محیط انتخابی یا «مورد قبول» شامل کانون خانواده شخص، محیط حرفه ای، محیط گذراندن اوقات فراغت است که فرد در آن تحول می یابد.
الف- محیط تفریح
تفریح که یکی از حوایج ضروری بشری است سبب رفع خستگی تسکین اعصاب و آرامش روانی می گردد.
هرگاه تفریحات سالم، مطابق ذوق، سلیقه، آداب و رسوم، معتقدات مذهبی و مبانی اخلاقی در گروه های سنی متناسب افراد فراهم نگردد مردم برای گذراندن اوقات بیکاری به سایر اماکن عمومی از قبیل گردش بیهوده در خیابان ها وقت گذرانی در کوچه ها، قهوه خانه ها، کافه، رستوران و غیره پناه می برند.
ورزش در ایجاد تعادل بین جسم و روان، پر کردن اوقات فراغت و بیکاری و پرورش جسم، نقش مهمی را ایفاء می کند.
با شروع دوره بلوغ رؤیاها و خیال پردازی ها توسعه می یابد و جوانان خود را مدام به یک چیز مبهم و مجهول دلبسته و فریفته احساس می کنند. و در اماکن عمومی در بین توده جمعیت پی آن می گردند. بزهکاران حرفه ای و منحرفین، با استفاده از این ضعف جوانان و آشنایی به روحیه آنان، به عنوان اینکه با آنان دارای احساسات مشترک هستندومی تواند در نیازمندی ها و احساسات درونی و میل استقلال طلبی آنها را ارضاء نمایند به عناوین مختلف با جوانان طرح دوستی ریخته، شریک جرم آینده خود را با نهایت زرنگی به دام می افکند. اطفال و جوانان که شخصا قادر به تنظیم برنامه های تفریحی خود در اوقات فراغت نیستند دوستی و معاشرت با اینگونه بزهکاران را نسنجیده و از روی غفلت با رضای خاطر می پذیرند.
اتلاف وقت بی مورد برای اکثر بزهکاران یک نوع تفریح محسوب می شود.
با بررسی علمی ثابت شده که فعالیت های اجتماعی، هنری، سیاسی، مذهبی و ورزشی یکی ازعوامل مهم انطباق با محیط اجتماعی است افرادی که اوقات فراغت خود را به بطالت و عیاشی در مراکز فساد می گذرانند به ارتکاب جرائم مختلف کشانده می شوند.
تقلب در مسابقات و استعمال داروهای محرک، هورمونی و نیروزا برای کسب موفقیت در مسابقات و توزیع مواد مخدر از جرائم خاص محیط تفریح و ورزش است. گاهی تماشاچیانی که برای ابراز علاقه به ورزشکاران مورد توجه خود بلوزی را که ورزشکاران در مسابقه می پوشند به تن می کنند و پس از اتمام مسابقه هیجان زده شده به طرفداران گروه دیگر حمله و به زد و خورد می پردازند و بلوا و آشوب به راه می اندازند.
برای پیشگیری از وقوع اینگونه جرائم مخصوصا در مسابقات فوتبال دور میدان ورزش را با تورهای سیمی محصور می کنند. در سوئد از اول ژوئن 1988 حمل چاقو و اشیاء خطرناک در ورزشگاه ها، کنسرت ها و مجامع عمومی مشابه ممنوع و مجازات های شدید در قانون جرائم پیش بینی شده است.(56)
ب – محیط کار
حرفه وضع اقتصادی افراد را تعیین می کند، منابع درآمدی که در اختیار خانواده گذاشته می شوند یا فرد برای معاش و مسکن خود به مصرف می رساند وابسته به حرفه است؛ حرفه مخصوصاً بر بینوایی و بیکاری و داشتن مسکن پست اثر می نهد؛ به این ترتیب فقدان حرفه مناسب مخصوصاً آدمی را در معرض کنش این عوامل قرار می دهد به قسمی که پس از نخستین محکومیت موقعیت مرتکب برای بازگشت به آغوش جامعه را به خطر می اندازد.
