فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:165
فهرست مطالب:
بخش اول :
موقعیت جغرافیایی و تاریخی سرزمین اندلس
1-1 واژهی اندلس …………………………………………………………………………………….. 5-4
2-1 جغرافیای اندلس ……………………………………………………………………………………. 5
3-1 نگرشی کوتاه به تاریخ اندلس ………………………………………………………………… 8-7
4-1 فتح اندلس به دست مسلمین …………………………………………………………………….. 8
بخش دوم
1-2 شعراندلس ………………………………………………………………………………………….. 12
2-2 مراحل شعر اندلس ……………………………………………………………………………….. 13
3-2 ویژگیهای شعر اندلسی…………………………………………………………………………. 17
4-2 مضامین شعری در اندلس ………………………………………………………………………. 20
5-2 موشح و زجل ……………………………………………………………………………………… 26
6-2 زجل در ادب اندلسی…………………………………………………………………………….. 29
بخش سوم
1-3 جایگاه اجتماعی و فرهنگی زن در اندلس …………………………………………………… 31
2-3 زن و علوم گوناگون ……………………………………………………………………………… 32
3-3 نقش زنان در ادبیات اندلس ……………………………………………………………………. 38
4-3 زن و هنر …………………………………………………………………………………………… 41
5-3 نقش زنان اندلس در سیاست …………………………………………………………………… 45
بخش چهارم :
مشهورترین زنان شاعر اندلس
1-4 شاعر قرن دوم
حسانه التمیمیه …………………………………………………………………………………………… 49
2-4 شاعران قرنهای سوم و چهارم ………………………………………………………………… 55
قمر …………………………………………………………………………………………………………. 56
عائشه بنت احمد القرطبیه ……………………………………………………………………………… 58
حفصه بنت حمدون الحجاریه ………………………………………………………………………… 61
أنس القلوب ……………………………………………………………………………………………… 63
مریم بنت یعقوب الأنصاریه …………………………………………………………………………… 67
3-4 شاعران قرن پنجم ………………………………………………………………………………… 70
الغسانیه البجانیه ………………………………………………………………………………………….. 71
زینت المریه ………………………………………………………………………………………………. 74
اعتماد الرمیکیه …………………………………………………………………………………………… 75
بشینه بنت المعتمد ………………………………………………………………………………………. 78
العبادیه …………………………………………………………………………………………………….. 84
غایه المنی ………………………………………………………………………………………………… 86
ام الکرام بنت المعتصم بن صمادح ………………………………………………………………….. 88
أمه العزیز…………………………………………………………………………………………………… 90
صفیه بنت عبدالله الرّیی…………………………………………………………………………………. 92
ام العلا بنت یوسف …………………………………………………………………………………….. 93
ولاده بنت المستکفی…………………………………………………………………………………….. 96
مهجه بنت التیانی القرطبیه ……………………………………………………………………………. 104
عتبه ………………………………………………………………………………………………………. 105
4-4 شاعران قرن ششم و هفتم …………………………………………………………………….. 106
حفصه بنت الحاج الرکونیه …………………………………………………………………………… 107
حمده بنت زیاد بن بقی العوفی …………………………………………………………………….. 118
نزهون بنت القلاعی غرناطیه ………………………………………………………………………… 122
شلبیه الأندلسیه …………………………………………………………………………………………. 129
هندکنیز أبی محمد عبدالله بن مسلمه الشاطبی …………………………………………………… 132
أسماء العامریه ………………………………………………………………………………………….. 133
أم الهناء بنت القاضی …………………………………………………………………………………. 134
قسمونه بنت اسماعیل الیهودی ……………………………………………………………………… 135
ام السعد بنت عصام الحمیری ………………………………………………………………………. 137
سلمی بنت القراطیسی ………………………………………………………………………………… 138
کلید تمرکز زنان شاعر اندلس ………………………………………………………………………. 140
نتیجه گیری………………………………………………………………………………………………. 142
فهرست منابع و مآخذ ………………………………………………………………………………… 148
چکیده عربی ……………………………………………………………………………………………. 156
چکیده انگلیسی…………………………………………………………………………………………. 157
چکیده :
اندیشه تألیف این موضوع زمانی در فکرم شکل گرفت که احساس نمودم بررسی حرکت و جنبش ادبی زنان اندلس نیاز بیشتری به تحقیق و پژوهش دارد. بنابراین این موضوع یعنی «سرودههای زنان شاعر اندلس» را برای رساله خودانتخاب کردم.
