مسمومیت با الکل و روابط آن با ارتکاب جرائم
نوشته دکتر سعید حکمت
استاد دانشگاه و عضو هیئت رئیسه سازمان بین المللی جرم شناسی
کلیات درباره مسمومیت ها
بعقیده پرفسور تار دیو استعمال سموم عملی است فیر طبیعی و اگر جانیان احمقان و بی مبالاتان وجود نداشتند اطلاع بر مسمومیت و علائم آن در علم طب وجود خارجی نداشت ولی بعقیده پرفسور بالتازا همانطور که ضرب و جرح ضایعاتی تولید می کند که بدن باید در مقابل آنها دفاع و ضایعه را مرمت نماید در مسمومیت نیز همین امر وجود دارد. بخصوص که میکروبها هم در بدن سمومی ترشح می کنند و در مقابل هر یک بنحوی خاص دفاع مینمایند پس وقوف بر مسمومیتها چه از نقطه طب عمومی چه از نظر پزشکی قانونی لازم و دارای اهمیت است .
قانون مجازات عمومی ایران ماده 170 میگوید: مجازات مرتکب قتل عمدی اعدام است و ماده 176 چنین می گوید: هر کس عمدا بدیگری داروی سمی یا مشروباتی بدهد که موجب قتل یا مرض یا عجزاواز کار گردد مثل آن است که بواسطه جرح یا ضرب موجب آن شده ابشد و همان مجازات را خواهد داشت .
مواد فوق در واقع مانند واد 30 و 317 قانون مجازات فرانسه است که ضمنا تعریف مسمومیت را هم نموده است بهر حال ماده 170 قانون مجازات قتل عمد را اعدام می داند و بدون ذکر علت قتل .
بنابراین مسموست عمدی را نیز شامل است و ماده 176 دادن داروها و مشروبات را مانند ضرب و جرح دانسته یعنی در صورتیکه دارو و مشروبات کشند باشند و قصد کشتن نداشته باشند ولی منتهی بقتل شده باشند مرتکب از سه تا ده سال محکوم به حبس با اعمال شاقه خواهد شد و اگر دارو کشنده باشد یاقصد قتل داشته باشد مرتکب در حکم قاتل عمدی و مجازات آن اعدام است و اگر دادن داروها و مشروبات منتهای بقطع یا نقصان یا شکستن یا از کار افتادن عضوی از اعضا یا منتهای به بیماری دائمی یا فقدان یکی از حواس گردد مرتکب به دو تا ده سال حبس مجرد محکوم خواهد شد و اگر دادن داروها و مشروبات موجب مرض یا سلب قدرت کار کردن در مدتی زائد بر 20 روز گردد مرتکب به 6 ماه تا یک سال حبس تادیبی محکوم خواهد شد و اگر موجب مرض یا سلب قدرت کار کردن در مدتی کمتر از 20 روز گردد مرتکب به 11 روز تا ده ماه حبس تادیبی محکوم خواهد گردید .
از نقطه نظر پزشکی قانونی در مسمومیتها سه مطلب مورد توجه است:
1-تعیین وجود سم در بدن شخص مظنون به مسمومیت
2-تعیین ضایعاتی که سم مذکور در اعضا و نسوج مختلفه بدن تولید می کند .
3-تعیین اینکه عوارض حاصله مربوط بسم مذکوره بوده یا نه .
در قسمت اول کار مهم مربوط بشیمی و آزمایشههای مخصوص می باشد که در بعضی موارد نسبتا آسان است مثلا وجود سمی بخوبی بواسطه فعل و انفعالات شیمیائی ثابت می گردد و در بعضی موارد بسیار مشکل است. مخصوصا اگر کالبد شکافی و آزمایشهای شیمیائی مدتی پس از مرگ انجام گرفته و عفونت و پوسیدگی شروع شده باشد .
در قسمت دوم اطلاعات حاصله نتیجه تجربیاتی است که با سموم در یدن حیوانات شده با تشریحی که از سموم بعمل آمده که قصد خودکشی داشته و سم استعمال شده معلوم نبوده است .
در قسمت سوم پزشکی قانونی از نتایج حاصله از آزمایشهای شیمیائی و امتحانات نسجی و ضایعات تشریحی و علائم مرگ و آنچه که عملا و علما بر او ثابت می شود باید در گزارش خود بطور قطع و یقین ذکر کند و درباره آنچه که با وجود آزمایشات دقیق مشکوک باقی می ماند حق ندارد بطور قطع و یقین اظهار نظر نماید.
نوشابه های الکلی
اگر در بحث مسمومیت سخن از نوشابه های الکلی به میان می آوریم از آنجهت است که این سهم مهلک موجب بروز بسیاری از حوادث ناگوار و جنایات هولناک می شود .
و اگر آنرا در فصل پزشکی قانونی جا داده اند از آن نظر است که نوشابه های الکلی پس از استعمال سریعا جذب خون می شوند و خون در مسیر خود مغز و مغز حرام را نیز بی نصیب نمیگذارد و در نتیجه عمل سلسله اعصاب رو به ضعف میرود و کف نفس که ارادی بوده و منشا شرم و حیا در انسانی است و مانه از بروز اعمال وقیحانه است از کف بدر می رود بعبارت دیگر الکل عالیترین اعمال مغزی یعنی اعمال توقفی را فلج مینماید. و انسان را بهمان سیرت و منش اولیه خالی از ملکات و فضائل اکتسابی و بری از دانش و بینش که سالیان دراز در راه کسب آن مرارتها کشیده نمودار می سازد .
شخصیت حقیقی انسان که بوسیله شرم و حیا بر روی آن سرپوشی بوده و خویشتن داری افسار و مهار آنرا بدست دستگاه مرکزی اعصاب سپرده بود با ضعیف شدن این فرمانده لجام گسیخته خود را همچنانکه هست نشان می دهد .
بعضی ها بسیار خوشحال و شاداب شده و رفتار دوستانه خواهند داشت . برخی تندخو و ستیزه جو می گردند و بعضی دیگر ممکنست بشدت افسرده شده چون ماتمزدگان در غم موهوم سوگواری نمایند و زار زار بگریند .
نظر باینکه عمل قوه عاقله موقتا تعطیل میس شود شخص مست با گذشته خود فاصله می گیرد . نگرانیها و آلام روحی و دغدغه خاطر خویش را فراموش می کند . بعبارت دیگر چون قدرت فکر کردن از او سلب می شود دیگر دچار کابوس افکار نیست باصطلاح از چاله درآمده بچاه افتاده و از مار بعقرب پناه برده است . چون شرم و حیا از بین رفت بالمال ارتکاب شنیع و قبیح و ارتکاب جرایم برای اشخاص مست بعلت ضایع شدن قوه درک قباحت تسهیل می شود .
جنایات جنسی آدم کشی ضرب و جرح دزدی و ولگردی در بسیاری از موارد متعاقب استعمال نوشابه های الکلی رخ می دهد در شهرهائیکه نظم و ترتیبی در امور رانندگی وجود دارد چنانچه بی نظمی و حادثه ای در امر عبور و مرور روی دهد منشا آنرا باید در استعمال نوشابه های الکلی بوسیله راننده مزاحم و مست جستجو کرد.
الکل و مسائل اجتماعی
در کشورهای آمریکا و اروپا تعداد جرائم مربوط به ضرب و جرح در روزهای شنبه و در اطراف شهر روزهای یکشنبه بیش از سایر روزهاست چون مرد در کافه های دهکده دور هم برای سرگرمی جمع می شوند و بر اثر افراط در استعمال نوشابه های الکلی محیط دوستانه آنان بتدریج بیک محیط آشفته و خصمانه تبدیل می گردد و چه بسا اتفاق می افتد که بین آنان زد و خوردی روی میدهد که منتهی بقتل می شود و گاهی اوقات با چوب دستی یا گرز و چماق خود بجان یکدیگر می افتند و برخی که برای احتیاط معمولا پنجه بکس با خود همراه دارند ضربات کشنده بیکدیگر وارد می کنند و بعضی آنان هم با پی (شاخ ) گاو و یک قطعه سرب حربه خطرناکی درست میکنند و یا بسک شکارچیان کوهستان آلپ چاقوی بزرگ شکاری با غلاف چرمی بکمر میبندند و پس از مستی به چاقو کشی می پردازند.
بطور کلی زندگی این قبیل شهرنشیانان بیشتر دستخوش مخاطرات ناشی از نوشابه های الکلی است
پروفسور پل پرن استاد دانشکده پزشکی نانت و دبیر کل گروه پزشکی مبارزه با الکل در اثر جامعی که لنام الکلیسم و مسائل پزشکی و اجتماعی و اقتصادی بسال 1950 منتشر ساخته چنین می نویسد.
