بخشی از متن اصلی :
تاریخ شناخته و دانسته ایم , سایه و شبحی از وجود معنوی ابعاد شخصیت نبی اکرم (ص) را هیچ انسانی قادر نیست به نحو کامل بیان کند و تصویر نزدیک به واقعی از شخصیت آن بزرگوار ارائه نماید . آنچه ما از برگزیده ی پروردگار عالم , سرور پیامبران سراسرتاریخ شناخته و دانسته ایم , سایه و شبحی از وجود معنوی و باطنی و حقیقی آن بزرگوار است , اما همین مقدار معرفت هم برای مسلمانان کافی است تا اولا" حرکت آن ها را به سمت کمال تضمین کند و قله انسانیت و اوج تکامل بشری را در مقابل چشم آنان قرار بدهد و ثانیا" آنها را به وحدت اسلامی و تجمع , حول آن محور تشویق کند بنابراین , توصیه ما به همه مسلمانان عالم این است که روی ابعاد شخصیت پیامبر و زندگی و سیره و اخلاص آن حضرت و تعالیمی که از آن بزرگوار بعد از دوران قرون وسطی که در دنیای مغرب زمین و مسیحیت , تهاجم تبلیغاتی وسیعی نسبت به شخصیت رسول اکرم (ص) انجام گرفت و دشمنان سوگند خورده اسلام فهمیدند که یکی از راه های مبارزه با اسلام این است که چهره ی نبی اکرم (ص) را مخدوش کنند و کارهای زیادی هم در این زمینه انجام گرفت , تا امروز که دشمن به نحو مستمر و با شیوه های مختلف , روی امحای شخصیت پیامبر از ذهن های آزادگان عالم کار کرده است . بزرگترین تبلیغ برای اسلام , شاید همین باشد که ما چهره پیامبر اعظم (ص) را برای بینندگان و جویندگان عالم روشن کنیم و بسیار به جاست قبل از آن که دشمنان و مخالفانبا روش ها و شیوه های فرهنگی و هنری پیچیده ی خود , چهره ی آن بزرگوار را در اذهان مردم بی خبر عالم , مخدوش کند , مسلمانان هنرمند و مطلع در عالم , باید با بیان و تبلیغ و تبیین راجع به آن شخصیت معظم و مکرم , کار علمی و هنری و تبلیغی بکنند . این ها کارهای لازمی است . س باید روی معرفی شخصیت رسول اکرم (ص) کار کنیم , نه فقط شخصیت آن بزرگوار به معنای زندگی آن حضرت , بلکهابعاد گوناگون وجود آن بزرگوار , مثل : اخلاقیات , روش حکومت و مردم داری , عبادت و سیاست , جهاد و تعلیمات خاص را مورد توجه قرار دهیم , نه فقط هم کتاب بنویسیم , بلکه باید کار هنری و تبلیغی را با شیوه های جدید و با استفاده از تکنیک های موجود شروع کنیم و نه فقط جمهوری اسلامی , بلکه در همه انحا جهان اسلام , آن را انجام دهیم.
هدف از بعثت پیامبران ایجاد اخلاق حسنه و نیکو بود، حضرت محمد (ص) نیز به عنوان خاتم پیامبران مبعوث شد تا فضایل اخلاقی و خلقیات نیکو را تحقق بخشیده و رذایل اخلاقی را یادآور شود، شک نیست یکی از مهمترین عوامل پیشرفت اسلام، اخلاق نیکو و برخورد متین و ملایم آن حضرت با مردم بود او همیشه جانب عدل و انصاف را رعایت می کرد و در تجارت به دروغ و تدلیس متوسل نمی شد، هیچگاه در معامله سختگیرى نمی کرد، با کسى مجادله و لجاجت نداشت و کار خود را به دیگری واگذار نمی کرد .
پیامبر اسلام(ص) صدق گفتار و اداى امانت را قوام زندگى می دانست و می فرمود: این دو در همه تعالیم پیغمبران تأکید و تأیید شده است. در نظر پیامبر اسلام(ص) همه افراد جامعه، موظف به مقاومت در برابر ستمکاران هستند و نباید نقش تماشاگر داشته باشند.پیامبر اکرم(ص) چنان متواضع بود که تمام خودخواهان، مغروران متکبران را به اعجاب وا می داشت. زندگی آن حضرت، رفتار و خصوصیات اخلاقی وی، محبت، قدرت، خلوص، استقامت و بلندى اندیشه و زیبایى روح را الهام می بخشید.
