تحقیق اصلی مربوط
به خودمان بانک صادرات ایران که در شهریور ماه سال 1313 با حضور عدهای از افراد تحصیل کرده در کوچة مرغیها واقع در سبزه میدان بازار تهران افتتاح گردید. با اتکا به یک سری اصول و منشور اخلاقی شروع به فعالیت نمود و بواسطه پایبندی به اصول و شعارها و جلب رضایت مشتریان خود به تدریج رو به گسترش و توسعه نهاد و از طریق افزایش شعبه دراقطی نقاط کشور و به موازات آن افزایش نیروی انسانی به گسترده ترین شبکة بانکی کشور تبدیل شد. این بانک که اصالتاً از ابتدا خصوصی بود و افکار متناسب با بخش خصوصی به سازمان حکمفرما بود، با ارائه سهام خود به کارکنانش در قبل از انقلاب باعث افزایش و بهبود عملکرد کارکنان و ایجاد حس غرور و تعصب در میان کارکنان خود گردید، پرداختهای به موقع و مناسب، ارتقاء برمبنای شایستگی و تناسب درآمد و مخارج قبل از پیروزی انقلاب باعث شده بود که سازمان بسیار پویا باشد. و در عین بزرگی از نظر سایز سازمان و داشتن شعبه در اقصی نقاط کشور کمترین کشمکش و نارضایتی را در خود شاهد بود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی این شبکه عظیم با تاثیر گرفتن از نتایج و آثار انقلاب خود دچار دگرگونی شد و مهمترین تحول ایجاد شده در آن، تغییر شکل از یک سازمان خصوصی به یک سازمان دولتی شد. همچون بسیاری از صنایع و بانکهای دیگر، این بانک هم تحت پوشش دولت قرار گرفت و جزء 7 بانک دولتی آن روز ایران شد. ورود به این وادی و از بین رفتن سهام بانک و نزول شدید آن بواسطة انقلاب باعث بروز چالش میان کارکنان بانک شده و از آن به بعد افراد از آن حس ناسیونالیستی خود و تعصب شدید نسبت به بانک کمی فاصله گرفتند. اندکی پس از فروکش کردن تب انقلاب بانک صادران همچون بانکهای دیگر به فعالیت خود ادامه داد و با بازنشسته شدن اجباری تعداد زیادی از کارکنان و نبود استخدام در آن برهه از زمان بانک از نظر نیروی انسانی دچار خلاء بزرگی شد و با کاهش نیروی انسانی رو به رو گردید. این امر از سال 57 تا 62 یعنی به مدت 5 سال طول کشید و این مسئلة به معنای آن بود که افرادی که سالهای سال در شغل خود، انجام وظیفه میکردند امکان ارتقاء نمییافتند بعبارتی در جا میزدند. در آن سالها تحصیلات پرسنل با درصدی بالای 95 درصد بیشتر از دیپلم نبود و افراد دارای مدرک لیسانس و بالاتر انگشت شمار بودند. منتها سطح تحصیلات در آن سالها از فاکتورهای مهم ارتقاء شغلی محسوب نمیشد و احراز پستهای سازمان توسط افراد تقریبا در یک میدان رقابتی پایاپای پیش میرفت. از سال 62 به بعد با استخدام نیروهای جدید خون تازهای به پیکرة بانک ترزیق شد و نیروهای وارد شده و قدیمی با انرژی و انگیزه قوی تری فعالیتها را ادامه دادند. در سالهای جنگ و پس از پایان یافتن جنگ افرادی بواسطة حضور در جبهههای جنگ توانسته پستهای مهم و کلیدی را در قسمتهای مهم بانک تصرف نمایند. این افراد اگر افرادی متعهد و وطن دوست بودند بعضاً از تخصص کافی جهت ادارة امور بانک برخوردار نبودند و این چنین بود که افراد تحصیلات اولیه را تا دیپلم طی نموده و به بالاترین کرسیهای مدیریتی بانک تکیه زدند و حکمرانی کردند. این موضوع یکی از هستههای اصلی تعارض و تضاد و بدبینی در بین کارکنان شبکة بانک بود و از آن به بعد بود که اعطاء مشاغل و پستهای سازمان از حالت سیستماتیک و شایسته سالاری فاصله گرفت. این مطلب را به پایان برده و بحث را از جنبه دیگر ادامه میدهیم. از قدیم که بانکها به شکل کنونی شکل گرفته بودند و ریشه زدهاند و ادامه مسیر دادهاند بواسطه اینکه اصالتاً مؤسسة مالی هستند و مستقیما با پول سر و کار دارند جهت تأمین نیازهای مادی کارکنان بانک و ایضاً بانک صادرات اقدام به پرداخت و اعطاء یک سری از پاداشها، وامها و امکان رفاهی مختلف به پرسنل خود میکنند. مثلا در یک مفهوم کلی و از نظر عموم مردم جامعه کارمندان بانک از نظر مسکن مشکلی نداشته و تقریبا همگی بواسطه اعطا وام مسکن صاحب خانه هستند و این یعنی کارمندان یکی از دغدغههای اصلی عموم مردم از جمله اجاره نشینی و مشکلات مسکن را ندارند. گو اینکه از جنبه دیگر قضیه همچنین اکثر مردم نسبت به کارمندان بانک با نگرش خوش بینانه و مثبت نگاه میکنند و آنها را مورد پذیرش قرار میدهند و دیدگاه خوبی نسبت به اکثریت آنها دارند. پس از مسکن پرداخت حقوق به موقع در بانکها و نیز بانک صادرات که در رأس زمان خود پرداخت میشود حتی در زمان بحرانهای شدید مالی و اقتصادی و این در حالی است که در سالهای گذشته و حتی حال کارکنان کارخانجات مختلف مدتهای زیادی در حدود 6 ماه حتی حقوق خود را هم دریافت نمیکنند. همچنین وامهای مختلف مانند وام ضروری، وام تعمیرات که جزء پاداشها و مزایا هستند، بنهای نقدی و غیر نقدی، مهمانسرا در شهرهای سیاحتی و زیارتی و ... همه این پرداختها برای کارکنان جدید الاستخدام تا ده سال سابقه کار مطلوب و مورد پذیرش و نیز ایجاد انگیزه میکند و جزء موارد انگیزشی بحساب میآید. اما کارمند پس از ده سال که تعداد زیادی از نیازهای مادی و امنیت شغلی و نیازهای فیزیولوژیکی خود را تأمین یافته میبیند، اندک اندک به فکر ارتقاء پست و مقام میافتد و سطح جدیدی از انتظارات در آنها بروز کرده خود را نشان میدهند. بانک صادرات علیرغم قدمت زیاد خود و پیشینة مثبتی که دارد در درون سازمان دارای مشکلات ساختاری و سیستمی بزرگی است که تا کنون هیچ یک از متصدیان و مدیران ارشد حتی قدمی در جهت رفع این عارضه برنداشتهاند و یا اگر اقدامی کردهاند غیر محسوس و ناپیداست از مهمترین این معضلات نبود یک دستورالعمل و یک قانون محکم، واحد و قابل شناسایی جهت اعطاء پستها و مشاغل بالاتر است و به این روشی است که هر یک از مدیران و مسئولین بطور سلیقهای عمل میکنند و این مطلب خود باعث نارضایتی جمع کثیری از کارکنان است.
تعداد صفحات 43