دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 5 صفحه
قسمتی از متن .doc :
آینده زمین و انسان
نویسنده: فریتز ورهلز
مشکلات موجود در زمینه محیط زیست جهانى از سه عامل عمده ناشى مىشود: رشد جمعیت، میزان مصرف و فناوریهاى نوین موجود. اگر چه در سالهاى اخیر کنفرانسهاى منطقهاى و جهانى فراوانى براى حل بحران محیط زیست، برگزار شده و مىشود، اما نتایج عملى بسیار ناچیزى دارند. در هر حال، اگر اقدامى عاجل، مؤثر و فراگیر صورت نگیرد باید منتظر نتایج وخیمترى براى زمین و جوامع انسانى بود.
مقاله حاضر به بررسى ابعاد مختلف این بحران جهانى مىپردازد.
هفت مرد قدرتمند دنیا پول زیادى در اختیار دارند، با این حال آنها مجموعاً تنها 350 میلیون دلار براى حل یک مشکل بزرگ گرد هم آوردند. آنان همگى نگران جنگلهاى استوایى برزیل بودند و براى نجات جنگلهاى مذکور برنامهاى جدید و نوآورانه را ابداع نمودند. این طرح که PPG7 نام دارد، توسط سران کشورهاى صنعتى جهان ارایه شده است. هماکنون این احتمال وجود دارد که جنگلهاى عظیم آمازون براى همیشه نابود و محو شوند. از یک سو، کارخانههاى تولید چوب با سودجویى هر چه تمامتر درختان را قطع مىکنند، از سوى دیگر کشاورزان بىزمین در جنگ براى ادامه بقا ناچار به سوزاندن جنگل هستند و از سویى دیگر مالکان بزرگ و صاحبان گلههاى گوسفند به صورتى بىرویه ذخایر آمازون را از میان مىبرند. چنین وضعیتى در سال 1992م. موجب شد تا مردان قدرتمند جهان به فکر چاره بیفتند. سرنوشت جنگلهاى استوایى در آن زمان موضوعى بود که توجه زیادى را به خود برمىانگیخت.
امروز یعنى با گذشت نه سال از آن زمان، هنوز هم اوضاع در جنگلهاى استوایى برزیل بهبود نیافته است. اگر چه هر روز خبرهایى از موفقیتهاى به دست آمده در راه جلوگیرى از نابودى این جنگلها در رسانهها منتشر مىشود و مجلاتى مانند »اکونومیست« راهحلهایى ارایه مىدهند، اما در عمل تا کنون چندان پیشرفتى به چشم نمىخورد. اخیراً دولت برزیل طرحى را تحت عنوان »برزیل به جلو« ارایه داده که در قالب آن، در رشتههاى زیر بنایى سرمایهگذاریهاى کلانى صورت خواهد گرفت. این طرح اگر چه نام پر زرق و برق و جذابى دارد، اما با اجراى آن آسیب بزرگى به جنگلهاى آمازون وارد خواهد شد. شروع طرح مذکور به نابودى جنگلهاى مذکور شتاب بیشترى مىبخشد. دولت برزیل قصد دارد با اجراى طرح »برزیل به جلو« تا سال 2007 حدود 40 میلیارد دلار صرف ساخت جادههاى جدید، خطوط راهآهن، سد و کانالهاى آب بنماید. عدهاى از دانشمندان به سرپرستى ویلیام اف. لورنس از مؤسسه تحقیقات استوایى اسمیت سونیان، نتایج احتمالى حاصل از اجراى طرح یاد شده را محاسبه نمودهاند. به گفته آنها در خوش بینانهترین حالت، ظرف بیست سال آینده بیش از یک چهارم جنگلهاى آمازون از میان رفته و یا شدیداً آسیب مىبینند؛ در بدترین حالت نیز حدود نیمى از این گنجینه از میان مىرود؛ گنجینهاى که مجموعه منحصر به فردى از ذخایر گیاهى و جانورى را در درون خود دارد.
به زودى کارشناسان آب و هوا و مسئولان این امر از بیش از 180 کشور جهان در بن گردهم مىآیند تا آن بخشهایى از پروتکل کیوتو را که قابل نجات دادن و حفظ شدن است، نجات دهند. البته آنها تنها به یکى از دهها مشکل موجود در اکولوژى جهان رسیدگى مىکنند و بقیه معضلهاى موجود، همچنان در انتظار رسیدگى بشر در آینده باقى خواهند ماند. هیچگاه اصول زندگى بشر به اندازهاى که اکنون و در آغاز هزاره سوم شاهد آن هستیم، مخرب و تهدید کننده زندگى وى نبودهاند. از سیدنى تا نیویورک که به صورتى پى در پى شاهد برگزارى گردهماییهاى متفاوتى در این زمینه هستیم، اما باید گفت که شرکت در این گردهماییها و جلسات، دیگر حالت مسافرت و مهمانى رفتن را پیدا کردهاند و کمتر شاهد نتیجهاى عملى از آنها هستیم. صحراها گسترش مىیابند؛ آب آشامیدنى کمتر مىشود و بشر با استفاده بیش از حد از انرژى و تولید گازهاى گلخانهاى، دماى کره زمین را بالا مىبرد.
