ضرورت تحقیق :
واژهی بهره وری یا بهینه کردن و یا استفادهی نامحدود از منابع محدود که تا چندی قبل برای مردم جوامع واژهی نا آشنا بود امروز در ادبیات اقتصادی و اجتماعی به واژهی آشنا تبدیل شده است، با این وجود پدیدهی بهره وری و بهبود بهره وری در فرهنگ، کاملاً نوپالت و هنوز در آغاز راه هستیم زیرا با اینکه از شروع بحث بهره وری در سطح بین المللی حدود 100 سال میگذرد ولی این بحث به تازگی در کشور ما مورد توجه قرار گرفته است. امروزه در اقتصاد کلیهی کشورها چه توسعه یافته و چه در حال توسعه بهره وری مطابق استانداردهای جهانی به اولویتی ملی تبدیل شده است چرا که تولید بر اساس این استانداردها موجب افزایش بهره وری و در نهایت موجب رشد اقتصادی و کنترل تورم را فراهم و امکان دسترسی به سطح بالای استاندارد در زندگی و اسیر میکند. عموماً بهره وری به صورت یک شاخص کمی و کیفی جهت انجام کارها با در نظر گرفتن منابع تعریف میشود. بهره وری را میتوان در کلیهی سطوح شرکت از قبیل فرد و گروه و یا خود سازمان به کاربرد. از دید یک مدیر بهره وری در تمامی حالات، موفقیت یا شکست تولید و خدمات و کالاها را در کمیت و کیفیت با استفادهی مناسب از منابع منعکس مینماید. این دیدگاه در معادلهی بهره وری آمده است. منابع + کیفیت + کمیت = بهره وری در صورتی که بقیهی مقادیر ثابت باشند معادلهی بالا نشان میدهد که با بالا رفتن کمیت محصول و افزایش کیفیت خروجی و با استفاده از منابع اولیه بهره وری افزایش مییابد. چنانچه شرکتی بخواهد به بهبود بهره وری مستمر و تولید بر اساس استانداردها از پیش تعیین شده دست یابد باید برای این موضوع اهمیت استراتژیکی قائل شود و به بهبود بهره وری به عنوان یک فرآیند مدیریتی بنگرد. یک فرایند مدیریتی فرآیند مستمر و پیوسته بوده و هنگامی که شکل گرفت به عنصر مداوم و لاینفک عملکرد سازمانی تبدیل میشود. و بر خلاف «برنامه» به یک دورهی زمانی خاص بدل نمیشود و محدود به دورةزمانی خاصی نمیشود.
تعریف بهره وری:
امروزه بهره وری به عنوان یک دیدگاه فکری و به مفهوم هوشمندانه کارکردن مطرح است. مفاهیم اولیه بهره وری ساده است. مشکلی که بر سرراه بحث های بهره وری وجود دارد فقدان یک شیوه ی کار معین و مشخصه برای بهره وری است. از ملزومات هوشمندانه کردن بهره وری ارائه ی تعاریف در مورد بهره وری و شاخص های ارزیابی آن و مفاهیم آن است. مفهوم بهره وری: یک برداشت ناصحیح مدیریت همواره رابطه ی بهره وری و کیفیت را اساسا به صورت معکوس تصور می کرد. به این معنی که برای رسیدن به بهبود در یکی از این دو متغیر عملکرد سازمان لازم است که افت و انحطاط در دیگری را پذیرفت. یعنی کیفیت را می توان به زیان بهره وری بهبود بخشید، و بالعکس. اما رویکرد بسیاری از شرکت ها در انجام فعالیشان مبنی بر افزایش کیفیت می باشد، زیرا اعتقادشان بر این بوده که کیفیت بهبود یافته، بهره وری بهبود یافته را در پی خواهد داشت. به منظور رفع شبهه در مورد اثرات و تغییرات این دو متغیر لازم است مفاهیم آن را یک بار مورد بررسی قرار دهیم. اگر برداشت ما از کیفیت مطلق باشد یعنی کیفیت بهبود یافته برابر با خوبی محض با ویژگی های پیش از اندازه سخت امکان تصور اینکه چگونه می توان بدون هزینه ی اضافی به کیفیت بهبود یافته دست یافت مشکل است. از طرف دیگر چنانچه کیفیت به عنوان انطباق با ویژگی ها تلقی می شود تعریفی که امروزه در دنیای تجارت به طور گسترده پذیرفته شده است ارتباط آن با بهره وری آشکارتر می شود. در صورتی که محصول یا خدمات همراه با نقایصی تولید یا عرضه شود یعنی در رسیدن به ویژگی های آن کالا یا خدمات ناموفق باشد، آنگاه بر روی آن محصول یا خدمت باید مجدداً کار پردازش یا تولید صورت گیرد. عملکرد ضعیف کیفیت مهارتهای لازم جهت تولید میزان شخصی از ستانده را افزایش میدهد، دوباره کاری، قطع، میزان نیروی کار لازم، و همچنین احتمالاً میزان نهادههای انرژی و مواد و سرمایه را بالا میبرد. زیانهای ناشی از ضایعات بطور آشکار مواد لازم برای سطح مشخصی از تولید را افزایش میدهند، صرف نظر از نیروی کار، تجهیزات و فضای لازم که در اثر این زیانها تلف میشود وسرانجام عملکرد ضعیف کیفیت نیاز به بازرسی و کنترلها را افزایش میدهد که این امر قطعاً به منابع اضافی نیاز دارد. با بالا رفتن مواد اولیه مصرفی جهت تولید سطح مشخص از محصول طبق فرمولهای ارزش افزوده بر مواد مصرفی پائین آمده در نتیجه بهره وری و شاخص کارایی پائین آمده و سازمان یا شرکت جهت دسترسی به بهره وری مورد نیاز دچار مشکل خواهد شد. ارزش افزوده = ارزش افزوده بر مواد مصرفی مواد مصرف شدهی اولیه منابع مصرف شدهی انتظاری = کارایی منابع مصرف شدهی واقعی با بالا رفتن مخارج این نسبتها پائین آمده و عملاً مشاهده میشود که با بالا رفتن منابع مصرف شده اولیه میزان ارزش افزوده بر مواد مصرفی و کارایی کاهش مییابد. این امر ما را به بهبود کیفیت فرآیند رهنمون میسازد که دارای همبستگی مستقیم و روشنی با بهره وری است. در صورت وجود کیفیت فرآیند رهنمون میسازد که دارای همبستگی مستقیم و روشنی با بهره وری است. در صورت وجود کیفیت پائین، لازم است که میزان قابل توجهی از منابع یک سازمان به رفع نواقص و کنترل ضایعات اختصاص یابد تا به تولید کالاها و خدمات، سپس با بهبود کیفیت منابع لازم جهت تولید میزان مشخص ساده کاهش مییابد، این امر به بهبود بهره وری منجر میشود.
فرمت ورد تعداد صفحات 140