فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:56
چکیده:
قرآن کریم آن نازله رحمت الهی و این زیباترین تحفه خداوندی، همچون دریایی است ژرف که رویهای قریب و عمقی غریب دارد و غور در بحر معرفت آن جز به اهلش میسر نشود. هرچه پیرامون یگانة معنا، پژوهش شود و در گشایش مفاتیح اسرار پر رمز و راز آن اهتمام به عمل آید، نقطه پایانی حاصل نشود و در نهایت معترفیم که ما همچنان در اول وصف تو ماندهایم.
یکی از جلوههای باعظمت آیات الهی که در سراسر قرآن مشاهده میشود، تلالؤ انوار جاذبه و دافعه است. البته اصطلاح جاذبه و دافعه، تداعیکننده کتاب ارزشمند استاد شهید مرتضی مطهری(ره) است که در آن با بینشی عمیق، جاذبه و دافعه شخصیت علی (ع) را تحلیل کرده است. در آنجا عمدتاً ابعاد
اجتماعی شخصیت امیرالمؤمنین(ع) مورد بحث قرار گرفته و نشان داده شده است که آن حضرت در ارتباط با افراد و گروههای اجتماعی، چه سیرهای داشتهاند ؛ لیکن در خصوص قرآن کریم، نه تنها آیات اجتماعی از منظر جاذبه و دافعه قابل بررسی است، بلکه بیشتر بعد توحیدی و ارتباط بین انسان و خدا مدنظر است.
بدون شک در قاموس صفات حضرت باریتعالی، رحمت و محبت نقشی فراتر و اخص دارد و تمام صفات ثبوتیه و سلبیه حضرتش در پرتو آن معنا مییابد و حضرت
حق خود را موظف به افاضه رحمت میداند. «…کتب علی نفسه الرحمة…» مگر نه این است که عصاره مفاهیم متعالی قرآن جمع در بسمله است و او جز رحمانیت و رحیمیت پیامی ندارد؟ بسم الله الرحمن الرحیم، ذکر مدام طالبان حقیقت و معراج سالکان طریقت است که مایه از خود بریدن و به او گرویدن است.
نظامی جام وصل آنگه کنی نوش که بر یادش کنی خود را فراموش
ذکر بسمله گذشته از آنکه آغاز هر سوره مزین به آن است و بنابر نظر مفسران ۱۱۵ نوع خاص آن با تأویلهای متفاوت در قرآن آمده،نقطه آغازین و سبب تحقق هر فعلی در عوالم ملک و ملکوت است و افعال انسان سالک نیز بی آن قدری ندارد؛ هر چند بیذکر آن نیز خود به خود ذرات هستی جلوه اسم اللهاند.
ای نام تو بهترین سرآغاز بی نام تو نامه کی کنم باز
اسم رب، اولین آیهای است که بر انسان نازل گشته، آنجا که میفرماید: «اقرا باسم ربک الذی خلق* خلق الانسان من علق* اقرا و ربک الاکرم» با تدبر در آیات اولیه نازله بر پیامبر اکرم(ص) معلوم میشود که به صراحت، به رحمت و رأفت خداوندی تأکید شده و سنت آفرینش انسان که مصداق بارز رحمانیت و اکرام الهی است، بهعنوان صفت پروردگاری که همه چیز به اسم اوست، قلمداد شده است. همان آفرینشی که نقطه پیدایش عشق و عرفان میان محب و محبوب حقیقی است.
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند
ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت با من راهنشین باده مستانه زدند
از دیگر روی، وجود مقدس نبی مکرم اسلام(ص) که مخاطب خاص وحی الهی است و تنها پذیرنده بار سنگین امانت الهی است که آسمانها و زمین از آن امتناع کردند، جز برای ابلاغ پیام رحمت عام و فراگیر الهی مبعوث نشده است:
«و ما ارسلناک الا رحمة للعالمین»
و اگر همین یک آیه نازل میشد، کافی بود تا اثبات کند که اسلام، این خاتم ادیان و جامع آنان، دین رحمت و محبت است و روح و جوهر دین، غیر از محبت چیزی نیست.
