فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:64
چکیده:
اضطراب چیست ؟
همه انسانها اضطراب را در زندگى خود تجربه میکنند و طبیعى است که مردم هنگام مواجهه با موقعیتهاى تهدیدکننده و تنشزا مضطرب میشوند، اما احساس اضطراب شدید و مزمن در غیاب علت واضح، امرى غیرعادى است.اضطراب شامل احساس عدم اطمینان، درماندگى و برانگیختگى فیزیولوژیکى است. بهطور کلى اضطراب یک احساس منتشر، بسیار ناخوشایند و اغلب مبهم دلواپسى است که با یک یا چند حس جسمى مانند احساس خالى شدن سر دل، تنگى قفسه سینه، طپش قلب، تعریق، سردرد و غیره همراه است.بررسیها نشان میدهد که اضطراب در مردها، طبقات اقتصادى مرفه و جوانان کمتر است و در زنان، افراد کمدرآمد و سالمندان بیشتر شایع میباشد.
علائم و نشانه های اضطراب
ـ عصبى بودن، آرام و قرار نداشتن
ـ تنش
ـ احساس خستگى
ـ سرگیجه
ـ تکرر ادرار
ـ طپش قلب
ـ بیحالى
ـ تنگى نفس
ـ تعریق
ـ لرزش
ـ نگرانى و دلهره
ـ بیخوابى
ـ اشکال در تمرکز حواس
ـ گوش به زنگ بودن
اضطراب در کودکان و نوجوانان :
بسیارى از کودکان هنگام قرارگیرى در وضعیت جدید مثل روبرو شدن با افراد جدید، احساس اضطراب کرده و بهطور خجالتآورى به مادر و پدر، افراد فامیل و یا وابستگان به اصطلاح «آویزان» میشوند.معمولاً والدین میتوانند آنها را تشویق به خروج از «منطقه امن» بکنند. هر چند بعضى از کودکان در مقابل این شرایط مقاومت کرده و آنها را نمیپذیرند. بهمنظور کمک به کودکان در این موقعیت باید صبر و حوصله کافى داشت بهطوریکه آنها احساس اعتماد به نفس کافى جهت مقابله با مسائلى که به نظرشان مشکل مى آید، را کسب کنند.بسیارى از والدین از این احساس کودکانشان آگاه نیستند تا روزى که آنان به مشکلى برخورد میکنند مثل روز رفتن به مدرسه و … منشاء این اضطراب در کودکان ناشناخته میباشد. اغلب ترکیبى از یک ترس ناشناخته و فقدان کنترل همراه با یک طبیعت ناشى از شرم و خجالت زمینة بسیارى از اضطراب کودکان را تشکیل میدهد.
بسیارى از شکایتهاى کودکان در دوران ابتدائى مدرسه همچون درد معده یا سوزش سر دل و یا دردهاى پراکنده دیگر، ناشى از وجود یک اضطراب نهفته در کودکان است که وجود اختلاف در خانواده و نگرانى در پدر و مادر میتواند از علل آن باشد که این نگرانى مستقیماً به کودک انتقال یافته و با این شکایات بروز مى کند.
شایعترین اختلالات اضطرابى در کودکان و نوجوانان عبارتند از:
ـ اضطراب جدایى (Separation Anxiety)
ـ اضطراب امتحان (Exam Anxiety)
ـ اضطراب اجتماعى (Social Anxiety)
ـ ترس از مدرسه (School Phobia)
«سوزان چرچ» عقیده دارد که اضطراب کودکان، ارتباط مستقیمی با مشاهده صحنههای جرم و جنایتی دارد که آنها در دوران کودکی از طریق فیلمها و تصاویر شاهد آن هستند. او پیشنهاد میکند، پدران و مادران به جای تلاش برای تحصیل رفاه بیشتر برای خانواده، به فکر ایجاد محیطی سالم و باثبات برای کودکان باشند. نویسنده در این مقاله، به بررسی نقش اضطراب در سلامت جامعه آمریکا پرداخته است. «سوزان چرچ» عقیده دارد که اضطراب کودکان، ارتباط مستقیمی با مشاهده صحنههای جرم و جنایتی دارد که آنها در دوران کودکی از طریق فیلمها و تصاویر شاهد آن هستند. او پیشنهاد میکند، پدران و مادران به جای تلاش برای تحصیل رفاه بیشتر برای خانواده، به فکر ایجاد محیطی سالم و باثبات برای کودکان باشند.جرائم اجتماعی و طلاق والدین، فضای امن خانوادهها را از بین برده است. مهمترین کسانی که به امنیت روانی و احساس خانواده نیاز دارند، کودکان هستند. افزایش سطوح طلاق والدین، بیکاری، جرائم اجتماعی و خشونت در تلویزیون و فیلمهای سینمایی، آسمان را برای کودکان سیاه کرده است.
جالب است بدانید، براساس مطالعهای که جدیداً انجام شده، اضطراب و تشویش بچههای سالم در دههی ۱۹۸۰، به اندازهی اضطراب و تشویش بچههایی که در دههی ۱۹۵۰ بیماری ذهنی داشتهاند، بوده است. «جین کویینگ»، روانشناس اجتماعی در دانشگاه کیس وسترن ریزرو میگوید: جرم، طلاق والدین و کمبود روابط احساسی و اجتماعی با افراد دیگر، نوجوانان و جوانان آمریکایی را بیمار کرده است. او سالهای آخر قرن بیستم را «سالهای اضطراب» نامیده است. او میگوید: براساس مطالعات دانشگاهی انجام شده، اضطراب و عصبانیت از سالهای ۱۹۸۰ ـ ۱۹۵۰، پنجاه درصد افزایش داشته، ترس و دودلی بین جوانان با شتاب زیاد افزایش پیدا کرده و عمیقتر شده است، این نتایج، خلاصه آزمایشهای سطوح اضطراب در بین ۴۰۱۹۲ دانشجو و گزارشهای اضطراب از ۱۲۰۵۶ دانشآموز در دهههای ۱۹۸۰ ـ ۱۹۵۰ است.
