فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات132
«بسم الله الرحمن الرحیم»
اهل تحقیق در اسم «الله» با هم اختلاف دارند که آیا از معنایی مشتق شده است یا نه؟ عده زیادی از آنها معتقدند که از معنایی اشتقاق پیدا نکرده است و اسم «الله» فقط به خداوند سبحان اختصاص دارد، و همانند اسم علم در مورد غیر خداوند می باشد و هنگامی که این لفظ به گوش اهل معرفت می رسد، فهم و علم آنها به سراغ معنایی غیر از وجود خداوند سبحان نمی رود. و حق این کلمه آن است که همراه با شهود قلبی باشد، لذا انسان هنگامی که با زبانش «الله» گفت و یا با گوش خود آن را شنید، با قلبش هم شهادت به «الله» بدهد.
و همچنان که این کلمه به معنایی جز «الله» دلالت نمی کند، مشهود گوینده آن نیز نباید جز «الله» باشد، پس با زبانش «الله» بگوید و با دلش به «الله» علم پیدا نماید و با قلب خود «الله» را بشناسد و با روح خود «الله» را دوست بدارد و با باطنش «الله» را ببیند و با ظاهر خود در پیشگاه خداوند تملق نماید و با سر خویش، به حقیقت «الله» برسد و احوال خود را برای «الله» و در راه او صرف نماید به گونه ای که در اعمالش، نصیب و بهره ای جز برای خدا نباشد و هنگامی که در نزدیکی حالتی قرار گرفت که محو در «الله»، برای او و به وسیله او شد، خداوند سبحان، با رحمت خویش، جبران نقایص او نموده و با گفتن «الرحمن الرحیم» موجب می گردد که جلوی تلف شدن آنها گرفته شده و باقی بمانند و قلبهایشان پاکیزه گردد، لذا لطف و مهربانی، سنتی از جانب خداوند سبحان است تا اولیاء او به طور کلی فانی نشده و از بین نروند.
آیه 1 و2: الم* الله لا اله الا هو الحی القیوم
با گفتن «الف» اشاره به این نمود که در همه حالات، تو را کفایت می کند، زیرا تو در اسارت غفلت بوده و صلاح و رشد خود را نمی توانی پیدا نمایی و او نقایص تو را برطرف کرده و یاری او تو را کفایت می نماید، پس بدون درخواست تو- بلکه بدون اینکه از حالت خبر داشته باشی- تو را کفایت می نماید، بدون اینکه بفهمی و به تو عطا می نماید، بدون اینکه درخواست نمایی.
«لام»، اشاره به لطف او به توست در نهان سر و درون تا جایی که محل منت را بر تو آشکار نمی نماید، مکانی که تو را در آنجا تثبیت و پابرجا نموده است. و «میم» اشاره به موافقت جریان تقدیر الهی با متعلقات خواسته ؟؟ اولیاء الهی است، لذا در دنیا چیزی حرکت نمیکند و ذره ای ظاهر نمی شود، مگر اینکه مورد رضایت آنهاست، تا جایی که اگر فردی در مورد سخن خداوند یعنی «کل یوم هو فی شأن[1]» بگوید: مقصود از شأن در این آیه، محقق کردن مراد و مقصود اولیاء الهی است، سخنی دور از حقیقت بیان نکرده است.
و گفته می شود: از قلبت- با شنیدن این حروف مقطعه که برخلاف عادت مردم در محاوره و گفتگوست- که قلب از موهومات و معلومات خالی شد و سر و باطن از امور عادی و معهود پاک شد، این اسم یعنی «الله» بر قلب مقدس از هر بیگانه و باطن پاک شده از هر کیفیتی، وارد می گردد، پس فرمود: «الم الله لا اله الا هو الحی القیوم» او، کسی است که کار لهو نمی کند تا شما را از یاد ببرد و کار سهو نمی نماید تا از انجام کارهایش جا بماند، لذا او در همه احوال، مراقب سر و باطن شماست، اگر در خلوت باشید، مراقب شماست و اگر در میان مردم هم باشید، باز مراقب شماست و به طور خلاصه- در هر حالتی که باشید- او علاقمند به شماست.
