آنچه که در این مقاله خواهید خواند ابتدا مقدمهای کوتاه در رابطه با اهمیت ریاضی و آموزش ریاضی در کشور که دارای ضعفهای است پرداخته شه در ادامه در مورد اهداف آموزش ریاضی به طور کلی بحثشده که شامل: هدف پرورشی، آموزشی، فرهنگی، عاطفی و اهداف آموزش ریاضی از نظر پولیا و افلاطون بیان گردیدهاست.
سپس مقاله به پنج قسمت از عوامل ضعف آموزش درس ریاضی پرداخته است که هر قسمت نیز به مجموعههای از عوامل ضعف پرداخته است.
الف) عوامل و مشکلات ضعف آموزش درس ریاضی که مربوط به محتوای کتابهای درسی میباشد که در چهار قسمت توضیح داده شده.
ب) عوامل ضعف آموزش درس ریاضی مربوط به خود دانشآموز که شامل 2 بخش است.
ج) عوامل ضعف آموزش درس ریاضی ابتدایی مربوط به روشهای آموزش که این عوامل به صورت مختصر توضیح داده شده.
د) عوامل ضعف آموزش درس ریاضی ابتدایی مربوط به معلمان که مقدمهای کوتاه بیان شده و سپس 8 مورد از این عوامل تیتروار بیان شده.
هـ) در این قسمت به چندین عامل دیگر به صورت مختصر اشاره شده است که شامل نقش فضا و مکان، نقش خانواده، نقش کلاسهای خصوصی، کمبود یافتههای علمی درس ریاضی، کمبود وسایل آموزشی ریاضی، عدم توجه به طرح وارده در تدریس پس از بیان عوامل ضعف آموزش درس ریاضی در دوره ابتدایی نتیجهگیری و جمعبندی از مطالب بیان شده که همه عوامل در ضعف آموزش ریاضی مؤثر هستند و تنها یک عامل را نمیتوان مقصر اصلی شناخت در پایان مقاله راهکارها و پیشنهادهایی باتوحه به حوزههای عوامل ضعف و آموزش درس ریاضی بیان گردید که در حدود 35 راهکار برای رفع نواقص و مشکلات میباشد.
چکیده:
مقدمه:
اهداف آموزش ریاضی:
هدف آموزش ریاضی از دیدگاه جورج پولیا و افلاطون:
عوامل ضعف آموزش ریاضی و مشکلات مربوط به آن:
نتیجهگیری و جمعبندی:
ارائه راهکارها و پیشنهادات:
ارائه چند راهکار دیگر در حوزههای مختلف
منابع مآخذ
شامل 55 صفحه فایل word
مقدمه:
به محض اینکه کودک به مدرسه پا میگذارد با درسی به نام ریاضی آشنا میشود و معلم میگوید: «درس ریاضی را جدی بگیرید و برای فهمیدن آن احتیاج به تمرین بیشتری دارید». همین کلمهی جدی بگیرید برای دانشآموز مشکل آفرین است، زیرا یادگرفته است که کارهای سخت را جدی بگیرد در نتیجه با ترس به مسائل آن نگاه کرده و ترس از این دارد که ممکن است ان را خوب یاد نگیرد و این امر مقدمهای است برای دوری کردن و حتی به وجودآمدن نفرت از درس ریاضی در کودکان در صورتی که روژه گورسانی در مورد ریاضی میگوید: «نخستین وظیفه ریاضیات، ساختن و تحولدادن چیزی به جامعه است که امروزه کمتر کسی خواستار آن است، یعنی «انسان» انسانی که بیاندیشد، انسانی که درست را از نادرست تشخیص دهد، انسانی که شناخت و انتشار حقیقت را بر بسی چیزها از جمله یک تلویزیون برتری دهد، انسان آزاد نه آدموارهای آهنی»[1].
کسانی که میخواهند در این عصر یعنی عصر حاکمیت علم فعالیت کنند، لازم است ایدههای تازه را جذب، طرحهای نو را درک و مسائل غیر سنتی را حل کنند. ریاضیات کلید مناسبی برای آمادگی جهت انجام این فعالیتهاست لذا علوم ریاضی تنها لازمهی کار متخصصان آینده نیست، بلکه جزء لاینفک تعلیم و تربیت عموم مردم به شمار میرود. پس ما معلمان وظیفه داریم که در مورد گسترش و جذابکردن این علم در بین دانشآموزان و حتی مردم تلاش بیشتری انجام داده و به بررسی علل ضعفها و ارائه راهکارهای لازم در این خصوص بپردازیم .
