104صفحه با قابلیت ویرایش
دانلود پایان نامه رابطه خلاقیت و نوآوری بر بهره وری منابع انسانی در بین کارکنان پالایشگاه شیراز
چکیده:
هدف تحقیق حاضر،بررسی رابطه خلاقیت و نوآوری بر بهره وری منابع انسانی در بین کارکنان پالایشگاه شیراز می باشد.مطابق جدول مورگان ٢٢٠نفر ازاین کارکنان با روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند.درپایان ٢٠٠پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت .برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز ازسه پرسشنامه خلاقیت رندسیپ،بهره وری اچیو و نوآوری مارتین پاتچن استفاده شده است.در تجزیه و تحلیل داده ها از روش ضریب همبستگی پیرسون،رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس یک عاملی استفاده شده است.نتایج تحقیقات نشان داد که بین خلاقیت ونوآوری درسطح ۰۱/۰p<رابطه معنادارومستقیم وجوددارد.بین نوآوری،خلاقیت وبهره وری نیز رابطه معناداروجود دارد.بین خلاقیت وسن در سطح۰۵/۰رابطه معنادار وجود داردامابین خلاقیت وسابقه کارو خلاقیت ومیزان تحصیلات رابطه معناداری وجودندارد.همچنبن دربین ابعادبهره وری،آمادگی کاری وحمایت سازمانی رابطه معناداری با خلاقیت دارند.
1- مقدمه
نتایج بسیاری از تحقیقات بر این نکته تمرکز دارد که هیچ جامعه ای توسعه نیافته است مگر آنکه به توسعه منابع انسانی خود پرداخته باشد.امروزه محققان پی برده اند که منابع انسانی واجد شرایط و ماهر عامل با ارزش و سرمایه ای بی پایان در جهت رشد و توسعه سازمان ها و کشور ها هستند.در نیم قرن گذشته بخش قابل توجهی از پیشرفت کشورهای توسعه یافته مرهون تحول در کارآمدی منابع انسانی آنها بوده است.اگر در گذشته کار،سرمایه و زمین عوامل اصلی تولید به حساب می آمدند،امروزه تغییرات فناوری،منابع انسانی و افزایش بهره وری[1] به عنوان عوامل رشد و توسعه تلقی می شوند.
تجارب ارزنده سازمان های موفق و پیشرو درباره ارزش منابع انسانی بیانگر اهمیت سرمایه انسانی شاغل در آنهاست.آنها عظمت و بزرگی سازمان خود را به اندازه کسانی می دانند که برایشان کار می کنند و محور اصلی رشد کسب و کار خود را بر مبنای کارکنان خود بنا نهاده اند،زیرا اگر کارکنان جامعه ای از بهره وری بالایی برخوردار باشند عواقب اقتصادی آن به سازمان و افراد جامعه برمی گردد(سیادت و همکاران، ١٣٨٦ ).
همواره این سوال مطرح است .که چه عوامل مهمی در شرایط مشابه باعث پیشرفت و موفقیت (کشور،گروه،فرد) و باعث عقب ماندگی و عملکرد نادرست بعضی دیگر می شود؟
پاسخ به این سوال را بایستی در ارتباط مستقیم و همبستگی مثبت بین خلاقیت[2] و نوآوری[3] نیروی انسانی و سطح بهره وری سازمان ها جستجو نمود.تحولات پیچیده و سریع چند دهه اخیر و نیز شتاب گیری روند جهانی شدن موجب شده است تا جوامع گوناگون تلاش کنند بیش از پیش خود را برای پذیرش تحول آماده کنند.آنچه که تا چند دهه پیش به عنوان یک امتیاز اقتصادی تلقی می شد ، عبارت بود از : برپایی و فعال نگه داشتن شرکت های بزرگ و چنین استدلال می شد که هر چه شرکت ها بزرگتر باشند اقتصاد پویا تر و قدرتمند تر می گردد. (اورعی، ١٣٧٨ ).
با توجه به نو آوری ها و دگرگونی های بی حد و حصر که در جهان با آن مواجه هستیم،سازمان های موفق ،تدابیر خاصی را برای استفاده از کلیه ظرفیت های فکری و عملی کارکنان خود اتخاذ کرده اند.در جهان امروز توجه به نیروی انسانی به عنوان محور تحول و عنصر اساسی هر سازمان که متاثر از اطلاعات و ارتباطات عمل می کند ،بیش از پیش محسوس است و اندیشه توانمند ساختن ،بر انگیختن و خلاق کردن نیروی انسانی یکی از برنامه های راهبردی و حیاتی مدیریت هر مجموعه تلقی می گردد.همچنان که پیتر دراکر [4] ، بهره وری کارکنان فرهیخته را مهم ترین چالش مدیریتی در قرن بیست و یکم می داند(حاجی ویسی، ١٣٨٦).
