مفاهیم بنیادی بیمههای اشخاص علل پیدایش
، گسترش و تکامل بیمههای اشخاص از آغاز پیدایش جوامع انسانی، بشر همواره در جستجوی تأمین جسمی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خود بوده است. بیمههای اشخاص هم درست به همین دلیل یکی از ابداعات انسانها برای به دست آوردن تأمین اقتصادی به حساب میآید. از یک دیدگاه میتوان بیمههای اشخاص را به چند بخش مهم تقسیم کرد که هر یک از آنها بالقوه آثاری مثبت یا منفی در جوامع بشری دارند. بیمههای اشخاص علاوه بر اینکه یک محصول به حساب میآید، در راستای تأمین نیازهای اولیه جوامع انسانی، در زمرهی خدمات مهم و قابل توجه نیز شمرده میشود. ابنای بشر نیاز به تأمین دارند و این امر غریزی و شاخههایی از ثبات و اطمینان اجتماعی است. شرکتهای بیمه با ارائه بیمههای اشخاص، زندگی انسانها را ارزیابی نمیکنند؛ بلکه هدف اصلی و اساسی، ارزیابی و حراست از ارزشهای اقتصادی زندگی انسانهاست. ارزش مادی و اقتصادی درآمد حاصل از کار و فعالیت یک انسان، تأمینکننده نیاز مادی او است که انسان بدان متکی است. بنابراین، بیمههای زندگی، علاوه بر جنبه خدماتی و انسانی آن، میتواند نیازهای مالی و اقتصادی خانوادهها را نیز برطرف سازد. بیمههای اشخاص یکی از شاخصهای شناخته شده در سنجش تأمین و رفاه مردم کشورهاست و کشورهایی که مردم آن به فراخور نیاز خود از این تأمین برخوردارند، با اطمینان و اعتماد بیشتری در برنامهریزی، توسعه و گسترش جامعه خویش مشارکت مینمایند. تاریخچهی بیمههای اشخاص به چند قرن قبل باز میگردد. نخستین بیمهنامه، در زمان ملکه الیزابت اول صادر گردید که به صورت یک بیمه «عمر زمانی ساده» بود، و زندگی بیمهگذار را برای مدت یک سال تحت پوشش قرار میداد. آقای هارولد. ای. رایز در کتاب «تاریخچهی بیمه در انگلستان» مینویسد که اولین بیمهنامه در 18 ژوئن 1583 صادر گردید که زندگی آقای «ویلیام گیبونز» را به مدت یک سال تحت پوشش بیمهای قرار داده بود. سرمایه بیمه، معادل 3836 پوند بود که نرخ حق بیمه آن 8 درصد و 16 بیمهگر هر یک به فراخور حال خود سهمی از آن را تقبل کرده بودند. بیمههای اشخاص در مراحل بَدوی و ابتدایی خود بر پایه و اصول علمی و فنی و مبنی بر جداول حق بیمه و نحوهی انتخاب ریسک پایهگذاری نشده بود و به همین دلیل، توسعه و گسترش و پیدایش «جدول مرگ و میر» ، نقطه عطفی در تاریخچه بیمههای اشخاص محسوب میگردد؛ زیرا با به کارگیری اصول علمی و فنی در بیمهها و آن هم پس از تجارب حاصله طی چند قرن، اولین بیمهنامه در سال 1807 میلادی بر پایه و اساس همین معیارهای فنی صادر گردید. در سالهای آغازین پیدایش بیمههای اشخاص، صدور بیمهنامه بدون توجه به اصول پزشکی انجام میشد و صرفاً کافی بود که شخص متقاضی در مقابل مدیران شرکت بیمه ظاهر گردد و آنها با مذاکره با وی و داوری ظاهری، خطر را ارزیابی کنند. در سالهای بعد، پزشکان به جمع این مدیران اضافه