بررسی تأثیر موسیقی در کاهش اضطراب و دلهره
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:67
فهرست مطالب :
فصل اول : کلیات تحقیق
مقدمه
بیان مساله
سوال مسئله
اهداف تحقیق
اهمیت و ضرورت تحقیق
فرضیه تحقیق
متغیرهای تحقیق
تعاریف عملیاتی واژه ها و مفاهیم
فصل دوم : پیشینه و ادبیات تحقیق
اضطراب
یادگیری اضطراب
1- محبت ( پاداش ) – خشم ( تنبیه ) به مقدار مساوی
2- محبت ( پاداش ) بدون تنبیه
3- خشم ( تنبیه ) بدون پاداش
4- محبت ( پاداش ) کم – خشم ( تنبیه ) زیاد
5- محبت ( پاداش ) زیاد – خشم ( تنبیه ) کم
اضطراب سرکوب کننده است
اضطراب
دستگاه روانی
رشد روان جنسی
نابهنجاریها و اختلالات روانی
اختلالات اضطرابی
اضطراب تعمیم یافته
اضطراب رعبی
فوبی
هانز[1] کوچولو ( مورد مشهودی از فوبی )
وسواس فکری و عملی
علل اختلالات اضطرابی
3- دیدگاه رفتار گرایی
4- دیدگاه شناختی
5-دیدگاه انسان گرایی و اصالت وجودی
نظریه نئوفرویدیها درباره اضطراب
آدلر و روان شناسی فردی
کارل یونگ و روان شناسی تحلیلی
اریک فرام
هینز کاهوت
فصل سوم : روش تحقیق
جامعه مورد مطالعه
حجم نمونه
روش نمونه گیری
ابزار اندازه گیری در تحقیق حاضر
روش آماری مربوط به فرضیه ها
روش تحقیق :
فصل چهارم : یافته ها و تجزیه و تحلیل آنها
مقدمه
نمودار ترسیم کاهش اضطراب در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر به خصوص رشته مدیریت صنعتی در سال 85-83
فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری
بحث و نتیجه گیری
منابع
ضمایم
پرسش نامه
چکیده :
مهمترین عاملی که بر اساس نظریه تحلیل روانی علت تمام بیماریهای روانی محسوب می شود اضطراب است که جهت کنترل این عارضه باید موارد و یا گزینه هایی را در زندگی وارد کنیم که در مکتب تحلیل روانی نقش برجسته ای دارد به نظر فروید اضطراب به عنوان یک تکانه من است یعنسی به همان صورت که اگر بدن دچار زخم و التهاب و بیماری گردد اولین نشانه آن به صورت تب ظاهر می شود اگر فرد از نظر روانی دچار مسئله و مشکل شود اولین نشانه آن به صورت اضطراب جلوه گر می شود و اضطراب هم علت محسوب می شود و هم معلول یعنی علت بیماری از ناراحتیهای روانی اضطراب است ، همچنین هر گاه شخص با یک مسله و مشکل روانی مواجه گردد که موجب که موجب به هم خوردن تعادل روانی وی گردد احساس اضطراب می کند فروید اضطراب را به سه نوع تقسیم کرده است الف : اضطراب واقعی و هنگامی که تجربه می شود و اضطراب نوروتیک زمانی بروز می کند که تکانه های نهاد موجب تهدید فرد در برابر قطع کنترلهای من و ظهور رفتارهایی که منجر به تنبیه وی خواهد گردید می شوند و اضطراب اخلاقی وقتی ظاهر می شود که فرد عملی بر خلاف وجدان اخلاقی یا ارزشهای اخلاقی خویش انجام داده یا حتی در نظر دارد که انجام بدهد به همین دلیل احساس گناه می کند ساختمان شخصیت هر فرد دارای سه قسمت است که نهاد قسمتی از شخصیت است که زیست شناسی فطری را شامل می شود و تابعه اصل لذت جویی است . نهاد همواره به دنبال کسب لذت است و بدون توجه به واقعیت می خواهد به حداکثر لذت برسد که توجه به ظاهر زندگی و تمایل به موسیقی و زیباییهای زندگی می تواند جزء همین اصل لذت جویی باشد که خود این مساله باعث کاهش اضطراب در افراد می شود در حالی که من تابع اصل واقعیت است و کوششهای آن در جهت رسیدن به لذت توجه به واقعیت است به عبارت دیگر نهاد خواهان بی چون و چرای لذت هاست و ارضای فوری خواستها را بدون توجه به واقعیت جست و جو می کند وقتی که شخص با مسئله ای مواجه می شود در رابطه با من خویش آن را ادراک می کند درباره ان فکر می کند و نسبت به آن عمل می کند به عبارت دیگر من هر فرد داننده ، کوشنده ، تصمیم گیرنده ، مضطرب شونده و انجام دهنده اصلی رفتارهای فرد محسوب می شود . که اساس عملکردهای من پیش فرضهای است که فرد درباره خود و دنیای خود می سازد ( حسین آزاد – انتشارات بعثت ) .
بیان مساله
ممکن است اضطراب را نوعی درد داخلی دانست که سبب ایجاد هیجان و به هم ریختن تعادل موجود می شود و چون بشر دائماً به منظور برقراری تعادل کوشش می کند بنابراین می توان گفت ه اضطراب یک محرک بسیار قوی است امکان دارد این محرک مضر باشد و این خودبستگی به درجه شخصیت افراد که متوجه فرد است اضطراب متعادل یا نرمال آن است که به شدت عکس العمل متناسب باشد با مقدار خطر و این خود مفیداست زیرا شخص را وادار می سازد که با موفقیت ، خطرات را از خود دفع کند و بنابراین مقدار معتدل اضطراب برای رشد و تکامل صحیح شخصیت لازم است و در واقع هیچ فرد بشری نیست که مقداری اضطراب نداشته باشد که توجه به تفریحها و علائق آدمی باشد موسیقی و نقاشی گاهی اوقات می تواند تاثیر مثبت جهت کاهش عوامل روانی و مشکلات روحی در افراد باشد که در تحقیق حاضر به نوع علاقه به موسیقی پاپ و تاثیر آن در کاهش اضطراب به همین موضوع پرداخته و اگر با این عملکرد ها بتوان مقدار اضطراب را کاهش داده و فرد را به سلامت روانی سوق دهیم ( سید سعید محمدی – 1382 )
سوال مسئله
آیا موسیقی پاپ می تواند تاثیر مثبتی در کاهش اضطراب داشته باشد .
اهداف تحقیق
هدف از تحقیق حاضر این است که آیا تمایل به موسیقی و نواختن آن می تواند از اضطراب و دلهره کاهش بدهد یا مخصوصاً اگر موسیقی ، موسیقی پاپ باشد و نوع نواختن وسایل موسیقی مانندگیتار و ... در اضطراب نقش موثری دارد یا نه .
اهمیت و ضرورت تحقیق
اضطراب بهایی است که بشر کنونی برای تمدن می پردازد به نظر میرسد که در این عصر به اصطلاح تمدن ، مشکلات انسان را همواره رو به تزایر بوده است که جنگها زندگی شخصی و خانوادگی بشر را در مخاطره انداخته او را در اندوه و ناآرامی اجتماعی رها کرده است امروزه موقعیتهای شغلی و فقر و تنگدستی برای میلیونها تن از افراد بشر نمایان است و به همین دلیل و جهت کاهش اضطراب باید راهکارهایی را به کاربرد تا بتوان دلهره و لرزش و اضطراب را کم و کمتر کنیم که موسیقی و نواختن آن می تواند عامل موثری در کاهش اضطراب به حساب نیاید و گاهی اوقات همین نواختن باعث بالا رفتن اضطراب در افراد می شود که تمام این موارد می تواند به افراد و خصوصیات اخلاقی و شخصیتی آنها مرتبط باشد .
