فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:177
فهرست مطالب :
- مقدمه
- بخش اول: سیره امام على علیه السلام در تولید و کسب درآمد
- .1 دوره تولد تا هجرت
- .2 دوره هجرت تا وفات پیامبر صلى الله علیه وآله
- منابع درآمدى امیرالمؤمنین علیه السلام
- 1 ـ . 1 درآمد ناشى از هدایاى مردمى
- 2 ـ . 2 درآمد ناشى از فعالیتهاى اجتماعى
- 2 ـ . 3 درآمد ناشى از خمس و فیء
- 2 ـ . 5 درآمد ناشى از کار
- 3 ـ از وفات پیامبر صلى الله علیه وآله تا تصدى خلافت
- 3 ـ . 1 تحول در زمینه درآمدهاى عمومى امام
- 3 ـ . 2 فعالیتهاى عمرانى امام علیه السلام در ینبع
- 3 ـ . 3 سایر فعالیتهاى عمرانى امیر المؤمنین علیه السلام
- 3 ـ . 4 ثروت و درآمدهاى اختصاصى امام
- . 4 دوره تصدى خلافت
- 4 ـ . 1 تحولات مربوط به درآمدهاى عمومى امام
- 4 ـ . 2 فعالیتهاى عمرانى و درآمد کسب و کار
- تحلیل نکات اساسى در شیوه تولید و کسب درآمد امام علیه السلام
- . 1 انگیزه تولید و کسب درآمد
- . 2 بهره بردارى بهینه از ظرفیتهاى تولیدى
- . 3 اولویت دادن به تولید کالاهاى اساسى
- . 4 کاردانى و مهارت شغلى
- . 5 کار آفرینى و ایجاد فرصتهاى شغلى
- . 6 تنظیم اوقات کار ـ فراغت
- . 7 نظم و وجدان کارى
- بخش دوم: سیره امام على علیه السلام در مصرف و تخصیص درآمد
- . 1 مخارج مصرفى شخصى
- 1 ـ . 2 مخارج ازدواج
- 1 ـ . 3 مسکن و لوازم خانه
- 1 ـ . 4 مخارج خوراک
- 1 ـ . 5 مخارج پوشاک
- 1 ـ . 6 مخارج تعلیم و تربیت
- 1 ـ . 7 سایر مخارج
- 2 ـ سیره امام على علیه السلام در مخارج مشارکت اجتماعى
- 2 ـ . 1 کمک مالى مستقیم به نیازمندان
- تحلیل ویژگیهاى انفاق امام علیه السلام
- تحلیل سیره امیرالمؤمنین علیه السلام در وقف
- 2 ـ . 3 آزاد کردن برده
- 2 ـ . 4 ساختن مسجد و اصلاح جاده
- 2 ـ . 5 سایر خدمات اجتماعى امام علیه السلام
- . 3 مخارج پس انداز و سرمایه گذارى
- 3 ـ . 1 منابع سرمایه گذارى امام علیه السلام
- 3 ـ . 2 تحلیل نکات اساسى در شیوه مخارج سرمایه گذارى امام علیه السلام
- خلاصه و نتیجه
- منابع و مآخذ
- پىنوشتها
مقدمه :
لغتشناسان براى واژه «سیره» معانى پرشمارى همچون روش ، راه ، سنت ، عادت ، خوى ، اخلاق ، رفتار ، مذهب و انتظام ، برشمردهاند . (1) معناى اصطلاحى این واژه در واژههاى مرکبى مانند « سیره نبوى »، عبارت از «تاریخچه زندگانى» است. آنگاه که این واژه براى گونهاى ویژه از سیره ، مانند «سیره سیاسى» ، استعمال شود ، تحلیل نوع رفتار و روش نیز در معناى آن ملحوظ مىگردد . بر این اساس معناى «سیره اقتصادى» در عنوان این مقاله عبارت است از بررسى تحلیلى ـ تاریخى رفتارهاى اقتصادى است . یکى از ویژگىهاى این مفهوم اختصاص آن به پدیدهها و رفتارهاى اقتصادىاى است که در محدوده زندگى فرد اتفاق افتادهاند . از این رو بررسى ، اندیشههاى اقتصادى فرد ، اساسا از شمول این عنوان خارج خواهند بود . و بدین ترتیب ، موضوع بحث این مقاله بررسى و تحلیل پدیدهها و رویدادهاى اقتصادى در زندگانى امام على علیه السلام مىباشد .
از آنجایى که این موضوع بر اساس تقسیمات متعارف علم اقتصاد ، از نوع مباحث اقتصاد خردى است . و رفتارهاى خرد اقتصادى به دو دسته اصلى: رفتار تولیدکننده ، و رفتار مصرف کننده تقسیم مىگردند . مطالب این مقاله نیز در دو بخش؛ سیره امام على علیه السلام در تولید و کسب درآمد ، و سیره امام على علیه السلام در مصرف و تخصیص درآمد تنظیم مىگردد .