شدند و ارزیابی خطر صرفاً بر اساس اظهارات متقاضی بیمه و از روی ظاهر وی انجام نمیپذیرفت. به مرور زمان و با گسترش روزافزون بیمههای اشخاص، این روند ارزیابی غیرعملی و ناکافی به نظر میرسید و از سویی اهمیت معاینات کامل پزشکی به منظور گزینش و ارزیابی واقعی خطر، مورد توجه قرار گرفت و به همین دلیل، شرکتهای بیمه قبل از صدور بیمهنامه از متقاضی میخواستند تا دربارهی سلامتی خود از یکی از پزشکان گزارشی اخذ نماید. به تدریج پرسشنامههایی پزشکی شکل گرفته و کامل گردیدند و شرکتهای بیمه قبل از صدور بیمهنامه با ارزیابی دقیق اطلاعات مندرج در فرمهای پزشکی و سابقهی سلامتی فرد متقاضی و اعضای خانوادهاش، به بررسی دقیق خطر مورد بیمه پرداختند. با توجه به اینکه تجارب به دست آمده در آغاز، خلأ مشهودی را بین اطلاعات موجود و اطلاعات مورد نیاز با واقعیتها نشان میداد، به همین مناسبت پزشکان و «محاسبان فنی» به همکاری نزدیک و تنگاتنگ پرداختند. تحقیقات در مورد مرگ و میر، منتج به آمیزش و ترکیب اطلاعات فنی ـ پزشکی گردید؛ که در نهایت باعث به دست آمدن یک سری اطلاعات مفید در مورد عوامل مؤثر هر خطر شد و بیمهگران با دسترسی به این اطلاعات با اطمینان خاطر بیشتری به کار صدور بیمهنامه پرداختند. بهتر است به طور خلاصه به نیاز انسانها به بیمههای اشخاص اشارهای کنیم. بررسیهای انجام شده نشان میدهند که معمولاً انسانها به دلایل پنجگانهی زیر به خرید بیمههای اشخاص اقدام میکنند: 1 ـ 1 نیاز اصلی و اساسی فیزیولوژیکی انسان، 2 ـ 1 نیاز به حفظ و حراست خود در قبال خطرهای خارجی، 3 ـ 1 نیاز به عشق، محبت و فعالیتهای اجتماعی، 4 ـ 1 اقناع حس احترام نسبت به خویشتن، 5 ـ 1 خودآگاهی و تکامل. اصول قراردادهای بیمههای اشخاص بیمههای اشخاص، یکی از انواع بیمههای بازرگانی است که به منظور جبران توقف درآمد بیمه شده ابداع گردیده است، این توقف خواه بر اثر مرگ باشد یا نقص عضو و یا از کارافتادگی. قرارداد بیمه، سندی است حاکی از تعهد جبران زیان و پرداخت غرامت که در صورت تحقق خطرهای مورد بیمه میتواند تا حدود خیلی زیادی پوشش اجتماعی نسبتاً مهمی را بین اقشار کم درآمد جوامع پیشرفته صنعتی بسط و گسترش دهد. قانون بیمهی انگلستان که به دلیل قدمت از اعتبار جهانی برخوردار است، مقررات بیمههای اشخاص را برای اولین بار در آوریل 1757 تدوین نمود، این قانون مجدداً در سال 1774 اصلاح گردید. در طول مدت 232 سالی که از تدوین این قانون تا به امروز میگذرد، بیمهگران اقصی نقاط جهان با استناد به فراگیر بودن قانون و تأمینهای مالی، اقتصادی و انسانی آن، به دنبال ابداع طرحهای نوینی بودهاند تا دامنهی پوشش را گسترش و کاربرد جهانی بیمهای اشخاص را در بین تودههای محروم و کم درآمد و نیازمند به تأمین، توسعه دهند. بیمههای اشخاص، سندی است مکتوب و حاکی از توافقهای بیمهگر و بیمهگذار که حدود وظایف هر یک را در مقابل دیگری به