فرضیه تحقیق
موسیقی پاپ در کاهش اضطراب تاثیر مثبت دارد .
متغیرهای تحقیق
موسیقی پاپ متغیر مستقل
کاهش اضطراب و اضطراب متغیر وابسته
تعاریف عملیاتی واژه ها و مفاهیم
اضطراب در مفهوم به معنای یک درد روانی است که فرد زمانی تجربه می کند که با خطرات یا تهدیدهای بیرونی مواجه باشد اضطراب عبارتند از تنش های بدنی و روحی در برابر موقعیتهای مختلف و لرزش دست وپا و تپش بالای ضربان قلب و تعرق زیاد و بالاخره عبارتند از غره ای است که آزمودنی از آزمون اضطراب بدست آورده است .
موسیقی پاپ عبارت است از نواختن یا گوش دادن به موسیقی که از نوع مدرن و کلاسیک است و نواختن آن با وسایلی مثل گیتار – گیتار باس و ارگ و ساکسیفون – و .... دیگر صورت می گیرد .
اضطراب
به نظر رولومی [1]اضطراب عبارت است از « ترسی که در اثر به خطر افتادن یکی از ارزشهای اصولی زندگی شخص ایجاد می شود» . ممکن است اضطراب را نوعی دردداخلی دانست که سبب ایجاد هیجان و به هم ریختن تعادل موجود می شود و چون بشر دائماً به منظور برقراری تعادل کوشش می کند بنابراین می توان گفت که اضطراب یک محرک بسیار قوی است امکان دارد این محرک مضر باشد و این خود بستگی دارد به درجه ترس و مقدار خطری که متوجه فرد است .
اضطراب متعادل یا نرمال آن است که شدت عکس العمل متناسب باشد با مقدار خطر و این خود مفید است زیرا شخص را وادار می سازد که با موفقیت خطرات را از خود دفع می کند و بنابراین مقدار معتدل اضطراب برای رشد و تکامل صحیح شخصیت لازم است و در واقع هیچ فرد بشری نیست که مقداری اضطراب نداشته باشد .
اگر چه مقدار محدودی اضطراب برای رشد بشر ضروری است ولی مقدار زیاد آن نیز باعث اختلال در رفتار می شود و اغلب اوقات شخص را به نشان دادن رفتار نوروتیک یا پسیوتیک وادار می سازد . رولومی معتقد است که اضطراب شدید عبارت است از آن چنان عکس العملی که :
1- متناسب با مقدار خطر نیست .
2- توام با تعارض و سرکوبی و سایر مشخصات غیر عادی است .
3- با علایم مرضی و مکانیزمهای دفاعی توام است .
باید توجه داشت که این مشخصات با یکدیگر ارتباط دارد بدین معنی که عکس العمل متناسب با خطر واقعی نیست زیرا نوعی از تعارض در شخص وجود دارد شخص نوروتیک بدرستی نمی داند چرا دچار اضطراب است و به همین دلیل عکس العمل های او مربوط است به حالت اضطراب و ارتباطی با دلیل اصلی آن ندارد .
رفتارهایی که از شخص نوروماتیک بروز می کند به منظور کم کردن درجه اضطراب است و هر رفتاری که به فوریت از میزان اضطراب بکاهد تکرار می شود . این نوع سازگاری نه تنا دلیل اضطراب را از بین نمی برد بلکه باعث ازدیاد آن خواهد شد .
یادگیری اضطراب
به منظور اثبات اینکه اضطراب آموختنی است آزمایشهای متعددی بر روی حیوانات و انسان شده است در یکی از آزمایشهای اولیه در این مورد ماور[2] با موشهای سفید آزمایشهای به عمل آورد . وی موشها را در جعبه آزمایش که شکل دایره داشت و به صورت میدان ساخته شده بود ، قرار داد .
او برای اینکه از بیرون درون جعبه دیده شود اطراف آن را به وسیله پلاستیک هایی پوشاند . کف اطاق به نحوی سیم کشی شده بود که امکان وارد کردن ضربه الکتریکی به پای حیوان وجود داشت . موشها را به سه گروه تقسیم کرد : افراد گروه اول را به صورت انفرادی در قسمت اول جعبه قرار دادو سپس زنگی برای مدت پنج ثانیه به صدا درآمد و اگر در آخر پنج ثانیه حیوان هنوز در جای خود نشسته بود ضربه الکتریکی به او وارد می شد .
اگر موش به قسمت دیگر جعبه می رفت ، از آزار ضربه الکتریکی مصون می ماند و یا اگر زنگ به صدا درمی آمد موش فوراً به سمت دیگر می رفت و هیچ ضربه الکتریکی به او وارد نمی شد . برای این گروه هر 60 ثانیه یکبار به طور منظم صدای زنگ توام با ضربه الکتریکی داده شد . روش آزمایش برای گروه دوم نیز مانند گروه اول بود با این تفاوت که صدای زنگ توام با ضربه الکتریکی در سه موقع بدون نظم معینی ایجادمی شد . فاصله زمانی میان دفعات شوک و صدا به ترتیب 15 دقیقه و 60دقیقه و 105 دقیقه بود . روش آزمایش برای گروه سوم شامل توام بودن شوک و صدا هر 60 دقیقه بود ولی در این فاصله ضربه الکتریکی بدون اخطار قبلی و بدون توام بودن با صدای زنگ وارد می آمد . این ضربه الکتریکی در 10 دقیقه و 30 دقیقه و 45 دقیقه عرضه می شد .
مقدار یادگیری حیوانات گروه اول حداکثربود گروه دوم کمتر از گروه اول و گروه سوم کمتر از گروه دوم آموختند .
درباره این مطلب ماور می گوید :
به طور کلی می توان گفت که کمی یادگیری در گروه های 2 و 3 نتیجه اضطراب و ترسی بود که در آنها تولید شده بود و مجال آموختن به آنان نمی داد . در گروه 2 حیوانات را به وسیله قرار دادن شوک دایم درباره وارد شدن ضربه الکتریکی مضطرب ساختند .
در گروه 3 این عامل تردید وجود داشت ولی انگیزه آزار دهنده آنچنان به سرعت بر حیوان وارد می شد که حیوان به طور مداوم انتظار آزار کشیدن را داشت در هر دو صورت عکس العمل شرطی حیوان نسبت به صدای زنگ نسبتاً بی اجرا بود و از شدت اضطراب نمی کاست در حالی که برای گروه اول بعد از هر عکس العمل حیوان ، مدت زمان نسبتاً طولانی استراحت وجود داشت و این به عنوان پاداش تلقی می شد . بنابراین از شدت اضطراب کم می کرد . در آزمایش بالا موقعیتی که بیشتر باعث کم شدن اضطراب حیوان می شد در یادگیری موثر واقع گردید زیرا عکس العمل حیوان به واسطه تقلیل اضطراب تقویت شد .
اگربخواهیم این اصل را به رفتار بشر تطبیق دهیم به این نتیجه می رسیم که اگر کودکی را برای عملی تنبیه کنیم و در زمان دیگر او را برای همان عمل تشویق نماییم و یا اگر کودک را به طور دایم در معرض تنبیه قرار دهیم نه تنها از یادگیری او جلوگیری کرده ایم بلکه اضطراب او را نیز شدیدتر ساخته ایم .
این موضوع اساس رفتارهای نوروتیک و پسیکوتیک است زیرا اهداف این نوع رفتارها نیز کاستن شدت اضطراب است .
