کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

دانلود مقاله عرفان

اختصاصی از کوشا فایل دانلود مقاله عرفان دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود مقاله عرفان


دانلود مقاله عرفان

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:59

مقدمه:
در آغاز هیچ نبود جز کلمه و کلمه خدا بود.
مجموعه ای که در پیش روی شماست پژوهشی است مختصر پیرامون عرفان و قرآن و رابطه آن دو و بیان اصول عرفان و مبانی عرفا در تفسیر در این نوشته ضمن تعریف عرفان و بیان اصول عملی و نظری آن موضوعاتی همچون عرفان و انسان عرفان و عقل عرضه گردیده البته موضوعاتی دیگری چون عرفان و جهان، عرفان و تمثیل عرفان و تأویل و….وجود دارد که در اینجا فقط دو مورد اول بیان شده است . امیدوارم این مطالب هر چند اندک در مورد موضوع عظیم عرفان مورد توجه واقع شود.
سید محمد الیاسی
آذر ماه ۱۳۸۲

از همه اسرار الفی بیش برون نیفتاد ،

و باقی هر چه گفتند ، در شرح آن الف گفتند،

و آن الف البته فهم نشد.

(مقالات شمس)

تعریف عرفان:
مفهوم عرفان ناظر به نوعی شناخت است که ریشه در اعماق جان بشر دارد و بر خلاف اهل استدلال و برهان در دریافت حقیقت ، بر اشراق و دریافت های باطنی و درونی و ذوقی اعتماد دارد و نزد مسلمین یا سایر ملل و اقوام بر حسب تفاوت های زمانی و مکانی به نام های گوناگون شناخته و موجود می باشد و امروزه تحت عنوان کلی می ستی سیستم۱ نامبردار است این شیوه ، ریشه در آثار ابتدایی و سادة نخستین پرستش- نزد مذاهب –بدوی قدیم –و نیز ایرانیان، هندوان، مسیحیان، یونانیان، یهودیان و… دارد.
با وجود وجوه افتراق در میان مذاهب عرفانی، شباهت آن چنان زیاد است که آنرا در میان اقوام مشترک می دانند اصولاَ مبانی نظری آن عبارت است از: باور به امکان درک حقایق از رهگذر علم حضوری و شهودی هم آنکه مولانا می گوید:
جان شو و از ره جان، جان را بشناس یار بینش شو نه فرزند قیاس
و از جهت عملی مبنای عرفان، ترک رسوم ظاهری و پرداختن به باطن و درون می باشد.
این شیوه، امروزه نزد برخی حکیمان غرب مانند برکسون۲ ویلیام جیمز۳و کربن۴و دیگران نیز مورد توجه قرار گرفته است و آثاری در این زمینه پرداخته شده است.
عرفان، دریافت باطنی معروف است و از این بابت عرفان امری است، عام و فراگیر، چون شباهت هایی در کار است برخی در پی آنند تا ریشه عرفان اسلامی را در دیگر مأخذ نشان دهند تردید نیست، که مذاهب عرفانی در یکدیگر تأثیر وتأثر داشته اند ولی صرف شباهت بیانگر تأثیر متقابل نیست، بلکه ناظر به عام بودن این امور است ، بسان دین، هنر و علم، این مسائل خاستگاه و زادگاه و سرزمین نمی شناسند.
این حالت روحانی که ارتباط بی واسطه با وجود مطلق است و از رهگذرذوق و وجدان دست می دهد قابل بیان و وصف نیست، و به شخص استعداد ویژه نفوذ در اشیاء و رویت حقایق را می دهد. و به قول حا فظ :
قلم را آن زبان نبود که سر عشق گوید باز ورای حد تقریر است شرح آرزو مندی
یافتن منشاء غیر اسلامی برای عرفان امروز دیگر موجه نمی باشد و اصولاَ ریشه های آن را باید در درون انسان جست نه در عالم بیرون، و گرچه عرفان یک جریان فکری واحد نیست لیکن تشابه در برخی مبادی –که از باب توارد در همةجریان های فکری وجود دارد و نشانگر منشاء نیست و در عین شباهت بارزی که با دیگر جریانات عرفانی دارد امری است مستقل، واین به درختی تناور و نهالی تنومند می ماند، که ریشه های آن سالم است (قرآن وسنت) ولی شاخسار آن شاخه ها و برگهای زاید، فراوان دارد.