صراحت معین و مشخص نموده است. ماده یک قانون بیمه ایران عقد بیمه را چنین تعریف میکند: «بیمه عقدی است که به موجب آن یک طرف تعهد میکند در ازای پرداخت وجه یا وجوهی از طرف دیگر در صورت وقوع یا بروز حادثه خسارت وارده بر او را جبران نموده یا وجه معینی را بپردازد. متعهد را بیمهگر، طرف تعهد را بیمهگذار و وجهی را که بیمهگذار به بیمهگر میپردارد حق بیمه و آنچه را که بیمه میشود موضوع بیمه مینامند». ماده 2 همین قانون بیمه ایران، بیمهنامه و مشخصات آن را چنین تعریف میکند: «عقد بیمه و شرایط آن باید به موجب سند کتبی باشد و سند مزبور مرسوم به بیمهنامه خواهد بود». بنا به تعریف فوق، بیمهنامه در حقیقت آثار عقد بین بیمهگر و بیمهگذار است که به موجب آن بیمهگر متعهد میشود در صورت تحقق خطر موضوع بیمه، خسارت وارده را جبران کند و در مقابل، بیمهگذار که موظف به پرداخت حق بیمه گردیده است و مکلف میشود الزاماتی را در حین اجرای قرارداد، ایفا نماید. بیمهنامههای معمول در مؤسسات بیمه از دو قسمت جدول مشخصات و شرایط عمومی تشکیل شده است. در جدول مشخصات، اطلاعات خاص مربوط به بیمهگذار، تاریخ انعقاد قرارداد، سرمایه مورد بیمه ذکر میشود. ماده 3 قانون بیمه ایران درباره موضوعاتی که باید به طور صریح در بیمهنامه درج گردد، چنین حکم میکند: «مادهی 3 ـ در بیمهنامه باید امور ذیل به طور صریح قید شود: 1. تاریخ انعقاد قرارداد، 2. اسم بیمهگر و بیمهگذار، 3. موضوع بیمه، 4. حادثه یا خطری که عقد بیمه به مناسبت آن به عمل آمده است، 5. ابتدا و انتهای بیمه، 6. حق بیمه، 7. میزان تعهد بیمهگر در صورت وقوع حادثه». لازم به تذکر است که بسیاری از اطلاعات یاد شده به طور صریح در جدول مشخصات بیمهنامه آمده است و این جدول معمولاً بر اساس «پرسشنامه» تکمیل و از سوی بیمهگذار یا بیمهشده یا هر دو کامل میگردد. اما در رابطه با برخی دیگر از اطلاعات یاد شده بالا به شرایط عمومی و خصوصی بیمهنامه رجوع نمود
فرمت ورد تعداد صفحات390
شرایط عمومی بیمهنامه مسئولیت مدنی کارفرما در برابر کارکنان
ماده 1 ـ خطرهای موضوع بیمه صدمات بدنی وارد به کارکنان شاغل بیمهگذار ناشی از مسئولیت مدنی وی در حین انجام کار و در محل کار مشروط بر آنکه مسئولیت بیمهگذار برای بیمهگر محرز باشد.
تبصره: منظور از جبران خسارت بدنی مذکور در متن بیمهنامه، تظمین و جبران هزینههای پزشکی و همچنین جبران زیانهای نقص عضو و فوت ناشی از حوادث مشمول بیمهنامه برای زیاندیدگان موضوع بیمه و همچنین ارزش و دیه در صورت رجوع زیاندیده به مرجع قضایی میباشد.
ماده 2 ـ استثنائات: خسارتهای معمول عوامل زیر ولو این که بیمهگذار مسئول آنها شناخته شود از شمول تعهدات بیمهگر خارج است.
1/2 ـ خسارت ناشی از عمد و تقلب بیمهگذار
2/2 ـ خسارات ناشی از وسائل نقلیه موتوری تحت پوشش نمیباشد. مگر آنکه صراحتاً مورد تقاضا بیمهگذار و مورد موافقت بیمهگر قرار گیرد.