تویینگ برای یافتن دلایل اضطراب در بین کودکان آمریکایی، عواملی را که در سعادت جامعه نقش دارند، بررسی کرده است؛ در چکیده آمار ایالات متحده، عوامل مؤثر در سعادت جامعهی آمریکایی، سطوح جرایم، طلاق، بیکاری، درآمد و بعضی موارد دیگر برشمرده شده است. او میگوید، دو عامل برجستهتر هستند: ۱ـ جرم و بیثباتی اجتماعی حاصل از آن، ۲ـ کمبود ارتباط اجتماعی با دیگران. تویینگ میگوید: با افزایش جرم و جنایت در جامعه، به همان نسبت اضطراب بچهها بیشتر میشود. حتی اگر بچهها قربانی اصلی خشونتها نباشند، رشد این تصور که خشونت به راحتی اتفاق میافتد بچهها را مضطرب میکند، در این بحث، پول کمترین نقش را دارد. امنیت مالی خانههایی که بچهها در آن بزرگ میشوند، اهمیت زیادی ندارد، بلکه مهم این است که آیا بچهها احساس سلامت و امنیت میکنند یا خیر. به گفتهی تویینگ، مردم الان نمیدانند چه اتفاقی دارد میافتد؛ همان طور که ندانستند بر سر جامعه چه آمده است؛ دههی ۱۹۵۰ سالهای بلوغ و کمال نبود، اما مردم نسبت به هم بیشتر احساس وابستگی میکردند. امروزه ما بیشتر آزادی داریم، انتخاب بیشتری داریم، جرایم بیشتری هم داریم و البته اضطراب بیشتر. چیزی نمانده تا به خاطر این اضطراب و جرایم، هزینه سنگینی پرداخت کنیم.
به نظر تویینگ، وقتی این بچههای مضطرب بزرگ میشوند، اضطراب و اضطرابزایی خود را به جامعه میآورند. این غولهای ترسناک که بچهها از آن میترسند، در بزرگسالی آنها را به اعتیاد، الکل و مواد مخدر میکشاند. آدمهای مضطرب زودتر از آدمهای معمولی میمیرند. به عقیده متخصصان، اضطراب با اغلب بیماریهای طولانی مدت، مثل بیماریهای سخت داخلی، بیماریهای قلبی و بیماریهای روانی، رابطه مستقیم دارد. اضطراب و ناراحتی در کودکان، نمود بیرونی و رفتاری ندارد و بنابراین قابل تشخیص نیست. «دیوید استرچرز» پزشک عمومی، تحقیقی بر روی سلامت ذهنی کودکان انجام داده که براساس آن مشخص شده، از هر ده جوان آمریکایی، یک نفر از بیماری ذهنی رنج میبرد؛ طوری که شخصی را از کار روزانهاش بازمیدارد.
منتقدان رسانههای جمعی مثل «جوآن کانتور»، استاد ارتباطات در دانشگاه واشنگتن میگوید، تصاویر خشونتآمیز در تلویزیون، فیلمهای سینمایی و بازیهای ویدیویی، میتواند ترسی را در نهاد کودکان ایجاد کند که برای مدت طولانی باقی میماند. او در همین زمینه، تحقیقی روی دانشجویان انجام داد. تقریباً یک چهارم مصاحبهشوندگان گفتند، هنوز از انجام بعضی کارها مثل شنا کردن در اقیانوس میترسند؛ زیرا فیلمهای سینمایی از جمله فیلم «جاوز» که هفت سال پیش دیده بودند، ترس را در آنها نهادینه کرده بود. کانتور که کتاب «مامی، من میترسم: چگونه تلویزیون و فیلمهای سینمایی بچهها را میترسانند و ما برای حفاظت از آنها باید چه بکنیم». را نوشته، میگوید حتی وقتی شما به اندازهای بزرگ شدهاید که تشخیص میدهید صحنههای ترسناک، فقط فیلم است، باز ترس به قدری شدید است که در حافظه بلندمدت شما میماند.
چه باید بکنیم
براساس مطالعات تویینگ، بهتر است والدین به جای تحصیل پول بیشتر، برای بچهها، خانه و زندگی با ثبات و با احساس آماده کنند. آنها باید بچهها را از صحنههای خشونتبار تلویزیون دور نگه دارند. کانتور میگوید: ترس بچهها را دست کم نگیرید و به آنها قوت قلبی صادقانه ببخشید. او میگوید: «به آنها آرامش دهید و توضیح دهید، هیچ اتفاقی نیفتاده است».
عوامل موثردر اضطراب نوجوانان و مقابله با آن
سرچشمه بسیاری از ناراحتیهای ظاهراً غیر منطقی نوجوانان اضطرابی است که از عوامل گوناگون از جمله عوامل زیر ناشی میشود : تغییرات جسمانی از قبیل نگرانی از دیررسی بلوغ بخصوص در پسرها، نگرانی از زود رسی بلوغ بخصوص در دخترها، ترس و احساس خجالت از تغییر جسمانی و رنج ناشی از عدم پذیرش تغییرات جسمانی، عدم پذیرش از جانب همسالان، مستقل شدن، بروز رفتار پرخاشگرانه، غیر منطقی بودن، نداشتن مهارتهای لازم برای زندگی، تمایلات جنسی و آشفتگی در نقش. در اینجا به طور مختصر بعضی از این عوامل مورد بررسی قرار می گیرند:
نحوه رویارویی با رنج ناشی از تغییرات جسمانی
تغییرات ناشی از دوران بلوغ را نوجوان بهتدریج میپذیرد. علت اصلی نگرانی در مورد نکات دیگری همچون زودرسی و دیررسی بلوغ و احساس خجالت در مواجهه با تغییرات جسمانی، عدم آگاهی، آگاهی ناقص یا محدود و یا اطلاعات نادرست نوجوان در زمینه های مختلف بلوغ و تغییرات جسمانی ناشی از آن است، که بهترین راه پیشگیری نیز فراهم آوردن آگاهی و بینش دقیق، صحیح و به موقع است. والدین باید قبل از پیدایش علایم ثانویه بلوغ فرد را بطور مناسب و با مراعات شئون اخلاقی، در جریان مسائلی از جمله سن بلوغ، عوامل موثر در پیدایش بلوغ و تغییرات جسمانی و آثار روانی آن بگذارند. والدین و مربیان با فراهم آوردن جوی آزاد و سالم باید این امکان را به نوجوان بدهد که سوالات، افکار، احساسات و احیاناً نگرانیهای خود را صادقانه مطرح و جوابهای مناسب دریافت کند و نباید بگذارند تا نوجوانان برای یافتن پاسخ سوالات خود کسانی که صلاحیت ندارند از جمله همسالان مراجعه و دچار انحراف و اضطراب شود. در مواردی که نوجوان نمی تواند مسائل را حضوری با والدین مطرح کند، باید مربیان و اولیای مطلع و متعهد مدرسه در حد مجاز نوجوان را راهنمایی کنند و با ارائه کتابهای مناسب و بحثهای مفید، زمینه بدست آوردن اطلاعات سالم را فراهم آورند.