(قسمتی از) آیه3: نز علیک الکتاب بالحق
ای محمد (ص) تو نمی دانی که کتاب چیست و قصه دوستان را نمی دانی، اما خداوند از روز ازل تو را اختیار نمود و به تو امری را القا کرد که منشأش عجیب، برهانش آشکار و محل و مکانش عزیز است.
(ادامه) آیه3: مصدقاً لما بین یدیه
یعنی آنچه را که به تو وعده داده، در کتاب، بر زبان انبیاء (ع) محقق نموده است.
(ادامه) آیه 3 و (قسمتی از) آیه4: و انزل التوراه و الانجیل* من قبل هدیً للناس و انزل الفرقان
یعنی ما هر چند که قبل از تو کتابهایمان را بر پیامبران نازل کردیم، اما در هیچ کتابی، از نام و یاد تو خالی نگذاشتیم، سراینده آنها (عرفا) گفته است:
و در نزد من برای دوستانی که غایب هستند
ورق هایی است که عنوان آن، ذکر و یاد توست
و همچنان که به واسطه تو، نور انبیاء را کامل و تمام کردیم، با یاد تو، همه آنچه را که از ذکرها نازل کرده بودیم، زینت دادیم.
(ادامه) آیه4: ان الذین کفروا بآیات الله لهم عذاب شدید و الله عزیز ذوانتقام
و او در نهایت حجاب است، اما آنها درک نمی کنند و خداوند بر اولیایش عزیز بوده و از دشمنانش، انتقام گیرنده است، عزیزی است که هر فردی او را می خواهد، اما- در بیشتر وقت ها- کسی او را نمی یابد.
آیه5: ان الله لایخفی علیه شیئ فی الارض و لا فی السماء
بنده هیچ نفسی نمی کشد مگر اینکه خداوند سبحان و متعال، آن را محاسبه می نماید و در آسمان و زمین هیچ ذره ای حاصل نمی گردد مگر اینکه خداوند سبحان، ایجاد کننده و خالق آن است و هیچ کس، به صفتی متصف نمی گردد مگر اینکه او متولی آن است.
مطالب فوق برای عموم مردم بود، اما برای خواص: هیچ کس حاجتی را به سوی او نمی برد مگر اینکه او برآورده کننده آن است و هیچ فردی در سیر نزولی به او رجوع نمی کند، مگر اینکه او آن را کفایت می کند.
(قسمتی از) آیه 6: هو الذی یصورکم فی الارحام کیف یشاء
این مسئله در موردی است که از جهت خلقت زایل نشده باشد، و او کسی است که از روز ازل، حالات شما را هر طور که خواسته، مقدر نموده است و این مورد، در جایی است که از جهت قضا و قسمت، زایل نگردیده است.
(ادامه) آیه6: لا اله الا هو العزیز الحکیم
حکم او به دنبالش نقص نمی آید و مقدرات او در معارضه با اهمال و ترک قرار نمی گیرد.
آیه7: هو الذی انزل علیک الکتاب منه آیات محکمات هن ام الکتاب و اخر متشابهات فاما الذین فی قلوبهم زیغ فیتبعون ماتشابه منه ابتغاء الفتنه و ابتغاء تأویله و ما یعلم تأویله الا الله و الراسخون فی اللم یقولون آمنا به کل من عند ربنا و ما یذکر الا اولو الالباب.
خطاب به آنان را به دو نوع انجام داد، یک بخش که ظاهر بوده و تنزیلش واضح است و بخشی دیگر برای محفوظ نگهداشتن اسرار از فاش شدن آن برای بیگانگان است. روش علماء، یافتن معنای آیات بر طبق اصول و مبانی آن است، آنچه را که وفق آن باشد، قابل قبول و چیزی که فکر و اندیشه در آن راهی ندارد به عالم غیب واگذار می کنند.
و راه اهل اشاره و فهم، شنیدن با حضور قلب است، لذا آنچه که از روشنایی های تعاریف به فهم های آنها خطور می کند، اشارات کشف را بر آن بنا می کنند.