آنچه در این نوشتار مورد نظر است، بررسی آیات قرآن کریم از منظر جاذبه و دافعه است تا ضمن آنکه عمومیت جاذبه در قرآن متصور است و روح حاکم بر قرآن جز این نمیپوید، ابعاد دافعه در قرآن و حدود و ثغور آن نیز شناسایی شود.
از نظرگاه کلی، لفظ جاذبه و دافعه معمولاً با الفاظی چون: رحمت و غضب، لطف و قهر، کشش و گریز، خوف و رجاء، اقبال و ادبار و متضادهایی از این قبیل مترادف است. در آیات قرآن در مواردی که توجه و عنایتی نسبت به انسان شده و مورد لطف و محبت قرار میگیرد، مراد جاذبه قرآن است و در سایر مواضعی که انسان مورد قهر و غضب و سرزنش قرار میگیرد و بینصیب از لطف و محبت خداوندی قلمداد میشود، منظور دافعه قرآن است.
جاذبه الهی سبب میشود انسان دارای امید و رجاء شود و در این مسیر پرجذبه، به سوی حضرتش تکامل روزافزون یابد و کمکم با مجاهدتهای فراوان به مرحله بیخودی و انقطاع و تمنای وصال و لقاءالله نائل شود که پیام اصلی و غایی قرآن کریم است: «یا ایها الانسان انک کادح الی ربک کدحاً فمل’قیه» از آن سو، دافعه الهی سبب میشود که انسان، متخلق به بیم و خوف از مقام حضرت باریتعالی گردد و بدین سان با ملاحظه قدرت جلالیه خداوند نهایتاً متوجه جمال الهی گردیده و مجذوب او شود و در نتیجه به همان مسیر انقطاع و تمنا برگردد. لذا آگاهی از مراتب دافعه، از جهت تذکر درونی، به پایداری در صراط مستقیم عشق و معرفت است تا دوری از خوف الهی سبب سستی در طی طریقت نشود.
از این روست که در مشرب عرفانی، دافعه عین جاذبه است و گستره وسیع جاذبه، هرگونه مظهر دافعه را نادیدنی میسازد و تحتالشعاع خود قرار میدهد. در مثنوی مولوی، این حقیقت به زیبایی بیان شده است.
ای جفای تو ز دولت خوب تر و نتقام تو ز جان محبوب تر
نار تو این است نورت چون بود ماتم این تا خود که سورت چون بود
از حلاوتها که دارد جود تو وز لطافت کس نیابد غور تو
نالم و ترسم که او باور کند وز کرم آن جور را کمتر کند!
عاشقم بر قهر و بر لطفش به جد بوالعجب! من عاشق این هر دو ضد
با این توضیحات، بسیار مناسب خواهد بود که نگرشمان نسبت به آیات قرآن نیز با چنین بینشی همراه باشد و در مواردی که سخن از دافعه و قهر و غضب به میان میآید، عارفانه به عشق و جذبه پیوند زنیم و به تفسیر عاشقانه در پرتو خوف و رجاء دست یابیم.
پروردگاری که رحمانیت و رحیمیت را بر خود فرض دانسته، چنان رحمتی که تنها صد یک آن در این عالم به ظهور رسیده و پیامبری را مبعوث گردانیده که مفتخر به رحمةللعالمین است و کلامی در کمال اعجاز نازل فرموده که «… شفاء لما فی الصدور…» است و نعمت هدایت را در پی خلقت بر خلیفه خود بر زمین ارزانی داشته «… ربنا الذی اعطی کل شیء خلقه ثم هدی» و روزی او را نیز متعهد گردیده «و ما من دابّة فی الارض الا علی اللّه رزقها» و سپس وی را مستحق لقاء خود دانسته و پس از تنعم و بهرهمندی از لذایذ اخروی «… و هم فی ما اشتهت انفسهم خالدون» او را در مقام قرب خود سکنی میدهد «فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر» ، العیاذ بالله مگر میشود انسان را مشمول بیمهری و دفع و غب خود قرار دهد؛ انسانی که حامل امانت وزین خلیفةاللهی است و زبده مخلوقات هستی و اشرف آنان است. «ما هکذا الظن بک و لا المعروف من فضلک» .
