این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 87 صفحه می باشد.
جهت اخذ مدرک کارشناسی رشته روانشناسی
چکیده ۱
فصل اول : کلیات تحقیق ۲
مقدمه ۳
بیان مساله ۴
اهداف تحقیق ۵
فصل دوم : ادبیات و پیشینه تحقیق ۷
فرضیه تحقیق ۸
مقدمه فصل دوم ۹
علل بروز و ریشه ها اضطراب ۱۱
آثار علایم و اضطراب ۱۳
علایم جسمانی ۱۴
علایم روانی ۱۶
انواع اضطراب ۱۸
نقش اضطراب ۲۰
ترس و اضطراب ۲۲
رابطه اضطراب با جنس ۲۳
دیدگاهای نظری درباره اضطراب ۲۵
دیدگاه رفتار گرایی ۲۷
اختلالهای اضطراب تعصمیم یافته و هراس ۲۸
تعریف اضطراب جنبه های وجلوهای مختلف آن ۳۳
شیوه های بیان اضطراب ۳۸
انواع اضطراب ۳۹
بحرانهای اضطرابی حاد ۴۱
واکنشهای اضطراب موقت ۴۴
اضطراب در سطح رفتار ۴۵
اضطراب فزون کنشی ، اختلال توجه ۴۶
اضطراب و اختلالهای حرکتی ۴۷
نشانه های اضطراب در سطح بدنی ۴۸
دستگاه روانی ۵۲
رشد روانی جنسی ۵۴
نوفرویدیها ۵۷
کارل یونگ و روان شناسی تحلیلی ۶۰
کارن هارنی ۶۲
هری استاک سالیوان ۶۳
اریک فرام ۶۴
هینزهارتمن ۶۵
مارگارت ماهلر ۶۶
فصل سوم : روش تحقیق ۶۹
حجم نمونه ۷۰
ابزار تحقیق ۷۱
بیان مساله ۷۲
روش آماری ۷۳
فصل چهارم : یافته ها و تجزیه و تحلیل داده ها ۷۵
مقدمه ۷۶
جدول ۲-۴ فراوانی مشاهده شده ۷۷
فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری ۷۸
بحث و نتیجه گیری ۷۹
پیشنهادات ۸۱
محدودیت ها ۸۲
منابع و ماخذ ۸۳
آزاد – حسین ۱۳۸۱ – آسیب شناسی روانی (۱) انتشارات بعثت – تهران
آزاد – حسین ۱۳۸۱ – آسیب شناسی روانی (۲) – انتشارات بعثت – تهران
بیانی – احمد – ۱۳۷۹ – روش تحقیق در علوم تربیتی – انتشارات فرهنگ تهران
سعیدی – مهدی ۱۳۸۰ – روان شناسی شخصیت - انتشارات نور – تهران
دادستان – پرسرخ ۱۳۸۲ – روان شناسی مرضی (۱) – انتشارات بهار – تهران
دادستان – پرسرخ ۱۳۸۲ – روان شناسی مرضی (۲) – انتشارات بهار – تهران
دلاور- علی ۱۳۸۰ – آماراستباطی – انتشارات رشد – تهران
دلاور – علی ۱۳۸۰ روش تحقیقها در علوم تربیتی – انتشارات رشد – تهران
کنجی – محزه ۱۳۷۱ – روان شناسی رشد – انتشارلات سمت – تهران
منصور – محمود ۱۳۷۹ – روان شناسی شخصیتی بالینی – انتشارات رشد- تهران
شب ادراری به لغت به معنای ادرار کردن در جای خود در هنگام شب بدون اطلاع داشتن و یا حس کنتل که تعریف عملیاتی آن عبارتند از نمره ای است که آزمودنی ها از آزمون اضطراب بدست آورده اند .
کودکان عادی عبارتند از کودکانی هستند که هیچ مشکلی بخصوص در دفع ادرار خود در هنگام شب ندارند و به طور عادی شب را سپری می کند و عبارتند از نمره ای که آزمودنی ها از آزمون اضطراب بدست آورده اند .