رویارویی با اضطراب ناشی از عدم پذیرش از جانب همسالان
نتایج پژوهشی نشان داده است که ناامنی، وابستگی شدید و ناسالم نوجوان به والدین، ناتوانی یا نداشتن مهارتهای لازم در برقرار کردن روابط عاطفی، اجتماعی و اخلاقی سالم، تفاوت در فرهنگ خانواده ها و بخصوص عدم پذیرش ارزشها و آداب و رسوم گوناگون، موجب اضطراب بسیاری از نوجوانان می شود. برای اینکه نوجوانی که تجربه های ذکر شده را نداشته است دچار اضطراب شدید نشود و یا اضطراب او ادامه پیدا نکند اقدامات زیر مفید است :
• والدین باید گرایش فرزند خود به همسالان را بدرستی درک کنند، زیرا این یک نیاز طبیعی است که بخواهد مورد توجه و حمایت همسالان قرار گیرد.
• والدین با نوجوان در مورد گزینش دوست توافق نمایند تا دچار تعارض نشود و پنهان کاری نیز نکند.
• باید سعی کنند به طور منطقی با نوجوان روبرو شوند و در وقت مناسب، با گفتگوی ملایم و استدلال، او را متوجه نتایج نامطلوب بعضی از معاشرتها کنند.
• والدین و مربیان برای دوستان نوجوان باید اعتبار و احترام قایل باشند.
• والدین و مربیان و… باید در همه مواقع بخصوص در برابر همسالان، احترام و شخصیت نوجوان را حفظ کنند.
رویارویی با اضطراب ناشی از دوگانگی و ترس از مستقل شدن :
یکی از عمومی ترین نیازهای نوجوان کسب استقلال از افراد خانواده و دیگران است. مطالعات نشان داده که اضطراب در کسانی بیشتر دیده می شود که دچار ناامنی شدید، عدم اعتماد به نفس، وابستگی ناسالم به والدین بخصوص مادر هستند. کسب استقلال در بسیاری از نوجوانان اضطراب ایجاد می کند. از جمله حالاتی که در زمینه مستقل شدن دیده می شود، تضاد و دوگانگی است، یعنی نوجوان در حالیکه می خواهد و می داند که باید مستقل شود از استقلال نیز می ترسد. برای جلوگیری از این دوگانگی والدین باید وضعیتی فراهم آورند تا نوجوان با بدست آوردن اعتماد بنفس، امنیت روانی و جرات تجربه کردن، بتدریج درصدد کسب استقلال برآیند. یکی از دلایل اساسی در اضطراب ناشی از مستقل شدن، عدم آگاهی از وضعیتی است که نوجوان بعد از مستقل شدن پیدا خواهد کرد. به نوجوان باید مسئولیت و فرصت داد که در بسیاری از امور مربوط به خود اظهار عقیده کنند و تصمیم بگیرد، ولو اینکه اشتباه کند و نباید نوجوانان را به خاطر اشتباهاتشان مورد تنبیه یا تحقیر قرار داد بلکه باید به آنها این فلسفه را آموخت که زندگی سراسر تلاش و مبارزه است و آنها می توانند از خطاهای خود درسهای مفید بیاموزند. در نیاز نوجوانان به کسب استقلال تفاوتهای فردی وجود دارد به همین دلیل نباید آنها را مقایسه ملامت آمیز کرد زیرا گاهی باعث دلسردی، احساس نا امنی و اضطراب می شود.
رویارویی با اضطراب ناشی از بروز رفتار پرخاشگرانه
یکی از خصوصیات بعضی از نوجوانان مخالفت با افراد مختلف در خانه و خارج از آن است که گاه بصورت پرخاشگری کلامی یا غیر کلامی بروز می کند. عدم توانایی در کنترل رفتار پرخاشگرانه باعث اضطراب بسیاری از نوجوانان است. بطور خلاصه بالا بردن میزان مقاومت و تحمل کودک در برابر ناکامی و سختیها، ارضاء صحیح نیازهای کودک، ایجاد امنیت روانی و بوجود آوردن الگوهای رفتار مناسب می تواند در پیشگیری رفتار پرخاشگرانه موثر باشد. اگر این اقدامات بموقع انجام نشود باید در زمان حال امکاناتی فراهم آوریم که نوجوان کمتر پرخاشگری کند و با اضطراب کمتری روبه رو شود. توصیه های زیر در این زمینه مفید است:
• والدین و دیگران باید تا حد ممکن از امر و نهی های زیاد، بی مورد و غیر اصولی خودداری کنند.
• از ایجاد ممنوعیت و محدودیتهای بی مورد که مغایر با نیاز نوجوان به کسب آزادی و استقلال است خود داری کرد.
• با تقویت روحیه نوجوان بخصوص تکیه بر مهارتها و تواناییهای مثبت او، باید روشهای مناسب مواجهه با ناکامی را به او آموخت.
• به نوجوان باید آموخت که در مقابله با خشم به جای اینکه بدون تفکر خشمی کنترل نشده ابراز دارند منطقی برخورد کنند و بدون توهین و تحقیر به دیگران ابراز وجود کنند و عواطف خود را بیان کنند.
• باید به او فهماند که نحوه برخورد دیگران با او تا حدی نتیجه رفتار خود اوست.
• در برابر پرخاشگری نوجوان نباید از تنبیه یا تحقیر استفاده کرد، زیرا این رفتارها خود باعث تشدید پرخاشگری می شوند بهتر است به عمل پرخاشگرانه او، پاسخ نداد، منتها باید به نوجوان فهماند که بی اعتنایی ظاهری به پرخاشگری او حمل بر تائید یا قبول آن نیست.
انواع اضطراب:
اضطراب انواع مختلف و متنوعى دارد که هر فردى ممکن است به یک یا چند نوع از این اختلالات مبتلا باشد:
۱ـ اختلال اضطراب فراگیر یا منتشر (Generalized Anxiety Disorder)
ترکیبى از علائم زیر در این اختلال وجود دارد:طپش قلب، تنگى نفس، اسهال، بیاشتهایى، سستى، سرگیجه، تعریق، بیخوابى، تکرر ادرار، لرزش، فقدان آرامش، مرطوب بودن کف دست، احساس گرفتگى گلو، نگرانى نسبت به آینده، گوش به زنگ بودن نسبت به محیط. در اضطراب فراگیر خطر واقعى وجود ندارد.
۲ـ اختلال هراس (Panic Disorder)
این افراد دچار حملات اضطرابى پیشبینى نشدهاى میشوند که ممکن است ظرف چند ثانیه تا چند ساعت و حتى چند روز نوسان کند. مبتلایان به این اختلال میترسند مبادا بمیرند، دیوانه شوند یا بیاختیار دست به کارهایى بزنند و یا علائم روانى ـ حسى غیرمعمول نشان دهند. سایر علائم اختلال اضطراب فراگیر نیز در این اختلال مشاهده میگردد.