این رساله شامل بخشهای زیر است:
– بخش اول شامل شرایط جغرافیایی و تاریخی این سرزمین است.
– بخش دوم شامل شعر اندلسی، ویژگیها وتفاوتهای آن با شعر شرقی، فنون شعری از قبیل (وصف، غزل، فخر، مجون، حکمت، موشح و زجل و…) است.
– بخش سوم به پنج گفتار اختصاص دارد. در این بخش سعی شد تا جایگاه اجتماعی و فرهنگی زن در اندلس، زن و علوم گوناگون، نقش زن در ادبیات اندلس، زن و هنر و نقش زنان اندلس در سیاست رامعرفی کنم.
-بخش چهارم که مهمترین بخش این تحقیق را دربر میگیرد به «بررسی سرودههای زنان شاعر اندلس» اختصاص دارد. در این بخش سعی کردم تعداد سی تن از زنان شاعر را که آزاد و یا کنیز بودهاند معرفی کنم و این شاعران را برحسب قرونی که در آن میزیستهاند، دستهبندی نمایم.
در بخش نتیجهگیری هم به اغراض مختلف شعری از قبیل غزل، مدح، رثا، هجا، فخر، موشح و … پرداختم.
از مجموعه شعر زنان اندلس به دست میآید که بیشتر اشعارشان در زمینه غزل بوده است، که گاهی این غزلها عفیف و گاهی غیرعفیف بودهاند.
برخی از آن نیز در سرودن مدح به شهرت رسیدهاند. چنانکه میبینیم تعدادی از این زنان مدح رابه منظور تکسب، و برخی دیگر برای مدح و ستایش امرا و خلفا، و برخی دیگر از این شاعران که کنیز بودهاند برای آزاد شدن سرودهاند. زنان شاعر اندلس در میدان هجا نیز کمتر از مردان نبودهاند و هجای گزنده و زشتتری نسبت به مردان سرودهاند. رثاء، که نوعی نوحه سرایی و گریهو زاری است یکی دیگر از موضوعات شعری است که زنان اندلس به آن پرداخته، و در آن عواطف و احساسات زنان اندلسی را به تصویر کشیدهاند. برخی از این زنان شاعر به اصل ونسب، زیبایی وخوش خطی خود افتخار کرده و اشعاری در زمینه فخر سرودهاند. آنان در سرودن موشح نیز چون مردان به رقابت پرداختهاند واشعاری در این خصوص سرودهاند.
لازم به ذکر است که برخی از زنان شاعر اندلس در عرصه شاعری گوی سبقت رااز مردان ربودهاند و در بسیاری از فنون شعری به مقام و درجات والایی رسیدهاند که دلالت بر طبع و ذوق فراوان شعری این شاعران دارد.
مقدمه:
ستایش خداوندی را سزا است که سرانجام خلقت و پایان کارها به اوباز میگردد. خدا را بر احسان بزرگش، و برهان آشکار، و فراوانی فضل و برآنچه بدان برما منت نهاده است میستائیم، ستایشی که حق او را اداء کند، و شکری را که سزاوار او باشد بجا آورد.به پاداش اخروی ما را نزدیک گرداندو موجب فراوان نیکی و احسان او گردد. از خدا یاری میطلبیم، یاری خواستن کسی که به فضل او امیدوار، و به بخشش او آرزومند، و به دفع زیانش مطمئن و به قدرت او معترف است و به گفتار و کردار پروردگار اعتقاد دارد.
پس از ثنای پروردگار، انگیزه خودرا از انتخاب این موضوع اختصاراً بیان میکنم. اندیشه تألیف این موضوع زمانی در فکرم شکل گرفت که احساس نمودم بررسی حرکت و جنبش ادبی زنان اندلس نیاز بیشتری به تحقیق و پژوهش دارد، در نتیجه در پاسخ به ندای درونی و ارضای حس کنجکاوی خویش لازم دیدم که نگاهی به ادبیات این خطه بیندازم، زیرابرخی از مطالب برایم مبهم ومجهول مانده بود بخاطر اینکه آنگونه که شایسته آن است مورد توجه محققان واقع نشده بود، اگرچه آثار برخی از این زنان شاعر در کتابهایی که به آثار منثور و منظوم زنان اختصاص دارد آمده است، اما شعر زنان اندلسی به شکل خاص و جامع جمعآوری نشده بود. معرفی سی تن از زنان شاعر وادیبی که در اعصار مختلف اندلس میزیستهاند مرا به سوی این موضوع یعنی «سرودههای زنان شاعر اندلس» سوق دادو در درونم شوق و اشتیاقی برای تحقیقی بوجودآورد و نظرم را بر این موضوع متمرکز کرد که در این رهگذر اشعار و آثار پراکنده آنان در کتابهای گوناگون، دریچهای بود که من از درون آن توانستم تا حدی سیماو سیرت آنان را مشاهده و بررسی کنم. شیوه تحقیق من متکی بر بررسی متون و کتابهای تاریخی بوده که در کتابخانههای بزرگ ایران موجود بوده است.