3/2 ـ خسارت ناشی از انفجار هستهای و تشعشعات رادیواکتیو.
4/2 ـ خسارت ناشی از جنگ، انقلاب، شورش، اعتصاب و عوامل دیگری از این قبیل
5/2 ـ محکومیت نقدی به نفع دولت و همچنین مجازاتهای قابل خرید بیمهگذار از شمول تعهدات بیمهگر خارج است.
ماده 3 ـ وظایف بیمهگذار:
1/3 ـ بیمهگذار باید پیشنهاد بیمه را با رعایت دقت و صداقت تکمیل و کلیه اطلاعات راجع به موضوع بیمه را در اختیار بیمهگر قرار دهد.
2/3 ـ بیمهگذار موظف است در طول مدت اعتبار بیمهنامه هر گونه تغییر کمی و کیفی را که در وضعیت خطر حاصل شود و با تغییراتی را که در چگونگی ارتباط بیمهگذار با موضوع بیمه به وجود آید. ظرف ده روز به صورت کتبی به اطلاع بیمهگر برساند.
3/3 ـ بیمهگذار موظف است اقدامات لازم را که هر کس عرفاً برای جلوگیری از وقوع حوادث رعایت مینماید به عمل آورد.
4/3 ـ بیمهگذار مکلف است وقوع هر گونه حادثه موضوع این بیمهنامه و همچنین هر نوع ادعا و یا مطالبه کارکنان علیه خود را که به این بیمهنامه مربوط شود اعم از این که مطالبه و ادعا کتبی یا شفاهی و یا به صورت ارسال اظهارنامه و یا اقامه دعوی در مراجع قضایی باشد. بدون فوت وقت در اولین زمان ممکن و حداکثر ظرف مدت پنج روز (به استثنای تعطیلات رسمی) از تاریخ اطلاع خود از آن به اطلاع بیمهگر برساند و نیز مکلف است متعاقباً کیفیات مطالبه و یا دعوی، نام و نشانی مطالبهکننده و یا اقامهکننده دعوی و عنوانی که به موجب آن مطالبه خسارت و یا اقامه دعوی شده است. مشخصات زیاندیده، نام و نشانی شهود احتمالی، مبلغ مورد ادعا و هر گونه اطلاعات مشخصات و نکات دیگر مربوط به موضوع را که بر آن وقوف دارد و هر نوع اسناد و مدارکی را که در این باره در اختیار دارد به بیمهگر تسلیم و بیمهگر را در تحقیقات و رسیدگی و دفاع کمک نماید.
5/3 ـ بیمهگذار بایستی جهت بازدید از محل حادثه و انجام امور کارشناسی همکاری لازم را با بیمهگر به عمل آورد.
ماده 4 ـ تعهدات بیمهگر:
1/4 ـ غرامت فوت بر مبنای درصد تقصیر بیمهگذار تعیین شده در مرجع قضایی و اعمال آن بر روی سرمایه (مندرج در بیمهنامه) و یا معادل ریاضی ارزانترین نوع دیه رایج هر کدام که کمتر باشد محاسبه میگردد.
2/4 ـ غرامت صدمات جسمانی زیاندیدگان براساس درصد تعیینشده در مرجع قضایی و یا اعمال آن بر روی سرمایه بیمه و یا معادل ریالی ارزانترین نوع دیه رایج هر کدام که کمتر باشد محاسبه میگردد.
3/4 ـ در صورتی که زیاندیدگان از غرامت پرداختی توسط سازمان تأمین اجتماعی استفاده نماید. تعهد بیمهگر عبارتست از مازاد غرامت تا میزان تعهدات مندرج در شرایط خصوصی بیمهنامه.