طبق گزارشات رسمی وزارت دارائی فرانسه در آن کشور 455054 مشروب فروشی دائر بوده است یعنی برای هر 86 نفر (در این رقم نوزادان و شیر خواران و کوکان سالخورگان و زنان بحساب آمده است ) . یک مشروب فروشی دائر بوده است و بحسابی دیگر در برابر هر یک نانوائی ده مشروب فروشی وجود داشته .
در دهکده ای که بیش از پانصد سکنه نداشته چهارده مشروبفروشی دائر بوده در دهکده دیگر برای 1150 نفر سکنه 37 باب مشروبفروشی در فعالیت بوده است .
در ساخل رودلورا در شهر زیبای نانت در هر سه قدم بیک مشروب فروشی برخورد مینمائیم در مناطقی که بر اثر بمباران جنگی به تل خاکی تبدیل شده بود علی رغم تعالیم مذهبی نخست بترمیم و تجدید بنای کافه ها و میخانه ها پرداختند . در حالیکه برای تامین مسکن نگون بخان و ماتمزدگان که آشیانه آنان طعمه حریق و بمبارانهای هوائی شده و وسایل ترمیم ضروری وجود نداشته فورا وسایل کافی از شیشه های بزرگ و رنگ برای نقاشی و روبراه کردم مغازه های نوشابه فروشی کافه ها و میخانه های پرداخته اند .
تعلیم و تربیت و مبارزه با میگساری
فیلسوف یونانی راست گفته است که (خدائی تراز تربیت فنی نیست) زیرا در سایه تربیت صحیح می توان بمقام والائی (انسانیت) را یافت و از قید اسارت و جهل و بردگی آزاد گردید.
بیهوده نبود که دانتن (1794-1759) خطیب و بزرگمردعصر انقلاب فرانسه میگفت (بعد از زنان تعلیم و تربیت اولین مایحتاج ملت است) حیات اجتماع بدون تربیت صحیح میسر نخواهد بود . هیچ ترتیبی بهتر از تربیت دینی نمی تواند یک جامعه را از شر رذائل مصون دارد . نور ایمان اعتقاد حقیقی که بر پایه علمی استوار باشد و توجه بخدا می تواند ملتی را بره راست هدایت کند . ایمان واقعی داروی تمام دردهای اخلاقی است اگر می خواهید قومیرا از آفات ردائل بر کنار دارید ایمانرا در قلوب آنان استوار سازید. ایمان دل آدمیرا از نور امید روشن میسازد . رکن اساسی حیات امید است . بر مشکلات زندگی فقط در پرتو نور ایمان و هدایت عقل و اراده آهنین می توان فائق آمد .
هانری برگسن (1941-1859) فیلسوف فرانسوی می گفت (اصلاح بشر در بازگشت بسوی خداست) آنکه همیشه متوجه مبدا آفرینش است برای تحمل ناملایمات احتیاج بباده ناب ندارد و آنکه دائم سرخوش از نشاط ایمانست خویشتنرا نیازمند نشاط ساختگی و زودگذر شراب نخواهد دید و بنابراین موجی نیست که رخت به میخانه کشیده و خود را گرفتار زوال عقل سازد .
دیل کارنگی نویسنده معصر آمریکایی می گوید (هزاران نفر از اشخاصیکه بعذاب روحی گرفتارند و در تیمارستانها داد و فریاد می کشند چنانچه بعوض یکه و تنها رفتن بجنگ زندگی دست استمداد بسوی قدرت مبدا دراز کرده بودند و متحملا نجات مییافتند )
از تاثیر تداوی روحی نباید غافل ماند . هر کجا که قلبی تیره و روحی افسرده را بخواهند درمان کنند یکی از موثرترین داروها توسل بمبدا آفرینش است . در معتادان بالکل یا مبتلایای بالکسیم نیز تاثیرات تعلیمات اخلاقی و عقاید مذهبی غیر قابل تردید می باشد تا چراغ ایمانرا در دل مردم برافروزد زیرا ایمان موثرترین حربه در مبارزه با کلیه مفاسد اجتماعی و اخلاقی است ملتیکه واقعا مومن و یکتاپرست باشد اصولا نیاز بشراب نخواهد داشت چه رسد به آنکه بالکیسم دچار شود و ناگزیر بمبارزه با آن گردد.
اسلام برای پاره کردن زنجیر اوهام و خرافات و بیدادگری و جهل و فقر قیام نمود . آزادی همراه با آسایش و توام با آ قائی آزادی ملازم با شجاعت و عفت و مناعت . آزادی همگام با سلامت و نشاط . آزادی یعنی ترک بندگی نسبت به تنهائی درونی شهوت و غضب و هوی هوس و نسبت به هر چه انسان را به تعظیم خود بدون استحقاق درآورد .
اسلام یکباره نوشابه های الکلی را تحریم کرد و بر آن قلم بطلان کشید زیرا آنرا منای با حکومت عقل و سلامت جسم و حریت تشخیص دارد. نوشیدن الکل از آننظر با آزادی مغایرت دارد که شخص مست یکجا تسلیم و برده نفس اماره می شود . اگر قرآن این بحر بی کران و منبع فیاض ابدی هیچ چیز جز آیات اجتناب از خمر در خود نمی داشت برای نگارنده قبول اعجاز آن کافی بود.
اسلام بشر را بجوانمردی و آزاد منشی و برابری و برادری و تعاون و پرستش خدای یگانه جهان احترام بمقررات و قوانین انسانیت دعوت و با هر چه که بر را کوچک و ذلیل و زبون نماید بمبارزه برخاست و یکی از هدفهای اصلی خود را مبارزه با خوی سبعیت و بهمیت که منشا آن نفس اماره است قرار دارد .
مسمومیت با الکل و روابط آن با ارتکاب جرائم
نوشته دکتر سعید حکمت
استاد دانشگاه و عضو هیئت رئیسه سازمان بین المللی جرم شناسی
کلیات درباره مسمومیت ها
بعقیده پرفسور تار دیو استعمال سموم عملی است فیر طبیعی و اگر جانیان احمقان و بی مبالاتان وجود نداشتند اطلاع بر مسمومیت و علائم آن در علم طب وجود خارجی نداشت ولی بعقیده پرفسور بالتازا همانطور که ضرب و جرح ضایعاتی تولید می کند که بدن باید در مقابل آنها دفاع و ضایعه را مرمت نماید در مسمومیت نیز همین امر وجود دارد. بخصوص که میکروبها هم در بدن سمومی ترشح می کنند و در مقابل هر یک بنحوی خاص دفاع مینمایند پس وقوف بر مسمومیتها چه از نقطه طب عمومی چه از نظر پزشکی قانونی لازم و دارای اهمیت است .
قانون مجازات عمومی ایران ماده 170 میگوید: مجازات مرتکب قتل عمدی اعدام است و ماده 176 چنین می گوید: هر کس عمدا بدیگری داروی سمی یا مشروباتی بدهد که موجب قتل یا مرض یا عجزاواز کار گردد مثل آن است که بواسطه جرح یا ضرب موجب آن شده ابشد و همان مجازات را خواهد داشت .
مواد فوق در واقع مانند واد 30 و 317 قانون مجازات فرانسه است که ضمنا تعریف مسمومیت را هم نموده است بهر حال ماده 170 قانون مجازات قتل عمد را اعدام می داند و بدون ذکر علت قتل .
بنابراین مسموست عمدی را نیز شامل است و ماده 176 دادن داروها و مشروبات را مانند ضرب و جرح دانسته یعنی در صورتیکه دارو و مشروبات کشند باشند و قصد کشتن نداشته باشند ولی منتهی بقتل شده باشند مرتکب از سه تا ده سال محکوم به حبس با اعمال شاقه خواهد شد و اگر دارو کشنده باشد یاقصد قتل داشته باشد مرتکب در حکم قاتل عمدی و مجازات آن اعدام است و اگر دادن داروها و مشروبات منتهای بقطع یا نقصان یا شکستن یا از کار افتادن عضوی از اعضا یا منتهای به بیماری دائمی یا فقدان یکی از حواس گردد مرتکب به دو تا ده سال حبس مجرد محکوم خواهد شد و اگر دادن داروها و مشروبات موجب مرض یا سلب قدرت کار کردن در مدتی زائد بر 20 روز گردد مرتکب به 6 ماه تا یک سال حبس تادیبی محکوم خواهد شد و اگر موجب مرض یا سلب قدرت کار کردن در مدتی کمتر از 20 روز گردد مرتکب به 11 روز تا ده ماه حبس تادیبی محکوم خواهد گردید .
از نقطه نظر پزشکی قانونی در مسمومیتها سه مطلب مورد توجه است:
1-تعیین وجود سم در بدن شخص مظنون به مسمومیت
2-تعیین ضایعاتی که سم مذکور در اعضا و نسوج مختلفه بدن تولید می کند .
