کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

مقاله آموزشی بیماری اعتیاد، خلأ معنوی

اختصاصی از کوشا فایل مقاله آموزشی بیماری اعتیاد، خلأ معنوی دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

مقاله آموزشی بیماری اعتیاد، خلأ معنوی


مقاله آموزشی بیماری اعتیاد، خلأ معنوی

 

 

 

 

 

 

 



فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:29

چکیده:

   در حال حاضر در شش کانون تولّد دوباره در تهران و یک کانون در قم, هر ماهه 210 معتاد (2520 نفر در سال) در دوره‌های یک ماهه, با هزینة بیست و یک هزارتومان جهت خوراک (برنامة بهبودی رایگان است و بابت آن وجهی دریافت نمی‌شود) به‌صورت صحرابی در پارک‌های ملّی بستری و سپس جهت تداوم بهبودی به انجمن معتادان گمنام معرفی می‌شوند.
   این طرح به‌عنوان یک طرح ملّی به‌زودی به مسئولین مربوطه ارائه خواهد شد.
 
سپاسگزاریم از این‌که با همة گرفتاری‌های اجتماعی و وضعیت مزاجی خودتان به نشریة چشم‌انداز ایران و خوانندگان آن وقت دادید. آنچه که در درجة اول ما را به اینجا کشاند, اصل ?امیدواری? در ?انجمن معتادان گمنام? است, ملاحظه کردیم که وقتی یک معتاد به انجمن شما ملحق می‌شود, شما از نجات یک انسان خوشحال می‌شوید, چنانچه کار انبیا نیز نجات انسان‌هاست. در چنین شرایط یأس‌آلودی که همه می‌گویند نمی‌شود با اعتیاد مبارزه کرد و آنها را نجات داد,‌ ?انجمن معتادان گمنام? با عشق و امید, این حرکت را آغاز کرده است.
   قرآن جوهر ایمان را امید می‌داند و جوهر کفر را یأس می‌شناسد,‌ امیدواری شما,‌ ما را هم متحول کرد و اکنون ‌آمده‌ایم تا از دانش تجربی شما که هم یک تجربة جهانی و هم یک تجربة بومی شده در ایران است, استفاده کنیم. ما نیز امیدواریم که گامی در راستای رهایی از این بلای خانمانسوز که در خانواده‌ها فراگیر شده است, برداریم. هر چند نسبت به اعتیاد جوانان خیلی نگران هستیم, ولی راهی هم جز ?شناخت پدیده?, ?امیدواری?, ?صبر?, ?زمانبندی? و ?دست‌گیری از داوطلبانِ ترک? وجود ندارد. ما راه شما را باور کرده‌ایم وچون دیدیم نشریة چشم‌انداز ایران تا حدی در میان قطب‌های سیاسی, فرهنگی و صاحبنظران جامعه جاافتاده است, به این نتیجه رسیدیم که شاید این قطب‌ها که هرکدام زیرمجموعه‌ای دارند, در نخستین مراحل اعتیاد, نحوة برخورد با آن را بگویند و حتی پیشگیری کنند, چرا که امید است ?اعتماد? زیرمجموعه‌ها به این قطب‌های فرهنگی, اجتماعی و سیاسی باعث حرف‌شنوی گشته و مؤثر واقع شود.
 از شما متشکرم از این‌که به این موضوع مهم و مسئلة اجتماعی توجه دارید. با این‌که خودتان شخصاً اعتیاد را تجربه نکرده‌اید, ولی به نظر می‌رسد که با درد آ‌شنا هستید. من معمولاً به‌عنوان ?معتاد در حال بهبودی? و ?مشاور و مددکار? در زمینة اعتیاد صحبت می‌‌کنم. درواقع سنگینی صحبت‌ها و تجربه‌های من برمی‌گردد به دوران مصرف موادمخدر,‌ زندگی معتادگونه و تولد دوباره‌ام. درواقع تجربیات من در این سه دوران به دانش من به‌عنوان یک مددکار و مشاور اعتیاد می‌چربد, اما به هر حال در زمینة اعتیاد به مباحث علمی هم علاقه‌مند هستم و به بعضی از تئوری‌هایی که در حال حاضر پذیرفته و تأیید شده است مراجعة مستمر دارم. من از واژة درمان برای اعتیاد پرهیز می‌کنم, چرا که به نظر اکثریت قریب به اتفاق دست‌اندرکاران اعتیاد, بهبودی از بیماری اعتیاد و همچنین از دیدگاه انجمن ما ـ به‌عنوان خرده‌فرهنگی که در سراسر دنیا حضور داریم ـ اعتیاد  غیرقابل درمان است. گرچه اعتیاد علاجی ندارد, امّا قابل تدبیر است و می‌توان با وجود ?بیماری اعتیاد? که یک بیماری ?مزمن?, ?پیش‌رونده?, ?لاعلاج?, ?کشنده? و ?غیرقابل برگشت? است, زندگی کرد. ما سال‌هاست که با وجود داشتن این بیماری به زندگی موفق و مثمرثمرمان ادامه می‌دهیم.
شمــا و انجمنتان برای بیمـاری اعتیـاد پنج ویـژگی قائل هستید: 1ـ کُشنده 2‌ـ مزمن 3ـ پیش‌رونده
 4ـ غیرقابل برگشت و 5ـ علاج‌ناپذیر آیا همین پنج ویژگی است و ویژگی ششمی ندارد؟
خیر, خیلی چیزها را می‌شود اضافه کرد, ولی همین پنج تعریف, این بیماری را از بیماری‌های دیگر مجزا می‌کند و مسئلة برخورد با آن را به‌صورت مشخصی برای ما تعیین و معرفی می‌کند.