عبارتند از یک حالت درونی روانی است که اضطراب در کودکان خود را با خوابیدن بدون احساس خستگی ، گوشه گیری ،پناه بردن به خیابانهاو دست زدن به کارهای بدون فکر و موارد دیگر که توام با لرزش و نا هماهنگی در بین افکار و اعمال و بالاخره عبارتند از نمره ای است که آزمودنی از آزمون اضطراب بدست آورده است .
در دوران بلوغ ، نوجوان بیش از هر دوره دیگر از زندگی اش دستخوش هجوم احساسات است و دگرگونیها ، التهابها ، اضطرابها و جلو های غیر معمول و ظا هراً غیر عادی در او ظاهر می شود . اما هیچ جلو های نوجوانی بی معنی ، بی هدف و بیهوده نیست و اگر بزرگسالان را دچار خشم و ناراحتی می کند . دلیلش عدم آشنایی آنان با فلسفه وجود این گونه رفتار های نوجوان است ؛ در حالی که بسیاری از این رفتار ها نیازمند عکس العمل پسندیده و مناسب از سوی والدین و مربیان می باشد . اگر علل وجودی جلو های بلوغ را به درستی بشناسیم و آنها را به نوجوان بشنا سانیم ، هیچگاه در بر قراری ارتباط ، رهبری و ارشاد او دچار مشکل نخواهیم شد .
اضطراب یک احساس منتشر ، بسیار نا خوشایند و اغلب مبهم دلواپسی است که خبر از خطر ی ناگهانی و قریب الو قوع می دهد و شخص را برای مقابله با تهدید آماده می سازد ( کاپلان و سادوک به نقل از پور افکاری ۱۳۷۱ ) و نیز عبارت از یک ناراحتی دردناک ذهنی در باره پیش بینی یک تهدید و نا خوشی در آینده است ( نوابی نژاد ۱۳۷۱ )
همچنین به عنوان یکی از حالتهای هیجانی یا عاطفه شناخته شده است ( راجرز به نقل از سرمد ۱۳۷۵ )که پاسخی غاطفی و فیزیو لو ژیکی به احساس خطرهمه جانبه درونی می باشد (اخمدی ۱۳۶۹) چاپ سوم فرهنگ و بستر اضطراب را چنین تعریف می کند : حالت مضطرب بودن یا احساس تر کیبی نیرو مند یا مستو لی از عدم یقین ، بیتایی ، بیم و ترس ریشه دار و عمیق درباره یک اتفاق احتمالی و بالاخره از نظر رو انپزشکی اضطراب عبارت است از : نا آرامی ، هراس و ترس نا خوشایند و منتشر با احساس خطر قریب الو قوع که منبع آن قابل شناختن نیست ( راو به نقل از وهاب زاده ۱۳۷۰) و در آن عامل مبهمی از ترس ناشی از پیش بینی حوادث نا مطبوع در آینده وجود دارد . این حالت در فرد حتی قبل از آنکه محرک واقعی ترس زا حضور داشته باشد اتفاق می افتد . ( نوایی نژاد ۱۳۷۱) .