۳ـ ترسهاى اختصاصى یا ساده (Simple Phobia)
شایعترین نوع ترس است. در خانمها بیشتر وجود دارد. یک نوع ترس غیرمنطقى است که طى آن فرد از مواجهه با اشیاء، فعالیتها و موقعیتهاى خاص همچون ترس از حیوانات، طوفان، بلندى، جراحت، خون و مرگ اجتناب میکند. در این موارد خود فرد متوجه افراطى و غیرمنطقى بودن ترس خویش است.
۴ـ ترس از مکانهاى باز (Agorophobia)
افراد مبتلا به این اختلال از وارد شدن به موقعیتهاى ناآشنا هراس دارند. مثلاً از رفتن به فضاى باز، مسافرت و حضور در ازدحام امتناع میکنند. این افراد از ترک کردن محیط منزل دچار ترس شدید هستند. این اختلال در نوجوانى شروع میشود و معمولاً این افراد تجربه اضطراب جدایى را در دوران کودکى داشتهاند.
۵ـ ترسهاى اجتماعى (Social Phobia)
این نوع ترس از اواخر دوران کودکى یا اوائل نوجوانى شروع میشود. این افراد در مواجهه با دیگران احساس شرمسارى میکنند، نگران هستند که دستها و صدایشان نلرزد و سرخ نشود. معمولاً از صحبت کردن و غذا خوردن در حضور جمع، ابراز وجود کردن، انتقاد کردن، اظهارنظر کردن و اشتباه کردن میترسند.
۶ـ اختلال وسواس (Obsessive-compulsive Disorder)
عبارت است از افکار یا اعمال غیر ارادى، تکرارى و غیرمنطقى که فرد برخلاف میل خود آن را تکرار میکند. این بیمارى میتواند بهصورت وسواس فکرى، وسواس عملى و یا وسواس فکرى و عملى توأم با هم باشد.در وسواس فکرى، فرد نمیتواند فکرى را از ذهنش خارج کند (مثل افکار پرخاشگرى یا جنسی)، یعنى یک فکر، عقیده، احساس مزاحم و تکرار شونده وجود دارد.در وسواس عملى فرد براى اجراى تکرارى عملى خاص یا سلسله اعمالى خاص احساس اجبار میکند مثل شستن مکرر دستها. فکر وسواسى موجب افزایش اضطراب شخص میگردد درحالیکه عمل وسواسى اضطراب شخص را کاهش میدهد.
۷ـ اختلال استرس پس از سانحه (PTSD: Post Troumatic Stress Disorder)
این اختلال قبلاً «سندرم موج انفجار» نامیده میشد. معمولاً با یک استرس شدید هیجانى که شدت آن میتواند براى هرکس آسیبرسان باشد همراه است از قبیل جنگ، بلا یا سوانح طبیعى مثل زلزله، مورد حمله یا تجاوز به عنف واقع شدن و تصادفات شدید. ارتباط اضطراب با بیماریهای دیگر اضطراب و کاهش قند خونکاهش قند خون در هر شرایطى با علائم اضطراب هماهنگى کامل دارد. یعنى در هر اضطراب قند خون کاهش پیدا میکند و این مطلبى است که تحقیقات جدید را بهسوى خود منعطف کرده است.این واقعیت ما را به این مهم راهنمایى مى کند که شاید با کنترل قند خون بتوان علائم اضطراب را در افراد کاهش داد.
علل اضطراب
اضطراب میتواند ناشى از یک وضعیت روحی ـ اجتماعى، فیزیکى، زیستشناختى، اختلالات طبى، اثرات جانبى داروها و یا ترکیبى از این موارد باشد. هنر یک پزشک در این است که اضطراب شما را در مجموعهاى از این عوامل تشخیص دهد.
فاکتورهاى روانى ـ اجتماعى
ـ حالات درونى فرد و انگیزههاى ناخودآگاه
ـ ناتوانى فرد در مقابله با فشارهاى محیطى مانند کار، ازدواج و مبادلات بازرگانى
ـ احساس جدایى یا طرد شدن
ـ احساس فقدان یا از دست دادن حمایتهاى عاطفى مثل مرگ همسر
ـ تغییرات ناگهانى محیطى یا حوادث غیرمنتظره و خطرناک از قبیل:
٭ حوادث طبیعى مثل زلزله
٭ استرس ناشى از یک بیمارى طبى
٭ استرس ناشى از داروها
٭ استرس ناشى از مصرف مواد مخدر مثل کوکایین
ـ یادگیرى در منزل و محیط مثل یادگیرى اضطرابها و ترسهاى والدین
ـ افکار و عقاید غیرمنطقى، غلط و اغراقآمیز در مورد خطرات موجود در موقعیتها مثل اضطراب امتحان که همراه با افکار و عقاید غلوآمیز میباشد.
عوامل جسمانى و زیستشناختى
ـ ژنتیک:اضطراب اغلب از زمان کودکى و طفولیت شروع میشود. بنابراین تشخیص علائم زود هنگام این اختلالات از اهمیت خاص کلینیکى برخوردار است. مطالعات در این زمینه روى دو قلوهایى که پدر و مادر مضطرب داشتند شروع شده و ثابت شده است که اختلالات اضطرابى به شدت در فرزندان دوقلوى والدین مضطرب، حتى آنانکه در محیطهاى مختلف بزرگ شدهاند، بیشتر است. در این زمینه ژنهاى مخصوصى که واسطههاى شیمیایى مجزایى را تولید میکنند شناخته شده است
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:95
مقدمه:
اضطراب اجتماعی اضطرابی است که خصوصاً هنگام برخوردهای اجتماعی متقابل افراد با یکدیگر بوجود میآید افرادی که از اضطراب اجتماعی رنج میبرند با افزایش مسائل روانی، ناتوانی در تمرکز حواس و حالتهای عصبی روبرو هستند . اشخاص دچار اضطراب اجتماعی به منبع ناراحتی خود که برخوردهای اجتماعی است که اکنون یا بزودی با آن مواجه خواهند شد آگاه هستند.
اگر چه هر کسی گاهی حداقل کمی از مصاحبهای که قرار است در آن شرکت کند دچار حالت عصبی میشود. در واقع یعنی هر یک از ما در اضطراب اجتماعی قرار میگیریم ، اضطراب اجتماعی مانند خیلی از مسائلی است که روانشناسان و محققین ارتباطات در آن به تحقیق مشغول هستند.
اسامی که به این نظریهها داده میشود عبارتند از :
خجالتی بودن، اضطراب زمانی ، اضطراب ارتباطی، کمگویی، وحشت در اثر ظهور در مقابل دیگران.