شما ضمن برشمردن این پنج ویژگی, قبول کردید که اعتیاد یک نوع بیماری است, در حالی که در گذشته و شاید هم‌اکنون به‌عنوان جرمی مطرح بوده است که باید با آن مبارزه کرد. پس تعریف شما از اعتیاد, نسبت به دیگر تعاریف یک مزیّت نسبی دارد.
درواقع هنوز در کشوری مثل آمریکا هم این تعریف کاملاً مشخص نشده است. گرچه اعتیاد به‌عنوان بیماری مطرح می‌شود, اما اگر یک معتاد مبتلا به بیماری اعتیاد در کشور آمریکا به خاطر بیماری اعتیاد مرتکب جرمی بشود,‌ او را مجرم می‌شناسند. به‌عنوان نمونه فرضاً معتادی برای تهیة موادمخدر دزدی کند یا اگر فردی که مبتلا به بیماری الکلیزم است, در اثر رانندگی در حالت مستی, کسی را بکشد, از نگاه قانون مجرم شناخته می‌شود و به خاطر بیماری‌‌اش تخفیفی به او داده نمی‌شود. این در حالی است که اگر یک بیمار روانی کسی را بکشد, تنها به‌عنوان یک بیمار روانی با او برخورد می‌کنند و از مجازات معاف خواهد بود. ممکن است او را به تیمارستان ببرند و سال‌ها  در آنجا زندگی کند, اما او را به‌ زندان نمی‌برند. همچنین معتادی که در اثر ابتلا به بیماری اعتیاد, انواع و اقسام جرم را مرتکب می‌شود, بایستی مسئولیت جرم‌هایی را که مرتکب می‌شود,‌ بپذیرد و عقوبت آن را هم تحمل نماید. این گُنگی حتی در قوانین کشور آمریکا هم وجود دارد و هنوز مسئولان قوة قضاییه آمریکا و پزشکان متخصص در مورد تعریفی که بتواند برای هر دو طرف قابل قبول باشد, به توافق نرسیده‌اند. من شخصاً در آمریکا به‌عنوان معتاد دستگیر شدم. در ایران هم مانند آمریکا چنین قانونی وجود دارد که اعتیاد جرم است و معتاد مجرم شناخته می‌شود, اما اعتیاد در این دو کشور به‌عنوان بیماری نیز تعریف شده و در حال حاضر برای برخورد با آن راه‌های مختلفی پیشنهاد شده است. در ایران, مدت کوتاهی است که برخورد با مسئلة اعتیاد و راه‌های رهایی از آن جدی گرفته شده است. بعد از سال‌ها دوری از وطن, دو روز پس از ورود من به ایران یعنی سی و یکم فروردین 1373 با کمک سازمان بهزیستی و چند نفر از دوستان همیار و همراه که در خارج از کشور با پدیدة بهبودی و رهایی از بیماری اعتیاد آشنا شده بودند, ?گروه‌‌های خودیاری دوازده‌قدمی? را در مرکز بازپروری قرچک ورامین که مرکز بازپروری تهران بود دایر کردیم. درآن زمان یکی از مسئولان ادارة بهزیستی به ما گفت: ?ما برای شما هنوز فکر درستی نکرده‌ایم و عده‌ای معتقدند که شما مجرم‌اید و امکان ترک برای شما وجود ندارد و باید امثال شما را گذاشت سینه‌کش دیوار و در عین حال کسانی هم هستند که می‌گویند شما بیمارید و ما هنوز نمی‌دانیم که به کدام یک از این دو دسته توجه کنیم و گرایش پیدا کنیم. حالا شما بیایید کارتان را شروع کنید, ببینیم چه می‌شود.? ایشان یعنی همین شخصی که این حرف را زد, اکنون در زمرة نزدیک‌ترین و صمیمی‌ترین دوستان ماست. حدود نُه‌سال است که از حضور ما در ایران و تشکیل انجمن‌های دوازده‌قدمی می‌گذرد.
   بدین‌سان ?بهبودی? در ایران هم تجربه شد. آغاز این تجربه در امریکا در سال 1935, یعنی حدود شصت و هشت سال پیش بود. ما هم نزدیک نُه‌سال است که دست‌اندرکار این تجربة گرانبها هستیم. امیدی که در ما می‌بینید, امید سابقه‌داری است و ما می‌دانیم که از بیماری اعتیاد می‌توان رها شد, آن را متوقف و مهار کرد, اگرچه علاج‌پذیر نیست. یکی از مشخصه‌های اصلی اعتیاد این است که معتاد اختیار مصرف موادمخدر و تعیین نوع موادمخدر را از دست می‌دهد. اگر اعتیاد علاج‌پذیر باشد, مفهومش این است که ما می‌توانیم اختیار یا قدرت انتخاب معتادی را که اختیار و کنترل مصرف‌کردن یا مصرف‌نکردن موادمخدر را ندارد, به او برگردانیم. به عبارت دیگر اگر ما بتوانیم این اختیار را به او بدهیم یعنی این‌که علاجش کرده‌ایم. اما هنوز, هم در تجربة جهانی و هم در تجربة بومی خودمان نتوانسته‌ایم این کار را بکنیم. یعنی معتادی نیست که حتی سال‌ها پس از بهبودی ادعا کند که توانسته است اختیار در نوع مصرف مواد و میزان آن را بازیابد. با توجه به علاج‌ناپذیربودن اعتیاد, راهی که ما برای خلاصی و رهایی از آن پیدا کرده‌ایم, راه‌حل ?معنوی? است. بیماری اعتیاد از دیدگاه ما, یک بیماری معنوی, احساسی ـ عاطفی, فکری و روحی است.


دانلود با لینک مستقیم

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.