اگر از آنها خواسته شد که به ستر و پوشش و طی کردن سر و باطن ادامه دهند، از حرف زدن پرهیز می کنند، و اگر به آنها دستور داده شد که اظهار نموده و منتشر کنند، حق را بیان نموده و چیزهایی را که در عالم غیب دیده اند، بیان می کنند، اما کسانی که مؤید به نور بصیرت هستند، با شعاع خورشید فهم، روشن می گردند و اما افرادی که لباس شک پوشیدهاند و از لطایف حقیقت محروم شده اند، احوال آنها تقسیم گردیده و ظن و گمان به سوی آنها حمله ور می شود و در وادی شک و تردید رها می گردند و جز به جهل و شک آنها چیز دیگری اضافه نمی شود.
سخن خداوند که فرمود: «و ما یعلم تأویله الا الله» یعنی و کسی که علم خود را از خدا بداند، ایمانش بدون احتمال وجود ذهن هایی است که تأویل را جایز بداند بلکه بالاتر از این، بدون اینکه تصریح به ظهور این امر نماید. اما افرادی که صاحب عقل های روشن می باشند، به جهت ظهور دلایل و احکامی که تحصیل کرده اند، متذکر این مسئله هستند.
آیه8: ربنا لاتزع قلوبنا بعد اذهدیتنا وهب لنا من لدنک رحمه انک انت الوهاب
به قربشان اضافه نگردید مگر اینکه ادبشان افزون شد و پناه بردن به دوری از اسباب مادی و دنیوی، قوی ترین وسیله برای رعایت ادب است.
آیه9: ربنا انک جامع الناس لیوم لاریب فیه ان الله لایخلف المیعاد
امروز، دوستان را بر سفره قرب جمع نمود و فردا (روز قیامت) همه را در محل دادن پاداش و کیفر جمع می کنند، امروز باطن ها را برای کشف جلال و جمال جمع می کند و فردا (روز قیامت) بدنها و ظواهر را برای دیدن حالات و سختی آنچه که از آن احوال خبر داده، جمع خواهد نمود.
آیه10: ان الذین کفروا لن تغنی عنهم اموالهم و اولادهم من الله شیئاً و اولئک هم وقود النار
نه فدیه ای به حال آنها سودی دارد و نه ثروت می تواند عذاب را از آنها دفع نماید و نه مالی از آنها قبول می گردد و نه حجابی از آنها مرتفع می شود و نه حرفی از آنها شنیده می شود، به وسیله آنها آتش جهنم شعله ور می گردد و طرد نمودن دردناک و دوری و آتش داغ برای آنان است.
آیه11: کدأب آل فرعون و الذین من قبلهم کذبوا بآتنا فاخذهم الله بذنوبهم و الله شدید العقاب
بر اساس سنت بر تجاوز اصرار ورزیدند و ما هم بر طبق سنت خویش بر انتقام از آنها ادامه دادیم، و نه به خاطر اصرار قلع و قمع گردیدند و نه در بخشش طمع ورزیدند، و به خدا قسم که آنها کسانی بودند که بر انجام کارهای خود احساس ندامت کرده و حسرت خوردند، اما موقعی که در را بسته یافتند و دیگر پشیمانی آنها قابل قبول نبود.
آیه12: قل للذین کفروا ستغلبون و تحشرون الی جهنم و بئس المهاد
خداوند به آنها خبر داد که در آن دنیا، سخن گفتن حق را با خود از دست می دهند و در این دنیا هم لذتی از زندگی نمی برند و آنان کسانی هستند که اگر در آخرت از شدت کیفر دیدن، آتش آنها را در بر بگیرد، برایشان سنگین تر است از اینکه در دنیا از خداوند در غیبت به سر برده و دچار حالت تفرقه شوند، اما آنها چشم بصیرت نداشتند و عذاب دردناک را حس نکردند.