3-تعیین اینکه عوارض حاصله مربوط بسم مذکوره بوده یا نه .
در قسمت اول کار مهم مربوط بشیمی و آزمایشههای مخصوص می باشد که در بعضی موارد نسبتا آسان است مثلا وجود سمی بخوبی بواسطه فعل و انفعالات شیمیائی ثابت می گردد و در بعضی موارد بسیار مشکل است. مخصوصا اگر کالبد شکافی و آزمایشهای شیمیائی مدتی پس از مرگ انجام گرفته و عفونت و پوسیدگی شروع شده باشد .
در قسمت دوم اطلاعات حاصله نتیجه تجربیاتی است که با سموم در یدن حیوانات شده با تشریحی که از سموم بعمل آمده که قصد خودکشی داشته و سم استعمال شده معلوم نبوده است .
در قسمت سوم پزشکی قانونی از نتایج حاصله از آزمایشهای شیمیائی و امتحانات نسجی و ضایعات تشریحی و علائم مرگ و آنچه که عملا و علما بر او ثابت می شود باید در گزارش خود بطور قطع و یقین ذکر کند و درباره آنچه که با وجود آزمایشات دقیق مشکوک باقی می ماند حق ندارد بطور قطع و یقین اظهار نظر نماید.
نوشابه های الکلی
اگر در بحث مسمومیت سخن از نوشابه های الکلی به میان می آوریم از آنجهت است که این سهم مهلک موجب بروز بسیاری از حوادث ناگوار و جنایات هولناک می شود .
و اگر آنرا در فصل پزشکی قانونی جا داده اند از آن نظر است که نوشابه های الکلی پس از استعمال سریعا جذب خون می شوند و خون در مسیر خود مغز و مغز حرام را نیز بی نصیب نمیگذارد و در نتیجه عمل سلسله اعصاب رو به ضعف میرود و کف نفس که ارادی بوده و منشا شرم و حیا در انسانی است و مانه از بروز اعمال وقیحانه است از کف بدر می رود بعبارت دیگر الکل عالیترین اعمال مغزی یعنی اعمال توقفی را فلج مینماید. و انسان را بهمان سیرت و منش اولیه خالی از ملکات و فضائل اکتسابی و بری از دانش و بینش که سالیان دراز در راه کسب آن مرارتها کشیده نمودار می سازد .
شخصیت حقیقی انسان که بوسیله شرم و حیا بر روی آن سرپوشی بوده و خویشتن داری افسار و مهار آنرا بدست دستگاه مرکزی اعصاب سپرده بود با ضعیف شدن این فرمانده لجام گسیخته خود را همچنانکه هست نشان می دهد .
بعضی ها بسیار خوشحال و شاداب شده و رفتار دوستانه خواهند داشت . برخی تندخو و ستیزه جو می گردند و بعضی دیگر ممکنست بشدت افسرده شده چون ماتمزدگان در غم موهوم سوگواری نمایند و زار زار بگریند .
نظر باینکه عمل قوه عاقله موقتا تعطیل میس شود شخص مست با گذشته خود فاصله می گیرد . نگرانیها و آلام روحی و دغدغه خاطر خویش را فراموش می کند . بعبارت دیگر چون قدرت فکر کردن از او سلب می شود دیگر دچار کابوس افکار نیست باصطلاح از چاله درآمده بچاه افتاده و از مار بعقرب پناه برده است . چون شرم و حیا از بین رفت بالمال ارتکاب شنیع و قبیح و ارتکاب جرایم برای اشخاص مست بعلت ضایع شدن قوه درک قباحت تسهیل می شود .
جنایات جنسی آدم کشی ضرب و جرح دزدی و ولگردی در بسیاری از موارد متعاقب استعمال نوشابه های الکلی رخ می دهد در شهرهائیکه نظم و ترتیبی در امور رانندگی وجود دارد چنانچه بی نظمی و حادثه ای در امر عبور و مرور روی دهد منشا آنرا باید در استعمال نوشابه های الکلی بوسیله راننده مزاحم و مست جستجو کرد.
الکل و مسائل اجتماعی
در کشورهای آمریکا و اروپا تعداد جرائم مربوط به ضرب و جرح در روزهای شنبه و در اطراف شهر روزهای یکشنبه بیش از سایر روزهاست چون مرد در کافه های دهکده دور هم برای سرگرمی جمع می شوند و بر اثر افراط در استعمال نوشابه های الکلی محیط دوستانه آنان بتدریج بیک محیط آشفته و خصمانه تبدیل می گردد و چه بسا اتفاق می افتد که بین آنان زد و خوردی روی میدهد که منتهی بقتل می شود و گاهی اوقات با چوب دستی یا گرز و چماق خود بجان یکدیگر می افتند و برخی که برای احتیاط معمولا پنجه بکس با خود همراه دارند ضربات کشنده بیکدیگر وارد می کنند و بعضی آنان هم با پی (شاخ ) گاو و یک قطعه سرب حربه خطرناکی درست میکنند و یا بسک شکارچیان کوهستان آلپ چاقوی بزرگ شکاری با غلاف چرمی بکمر میبندند و پس از مستی به چاقو کشی می پردازند.
بطور کلی زندگی این قبیل شهرنشیانان بیشتر دستخوش مخاطرات ناشی از نوشابه های الکلی است
پروفسور پل پرن استاد دانشکده پزشکی نانت و دبیر کل گروه پزشکی مبارزه با الکل در اثر جامعی که لنام الکلیسم و مسائل پزشکی و اجتماعی و اقتصادی بسال 1950 منتشر ساخته چنین می نویسد.
طبق گزارشات رسمی وزارت دارائی فرانسه در آن کشور 455054 مشروب فروشی دائر بوده است یعنی برای هر 86 نفر (در این رقم نوزادان و شیر خواران و کوکان سالخورگان و زنان بحساب آمده است ) . یک مشروب فروشی دائر بوده است و بحسابی دیگر در برابر هر یک نانوائی ده مشروب فروشی وجود داشته .
در دهکده ای که بیش از پانصد سکنه نداشته چهارده مشروبفروشی دائر بوده در دهکده دیگر برای 1150 نفر سکنه 37 باب مشروبفروشی در فعالیت بوده است .
در ساخل رودلورا در شهر زیبای نانت در هر سه قدم بیک مشروب فروشی برخورد مینمائیم در مناطقی که بر اثر بمباران جنگی به تل خاکی تبدیل شده بود علی رغم تعالیم مذهبی نخست بترمیم و تجدید بنای کافه ها و میخانه ها پرداختند . در حالیکه برای تامین مسکن نگون بخان و ماتمزدگان که آشیانه آنان طعمه حریق و بمبارانهای هوائی شده و وسایل ترمیم ضروری وجود نداشته فورا وسایل کافی از شیشه های بزرگ و رنگ برای نقاشی و روبراه کردم مغازه های نوشابه فروشی کافه ها و میخانه های پرداخته اند .
تعلیم و تربیت و مبارزه با میگساری
فیلسوف یونانی راست گفته است که (خدائی تراز تربیت فنی نیست) زیرا در سایه تربیت صحیح می توان بمقام والائی (انسانیت) را یافت و از قید اسارت و جهل و بردگی آزاد گردید.
بیهوده نبود که دانتن (1794-1759) خطیب و بزرگمردعصر انقلاب فرانسه میگفت (بعد از زنان تعلیم و تربیت اولین مایحتاج ملت است) حیات اجتماع بدون تربیت صحیح میسر نخواهد بود . هیچ ترتیبی بهتر از تربیت دینی نمی تواند یک جامعه را از شر رذائل مصون دارد . نور ایمان اعتقاد حقیقی که بر پایه علمی استوار باشد و توجه بخدا می تواند ملتی را بره راست هدایت کند . ایمان واقعی داروی تمام دردهای اخلاقی است اگر می خواهید قومیرا از آفات ردائل بر کنار دارید ایمانرا در قلوب آنان استوار سازید. ایمان دل آدمیرا از نور امید روشن میسازد . رکن اساسی حیات امید است . بر مشکلات زندگی فقط در پرتو نور ایمان و هدایت عقل و اراده آهنین می توان فائق آمد .
هانری برگسن (1941-1859) فیلسوف فرانسوی می گفت (اصلاح بشر در بازگشت بسوی خداست) آنکه همیشه متوجه مبدا آفرینش است برای تحمل ناملایمات احتیاج بباده ناب ندارد و آنکه دائم سرخوش از نشاط ایمانست خویشتنرا نیازمند نشاط ساختگی و زودگذر شراب نخواهد دید و بنابراین موجی نیست که رخت به میخانه کشیده و خود را گرفتار زوال عقل سازد .