قبل از پرداختن به موضوع «سرودههای زنان شاعر اندلس» لازم بود که نگاهی گذرا به تاریخچه این سرزمین داشته باشم، و اندلس رااز نظر جغرافیایی و تاریخی معرفی کنم. بنابراین تحقیق موردنظر از بخشها و گفتارهای زیر تشکیل شده است:
– بخش اول شامل شرایط جغرافیایی وتاریخی این سرزمین است.
– بخش دوم شامل شعر اندلسی، ویژگیها و تفاوتهای آن با شعر شرقی، فنون شعری از قبیل (وصف، غزل فخر، مجون، حکمت، موشح و زجل) میباشد.
-بخش سوم به پنج گفتار اختصاص دارد. در این بخش سعی شد تا جایگاه اجتماعی و فرهنگی زن در اندلس، زن و علوم گوناگون، نقش زن در ادبیات اندلس، زن و هنر و نقش زنان اندلس در سیاست را معرفی کنم.
– بخش چهارم که مهمترین بخش این تحقیق را دربر میگیرد به «بررسی سرودههای زنان شاعر اندلس» اختصاص دارد. در این بخش سعی کردم تعداد سی تن از زنان شاعر را که آزاد و یا کنیز بودهاند معرفی کنم و این شاعران را برحسب قرونی که در آن میزیستهاند، دستهبندی نمایم.
لازم به ذکر است که سال ولادت برخی از شاعران مشخص نبوده و منابع تاریخی در مورد اینکه این شاعران در چه قرنی میزیستهاند مطلبی ذکر نکردهاند، برای دستهبندی این شاعران از شواهد و قرائنی استفاده شده تامشخص شود آنان در چه قرنی میزیستهاند، و سپس آنها را دستهبندی نمودم. شماری از این شاعران در شعرشان به سن خود اشاره کردهاند، و برخی دیگر را با توجه به اشارهای که به خلفاء و امراء و یا صاحبان خود داشتهاند سال آنها شناسایی شد.
این زنان در بسیاری از فنون شعری که نمونههایی از آن باقی است، شعر سرودهاند. و مانند مردان در اغراض مختلف چون غزل، مدح، رثاء، فخر، اعتذار، شکوه و موشح و… شرکت نمودهاند. و از این طریق احساسات خودرا نشان دادهاند و من این اغراض را در بخش نتیجهگیری ذکر کردم.
در بررسی سرودههای زنان اندلس با استفاده از منابع موجود که اشعار این زنان را به شکل پراکنده آوردهاند ابتدا این اشعار را هرچه که بود جمعآوری نمودم و در هر مورد معنی کلی ابیات را پیش ازآنها آوردهام.( از ترجمه برخی ابیات به علت غیراخلاقی بودن پرهیز کردم)، اگر اختلافی در روایت شعرها بوده در پاورقی به آن اشاره نمودم.درباره شاعرانی که شعر بیشتری داشتهاند و ویژگیهای خاصی در شعر ایشان دیده میشد به بخشی از این ویژگیها در پایان اشعارشان اشاره کردم.
نکتهای که درپایان سخنم ضروری میدانم این است که در تهیه و نگارش این رساله علاوه بر محدود بودن، پراکنده بودن آثار این شاعران است که بازحمت زیادو در حد توان آنها را از لابه لای کتابها استخراج نمودم.
امیدوارم آنچه را که بازحمت و تلاش زیاد تهیه کردم مورد توجه اساتید محترم و مورد استفاده دانشجویان و علاقهمندان قرار گیرد.ودر این رهگذر پذیرای صمیمانه راهنمائیها و تذکرات اساتید محترم هستم. باشد که به سهم خود در راه شناساندن بخشی از فرهنگ پربار جهان اسلام وصاحبان آنها قدمی هرچند کوچک برداشته باشم.