4/4 ـ در صورت فوت هر یک از زیاندیدگان موضوع بیمهنامه جمع مبالغ پرداختی نمیتواند از حداکثر تعهد بیمهگر، مذکور در بندهای 2 یا 3 «تعهدات بیمهگر» مندرج در شرایط خصوصی بیمهنامه برحسب مورد تجاوز نماید.
5/4 ـ قبول هر گونه مسئولیت و سازش در مورد خسارتهای بدنی از طرف بیمهگذار بدون موافقت کتبی بیمهگر فاقد اعتبار است مگر اینکه طبق مدارک مسئولیت بیمهگذار محرز باشد.
6/4 ـ بیمهگذار متعهد است هرگونه اوراق قضایی مربوط به هر دعوی مرتبط با موضوع این بیمهنامه را اعم از این که از طرف مدعی خسارت یا دستگاههای قضایی دریافت نموده باشد بیدرنگ و حداکثر ظرف مدت 24 ساعت جهت بیمهگر ارسال دارد و در صورت تأخیر مسئولیت جبران ضرر و زیانهای که از این طریق به بیمهگر وارد میشود خواهد بود.
7/4 ـ حق سازش و حق دعوی تا میزان تعهد بیمهگر در کلیه مراجع و مراحل قضایی با بیمهگر است و بیمهگذار به موجب این بیمهنامه بیمهگر را وکیل یا حق توکیل غیر ولو کرارا مینماید که پروندههای مربوط را در مراجع قضایی با استفاده از کلیه اختیارات دادرسی تا میزان تعهد این بیمهنامه تعقیب نماید و در طول مدت جریان دعوی نباید اقدامی به عمل آورد که به حق بیمهگر در تعقیب دعوی لطمه وارد آورد ولی نسبت به مازاد تعهدات این بیمهنامه بیمهگذار حق هر گونه اقدامی خواهد داشت.
8/4 ـ بیمهگر میتواند با پرداخت حداکثر مبلغی که طبق این بیمهنامه برای هر حادثه متعهد است و یا این که اگر مبلغی قبلاً پرداخت نموده با پرداخت مابه التفاوت آن تا میزان حداکثر تعهد، اقدامات خود را در هر یک از مراحل قضایی متوقف و از خود سلب مسئولیت بنماید و در آن صورت رهبری و کنترل مذاکرات و جریانهای حقوقی و اقدامات قانونی مربوط به هر دعوی مرتبط با موضوع این بیمهنامه را به بیمهگذار واگذار و از ادامه مداخله خودداری نماید. بنابراین بیمهگر در برابر هر گونه ادعای بعدی مسئولیتی نخواهد داشت.
ماده 5 ـ فسخ و بطلان بیمهنامه: این بیمهنامه ممکن است قبل از انقضای مدت با اخطار قبلی و کتبی بیست روزه از طرف بیمهگر یا بیمهگذار در موارد زیر فسخ شود:
از طرف بیمهگر:
1ـ در صورت عدم پرداخت حق بیمه و حق بیمه اضافی در سررسیدهای معین.
2 ـ در صورت تشدید خطر و عدم موافقت بیمهگذار به پرداخت حق بیمه اضافی مربوط.
3 ـ در صورت کتمان یا اظهار خلاف واقع در بیمهگذار به طور غیر عمد درباره وضعیت خطر و احراز این امر قبل از وقوع حادثه.
از طرف بیمهگذار: در صورتی که کیفیت تشدید خطر کاهش یافته و از بین رفته و بیمهگر به تخفیف حق بیمه راضی نشود.
تبصره: در صورت فسخ از طرف بیمهگر، باید حق بیمه مدتی که باقی مانده است به صورت روزشمار محاسبه و به بیمهگذار برگشت شود در صورت فسخ بیمهنامه از طرف بیمهگذار، حق بیمه برگشتی براساس تعرفه بیمه کوتاه مدت محاسبه خواهد شد.