تحلیل رفتارهاى اقتصادى ، پایه و اساس علم اقتصاد نوین را تشکیل مىدهند . و به همین جهت بسیارى از اقتصاددانان ماهیت علم اقتصاد را مطالعه همین رفتارها دانستهاند . مثلا « آلفرد مارشال » ، در یک تعریف ، « مىگوید: « اقتصاد ، عبارت است از مطالعه بشر در زندگى شغلى و حرفهاى . » (2) و در تعریف دیگر مىگوید: علم اقتصاد ، بررسى کردارهاى انسان در جریان عادى زندگى اقتصادى یعنى کسب درآمد و تمتع از آن براى ترتیب دادن زندگى است » . (3) در تعاریف « لو دویگ وان میزز » ، « رابینز » و « ساموئلسن » نیز بر نقش محورى رفتارها در ماهیت علم اقتصاد تأکید شده است .
تحلیل رفتارهاى اقتصادى از آن جهت براى اقتصاد دانان اهمیت داد که آنان را در دستیابى به تئوریهایى جهت تفسیر و پیش بینى پدیدههاى اقتصادى یارى مىدهد . یکى از دشواریهاى که اقتصاد دانان همواره در تحلیل رفتار افراد با آن مواجه بودهاند اختلاف برداشتها درباره مهفوم « انسان اقتصادى » (4) است . این مشکل از آنجا ناشى مىشود که « انسان اقتصادى » یک مفهوم انتزاعى است . و طبعا در انتزاع چنین مفهومى دیدگاههاى ارزشى نقش انکار ناپذیرى دارند . و به همین جهت هر نوع مدلى که از انسان اقتصادى طراحى مىشود ، در واقع نمونه تجسم یافته عقاید ، آرمانها و ارزشهاى فردو یا مکتبى است که آن را ارائه نموده است .
امروزه ، این واقعیت که انسان اقتصادى مفروض در تحلیلهاى علم اقتصاد جدید ، بیش از آنکه حاکى از واقعیت رفتار آدمى باشد ، بازتاب ایدئولوژى لیبراسیم است ، بیش از گذشته آشکار شده است . چنانکه « دایک » ـ اقتصاددان آمریکایى ـ مىگوید:
« در نظریه بازار ، بایدها زیر پوشش اصطلاح معروف آن یعنى انسان اقتصادى عاقل پنهان مىشود؛ و مسئله واقعى در این نظریه ، پذیرفتن قوانین است ، نه آنکه آیا تأیید تجربى دارند یا نه؟ و در هر حال ما باید مؤید قوانین باشیم » (5)
پروفسور فرگوسن نیز علیرغم اصرار زیادى که بر ادعاى اثباتى بودن تحلیلهاى اقتصادى نئوکلاسیک داشت ، پس از یک مشاجره طولانى به این واقعیت اعتراف نمود و گفت:
« قبول نظریه اقتصادى کلاسیک جدید امرى است اعتقادى ، من شخصا چنین اعتقادى دارم » (6)
نظریههاى اقتصاد جدید ، در تحلیل رفتارها ، عموما مبتنى بر این فرض است که انسان عاقل اقتصادى تنها از انگیزه نفع شخصى تأثیر مىپذیرد . و نفع شخصى هم ، براى مصرف کننده عبارت است از حداکثر ساختن رضایت خاطر حاصل از مصرف کالاها و خدمات ، و براى تولید کننده عبارت است از حداکثر ساختن سود حاصل از فروش تولیدات (7) .
اکنون ، بیش از دو قرن ، از آغاز پیدایى و تکامل تدریجى این نظریهها مىگذرد ، اما با گذشت زمان نارسایى آنها هر روز بیشتر از پیش ظاهر مىگردد . مشکلات دیرینه بشر مانند فقر ، جهل ، ظلم ، تبعیض و نا امنى نه تنها بر طرف نشده بلکه به دلیل اسراف و زیاده خواهى و شاد خوارى جوامع سرمایه دارى ، محیط زیست انسان نیز به شدت به مخاطره افتاده است . با این حال جامعه بشرى هنوز راه حل فائق آمدن بر این مشکلات را پیدا نکرده است . و امروزه بشریت بیش از گذشته به دنبال تصورى از انسان مىگردد که جامع آرمانها و کمالات مطلوب او بوده و بتواند ، اعمال و رفتار خود را بر اساس چنین الگوى نمونهاى تنظیم کند . ولى آیا مىتوان به مفهومى از انسان و قاعده رفتارى او دست یافت که رفاه مادى و تعالى معنوى و رشد و عدالت را در کنار هم تضمین کند؟ آیا چنین مفهومى تا کنون مصداق عینى هم داشته است؟ در صورت وجود ، رفتار اقتصادى او چگونه بوده است؟
این مقاله با بررسى سیره اقتصادى امام انسانیت ، حضرت على بن ابى طالب علیه السلام به دنبال پاسخگویى به این سؤالها است . اگر بازدهى زیاد با کمترین هزینه ، همراه با توزیع عادلانه و رعایت قوانین و مقررات ، را به عنوان معیارى براى موفقیت اقتصادى در نظر بگیریم . بدون تردید امام على علیه السلام ، در رأس قله چنین موفقیتى قرار گرفته است . او فعالیتهاى اقتصادى خود را از نقطه صفر ، آغاز مىکند . ولى پس از مدتى با کد یمین و عرق جبین و عقل سلیم به چنان سطحى از درآمد دست مىیابد که مخارج صدها خانواده را کفایت مىکند . اکتساب چنین درآمدى فقط یک بال موفقیت اوست و معناى آن تنها در صورتى کامل مىشود که در کنار ارائه عادلانهترین و انسان دوستانهترین توزیع درآمد توسط امام ، ملاحظه شود .