اگر چه امکان دارد شخص بزرگسالی که دذر دوران کودکی سالم و متعادل بوده است به حالات عصبی گرفتار شود ولی به طور کلی اکثر افراد توروتیک و پسیکوتیک کسانی هستند که در طفولیت زندگی ناآرام و مختلی داشته اند . به عبارت دیگر همه کودکان مضطرب در بزرگسالی نوروتیک نمی شوند ولی اغلب بزرگسالان نوروتیک در کودکی مضطرب و مشوش بوده اند . کودک از بدو تولد رابطه نزدیکی با اعضای خانواده و به ویژه پدر و مادر دارد و از طریق آنهاست که اساس شخصیت او بنا می شود .
روابط میان طفل و اولیای او متعدد و اثرات آن در رفتار کودک مختلف است بعضی از این روابط نتایج مفید و تعدادی از آن نتایج سوء دارد .این روابط را می توان به پنج طریق زیر طبقه بندی کرد:
1- محبت ( پاداش ) – خشم ( تنبیه ) به مقدار مساوی
در فصل مربوط به احتیاجات گفته شد که کودک احتیاج شدیدی به احساس ایمنی دارد . اگر او احساس ایمنی نکند مضطرب می شود و رفتاری را که برای تقلیل شدت اضطراب انتخاب می کند رفتاری ناسالم و نا متعادل خواهد بود . در صورتی که کودک تنبیه و پاداش را به یک نسبت از اولیا دریافت دارد، به احتمال قوی رابطه او با آنان مبهم می شود و در نتیجه کودک به نوعی گیجی مبتلا خواهد شد . این موقعیت به ویژه هنگامی که گیج کننده و آزار دهنده می شود که تنبیه یا تشویق ساعتها و یا روزها بعد از انجام عمل صورت گیرد . خلاصه اینکه ابهام و بی نظمی در تنبیه اثرات سویی در رفتار کودک دارد . در اثر این گونه رفتار کودک مضطرب می شود و این اضطراب معمولاً تبدیل به احساس گناه می گردد .
2- محبت ( پاداش ) بدون تنبیه
اگر در رابطه میان کودک و اولیاء هیچ گونه تنبیهی وجود نداشته باشد کودک احساس محرومیت نمی کند و بنابراین آماده مقابله با مشکلات زندگی نخواهد شد . این محافظت زیاداز کودک باعث می شود که به او فرصت تشخیص میان خوشی و ناخوشی داده نشود . البته در چند ماه اول زندگی هر چه اولیتء به کودک توجه کنند زیاد نخواهد بود ولی بعد از آن اگر توجه شدید ادامه یابد کودک می آموزد که از دیگران توقع بیجا و بی اندازه داشته باشد . این گوننه رفتار اولیا نسبت به کودک ایجاد اضطراب را موقتاً به تعویق می اندازد ولی بعدها که این فردخودخواه و لوس با مسائل زندگی روبرو می شود احساس می کند که لیاقت کافی برای حل آنان ندارد در این موقع اضطراب او آغاز می گردد .
3- خشم ( تنبیه ) بدون پاداش
رابطه مملو از خشم درست قطب مخالف رابطه توام با محبت است . زمانی که تنبیه اصل رابطه میان کودک و اولیاست و اصلا محبت و مهربانی وجود ندارد مسلماً اضطراب شدید مزمن در کودک پدید می آید و احساس می کند که والدینش او را طرد کرده اند و عکس العمل او نیز ممکن است طرد کردن آنها باشد . این طرد کردن اولیا ممکن است تعمیم پیدا کند و به صورت طرد کردن اجتماع درآید در این صورت کودک به همه کس و همه چیز بدبین می شود و گمان می کند که منشا تمام ناکامیها ی او محیط است و خود او هیچ نقشی در این مورد ندارد این یکی از اصول اساسی رفتارهای جنایت آمیز و یا اعمال ضد اجتماعی است .
4- محبت ( پاداش ) کم – خشم ( تنبیه ) زیاد
صورت دیگری که گاه بر رابطه کودک با اولیاء مسلط می شود شامل مقدار کمی محبت و مقدار زیادی خشم و تنبیه و عصبانیت است . این نوع رابطه در تولید اضطراب در دوران اولیه زندگی بسیار موثراست . در این مورد اولیاء کودک هم منبع محبت هستند و هم سر چشمه ترس و وحشت بنابراین اگر کودک رفتار بدی کند و تنبیه شود احساس تقصیر و گناه می کند و به شدت خود را مورد ملامت قرار می دهد و سعی می کند عملی انجام دهد تا آن مقدار کمی از مهربانی را که از اولیای خوددریافت می داشته است زیادتر کند .
این وضعیت در به وجود آوردن حالات عصبی بسیار موثر است چنانکه ماور می گوید : به نظر من افراد بشر گرفتار حالات عصبی می شوند البته نه به این دلیل که قادر به انجام عمل مورد نظر خود نیستند بلکه بیشتر به واسطه نادم بودن از عملی که انجام داده اند .
5- محبت ( پاداش ) زیاد – خشم ( تنبیه ) کم
رابطه آمیخته با محبت در درجه اول و خشم در درجه دوم می تواند بهترین نوع رابطه مسلط میان کودک و اولیاء باشد . مقدار زیادی محبت سبب احساس ایمنی و اعتماد به نفس لازم در کودک می شود ، و در ضمن مقدار کمی خشم و تنبیه باعث ایجاد حس تشخیص و مسئولیت در او خواهد شد . این طرز تربیت ، احتیاجات اصلی کودک و به ویژه احتیاج به امنیت و محبت و پیشرفت را ارضا می کند و در مقابل مبتلا کردن او به اضطراب و تشویق احساس اعتماد به نفس را در او به وجود می آورد .
و...
محیط خانواده وتاثیر آن بر اختلال اضطراب ویادگیری در دانش آموزان
پژوهشها ی اخیر نشان داده اند که کودکان خانواده ها ی دارای اختلالها ی
روانی و فقیر از عملکرد رشدی و شناختی ضعیف تری نسبت به کودکان عادی برخوردارند
مدل روانی – زیستی - اجتماعی در محیط مدرسه بیان می کند که رفتارهای کودکان هم شالوده ها ی روانی، هم زیستی و هم اجتماعی دارد. در این تحقیق شالوده روانی، افسردگی مادران حین تولد و رشد شناختی حرکتی آنان متغیرهای زیستی، است و متغیر اجتماعی هم وضعیت اقتصادی- اجتماعی است. مسائل خلقی و روانی والدین، از جمله مشکلات شخصیتی و افسردگی پس از زایمان مادر درست در زمانها یی که کودک تشنه ی امنیت و تعلق است تا زمینه یادگیری و شناخت او به طور
مطلوب شکل گیرد، مانع بزرگی جهت پختگی کودک می شود. زیرا ممکن است.....
لطفا در صورت علاقه در پایین صفحه قسمت پرداخت ودانلود قرمز رنگ ادامه ی فایل را دانلود نمایید.
شامل 12صفحه تحقیق کامل در قالب word قابل ویرایش وپرینت با ذکر منابع
محیط خانواده وتاثیر آن بر اختلال اضطراب ویادگیری در دانش آموزان
پژوهشها ی اخیر نشان داده اند که کودکان خانواده ها ی دارای اختلالها ی
روانی و فقیر از عملکرد رشدی و شناختی ضعیف تری نسبت به کودکان عادی برخوردارند
مدل روانی – زیستی - اجتماعی در محیط مدرسه بیان می کند که رفتارهای کودکان هم شالوده ها ی روانی، هم زیستی و هم اجتماعی دارد. در این تحقیق شالوده روانی، افسردگی مادران حین تولد و رشد شناختی حرکتی آنان متغیرهای زیستی، است و متغیر اجتماعی هم وضعیت اقتصادی- اجتماعی است. مسائل خلقی و روانی والدین، از جمله مشکلات شخصیتی و افسردگی پس از زایمان مادر درست در زمانها یی که کودک تشنه ی امنیت و تعلق است تا زمینه یادگیری و شناخت او به طور
مطلوب شکل گیرد، مانع بزرگی جهت پختگی کودک می شود. زیرا ممکن است.....