اضطراب همان آ گاهی نسبت به کشمکش های حل و فصل نشده میان عوامل ساختاری شخصیت است . برای نمونه ، کشمکش میان تمایلات نا خو د آگاه و هنجار های سر کوب گر ، تضاد میان تمایلات متفاوتی که هر یک سعی دارد بر شخصیت فرد مسلط شود ، میان عوالم خیالی و تجربه جهان واقعی ، میان رو ندهای معطوف به بزرگی و کمال و تجربه حقارت و کوچکی و نقص خویش ، میان آرزوی پذیرفته شدن از جانب دیگران جامعه ، یا جهان هستی و احساس طرد شدن از جانب دیگران ،میان اراده معطوف به بودن و سنگینی بار وجود که برای فرد غیر قابل تحمل می نماید و آرزوی آشکار یا پنهان نبودن را بر می انگیرد . تمام این کشمکش ها ، اعم از ناخود آگاه و نیز نیمه خود آگاه ، تصدیق شده یا نشده ، در لحظات نا گهانی یا مداوم اضطراب بروز می کند .( تیلش به نقل از فرهاد پور ۱۳۶۶ )
در مورد علل ایجاد اضطراب می توان با قاطعیت سخن گفت، شواهدی وجود دارد که استعداد به اضطراب در دوران رشد قبل از تولد پیدا می شود. اوتورانک ضربه تولد را علت اولیه اضطراب تلقی می کرد. نظریه روانکاوی بر مسئله جدا شدن از مادر به عنوان منبع اضطراب تاکید می کند . ضربه هیجانی حاصل از جداییها نیز منبع اصلی اضطراب تلقی شده است. پاسخ اضطراب را برخی از محققان به عنوان پاسخی یاد گرفته تلقی می کنند.(راو به نقل از وهاب زاده ۱۳۷۰)
اما آنچه که مسلم به نظر می رسد سن، جنس،موقعیت اجتماعی،اقتصادی،شرایط خاص زمانی و مکانی ،فرهنگ عمومی و خرده فرهنگ و ده ها عامل دیگر در این پدیده دخالت دارد . از سوی دیگر ، هر چند در تمدن امروزی تشویش به افزایش ورم مفاصل و بیماریهای مشابه و کاهش خلاقیت منجر می شود ، در حالی که تعارض شدید به پیشرفت فکر بشر کمک می کند ،(راجرز به نقل از سرمد ۱۳۷۵) اما واقعیت این است که اولاً عوامل موثر در پیدایش حالات عاطفی و طرز ابراز عواطف به رشد روانی و فعالیتهای عضلانی مربوط است (شریعتمداری ۱۳۶۹)
بنابر این چون رشد روانی و فعالیتهای اعضلانی یا حسی – حرکتی افراد با یکدیگر تفاوت فاحش دارد ، علل ابتلای آنها به اضطراب نیز نمی تواند یکسان باشد. ثانیاً یک حالت عاطفی نظیر اضطراب نمی تواند رد نزد همه یکنواخت عمل کند بلکه با توجه به پیشینه،تربیت،خصوصیات خلقی و تجریبات فردی و همچنین شرایط و موقعیتهای خاص مربوط به اولین تجرب ها ….. شیوه انطباق یافتن عاطفه تغییر می کند.(احدی و محسنی ۱۳۷۰). به این دلیل شایسته است بر خلاف برخی از حالات عاطفی که فقط یک علت یا لااقل یک علت مسلط دارند ، در مورداضطراب به دنبال علت بگردیم.
اضطراب هم جسم هم ذهن انسان را تحت تاثیر قرار می دهد. در واقع اعم از اینکه اضطراب به کودک و بزرگسال ، مرد یا زن، انسان شاغل یا بیکار، و مانند آن مربوط باشد ، آثار و علائم آن تقریبا نزده همه یکسان است با این تفاوت که هر کس با توجه به ویژگیهای شخصیت خود را د ر ابراز این علایم با دیگر تفاوت دارد.
بعضی از افراد فقط عکس العملهای رفتاری نشان می دهند . مثل مواظبت بیش از حد ،تحریک پذیری،بیقرای ، وابستگی مفرط،شتغال خاطر یا محدود شدن فعالیت و تمرکز حواس و بعضیها بیشتر واکنشهای احشایی در یک یا چند دستگاه بدنی دارد (راو به نقل از وهاب زاده ۱۳۷۰)
یک کودک کم تجربه خیلی ساده تر از یک بزرگسال با تجربه اضطراب خود را آشکار می سازد علاوه بر تجربه عوالم متعددی در کتمان یا اظهار اضطراب دخالت دارد . برای روان شدن مطلب ،آثار و علایم اضطراب را از سه زاویه بررسی می کنیم. گفته اند اضطراب کودک به شکلهای مختلف ظاهر می شود : خوابیدن بدون احساس خستگی ،گوشه گیری و پناه بردن به خیالبافی ،دست زدن به اعمال کودکانه پائین از سن خود، تشویش و ناتوانی در تصمیم گیری، رنجاندن بی دلیل دیگران و احساس عدم شایستگی .(راجرز به نقل از سرمد ۱۳۷۵)
بدون شک این آثار و علایم در نزد همه کودکان یکسان دیده نمی شود ختی در ادوار مختلف کودکی در نزد همه کودکان یکسان نیست و در یک کودک واحد هم تفاوت دارد ، پسر و دختر به یک اندازه هر کدام از این واکنشها را نشان نمی دهند و خلاصه تفاوتهای فردی کودکان مانع از آن است که بتوان چنین علایمی را کلی تلقی کرد. به علاوه در مورد نوجوانان و تجلی اضطراب در نزد آنها فراوان سخن گفته و نو شته اند . ( راجرز به نقل از سرمد ۱۳۷۳)
اما آنچه مهم است اینکه این دوره علایم و خصوصیات خاص خود را دارا می باشد که آن را از دیگر سطوح زندگی کاملاً متمایز می کند.
