عنوان تحقیق:برف
فرمت:ورد
صفحات:9
بَرْف، از پدیدههای جوی که اغلب طبیعىدانان قدیم، در چگونگى پیدایش آن سخنانى گفتهاند. در این مقاله نخست آراء یونانیان، با تکیه بر الا¸ثار العلویه، نوشتة ارسطو، و رسالهای به همین نام از تئوفراستوس و نیز الا¸راء الطبیعیه منسوب به پلوتارک که امروزه آن را از آئتیوس آمدی مىدانند، نقل، و سپس تأثیر آنها بر نظرات دانشمندان مسلمان بررسى شده است.
آناکسیمنس گمان داشت که هرگاه باران یخ بزند، برف پدید مىآید و اگر در این هنگام با آب و هوا آمیخته شود، تگرگ تولید مىشود («الا¸راء...»، 145؛ ظاهراً وصف این دو پدیده جابهجا شده است). در ضمنِ نظریهای که به فیثاغورس و پیروان او منسوب شده، آمده است که هوای پدید آورندة برف و باران سردتر از هوای پدید آورندة تگرگ است، در حالى که محل پدید آمدن آنها گرمتر از محل تولد تگرگ است (ابن رشد، 69 -70؛ قدما عموماً این نکته را قبول داشتند). به گفتة ابن رشد، اسکندر افرودیسى این مطالب را از الا¸ثار العلویة ارسطو نقل کرده، ولى ارسطو در این کتاب چنین مطلبى را از آنها یاد نکرده است. ارسطو خود، بارش باران، برف و تگرگ را پىآمدِ سرد شدن ابر مىدانست (ص .(77 ابن بطریق در ترجمة این سخن ارسطو افزوده است که آب تنها در جایى که ابر وجود دارد، یخ مىزند (ص 38) و ابن رشد همان کلمات را به ترتیبى دیگر ذکر کرده است (ص 67).
به نظر ارسطو برف و شبنمِ یخزده دارای علتى مشابهند؛ تنها تفاوت میان آنها در درجه و مقدار [ماده] (تفاوت کمّى) است، زیرا برف بر اثر یخ زدن ابر (بخار بسیار) و شبنم یخزده بر اثر یخ زدن بخار [اندک گرد آمده در یک روز]، یعنى شبنم، تولید مىشود. از اینرو، برف نشانة سرزمین یا فصل سرد است. همین رابطه میان باران (ه م) و شبنم برقرار است، زیرا ابرها تا زمانى که گرمای خیزانندة بخارات از آنها بیرون نرفته باشد، و پیش از غلبة سرما بر آنها، یخ نمىزنند(همانجا؛ نیز: المپیدُروس، 100-101؛ قس: حنین، 35). ابن بطریق کم و بیش مفهوم کلى سخن ارسطو را رسانده است؛ اما چند خطا و کاستى و فزونى، از جمله نکاتى دربارة نرمى دانههای ابر و سختى دانههای شبنمِ یخزده، در ترجمه دیده مىشود (ص 38-39). ابن رشد نیز کم و بیش از ابن بطریق پیروی کرده است (ص 67 – 68).
ارسطو همچنین آورده است که عموماً بارشهای شدید تگرگ در نواحى معتدلتر و بارشهای شدید برف در نواحى سردتر رخ مىدهد (ص .(77-81 تئوفراستوس شاگرد ارسطو مىپنداشت که اگر ابر، پیش از آنکه بر اثر سرما به آب تبدیل شود (منعقد شود)، یا [پس از تبدیل آن به آب، اما] پیش از گرد آمدن قطرات آب و پیوستن آنها به یکدیگر و در حالى که هوا میان قطرات بسیار ریز آب فاصله انداخته، یخ بزند، آنگاه برف تشکیل خواهد شد؛ زیرا درون برف هوای بسیاری به دام افتاده است. چون برف بسیار نرم است و اگر با دست فشرده شود، حجمش کم مىشود و اگر آن را به آب تبدیل کنیم، از مقدار بسیاری برف، تنها مقداری اندک آب حاصل مىشود؛ علت سفیدی برف نیز بسیاری هوا در آن است، زیرا همة اجسامى که هوای بسیار در آنها به دام افتاده است، سفیدند، مانند کف و مخلوط همزدة روغن و آب. علت سفیدی شبنم یخزده نیز همین است، زیرا همان چیزی که در بخش بالایى سپهر موجب پدید آمدن برف مىشود، در پایین موجب پدید آمدن شبنم یخزده مىگردد (ص 139-142؛ حسن بن بهلول، 315-317، نکتة اخیر از معدود مواردی است که او بر نظر ارسطو صحه گذارده است).
...
WORD