اگر چه برخی از روانشناسان بین اضطراب اجتماعی و نظریههای فوق تفاوتی قایل هستند. اما بیشتر محققین امروزه اصطلاح اضطراب اجتماعی را با خجالتزدگی هم معنی بکار میبرند. نظریههای اضطراب زمانی، وحشت در اثر ظهور در مقابل دیگران اغلب به عنوان نمونه های خاص برای نظریه اضطراب اجتماعی عنوان میشود. علاوه بر این بررسیهای آماری نشان میدهد بین اضطراب اجتماعی و خجالتزدگی و دیگر نظریهها ارتباط همبستگی وجود دارد. بنابراین ما اصطلاح اضطراب اجتماعی و خجالتزدگی را میتوانیم در این مقاله بجای همدیگربکار ببریم.
به هر حال باید توجه داشت که اضطراب اجتماعی را نباید با درونگرایی همانند دانست. در حالیکه درونگراها اغلب بجای حضور در اجتماع با خودشان تنها هستند. بیشتر اشخاصی که دچار اضطراب اجتماعی هستند از خجالتزدگی متنفراند.
تقریباً دو سوم این اشخاص در یک تحقیق ، خجالتی بودن خود را یک مشکل واقعی بیان نمودند و یک چهارم این افراد تمایل خود را برای یافتن راهحل این مشکل بیان نمودند.
(PIKONIS, 1992 A)
بیان مسئله(موضوع تحقیق)
» ویژگیهای اشخاص مبتلا به اضطرابهای اجتماعی«
اشخاصی که از اضطرابهای اجتماعی رنج میبرند در موقعیتهای اجتماعی که قرار میگیرند دچار مشکل میشوند. این اشخاص میگویند هنگامیکه مجبور به گفتگو با دیگران هستند دچار حالت عصبی و احساس نامطلوبی میشوند.(CHEEK , BUSS1981)
آنان به نظر دیگران نسبت به خودشان توجه دارند. آنان وقتی که با افراد جدید آشنا میشوند و یا مجبور هستند در مقابل حضار صحبت کنند خیلی خجالتی میشوند. اغلب این افراد فکر میکنند ممکن است کارشان اشتباه باشد و یا احمقانه بنظر آید. اشخاص خجالتی اغلب دچار لکنت زبان میشوند ، درگفتار دچار اشتباه میشوند ، علائم عصبی در ظاهرشان دیده میشود ، مانند عرق ریختن و لرزش بدن. این احساسات فقط در ذهن اشخاص اضطراب اجتماعی نیست.
اشخاصی که با افراد خجالتی ارتباط برقرار میکنند آنان را افراد عصبی و بازداشته شده از احساسات و نیز غیردوستانه میدانند. (CHEEK , BUSS 1981)
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
فصل اول :
مقدمه ۲
بیان مسئله ۴
هدف از تحقیق و اهمیت مساله ۱۱
فرضیه تحقیق ۱۳
متغیرهای پژوهش ۱۳
فصل دوم : ادبیات پیشینه در تحقیق
اضطراب و فشار روانی ۱۷
اجزای اضطراب ۱۸
انواع اضطراب ۲۱
اندازهگیری اضطراب ۲۴
اضطراب امتحان ۲۵
رویکردهای درمانی اضطراب (رفتار درمانی ، درمان شناختی – رفتاری) ۲۹
بحران اضطراب در نوجوانی ۳۱
دیدگاههای نظری دربارة روانشناختی اضطراب ۳۲
نظریههای اضطراب ۴۵
کنار آمدن با اضطراب ۴۹
مکانیسمهای دفاعی ۵۱
اضطراب طبیعی و اضطراب بیمارگونه ۵۳
اضطراب و یادگیری ۵۷
علتهای رایج اضطراب ۵۹
آشوب و اضطراب نوجوانی (Adolescent Turmoil) ۶۱
نظریههای روانکاوی ، رفتار ، وجودی و زیست شناختی درباره اضطراب اجتماعی ۶۲
عنوان صفحه
فصل سوم : طرح تحقیق
جامعه مورد تحقیق ۶۸
روش نمونهگیری ۶۸
ابزار تحقیق ۶۸
روش نمرهگذاری ۶۹
فصل چهارم :
ارائه داده ها ۷۱
محاسبات آماری ۷۳
فصل پنجم :
خلاصه ونتیجهگیری ۷۷
محدودیتها و پیشنهادات تحقیقی ۷۷
فهرست منابع ۷۹
پیوست ۸۱
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:120
فهرست مطالب:
فصل اول: کلیات تحقیق
مقدمه…
بیان مسئله…
اهمیت و ضرورت تحقیق…
اهداف تحقیق…
فرضیه های تحقیق…
تعاریف عملیاتی متغیرها…
فصل دوم: پیشینه و ادبیات تحقیق
مقدمه…
تعریف اضطراب…
علل پیدایش اضطراب…
تجربه اضطراب…
تاریخچه اضطراب…
مفهوم اضطراب از دیدگاه نظریه واقعیت درمانی [گلاسر]…
مفهوم اضطراب از دیدگاه نظریه رفتار درمانی…
انواع اضطراب…
اضطراب بهنجار و نابهنجار…
علایم و نشانه های اختلالات اضطراری…
پنج قاعده برای مقابله با اضطراب…
عوامل موثر در زمینه های اضطراب…
کنترل صفات اضطراب زا…
نحوه مدارا با اضطراب…
فهرست مهارتهای مقابله با اضطراب…
اضطراب در چه کسانی بیشتر است…
روشهای درمانی برای اضطراب…
اضطراب امتحان…
علایم و نشانه های اضطراب امتحان…
شیوع اضطراب امتحان…
راه های شناسایی اضطراب امتحان…
راه های کاهش اضطراب امتحان…
پیشینه تحقیق…
جمع بندی…
فصل سوم: روش تحقیق
جامعه آماری…
نمونه و روش نمونه گیری…
ابزار اندازه گیری…
روشهای آماری و تجزیه و تحلیل داده ها…
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل اطلاعات
یافته های توصیفی…
جداول شماره ۱ الی ۲۰…
یافته های استنباطی…
فرضیه شماره (۱)…
فرضیه شماره (۲)…
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
هدف پژوهش و نتیجه گیری…
پیشنهادات…
محدودیت های تحقیق…
منابع…
پرسشنامه…
مقدمه:
اضطراب یکی از مشکلات جامعه بشری است و هر کس در زندگی خود به نوعی دچار اضطراب می گردد تجارب روزمره نشان می دهد که امروزه افراد زیادی در زندگی دنیوی وجود دارند که هر یک به نحوی دچار اضطرابند و بخاطر آن در سستی و انزوا بسر می برند. در زمان ما و در قرن حاضر که روانشناسان از جمله «آیودیون» آن را قرن اضطراب می نامند، سرعت تغییر و پیچیدگیهای جاری قرن و بی توجهی که مذهب و ارزش های خانوادگی، طولانی شدن دوران نوجوانی، پیچیدگیهای تهاجم، عمیق شدن فاصله نسل قدیم و جدید و هم چنین تغییرات آموزشی در کشور به خصوص در دوره توسعه جامعهی امروزی را در معرض ابتلا به انواع بیماریهای روانی به خصوص اضطراب و افسردگی قرار داده است.