اضطراب اغلب با یک یا چند مورد از احساسهای جسمی همراه می گردد. مثل احساس خالی شدن سردل ، تنگی قفس سینه ،تپش قلب،تعریق، سردرد ، میل جبری ناگهانی برای دفع ادرار ، بیقرای و میل برای حرکت ، لرزش ( کاپلان و سادوک به نقل از پور افکاری ۱۳۷۱) درد عضلانی ، کش در عضلات ، خشکش دهان ، سرگیجه ، ناراختی معده، لرزش دست و بدن و دل درد از جمله علایم جسمی شایع در اضطراب می باشند.
همچنین اضطراب باعث به وجود آمدن تغییرات فیزیولوژیک در بدن می گردد که ضمن آن بدن خود را گوش به زنگ و اماده برای فعالیت شدید جسمانی می نماید. در طول اضطراب بعضی از فرآیند های بدنی تحریک و بعضی دیگر مهار می شوند .
دستگاه قلب و عروق تحریک می شود، قلب تندتر می زند، فشار خون ثابت می ماند و یا برای راندن خون بیشتری به عضلات افزایش می یابد . کبد قند ترشح می کند و غدد فوق کلیوی اپی نفرین تولید می کنند. دستگاه معدی روده ای مهار می شود و ترشحات و فعالیت دودی ان کاهش پیدا می کند. این تطابقهای بدنی موجو زنده را آماده فعالیت می سازد. خونی که موقتا ً از دستگاهای دیگر بیرون رانده شدن در اختیار دستگاه عضلانی قرار می گیرد . تظاهر بدنی یا حرکتی- احشایی اضطراب نتیجه پاسخهای فیزیولوژی دستگاههای مختلف بدن به افزایش اپی نفرین است. پاسخ پوستی شامل رنگ پریدگی ، تعریق، راست شدن موها و لرزیدن عضلات سطحی می باشد.پاسخ قلبی عروقی معمولاًشامل تا کیکاردی و تپش قلب ، افزایش فشار خون سیستو لیک و انقباضهای قلبی زود رس است گاهی عکس العمل سیستم قلبی عروقی از نوع کاستی فعالیت است که منجر به ضعف و سستی می شود در پاسخ گوارشی ،خشکی دهان به علت مهار غدد بزاقی وجود دارد ،علاوه براین احساس مزه بد در دهان ،بی اشتهایی ،تهوع ، استفراغ زور وپیچ ،اتساع معده و احساس چیزی متحرک در معده ،اسهال یا یبوست ممکن است عارض گردد . پاسخ تنفسی ممکن شامل تنفس تند و سریع ،آه کشیدن یا تهویه سریع باشد .پاسخ اداری تناسلی شامل فوریت برای ادرار کردن ،تکرار ادرار نا توانی جنسی و درد لگنی می باشد و واکنش عضلانی استخوانی ممکن است به صورت رعشه عضلانی ،گشادی سور اخهای بینی ،سر درد تنشی کششی ،انقباض و کشیدگی پشت گردن ،لرزش صدا ،شکایت از ورم مفاصل یا آرتریت یا درد مفاصل و یا انواع علایم دیگر در عضلات و مفاصل نمایان گردد . واکنش مردمک چشم گشادی آن است .(راو به نقل از وهاب زاده ۱۳۷۰ )
علایم ادراکی اضطراب شامل نگرانی ،ترس حواس پاتی ،بیخوابی ،بی حوصلگی و تحرک پذیری می باشد (احمدی ۱۳۶۹ )و تظاهرات روانی اضطراب عبارتند از :احساس تشویق و درک این ناراحتی توسط قشر مخ ،بنابراین شامل شناخت پاسخهای فیزیولوژیک و نیز با خبر شدن از تشویق است .(راو به نقل از وهاب زاده ۱۳۷۰ )
