فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:123
مقدمه:
در هر سازمانی بدون توجه به نوع هدف، به وسیله کارکنان اموری به اجرا در میآید که در نهایت بهصورت مجموعهای که ماحصل سرمایهگذاری است شکل میگیرد. بدینسان نتیجه کار اعضاء بهصورت منسجم متجلی میشود. در سازمانها و مؤسسات هر کاری نیازمند مهارتها و بهکارگیری دانشهای در رابطه است. سازمانها با توجه به این نیاز، شرایط احراز شغل نیروی انسانی خود را تهیه نموده و به گزینش میپردازند. هر چند در بدو استخدام نیروی تازه وارد در سازمان، با شغل خود انطباق کیفی دارد ولی اگر مدیریت آنها را کارآموزانی مستعد تلقی نکند، نخواهد توانست در پروراندن آنها اقدام نموده و در نتیجه از نیروی انسانی مفید برخوردار گردد. چرا که محبوس نگهداشتن تجارب و مهارتهای شغلی افراد، روح تعالی و رشد را در اعضاء خفه کرده و موجبات سد تحرک و پویایی آنها را فراهم میکند (عسگریان، 1370، ص 55).
با اجرای برنامههای آموزشی در سازمانها میتوان به رشد نیروی انسانی کمک کرد. آموزش تنها وسیله همگام شدن با تغییراتی است که در گذر زمان ایجاد میشود. تغییر و تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و پیشرفت علم و تکنولوژی نیازهای آموزشی گوناگونی را به سازمانها تحمیل میکند.
برنامههای آموزشی را تنها هنگامی باید طراحی و اجرا کرد که مطمئن باشیم میتواند به حل مشکلات، کمک مؤثری بنماید، بنابراین، عاقلانهترین راه برای تصمیمگیری درباره مسائل مربوط به آموزش کارکنان باید براساس بررسی و مطالعه کامل کل سازمان باشد. با شناخت سازمان و مسائل موجود در آن خواهیم دانست که آموزش کارکنان چگونه میتواند به ما در رفع این مشکلات کمک کند(سعادت، 1381، ص 176).
بر این اساس، اولین قدم در تجویز آموزش برحسب دادههای نیازسنجی که به وسیله پرسشنامهها و مشاهدات به دست میآید صورت میگیرد(عسکریان، 1370، ص 57).
طرح موضوع و بیان مسأله
سازمانها برای نیل به اهداف خود، باید کادری از نیروهای لایق و کارآمد در اختیار داشته باشند. دبستان، دبیرستان و دانشگاه نظامی برای تربیت و آموزش دانش و معلوماتی است که افراد را برای ورود به اجتماع و خدمت مؤثر آماده میسازد. اما افرادی که به استخدام سازمان در میآیند، علاوهبر این معلومات، به آموزش تخصصی و حرفهای نیز نیاز دارند تا دانش فنی و مهارتهای لازم را برای انجام شایسته وظایف محول به دست آورند. این آموزشها به کارکنان کمک میکند تا نقش فعالتر و مؤثرتری در نیل به اهداف سازمان ایفا کنند(سعادت، 1381، ص 174).
آموزش امری حیاتی و اساسی است، اما سؤال این است که چه چیزی را باید آموزش داد؟ درست است که آموزش ضروری است اما درعین حال امری است که هزینههای بسیاری را برای سازمان به بار میآورد لذا باید مشخص کرد که چه آموزشی مورد نیاز است.
یکی از بارزترین خصوصیات عصر حاضر تغییر و تحولات شگرف و مداومی است که در طرز تفکر، ایدئولوژی، ارزشهای اجتماعی، روشهای انجام کار و بسیاری از پدیدههای دیگر زندگی به چشم میخورد. علوم مختلف در چند دهه اخیر بیش از هر دوران دیگر در طول تاریخ بشر پیشرفت کردهاند. تکنولوژی بهطور مداوم و با شتابی بیمانند در حال تحول و پیشرفت است. بنابراین مدیران امروزی در محیطی پویا و متحول کار میکنند. لذا بهرهگیری از اندیشههای نوین و روشهای اثربخش مدیریت برای فرد، سازمان و جامعه ضرورتی اجتنابناپذیر میباشد.