هر قدر جامعهی بشری از نظر تکنولوژی و صنعت پیشرفت کند انسان از طبیعت خود دور می شود و احساس تنهایی به او دست می دهد. تقریباً همه افراد آدمی احساس تنش و ناراحتی و یا انتظار وقوع رویدادهای ناگوار را تجربه کرده اند در چنین مواقعی علت تنش به تنهایی تشخیص داده نمیشود که در این مواقع اصطلاح اضطراب را در ارتباط با این گونه پدیده ها بکار میبریم. اضطراب و ترس از بزرگترین دشمنانی هستند که بشر مجبور است با آن روبرو شود. نظام اضطرابی انسان عصر جدید، هم پا با وحشت ها و هراسهای مربوط به آن، از پیشینهی اجدادی او برخاسته است. نیمی زمانی که بقا و ادامهی زندگی در یک دنیای بسیار متخاصم ایجاب کننده یک ابزار باشد تا بتواند از خطر آگاه کند شیوهی گریز عامل را به ما می آموزد و به میدان میآورد.
از مدتها بخش بزرگی از زندگی انسان را تشکیل می دهند و تمامی جنبههای زندگی حال و آینده آنها را تحت تأثیر قرار می دهد. اضطراب امتحان به نوبه خود عاملی مهم در عدم موفقیت انسانهاست البته باید توجه داشت که اضطراب عارضه صنعتی نیست زیرا، در حد تعادل و در جای مناسب می تواند باعث انگیزش مفید شود. مطالعات نشان داده است که اضطراب در حد متعادل در یادگیری بسیاری از مطالب ساده مفید است در حالی که اضطراب بسیار شدید یادگیری مطالب پیچیده را دشوار می کند.
نظام اضطرابی انسان هم یک هشدار دهنده و هم وسیله ای جهت آماده شدن برای فرار از خطر بشمار می آید. بنابراین به موازات توسعه و رشد الگوی زندگی و پیچیده شدن خطرات و تهدیدهای موجود برای بقا غنیمت کمتری داشته و مانند سابق چندان جنبهی مکانیکی ندارد. (شفیع آبادی، ۱۳۶۸، ص ۱۲۲)
بیان مسئله:
اضطراب از کلمه (Anxietas) که به معنای ناآرامی می باشد گرفته شده است و به حساسیتهای جسمانی و روانی که در پاسخ، تهدید اعم از تهدید حقیقی یا خیالی به وسیلهی ارگانیزم ابزار ایجاد می شود اشاره می کند. همچنین اظطراب ممکن است در پاسخ به آنچه که موجب تهدید «اعتماد به نفس» میشود یا از پیدایش موقعیتی که شخص در آن وضعیت از انجام کاری خارج از حدود توانایی اوست احساس فشار می کند به وجود می آید. اضطراب نوعی خود اشتغالی ذهنی است که با خودانگاری و تردید درباره تواناییهای خود، شخص می شود و غالباً به ارزیابی منفی، عدم تمرکز حواس، واکنشهای جسمانی نامطلوب وانت عملکرد تحصیلی فرد منجر می گردد. بر اساس نوشته های نجاریان و همکاران (۱۳۷۱) گرسینگر روانپزشک آلمانی عقیده دارد که اغلب اختلالات روانی معلول تأثیر مستقیم با غیر مستقیم آشفتیگهایی در کنش مغز است امیل کراپلین که مطالعاتش تحت تأثیر گرسنیگر قرار دارد بر این باور است که رفتار غیر عادی آشفتگیهای عضوی می باشد. به نوشته اولتمز و همکاران (۱۹۸۵) مطالعاتی که اخیراً توسط اندیشمندانی چون کاری، گاتزمن، گیلفورد، مورای، و فولکرد صورت پذیرفته است نیز نشان می دهد که عوامل ژنیتیکی در بروز اختلاف وسواس- اجبار و اضطراب موثرند. طبق نظریه کلاسیک فرویدف اختلالهای روانی ناشی از اضطراب هستند که از ناتوانی کودک در از بین بردن تعارض های مراحل مختلف رشد ایجاد میشوند. (اولتخنز و همکاران، ۱۹۸۵)
در واقع، اضطراب واکنش ناآگاهانه فرد نسبت به تعاملات سر کوفته و اعلام خطر برای خود نسبت به برخی مجدد تجارب گذشته محسوب می گردد. راجرز یکی دیگر از پیشوایان نهضت انسانگرای، اختلال روانی را نتیجه اختلاف بین خود واقعی و خودآرمانی می داند. وی عقیده دارد که فرد اغلب رفتارهایی را اختیار می کند که با ادراک او از خویشتن هماهنگ باشد. بر طبق نظر او زمانی که تعارضی بین تجارب واقعی زندگی و پندار فرداز خویشتن به وجود آید فرد مضطرب شده و سعی می کند با مخدودش کردن تجربه ای که با خود پنداریش در تضاد است و یا اینکه انکار آن تجربه، نسبت به آن واکنش دفاعی نشان دهد.
رویکرد رفتاری نیز برای درمان اختلالات اضطرابی از روشهای غرقه سازی و سرمشق دهی نیز استفاده می کند. به نوشته آزاد (۱۳۷۲) در روش غرقهسازی فرد مبتلا به اضطراب به سرعت در معرض محرکهای بسیار شدید قرار میگیرد. در روش سرمشق دهی که هدف کسب مهارتهای رفتاری یا ایجاد احساس شایستگی در مراجع است، رفتار درمانگر سعی در انجام دادن رفتاری دارد که انتظار می رود مراجع نیز آن را تکرار نماید. مواجهه به شکل تحمیلی با عامل اضطراب نیز یک روش دیگر کاهش اضطراب به شمار می رود.
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:104
پایان نامه رشته روانشناسی و مشاوره
مقدمه:
رویکرد شناختی و روانی شناسی امروزه مورد توجه بسیار قرار گرفته است وبیشتر از هر رویکرد دیگری مورد تجربه واقع می شود.