آقاى ویل استفان، مدیر برنامه بینالمللى ژنو سفر - بیوسفر و یکى از برگزار کنندگان کنفرانس علمى ماموتها در آمستردام، مىگوید: »معلوم نیست سیاره ما با مجموعهاى جدید از آسیبهاى وارده به آن چه خواهد کرد. آیا تاب تحمل در مقابل آنها را خواهد داشت؟« البته »جامعه علمى«، به پدیده کنونى، برچسب بىخطر »تحول جهانى« مىزند و بدین ترتیب آن را بىضرر به نظر مىنمایاند، اما این وضعیت به عقیده بسیارى از کارشناسان، پیامدهاى سنگینى را براى جامعه بشرى بر جاى خواهد گذاشت.
نابودى محیط زیست ما تدریجى است. درست همانطور که پوست تخم یک پرنده به تدریج نازکتر و نازکتر مىشود و بالاخره جوجه از آن سر بیرون مىآورد، محیط زیست ما هم تدریجاً در حال کم رنگتر شدن است. ابتدا »د.د.ت« در مواد غذایى پیدا شد، سپس نسل بسیارى از پرندگان و ماهیها از میان رفت. بر اثر نابودى ماهیها حدود 30 هزار ماهیگیر کانادایى بیکار شدند. یکى از علل نابودى گونههایى از پرندگان، خوردن گرد د.د.ت توسط آنها بوده است. د.د.ت که به عنوان سم در مزارع استفاده مىگردد، پس از نشستن بر روى دانههاى گیاهان و خوردن این دانهها توسط پرندگان، وارد بدن آنان مىگردد. ورود د.د.ت به بدن پرندگان موجب مىشود تا تخمهاى پرندگان پوستهاى نازک بیابند و مقاومت آنها در مقابل شکسته شدن کمتر گردد؛ لذا تعداد جوجهها کاهش مىیابد و بدین ترتیب کمکم نسل این جانوران از میان مىرود. استفاده بیش از حد از جنگلهاى چین موجب شده تا ظرف سه سال گذشته طغیانهاى معمولى آب در رودخانه یانگ تسه کیانگ چنان مخرب گردند که 3600 نفر بر اثر آنها کشته شده و 14 میلیون نفر بىخانمان گردند. حدود 30 هزار نفر هم بر اثر سیلاب در آمریکاى جنوبى جانشان به خطر افتاده؛ علت بروز این سیلابها نابودى بىرویه جنگل است.
حتى با آن که به قول مجله تایم اکنون »درد زمین به درد بشریت« تبدیل شده، باز هم اوضاع نسبت به سابق تغییرى نکرده و بىتوجهى نسبت به محیط زیست ادامه دارد. البته هشدارهاى دستاندرکاران مربوطه همچنان ادامه مىیابد. امروز شاهد روز جهانى محیط زیست، تشکیل احزاب سبز، قوانین حفظ محیط زیست و اجلاسهایى نظیر اجلاس سران جهان - که در سال 1992 در ریودو ژانیرو برگزار شد - هستیم، اما چنین سیاستهاى سمبلیکى هرگز مانع از تداوم نابودى اکوسیستم نگردیده است.
طبیعت کره زمین مىتواند بیش از 6 میلیارد انسان را از لحاظ مواد غذایى و امکانات مورد نیاز، آنگونه که باید و شاید، تأمین نماید و در عین حال رشد مداوم اقتصادى را تضمین کند. البته در این میان بانک جهانى و برنامه توسعه سازمان ملل متحد - دو نهاد اقتصادى بزرگ جهان - بىکار ننشستهاند. آنان از جمله ارگانهایى هستند که در بزرگترین تحقیق صورت گرفته تا کنون درباره اکوسیستمها حضور دارند. قرار است ظرف چهار سال تحقیق، پیشبینى دقیقى راجع به وضعیت آینده زمین صورت گیرد. در این تحقیق که حدود 50 میلیون مارک هزینه خواهد داشت، 1500 دانشمند از سراسر دنیا شرکت دارند.