دیل کارنگی نویسنده معصر آمریکایی می گوید (هزاران نفر از اشخاصیکه بعذاب روحی گرفتارند و در تیمارستانها داد و فریاد می کشند چنانچه بعوض یکه و تنها رفتن بجنگ زندگی دست استمداد بسوی قدرت مبدا دراز کرده بودند و متحملا نجات مییافتند )
از تاثیر تداوی روحی نباید غافل ماند . هر کجا که قلبی تیره و روحی افسرده را بخواهند درمان کنند یکی از موثرترین داروها توسل بمبدا آفرینش است . در معتادان بالکل یا مبتلایای بالکسیم نیز تاثیرات تعلیمات اخلاقی و عقاید مذهبی غیر قابل تردید می باشد تا چراغ ایمانرا در دل مردم برافروزد زیرا ایمان موثرترین حربه در مبارزه با کلیه مفاسد اجتماعی و اخلاقی است ملتیکه واقعا مومن و یکتاپرست باشد اصولا نیاز بشراب نخواهد داشت چه رسد به آنکه بالکیسم دچار شود و ناگزیر بمبارزه با آن گردد.
اسلام برای پاره کردن زنجیر اوهام و خرافات و بیدادگری و جهل و فقر قیام نمود . آزادی همراه با آسایش و توام با آ قائی آزادی ملازم با شجاعت و عفت و مناعت . آزادی همگام با سلامت و نشاط . آزادی یعنی ترک بندگی نسبت به تنهائی درونی شهوت و غضب و هوی هوس و نسبت به هر چه انسان را به تعظیم خود بدون استحقاق درآورد .
اسلام یکباره نوشابه های الکلی را تحریم کرد و بر آن قلم بطلان کشید زیرا آنرا منای با حکومت عقل و سلامت جسم و حریت تشخیص دارد. نوشیدن الکل از آننظر با آزادی مغایرت دارد که شخص مست یکجا تسلیم و برده نفس اماره می شود . اگر قرآن این بحر بی کران و منبع فیاض ابدی هیچ چیز جز آیات اجتناب از خمر در خود نمی داشت برای نگارنده قبول اعجاز آن کافی بود.
اسلام بشر را بجوانمردی و آزاد منشی و برابری و برادری و تعاون و پرستش خدای یگانه جهان احترام بمقررات و قوانین انسانیت دعوت و با هر چه که بر را کوچک و ذلیل و زبون نماید بمبارزه برخاست و یکی از هدفهای اصلی خود را مبارزه با خوی سبعیت و بهمیت که منشا آن نفس اماره است قرار دارد .
تعداد صفحه :24
نوع فایل : Word
تعداد صفحات : 84 صفحه
چکیده :
پایان نامه نقش علل اتفاقی در ارتکاب جرم از سه بخش تشکیل شده است. در بخش اول به مباحثی مثل تعریف جرم – دیدگاه های مختلف درباره جرم وتبیین های آنها پرداخته شده است. بخش دوم به عوامل موثر در جرم – دیدگاها و نظریات مختلف درباره اهمیت عوامل موثر در جرم توجه شده است. بخش سوم نیز به عوامل اتفاقی انواع علل و عوامل اتفاقی – و نقش آنها در وقوع جرم پرداخته شده است.
فهرست مطالب :
فصل اول
مقدمه
ضرورت و اهمیت مسئله
سوالات تحقیق
روش تحقیق
پیشینه تحقیق
فصل دوم
تعریف جرم
اصول جرم شناسی
علت
انگیزه
شرط
عامل
طبقه بندی مجرمین
مجرمین سازمان یافته
مجرمین متعلق به گروه های مشخص
مجرمین اتفاقی
مجرمین احساساتی
جرائم یقه سفیدها
فصل سوم
عوامل موثر در ارتکاب جرم
عوامل فردی و روان شناختی
جرم و جنسیت
عوامل محیطی
الف – محیط خانوادگی (عوامل اجتماعی به خاص)
ب- محیط متشنج خانواده
ج – از هم گسستگی خانوادگی
د- روابط عاطفی و تربیتی والدین
هـ – محیط سکونت خانواده
عوامل اجتماعی به معنای عام
نظریه دوکیسم
مرتون
دیدگاه روان کاوی و جرم
مکتب دفاع اجتماعی نوین
فصل چهارم
حوادث و عوامل اتفاقی
تعریف جرایم اتفاقی
تاریخچه جرایم اتفاقی
رابطه عوامل اتفاقی و جرم
تبیین های جامعه شناختی
همرنگی (تبیین ها ی روان شناختی و جامعه شناسی)
محیط اجتماعی و عوامل اتفاقی وقوع جرم
جمع بندی و نتیجه گیری
فهرست منایع و مأخذ
پایان نامه کارشناسی ارشد حقوق
گرایش حقوق جزا و جرم شناسی
115 صفحه
مقدمه
مفهوم جنایت علیه انسانیت، در یک سند رسمی بین المللی نخستین بار در اساسنامه دادگاه بین المللی نظامی برای محاکمه جنایتکاران جنگی نازی (دادگاه نورنبرگ) مطرح شد. صور منفرد این جنایت مانند قتل هر چند در حقوق کیفری داخلی کشورها پیش بینی شده اما جمع و طبقه بندی آنها در یک عنوان واحد و شناسایی آنها به منزله یک جنایت بین المللی در این اساسنامه تازگی داشت.[1] اعمال خشونت آمیز و غیر انسانی که در خلال جنگ جهانی دوم و مدتی قبل از آن توسط کشورهای محور انجام پذیرفت، جهانیان را بر این حقیقت آگاه ساخت که این اعمال تنها نقض حقوق زمان صلح و اقدام به جنگ (که قبلا ممنوع و جرم شناخته شده بود) نیست؛ بلکه استفاده از ابزارهای جدیدی علیه غیرنظامیان که تا آن زمان بی سابقه بود و گسترده بودن این عملیات مستلزم واکنش و پاسخ جداگانه ای بود. اعلامیه سنت جیمز در سال 1942 و اعلامیه مسکو در سال 1943حاوی اخطار کشورهای متفق به کشورهای محور در زمینه این جنایات بود.[2]
پس از پایان جنگ و تشکیل دادگاه بین المللی نورمبرگ، جنایات علیه انسانیت به عنوان یکی از اتهامات سران نازی مورد توجه قرار گرفت. بر اساس بند ج ماده 6 اساسنامه دادگاه جنایات علیه انسانیت عبارت بودند از:
«قتل باسبق تصمیم، نابودی کامل، به بردگی گرفتن فرد، نقل و انتقال افراد و هر عمل غیرانسانی دیگر که در مورد افراد غیرنظامی، قبل از جنگ یا در حین جنگ صورت پذیرد. همچنین آزار و اذیت بر مبنای دلایل سیاسی، نژادی یا مذهبی که در تعقیب هر جرمی واقع شود که داخل در صلاحیت دادگاه بین المللی یا وابسته به چنین جرایمی باشد، این امر اعم از آن است که این آزارها از موارد نقض حقوق داخلی کشوری که در آن واقع شده اند، باشند یا نباشند».[3]
جنایات علیه انسانیت در دادگاه نورمبرگ به تبع جنایات علیه صلح و جنایت جنگی مطرح شد. اما پس از آن اندک اندک در دکترین حقوقی و مصوبات بین المللی این تمایل پدیدار شد که مفهوم جنایات علیه انسانیت مستقل از جنایات جنگ و نقض صلح، مطرح و رسیدگی شود.[4] نسل کشی نیز یکی از این جنایات بود که چه در زمان صلح و چه در زمان جنگ جرم و قابل مجازات دانسته شد.