لطفا در صورت علاقه در پایین صفحه قسمت پرداخت ودانلود قرمز رنگ ادامه ی فایل را دانلود نمایید.
شامل 12صفحه تحقیق کامل در قالب word قابل ویرایش وپرینت با ذکر منابع
بررسی اضطراب و افسردگی در بین معلمان مدارس
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:178
فهرست مطالب :
فصل اول: کلیات تحقیق
مقدمه
اهداف تحقیق
فایده واهمیت تحقیق
بیان مساله
موضوع تحقیق
فرضیه تحقیق
تعریف مفاهیم و واژه ها
تعریف عملیاتی اضطراب
تعریف عملیاتی افسردگی
فصل دوم: پیشینه تحقیق
تاریخچه اضطراب
تاریخچه افسرد گی
تعاریف ونظریه های اضطراب
تعاریف ونظریه های افسردگی
1- افسردگی از دیدگاه روان پویایی
2- افسردگی از دیدگاه رفتار گرایان
3- افسردگی ا زدیدگاه شناختی
4- افسردگی از دیدگاه اجتماعی
نظریه ملانی کلاین
نظریه کامرون
نظریه ادوارد بیبرنیک
نظریه الکساندر لوئی
انواع اضطراب
1- اضطراب موقعیتی
2- اضطراب خصیصه ای
انواع افسردگی
1- افسردگی در نوجوانی
2- افسردگی پنهان
3- افسردگی اتکائی
4- افسردگی رجعتی
5- افسردگی پس از زایمان
6- افسردگی نوروتیک
7- افسردگی عضوی
8- افسردگی علاقی
9- افسردگی ناشی از موفقیت
10- افسردگی ناشی از مصرف دارو
11- افسردگی در نتیجه پیری
12- افسردگی فصلی
13- افسردگی در دانشجویان
ملاکهای تشخیص اضطراب DSMIV
ملاکهای تشخیص اضطراب ناشی از اختلال طبی عمومی
ملاکها ی تشخیص اختلال اضطراب منتشر
ملاکهای تشخیص دوره افسردگی عمده DSMIV
درمان اضطراب
1-درمان دارویی اضطراب
بنزو ویازپینها
فعالیت فارماکولوژیک
عوارض جانبی
مسمومیت
داروهای بولکه کننده بتا – آدرنرژیک
مهارکننده های مونو آمین اکسید
2- روشهای خود میزانی کاهش اضطراب
آرام سازی
بیوفیدبک
انواع درمانهای اختلالات افسردگی
1-درمان افسردگی پسیکوزی :
الف ) درمانهای فیزیکی وزیست شناسی
ب ) شیمی درمانی
الف – درمانهای فیزیکی وزیست شناسی
ب ) روان درمانی
درمان دارویی افسردگی بر اساس نظریه زیست شناسی
الکتروشوک درمانی
درمان افسردگی براساس نظریه روان پویائی
درمان افسردگی براساس نظریه یاد گیری
انواع درمانهای افسردگی
1- شناخت درمانی
2-رفتار درمانی
3- درمان بین فردی ( IPT)
4- روان درمانی تحلیل گرا
5- روان درمانی حمایتی
6- گروه درمانی
7- روان درمانی خانواده
فصل سوم: روش پژوهش
جامعه آماری
آزمودنیها
نمونه وروش نمونه گیری
ابزار تحقیق
1-تحول هشیاری نسبت به خود O3
2- نیروی من
3- گرایش پارانویایی L
4- گرایش به گنهکاری O
5- تنش ارگی O4
خصوصیتهای آزمون افسردگی « بک »
1-اعتبار وثبات آزمون افسردگی
2-روش واجرای آزمون افسردگی
3-پرسشنامه آزمون افسردگی
4-مزایای آزمون افسردگی
5-نمره گذاری آزمون افسردگی
6-جدول تخمین میزان افسردگی
جدول هنجار گزینی ایرانی مقیاس افسردگی بک
معیارها ومیزانهای عددی آزمون افسردگی
روش نمره گذاری
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل
تجزیه وتحلیل داده ها
جدول افسردگی مدارس استثنایی
جدول افسردگی مدارس عادی
جدول اضطراب مدارس استثنایی
جدول افسردگی عادی
آزمون فرضیه
فرمول محاسبه واریانس
فرمول محاسبه t استودنت
فرمول محاسبه واریانس
فرمول محاسبه t استودنت
الف – فرض صفر
ب – فرض صفر
فرمول محاسبه t استودنت
ج- فرض صفر
فصل پنجم: نتیجه گیری
خلاصه مراحل تحقیق
محدودیت ها
پیشنهادات
پرسشنامه آزمون
آزمون افسردگی بک
منابع و مأخذ
چکیده :
در دنیای امروزه هیجانات ، تنش ها ، عصبیت ها وعوامل متعددی از این قبیل حاکم بر زندگی روزمره افراد هستند .
هر کدام از افراد جامعه امروزی در برخورد مستقیم با انواع استرسها و شرایط عصبی قرار دارند .محیط زندگی اجتماعی ، خانواده وهر آنچه فرد با آن در ارتباط است میتواند بعنوان عامل تنش زا جریان زندگی اورا به سمت بحرانها ونگرانیها سوق دهد .
امروزه تجارب تنش زا ناخواسته عکس العمل افراد را تعیین می کنند . بدین ترتیب که وقتی فردی یک تجربه ناخوشایند واسترس همراه با آن را دریافت می کند واکنش منفی بصورت اضطراب خود کم بینی ، افسردگی وغیره را از خود بروز می دهد . زیرا قدرت برخورد مقابله طبیعی با مشکلات را در نیافته وشاید نمی تواند که دریافت صحیحی ا زموقعیت خود داشته باشد .
از معضلات جامعه امروزی وشاید از بزرگترین آنها مسائل اضطراب است وافسردگی که هر کدام را به اختصار بیان می داریم .
اضطراب ، دلشوره ، تشویش ، نگرانی ،دلهره ، دلواپسی ، بی قراری ، دل آشوبه ونابسامانی حالاتی هستند که هر انسانی خواه وناخواه آنرا تجربه کرده است . می توان با اطمینان گفت که امکان ندارد انسان در این جهان زیسته باشد وتجربه اضطراب را نداشته باشد ( معانه ، 1370).
ممکن است اضطراب را یک نوع درد داخلی دانست که سبب ایجاد هیجان وبه هم ریختن تعادل موجود می گردد و چون بشر دائما به منظور برقراری تعادل کوشش می کند بنابراین می توان گفت که اضطراب یک محرک قوی است .
امکان دارد این محرک مضر باشد واین خود بستگی دارد به درجه ترس ومقدار وخطراتی که متوجه فرد است (شاملو 1369).
در برخی از دیدگاهها گفته می شود که هنگامی احساس اضطراب دست میدهد که فرد با موقعیتی روبرو شود که کنترلی بر آن ندارد بطور کلی کنترل ناپذیر بودن آنچه روی می دهد واحساس درماندگی در برابر آن باعث میشود که فرد در موقعیتی فشار زا قرار گرفته احساس اضطراب نماید .
هر آدمی برای رویارویی با موقعیت فشار زا روش خاص خود را دارد گاهی فرد هیجان را در مدار توجه قرار می دهد وبجای درگیری با مساله اضطراب زا سعی می کند ، به طرق دیگری از اضطراب خود بکاهد ، گاهی خود مساله را در مدار توجه قرار می دهد .