در نیم قرن اخیر، شیوههای مدیریت و رهبری در نظامهای آموزشی، دستخوش تغییرات قابل ملاحظهای شده است، طرح نظرات و اندیشههای جدید و متفاوت، از سوی صاحبنظران رشتههای مدیریت و آموزش و پرورش از یکسو، و نیاز به بهبود کیفی عملکردها و نتایج آموزش و پرورش از سوی دیگر، ضرورت و اهمیت تحول و دگرگونی تکنولوژی و مدیریت آموزشی را به مرور، بر گردانندگان نظامهای آموزشی آشکار کرده است. امروزه، تقریباً در تمام نظامهای آموزش و پرورش، نگرش مثبتی نسبت به امر آموزش و بازآموزی معلمان و مدیران آموزشی و ترویج و به کارگیری روشهای مؤثر آموزش ملاحظه میشود(علاقهبند، 1378، ص 1).
در باب اهمیت و لزوم آموزش کارکنان صاحبنظران امر، نظرات بسیاری ارائه کردهاند. از جمله Frederick W.Taylor میگوید: «کارکنان را باید براساس روشهای علمی انتخاب کرد و آنان را برای انجام وظایف محوله تعلیم و آموزش داد نه آنکه کارکنان خود مسئول انتخاب شغل و پرورش استعدادهایشان باشند»(Taylor, 1947,p.37).
مصطفی عسگریان در کتاب مدیریت نیروی انسانی در باب اهمیت و ضرورت آموزش، پویایی هر سازمانی را در گرو توجه به رشد و تعالی نیروی انسانی دانسته و میگوید: «ادامه حیات سازمانی به گونههای مختلف رهین آموزش است. چرا که آموزش تنها وسیله همگام شدن با تغییرات سریع سازمان در شئون مختلف است»(عسگریان، 1370، ص 56).
دکتر محمود ساعتچی در کتاب روانشناسی در کار، سازمان و مدیریت، در باب اهمیت و ضرورت آموزش مینویسد: «تا هنگامی که به فرایند مدیریت و آموزش اثربخش مدیران توجه نشود، همه تلاشهای یک یا چند روانشناس، قاضی، پزشک و… فقط میتواند منجر به حل نسبی مشکلات تعداد معدودی از افراد جامعه شود. پس برای تأمین سلامت، رفاه و آسایش مردم کشور، راهی جز توجه به نقش عظیم آموزش و خاصه آموزش مدیریت نداریم. باید پذیرفت که بدون برخورداری از نظام مدیریت کارآمد، جامعه نمیتواند حتی مشکلات مربوط به زندگی روزمره مردم را حل نماید چه رسد به اینکه بخواهد برای آینده دور برنامهریزی کند»(ساعتچی، 1370، ص 244).
امروزه تقاضای روزافزون جامعه برای آموزش و پرورش موجب بسط و گسترش مؤسسات آموزشی گردیده و در نتیجه مسئولیتها و عملکرد آنها در زمینهها و سطوح مختلف آموزشی و پرورشی افزونتر و پیچیدهتر شده است. همین نقش پراهمیت مدیریت در آموزش و پرورش، دقت و توجه بیشتری را از لحاظ انتخاب و تربیت مدیران آموزشی ایجاب میکند.
مدیران مدارس غالباً اذعان دارند که به دلیل فاقد بودن دانش و مهارت از درافتادن با مسائل اساسی نظام آموزشی در حیطه کار خود، نظیر افت تحصیلی، نابرابریهای آموزشی، فقدان انگیزه یادگیری و هدر رفتن استعدادها و خلاقیتهای فردی، احساس ناتوانی میکنند.(علاقهبند، 1378، ص 172).
به نظر میرسد برای فائق آمدن مدیران بر مسائل و مشکلات اساسی نظام آموزشی در حیطه کار خود، مسلح ساختن آنان به آگاهیها و شناخت لازم در زمینه دانش و آگاهیهای مدیریتی ضروری است. با توجه به این امر، این پژوهش در پی شناسایی و بررسی نیازهای آموزشی مدیران مدارس متوسطه دولتی شهرستان کرج بهصورت علمی است، تا در برنامهریزی آموزشی مدیران مورد استفاده قرار گیرد.