امروز با دخالت بشر در اکوسیستمها چرخه آب، کربن و مواد غذایى تغییر کرده است. در نتیجه این امر، اکوسیستمها به تدریج فرسوده شده و کارایى کمترى پیدا مىکنند. به عنوان مثال، هماکنون یک قطره باران که از مناطق نزدیک به سر چشمه رودها راهى دریا مىگردد، سه برابر بیش از گذشته زمان نیاز دارد تا به دریا برسد. علت نیز وجود سدها و انواع و اقسام بهرهبرداریهاى جدید از آب رودخانههاست. با ورود آب رودخانهها به دریاها و اقیانوسها مواد غذایى زیادى به همراه آنان وارد حوزههاى دریایى مىگردد. این مواد غذایى توسط کشاورزان براى بالا بردن محصول در مزارع پخش مىشوند و به همراه آب وارد دریا مىگردند. وضعیت یاد شده موجب مىشود تا تعداد جلبکها افزایش یافته و به محیط زیست آسیب برسد. استفاده فزاینده از سوختهاى فسیلى، همچنان میزان دىاکسید کربن را در جو افزایش داده که این مقدار ظرف 420 هزار سال گذشته بىسابقه است.
پیامدهاى ناخوشایند گرم شدن کره زمین از هماکنون آشکار شدهاند: بارانهاى شدید و پىدرپى، افزایش طوفانها، سیلابها و قحطیها و گسترش بیابانها. البته هنوز مشخص نیست که در نهایت این روند چه نتیجه قطعىاى خواهد داشت. طى دهه هفتاد بیشترین نگرانیها به پایان یافتن ذخایر مواد خام معدنى مربوط مىشد و گمان مىرفت که اصلىترین مانع رشد اقتصادى در آینده، اتمام منابع معدنى خواهد بود، اما امروز مهمترین دغدغه اقتصاد در ارتباط با اکوسیستم، منابعى هستند که اگر درست از آنها استفاده مىشد، همیشه پابرجا بودند؛ منابعى مانند آب، زمین قابل کشت، جنگلها و ماهیها. هماکنون حدود 70 درصد ذخایر ماهى در دریاهاى جهان مورد استفاده بیش از حد قرار گرفتهاند. 16 درصد زمینهاى کشاورزى جهان هم چنان مورد بهرهبردارى بىرویه قرار دارند که قدرت بارورى خود را عملاً از دست دادهاند و استفاده چندانى نمىتوان از آنها کرد. حدود 40 درصد از مردم کره زمین هم از کمبود شدید آب رنج مىبرند.
در حالى که تحقیقات ژنتیکى، رؤیاى مدیران صنعتى را برآورده مىکنند، به گفته برخى از کارشناسان، انسان به واسطه تغییراتى که در محیط مىدهد، مقدمات تغییر خود را نیز فراهم مىنماید؛ تغییراتى که از عصر هوموساپینها، ششمین مرحله تغییر تاکنون محسوب مىشوند. البته این تحولات صرفاً محدود به کاهش گونههاى جانورى و گیاهى نمىشود. کاهش نوع گونههاى حیات، آسیبهاى وارده به اکوسیستم را نیز افزایش مىدهد و بازده آن پایین مىآید.
این نکته نیاز به توضیح ندارد که اقتصاد در کل 193 کشور کره زمین بر مبناى صادرات کالا و خدمات با استفاده از اکوسیستم استوار است و لذا حیات انسانها و اقتصاد متکى به کارآیى اکو سیستمها بوده و با آنها ارتباط مستقیم دارد. بشر بدون توجه به این موضوع، همواره کوشیده است تا بالاترین سودجویى ممکن را در ارتباط با طبیعت داشته باشد. طبیعت، به خصوص در کشورهاى صنعتى، بیش از حد مورد استفاده قرار گرفته و ذخایر آن در حال نابودى است. شهرسازى در آمریکاى شمالى بخش اعظم طبیعت بکر این ناحیه را دچار آسیب نموده است. البته یک نکته نیز گفتنى است و آن این که با و جود تمامى این آسیبها، ایالات متحده آمریکا، قدرت شماره یک کشاورزى در جهان است. در آمریکاى شمالى یعنى محدوده کشورهاى کانادا و ایالات متحده آمریکا، به ازاى هر یک نفر جمعیت، نسبت به سایر جاها دو برابر زمین کشاورزى وجود دارد. کشورها چه کشاورزى پیشرفتهاى داشته باشند و چه نسبتاً عقبمانده باشند، یک نکته در مورد آنها صادق است و آن این که حیات آنها وابسته به روابط اکولوژیکى در نواحى آنان مىباشد. در این میان در حالى که ما براى هر کدام از ساکنان کره زمین، نیازمند 2/85 هکتار زمین قابل بارورى هستیم، این رقم در حال حاضر به ازاى هر نفر حدود 2/2 هکتار است. اکنون مىتوان گفت که انسانها به یک سیاره دیگر غیر از زمین هم نیاز دارند، اما از آنجایى که ما یک کره قابل زیست بیشتر نداریم، طبیعت بیش از ظرفیتش مورد بهرهبردارى قرار مىگیرد.