دانلود روش تحقیق ویژگیهای اشخاص مبتلا به اضطرابهای اجتماعی با فرمت ورد و قابل ویرایش تعدادصفحات 90
بیان مسئله(موضوع تحقیق)
اشخاصی که از اضطرابهای اجتماعی رنج میبرند در موقعیتهای اجتماعی که قرار میگیرند دچار مشکل میشوند. این اشخاص میگویند هنگامیکه مجبور به گفتگو با دیگران هستند دچار حالت عصبی و احساس نامطلوبی میشوند.(CHEEK , BUSS1981)
آنان به نظر دیگران نسبت به خودشان توجه دارند. آنان وقتی که با افراد جدید آشنا میشوند و یا مجبور هستند در مقابل حضار صحبت کنند خیلی خجالتی میشوند. اغلب این افراد فکر میکنند ممکن است کارشان اشتباه باشد و یا احمقانه بنظر آید. اشخاص خجالتی اغلب دچار لکنت زبان میشوند ، درگفتار دچار اشتباه میشوند ، علائم عصبی در ظاهرشان دیده میشود ، مانند عرق ریختن و لرزش بدن. این احساسات فقط در ذهن اشخاص اضطراب اجتماعی نیست.
اشخاصی که با افراد خجالتی ارتباط برقرار میکنند آنان را افراد عصبی و بازداشته شده از احساسات و نیز غیردوستانه میدانند. (CHEEK , BUSS 1981) اشخاص خجالتی احتمالاً در موقعیتهای اجتماعی نسبت به بیشتر مردم در آنچه که میگویند یا انجام میدهند دچار خجالت و دستپاچگی میشوند و احتمالاً به همین علت است که اشخاص خجالتی نسبت به اشخاص غیر خجالتی بیشتر دچار سرخی صورت در اثر خجالت میشوند.
اشخاص مضطرب اجتماعی گاهی به این فکر میکنند که چگونه میتوانند ارتباط برقرار کنند و منظور خودشان را به دیگران انتقال دهند. اشخاص خجالتی میگویند که گاهی دچار حالت عصبی و خجالتی هستند که نمیتوانند فکر کنند تا چیزی برای گفتن پیدا کنند آنان ممکن است گفتگو را به سکوت بکشانند که این امر برای آنان خیلی ناراحت کننده میباشد(PILKONIS 1877) افراد مضطرب اجتماعی قبل از صحبت کردن و یا بعد از صحبت کردن در مقابل حضار دچار بالاترین سطح اضطراب میشوند.
این اشخاص بسختی سخن فردی که قبل یا بعد از آنان گفتگو کرده است را بخاطر میآورند . اضطراب مانع شرکتدادن آنان و بخاطر آوردن سخنان دیگران میشود. چنانچه اخیراً دیده شده افراد خجالتی درونگرا نیستند. برعکس آنان مایل هستند دوستان بسیاری را داشته باشند . خصوصاً افراد خجالتی بیان میکنند که هنگام نیاز به کمک مردم دوست دارند افراد بیشتری به آنان کمک کنند.(ZIMBARARDO 1997) خجالتی بودن آنان مانع میشود تا دوستان بیشتری داشته باشند و هنگام کمک نیز مانع درخواست آنان از دوستانشان میشود. مطالعه دیگری نشان داده است که دانشآموزان خجالتی تمایل کمتری برای گفتگو با مشاورین مشاغل از خودشان نشان میدهند.
در یک تحقیق دیگر محققین خواستار انجام کاری شدند که بدون کمک دیگران انجام آن میسر نبود.