پس چگونه است که مظاهر دافعه در قرآن کریم به کرات بروز یافته و مورد تأکید قرار گرفته است؟ همانگونه که پیشتر توضیح داده شد ،اولاً: موجب محافظت قوه خوفیه میشود تا در سایه آن قوه جذبیه به تکاسل و تزایل نگراید و همواره عامل توأمان خوف و رجاء سبب تکامل در سیر الیالله شود. ثانیاً: آنچه جای تأمل دارد
این است که انسان خود مانع از افاضه رحمت الهی بر خویشتن میشود (تو خود حجاب خودی) و چون حایلی در میان خویش و خدا قرار میگیرد. انسان بالطبع ضعیف و عجول و بیصبر است و گاهی ناگزیر دچار نسیان و کفران میگردد، لیکن قوای هدایتگر تکوینی و تشریعی به گونهای مجهز به یاری انسان شتافته که دیگر یارای دفاع از ناگزیری خود ندارد: «… فللّه الحجة البالغة…» و خود اوست که در انتخاب گرویدن به هدایت یا ضلالت مخیر است: «انا هدیناه السبیل اما شاکراً و اما کفوراً» .
دریغا که انسان جهول و ظلوم به تبعیت از نفس اماره و لذایذ چند روزه، همچو طفلی گوهر شکر را به ثمن بخسی معامله میکند (گوهری طفلی به قرصی نان دهد) و خود را محروم از فیوضات خداوندی میگرداند. هم اوست که جرأت گستاخی در برابر پروردگار کریم به خود میدهد و اینهمه بساط تعالیبخش را نادیده میگیرد و مورد خطاب قرار میگیرد که: «یا ایها الانسان ما غرک بربک الکریم* الذی خلقک فسویک فعدلک* فی ای صورة ما شاء رکبک» .
بنابراین در تقابل بین انسان و خدا، رابطهای که عمیقاً برقرار است، قوه جاذبه و تجاذب است: «… یحبهم و یحبونه…» و این انسان جاهل است که امواج دافعه را از خود ساطع میکند و خویشتن را از جذبه الهی دور میسازد و همین، خود سبب ظهور تجلیات دافعه الهیه بر انسان میشود.
از این رو گفته اند:
خلق را چون آب دان صاف و زلال اندر او پنهان صفات ذوالجلال
بدین معنی که ظهور تجلیات صفات الهی بر اساس انعکاس افعال نیکو یا قبیح انسان بر او واقع میشود. با این تفاوت که افعال نیکو، سیری نزولی از حق و افعال قبیح، سیری صعودی از عبد دارد. «ما اصابک من حسنة فمن اللّه و ما اصابک من سیئة فمن نفسک…» در هر حال حضرت باری تعالی هیچگاه رضا به قهر نداده، بلکه هر آینه مشتاق جذبه و لقاء انسان است: «لو علم المدبرون کیف اشتیاقی بهم لماتوا شوقاً»
پیامبر(ص) و خدیجه(س)، ادب و عاطفه
۹ شوّال سال ۲۸ قبل از هجرت، روزی بود که پیامبر اکرم(ص) خدیجه کبرا(س) آن بانوی بزرگ را به همسری گرفت. این روز که امسال مصادف با ۱۸ بهمن است، بیتردید روز مبارکی برای امت اسلامی و مبدأ برکات بسیار بود. آنچه میخوانید نگاهی کوتاه است به روابط عاطفی میان پیامبر(ص) و خدیجه(س) که اشارهای نیز به مقدمات این ازدواج دارد.
زندگی مشترک پیامبر(ص) و خدیجه(س) درسآموز تمام مردان و زنانی است که جویای سعادت در زندگی خود هستند. عدم دلبستگی خدیجه به سیم و زر دنیا وتوجه به امور معنوی، عشق و علاقه به پیامبر(ص)، عطوفت و مهربانی متقابل رسول خدا(ص) و خدیجه(س)، ایثار و وفاداری نسبت به یکدیگر، همه و همه درسهای آموزندهای است برای جویندگان سعادت.
شخصیت حضرت خدیجه(س)
خدیجه را نباید تنها یک بانوی سرمایهدار دانست. که شتران حامل مالالتجاره را به مناطق مختلف میفرستاد، و سودهای کلان بدست میآورد، بلکه وی به عنوان یک شخصیت معنوی، عفیف، پاکدامن و ایثارگر، دارای شناخت و فکر بلند و تیزبین مطرح بود.