دنیای امروز تلاش می کند خلاقیت و مباحث مربوط به آن را،چه در زمینه های روان شناسی و علوم تربیتی و چه در زمینه های مدیریت و کسب و کار،به درستی بشناسد و ابعاد مختلف آن را توسعه دهد.نتایج تحقیقات گویای این حقیقت می باشد که توجه به خلاقیت و توسعه ی آن در سازمان،نه تنها باعث می شود که افراد از کار خود احساس رضایت بیشتری کنند،بلکه در پیش برد سازمان و افزایش بهره وری و رسیدن به موفقیت های بزرگ سهم عمده ای دارد(تولایی، ١٣٨٧).
٢-١- بیان مساله :
یکی از مسائلی که از دیرباز ذهن روان شناسان و دانشمندان علوم انسانی و سازمانی را به خود مشغول کرده و همه معتقدند که می توانند تاثیر عمده ای در روند فعالیتی سازمانها به سمت توسعه و پیشرفت داشته باشد.، چگونگی رشد و پرورش خلاقیت و ابتکار عمل در بین افراد سازمان می باشد. جوامعی که بتوانند خلاقیت را در سازمانها احیا و شکوفا کنند می توان رشد و شکوفایی را برای آنها انتظار داشت و برعکس به هر میزان که خلاقیت پرورش نیابد رکود علمی، صنعتی و فرهنگی را باید برای آنها متصور شد(رشیدی و پورصادق، ١٣٨٧).
توسعه سازمانی از طریق پویایی و انعطاف پذیری و قابلیت درک و تطابق با شرایط متغیر محیطی از عناصر اصلی موفقیت سازمانیهای در دستیابی به اهداف میباشد. این امر مستلزم توسعه منابع انسانی در ابعاد مختلف در راستای شکوفایی استعدادهای نیروی انسانی و بهره گیری از قوه تفکر، ابتکار و خلاقیت آنهاست(ماریون[5]،١٣٧٦).
پدیده خلاقیت و نوآوری مثل بسیاری از خصیصه های انسانی در آحاد نوع بشر یافت می شود و این انگیزش ها و شرایط محیطی و فردی است که عامل خلاقیت را آشکار می کند. خلاقیت به عنوان یک حالت روانی و ذهنی که در قلمرو علم روان شناسی است ظهور می کند و از آنجایی که عمده کار و فعالیت انسان در سازمان ها انجام میشود عامل ایجاد و پرورش خلاقیت در محدوده علم و هنر مدیریت قرار می گیرد و مدیران می توانند ظهور خلاقیت را در سازمانها با ایجاد زمینه های مناسب تسریع و یا با ایجاد فضای نامناسب آن را عقیم کنند. دامنه خلاقیت های بزرگ به آثار بزرگ اجتماعی بر می گردد و از قلمرو فرد و سازمان خارج می شود. این جاست که نقش جامعه در ایجاد زمینه های لازم برای ظهور و رشد ابتکارات و نوآوری برجسته است(آقای فیشانی،١٣٧٧).
سازمان ها دارای اهدافی هستند. دستیابی به اهداف در کوتاه مدت متضمن بقای آنهاست و برای دستیابی به این اهداف کوتاه مدت وبلند مدت منابعی را به کار می گیرند(ورودی ها ) و طی فرایند یا فرایندهایی به محصولات / خدمات تبدیل می نمایند.(خروجی ها) . چنانچه بهره وری نسبت میان مقدار معین محصول و مقدار معین از یک یا چند عامل تولید و یا نسبت خروجی با ارزش به ورودی که این به معنای کارایی و اثربخشی در استفاده از منابع برای تولید خروجی با ارزش است،تعریف کنیم در این راستا هر سازمان می تواند بهره وری خود را از طریق افزایش کارایی و اثر بخشی افزایش دهد یعنی به رسالت و فلسفه وجودی سازمان دست یابد. به عبارت دیگر با صرف هزینه کمتر و با حداقل زمان ممکن به اهداف سازمانی نایل گردد. خلاقیت و وجود افراد خلاق در سازمان یک روش و یک مولفه موثر برای سازمان های امروزی در این رابطه می باشد که می تواند سازمان را در جهت کشف راه های نوین تولید محصولات یا ارائه خدمات کاهش هزینه، افزایش درآمدها و نیز رضایت مشتریات به طور موثری یاری نموده و بهره وری منابع انسانی را افزایش دهد(آقایی فیشانی،١٣٧٧).
خلاقیت و به موجب آن دستیابی به نوآوری و بالارفتن اثربخشی و کارایی(بهره وری نیروی انسانی) می تواند جهت حرکت سازمان را نسبت به تغییرات جهانی هم محور و به سمت توسعه ملی بالنده سازد. بهره وری از واژه های همیشه پویاست که همواره در معرض تکامل و تغییر است. اگر بهر وری را فرهنگ استفاده بهینه و مطلوب از امکانات در دسترس قلمداد کنیم. بدیهی است که از این منظر همگی در برابر این نعمت های الهی مسئولیت داریم. در واقع در چنین مفهومی است که نشانه های آتی نیز با الگوپذیری اساس و بنیاد زندگی خود را بنا می نهند(صمدآقایی،١٣٨٠).