رویکرد شناختی معتقد است که ریشه رفتارهای انسان در نوع تفکر و نگرش وطرز تلقی می گوید:
«نخستین اصل شناخت گرایی است که حال انسان نتیجه شناخت ها و تفکرات اوست.» با استفاده از تئوری ABC درمان شناختی- رفتاری پیشرفت بسیار زیادی از دهه ۱۹۷۰ تاکنون داشته است و اکنون یکی از رایجترین اشکال درمان روان شناختی است (الیس، ۱۹۹۱،ص۲) عبارت زیر نیز توضیحی از این موضوع توسط الیس است. «در سالهای اخیر روان درمانیهائی که گرایش شناختی دارند. نه فقط به دلیل پژوهش هایی که اثر بخشی آن را تأئید کرده اند، بلکه به دلیل شهرت عامی که یافته اند، موفقیت زیادی داشته اند و سهولت گرایش شناختی در درمان مستقیم باعث شده است که این شیوه نسبت به سایر شیوه ها مطبوعتر و کمتر تهدید کننده باشد. (الیس، ۱۹۸۹، ص۳)
صدها مطالعه در تحقیقی کنترل شده نشان داده اند که RET و CBT مقایسه با سایر روش های روان درمانی به طور معنی دارتری به مراجعان کمک کرده اند تا کمتر پریشان باشند.
چند ده مطالعه دیگر نشان داده اند که آزمون هایی که برای سنجش باورهای غیر منطقی و نگرش مختل بر اساس تئوری ABC ساخته شدهاند، به طول معنی داری گروه های پریشان و گروه های افراد کمتر پریشان را از یکدیگر متمایز می سازد. (بایسدن ۱۹۸۰، دیجیوسپی، میلروترکسر ۱۹۵۹، الیس، ۱۹۷۹، هرلن و بمیس ۱۹۸۱، شوارتس،۱۹۸۲، وودز به نقل از الیس، ۱۹۹۱ ص۲).
اساس شکل گیری نظریه منطقی-هیجانی ارائه مدل ABC درباره پریشانی هیجانی است (الیس ۱۹۶۲ الیس، a1997، b1977 به نقل از الیس، ۱۹۹۱ ص ۳) بر اساس این رویکرد پیامدهای هیجانی پریشان کننده (Cها) به طور مستقیم از وقایع فعال ساز (Aها) پیروی نمی کنند.
بلکه تاثیر وقایع فعال ساز بر پیامدهای هیجانی به وسیله باورهای شخص (Bها) تحت تاثیر قرار می گیرد. الیس (شفیع آبادی،۱۳۷۳، ص ۱۲۶-۱۲۲) بر مجموعه ای از باورها تاکید می کند.
که فرض می شوند رایجترین منبع های پریشانی هیجانی باشند. این باورها مشتملند:
۱- اعتقاد فرد به این که لازم و ضروری است که همه افراد دیگر جامعه او را دوست بدارند و تاییدش کنند.
۲- اعتقاد به اینکه لازمه احساس ارزشمندی وجود حداکثر لیاقت، کمال و فعالیت شدید است.
۳- اعتقاد فرد به اینکه گروهی از مردم بد و شرور هستند و باید به شدت تنبیه شوند.
۴- اعتقاد فرد به اینکه اجتناب و دوری از بعضی مشکلات زندگی و مسئولیت های شخصی فرد، آسانتر از مواجه شدن با آنهاست.
۵- اعتقاد فرد به اینکه اگر حوادث و وقایع طوری نباشد که او می خواهد. بی نهایت ناراحتی و بیچارگی می آورد.
۶- اعتقاد فرد به اینکه بدبختی و عدم خشنودی او به وسیله عوامل بیرونی به وجود آمده است.
۷- اعتقاد فرد به اینکه چیزهای خطرناک و ترس آور موجب نهایت نگرانی می شوند و فرد همواره باید کوشا باشد تا امکان به وقوع پیوستن آنها را به تاخیر بیاندازد.
۸- اعتقاد فرد به اینکه باید متکی به دیگران باشد و بر انسان قویتر تکیه کند.
۹- اعتقاد فرد به اینکه تجارب و وقایع گذشته و تاریخچه زندگی تعیین کننده مطلق رفتار کنونی هستند و اثر گذشته را در تعیین رفتار کنونی به هیچ وجه نمی توان نادیده انگاشت.
۱۰-اعتقاد به اینکه انسان باید در مقابل مشکلات و اختلالات رفتاری دیگران کاملا برآشفته و محزون شود.
۱۱- اعتقاد فرد به اینکه هر مشکلی همیشه یک راه حل درست و کامل فقط یک راه حل وجود دارد و اگر انسان بدان دست نیابد بسیار وحشتناک و فاجعه آمیز خواهد بود.
الیس می گوید این باورها منجر به این می شوند که افراد وقایع را بسیار ناراحت کننده تلقی کرده و مطابق با آن پاسخ خواهند داد این مدل اساسی محرک بزرگی برای دیدگاه شناختی که به رفتار درمانی و زمینه های وابسته مربوط می شوند، بوده است (الیس ۱۹۷۷)
اساساً این باورها غیر منطقی تحت چهار عنوان قرار می گیرند:
۱- باور وحشتناک بودن
۲- باور مربوط به تحمل ناکامی پائین
۳- تقاضاها یا خواسته های مستبدانه
۴- ارزیابی از خود به صورت کلی
هدف پژوهش حاضر این است که با توجه به نظریه الیس نشان دهد تفکرات غیر منطقی حاکم بر فرد می تواند میزان اضطراب فرد ارتباط داشته باشد.
انسان عصر ما به دنبال آرامش روانی است. دنیای امروز با پیچیدگی ها و ویژگی های خاص فرهنگ ماشینی انسان را درگیر و دار اضطرابهای کشنده ای قرار داده است که چهره زندگی را رنگ بس نازیبا زده و آن را غیر قابل تحمل ساخته است. آرزوی هر انسانی آرامشی است که بتواند در آن مسیر زندگی خود را به سوی سعادت طی کند و اضطراب سدی است محیط بر انسان و محاط در انسان که سراسر حیات درون و بیرون او تحت تاثیر خود قرار داده است و این سوال برای هر یک از ما مطرح است که ریشه اضطراب های انسان در چیست؟ و چگونه می توان به مقابله با آن پرداخت؟ با توجه به اینکه هر یک از مکاتب روان شناسی انسان و مشکلات او را از دریچه ای خاص مورد مطالعه قرار می دهد، بر اساس دیدگاه خود راه حل هایی برای مشکلات او مطرح میکند.