این بانوی بزرگ، حتی در دوران جاهلیت، که پاکدامنی جایگاهی نداشت، به دلیل عفّت و دامن پاکش، طاهره نامیده میشد. «و کانت تُدعی فی الجاهلّیة بالطّاهره لشدّة عفافها و صیانتها».
خدیجه آنچنان بر بلندای معنویت صعود کرده است که پیامبر خدا(ص) به کمال وی شهادت داده و فرموده است: «کمل من الرجال کثیر و لم یکمل من النساء الاّ أربع: آسیة بنت مزاحم امرأة فرعون، و مریم بنت عمران، و خدیجة بنت خویلد، و فاطمة بنت محمد(ص)».
مردان بسیاری قلّه کمال را فتح نمودهاند، ولی از زنان، چهار نفر به این قلّه دست پیدا کردهاند:
آسیه دختر مزاحم و همسر فرعون، مریم دختر عمران، خدیجه دختر خویلد و فاطمه دختر محمد(ص).
این بانوی بامعرفت، آنچنان حقیقتشناس و تیزبین است که در میان همه مردان و زنان عصر بعثت، اولین فردی است که نبوت رسول خدا را تصدیق میکند، و مدال پرافتخار ایمان را بدست میآورد.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:124
فهرست مطالب:
فصل اول : قرآن و حضرت مهدی (عج)
از باب نمونه
امام مهدی در قرآن
فصل دوم : نقش مردم و ارادهء انسان های منتظر و مومن در زمینه سازی ظهور
ویژگی های یاران حضرت مهدی (عج) از نگاه قرآن
نکاتی پیرامون ۳۱۳ یار مخصوص امام زمان
وظایف شیعه در عصر انتظار
بهترین اعمال
فصل سوم : علمای دین و انقلاب حضرت مهدی (عج)
تصریح علمای اسلام
فصل چهارم : جکومت های اسلامی و ظهور امام زمان
اهل سنت و حضرت مهدی (عج)
حضرت مهدی در منابع شیعه
امام زمان در منابع اهل سنت
فصل پنجم : امام و امدادهای غیبی
فصل ششم : عدالت و برابری در حکومت حضرت مهدی (عج)
عدل و عدالت
مهدی مردم را به قرآن و سنت هدایت می فرماید
مهدی محیی سنن انبیاء می باشد
سلطه حضرت مهدی بر کلیه سلاطین
پرچم مخصوص امام مهدی
مهدی (ع) و معجزه انبیاء
بیعت با حضرت مهدی
جعفر کذاب کیست؟
مدت سلطنت ، وسعت کشور و شهادت حضرت مهدی (ع)
فصل هفتم : منجی آخرالزمان از دیدگاه ادیان الهی
ادیان و حضرت مهدی (عج)
منابع زرتشتی
منابع هندی
زبور
تورات
انجیل
منجی آخرالزمان از دیدگاه ادیان الهی
انتظار ظهور مسیحا
نتیجه گیری
منابع و مأخذ
چکیده:
قرآن و حضرت مهدی(عج)
یکی از موضوعات قرآنی که خداوند متعال به آن اشاره فرموده است، مسأله حضرت مهدی(عج) و قیام آن حضرت میباشد. باید گفت؛ لازم نیست هر موضوع صحیحی با تمام خصوصیات و مشخصاتش در قرآن کریم وارد شده باشد.
چه بسیار جزئیات صیح و درستی که آن کتاب آسمانی اصلاً متعرض آن نشده است و ثانیاً؛ آیاتی چند در آن کتاب مقدس وجود دارد که روزی را برای جهان نوید میدهد که حق پرستان و حزب خدا پرستان و طرفداران دین و مردم شایستة جهان، قدرت و حکومت زمین را قبضه ی نمایند و دین اسلام بر تمام ادیان غالب میگردد.
از باب نمونه
1-در سوره انبیاء آیه 105 میفرماید:
و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون
ما بعد از آنکه در تورات نوشته بودیم در زبور نوشتیم که بندگان شایسته من وارث زمین میشوند.
2-در سوره نور آیه 55 میفرماید:
خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده اند و عمل شایسته انجام داده اند، وعده داده که آنان را خلیفه زمین گرداند، چنان که گذشتگانشان را نیز قبلاً خیفه گردانیده بود و دینی را که برایشان پسندیده است، استوار و نیرومند گرداند و ترسشان را به ایمنی تبدیل کند تا مرا عبادت کنند و چیزی را شریک قرار ندهند.