آیه13: قد کان لکم فی فئتین التقتافئه تقاتل فی السبیل الله و اخری کافره یرونهم مثلیهم رأی العین و الله یؤید بنصره من یشاء ان فی ذلک لعبره لاولی الابصار
اگر خداوند انجام کاری را اراده نماید، جمعیت زیادی را در چشم گروهی کم جلوه داده و جمعیت کمی را در چشم گروهی دیگر، زیاد جلوه می دهد و موقعی که چشم بصیرت افرادی را بپوشاند، چشم تیزبین ظاهری به حال آنها سودی نخواهد داشت و هنگامی که چشم باطن عده ای را باز نماید، مسدود کردن چشم ظاهری به حال آنها ضرری نخواهد زد.
آیه 14: زین للناس حب الشهوات من الناس و البنین و القناطیر المتقنطره من الذهب و القضه و الحین المسمومه و الانعام و الحرث ذلک متاع الحیاه الدنیا و الله عنده حسن المآب
برخی از مصداق های شهوت و خواسته را بیان نمود، در حالی که مصداق های دیگر نیز در همین معنا و راستا می باشند و فی الجمله، چیزهایی که انسان را از شهود حق در حجاب نگه می دارد، در این آیه بیان شده است.
[1] - سوره الرحمن، آیه 29.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات:95
چکیده:
هدف از نگارش این رساله به دست دادن روشی برای تفسیر روایات تمثیلی ادب فارسی است.
پس از آوردن مقدمه ای در باب دلالت های حقیقی و مجازی کلام، فصل اول درباره ی تمثیل از دیدگاه بلاغت قدیم و نقد ادبی جدید، انگیزه های بیان تمثیلی و مقایسه ی آن با بیان رمزی آورده شده است. فصل دوم مروری بر ویژگی های بنیادین قصه ها و تطبیق عناصر داستان های منتخب در این رساله با این ویژگی هاست و سرانجام در فصل های سوم تا پنجم داستان « آب زندگی» نوشتهی صادق هدایت و «سرگذشت کندوها» و « نون القلم» نوشته ی جلال آل احمد تفسیر تمثیلی شده اند. در جریان تفسیر داستان ها،. جهان بینی و افکار نویسنده.، آرا و اندیشه های او که در دیگر آثارش منعکس شده و نیز شرایط اجتماعی و سیاسی زمان نگارش داستان لحاظ شده است.
دو
پیش گفتار
سه
پیش از شروع مراحل اداری و آموزشی، نیت نویسنده ی این رساله آن بود که گذری کلی بر تمثیل های امروز ادب فارسی داشته باشد و به انگیزه های تمثیل گرایی و روی آوردن داستان نویسان معاصر به افسانه های تمثیلی بپردازد. برای حصول این مقصود لازم بود که بر تاریخ ادبیات معاصر نظری بیندازیم و مقاطعی از زمان را که تراکم افسانه های تمثیلی در آن ها بیشتر از دوره های دیگر بود، مشخص کنیم. به همین منظور در ابتدا از هر یک از این مقاطع زمانی یکی دو داستان انتخاب و به شورای محترم استادان گروه زبان و ادب فارسی پیشنهاد شد. این داستان ها در طرح اولیه ی رساله عبارت بودند از :« ماهی سیاه کوچولو» ( صمد بهرنگی )، «مهره ی مار» ( م.ا. به آذین)، «اسائه ی ادب» ( صادق چوبک )، « آب زندگی» ( صادق هدایت )،«سرگذشت کندوها» و «نون و القلم » ( جلال آل احمد ) . اما پس از مشورت استادان گرامی و طبق نظر و صلاح دید ایشان، تنها سه داستان «آب زندگی»، « سرگذشت کندوها» ، و « نون و القلم» برای نقد و بررسی انتخاب شد. بنابراین عنوان رساله از «بررسی تمثیل های معاصر» به «نقد و بررسی تمثیل های هدایت و آل احمد» تغییر یافت.
در تفسیر داستان های منتخب، اندیشه ها و عقاید فرهنگی ، اجتماعی و سیاسی نویسندگان آن ها در نظر گرفته شده و داستان ها جزیی از فضای فکری نویسندگان تلقی شده اند. اما قصد نگارنده ی رساله به هیچ وجه ارزیابی و ارزش گذاری بر عقاید این داستان نویسان نیست و سعی او تنها در جهت ترسیم این فضای فکری پیش روی خواننده است.
