فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:35
چکیده ۱
مقدمه ۲
بخش اول : تقسیم بندی بزهکاران ۳
گفتار اول : مفاهیم ومتغیرهای اساسی تحقیق ۴
گفتار دوم : بررسی آماری ۵
۱٫ مبحث اول : توزیع فراوانی افراد بررسی شده بر حسب گروه سنی ۵
۲٫ مبحث دوم : فراوانی افراد بررسی شده بر حسب سطح سواد ۵
۳٫ مبحث سوم : توزیع فراوانی افراد بررسی شده بر حسب نوع جرم ۶
۴٫ مبحث چهارم : توزیع فراوانی افراد بررسی شده بر حسب تعداد خانوار ۷
۵٫ مبحث پنجم : توزیع فراوانی افراد بررسی شده بر حسب مدت تحمل کیفری ۷
۶٫ مبحث ششم : توزیع فراوانی افراد بررسی شده بر حسب سابقه کیفری ۸
۷٫ مبحث هفتم : توزیع فراوانی افراد بررسی شده بر حسب مشکل خانوادگی ۸
گفتار سوم : نتایج بررسی ۹
بخش دوم : علل و عوامل پدیده مجرمانه ۱۰
گفتار اول : تعاریف ۱۱
۱٫ مبحث اول : عوامل اجتماعی ۱۱
۲٫ مبحث دوم : طبقه اقتصادی ۱۱
۳٫ مبحث سوم : روابط والدین ونوجوان ۱۲
بند اول ۱۲
بند دوم ۱۲
۴٫ مبحث چهارم : نقش دوستان وهمسالان ۱۲
۵٫ مبحث پنجم : عوامل روان شناختی ۱۳
۶٫ مبحث ششم : علتهای دیگر بزهکاری ۱۴
بخش سوم : پیشگیری از پدیده مجرمانه ۱۷
گفتار اول : سطوح پیشگیری ۱۸
۱٫ مبحث اول : پیشگیری اولیه (سطح اول) : ایجادیک محیط سالم ۱۸
۲٫ مبحث دوم : پیشگیری ثانویه (سطح دوم ) : کاهش عوامل خطرزا ۱۹
۳٫ مبحث سوم : پیشگیری ثالثیه (سطح سوم ) : کنترل موقعیت خطر ۱۹
گفتاردوم : استراتژی های پیشگیری ازبزهکاری ۱۹
پیشنهادات مرکز کنترل بیماری های آمریکا ۲۰
۱٫ استراتژی های خانواده گرا ۲۰
جدول۱- استراتژی های پیشگیری ازبزهکاری ۲۱
۲٫ استراتژی جامعه گرا ۲۲
جدول ۲ – گام های طراحی استراتژی های موثر پیشگیری و درمان ۲۲
۳٫ استراتژی های پایشی ۲۲
گفتار سوم : پیشگیری و بازداری اطفال و نوجوانان درمقابل بزهکاری ۲۳
۱٫ بند اول : ایجاد محیطی آرام وسالم در خانواده ۲۳
۲٫ بند دوم : ابراز مهر و محبت به فرزندان ۲۵
۳٫ بند سوم : والدین باید در رفتارهای خود به نکات زیر توجه داشته باشند ۲۶
نتایج تحقیق ۲۷
پی نویس ها ۲۸
منابع ۲۹
چکیده :
بزهکاری یک پدیده بسیار پیچیده اجتماعی است که در محیط های اجتماعی مختلف به شکل های متفاوتی دیده می شود . تعریف بزه و رفتار بزهکارانه در هر جامعه ای توسط قوانین حقوقی و هنجار های اجتماعی آن جامعه مشخص می شود . اگرچه در بیشتر جوامع ، بزه به عنوان رفتاری قابل تنبیه از طرف قانون تعریف شده است ؛ اما صرفاً در تبیین آن مفهوم حقوقی مسئله کافی نیست . بزهکاری به معنای تعدادی متغیر از اعمال ارتکابی علیه احکام قانونی که می تواند ماهیت های مختلفی داشته باشد ، وجه مشترک تمام جوامع انسانی است . دورکهیم « Durkheim » جامعه شناس فرانسوی بزه را چنین تعریف می کند :
” هر عملی وقتی جرم محسوب می شود که احساسات قوی و مشخص وجدان جمعی ( گروهی ) را جریحه دار سازد . “
روش تحقیق اینجانب کتابخانه ای و پیمایشی است و بر اساس داده های آماری استان گلستان و سالنامه آماری جمعیتی اقتصادی اجتماعی به تجزیه و تحلیل پرداخته شده است .