اما از سوی دیگر، خود محیط کار ممکن است جرم زا باشد؛ این امر در محیط امور بازرگانی یا در برخورد با جاذبه ی ثروت، زندگی راحت و بی نظم، خیلی آشکار است و عوامل جرم زا را تشکیل می دهند. مضافاً آنکه یک نوع آلرژی محیط معاملاتی نسبت به بعضی امور ممنوعه به وسیله جامعه وجود دارد که مع ذلک بسیاری از کسانی که در امور معاملاتی اشتغال دارند این امور ممنوعه را جرم تلقی نمی کنند، اما خاطرنشان کرده اند که در محیط کارخانه نیز بعضی از عناصر محیط کار می توانند در نیروی روانی بازدارنده کارگر موثر افتاده یا با تغییرات آن در شکل گیری شخصیت بزهکار تأثیر نهند.(57)
-کار کودکان :
اشتغال یک مرحله مهم در روند جامعه پذیری انسان تلقی می گردد. با ورود در محیط کار، جوان اولین حضور فعال و سازنده در اجتماع را تجربه و بالتبع موفق به احراز هویت و موقعیت و درنهایت استقلال مالی و معنوی خواهد شد. کار وسیله ای برای تحصیل جایگاه در جامعه، روشی جهت وصول به یک ارزش ویژه و احتراز از وابستگی تحمیلی به خانواده می باشد. در این میان، اشتغال به کارهای مولد دلیلی بر همانندسازی اجتماعی و پیمودن مسیری مطمئن و لازم برای شناخت نقش و سنجش توانایی فردی تلقی می شود. در چنین شرایطی کار اطفال می تواند عامل بسیار مهمی در پیشگیری از جرم و خروج از انفعال و در نهایت سازگاری آنان باشد.
با اشتغال به کار، افراد ضمن تطبیق خود با قوالب حرفه ای، می توانند از آموزه های تحصیلی و خانوادگی بهره گرفته و با استفاده از آنها مبادرت به تجربه اندوزی بنمایند و در این روند با هماهنگی استعداد جسمی، هوشی و شناخت مهارت های فردی دست به خودآزمایی زده و با نظم پذیری تدریجی خود را با ارزش های جامعه همراه می سازند.
حصول به چنین موفقیتی منوط به وجود بستر مناسب و شرایط لازم است. در غیر این صورت، روند جامعه پذیری دچار اختلال می گردد. بیکاری جوانان، فقدان کار مناسب، اشتغال به کار کاذب و یا حرفه هایی که با توانایی جسمی، روحی، روانی، تحصیلی طفل، سنخیت و همنوایی ندارد، و ناکافی بودن درآمد از موانع و معضلاتی تلقی می گردند که نه تنها مانع از استفاده جامعه از استعداد و خلاقیت اعضاء خود می شود، بلکه با تأثیرات منفی بر زندگی فردی و اجتماعی شخص، او را تبدیل به عنصری ضداجتماعی و یا منفعل می کند.
- بیکاری :
بیکاری از مهم ترین مؤلفه های ناسازگاری و شاخص نمایان بزهکاری جوانان و نوجوانان در کشور ما است. بخش مهمی از نیروهای جوان اعم از باسواد و بیسواد، فاقد کار و یا حرفه مناسب می باشند. به همین دلیل بیکاری از علت های محوری گرایش به ارتکاب جرم در کشور ماست. در سال 1383 طبق اعلام رئیس سازمان ملی جوانان 6 میلیون بیکار در کشور ایران وجود داشته است، این رقم طبق برآورد مرکز آمار 2 میلیون و 600 هزار و بر اساس اعلام وزیر کار این میزان از مرز 3 میلیون گذشته است و بخش مهمی از بیکاران متأسفانه از اقشار تحیل کرده اند.
- اشتغال به کار کاذب
نتیجه مستقیم بیکاری – از دیگر عوامل بزهکاری تلقی می شود. تغییر مداوم شغل موجب تزلزل در شخصیت افراد و بی ثباتی در آنان می شود. ناامید از آینده و عدم وجود احساس امنیت شغلی باعث می شود افراد بدنبال تحصیل درآمد بیشتر تحت هر شرایط و هر وسیله باشند. توجیه وسایل کسب درآمد با هدف تحصیل پول، انجام هر امر خلافی را ممکن و میسر می سازد. بررسی میدانی پدیده مشاغل کاذب در ایران از جمله در شهرهای بزرگ، حاکی از این واقعیت تلخ است که بخش قابل توجه ای از کودکان، نوجوانان، جوانان، زنان با توسل به انواع روش ها روی به کارهای کاذبی مانند سیگارفروشی، گل فروشی، ارزفروشی، عرضه وسایل تزیینی، نوارهای صوتی و تصویری در خیابان ها و چهاراه های شهر آورده اند. مشاغلی که بیشتر رنگ و حالت ولگردی دارد تا کار سازنده. درواقع بایستی این نوع مشاغل را نیز – بیکاری پنهان – لقب داد.
در کنار بیکاری و مشاغل کاذب بایستی از شرایط نامناسب کار کودکان و نوجوانان نیز نام برد. تعداد فراوانی از کودکان مورد بهره کشی و سوء استفاده قرار گرفته و یا به کارهای شاق و سخت وادار می وشند. کار در کارگاه های خانگی، کارخانه ها، کارگاه های فرش بافی و تولیدی به علت عدم رعایت موازین و استانداردهای بهداشتی موجب فرار کودکان و یا ابتلاء آنان به انواع بیماری ها و مرگ زودرس می گردد. بخش دیگری از نیروهای جوان به علت فقدان کار مناسب به مشاغل یدی و کارگری روی می آورند. در میان این گروه افراد با تحصیلات دیپلم و لیسانس فراوان دیده می شود