در نقد و بررسی و تفسیر داستان ها از روش واحدی پیروی نشده و نگارنده خود را موظف به رعایت چارچوب ثابت و غیر قابل تغییری ندانسته است. روش نویسندهی رساله و طرز برخورد او با هر داستان نسبت به عناصر برجسته و مهم داستان ها تغییر کرده و در هر فصل صورت دیگری به خود گرفته است. خواننده ی رساله اگر پیش از آن، داستان های مورد بحث را خوانده باشد، این روش متغیر را از طرف نگارنده خواهد پذیرفت.
چهار
_ از همه ی کسانی که پیش از انتخاب موضوع و پس از آن به هر وسیله: با طرح پرسشی کوتاه، نگاهی کنج کاو، احوال پرسی پرمعنا، حرف هایی صریح یا در پرده و … پیش تر و بیش تر از من نگران سر و سامان یافتن یا نیافتن این رساله بودند و کلاغ این قصه ی دور و دراز را تا رسیدن به لانه هم راهی کردند، سپاس گزارم.
از یکایک استادان گروه زبان و ادبیات فارسی در دنشکده ی ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، که در طول تحصیل هفت ساله ی خود ( کارشناسی و کارشناسی ارشد) خوشه ای از خرمن دانش ایشان چیده و شیرینی آن را چشیده ام، تشکر میکنم.
از سرکار خانم دکتر حمیرا زمردی ( راهنمای این رساله ) که به ویژه در زمان تصویب موضوع هم راهی خود را از من دریغ نداشته و شنوای حرف ها و پاسخ گوی پرسش هایم بودند، سپاس گزارم و نیز جناب آقای دکتر محمد رضا ترکی ( مشاور این رساله ) را به سبب فروتنی بزرگوارانه شان می ستایم.
در انتها پدر و مادر عزیزم را که همواره به من اجازه داده اند در فضایی آزاد تنفس کنم، بیندیشم، بخوانم و ببالم ، سپاس می گویم.
پنج
فهرست مطالب
عنوان
شماره ی صفحه
مقدمه...................................... 1
فصل اول: تمثیل............................. 4
1-تمثیل در حوزه ی بلاغت..................... 4
2- روایت های تمثیلی........................ 8
2-1- تمثیل از دیدگاه نقد ادبی معاصر.... 8
2-2- ساختار روایی تمثیل................ 10
2-3- انواع روایت های تمثیلی............ 11
2-3-1- افسانهی تمثیلی.............. 11
2-3-2- حکایت اخلاقی................. 12
2-3-3- تمثیل رمزی.................. 13
2-4- تقسیم بندی دیگر................... 14
2-5- انواع تمثیل از نظر موضوع.......... 15
3- ضرورت بیان تمثیلی....................... 16
شش
3-1- ترس و احتیاط...................... 16
عنوان
شماره ی صفحه
3-2- حفظ راز از نااهل.................. 17
3-3- مصلحت............................. 17
3-4- تأثیرگذاری بیشتر، جلب توجه و برانگیختن دقت 18
3-5- تعلیم و عینی کردن مفهوم ذهنی...... 18
4- ضرورت تمثیل گرایی در کتب آسمانی......... 18
5- داستان تمثیلی ، داستان رمزی و بهره گیری از نماد 21
5-1- نگاهی دیگر به داستان تمثیلی....... 21
5-2- داستان رمزی....................... 23
5-3- مقایسهی بیان رمزی و بیان تمثیلی... 25
5-4- جایگاه نماد در روایات تمثیلی و رمزی 28
6- تمثیل و عدم واقعیت...................... 32
7- تمثیل در ادبیات داستانی معاصر........... 33
فصل دوم :بررسی داستانهای «آب زندگی » ، «سرگذشت کندوها» و «نون والقلم» بر بنیاد عمده ترین ویژگی های قصه ها 36
هفت
1- خرق عادت................................ 37
عنوان
شماره ی صفحه
2- پیرنگ ضعیف.............................. 38