این فایل به همراه چکیده ، فهرست مطالب ، متن اصلی و منابع تحقیق با فرمت word در اختیار شما قرار میگیرد
تعداد صفحات : 16
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:25
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
مقدمه 1
فصل اول
پیامبر اکرم بهترین الگوی الهی
1-1 پیامبر اکرم و امام علی ، پدران امت
2-1 پیروی از الگوهای نیکوی جامعه
3-1 سلام خدا به پیامبر و سلام پیامبر به کودکان
فصل دوم
نقش اخلاق در سیره عملی پیامبر اسلام (ص)
1-2 ماجرای فرزندان حاتم طائی
2-2 ماجرای بلال حبشی
3-2 ماجرای خواهر رضاعی پیامبر
4-2 ماجرای مسلمان شدن مرد یهودی
فصل سوم
سیره و روش زندگی شخصی پیامبر اسلام (ص)
1-3 جهان پیش از اسلام
2-3 شخصیت حضرت محمد (ص) پیش از بعثت
3-3 روش تبلیغی حضرت محمد (ص)
4-3 دعوت عمومی حضرت محمد (ص)
منابع و مآخذ
مقدمه
شخصیتهای بزرگ و عالیقدر که از سوی پروردگار جهان برای هدایت و راهنمایی مردم از طریق وحی مبعوث و برانگیخته میگردند، رهبران آسمانی و پیامبران الهی نامیده می شوند. آنان در پرتو وحی که به تمام معنی آینه واقع نما هست و از هر گونه خطا و اشتباه مصون میباشد، جامعه را به خیر و رستگاری در هر دو جهان رهبری مینمایند.
به طور مسلم هر فردی لایق و شایسته مقام رهبری نیست و تنها افرادی میتوانند منصب رهبری را بر عهده گیرند، که یک سلسله شرایط زیر را دارا باشند:
در درجهی نخست باید معصوم از گناه باشند، و در طول زندگی کرد گناه نگردیده و دامن آنان آلوده به گناه نباشد. تنها باید در برابر گناه و هر نوع نافرمانی معصوم و بیمه گردند، بلکه باید در ابلاغ احکام و مقررات الهی، وحتی در زندگی روزمره نیز از هر نوع اشتباه و خطا مصون و محفوظ باشند، و نیز از هر نوع (بیماری) و( نقص عضوی ) که موجب تنفر ودری مردم از گرایش به آنها میشود، منزه و پیراسته باشند، تا بدین وسیله، موجبات دلگرمی وعلاقه ی مردمبهگرایش بهآئینی آنان فراهم گردد.زیر بنای تعالیم پیامبران را موضوع (وحی) و ارتباط با جهان غیبتشکیل میدهد.
رمز بعثت پیامبران، از دیدگاه قرآن و حدیث
از این بیان روشن گردید که یکی از اهداف پیامبران و یا به تعبیر دیگر یکی از علل بعثت آنان همان موضوع تعلیم بشر و تکمیل عقل و دانش ناقص اوست و این حقیقت به عبارتهای مختلف در قرآن واحادیث وارد شده است.
مثلا قرآن کریم رمز بعثت پیامبران را رفع اختلاف در میان بشر میداند، و میفرماید:« فبعث الله النبین مبشرین و منذرین و معهم الکتاب لیحکم بین الناس فیما اختلفوا فیه»
«خداوند پیامبران را که بشارت دهنده بیم دهنده هستند برانگیخت و به آنان کتاب نازل نمود، تا درمیان مردم درباره ی مسائلی که در آن اختلاف دارند، داوری کند»
ناگفته پیداست ،اختلاف نظر حاکی از نارسایی فکر و کوتاهی دانش می باشد و پیامبران در پرتو وحی (کتاب) حقیقت هر موضوعی را که مردم پیرامون آن اختلاف دارند، روشن می سازند.
پیامبر عالیقدر اسلام ضمن روایتی تصریح میکند که هدف از بعثت تکمیل عقول بشر است و از این جهت است که باید عقل و دانش هر پیامبری ، از عقل و دانش امت وی بالاتر و برتر باشد:
«و لا بعث الله نبیاً و لا رسولاً حتی یستکمل العقل و یکون عقله أفضل من عقول أمته»
«خداوند هیچ پیامبر و رسولی را نیانگیخت، جز اینکه خردها را تکمیل نماید و از این نظر باید عقل اوبالاتر از عقول امت وی باشد».
امیر مؤمنان (ع) نیز فلسفه ی بعثت پیامبر اسلام (ص) را چنین تشریح می فرماید:
«إلی أن بعث الله سبحانه محمداً رسول الله لانجاذ علاقه و اتمام نبوته... و أهل الأرض یومئذ ملل متفرقه و أهواء منتشره و طوادفاً متشتئه بین مشبه لله بخلقه أو ملحد فی أسمه أو مشیر إلی غیره فهداهم به من الضلاله»
«خداوند محمد(ص) پیامبر خود را برانگیخت تا وعده ی خود را انجام دهد و نبوت را به او خاتمه دهد، و مردم جهان در ان روز دارای مذهبهای گوناگون، انحرافات زیاد و گروههای پراکنده بودند: گروهی خدا را به مخلوق وی تشبیه می کردن (برای او جسم و مکان معتقد بودند) و برخی در نامهای وی تصرف می نمودند، و گروهی به غیر خدا اشاره می کردند(و طبیعت را مؤثر واقعی می دانستند) پس پیامبر آنان را از گمراهی به شاهراه توحید هدایت نمود»
خلاصه بیان فوق این است که قصور و کوتاهی فکر بشر در مسائل خداشناسی و آنچه که مربوط به مبدأ و معاد است، سبب گردید که خداوند پیامبر اسلام را برای هدایت ملل جهان برانگیخت تا آنان را از چنگال تشبیه خداوند به مخلوق و تصرف در نامهای مقدس وی، گرایش به استقلال طبیعت نجات بخشند.