3-در سوره قصص آیه 4 میفرماید:
و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین.
ما اراده کرده ایم که به ضعیفان زمین منت نهاده، و آنها را پیشوایان و وارثان زمین گردانیم.
4-در سوره توبه آیه 33 میفرماید:
هوالذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الذین کله ولو کره المشرکون.
او خدایی است که رسولش را با هدایت و دین حق فرستاده تا بر تمام ادیان غالب گردد، اگرچه مشرکین آن را مکروه داشته باشند.
از این ایات شریفه اجمالاً استفاده میشود که: دنیا روزی را در پیش دارد که قدرت و اداره زمین به دست مؤمنین و رجال شایسته افتاده، پیشوا و پیشرو تمدنهای بشری میگردند و دین اسلام بر تمام ادیان غالب میشود و یکتاپرستی جایگزین شرک میگردد.
آن عصر درخشان؛ همان روز نهضت مصلح یبی و منجی بشریت و مهدی موعودی میباشد و آن انقلاب جهانگیر و همه جانبه توسط مسلمین شایسته انجام مییابد.
عمره از سوی آن حضرت و … نیز از کارهایی است که منتظران عاشق و فراوان انجام میدهند.
امام مهدی(ع) در قرآن
« و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصلحون»
ما در زبور داود، از پس ذکر(تورات)، نوشته ایم که سرانجام، زمین را بندگان شایستة ما به ارث میبرند(و بر کرة زمین حاکم میشوند)
طبق فرمودة پیشوای پنجم حضرت امام محمد باقر(ع)، این بندگان شایسته که وارثان زمین شوند. اصحاب مهدی(ع) هستند، در آخرالزمان.
فرمت فایل :word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:165
فهرست مطالب :
مقدمه 6
1. کلیات طرح تحقیق 9
1. 1 بیان مسأله 10
2. 1 اهمیت مسأله 12
3. 1 سوأل تحقیق 12
4. 1 فرضیه 13
5. 1 حدود مسأله 13
6. 1 محدودیت مسأله 13
7. 1 کلید واژه ها 14
1. 7. 1 امامت 15
2. 7. 1 امانت 16
3. 7. 1 امین 19
4. 7. 1 خیانت 20
5. 7. 1 عهد 22
6. 7. 1 میثاق 23
7. 7. 1 ودیعه 24
8. 7. 1 ولایت 25
2. فصل اول : کلیاتی در زمینة آیات امانت در قرآن
1. 2 آیة عرض امانت 29
1. 1. 2 معنای عرض امانت 30
2. 1. 2 معنای اباء و امتناع از پذیرش امانت 34
3. 1. 2 معنای حمل امانت 34
4. 1. 2 مراد از انسان حامل امانت کیست؟ 35
5. 1. 2 معنای ظلوم وجهول 36
6. 1. 2 نتیجة قبول امانت 39
2. 2 آیة امانات 40
1. 2. 2 مراد از اهل امانات چه کسانی هستند؟! 40
2. 2. 2 شأن نزول مشهور آیه 41
3. 2. 2 مقدم نمودن اداء امانات بر عدالت 42
4. 2. 2 مفهوم عام امانات 42
5. 2. 2 اقسام امانات 44
6. 2. 2 مخاطب در آیه چه کسانی هستند؟! 46
3. 2 آیة منع از خیانت درا مانات 50
4. 2 امانتداران 51
1. 4. 2 پیامبران امین 51
2. 4. 2 فرشتة امین 53
3. 4. 2 کارگزاران امین 53
4. 4. 2 مؤمنان و نمازگزاران امانتدار 55
3. فصل دوم : بررسی مقایسهای دیدگاههای مفسران شیعی و اهل سنت در تفسیر امانت
1. 3 اتصاف به اسماء حسنی 58
2. 3 اختیار و اراده 58
3. 3 استعداد 59
4. 3 اسرار 59
5. 3 اصل ادای امانت 61
6. 3 اعضاء و جوارح 62
7. 3 اوامر و نواهی 65
8. 3 اهل و خانواده 67
9. 3 ایمان 68
10. 3 اوصاف پیامبر آخر الزمان – صلوات الله علیه و آله 69
11. 3 تسلیم در برابر پیامبر – صلی الله علیه و آله و سلم- 70
12. 3 تسلیم اسماء 71