3- شخصیت ها و شیوهی شخصیت پردازی........... 39
فصل سوم : تفسیر تمثیلی داستان «آب زندگی » . 44
1- شرایط سیاسی و اجتماعی در زمان نگارش داستان 44
2- تفسیر داستان............................ 45
فصل چهارم: تفسیر تمثیلی داستان «سرگذشت کندوها» 55
1- سرگذشت نفت.............................. 56
2- تفسیر داستان............................ 58
2-1- سرگذشت کندوها (نظری برداستان)..... 58
2-2- تفسیر داستان با تفکیک عناصر و اجرای اصلی 59
2-2-1- ولایت زنبورها................ 61
2-2-2- عسل.......................... 61
2-2-3- بلا........................... 62
2-2-4- خواب زمستانی................. 63
هشت
2-2-5- تصمیم کمندعلی بک............. 63
عنوان
شماره ی صفحه
2-2-6- مورچه های قرمز............... 64
2-2-7- جلسهی گیس سفیدها............. 64
2-2-8- پرواز زنبورها................ 66
2-3- نقد و نظر......................... 66
فصل پنجم : تفسیر تمثیلی «نون و القلم»...... 69
1- مهمترین جنبش چپ گرای معاصر.............. 70
2- ماجرای یک شکست (نظری بر داستان)......... 72
3- تفسیر داستان............................ 73
3-1- حکومت قلندرانه.................... 74
3-2- هونگ های برنجی.................... 77
3-3- دو میرزا بنویس.................... 79
3-4- فرجام کار......................... 82
3-5- از دم در مسجد جامع تا ارگ حکومتی.. 83
4- نقد ونظر................................ 84
پا نوشت.................................... 86
نه
فهرست منابع و مآخذ......................... 95
در آغاز کلمه نبود. انسان بود و اشیای پیرامونش. و انسان خواست که بشناسد. و برای شناختن نیاز به کلمه داشت؛ به اسم. تا پیش از شناختن اشیا، پیش از ترسیم صور اشیا در ذهن اسم اشیا را بداند. و انسان اسم گذاشت بر اشیا.(1)
اسامی آن چه پیرامون انسان است – و البته آن چه در ذهن و فکر و روح اوست-، کوشش اوست برای شناختن. این اسمها و کلمات، علامات و نشانههایی هستند که به معانی معینی دلالت میکنند و واضع آنها انسان است. انسان بر حسب قرارداد و به دل خواه خود، در ابتدا بر اشیای پیرامونش اسم گذاشت و این نشانههای وضعی/ قراردادی شدند نامهای واقعی اشیا. «نشانهها وسایلی مقتصدانه هستند برای بیان معنایی که یا حاضر است و یا قابل وارسی.»(2) انسان وقتی شیئی را دید، تعریفی از آن شیء بر حسب صورت ظاهر، هویت و کارکرد آن – و اگر آن شیء مفهومی ذهنی یا عقلی بود، تعریفی حاصل از ادراک آن – در ذهنش نقش بست و به منظور آن که از آن پس برای نامیدن آن شیء همهی معنایی را که در ذهنش دارد، با تمام حدود و ثغور آن به زبان نیاورد، به نامگذاری آن پرداخت. و از این رو است که نشانهها «همه وسایلی مقتصدانه» هستند «برای بیان تعریفی طولانی» و «موجب صرفهجویی در اعمال ذهنی».(3)
نام اشیا را –از آن رو که به معنایی دلالت میکنند – دال، و معنای نهفته در آن را – که همان صورت ظاهر اشیا و مجموعهی ویژگیهای آنهاست- مدلول میخوانیم. بنا بر تعریفی که از نامها و نشانهها ذکر شد، دلالت این نشانهها بر معنا دلالتی وضعی و قراردادی است؛ نه مبتنی بر شباهت واقعی میان دال و مدلول. هم چنیناند علامتهای اختصاری یا نشانههایی نظیر علامات راهنمایی و رانندگی.