از جمله عناوین اتهامی مذکور در کیفرخواست مورخ 18 اکتبر 1945 دادستانی دادگاه نورمبرگ، جنایات علیه انسانیت بود. در بند ب این عنوان «قتل بر مبنای دلایل سیاسی، نژادی و مذهبی و در راستای اجرای مستقیم یا غیرمستقیم طرح منعکس در اولین عنوان اتهامی ادعانامه» را پیش بینی کرده بود و به طور مشخص از کشتار یهودیان سخن به میان آمده بود.[5] مجمع عمومی سازمان ملل متحد نیز در قطعنامه مورخ 11 دسامبر 1946 این جنایت را مورد توجه قرار داد و توصیه نموده بود که کمیسیون حقوق بین الملل سازمان ملل متحد این جرم را در مجموعه قوانین کیفری بین المللی وارد نماید.[6] این اعلام های رسمی که در نهایت منجر به تصویب کنوانسیون پیشگیری و مجازات جنایت نسل کشی شد، ریشه در دکترین حقوقی داشت. حقوقدان بزرگ لهستانی، رافایل لمکین، از سال 1933 فعالیت هایی را آغاز و پیشنهاد کرده بود که «اعمال اعدامی یا انهدامی که متوجه جمعیت های نژادی، مذهبی، یا اجتماعی می شوند» مجازات گردند.[7]
پس از دادگاه نورمبرگ و صدور قطعنامه 11 دسامبر 1946 مجمع عمومی سازما ملل متحد شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان را مامور بررسی و تهیه طرح یک کنوانسیون بین المللی در مورد جنایت نسل کشی کرد که این شورا، متن کنوانسیونی مشتمل بر یک مقدمه و نوزده ماده برای امضاء نمایندگان کشورها آماده کرد، که از اوایل سال 1951 قابل اجرا شد.[8]
در اساسنامه دادگاه بین المللی کیفری برای یوگسلاوی سابق[9](دادگاه یوگسلاوی) و همچنین در اساسنامه دادگاه بین المللی روآندا[10](دادگاه روآندا) نیز جرم نسل کشی از جمله جرایم تحت صلاحیت این محاکم می باشد. نسل کشی در اساسنامه دادگاه بین المللی کیفری 1998 نیز به عنوان اولین جرم تحت صلاحیت این دادگاه پیش بینی شده است که از حیث شرط پیش بینی شده در ماده 9 که مقرر می دارد: «عناصر تشکیل دهنده جرایم در تفسیر و تطبیق مواد 6 و 7و 8 به دیوان کمک خواهد، این عناصر باید به تصویب اکثریت دو سوم اعضای مجمع عمومی دولت های عضو برسد» حایز اهمیت است.
در این نوشتار، ابتدا در مورد پیشینه جنایت نسل کشی و همچنین کنوانسیون پیشگیری و مجازات نسل کشی بحث شود. سپس عناصر این جنایت(عنصر قانونی، عنصر مادی و عنصر معنوی) بحث خواهد شد. در فصل دیگر تحریک مستقیم و علنی به جنایت نسل کشی مورد بررسی قرار می گیرد.
[1] جوانمردی صاحب، مرتضی، «نسل کشی: ساختار عناصر»، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، شماره 68، 1384، ص 2.
[2] آروننو، اوژن، «جرم علیه بشریت»، ترجمه دکتر علی آزمایش، مجله حقوق بشر، سال سوم، شمارهای 10- الف- و 11- ب- 1352، صص 56- 53 و پلاوسکی، استانیسلاو، «بررسی اصول حقوق بین الملل کیفری»، ترجمه دکتر علی آزمایش، انتشارات دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، پلی کپی، 1371- 1370 صص 48- 46.
[3] پلاوسکی، استانیسلاو، پیشین، ص 124.
[4] آروننو، ب، ص 15 و پلاوسکی، پیشین، صص 131 و 132 و همچنین فرانسیون، ژاک، «جنایات جنگ، جنایات علیه بشریت»، ترجمه و تلخیص دکتر اردبیلی، محمدعلی، مجله حقوقی، دفتر خدمات حقوقی بین المللی جمهوری اسلامی ایران، شماره هفتم، 1365، صص 225- 223.
[5] آروننوب، ب، پیشین، ص 25.
[6] عظیمی، عبدالرسول، محاکمه نورنبرگ از نظر حقوق جزا، تهران، ناشر نامعلوم، 1341، ص 65.
[7] لومبوا، کلود، حقوق جزایی بین المللی، قسمت اول، حقوق جرایم بین المللی، ترجمه دکتر علی آزمایش، تهران، انتشارات دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، پلی کپی، 1369- 1368، ص 56.
[8] در این خصوص در بحث پیشینه کنوانسیون در همین نوشتار به طور مفصل تر بحث خواهد شد. برای اطلاع بیشتر بنگرید: اردبیلی، محمدعلی، پیشین، صص 45- 41.
[9] این دادگاه برای رسیدگی به نقض های شدید حقوق بشردوستانه بین المللی ارتکابی در یوگسلاوی سابق توسط شورای امنیت در سال 1993 تشکیل شد. برای مطالعه بیشتر بنگرید به: نژندی منش، هیبت الله و زهرا الیاسی قهفرخی، حمایت از اموال فرهنگی در مخاصمات مسلحانه، تهران، انتشارات خرسندی، 1389، ص 146.
[10] این دادگاه برای رسیدگی به جنایات ارتکابی در روآندا در سال 1994 توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد تشکیل شد.
نقش علل اتفاقی در ارتکاب جرم
56 صفحه در قالب word
فهرست
فصل اول
مقدمه
1- ضرورت و اهمیت مسئله
2- سوالات تحقیق
3- روش تحقیق
پیشینه تحقیق
فصل دوم
1- تعریف جرم
2- اصول جرم شناسی
2-1 علت
2-2 انگیزه
2-3 شرط
2-4 عامل
3- طبقه بندی مجرمین
3-1 مجرمین سازمان یافته
3-2- مجرمین متعلق به گروه های مشخص
3-3 مجرمین اتفاقی
3-4- مجرمین احساساتی
3-5 جرائم یقه سفیدها
فصل سوم
3- عوامل موثر در ارتکاب جرم
3-1-عوامل فردی و روان شناختی
3- 1- 1- جرم و جنسیت
3-2- عوامل محیطی
الف – محیط خانوادگی (عوامل اجتماعی به خاص)
ب- محیط متشنج خانواده
ج – از هم گسستگی خانوادگی
د- روابط عاطفی و تربیتی والدین
هـ - محیط سکونت خانواده
3-3 عوامل اجتماعی به معنای عام
3 -3-1- نظریه دوکیسم
3-3-2- مرتون
3-3-3- دیدگاه روان کاوی و جرم
3-3-4 - مکتب دفاع اجتماعی نوین
فصل چهارم
4- حوادث و عوامل اتفاقی
4-1-1- تعریف جرایم اتفاقی
4-2-1- تاریخچه جرایم اتفاقی
4-2-1- رابطه عوامل اتفاقی و جرم
4-2-2- تبیین های جامعه شناختی
4-2-3- همرنگی (تبیین ها ی روان شناختی و جامعه شناسی)
4-2-4- محیط اجتماعی و عوامل اتفاقی وقوع جرم
جمع بندی و نتیجه گیری
فهرست منایع و مأخذ
مقدمه :
زندگی انسانها از ابتدا دو وجه داشته است. یک روی آن وفاق و هماهنگی افراد و روی دیگر آن جنگ و نزاع درگیری بین انسانها بوده است. یکی از پدیده هایی که همیشه مورد توجه انسان بوده مسئله جرم بوده است. از جرم تعاریف و تفسیرهای متفاوتی شده است و متفکران زیادی اعم از جامعه شناسان – جرم شناسان – روان شناسان و سایر گروه های علمی و فکری از جنبه های مختلف به آن پرداخته اند. با توجه به اینکه جرم مثل سایر پدیده های اجتماعی یک مسئله چند بعدی و چند علیّتی است و با توجه به دگرگونی و پیشرفت جامعه در ابعاد گوناگون فکری، علمی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی روزبه روز بر پیچیدگی آن افزوده می شود لازم است تا این پدیده بصورت کاملاً سیستماتیک و علمی بررسی شود. اگر چه زیست شناسان تاکید برجنبة فیزیولوژیک جرم تأکید داشته اند وروان شناسان بیشتر به ریشه های روانی آن پرداخته اند و از سوی دیگر جامعه شناسان نیز از زوایه جامعه شناختی به آن توجه داشته اند اما علت پدیده جرم در ریشه های آن با دشواری ها و نگرانی های زیادی همراه است. این تحقیق در کنار سایر تحقیقات انجام شده سهمی دارد تا به قدرتوان خود گوشه هایی از مسئله جرم را کالبد شکافی نماید و به بحث در عوامل اتفاقی و نقش آن در وقوع جرم بپردازد. اگر چه در این تحقیق سعی شده است تا حد امکان به ابعاد مختلف مسئله پرداخته شود ولی محققین و اندیشمندان با تلاش و کوشش خود نواقص وکاستی های موجود را مرتفع خواهند نمود.
این تحقیق از سه بخش تشکیل شده است. در بخش اول به مباحثی مثل تعریف جرم – دیدگاه های مختلف درباره جرم وتبیین های آنها پرداخته شده است.
بخش دوم به عوامل موثر در جرم – دیدگاها و نظریات مختلف درباره اهمیت عوامل موثر در جرم توجه شده است
بخش سوم به عوامل اتفاقی انواع علل و عوامل اتفاقی – و نقش آنها در وقوع جرم پرداخته شده است.