13. 3 تعهد و قبول مسئولیت 71
14. 3 تکلیف 72
15. 3 توحید 77
16. 3 حدود و شرع 78
17. 3 دلائل خداشناسی 78
18. 3 دلایل و عجایب صنع 79
19. 3 دین و شریعت 80
20. 3 روح 82
21. 3 زن 83
22. 3 شغل و منصب 84
23. 3 طاعت 84
24. 3 عقل 87
25. 3 علم 89
26. 3 عهد و پیمان 91
27. 3 فرایض 91
28. 3 فیض الهی 93
29. 3 قرآن 94
30. 3 لا اله الا الله 95
31. 3 لطیفه سیال انسانی 96
32. 3 محبت و عشق 96
33. 3 معرفت 97
34. 3 نماز، روزه غسل حج، جهاد، زکات 98
35. 3 وجود و هستی 101
36. 3 ودایع و امانات مردم 102
37. 3 وظایف و واجبات دین 104
38. 3 وفاء به عهود 105
39. 3 ولایت الهیه، امامت و ولایت ائمه – علیهم السلام- 106
4. فصل سوم : اهمیت امانتداری در روایات و احادیث
1. 4 رعایت اصل ادای امانت تحت هر شرایطی 124
2. 4 رابطة میان امانت و ایمان 128
3. 4 آثار امانتداری 129
4. 4 آثار بی توجهی به ادای امانت 135
5. 4 امانتداری میزانی برای سنجش افراد 136
5. فصل چهارم: نتیجه گیری 139
مقدمه:
سپاس و ستایش ایزد منان را، که همه کس و همه چیز را، مالک اوست و هر آنچه از ناحیه عنایت او بر هستی جاری گشته، اماناتی است که باید، حافظ و امین بر آنها بود.
هنگام عرضه امانت حضرت باری- تعالی – خطاب به جمیع خلایق فرمود:
«إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَهَ عَلیَ السَّمواتِ و الْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَیْنَ أنْ یَحْمِلْنَها و أشْفَقْنَ مِنْها…»[1]
پس از عرض امانت، همگان از جهت خوف از پذیرش آن ناتوان ماندند، چرا که حمل آن تنها سزاوار انسان بود: «وَحَمَلَهَا الاْنسان…»[2]
و این شانههای انسان بود که بار امانت را حمل کرد؛ او که ناز پرورده درگاه الهی بود، آن زمانیکه به قدرت لایزال الهی از عدم به وجود آمد، طنین قدسی ندا در داد « فَتَبارَکَ اللهُ أَحْسَنَ الخَالِقین»[3]
خلق شده در زیباترین صورت ها: «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الاْنسانَ فِی أَحْسَنِ تَقْویمٍ»[4]
و جان گرفته از نفخه ملکوتی : «وَ نَفَخَ فِیه مِنْ رُّوحِه»[5]
ملائک صف به صف بر آستانش به حضور آمدند و نور مطلق مهر «إِنّی جاعلٌ فِی الأرْضِ خَلیفه»[6]
بر پیشانیاش نهاد، و در محضر آموزگار هستی علم اسماء آموخت: « وَعَلَّمَ ءآدَم الأسْمَاء کُلَّهَا»[7]
و ملائک را برآن اسماء مطلع ساخت؛ و عرشیان و قدسیان به فرمان حضرتش به پیشگاه انسان به سجده افتادند:
«وَ إذْ قُلْنَا لِلْمَلائِکَه اسْجدُوا لآدم…»[8] و کریم او را به کرامت خویش نوازش داد: «وَ لَقَدْ کَرَمْنَا بنی ءَآدم…. »[9]
به پاس این الطاف الهی، آن هنگام که عرض امانت بر خلایق کردند، بار امانت به دوش کشید که «نظر وی برعرض حق بود نه بر امانت، لذت عرض، ثقل امانت را فراموش گردانید، لاجرم لطف ربانی به زبان عنایت فرمود: « که برداشتن از تو و نگاهداشتن از من، چون توبه طوع بار مرا برداشتی من هم از میان همه تو را برداشتم.»[10]
رضای حضرت دوست تنها بر حمل امانت استوار نشد، بلکه امر بر ادای آن به سوی اهلش نمود و خطاب آمد:
«إِنَّ الله یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ الی أَهلِهَا…»[11]