البته هنوز مشکل خیلى جدى نشده است. شش میلیارد نفر هنوز هم رقمى نیست که کره زمین در تأمین غلات، ماهى و سبزیجات براى آن دچار مشکل مهمى گردد. اگر چه در حال حاضر گرسنگان زیادى در سطح جهان وجود دارند، اما گره موجود در میزان مواد غذایى نیست، بلکه در نحوه تقسیم آنهاست. تقسیم ناعادلانه مواد غذایى موجب شده تا گروهى بیش از حد بخورند و گروهى هم از گرسنگى رنج ببرند. با عادلانه نمودن سیستم تقسیم، مشکل قابل حل شدن است، اما در آینده اینگونه نخواهد بود. بعدها مشکل ما میزان مواد غذایى هم خواهد گردید. از یک سو جمعیت کره زمین رو به افزایش است و از سوى دیگر استفاده بیش از حد منابع طبیعى در آینده بازده اکولوژى را پایین آورده و در دراز مدت، میزان محصول را کاهش مىدهد. به عنوان مثال در حال حاضر در مقایسه با توان تولید ماهى در دریاهاى جهان، ظرفیت ناوگانهاى ماهیگیرى در سطح جهان 40 درصد بیش از مقدار صحیح آن است، لذا از یک سو قدرت اکوسیستمها تحلیل مىرود و از سوى دیگر تقاضا افزایش مىیابد. براساس تحقیقى که اوایل دهه هفتاد توسط یک زوج زیستشناس، به نامهاى آنه و پاول اهرلیش، صورت گرفت، مشخص شد که مشکلات موجود در زمینه محیط زیست جهانى از سه عامل ناشى مىشود: رشد جمعیت، میزان مصرف و فناوریهاى موجود. اما این که براى کاهش این مشکلات به کدام یک از این عوامل مىتوان توسل جست، سؤالى است که باید بدان پاسخ مناسبى داده شود.
سال گذشته، هنگامى که رود لابرز - مدیر سابق بنیاد جهانى طبیعت و نخستوزیر پیشین هلند که هماکنون کمیسر سازمان ملل در امور آوارگان است - گزارشى را تحت عنوان »گزارش سیاره زنده« ارایه داد، نوعى تابو را در هم شکست. او در گزارش خود تصریح کرد که جمعیت نامناسب کره زمین خود به تنهایى خطرى بزرگ براى کره زمین محسوب مىشود. اگر چه به یمن رشد رفاه و سیاستمداران هوشمند در برخى کشورها، افزایش جمعیت به سرعت ده سال پیش صورت نمىگیرد، اما جمعیت کره زمین همچنان بیشتر مىشود. بنابر برآورد سازمان ملل تا سال 2020 میلادى جمعیت کره زمین 1/5 میلیارد نفر افزایش خواهد یافت. اگر هر کدام از این سکنه جدید زمین، سالانه تنها نیم تن دىاکسید کربن - یعنى حتى کمتر از مقدار شاخص آن در هلند - تولید کنند، در بهترین حالت هم، آنچه که در پروتکل کیوتو در مورد کاهش گاز دىاکسید کربن در نظر گرفته شده، محقق نخواهد شد.
در مورد میزان مصرف انسانها هم امیدوارى چندانى وجود ندارد. برعکس هنوز حدود یک پنجم مردم جهان در فقر به سر مىبرند و در انتظار خانه و غذاى مداوم و مناسب هستند. هر کس که استطاعت مالى مىیابد، یک ماشین قوىتر و یک ساختمان بزرگتر مىخرد و بیشتر به مسافرت مىرود و در انتها هم زباله بیشترى را از خود به جاى مىگذارد. لذا کارشناسان سازمان توسعه و همکاریهاى اقتصادى در گزارشى که اخیراً منتشر شده، رشد مصرف را در آینده موجب افزایش آسیبهاى وارده به محیط زیست دانستهاند و بسیار بعید مىدانند که بهبودى در زمینه مصرف در جهان حاصل شود.