موقعیت اضطراب زا را ارزیابی می کند وسپس دست به کاری می زند تا آن موقعیت را تغییر دهد یا از آن اجتناب نماید .( هیلگارد به 1369)
اگر چه مقدار محدودی اضطراب برای رشد بشر ضرروی است ولی مقدار آن نیز باعث اختلال رفتار می شود واغلب اوقات شخص را مجبور به نشان دادن رفتار نوروتیک یا پسیکوتیک می نماید (شاملو ، 1369).
موقعیتهای گوناگون زندگی خانوادگی اجتماعی تحصیلی ، شغلی همگی میتوانند عوامل تنش زا را ایجاد ویا تشدید نمایند .
چنانچه فردی در یک موقعیت خاص شغلی قرار گرفته باشد که همواره استرس ، نگرانی ترس ویژگی شغلی او را تشکیل دهد خود او نیز حالتهای اضطراب را تجربه می کند واین موقعیتهای اضطراب زا تا حدودی بهداشت روانی فرد را بر هم می زند .
بدین ترتیب می بایست با تحقیق هر چه بیشتر در زمینه عوامل اضطراب زا وغلبه بر آنها به نحو طبیعی وصحیح موقعیتهای تنش زا را کاملا درک نموده وراه مقابله با آنرا ایجاد نمائیم تا شاید بتوان تا حدود زیادی معضل بزرگ جامعه امروزی که مسائل ناشی از اضطراب است را از بین ببریم .
افسردگی بیماری بسیار شایعی است که با وجود تحقیقات دامنهدار درمورد
علل ، علائم وطرق درمان آن متاسفانه در بیشتر جوامع امروزی و از جمله جامعه خود ما توجه به آن مبذول نشده است . علائم افسردگی را تا مدتها به عوامل دیگری چون ضعف اعصاب ، عصبانیت هیپوکندریاک وغیره نسبت میدادند به همین سبب تشخیص صحیح ودرمان آن به تعویق می انجامید ( امانت 1338).
بیماری افسردگی بیماری است که خصوصیت اول وعمده آن تغییر خلق است وشامل یک احساس غمگینی است که ازیک ناامیدی خفیف تا احساس یاس شدید ممکن است نوسان داشته باشد . این تغییر خلق نسبتا ثابت وبرای روزها ، هفته ها ، ماهها یا سالها ادامه دارد. افسردگی بر روی کل ارگانیسم اثر می کند و تمام حوزه های زندگی یک فرد را تحت تاثیر قرار می دهد این اثر در احساسات ، نیرو ،کشش ،فکر کیفیت ، علائق فرد نمایان می شود (وهابزاده ، 1364).
منظور از اختلالات عاطفی گونه هایی از سازمان یافتگی های مرضی است که در وهله نخست دگرگونی وفروریختگی خلق وخوی در آنها بصورتی بارز به چشم می خورد ، رفتارهایی که در این حالات مشاهده می شود در دو قطب کلی شادی غمگینی مشارکت دارند ، وجود بی نظمی هایی در تفکر منطقی ومحتوای آن در افسردگان بدون توجه به نوع آنان به ثبت رسیده است
( منصور ودادستان ، 1368).
در روانپزشکی ، افسردگی را تغییر خلق در جهت غمگینی می دانند ، بارزترین علامت بیماری افسردگی همانا خلق افسرده ایست که به درجات مختلف ممکن است پدید آید . در پاره ای از موارد خلق افسرده ممکن است تنها علامت بیماری باقی بماند به هر حال در این بیماری کلیه اعمال حیاتی متناسب با خلق افسرده تغییر می کند. (اخوت وجلیلی ، 1363).
همانطور که میدانیم افسردگی تنها علامت عاطفی نیست وهمراه با افسردگی ، بیخوابی وبی اشتهایی ، خودکشی ، احساس بی ارزش و فراوان دیده می شود . حدود افسردگی گاهی با موقعیت موجود متناسب نیست و گاهی حتی خود فرد از آن آگاهی ندارد .( پور افکاری ، 1364).
تقریبا هر کس گهگاه احساس افسردگی می کند اکثر ما گاهی وقتها احساس غم ورخوت می کنیم وبه فعالیتهای لذت بخش علاقه ای نشان نمی دهیم . افسردگی پاسخ طبیعی آدمی به فشارهای زندگی است . عدم موفقیت در تحصیل یا کار از دست دادن یکی از عزیزان و آگاهی از اینکه بیماری یا پیری توان ما را به تحلیل می برد از جمله موقعیتهایی هستند که اغلب موجب بروز افسردگی می شوند افسردگی تنها زمانی نابهنجار تلقی می شود که با واقعه ای که رخ داده متناسب نباشد ویا فراتر ازحدی که برای اکثر مردم نقطه آغاز بهبود است ادامه یابد ( براهنی وهمکاران ، 1368).
افسردگی واکنشی است که در نتیجه پیدایش موقعیتهای نامساعد ایجاد می گردد واز لحاظ پزشکی یک نوع آزردگی است که فعالیت وقابلیت حیاتی جسمانی وعقلانی فرد را کاهش می دهد . وبطور خلاصه می توان گفت کاهش یافتن نیرو وفعالیت جسمانی روانی موجب آزردگی می باشد .( آگاه ، 1355).
افسردگی طبیعی ومتعادل در انسان واکنش است یک عامل بیرونی که فرد از آن آگاه است ومحرومیت آن را آگاهانه درک می کند .
باید بدانیم که واکنش افسردگی با واکنش نوروتیک آن از دو جنبه فرق میکند یکی اینکه افسردگی در فرد نوروتیک از لحاظ شدت نامناسب با محرک بیرونی است ودوم اینکه در افرادی ظاهر می شود که بعلت خصوصیات خاص شخصیتی آمادگی وزمینه ابتلاء به آن را داشته اند .(شاملو 1364).
همه ما معنای غم وافسردگی را می دانیم وگاه بی گاه دچار این حالت شده ایم . نا امیدی عشق ، مرگ وشرکت در عزا و بعضی از مسائل مردم را غمگین می سازد . در بیماران افسرده نیز افسردگی بعلل همین مسائل ایجاد می شود ولی چون شخص قبلا به سبب احساس حقارت وعدم کفایت مستعد بیماری است به کلی مغلوب می گردد وافسردگی ایجاد می شود ( بیرجندی ، 1364).
مشاهدات بین الملی بدون ارتباط با کشور تحت مطالعه با افسردگی یک قطبی را در زنها 2 بار شایعتر از مردها نشان داده است .هر چند علل این اختلاف معلوم نیست این تفاوت را ناشی از استرس های متفاوت زایمان ، درماندگی آموخته شده و آثار هورمونی نهفته می دانند ( پورافکاری ، 1368).
با توجه به افسردگی فراوان در جامعه کنونی ما ، پژوهش حاضر در این زمینه تدوین شده ، باشد تا گامی هر چند کوچکتر در راه شناخت انواع درمان آن برداشته شود .
پژوهشگر امیدوار است که گرچه این پژوهش ممکن است نتواند آنطورکه باید افسردگی را معلمان مدارس مورد سنجش قرار دهد ، ولی حداقل گامی است که در این راه برداشته می شود وانگیزه هایی را برای ادامه پژوهش های آزمایشی در این زمینه در ذهن علاقمندان بر انگیزد.
هدف تحقیق
انسانها در جامعه امروزی در معرض انواع تنش ها و فشارها قرار می گیرند . فشارهایی که با پیشرفت جوامع در زمینه تکنولوژی وصنعت به مراتب بیشتر شده وموجبات بروز مشکلات جسمی و روحی فراوانی را برای افراد فراهم می آورد . فشارها ومعضلات عدیده اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی سبب می شود که وجود انسان سریعتر از گذشته فرسوده گردد وروان حساس آدمی زودتر در معرض انواع بیماریها قرار گیرد بخصوص دراین میان تولد کودکان استثنایی مشکل را دو چندان کرده است .