عرفان در هر محیطی، رنگ و هوای ادیان آن دیار را دارد و این امر چه در ادیان بدوی و چه ادیان عالی، تا به امروز مشاهده می شود و در اندیشة پرستندگان توتم و معتقدان به ارواح و مانا و فتیش تا به امروز عرفان وجود دارد.
در آیین شمن در سیبریا، شمال امریکا، افریقا و استرالیا مراسمی وجود دارد که شباهت تام با آداب صوفیه دارد و حکایت از برخی مبادی عرفانی در نزد ا قوام ابتدایی می کند و همین گونه در عرفان هندی، یوگا و تعالیم بودرا و اندیشه های عرفانی نزد یونانیان
و … همرنگ دین در آن محیط هاست در حکمت فیلون اسکندرانی و نیز حکمت هرمسی و گنوسی –که نوعی معرفت رمزی و سری است – نیز آداب و اوراد و مراسم عرفانی به روشنی دیده می شود.در دیانت یهود نیز صیغه های عرفانی (علیرغم جنبه های قشری و صوری و تکیه بیش از حد به آداب و سنن ظاهری) در مجموعه های موسوم به کبالا که عرفان مبتنی بر اشکال است و در دیگر کتب آنها مانند: مزامیر، اشعیا، حزقیال ، و ارمیاه فراوان دیده می شود. عرفان مسیحی که تکامل عرفان یهودی است همه و همه در شخصیت عیسی -کلمه۱- تجسد می یابد و فنای در عیسی حیات عارف زاهد مسیحی را رنگ عرفانی می دهد و او در قلب وی حضور می یابد. و وی را لبریز از الهام و اشراق می نماید و در نهایت به ذات حق متصل می گرداند که راه وصول به آن همان فنا و فقر و نفی به خود است.
راه معرفت در عرفان کشف است و شهود، و این یگانه وسیلة نیل به حقیقت است در اینجا عارف از سطح اشیاء می گذرد و به عالم اطلاق و تجرد قدم می گذارد و از درون، بارگاه هستی را می نگرد .مبداء عرفان نیز نیازی درونی است که در پی ارتباط مستقیم و بی واسطه با مبداء و معبود خویش است و از راه فنا و محو هستی خود بدین مهم نایل می شود و این کار (فنا)جز با توبه و مجاهدت و به تنهایی صورت نبندد و سالک برای رهایی باید تحت ارشاد راهنمای کار آزموده (خضر مرغ سلیمان ، پیر مغان، و ولی و … و … در تعابیر و فرهنگ های گوناگون) قرار گیرد.
قطع این مرحله بی همرهی خضر مکن ظلمات است بترس از خطر گمراهی
در اینجا سالک و مرید، بی اختیار در دست مرشد بر حسب استعداد به مدارج کمال می رسد و به مرور حالت پدیدار شده براو – که چون برقی گذران جان او را روشنی می بخشد – تکرار می شود و سپس در جان او متمکن می گردد و در نهایت به اتصال بی واسطه به حق(که همان فنا و محو است) منتهی می شود آری غایت سیر سالک عدم است که وصف او فانی در حق، و ذات او باقی می شود. همچون زبانة شمع در کنار آفتاب، و قطره که به دریا درمی پیوندد و قطره به وصف محدودیت از بین می‌رود ولی ذات او پایدار می ماند مولانا می فرماید:
یا کرامی اذبحوا هذا البقر ان اردتم حشر ارواح النظر
از جمادی مردم ونامی شدم و ز نما مردم به حیوان سر زدم
مردم از حیوانی و آدم شدم پس چه ترسم کی زمردن کم شدم
حملة دیگر بمیرم از بشر تا بر آرم از ملائک بال وپر
و زملک هم بایدم جستن ز جو کل شیء هالک الا وجهه
بار دیگر از ملک قربان شوم آنچه اندر وهم ناید آن شوم
پس عدم کردم عدم چون ارغنون گویدم کانا الیه راجعون
در این مرحله سالک به دریافت حقایق اشیاء و منشاء صور و معانی دست می یابد زیرا که مرگ ارادی و اختیاری، او را به بقاء بالله رهنمون می شود.
ندیم و مطرب و ساقی همه اوست
خیال آب و گل در ره بهانه


دانلود با لینک مستقیم

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.