فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:18
فهرست مطالب:
نخستین پیکرتراش تجسمی: ۵
گرایشهای اصلی. ۵
نخستین پیکرتراشان تجسمی. ۶
ویلهلم لمبروک (۱۸۸۱-۱۹۱۹) ۸
گئورک کولبه ۱۸۷۷- ۱۹۴۱ ارنست بارلاخ. ۱۰
کنستانتین برانکوزی (۱۸۷۶- ۱۹۵۷) ۱۳
چکیده:
پیکره سازی یا پیکره تراشی (مجسه سازی) را نمی توان یک اصطلاح ثابت برای اطلاق به اشیاء یا فعالیت های معین دانست. ترجیحاً این نام شاخه ای از هنر بصری است که در جریان رشد و تغییر دایم طبیعی از فعالیت های تازه ای از اشیاء را در بر می گیرد. (چنانکه مثلا حوزه دلالت این اصطلاح در سده بیستم بسیار وسیع تر از سده پانزدهم شده است) با این حال هنر مجسمه سازی دارای یک خصلت اصلی و همیشگی است که آن را از سایر هنرهای بصری متمایز میکند. آفرینش شکل سه بعدی بنابراین حجم مهم ترین عنصر در طرح یک مجسمه محسوب می شود. مجسمه ممکن است به صورت همه جانبی یا به صورت نقش برجسته باشد. مجمسه همه جانبی شی است مستقل است و جدا که فضایی را اشغال کرده (وجود مستقل یک آرم یا یک صندلی است) ولی نقش برجسته به زمینه ای متصل شده و یا کمابیش از آن برون آمده است. در ساختن مجسمه مواد بسیار متنوعی چون گل، گچ، موم سنگ، بتن، چوب، فلز به خصوص مفرغ، فاییبرگلاس، عاج، صرف، کاغذ و غیره به کار برده می شود. روش ها و اسلوبهای مجسمه سازی را نیز می توان به سه گروه عمده تقسیم کرد.