(DEPAULT , DULL , GREENBEG , SWAIM) اشخاص مضطرب اجتماعی در این کار کمتر از دیگران تمایل به درخواست کمک از خود نشان میدهند ، این عدم درخواست همکاری ریشه در ترس اشخاص مضطرب اجتماعی دارد که دیگران نیز تمایلی به پاسخ کمک آنان ندارند. نه فقط افراد مضطرب اجتماعی در مورد اینکه دیگران نظر خوبی نسبت به آنان نخواهند داشت ترس دارند ، بلکه برداشت دیگران را از خود بطور منفی تعبیر میکنند، این موضوع در یک تحقیق از دانشجویان کالج خواسته شده بود که بر روی یک سری از تکالیف کار کنند. سپس از آنان سئوال شده که تصور میکنید دانشجویان دیگر در مورد شما چه برداشتی داشته باشند. دانشجویان مضطرب اجتماعی احساس میکردند که در انجام کارها نسبت به دانشجویان غیرمضطرب کمتر شایستگی داشتند.
در آزمایش دیگری که ( POZE , CARVER , WELLENS 1991) بصورت ارتباط دوطرفه بوسیله تلویزیون صورت گرفت ، همه افراد یک برنامه از پیش ضبط شده را تماشا کردند. در این حالت همه نوعی ارتباط را برداشت کردند. مضطرب اجتماعی- در شکل حالتهای صورت – از خود تمایل بیشتری برای تعبیر حالتهای صورت نشان میداد. خلاصه اینکه اشخاصی که دچار اضطراب اجتماعی بالایی هستند انتظار دارند برخورد اجتماعی ضعیفی داشته باشند و بدنبال دلیلی هستند که افراد دیگر آنان را مورد تأیید قرار نمیدهند. و این حالت بدبینانه با برخوردهای اجتماعی احتمالاً موجب بروز مشکلاتی خواهد شد. اشخاص دیگر مایل نیستند افراد خجالتی اطمینان خود را از دست بدهند که دچار یک عدم پذیرش اجتماعی و موجب ترس آنان شود بعلاوه بدلیل اینکه آنان تصور میکنند که دیگران نسبت به آنان متنفر هستند ارتباط گفتاری خود را قطع میکنند و در اجتماعات آنان شرکت نمیکنند. در نتیجه ممکن است غنچه ایجاد ارتباط متقابل و دوستی نهایی آنان قبل از اینکه شکوفه بزند در اثر سرمازدگی از بین برود.
» توضیح اضطراب اجتماعی«
چرا اشخاص خجالتی در شرایط خاص موقعیتهای اجتماعی دچار اضطراب زیادی میشوند؟ آنان از چه چیزی میترسند؟
بیشتر محققین معتقدند که سنجش درک دیگران علت اصلی اضطراب اجتماعی است. بعبارت دیگر، اشخاص مضطرب اجتماعی از آنچه که دیگران دربارة آنان فکر میکنند ترس دارند. مخصوصاً آنان از سنجش منفی دیگران میترسند، اشخاص مضطرب اجتماعی نگران این هستند که اشخاصی که با آنان گفتگو میکنند ممکن است آنان را احمق، خسته کننده و یا بیتجربه تصور کنند. برخی از موقعیتهای اجتماعی موجب تحریک اضطراب آنان میشود.
موقعیتهای از قبیل:
فکر کردن در مورد قرار ملاقات مردم برای اولین بار ممکن است برای فردی که دچار اضطراب اجتماعی شدیدی است مانند یک کابوس ترسناک باشد.
سنجش درک دیگران موجب میشود تا اشخاص مضطرب اجتماعی ترس خود از اینکه دیگران در مورد آنان چه تصوری دارند را کاهش دهد. اغلب این اشخاص در حضور یافتن در مجامع اجتماعی پرهیز میکنند. آنان از مهمانیهایی که در آن اشخاص را نمیشناسند گریزان هستند. از ملاقات با افرادی که آنان را نمیشناسند پرهیز میکنند. ترجیح میدهند امتحان کتبی بدهند تا در مقابل دیگران امتحان شفاهی بدهند.