د راین راستاست که مسئله ای بنام تربیت و آموزش وتحت الشعاع آن مدارس استثنایی و کادر آموزشی مطرح می شود .
شاید یکی از مهمترین عوامل ترقی در زمینه آموزش این کودکان در هر جامعه ای ، وجود معلمان ودبیران کار آزموده و مجرب است که با مراقبتهای دقیق و آموزش و روش دلسوزانه توام باشد .
ودر آموزش وتربیت این کودکان ،اگر مثلثی را فرض کنیم که یک زاویه آن کودک در زاویه دیگر والدین باشند ، در راس آن معلمان ودبیران قرار دارند .
معلمان علاوه بر اینکه در دروس کتب را به کودکان می آموزند نقش تربیت
کردن آنان را برای ورود به جامعه ای بزرگتر را به عهده دارند وچه بسا در این راستا خود نیز به مرور زمان دچار معضلات عدیده جسمی و روحی شود . چرا که برخورد دائمی با مشکلات روحی وجسمی کودکان می تواند وجود هر فردی را تحت تاثیر قرار دهد .
بدین تربیت از آنچه گفته شد در می یابیم که سلامت روانی کادر آموزشی از درجه اهمیت بالایی برخوردار است وهدف از این پژوهش درک ودریافت پدیده افسردگی واضطراب ومسایل ناشی از آنها وارائه راه حلهای مناسب در جهت یاری نمودن به کادر آموزشی مدارس است .
فایده واهمیت تحقیق
« فرانسیس الکساندر » در کتاب در« تاریخ روانپزشکی » نوشت که : از نظر تاریخی ، روانپزشکی قدیمی ترین تخصصهای پزشکی است زیرا که طب بروی ، بیشتر به جنبه های روانشناختی وذهنی توجه داشت .
ولی در واقع عمر روانپزشکی نوین ، شاید به دو قرن نرسد وتازه به بیشترین دانش ما در این حیطه حاصل دست آوردهای علمی دو سه نسل پیشیناست از آنجا،دانشما پیرامون افسردگی،بیشترنتیجهتلاشهای پژوهندگان
واندشیمندان این حوزه درسی وچند سال گذشته بوده است .
با آنکه قدرت این فراگیری ، در مقایسه با توجهی که پزشکان در همه اعصار به آن داشته اند هنوز دانش ما از چند وچون افسردگی واضطراب گرچه اندک نیست .
ولی کاستیها ونقاط کور فراوان دارد . البته این شاید در مورد اکثر آشفتگیهای ذهنی ونیز بسیاری از بیماریهای جسمی صادق باشد . از اینرو هنوز پزشکان فراینده درکند وکاو وپژوهش اند .
ارسطو نوشته است : « آنها د رفلسفه ، سیاست ،شعر وهنر به جایگاه والایی میرسند ، همه گرایشی به ملانگولی دارند » پس افسردگی واضطراب به تنها بیماری مردمان شکست خورده وداغدیده ودرمانده وناتوان و آواره یا ساکنین تیمارستانها وزندانها نبوده ونیز گریبانگیر ، گرانمایگانی از آن دسته که ارسطو بر می شمرد .
درسمپوزیدی که درژنو برگزار شده بود ، روانپزشکان وپزشکان باارائه تحقیقات مورد تاکید بیان نمود که بحث « بیماری ومرض » دو حیطه قلمرو جداگانه را می طلبد چه آنچه حالات نفسانی انسانی گو آنکه در برخی حالاتشان با حالات جسمانی به ارتباط تنگاتنگ دست می یابند . نمادها وسیمایه هایی متفاوت با حالات جسمانی نسبی نوع بشر را متظاهر می سازند وبا لطبع حالات مرضی روانی نیز با حالات مرضی جسم تظاهراتی دو گانه را بروز میدهند واین مساله در نوع تلقی ما از روان که جوهری عاجز از ماده ویا منعبث ا زحرکت ودگرگونی ساده است ، تفاوتی نمی نهد اگر چه شایسته آن است که برای روان اصالتی غیر مادی قائل باشیم واین گوهر را با ارزشی دیگر ارزش نما کنیم .
بیان مساله
باتوجه به گسترش روز افزون کودکان استثنایی ودچار مشکل بعلت مسائل عدیده ای که در زندگی امروزی وجود دارد ، کادر آموزشی مدارس یکی از با اهمیت ترین جنبه های آموزشی را تشکیل می دهد که با لطبع موقعیت جسمی وروانی آنان از اهمیت بسیاری برخوردار است .
در این تحقیق سعی بر آن شده تا اضطراب وافسردگی معلمان مدارس استثنایی ومعلمان مدارس عادی بررسی شود ومورد مقایسه قرار گیرد .
موضوع تحقیق :
مقایسه میزان افسردگی واضطراب در معلمان مدارس کودکان استثنایی ومعلمان مدارس عادی .
فرضیه تحقیق :
میزان افسردگی واضطراب در معلمان مدارس کودکان استثنایی بیشتر از معلمان مدارس عادی است.
تعریف مفاهیم و واژه ها
تعریف عملیاتی اضطراب
در این تحقیق اضطراب عبارتست از آنچه که بوسیله آزمون اضطراب کتل سنجیده می شود .
تعریف عملیاتی افسردگی
در این تحقیق افسردگی عبارتست ا زآنچه که بوسیله آزمون بک (افسردگی) سنجیده می شود .
تاریخچه اضطراب
اختلالات اضطراب بشرحی که در نوشتجات طبی آمده ، گروه ناهمگن از سندروهای بالینی وتعریفها را در بر می گیرد .
از نظر تاریخی ، اصطلاحاتی نظیر ،خستگی شدید عضو قلب ، ودر قلب تحریک پذیر و « نوروز قلبی » و سندرم فعالیت » و « آستنی عصبی عروقی » همه برای توصیف اختلالات فرض اضطراب که در آنها تنگی نفس تپش قلب ، خستگی عدم تحمل فعالیت واشتغال ذهنی با حالات جسمی علائم عمده اختلال را تشکیل می داده اند ، مورد استفاده قرار گرفته اند ، نور آستنی یا خستگی عصبی یکی دیگر از اصطلاحاتی است که برای اختلالات اضطراب فراوان به کار رفته است .نوروز اضطراب که بوسیله فروید بکار رفت . برای متجاوز از چهل سال بر چسب عمده برای اختلالات اضطراب بود ( گلدبرگ ، 1371).
برای اولین بار پزشک امریکایی بنام بیرد سال ( 1869) نور آستنی را تعریف کرد . بیمارانی که امروز آنها را مبتلا به نوروز اضطراب می شناسیم در نور آستنی بیرد گنجانده می شود . معهذا برخی از بیماران مبتلا به هیستری ویا وسواس بیشتر در تعاریف او جا می گیرد بعد از او داکوستا در سال ( 1871) سندرم خلل تحریک پذیری را گزارش داد.
فروید در سال ( 1898) نوروز اضطراب را بعنوان یک واحد بالینی از پسیکاستنی بازشناخت علامت اصلی این بیماری نگرانی ،اضطراب ودلهره میباشد که هر سه عملیات مختلفی از یک کیفیت اساسی است که به احساس پریشانی ، انتظار خطری تربیت الوقوها واحساسهای بدنی همراه است
( گلدبرگ ، 1368).
نوروز حالت اضطراب به طور عمده اختلال افراد جوان است که شروع آن معمولا در اواسط دهه سوم عمر است وبطور متوسط بیمار قبل از مراجعه برای درمان 5 سال علائم اضطراب را داشته است .شیوع حالات اضطراب در جمعیت نرمال در انگلستان وامریکا 2 تا 5/4 % ذکر گردیده است . معهذا این ارقام اطلاعاتی در مورد شدت علائم ودرجه ناتوانی اجتماعی حاصل از این اختلال بدست نمی دهد .