اهداف آموزش ریاضی:
قبل از اینکه وارد بحث اصلی شویم یعنی به بررسی علل ضعف آموزشی بپردازیم ابتدا باید هدف از تدریس و آموزش ریاضی را در مدارس مشخص نمایم سپس با توجه به رسیدن به اهداف و دوری و نزدیک آنها ضعفها را مرور کرده و در جهت مشکلات و نواقص راهکارهایی ارائه داد.
از مفهوم آموزش ریاضی نخستین سؤالی که به ذهن میرسد این است که چگونه ریاضی را آموزش دهیم؟ هنگامی که از روش انجام کار صحبت میشود، طبعاً این سؤال پیش میآید که هدف از انجام این کار چیست سپس در آموزش ریاضی هم باید هدف را مشخص ساخت.
هدفهای آموزش ریاضیات بر حسب سطح فرهنگ ریاضی که جامعه و محتوای آموزش آن، و در مقاطع تحصیلی مختلف متفاوت بوه و از جامعه به جامعهای دیگر تغییرپذیر است.
ولی منظور اصلی از آموزش ریاضی، عبارت است از: «توسعه قدرت درک و فهم و استدلال، ایجاد طرز فکر صحیح، به وجودآوردن روش استدلال و تفکر منطقی و ایجاد آفرینشهای فکری، در متعلم است»[2].
اهداف آموزش ریاضی به طور کلی به چهار دسته پرورشی، آموزشی، فرهنگی و عاطفی تقسیم میکنند:
الف) هدف پرورش: اهداف پرورشی آموزش ریاضی بدون شک مهمترین بخش اهداف آموزش ریاضی هستند مهمترین وظیفه آموزش ریاضی تربیت دانشآموز است به نحوی که بتواند با اتکاء به نفس به مسائل خود بیاندیشد راه چاره پیدا کند و مسائل خود را حل نماید.
ب) هدف آموزش: (با تکنیکهای محاسبهای مورد نیاز دانشآموزان در مدرسه و خارج از مدرسه).
در این هدف باید دانشآموزان را در رابطه با سایر درسها و محاسبات مورد نیاز دروس و نیز محاسبات مربوط به زندگی روزمره آماده ساخت.
ج) هدف فرهنگی: (آشنایی دانشآموز با ریاضی به عنوان بخشی از فرهنگ و اندیشه بشری).
علم ریاضی بخش مهمی از فرهنگ است. اشاره به تاریخ ریاضیات یک ملت میتواند یک احساس غروز و افتخار در ریاضیات را به وجود آورد اعتماد دانشآموزان را بیفزاید و درس را به تاریخ و سنت ملی ربط دهد.
د) هدف عاطفی: لذتی که میتوان از طریق دنبالکردن فعالیتهای ذهنی و عشقورزیدن به دانشی، بدست آورد ریاضیات ما را متبحر میکند، هم حس کنجکاوی عقلانی و هم حس ظرافت و ادارک را تحریک میکند موریس کلاین میگوید: «ریاضیات عالیترین دستاورد فکری و اصیلترین ابداع ذهن آدمی است»[3].
هدف آموزش ریاضی از دیدگاه جورج پولیا و افلاطون:[4]
از دیدگاه جورج پولیا: مهمترین هدف آموزش ریاضی «اندیشیدن» است و به معلمان توصیه میکند که باید سطح توانایی و اندیشیدن را در شاگردان خود بالا ببرند.
اهداف آموزش ریاضی به قول افلاطون: 1ـ فرهنگ عمومی، 2ـ قانونمندی فکر، 3ـ عادل به فکرکردن، 4ـ رشد فکری و احساس، 5ـ به دستآوردن شخصیت متعادل.
در قرن بیست و یکم هدف اصلی آموزش ریاضی، ایجاد استدلال، حس مسئله ارتباطات و همچنین تلفیق مقولههای ریاضی و ارتباط آنها با سایر مقولات.
با توجه به اهداف ریاضی که بیان گردید به این مسئله میرسیم که چه مشکلاتی و نواقصی وجود دارد که ما را در رسیدن به اهداف آموزش ریاضی دور میکند و بچهها از این درس شیرین گریزان میکند در ذیل به اهم آنها خواهیم پرداخت.