1- ضرورت و اهیمت مسئله :
جرم یکی از مسائل مورد توجه علوم مختلف می باشد با توجه به عوامل موثر در وقوع جرم و نتایج مترتب برآن اهمیت مسئله دو چندان می شود. امروز حقوقدانان چه شاخه حقوق جزا و کیفری و چه جرم شناسان به ابعاد مختلف آن پرداخته اند. جامعه شناسان و روان شناسان نیز از زوایای دیگری به آن توجه کرده اند. از طرف دیگر تعیین مدرک های لازم برای تعریف جرم و دلایل و انگیزه های آن کارساده ای نیست بیشتر ما در بعضی از مواقع از قواعد عموماً پذیرفته شده رفتار سرپیچی می کنیم بسیاری از افراد در یک زمانی مرتکب سرقت هایی جزئی شده از مانند برداشتن چیزی از یک فروشگاه بدون پرداختن پول آن یا برداشتن چیزهای کوچک مانند کاغذ یادادشت اداری از محل کار و استفاده از آن. دامنه مفهوم جرم بسیار گسترده است و اشکال گوناگونی ازفعالیت ها را در برمی گیرد برای همین امکان ارائه یک نظریه واحد درباره آن غیر ممکن است هر یک از ملاحظات نظری به درک بعضی از جنبه ها یا بعضی از انواع جرم ها کمک می کنند جرم است. یکی از ابعادی که در تحقیقات مربوط به جرم شناسی کمتر به آن پرداخته شده است نقش عوامل اتفاقی در وقوع جرم است شاید توجه به عوامل اتفاقی در حقوق جزا نقش زیادی نداشته باشد اما به عنوان یکی از عوامل موثر در وقوع جرم. شاید توجه به عوامل اتفاقی در حقوق جزا نقش زیادی نداشته باشد اما به عنوان یکی از عوامل وثر در وقوع جرم می توان به آن توجه نمود. با توجه به مسئله چندبعدی بودن دلایل وقوع جرم جادراد تا به نقش هر یک از این عوامل و تأثیر آن در وقوع جرم نگریسته شود. این مسئله یکی از مسائل مورد توجه در حقوق، جامعه شناسی و مردم شناسی و همچنین روان شناسی اجتماعی می باشد که در جای خود می تواند به فهم بهتر جرم و ریشه یابی آن کمک نماید.
بسیاری از تحقیقات که درباره جرم صورت گرفته به این ابعاد توجهی نکرده اند بارباراروتن حدود بیست و یک تحقیق را در زمینه بزهکاری مورد مطالعه قرار داده است و عوامل دوازده گانه ای برای آن معرفی کرده است: 1- وسعت خانواده شخص بزهکار 2- وجود مجرمین دیگر در خانواده 3- عضویت در باندها4- به کاربستن دستورات مذهبی 5- سابقه استخدام 6- منزلت و موفقیت اجتماعی 7- فقر 8- اشتغال مادر در خارج از خانه 9- گریز از مدرسه 10- اختلالات خانوادگی 11- سلامت 12- میزان تحصیلات اما خود ورتن قادر نیست نشان دهد که خود در این عوامل محصول کدام روندها فرایندها و تغییرات و تعارضات اجتماعی هستند.
به هرحال کشف این عوامل یا عوامل موثر دیگر برای هر جامعه ای بسیار ضروری است اما از آن ضروری تر چگونگی شکل گیری خود این عوامل و نحوه تاثیر گذاری آن بررفتارهای مجرمانه پرخاشگرایانه و قانون شکنانه می باشد.
ویژگی مهمی که باید در شناخت جرم و جرم شناسی به آن توجه نمود رابطه جرم با انگیزه های فرد و انگیزه ها بر حسب ضرورت، نیاز، فشار و عوامل محیطی پیرامون است که گاه ناخواسته و بدون نیّت شخص او را به سمت جرم هدایت می کند. چیزی که اهمیت و ضرورت این تحقیق را ایجاب کرده است توجه به حوزه های اجتماعی و روان شناسی مورد توجه در وقوع جرم است و از این میان نقش عوامل اتفاقی در جرم که کمتر مورد توجه محققان بوده است اهمیت آن را دو چندان می نماید.
3- سؤالات تحقیق :
هر تحقیق با یک مسئله و مشکل شروع می شود. انسان به واسطه حس حقیقت جویی خود همیشه دنبال کشف حقایق و واقعیات بوده است . اما از آنجا که هدفش فهم حقایق بوده است سعی داشته تا با استفاده از امکانات و شرایط خود ابعاد شناخت خود را از حقایق افزایش دهد. علم و روش علمی در حقیقت راهی جهت درک بهتر حقایق است زیرا گاهی در شناخت حقیقت ابهامات و وهم خیال پردازی ظهور می کند که مانع شناخت می شود. ما نیر برای درک و تحلیل بهتر مسئله تحقیق آن را به سؤالات قابل بررسی تجزیه نموده ایم:
1- جرم چیست؟
2- عوامل موثر در جرم کدامند؟
3- انواع جرائم چیست؟
4- عوامل موثر در شکل گیری جرم کدامند؟
5- شرایط محیطی اعم از خانواده – محیط سکونت چه نقشی در جرم دارند؟
6- نقش عوامل اجتماعی و فردی در وقوع جرم تا چه حد است؟
7- منظوراز مجرمین احساساتی و اتفاقی چیست؟
8- از میان عوامل مختلف و موثر در جرم نقش عوامل اتفاقی چه مقدار است؟
9- منظور از عوامل اتفاقی چیست؟
10 نحوه اعمال اثر عوامل اتفاقی در جرم چگونه است؟
11- نقش عوامل اتفاقی و نحوه شکل گیری آن در وقوع جرم تحت تأثیر چه شرایطی است؟
12- زندگی صنعتی و شهری امروزی چه نقشی در ظهور و رشد این عوامل دارند؟
13- ساختارمحیط خانوادگی وشهر ی دروقوع جرائم چه مقداراست وعوامل اتفاقی به چه شکل قابل بیان است
14- راه حل وقوع و کاهش جرائم با توجه به این عوامل چگونه است؟
15- جایگاه حقوقی و قانونی مسئله علل اتفاقی در جرم و قانون گذاری کجاست؟
ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است
متن کامل را می توانید در ادامه دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن برای نمونه در این صفحه درج شده است ولی در فایل دانلودی متن کامل همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند موجود است
تعریف جرم کلاهبرداری
کلاهبرداری ـ استعمال اسم یا عنوان ساختگی به منظور متقاعد ساختن طرف تبأسیات مجهول و اقتدارات و اعتبارات موهوم و امید وارد کردن به وقایع موهوم یا بیم دادن از امور مرهوم تا به این ترتیب مال یا سند یا اوراق بهادار و قولنامه از طرف بگیرند و ضرر به او برسانند مجرم این جرم را کلاهبردار نامند (ماده 238 ق.م عمومی) بین صحنه سازی کلاهبردار و اشتباه مجنی علیه که موجب تسلیم مال یا سند و غیره می شود باید رابطه علیت باشد.
اما تعریفی که بر اساس ماده(1) قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشا و اختلاس و کلاهبرداری در حال حاضر عنصر قانونی جرم کلاهبرداری را در ایران تشکیل می دهد ، اشعا می دارد:
«هرکس از راه حیله و تقلب مردم را به وجود شرکت ها یا تجارتخانه ها یا کارخانه ها یا موسسات موهوم یا به داشتن اموال و اختیارات واهی فریب دهد یا به امور غیر واقع امیدوار نماید یا از حوادث و پیش آمدهای غیر واقع بترساند و یا اسم و یا عنوان مجهول اختیار کند و به یکی از وسایل مذکور و یا وسایل تقلبی دیگر وجوه یا اموال یا اسناد یا حوالجات یا قبوض یا مفاصاً حساب و امثال آنها را تحصیل کرده و از این راه مال دیگری را ببرد کلاهبردار محسوب و علاوه بر رد اصل مال به صاحبش به حبس از تا 7 سال و به پرداخت جزای نقدی معادل مالی که اخذ کرده است محکوم می شود.
عناصر تشکیل دهنده جرم کلاهبرداری: 1ـ رکن قانونی
با توجه به مقدمه بحث ، ماده 1 قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری مصوب 15/9/67 مجمع تشخیص مصلحت نظام و تبصره های آن ، رکن اصلی قانونی جرم کلاهبرداری را تشکیل می دهد.
2ـ رکن مادی
کلاهبرداری از جرایم مرکب است که رکن مادی آن از اجزای متفاوت تشکیل شده است و نظر به اینکه برای تحقق آن ، حصول نتیجه مجرمانه لازم است از جمله جرایم مقید است.