اهداف تحقیق
هدف کلی:
شناخت و بررسی نیازهای آموزشی مدیران مدارس متوسطه دولتی شهرستان کرج.
هدفهای ویژه:
سؤالهای تحقیق
سؤال کلی:
شناخت و بررسی نیازهای آموزشی مدیران مدارس متوسطه دولتی شهرستان کرج.
سؤالهای ویژه:
اهمیت و ضرورت پژوهش
توجه به نقش آموزش، در رابطه با بکارگیری منابع مادی مشخص میکند که نیروی انسانی در هر سازمانی اساس کار است و این انسانها هستند که میتوانند در پایایی حرکت و ازدیاد عایدی مؤثر گردند. در این رابطه کافی است که از چشماندازی محدود به جوامع جهان سوم نگاه کرده و دریابیم که علت ضعف دستیابی به سود خواسته در سرمایهگذاریهای صنعتی چیست؟ چرا اغلب اینگونه کشورها، با بکارگیری تکنولوژیهای پیشرفته نمیتواند، به نیمه راه سوددهی جهان صنعتی نزدیک شوند؟ چرایی را در ضعف کیفی نیروی انسانی باید جستجو کرد. با وجود این ضعف کیفی، هنوز در نمودار سازمانی اغلب واحدهای تولیدی اینگونه جوامع جای واحد آموزش خالی است؛ و اگر زمانی از مدیریت نیروی انسانی که مسئول آموزش است سخن به میان آید، اغلب کارمندگزینی را با کمی روابط انسانی در ذهن تداعی میکند. غافل از اینکه، رشد انسانی را با رشد فعالیتهای اقتصادی، ارتباطی تنگاتنگ است و تولید با کیفیت نیز به انسانهای کارآمد نیاز دارد. بدین جهت باید بخشی از سرمایهگذاری تولیدی، در سرمایهگذاری آموزشی خلاصه شود، اما متاسفانه آموزش در مفهوم سرمایهگذاری برای عاملین اقتصادی هزینه مصرفی قلمداد میشود. پس چه باید کرد؟
نیروی انسانی را به مفهوم واقعی باید آموزش داد. آموزشی مداوم و مستمر، آموزشهای هدفدار، بررسی نیازها و محسوب داشتن برنامههای آموزشی، در شرح وظایف مدیران و بالاخره واحد آموزشی قوی به وجود آوردن (عسگریان، 1370، ص 69).
تعریف واژهها و متغیرها
نیاز: فاصله بین وضع موجود و وضع مطلوب(فتحی واجارگاه، 1377، ص 84).
نیاز آموزشی: تغییرات مطلوبی که در فرد یا افراد یک سازمان از نظر دانش، مهارت یا رفتار باید به وجود آید تا فرد یا افراد مزبور بتواند وظایف و مسئولیتهای مربوط به شغل خود را در حد مطلوب و قابل قبول و منطبق بر استانداردهای کاری انجام داده و در صورت امکان زمینههای رشد و تعالی کارکنان را در ابعاد مختلف به وجود آورند(ابطحی، 1373، ص 17).
برنامهریزی درسی: برنامهریزی فعالیتهای یاددهی – یادگیری به منظور ایجاد تغییرات مطلوب در رفتار یادگیرنده، و ارزیابی میزان تحقق این تغییرات(مشایخ، 1379، ص 9).
امور دانشآموزان: امور دانشآموزان مکمل فعالیتهای آموزشی است. وظایف و خدمات اداری و سرپرستی امور دانشآموزان عبارتند از: 1. پذیرش، ثبتنام، گروهبندی کودکان و نگهداری آمارهای حضور و غیاب، سوابق و اطلاعات شخصی و تحصیلی دانشآموزان 2. شناسایی تواناییها، علایق و نیازهای کودکان و پرورش آنها(علاقهبند، 1378، ص 77).