شاپور اول بود که بعد از مرگ برادرش (هرمز اول) به تخت نشست.
در زمان این پادشاه ساسانی، زنو بیا ملکة تدمر برای رهایی از فشار و تهدید روم از ایران کمک خواست، اما بهرام، از روی بی تدبیری تنها نیرویی اندک به کمک او فرستاد در نتیجه هم زنوبیا و تدمر به دست رومیان افتاد وهم اورلیانوس امپرتور روم از مداخله ایران رنجید، و به قصد انتقامجویی طوایف قفقاز را تشویق به هجوم بر مرزهای ایران کرد، اما خودش که عازم بیزانس بود، در شورش سربازانش کشته شد. (دویست و هفتاد و پنج میلادی)
در زمان بهرام اول با اصرار کرتیر موبدان موبد، مانی دستگیر شد و در زندان جان سپرد.