الف) رفتار مرتکب
با توجه به تعریف کلاهبرداری ، رفتار مرتکب باید به صورت فعل مثبت خارجی باشد ؛ ترک فعل نمی تواند تشکیل دهنده رکن مادی این جرم باشد ولو اینکه همراه با سوء نیت باشد و موجب اغفال مالباخته شود. از ظرف دیگر فعل مثبت باید خارجی باشد؛ یعنی بروز و ظهور خارجی داشته باشد ، لذا صرف دروغگویی هم کافی نیست و به تنهایی توسل به وسیله متقلبانه تلقی نمی شود. برای مثال اگر «الف» که پدر «ب» است تصور بدهکار بودن «ب» به فرد «ج» مبلغی را به نیابت «ب» به «ج» بپردازد و «ج» با علم به اینکه طلبکار نیست آن را دریافت کند و در حقیقت از اظهار این موضوع که طلبی از «ب» ندارد خودداری کند و از این طریق پولی را به دست آورد ، عملش کلاهبرداری نیست ؛ چون هیچگونه وسیله متقلبانه ای به کار نبرده و در واقع ترک فعل کرده است. برای تحقق جرم کلاهبرداری انجام فعل مثبت لازم است و آن شامل عملیاتی نمایشی و متقلبانه است. دروغگویی وقتی موجب کلاهبرداری است که همراه با استفاده از اسم یا صفت یا عنوان یا سمت مجعول باشد و در دیگر موارد نیز ، باید همراه با توسل به حیله و تقلب باشد و با گول زدن و فریفتن و همراه با فعل یا افعال یا وسایل مادی خارجی متقلبانه باشد. لذا تبلیغات دروغی هم کافی نیست ، بلکه تبلیغات باید همراه با مقدمات و صحنه سازیها و به کار بردن وسایل دیگری باشد. اگر کلاهبردار برای انجام کلاهبرداری اسناد و نوشته های مجهول به کار برد که فی نفسه برای تحقق جرم جعل کافی باشد عملش واجد دو عنوان جعل و کلاهبرداری است ، ولی اگر اوراق مذکور ارزش دلیل و سند را نداشته باشند عملش صرفاً کلاهبرداری شمرده می شود. در این صورت ، هرگاه یک بیمه گزار برای وصول خسارت از بیمه گر ، صورت حسابهای جعلی ارائه دهد عملش کلاهبرداری است ؛ زیرا نفس تهیة صورت حسابهای مذکور جعل محسوب نمی شود.
ب) وسیله
صور خاص جرم کلاهبرداری
علاوه بر جرم کلاهبرداری ، که قانونگذار آن را در ماده (1) «قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشا و اختلاس و کلاهبرداری» مورد حکم قرار داده است ، برخی از جرایم خاص نیز ، که از خانواده کلاهبرداری محسوب می شوند ، طی یک سلسله مواد و قوانین متفرقه مورد حکم قرار گرفته اند.
قانونگذار از پیش بینی صور خاص جرم کلاهبرداری یکی از دو هدف زیر را مد نظر داشته است: در برخی از موارد (مثل مورد پنجم مذکور در زیر ، راجع به انتقال مال غیر) در صورت فقدان چنین تصریحی مشکل می توانستیم عمل انتقال مال غیر را در همة اشکال آن کلاهبرداری محسوب کنیم در برخی از موارد دیگر هر چند که همة عناصر جرم کلاهبرداری وجود دارند و بنابراین بدون تصریح قانونگذار می توانستیم مرتکب را ، به موجب ماده عام راجع به کلاهبرداری ، به ارتکاب این جرم محکوم کنیم ، لیکن قانونگذار احساس کرده است که مرتکبین این گونه اعمال باید کمتر یا بیشتر از مرتکبین کلاهبرداری های عام مجازات شوند. بدین ترتیب اینگونه اعمال به طور خاص مورد حکم قرار گرفته و مجازات های متناسبی برای آنها پیش بینی شده است. نمونة حالت اول (یعنی کمتر بودن مجازات پیش بینی شده نسبت به مجازات کلاهبرداری عام) «دسیسه و تقلب در کسب و تجارت» (مورد سوم مذکور در زیر ) و نمونة حالت دوم (یعنی بیشتر بودن مجازات پیش بینی شده نسبت به مجازات کلاهبرداری عام) جرم «تعدی نسبت به دولت» (مورد دوم مذکور در زیر) می باشد. حال ،پس از این مقدمه ،به بررسی اختصاری برخی از اشکال خاص جرم کلاهبرداری می پردازیم.
1 ـ ورشکستگی به تقصیر یا تقلب
«قانون تعزیرات» مصوب سال 1362 تحت عنوان «ورشکستگی و کلاهبرداری» مواد 114 ، 115 و 116 را پیش بینی کرده بود که به ترتیب به ورشکستگی به تقلب ، ورشکستگی به تقصیر و کلاهبرداری مربوط می شدند.
همین رویه در فصل نهم «قانون مجازات عمومی» طی مواد 236 ، 237 و 238 در پیش گرفته شده بود. ذکر این سه جرم طی یک فصل یا تحت یک عنوان مشترک نشان از شباهت آنها دارد. این شباهت با کلاهبرداری در ورشکستگی به تقلب به وضوح بیشتری نمایان است. ورشکستة به تقلب ، به موجب ماده 549 «قانون تجارت» ، تاجر ورشکسته ای است که «دفاتر خود را مفقود نموده یا قسمتی از دارایی خود را مخفی کرده و یا به طریق مواضعه و معاملات صوری از میان برده ... یا خو را به وسیلة اسناد یا به وسیلة صورت دارایی و قروض به طور تقلب به میزانی که در حقیقت مدیون نمی باشد مدیون قلمداد نموده است». این گونه اعمال متقلبانه ، که موجب ورود ضرر به اشخاص دیگر شده است ، عمل تاجر ورشکسته را ماهیتاً شبیه کلاهبرداری می سازد.
در مورد ورشکستگی به تقصیر این شباهت کم رنگ تر است. لیکن ورشکستة به تقصیر نیز ، مثل کلاهبرداری ، موجب ورود ضرر به سایرین شده و در عین حال ممکن است مرتکب اعمالی شده باشد که اطلاق عنوان متقلبانه به آنها بعید نیست. مثلاً ، به موجب بند (3) ماده 541 «قانون تجارت» ، یکی از مواردی که موجب ورشکستة به تقصیر محسوب شدن تاجر می شود اقدام وی به انجام خریدهایی بالاتر یا فروش هایی نازل تر از مظنة روز به قصد تأخیر انداختن ورشکستگی است ، که این اقدام ماهیتاً می تواند یک عمل متقلبانه باشد.
2 ـ تعدی نسبت به دولت
ماده 599 «قانون تعزیرات» مصوب سال 1375 برای اشخاصی که عهده دار انجام معامله یا ساختن چیزی یا نظارت در ساختن یا امر به ساختن آن برای هر یک از ادارات و سازمان ها و موسسات و شرکت های دولتی یا وابسته به دولت و دیوان محاسبات عمومی و موسساتی که به کمک مستمر دولت اداره می شوند می باشند و به واسطة تدلیس در معامله یا تقلب در ساختن آن چیز نفعی برای خود یا دیگری تحصیل می کنند مجازات حبس از شش ماه تا پنج سال را تعیین کرده است. این افراد ، علاوه بر این ، به جبران خسارات وارده نیز محکوم می شوند.
جرم موضوع ماده 599 فوق الاشعار (77 «قانون تعزیرات» سابق) ماهیتاً تفاوت قابل ذکری با کلاهبرداری ندارد ، لیکن شاید قانونگذار این گونه اعمال را قابل سرزنش تر می دانست و مجازات بیشتری نسبت به مجازات کلاهبرداری ساده ، مذکور در ماده 116 «قانون تعزیرات» سابق ، برای آنها تعیین کرده بود. البته با تصویب «قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشا و اختلاس و کلاهبرداری» غرض قانونگذار در این زمین نقض و مجازات این افراد از مجازات های مقرر در ماده (1) قانون مذکور خفیفتر شده است ، که این امر تجدید نظر قانونگذار در مجازات مقرر در ماده 599 «قانون تعزیرات» را ایجاب می کند.
3 ـ دسیسه و تقلب در کسب و تجارت
دسیسه و تقلب در معامله ماهیتاً فرقی با کلاهبرداری ندارد لیکن قانونگذار ،بنا به دلایلی ،تحمیل مجازات کلاهبرداری عام را به مرتکبین این گونه اعمال به مصلحت ندانسته و مجازات کمتری را برای آنان پیش بینی کرده بود. بدین ترتیب «قانون تعزیرات» سابق در مواد 120 الی 122 مواردی از دسیسه و تقلب در کسب و تجارت را برشمرده و مجازات هایی را برای مرتکبین این اعمال پیش بینی کرده بود. به موجب مواد 121 و 122 ،قلمداد کردن جنسی به جای جنس دیگر ، کم فروختن ، فریب دادن مشتری از حیث کمیت یا کیفیت مبیع ،قلمداد کردن اشیاء نو ساخته به جای اشیاء عتیقه ، جعل علامت تجاری ثبت شده در ایران یا استفاده از آن ،یا فروش جنسی که علامت مجعول بر روی آن است و یا تقلید از علامت ثبت شده به وسیله الحاق یا کسر یا تغییر قسمتی از خصوصیات آن ، به نحوی که موجب فریب مشتری شود ، موجب مجازات شلاق تا 74 ضربه می گشت. از سوی دیگر ، «کسی که به واسطة اشاعه مجعولات یا اعلانات بی اصل و یا خریدن اجناس گران تر از نرخ معین نزد فروشندگان یا به واسطه مواضعه و اتفاق بین مالکین یا فروشندگان، قیمت اجناس وامتعه یا بروات و سهام و امثال آن را زیاده بر نرخ عادله ترقی یا تنزل دهد» به موجب ماده 120 به حبس از سه ماه تا یک سال و تا 74 ضربه شلاق محکوم می شد.