اختلالات اضطراب در 14% بیماران قلبی و 2% بیماران جراحی شده مشاهده شده است . اختلالات اضطراب بنظر میرسد که درکار طبابت خوب شناخته نمی شوند . عدم تشخیص اضطراب بدون تردید تا حدودی مربوط به این واقعیت است که اغلب علایم جسمی بارزترین خصوصیات حالات اضطراب را تشکیل می دهند . علت دیگر این است که بیمار مضطرب اغلب خود را مبتلا به یک اختلال جسمی تصور نموده وبیشتر به درمانگاه داخلی مراجعه می کنند تا مراکز بهداشت روانی ( طریقتی ، 1367).
اضطراب کلی از شایعترین مسائلی است که در کار طبابت با آن برخورد می شود تخمین زده می شود که عمده بیماران را مبتلا به اختلال اضطراب مزمن نسبت به پزشکان 40 بر یک است و 30% کسانیکه پزشک عمومی مراجعه می نمایند از این ناراحتی در عزابند تشخیص افتراقی وارزیابی طبیب عمومی در مورد اضطراب بارنگین کمانی از عوامل بیولوژیکی وانسانی روبرو است . نقش پزشک ارزیابی تشخیص کامل در عین حال تعادلی است که بیجهت به قیمت نادیده گرفتن عوامل روانی ومحیطی مهم روی جزء زیستی طبی موضوع تکیه نکند . حفظ این تعادل چندان آسان نیست در یک قطب پزشکی در خطر نادیده گرفتن علل پنهانی است ودر قطب دیگر ناتوانی در شناخت عوامل ایجاد کننده روانی رفتاری واجتماعی است .
ممکن است منجر به یک سری مراجعات مکرر وبی حاصل گردد که اغلب استفاده از انواع دارو و آزمایشات گران قیمت را به همراه دارد .
هدف کمک به پزشک در تشخیص ودرمان فقر مسائل شایع مربوط به اضطراب است در بعضی موارد نظر یک بیمار مبتلا به آسم مضطرب تشخیص آثار جانبی دارو ممکن است کلیه درمان باشد در ارتباط اضطراب با بیماریهای روان تنی بحثهای مفصلی انجام نشده ودر این ارتباط مقداری در مورد بیماریهای روان تنها صحبتهایی می کنیم .
روان وتن در ارتباط بین آنها در سراسر تاریخ بشر مورد بحث وگفتگو بوده است . دوره پس از پیدایش علوم جدید نیز سالهای درازی است که روانشناسان وتحقیق روانشناسی از سوی پزشکان ودست اندر کاران پژوهشهای فیزیکی از سوی دیگر در هر یک جداگانه در راستای مخالف با یکدیگرند .
و...
بررسی تاثیر اضطراب در یادگیری دانش آموزان تیزهوش و عادی
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:73
فهرست مطالب :
مقدمه
تعریف و بیان مسئله
اهمیت و ضرورت تحقیق
اهداف تحقیق
فرضیه های تحقیق
فر ضیه ها
تعریف عملیاتی
تعاریف نظری
انواع فرضیه ها و متغیرهای تحقیق
پیشینه نظری
انواع اضطراب
اضطراب و یادگیری
خصوصیات شخصیتی تیزهوشان
زیانهای اضطراب
روشهای درمان اضطراب
پیشینه عملیاتی
تحقیقات داخل کشور
تحقیقات انجام شده در خارج از کشور
روش های تحقیق
روش پژوهش
تفسیر تقریبی نتایج
محدودیت های تحقیق
توصیف داده ها
نتیجه گیری
پیشنهادات
منابع و مآخذ
چکیده :
اضطراب یکی از رایج ترین اختلالات در بین دانشآموزان است که میتوان به عنوان ریشه بعضی از مشکلات از آن نام برد.
بسیار شنیدهایم که کودکان به دلیل اضطراب به مدرسه نرفتهاند. یا اضطراب از امتحان باعث افت درسی آنها شده است یا یک اضطراب اجتماعی به کنارهگیری آنان انجامیده است ، کم نیستند دانشآموزانی که حتی یک کلمه سرکلاس حرف نمیزنند.
و یا در یک بازی دستهجمعی شرکت نمیکنند ، اگر به همه این رفتارها توجه کنیم ریشهای از اضطراب را درآنها میبینیم ، قرن بیستم را قرن " اضطراب" نامیدهاند. در جوامع صنعتی انسانها دائماً در معرض حوادث گوناگون قرار دارند و نگران حال و آینده خود هستند به عبارت دیگر زندگی مدرن امروزی با پیچیدگی خاص خود شرایط زیستی بشر را تغییر داده و موجب شده است تا آدمی شیوه زندگی گذشته را رها کند و برای سازگاری با شرایط جدید تلاش نماید. کودکان و نوجوانان که بیش از هر گروه دیگر در معرض خطر روزافزون ناشی از اضطراب قرار گرفتهاند. اثر آن را میتوان در رفتارهای اجتماعی و فعالیتهای ذهنی آنها مشاهده کرد ، در یادگیریهای کلامی نوجوانان مضطرب پاسخهای نامربوط و نامفهوم میدهند و هر قدر مطلب مورد یادگیری دشوارتر باشد این نوع پاسخها شدت زیادتر میخواهند داشت گاه حتی صدای و تکلم او را نیز تحت تاثیر قرار میدهد بدیهی است که اضطراب در نوجوانان مزاحمت بیشتری ایجاد خواهد کرد (عظیمی- 1363) [1]
اساساً خانواده ، مدرسه و جامعه، سه عامل مهم در بروز و ظهور اختلالات رفتاری در افراد محسوب میشوند. محیط زندگی ، طرز رفتار اطرافیان ، تصویرهایی را در ذهن نوجوان به جای میگذارد. که ممکن است اثرات مطلوب و نامطلوب آن در تمام مدت زندگی باقی بماند و نتایج آن هم تنها به خود فرد منتهی نمیشود. بلکه در چگونگی روابط او با افراد دیگر هم تاثیر میگذارد ، علمای امر تعلیم و تربیت در مورد نقش مدرسه و نوع نگرش دانشآموزان به محیط مدرسه و اهمیت تاثیر نوع روابط بین دانشآموزان و مربیان ، معتقدند که هرگاه نوجوان از اعتماد به نفس ، آرامش درون ، صفای قلب و نگرش مثبت به مربی خود ، برخوردار است آموزش نیز برایش لذت بخش خواهد بود و بالعکس ، موجب اضطراب و دلهره و مدرسه گریزی وی میگردد.
تعریف و بیان مسئله :
اضطراب در یادگیری نقش مهمی دارد. اضطراب ، ذکاوت و هوش انسانی را فعال میکند و راه حل مستحکمی برای تمرکز و رسیدن به نتیجه و پاداش رضایت بخش است. ناراحتی ناشی از اضطراب متوسط ، ما را وادار میکند تا راههای مختلف دوری از اضطراب را کشف کنیم و این فی نفسه یک فرآیند یادگیری است. با وجود این بین اضطراب و یادگیری ارتباطی پیچیده وجود دارد. افزایش اضطراب تا میزان معینی ، محرکی است برای بالابردن یادگیری ، ولی پس از این میزان معین افزایش اضطراب باعث کاهش دریادگیری میشود و اگر میزان اضطراب بازهم افزایش یابد ، باعث عدم وجود محرک یادگیری شده و به ایجاد خطر بیشتر در خطاها و اشتباهات منجر خواهد شد. این موضوع بدان معنی است که یک سطح مطلوبی از اضطراب برای یادگیری بهینه وجود دارد ، که پس از این سطح افزایش اضطراب نتیجه معکوس داده و ضد سازنده است.