اساس طبقه بندی روان درمانی، تمرکز درمان بر روی یکی از جنبه های عملکرد روان میباشد. این سه جنبه عبارتند از رفتار، عواطف و تفکر.
رفتار درمانی با تمرکز بر تئوری یادگیری و تغییر رفتار معتقد است که تمام رفتارها حاصل یادگیری است درمان عاطفی، عواطف متعارض و اظهار نشده فرد را ریشه مشکلات روانی می داند. و درمان بر اساس تفکر معتقد است که رفتار بر اساس معنی که فرد به حوادث و پدیده ها می دهد شکل می گیرد و تغییر می کند.
این پژوهش بر اساس روش درمان عقلانی- عاطفی RET ) الیس ۱۹۷۰ و (Elis پی ریزی و دنبال شده است).
الیس معتقد است که: دو اضطراب و اختلالات عاطفی نتیجه تفکر غیر منطقی و غیر عقلانی هستند به نظر او افکار و عواطف کنشهای متناوب و جداگانه ای به شمار نمی آیند.
انسان به وسیله اشیای خارجی مضطرب و آشفته نمی شود بلکه دیدگاه و تصوری که از اشیا دارد موجب نگرانی و اضطراب وی می شوند. تمام مشکلات افراد از تفکرات موهومی سرچشمه می گیرند که از نظر تجربی معتبر نیستند. (ناصری، شفیع آبادی۱۳۶۵).
سوال تحقیق:
۱- آیا رابطه ای بین سطح تفکرات غیر منطقی و میزان اضطراب وجود دارد؟
ضرورت تحقیق:
کلی می گوید: اختلال روانی عبارت است از استفاده از ساختارهای ذهنی که عدم صحت و کارایی آنها به اثبات رسیده است (شاملو ۱۳۶۸)
اضطراب مفهوم اساسی در همه نظریه های شخصیت و یکی از عوامل مهم در اختلالات رفتاری است. مطالعاتی که در زمینه هایی غیر از آسیب شناسی روانی، به ویژه در حیطه یادگیری و ادراک انجام گرفته نشان می دهد که تاثیر اضطراب فراتر از موارد بالینی بوده است (اسپیلبرگر ۱۹۹۶).
حدود ۵ تا ۲۰ درصد از مردم ممکن است از اضطراب حاد یا مزمن ناراحت باشند و زنها دوبار بیشتر از مردها از این اختلال در عذابند. (احمدی ۱۳۶۸)
همچنین گفته می شود که حدود ۱۰ تا ۱۴ درصد مراجعین به متخصصین قلب مبتلایان به نوروز اضطراب هستند.) (توحیدی،۱۳۶۴).
با توجه به اهمیت موضوع تفکر و گستره و حاکمیت آن در زوایای زندگی از طرفی و اهمیت موضوع اضطراب به عنوان ریشه اساسی همه بیماری های نوروتیک (فروید،۱۳۶۹) از طرف دیگر لازم به نظر می رسد که جایگاه تفکر در ایجاد اضطراب مشخص شود تا بتوان از نحوه های تفکر اضطراب زا پیشگیری کرده و به اصطلاح آن بپردازیم.
فهرست مطالب:
فصل اول:
مقدمه ۲
بیان مسئله ۵
سوال تحقیق ۷
ضرورت تحقیق ۷
اهداف پژوهش ۸
فرضیه ۸
تعریف عملیاتی واژه ها ۸
واژه ها
فصل دوم
زمینه مسئله ۱۱
تعریف روان درمانی ۱۵
اهداف روان درمانی ۱۷
درجات روانی درمانی ۱۸
روش های روان درمانی ۲۰
بیماری روانی از نظر فروید ۲۱
فرضیه ها و مفاهیم بنیادی روانکاوی ۲۲
تعریف روانکاوی ۲۳
هدف روانکاوی و روان درمانی تحلیل ۲۴
هدف روان درمانی تحلیل گر۱ ۲۴
انسان از دیدگاه مکتب رفتار گرائی ۲۵
فرضیه های رفتارگرای ۲۵
بیماری روای از دیدگاه مکتب یادگیری ۲۱
رفتاردرمانی ۶
تکنیک های رفتاردرمانی ۲۷
رفتار درمانی شناختی ۲۸
انسان ازدیدگاه روان شناسی انسان گرایی ۲۸
اصول و فرضیه های روانشناسی انسان گرایی ۲۹
روان شناسی شناختی ۳۳
فرضیات شناخت درمانی ۳۴
انسان در نظریه شناختی ۳۶
بیماری روانی در نظریه شناختی ۳۶
اهداف روان درمانی شناختی ۳۷
روش و شیوه شناخت درمانی ۳۷
نقش درمانگر درنظریه شناختی ۳۸
فنون و اجزا شناخت درمانی ۳۹
محدودیت های شناخت درمانی ۴۰
نظریه درمانی عقلانی عاطفی (الیس) ۴۰
مفاهیم بنیادی نظریه الیس ۴۲
نظریه شخصیت الیس ۴۳
اضطراب و بیماری روانی در نظریه عقلانی و عاطفی ۴۵
تفکرات غیر منطقی ۴۷
روان درمانی در نظریه عقلانی عاطفی ۵۰
فرایند درمانی ۵۲
نقش درمانگر ۵۳
اضطراب ۶۴
سطوح اضطراب ۶۶
خلاصه ۶۷
مبانی نظری اضطراب ۶۸
نظریه های یادگیری ۶۹
نظریه های اصالت وجودی ۷۱
نظریه های شناختی ۷۲
نظریه های زیست شناختی ۷۴
عوامل اضطراب و تنیدگی ۷۴
پاسخ های سیستم ایمنی ۷۸
پاسخ های شناختی به اضطراب ۸۰
دو مورد از تحقیق انجام شده در زمینه این پژوهش ۸۱
فصل سوم
روش تحقیق ۸۴
جامعه آماری ۸۵
متغیرهای پژوهشی ۸۵
فرضیات مربوط به کنترل متغیرها ۸۶
ابزار تحقیق ۸۷
روش های آماری ۹۰
محدودیت های روش ها و چگونگی تاثیر آن بر تحقیق ۹۱
فصل چهارم و پنجم
تجزیه و تحلیل داده ها ۹۳
فرضیه ۹۳
خلاصه ۹۹
منابع و مأخذ ۱۰۲
فهرست منابع لاتین
فهرست منابع فارسی
پرسشنامه بررسی اضطراب شینان، با هدف بررسی میزان اضطراب در افرادتنظیم شده است. این پرسشنامه دارای 35 گویه می باشد و روش نمره گذاری و تفسیر و دستورالعمل می باشد.