هر فلسفه تربیتی (فلسفه آ. پ) معمولاً پیشگامی دارد که «فیلسوف» آن نامیده میشود او کسی است که بیش از سایر متفکران به امر آ. پ پرداخته، وسیع تر و عمیق تر ازآنها دربارة آ.پ اندیشیده و نظرها یا آرای تازه و ابتکاری اظهار کرده است.
هر فلسفه آ. پ ارتباط دارد به افکار و عقاید ما در اینکه:
الف- مردم چگونه باید باشند؟
ب- چگونه باید زندگی کنند؟
بنابراین یک فلسفه تربیتی سعی خواهد کرد:
بحث در مورد مکاتب فلسفی به این منظور است که ببینیم:
همان طور که گفته شد فلسفه آ. پ دارای مکاتبی است که ما در اینجا به شرح مکتب واقع گرایی (رئالیسم) و دو مکتب عمدة آن (واقع گرایی قدیمی، تعقلی و واقع گرایی طبیعی یا علمی) در مورد جهان، انسان، شناخت و ارزش و تأثیر آنها بر تفکرات و کردارهای تربیتی و توانائی نقد و بررسی رفتارهای تربیتی مبتنی بر این فلسفه خواهیم پرداخت.
واژه واقع گرایی
واقع گرایی ترجمه واژه رئالیسم (Realism) میباشد که از ریشه لاتین «رس» (Res) به معنای شیئ و واقعیت گرفته شده است.
رئالیسم در فلسفه
عده ای از فلاسفه هستند که قائل به وجود واقعیت های عینی (objective) دیگر غیر از موجودات درک کننده هستند. یعنی واقعیاتی که مستقل از درک کننده وجود دارند و به اینکه آنها را درک کنیم یا نکنیم بستگی ندارند همه کسانی را که چنین می اندیشند واقع گرا یا رئالیست به حساب می آورند. خواه مانند ماتریالیست ها (Materialists) یا ماده گرایان، واقعیت خارجی را منحصر به ماده و خواص آن بدانند و خواه علاوه بر وجود ماده و مادیات به وجود مجردات و ماورای طبیعت هم اعتقاد داشته باشند.
رئالیسم در هنر و ادبیات
در قلمرو هنر و ادبیات «رئالیسم» به آن دسته از مکتب های هنری و ادبی گفته میشود که طبیعت و زندگی را به همان گونه که هستند و به طرز واقعی در بیانات خود، به اشکال تجسمی، تصویری، کلامی، شنیداری و غیره منعکس می سازند. و باید گفت که این اصطلاحات در هنر و ادبیات چندان ربطی به فلسفه ندارد. مثلا یک نقاش یا شاعر یا موسیقی دان واقع گرا (رئالیست) ممکن است از نظر فلسفی پندارگرا باشد و بالعکس.
تاریخچه واقع گرایی (رئالیسم) (Realism)
در تاریخ اندیشه های تربیتی چنین مشهود است که واقع گرایی (اصالت واقع) را ارسطو بنیان گذاشت همچنان که افلاطون بنیان گذار آرمان گرایی است معمولاً این دو سیستم فکری یا فلسفه را مقابل هم قرار می دهند زیرا آرمان گرایی اصالت را به ذهن آدمی میدهد در صورتی که واقع گرایی برای اشیا یا پدیده های خارج از ذهن و فکر ما واقعیت قایل است و وجود آنها را مستقل از ذهن یا عقل انسان می داند. اشیا را آنچنان که هستند قبول دارد. و از تعبیر و تفسیر جهان خارج طبق تجربه های شخصی خودداری میکند.
واقع گرایی سخنگویان و مفسران متعددی داشته است و دارد و در نتیجه با نامهای گوناگونی مورد بحث قرار گرفته است و هنوز هم یک نوع واقعگرایی وجود ندارد. به عبارت دیگر، فلسفة واقعگرایی، علی رغم ادعایش، خود گرفتار اختلال واقعیت شده است و برداشتها و تعبیر و تفسیرهای گوناگونی از آن میشود از قبیل: واقع گرایی سنتی (کلاسیک)، واقع گرایی دینی، واقع گرایی رمانتیک، واقع گرایی صوری، واقع گرایی شهودی، واقع گرایی …[1]
اصول واقع گرایی
مطالعه این واقع گرایی ها تقریبا نشان میدهد که این فلسفه را میتوان در دو اصل زیر خلاصه کرد.
[1] - کتاب رئالیسم نوشته دیمیان گرانت، ترجمه حسن افشار- نشر مرکز تهران- 1375.