از عبارات مواد 120 الی 122 استنباط می گشت که ارتکاب این جرایم تنها توسط کسبه و تجار قابل تصور نبود بلکه اشخاص معمولی نیز ، در صورت ارتکاب اعمال مذکور در این مواد ، به مجازات مقرره محکوم می شدند. این مواد در «قانون تعزیرات» مصوب سال 1375 حذف شده اند و بنابراین در این گونه موارد باید به سایر مواد قانونی و از جمله ماده عام راجع به کلاهبرداری استناد نماییم.
4 ـ تبانی و مواضعه برای بردن مال غیر
قانونگذار در ماده (1) «قانون مجازات اشخاصی که برای بردن مال غیر تبانی می نمایند» مصوب 3/5/1307 اقامه دعوی صوری اشخاص را علیه یکدیگر ، که بر اثر تبانی بین آنها و به قصد بردن مال متعلق به غیر صورت می گیرد ، نوعی تشبت به وسایل متقلبانه برای بردن مال غیر محسوب کرده و مجازات مندرج در ماده 238 «قانون مجازات عمومی» ، که عنصر قانونی کلاهبرداری قبل از انقلاب بود ، را برای تبانی کنندگان پیش بینی کرده است. به موجب ماده (2) قانون مذکور «اشخاصی که به عنوان شخص ثالث در دعوایی وارد شده یا به عنوان ثالث بر حکمی اعتراض کرده یا بر محکوم به حکمی مستقیماً اقامة دعوی نمایند و این اقدامات آنها ناشی از تبانی با یکی از اصحاب دعوی برای بردن مال یا تضییع حق طرف دیگر دعوی باشد» نیز کلاهبردار محسوب شده و ، علاوه بر تأدیه خسارات وارده ، به مجازات کلاهبرداری محکوم خواهند شد. تبانی هر یک از طرفین دعوای اصلی با اشخاص فوق هم ، به موجب همین ماده (2) ،در حکم کلاهبرداری محسوب شده است.
آنچه که از این قانون استنباط می شود آن است که صرف اقامة دعوی ،بدون توجه به نتیجة حاصله از آن ،کلاهبرداری محسوب و مجرمین به مجازات مقرره محکوم می گردند.
5 ـ انتقال مال غیر بدون مجوز قانونی
به موجب ماده (1) «قانون راجع به انتقال مال غیر» مصوب فروردین 1308 ، «کسی که مال غیر را ، با علم به این که مال غیر است ، به نحوی از انحا عیناً یا منفعتاً بدون مجوز قانونی به دیگری منتقل کند کلاهبردار محسوب و مطابق ماده 238 قانون مجازات عمومی محکوم می شود ؛ و همچنین انتقال گیرنده که در حین معامله عالم به عدم مالکیت انتقال دهنده باشد...».
در مورد این مادة قانونی ذکر چند نکته مفید به نظر می رسد.
اولاً ـ به نظر می رسد آنچه که این گونه انتقال ها را از معاملات فضولی صرف (موضوع فصل پنجم ـ مواد 247 الی 263 ـ قانون مدنی) متمایز می گرداند ، سوءنیت انتقال دهندگان در ایراد ضرر به غیر است که ممکن است در همة معاملات فضولی وجود نداشته باشد.
ثانیاً ـ بنا به تصریح ماده قانونی ،انتقال مال اعم است از انتقال عین یا منفعت. بنابراین کسی که مال غیر را بدون مجوز قانونی اجازه می دهد نیز مشمول حکم این ماده قرار می گیرد. از سوی دیگر ، انتقال عین مرهونه توسط راهن ، به دلیل تعلق مال به راهن ،مشمول این ماده نمی شود.
ثالثاً ـ با توجه به اطلاق ماده قانونی ، اموال غیر منقول نیز مشمول آن قرار می گیرند. این موضوع توسط دیوان عالی کشور در آرای مختلفی مورد تأکید قرار گرفته است.
رابعاً ـ با توجه به آرای دیوان عالی کشور ، شمول ماده به شرکایی که مال مشاع را به دیگری منتقل می کنند محتمل به نظر می رسد. در مورد شریکی که بخشی از مال مشاع را به دیگری منتقل می کند ، ادارة حقوقی قوه قضاییه در یکی از نظریه های مشورتی خود اشعار داشته است:
« هر چند انتقال ملک مشاع به نحو مفروز از لحاظ حقوقی بدون موافقت سایر شرکا نافذ نیست ، ولی اگر مورد انتقال معادل سهم انتقال دهنده باشد از جهت این که سوء نیت نداشته جنبة کیفری ندارد و در غیر این صورت انتقال مال غیر تلقی می شود. »
خامساً ـ به موجب نظریه دیگری از ادارة حقوقی ، «هر سازمانی که ملک اشخاص را برخلاف قانون و حق به دیگری منتقل نماید ، طبق قوانین راجع به مال غیر قابل تعقیب است» از نظر نگارنده هر چند که تسری رأی وحدت رویه ، که در مورد جرم کلاهبرداری عام است ، به سایر کلاهبرداری های خاص مذکور در قانون یا جرایم هم خانوادة با کلاهبرداری تا حدودی قابل تردید به نظر می رسد ، ولی می توان ، با استناد به قاعدة کلی ،جرم انتقال مال غیر را ، با توجه به این که قانون به ماهیت خصوصی آن اشاره نکرده است ، از زمزة جرایم عمومی و در نتیجه غیر قابل گذشت محسوب کرد.
ماده (1) «قانون راجع به انتقال مال غیر» در ادامه مالکی را که از وقوع معامل مطلع شده ولی ، تا یک ماه پس از حصول اطلاع ، اظهاریه برای ابلاغ به انتقال گیرنده و مطلع کردن او از مالکیت خود تسلیم ننماید معاون جرم محسوب داشته است. این حکم از دو جنبه با اصول کلی حاکم بر معاونت در حقوق جزا ناهماهنگ می باشد. معاون همواره با فعل مثبت محقق می گردد ، در حالی که خودداری از ارسال اظهارنامه یک ترک فعل است. البته شاید در اینجا قانونگذار نوعی تبانی را بین مالک مال و انتقال دهنده مفروض دانسته است. ثانیاً ، همان طور که تبصره (1) ماده 43 قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1370 تصریح میکند ، برای تحقق معاونت در جرم تقدم یا اقتران زمانی بین عمل معاون و مباشر جرم شرط است ،در حالی که در این جا عمل معاون (یعنی مالک) بعد از عمل مباشر (یعنی انتقال دهنده) انجام شده و وجود «وحدت قصد» بین او و مباشر نیز مورد تردید است ،مگر این که باز عدم ارسال اظهارنامه را کاشف از تبانی قبلی بدانیم.
فهرست
عناصر تشکیل دهنده جرم کلاهبرداری: 6
همکاری در ارتکاب جرم کلاهبرداری.. 29
(فصل سوم)تعدد یا تکرار جرم کلاهبرداری.. 35
تعدد یا تکرار جرم کلاهبرداری.. 36
(فصل چهارم)صور خاص جرم کلاهبرداری.. 39
1 ـ ورشکستگی به تقصیر یا تقلب... 41
3 ـ دسیسه و تقلب در کسب و تجارت... 43
4 ـ تبانی و مواضعه برای بردن مال غیر. 44
5 ـ انتقال مال غیر بدون مجوز قانونی.. 45
6 ـ معرفی مال دیگری به عوض مال خود. 48
7 ـ تبانی در معاملات دولتی.. 49
8 ـ کلاهبرداری در امور ثبتی.. 50
10 ـ تحصیل متقلبانة تصدیق انحصار وراثت... 56
11 ـ جعل عنوان نمایندگی بیمه. 57
12 ـ سوء استفاده از ارز دریافتی از دولت... 57
جرم سوء استفاده از ضعف نفس و یا هوی و هوس دیگران. 61
از آنچه گذشت نتیجه می گیریم که: 72
3 ـ مجازات شروع به کلاهبرداری.. 78
4 ـ تخفیف و تعلیق مجازات کلاهبرداران. 79