عنوان مقاله : مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی در قانون جرایم رایانه ای
قالب بندی : PDF
شرح مختصر : قانون جرایم رایانه ای سرانجام در سال 1388 تصویب شد تاکشور ما گامی دیگر در مبارزه با پدیدة جرم بردارد. با تصویب این قانون دیگر لازم نیست قضات جرایم ارتکابی را با مواد قانونی قبل از تصویب قانون جرایم رایانه ای تطبیق دهند. چه بسا این تلاش آنها ره به جایی نمی برد و نتیجۀ آن تباهی حقوق بزه دیدگان و جامعه در برابر بزهکاران می شد. اگرچه این قانون کاستی هایی دارد ولی همینکه کشور ما دارای قانونی برای جرایم رایانه ای شده است، جای بسی امیدواری به آیندة داستان مبارزة همیشگی با بزهکاران دارد. فصل ششم این قانون به یکی از بحث برانگیزترین مباحث حقوق کیفری یعنی مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی مربوط می شود که می توان گفت در مقایسه با قوانین قبلی کاملتر نگاشته شده است. روشن کردن زوایای گوناگون مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی مهمترین هدف این کار تحقیقی بوده است و نگارندة آن به دلیل فقدان منبعی در این زمینه، تلاش کرده تا با تکیه بر قانون و تفسیر آن مطالب را بر روی کاغذ بیاورد. درگفتار نخست شرایط تحقّق مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی در قانون جرایم رایانه ای مورد بررسی قرار گرفته است. در گفتارهای بعدی به ترتیب مجازات اشخاص حقوقی در قبال ارتکاب جرایم رایانه ای، تکرار جرم در قانون جرایم رایانه ای، قوانین دیگری که در آنها برای اشخاص حقوقی مسئولیت کیفری پیش بینی شده است و در نهایت فواید پیش بینی مسئولیت کیفری برای اشخاص حقوقی مورد بررسی قرار گرفته است.
شخصیت حقوقى مرتبط با سرشت و فطرت انسان بوده و متعلق به شخص طبیعى است بدین معنى که اشخاص حقیقى دارندگان واقعى حقوقى و تکالیف مىباشند اما اشخاص دیگرى هم در اجتماع فرض مىشوند، که وجود طبیعى ندارند بلکه داراى وجود فرضى و اعتبارى مىباشند. به این نوع اشخاص، اشخاص حقوقى مىگویند مانند انجمنها، شرکتها و مؤسسات و سازمانها به این تعبیر شخص حقوقى موجود اجتماعى و فعالى است که به تجویز قانون و از اجتماع دو یا چند شخص حقیقى ایجاد مىشود و قانون براى او شخصیت قانونى و اهلیت مدنى جداگانهاى قائل شده است و وجود او منشأ آثار و منبع مستقل و جدا از تشکیلدهندگان و مؤسسین خود بوده و داراى کلیه حقوق و تکالیفى است که قانون براى اشخاص حقیقى شناخته است.
که به بیان دیگر، مىتوان گفت وقتى تعدادى از افراد انسان براى هدف یا اهداف مشترکى برابر قوانین و یا اساسنامه و یا قرارداد با هم همکارى و فعالیت نمایند. نتیجه فعالیتهاى گروهى و جمعى آنها به نام و حساب هیچیک از آن افراد گذشته نمىشود بلکه به نام و به عنوان شخص حقوقى محسوب مىشود. مانند اینکه تعدادى از افراد بهنام پزشک، پرستار و پرسنل ادارى براى انجام خدمات پزشکى با هم همکارى نموده و به معاینه و معالجه افراد مریض اقدام نمایند. کلیه اقدامات آنها به بیمارستان یا مؤسسه بهداشتى درمانى انجام مىشود و یا اینکه تعدادى از افراد هر یک سرمایهاى را فراهم نمایند و با مجموع سرمایه به فعالیتهاى تجارى براساس قوانین و مقررات تجارت بپردازند. نتیجه فعالیتهاى آنها به نام و حساب شرکت تجارى محسوب مىشود.