بخش اول: موقعیت جغرافیایی و تاریخی سرزمین اندلس
گفتار اول:
1-1- واژه ی اندلس
عرب واژهی «اسپانیا» را برای شبه جزیره ای که به این نام معروف است به کار نمی برد ،بلکه به تمام سرزمینی که اسپانیا و پرتغال کنونی را در بر می گرفت، اطلاق می کردند. (حمیری، 1937، 1)
در مورد پیشینه ی واژهی «اندلس» اقوال مختلفی وجود دارد. برخی می گویند: واژهی اندلس از کلمه «انلوشیا» گرفته شده که اصل آن «فانلوشیا» بوده و به فندان ها نسبت داده شده است. (عسلی2،1408/239) بعضی دیگر می گویند واژهی اندلس از نام یکی از نوادگان حضرت نوح موسوم به «اندلس بن یافث بن نوح» گرفته شده است. (ابن اثیر، 1414، 3/205)
هم چنین در برخی از روایتهای عربی آمده است که اسپانیا از نام یکی از پادشاهان روم موسوم به «اشبان بن طیطش» گرفته شده است. این پادشاه به یاری افریقاییان بر اندلس غلبه یافت و از آن پس آنجا را «اشبانیه» خواندند. اما یهودیان اندلس معتقدند که این واژه (اشبانیه) از نام مردی بنام «اشبانس» که در این شهر به صلیب کشیده شد، گرفته شده است. (مقری،1968، 1/69؛ ابن اثیر ، 1414، 3/205)
ابن خلدون معتقد است که عرب ها این ناحیه (اندلس) را «اندلوش» مینامند، (ابن خلدون، 1413، 4/140)
ولی قول صحیح آنست که واژهی اندلس از واژهی وندال گرفته شده است که از نژاد ژرمن یا اسلاو می باشند و در اوایل سدهی پنجم (م) ، پس از تجزیه امپراطوری روم غربی مدتی در شبه جزیره ایبریا زندگی میکرده اند. (بستانی، بیتا، 471)
در مجموع می توان گفت: اعراب آن را اندلس و یونانیها آن را ایبریا و رومیها آن را اسپانیا می نامیدند. (ابن جلجل،1349، 1؛ کولان، 1980، 17)
2-1 جغرافیای اندلس
اندلس، از نظر موقعیت جغرافیایی، در جنوب غربی اروپا واقع شده است، که امروزه از بزرگترین استان های اسپانیا به شمار می آید. اندلس در جنوب کشور اسپانیا با وسعت 87570 کیلومتر مربع قرار گرفته است. در سال 1833 میلادی از نظر تقسیمات کشوری به 8 شهرستان: به نامهای ألمریا ( آلمریا- المریه) ، گرانادا ( غرناطه)، جیان ، مالاگا ( مالقه) ، قادس، کورذووا ( قرطبه) ، ولبه و إشبیلیه تقسیم شده و در گذشته پایتخت آن إشبیلیه بوده است ( حجی، 1997، 35-36؛ لوکاس، بیتا، 1/367)
برخی از جغرافیا نویسان مسلمان، اندلس را در ضلع غربی اقلیم چهارم دانسته اند و برخی دیگر آن را از اقلیم پنجم به شمار آورده اند. اما به گفته ی صاعد اندلسی « بیشتر اندلس دراقلیم پنجم و بخش جنوبی آن را در اقلیم چهارم قرار گرفته است». ( مقری ، 1968، 1/129؛ صاعد، 1912، 63)
سواحل شمال و شمال غربی این کشور مجاور اقیانوس اطلس ( البحرالا خضر- البحر المحیط الرومی) نزدیک خلیج بسقایه است که شهر خیخون در آن واقع شده است. سواحل شرقی و جنوب شرقی این کشور مجاور دریای مدیترانه ( البحر الرومی البحر الشامی) است و سرزمین های « مرسیه» و « بلنسیه» در قسمت شرقی اندلس واقع شده اند که تا « طرطوشه» و از آنجا تا « اربونه» در قسمت شمال شرقی در کنار سرزمین فرنگ ادامه می یابد. ( اصطخری، 1368، 40؛ حجی، 1418، 36)
دراندلس سه رشته کوه در جهت شرقی- غربی میان دریای مدیترانه و اقیانوس اطلس کشیده شده است که عبارتند از: رشته کوههای قرطبه ( سیرامورنا) و سیرانوادا ( شلیر)، جبال برانس. وهم چنین رشته کووهای جبل ریه و کوههای البرت ( جبال پیرنه) که در قسمت شمالی اندلس به « جلیقیه» که سرزمینی مسیحی نشین است، منتهی می گردد. ( مقری، 1968، 1/140-143، 147-148)