در این تحقیق از مقاله “پدیده بزهکاری در بین نوجوانان و جوانان و راههای پیشگیری خانم شهرزاد بذرافشان” کمک شایانی گرفته شده وکه در آن با استفاده از فرمولهای آماری ، 65 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند . و نمونه گیری به صورت تصادفی ساده در بین نوجوانان کانون اصلاح و تربیت استان گلستان می باشد و همچنین ازشیوه مصاحبه نیز استفاده می شود . بنابراین مهم ترین منبع این تحقیق مقاله مزبور می باشد .
مقدمه :
بزه ، اولین پدیده ای بود که با تجمع افراد به دور یکدیگر و شکل گرفتن جامعه ، تظاهرپیدارکرد ، زیرا گردهم آمدن افراد موجب سرپیچی از برخوردهای گوناگونی بین آنها گردید و به همین دلیل دستورات ومقرراتی پدیدآمد تاقدری آزادی افراد رابه سودجامعه مقید گرداند و حدودهریک ازافراد جامعه مشخص گردد . بررسی های جرم شناسی نشان می دهد که هرمعلولی ،علتی دارد و هیچ چیز به خودی خود به وجود نمی آید بنابراین هرجرمی هم دارای علل سازنده ای است که برروی فرد اثرمی گذارد و او را بسوی ناسازگاری و نابهنجاری سوق می دهد .
بزهکاری اصولا ازمجموعه ای ازجرائمی به وجودمی آید که دریک زمان ومکان معین به رقوع می پیوندد وبه همین جهت زمانی که مورد بررسی قرار می گیرند ، درحقیقت کلیه پدیده های اقتصاد ، فرهنگی ، بهداشتی ، سیاسی ، مذهبی ، خانوادگی و . . . یک جامعه عمیقا موردمطالعه واقع می شوند .
در وحله اول بزهکاران ازجهات مختلف ،سن ،میزان تحصیلات ،جرم ،مشکلات خانوادگی و… تقسیم بندی می شوند و بدنبال آن علل و عوامل موثر بزهکاری اطفال و نوجوانان و پیشگیری ازاین عامل را اشاره خواهم کرد.
«لغت نوجوان که معادل کلمه Adolescent انگلیسی می باشد ازلغت لاتین مشتق شده که به معنای رشد کردن می باشد عنوان نوجوانی معمولا به گونه ای مختلف مورداستفاده قرار می گیرد ساده ترین تعریف می توان آنرا به گروه سنی اطلاق کردکه بین دوران کودکی و بزرگسالی است و این خود دامنه وسیعی رادربر می گیرد . حدود و همچنین طول مدت آن چندان مشخص نیست و بسته به افراد و جوامع گوناگون است. دوران نوجوانی ازقدیم دورانی دشوار قلمداد شده است .300سال پیش از تولد مسیح ارسطو چنین اظهار داشت که نوجوانان پرشورند وآماده اندکه خود رابدست غرایز بسپارند بنابراین نوجوانی دوره ای است حد فاصل میان کودکی و بزرگسالی به نظر برخی از دانشمندان نوجوانی یک پدیده فرهنگی است .
در این دوران ، نوجوان بدنبال هویت می باشد زیرا هویتشان در حال شکل گرفتن است چون در حال یافتن پاسخ من کیستم هستند تا برای زندگی د رجامعه مهیا شوند، براساس نظریه اریکسون :
« اگر هویت نوجوان شکل بگیرد و نوجوان بتواند خود رابشناسد تعادل روانی وی تضمین می شود ولی اگر سرخوردگی و عدم اعتماد جاگزین شود و به تماس با مردم نوجوان گوشه گیر شود و به جای تحرک به رکود گراید تعادل روانی وی به هم می خورد و دچار بحران هویت می شود .» (1)