با توجه به سرعت تغیرات و پیچیدگی محیط سازمان ها شرکت های فعال صنعت نفت نیز باید همواره در جهت نوآوری گام بردارند و افراد را تشویق به خلاقیت و نوآوری کنند و انعطاف پذیری داشته باشند و کیفیت محصول خود را پیوسته بهبود بخشند. و بتوانند با ارائه محصولات و خدمات جدید در بازار پررقابت جهانی، مزیت رقابتی پایدار کسب نمایند(رشیدی و پورصادق،١٣٨٧).
امروزه تحولات روزافزون زندگی بشر در ابعاد مختلف سیاسی،اقتصادی،اجتماعی و تکنولوژیکی موجب گردیده است که ضرورت ایجاد ایده های نو و خلاق،نسبت به گذشته افزایش یابد و مباحث مربوط به تحول و تغییر پارادایم ها و روند رخدادها و تصویرها در ابعاد مختلف زندگی جدی تر گرفته شود.پیچیدگی،عدم اطمینان،تغییرات گسترده،پایداری ها و ناپایداری ها،احتمال وقوع رخدادهای جدید و آشوبناکی از مشخصات سازمان ها و کشورها محسوب می شود،لذا الگوهای پویا و غیر خطی برای تحلیل و شناخت مسائل و تنگناها و فرصت ها و چالش های پیش رو و آشوب ها مورد نیاز است،تا از این رو جوامع و سازمان ها جهت طراحی الگوهای پویای مناسب خود در راستای کسب مزیت رقابتی پایدار نیاز مبرم به منابع انسانی توسعه یافته که خلاقیت و نوآوری از ویژگی های اصلی آن است،دارند.بنابراین تنها راه کسب رتبه اول اقتصادی و علمی در منطقه،توسعه منابع انسانی نوآور کشور است،تا بتواند راه های نرفته و میان بر سایر کشورها را برود و طرحی نو دراندازد(رشیدی و پورصادق ،١٣٨٧).
در دنیای پیچیده کنونی که شاهد رقابت های فشرده جوامع گوناگون برای دستیابی به جدیدترین فن آوری و منابع قدرت هستیم،افراد تیزهوش،خلاق و صاحبان اندیشه،تفکر نوین وتفکر واگرا،جایگاه بسیار بالا و ارزشمندی دارند در چنین عصری باید برای اداره سازمان های گوناگون اجتماعی،اقتصادی،فرهنگی و آموزشی به نوآوری،نوجویی و نوخواهی و بهره گیری از دستاورد های اخلاقی،علمی و فنی بشر همت گماشت و راه را برای نوآوری و ارائه طرح های مناسب در این سازمان ها هموار کرد(سلطانی،١٣٨٢).
چالش عمده ای که مدیران در قرن بیست و یکم با آن روبه رو هستند این است که چگونه از استعدادها و توانایی های بالقوه افراد استفاده کرده و نوآوری های سازمانی را تسریع نمایند.برای نیل به این هدف،مدیران و کارکنان سازمان ها می توانند با آگاهی از میزان خلاقیت و تقویت آن از حداکثر توانمندی های فکری،ذهنی و عقلی خود در جهت پویا کردن سازمان بهره گرفته و از طریق ایجاد،پرورش و کاربردی نمودن خلاقیت،روحیه جسارت علمی،انتقادگری و انتقاد پذیری،روحیه علمی و پژوهش را در تک تک کارکنان سازمان تقویت کند.از طرفی مدیریت سازمان نیز سازوکاری را فراهم آورد تا زمینه نوآوری و خلاقیت در سازمان به وجود آید.این امر می تواند سازمان را تبدیل به یک سازمان خلاقی کند که بازنگری روال های گذشته و تولید افکار،اندیشه ها و کالا و خدمات جدید از طریق تراوشات فکری کارکنان سر لوحه کار آن باشد و نوگرایی به عنوان یک ارزش نهادی جزء باورهای مشترک سازمان شود(تولایی،١٣٨٧).
ارتقاء بهره وری امری است که باید در همه سطوح اعم از فرد،خانواده،سازمان ها و کشور مورد توجه قرار گیرد.بهره وری موضوعی فنی،اقتصادی و فرهنگی است که در مشارکت خود با جامعه،کارکنان با مدیریت سازمان و سازمان ها با محیط شان ساخته و پرداخته می شود.امروزه آنچه که در کشورهای پیشرفته به عنوان عامل پیشرفت جلوه می کند چیزی جز افزایش بهره وری نیست.