چکیده :
قرن حاضر قرن فنآوری، قرن اضطراب و قرن پیچیدگیهاست که هر کدام انسان را مخاصره کردهاند. در میان این گرداب، آن چه از انسان امروزی انتظار میرود دانش آموزی و کنار آمدن با پیچیدگیهای دنیاست. این پیچیدگی، انسان امروزی را بر آن داشته تا با آن کنار آید و برای کنار آمدن بر این وضع، از مکانیزم تعادل حیاتی سود میجوید. انسان مجموعهای از هیجانات است که برای مقابله با این پیچیدگی با آنها توسل میجوید. در این میان اضطراب مشهود و بارز است. همه ما از معنای واژه اضطراب و چگونگی احساسمان در زمانی که میگوییم مضطربیم، تصور کلی داریم. ما میتوانیم تا حدی در مورد تجربه درونی مرتبط با چنین احساسهایی هم داستان باشیم. جدا از نظریهپردازیهای که در مورد اضطراب شده، اضطراب نقش یک علامت خطر را مبنی بر این که جریان بر وقف مراد نیست برای فرد ایفا می کند. در این تلاطم قرن، نقش انسان بر کسب دانش رقم زده است. انسان دانش را کسب کرده و به پیش میرود و هرچه میآموزد در انبار ذهن خویش آنها را اندوزش میکند.
انسان در عصر پراضطراب به پیش میرود و علم میآموزد ولی ارتباط مخزن اندوزش ذهنی وی با این هیجانات، او را با مشکلات عدیدهای مواجه ساخته است. ارتباط بین هیجانات و حافظه بسیار پیچیده است؛ زیرا این دو در بسیاری از زمینهها با یکدیگر روابط متقابل دارند( خداپناهی، 1376).
به هر حال اضطراب به منزله بخشی از زندگی هر انسان، در همه افراد در حد اعتدال آمیز وجود دارد و در این حد به عنوان یک پاسخ سازش یافته تلقی میشود، به گونهای که میتوان گفت اگر اضطراب نبود همه ما پشت میزهایمان به خواب میرفتیم، یا فقدان اضطراب ممکن است ما را مشکلات و خطرات قابل ملاحظهای مواجه کند( دادستان، 1376). ولی با این حال اضطراب میتواند عملکرد شناختی را مختل سازد و بایستی این پدیده را در موسسات آموزشی مد نظر قرار داد. عملکرد یک دانش آموز در جلسه امتحان تحت تأثیر اضطراب قرار میگیرد، این امر نباید سبب شود فکر کنند یادگیری صورت نگرفته است، این دانش آموز ممکن است، جواب سوالها را به خوبی یاد گرفته باشد، اما اضطراب او باعث ناتوانیاش در دادن جواب کامل سوال گردد( سیف، 1379).
اگر موقعیتی فراهم شود تا افراد در سطح بهینه هیجانی به آموزش بپردازند در این صورت اضطراب نه به عنوان عامل مختل، بلکه به عنوان یاری رسان در یادگیری ایفای نقش میکند. همه میدانند که در پایینترین سطح هیجانی، انسان دچار کسالت و خوابآلودگی میشود و در بالاترین سطوح هیجانی، فرد دچار آشفتگی روانی میشود، ولی با این حال در سطح بهینه هیجانی، فرد به بهترین عملکرد دست مییابد. سطح پایین انگیختگی با محرومیت حسی ارتباط دارد و انگیختگی زیاد به احساس استرس فشار و ناکامی میانجامد و در سطح بهینه انگیختگی، عملکرد به بهترین شکل بروز میکند( مارشال ریو[1]، 1376).
اضطراب به عنوان یک انگیختگی هیجانی در نظر گرفته میشود و در دهههای اخیر در پرداخت به اضطراب متخصصان بالینی و آموزشی، یکی از نشانههای حاصل از اضطرابی سطح بالا را افت تحصیلی نامیدهاند و از آن به بعد تحقیقاتی در این زمینه انجام گرفته است و افرادی چون دارک[2] 1989، و بسیاری کسان دیگر، در این زمینه دست به تحقیق زدهاندو تأثیر اضطراب بر هوش، حافظه، پیشرفت تحصیلی، عزت نفس و … را مورد توجه قرار دادهاند.
فهرست مطالب:
فصل اول : ادبیات پژوهش
مقدمه
بیان مسئله
اهمیت و ضرورت پژوهش
اهداف پژوهش
فرضیههای پژوهش
تعریف متغیرها
فصل دوم : پایههای نظری و پیشنة تحقیق
مقدمه
اضطراب
علائم اضطراب
بیماریهای که در اثر اضطراب ایجاد می شوند
رویکردهای نظری به اضطراب
اضطراب امتحان
پیشینه تحقیقات
فصل سوم : روش تحقیق
مقدمه
جامعه آماری
نمونه آماری
شیوه اجرای تحقیق
روشهای آماری
فصل چهارم : یافتههای پژوهشی
مقدمه
یافتههای توصیفی
یافتههای استنباطی
فصل پنجم : بحث و نتیجهگیری
مقدمه
بحث و نتیجهگیری
پیشنهادهای کاربردی
پیشنهادهای پژوهشی
محدودیتهای پژوهش
منابع و ضمائم
نوع فایل: Word
تعداد صفحات: 69 صفحه