اضطراب بسیار کم مساوی است با رخ ندادن چیزی و اضطراب بسیار زیاد مساوی است با اشتباه کردن.
در مورد هر فردی سطح مطلوب اضطراب از زمانی به زمان دیگر و از موقعیتی به موقعیت دیگر تغییرمییابد ، این تفاوت ناشی از تجارب قبلی یادگیری است که میتواند فرد را به مقدار زیاد یا کم اضطراب ، حساس کند. (راس. میچل)[2]
(ارمنست- ر- هیلگارد) گاهی اضطراب را مقدم بر هر چیز و یک حالت ترس و نگرانی و ناراحتی میداند.
اضطراب با ترس ارتباط نزدیک دارد اما ترسی است که گاهی در مقابل امر مبهم به وجود میآید و زمانی موضوع معینی ندارد. خلاصه میتوان گفت اضطراب گاهی به معنای ترس مبهم است و گاهی به معنای یک ترس مبهم محدود نیز استعمال میشود و آن ترس از ناامنی است. اضطراب در این معنی جنبه اجتماعی دارد و از لحاظ منشاء امری است اجتماعی که از کودکی شروع میشود ، محرومیت از محبت یا غفلت والدین از این لحاظ و فقدان محبت در کودک احساس نامنی به وجود
میآورد ، در دوره بالاتر در موقع حمله و تعرض ، موقعی که درمعرض آسیب بدنی قرار میگیرد و از این که در انجام کارها متکی به والدین است دچار اضطراب و ناراحتی میشود. شریعتمداری- 1369)[3]
در این پژوهش نیز از آنجا که تصور میشود دانشآموزان تیزهوش با توجه به ویژگیها و تفاوتهایی که در بعضی از زمینهها به ویژه درسی با دانشآموزان عادی دارند برآن شدیم تا ببینیم که آیا از نظر وجود اضطراب و میزان آن در یادگیری در دو گروه دانشآموزان تیزهوش و عدای در دوره راهنمایی تفاوت معناداری وجود دارد ؟
لذا این سئوالات مدنظر است :
اهمیت و ضرورت تحقیق :
از آنجا که سن نوجوانی مخصوصاً دوره راهنمایی تحصیلی یکی از بحرانیترین مرحله از زندگی هر نوجوان است لذا باید برآن باشیم تا خصوصیات فردی در نوجوان را دراین دوره از زندگی او بدقت بشناسیم و درباره آن تحقیق کنیم تا در برخورد و روبرو شدن با نوجوانان که این برهه بسیار حساس زندگی خود را
میگذرانند هوشیارانه و با اطلاع کافی عمل نمائیم.
از طرفی وجود اضطراب در نوجوانان اگر از حد متوسط آن بالاتر رود باعث میشود که روی یادگیری و پیشرفت تحصیلی آنها تاثیر گذارد و باعث به وجودآمدن پیآمدهای ناگوار و گاهی غیرقابل جبران میگردد.
این پیامدها ممکن است به اشکال گوناگون مانند : خلق و خوی نامناسب
– بدبینی- زودرنجی- نارضایتی- احساس گناه- نفرت از خود- اتهام به خود- گوشهگیری از اجتماع – بیتصمیمی و مشکلات در تصمیمگیری- اختلال در خواب و خوراک- بی اشتهایی و اشتغالات ذهنی بروز کند.
این موارد که ذکر گردید میتواند موانعی در سر راه پیشرفت نوجوان باشد. لذا شناخت انواع اضطرابها و نگرانیها ، انسان را بدنبال راههای مقابله با آن راهنمایی خواهد کرد.
در این تحقیق به دنبال آن هستیم که عواملی را که باعث بروز اضطراب در دختران دانشآموز دوره راهنمایی میشود را بیابیم و از آنجا که دانشآموزان تیزهوش و با استعداد از بسیاری جنبههای ذهنی و فکری با همسالان عادی خودشان تمایزاتی دارند در این زمینه یعنی اضطراب تفاوت آن را در این دو گروه از دانشآموزان مورد بررسی قرار دهیم.
اهداف تحقیق
اضطراب اثرات نامطلوب زیادی بر پیشرفت تحصیلی ، سلامت روانی و کارکرد دانشآموزان دارد ، دانشآموز در حالت اضطراب اعتماد به نفس و آرامش خود را از دست میدهد. دانشآموزان بیخیال و خونسرد میتوانند مقدار زیادی فشار عصبی را قبل از این که به حد اضطراب بر سند تحمل میکنند. اما برخی که احتمالاً حساستر بوده و دارای قوه تخیل قویتر هستند ، بیشتر از خود واکنش نشان میدهند ، سریعتر مضطرب و پریشان شده و میزان اضطراب آنها نیز بیشتر خواهد شد.
یکی از اهمیتهای این تحقیق در مورد اثری است که " اضطراب"
میتواند بر روی یادگیری و نهایتاً " پیشرفت تحصیلی" داشته باشد. از طرف دیگر اولیاء و مربیان میخواهند بدانند که چه عواملی کنجکاوی دانشآموزان را برای " یادگیری" برمیانگیزند ، و چه مسائلی بر سر راه پیشرفت آنها " مانع" ایجاد میکند زیرا آنها نه تنها برای علاقه انگیزش و آرامش روانی در مدرسه ارزش قائلند بلکه اثرات مثبتی که این عوامل در دراز مدت بر عزت نفس دانشآموزان میگذارد نیز واقف هستند (اسکینر وبلمونت 1993) با توجه به اینکه کودکان " تیزهوش" به عنوان منابع انسانی هر کشوری محسوب میشوند و میدانیم که منابع انسانی میهن ما به هیچ وجه محدودتر از منابع غنی طبیعی آن نیست و در عین حال به دلیل محدودیت این نعمتها باید به خوبی از آنها طبق
برنامهریزیهای علمی بهرهگیری شود ، باید نهایت مراقبت به عمل آید تا استعدادها شکوفا و خلاقیت این نوجوانان به ثمر رسد و یافتههای حاصل از این پژوهش بتواند گامی در جهت رشد و پرورش این سرمایه ارزشمند حیاتی باشد.
فرضیه های تحقیق
بندرت اتفاق میافتد که در خلال دوره نوجوانی ، بحرانهای اضطراب مشاهده نگردد. گاهی این اضطراب به طور ناگهانی و زمانی به صورت تدریجی ظاهر میشود ، گاهی هفتهها طول میکشد و زمانی بالعکس فقط در خلال چند ساعت پایان میپذیرد.
اما صرف نظر از چگونگی بروز ، شدت و مدت آن ، اضطراب یک احساس بنیادی است که کمتر نوجوانی با آن بیگانه است.(دادستان. 1370)
اضطراب به میزان کم غالباً اثرات سازندهای دارد و به عنوان محرکی برای خلاقیت حل مسائل و فعالیت موثر میباشد. اضطراب در نوجوانی علل مختلفی دارد ، گاهی ناشی از رفتار غلط والدین و در اثر شکستهای مکرری است که برای فرد پیشآمده و یا در اثرسرزنش وتحقیر و یا در اثر برداشت غلط و تعبیر و تفسیر های نادرستی میباشد که نوجوان از خود دارد در تحقیقی که تحت عنوان شناسایی و تنوع و فراوانی ناهنجاریهای دانشآموزان کشور در سال 71- 70 توسط سازمان مشاوره و تحقیق وزارت آموزش و پرورش با نظارت خانم شکوه نوابی نژاد انجام شده از میان انواع اختلافات رفتاری در میان
دانشآموزان استان اصفهان ، یک نوع اختلال ، اضطراب ، است.
ما در این تحقیق برآنیم تا فرضیههای زیر را ثابت کنیم .
و...