مقدمه1
فصل اول: تمثیل4
1-تمثیل در حوزه ی بلاغت4
2- روایت های تمثیلی8
2-1- تمثیل از دیدگاه نقد ادبی معاصر8
2-2- ساختار روایی تمثیل10
2-3- انواع روایت های تمثیلی11
2-3-1- افسانهی تمثیلی11
2-3-2- حکایت اخلاقی12
2-3-3- تمثیل رمزی13
2-4- تقسیم بندی دیگر14
2-5- انواع تمثیل از نظر موضوع15
3- ضرورت بیان تمثیلی16
3-1- ترس و احتیاط16
عنوانشماره ی صفحه
3-2- حفظ راز از نااهل17
3-3- مصلحت17
3-4- تأثیرگذاری بیشتر، جلب توجه و برانگیختن دقت18
3-5- تعلیم و عینی کردن مفهوم ذهنی18
4- ضرورت تمثیل گرایی در کتب آسمانی18
5- داستان تمثیلی ، داستان رمزی و بهره گیری از نماد21
5-1- نگاهی دیگر به داستان تمثیلی21
5-2- داستان رمزی23
5-3- مقایسهی بیان رمزی و بیان تمثیلی25
5-4- جایگاه نماد در روایات تمثیلی و رمزی28
6- تمثیل و عدم واقعیت32
7- تمثیل در ادبیات داستانی معاصر33
فصل دوم :بررسی داستانهای «آب زندگی » ، «سرگذشت کندوها» و «نون والقلم» بر بنیاد عمده ترین ویژگی های قصه ها36
1- خرق عادت37
عنوانشماره ی صفحه
2- پیرنگ ضعیف38
3- شخصیت ها و شیوهی شخصیت پردازی39
فصل سوم : تفسیر تمثیلی داستان «آب زندگی » 44
1- شرایط سیاسی و اجتماعی در زمان نگارش داستان44
2- تفسیر داستان45
فصل چهارم: تفسیر تمثیلی داستان «سرگذشت کندوها»55
1- سرگذشت نفت56
2- تفسیر داستان58
2-1- سرگذشت کندوها (نظری برداستان)58
2-2- تفسیر داستان با تفکیک عناصر و اجرای اصلی 59
2-2-1- ولایت زنبورها61
2-2-2- عسل61
2-2-3- بلا62
2-2-4- خواب زمستانی63
2-2-5- تصمیم کمندعلی بک63
عنوانشماره ی صفحه
2-2-6- مورچه های قرمز64
2-2-7- جلسهی گیس سفیدها64
2-2-8- پرواز زنبورها66
2-3- نقد و نظر66
فصل پنجم : تفسیر تمثیلی «نون و القلم»69
1- مهمترین جنبش چپ گرای معاصر70
2- ماجرای یک شکست (نظری بر داستان)72
3- تفسیر داستان73
3-1- حکومت قلندرانه74
3-2- هونگ های برنجی77
3-3- دو میرزا بنویس79
3-4- فرجام کار82
3-5- از دم در مسجد جامع تا ارگ حکومتی83
4- نقد ونظر84
پا نوشت86
فهرست منابع و مآخذ95
شامل 110 صفحه فایل word
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات:45
موضوع:
فرایند و عملکرد سیستم ERP ایده آل
فرمت فایل: word (قابل ویرایش)
فهرست مطالب
تولید
امور مالی
منابع انسانی
کنترل زنجیره عرضه کالا
پروژه ها
انبار اطلاعات
ERP روند تولید را بهبود می بخشد
اجرای یک سیستم ERP
فواید سیستم های ERP
مضرات سیستم های ERP
مرور و بازنگری
اجزای سازنده
سرویس های خدماتی
خدمات ERP
عوامل متمایز کننده
موفقیت حاصل شده در هر مرحله
موارد حمایت کننده BSCALERERM
منابع
کلمات کلیدی
سازمانهای مجازی
چکیده
مقدمه
مفهوم سازمان مجازی
ویژگی های سازمان مجازی
فناوری ارتباطات
دفترهای کنترل از راه دور
الگوهای گوناگون شکل گیری سازمان مجازی
شبکه
عملیات مجازی
ارزش
مجازی شدن تدریجی
اولین سازمان مجازی ایران
نتیجه گیری
لزوم مدیریت امنیت اطلاعات
چکیده
اهمیت رعایت امنیت اطلاعات
سیاست های امنیتی