اضطراب همچنین دگرگونی ادراک را در ارتباط با زمان و مکان و افراد و معانی حوادث تسهیل می کند . این دگر گونیها با پایین آوردن سطح تمرکز ،کاهش فیرا خوانی خاطرات و ایجاد اختلال در توانایی ربط دادن یک عبارت با عبارتی دیگر همراه است . (کاپلان و سادوک به نقل از پور افکاری ۱۳۷۱)
اضطراب بی شک در موارد شدید به تجلی احساس گناه نیز می انجامد . یک وجه دیگر از تفکر هیجانی ، از جمله تفکر مضطرابانه ،انتخابی بودن آن است . بیمار مضطرب مستعد انتخاب بعضی از اقلام در محیط خود . چشم پوشی از اقلام دیگر بوده و به ترتیب سعی میکند ثابت کند که در ترسناک تلقی نمودن یک موقعیت و ابراز واکنش متناسب با آن حق دارد و یا برعکس اضطراب او نابجا و غیر ضروری است . اگر او اشتباهاًترس خود را توجیه نماید اضطراب های او به وسیله واکنش انتخابی شدت خواهد یافت و به ترتیب حلقهای معیوب از اضطراب ،دگر گونی ادراک و افزایش اضطراب به وجود خواهد آمد (کاپلان و سادوک به نقل از پور افکاری ۱۳۷۱).
اگر چه در تعریف اضطراب مشکلاتی وجود دارد که به سادگی نمی توان آن را حل کرد ،اما در تقسیم بندی اضطراب تقریباً توافق نظر همگانی وجود دارد در واقع روانشناسان و دیگر متخصصان علوم رفتاری اضطراب و سایر حالات عاطفی را به دو نوع خفیف و شدید یا طبیعی و بیمار گونه تقسیم می کنند .
متخصصان عقیده دارند که حالت خفیف هر یک از هیجانهای انسان نه فقط الزاماً بد و مخرب نیست ،بلکه می تواند سود مند باشد . برای مثال گفته اند : هیجانها در زندگی آدمی دارای اهمیت فراوانی می باشد. به این جهت وظیفه اصلی پرورشکاران، آموختن واکنش های هیجانی بیاد گیرندگان است(پارسا ۱۳۶۸)
با توجه به نکته اخیر، باید گفت که : بندرت می توان باور کرد کسی هیچ وقت دچار اضطراب نشود زیرا زندگانی در هر مرحله و دوره و مکان و زمانی سر شار از انواع فراز و نشیب و مملو از تجربیات تلخ و شیرین انتظارات مطلوب و دلواپسی های متعدد است که هر کدام به دلیل یا به طریقی می تواند اضطراب آور باشد. به این دلیل هرکس در هر زمان ممکن است تا حدودی دستخوش اضطراب شود و رفتارهایی گاه نا معقول از او سر بزند، اما همیشه به این رفتار نابهنجار نمی گویند و چنین کسی را ناسازگار نمی خوانند در واقع این مسئله که آیا اضطراب به هنجار است یا نابهنجار بستگی بعلت شدت مدت آن دارد (راو بنقل از وهاب زاده۱۳۷۰)
اضطراب طبیعی و بهنجار شامل آن لحظات اضطراب آوریست که برای مثال شخص قبل از ورود به جلسه امتحان تجربه می کند یک احساس درماندگی که هیچ کس قادر نیست برای مشکل پیچیده و مبهم خویش راه حلی بیابد.مقداربهنجاری از اضطراب ، مانند دیگر تنشهای عاطفی می تواند خود یک انگیزه برای رفتار باشد مثلاً دانش اموزی که درسی را خوب یادنگرفته است ممکن با اضطراب واکتش نشان دهد و همین اضطراب مانع از داو طلب شدن او برای پاسخگویی به درس در کلاس باشد ،در عین حال این اضطراب می تواند او را برانگیزد تادرس را به خوبی یاد بگیرد تا برآن حالت خویش غلبه کند (نوابی نژاد ۱۳۷۱ ).