و آنان که به درجه ایمان کامل رسیده اند و مصلین حقیقی هستند، هم بر حمل امانت و هم بر ادای آن فائق آمدند و لذا به آنان گفته شد:
«قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤمِنُونَ … وَ الذَّینَ هُمْ لِأمانَاتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ».[12]
«إلاَّ الْمُصَلّینَ… وَالَّذینَ هُمْ لأمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ راعون»[13]
و اما سر نهفته در آیات امانت این است که، حضرت باری- تعالی- سخن از عرضه امانت، ادای امانات و رعایت امانات نموده ولی امانت خاصی را نام نبرده و شاید از همین جاست که گفتهاند: «امانت مفهومی گسترده و وسیع دارد.» و مفسران و اندیشمندان علوم اسلامی به استناد روایات پیامبر اکرم- صلی الله علیه و آله- و ائمه – علیهم السلام- و صحابه برای مفهوم وسیع امانت مصادیق بیشماری را ذکر کردهاند، البته در برخی از وجوه امانت میان مفسران اهل سنت و شیعه اشتراک وجود دارد و در برخی تعابیر همچون- امانت امامت و ولایت- میان مفسران فریقین اختلاف نظر دیده میشود، و مادر این پژوهش به بررسی نقاط اشتراک و اختلاف مفسران اهل سنت و شیعه درتفسیر امانت میپردازیم.
کلیات طرح تحقیق:
1-1. بیان مساله:
در این پژوهش در صدد بررسی مقایسهای مفهوم امانت، در اندیشههای مفسران شیعی و اهل سنت میباشیم. از آنجا که در عالم، مالکیت همه امور به حضرت باری- تعالی- متعلق است و مالک حقیقی وجود حضرت حق است، و دیگر مالکیتها از قسم مالکیت اعتباری است؛ ما را به این تفکر رهنمون میسازد که؛ امانت مفهومی وسیع و فراگیر دارد که مصادیق و نمونههای بیشماری را شامل میگردد؛ که با بررسی آیات و تفاسیر و روایات، گستردگی مفهوم امانت، روشن میشود.
با این توضیح، این پرسش مطرح میگردد که در نگاه تفاسیر و روایات، مصادیق امانات الهی چه مواردی هستند؟ و به دنبال آن، پرسش دیگر، به این موضوع میپردازد که مفسران شیعی و اهل سنت چه تفاسیری از این موارد ارائه دادهاند؟
در کدام موارد میان ایشان وفاق و اشتراک وجود دارد؟ و اختلاف رأی آنان در کدام موارد میباشد؟
سپس در این تحقیق برآنیم، تا با استخراج تعابیر امانت از تفاسیر و روایات، به بررسی دیدگاهها و نظرات مفسران شیعی و اهل سنت پرداخته و موارد اشتراک و اختلاف نظر ایشان را مشخص نماییم.
ابعاد مختلف مسأله:
مسأله امانت از ابعاد مختلفی قابل بحث است؛ که مروری کوتاه بر این ابعاد خواهیم داشت:
امانت در بعد اخلاقی: صفت «امانتداری» ازامهات اصول اخلاقی است، این اخلاق حسنه از اوصاف انبیاء الهی و ائمه علیهم السلام- و مؤمنان حقیقی میباشد و حضرت محمد – صلی الله علیه و آله- قبل از رسیدن به مقام پیامبری در میان اعراب جاهلیت به «محمد امین» معروف بود، که این خصلت«امانتداری» باعث شده بود، مردم در سپردن امانات به سوی پیامبر(ص) بشتابند.
امانت در بعد ادبی: بسیاری از ادبا و شاعران با استناد به برخی از آیات امانت، تعابیر خاصی برای آن قائل شدهاند:
مولانا در مثنوی امانت را به عشق تعبیر کرده است؛
کرد فضل عشق انسان را فضول زین فزون جویی ظلوم است و جهول[1]
شیخ اجل سعدی نیز امانت را عشق دانسته است؛
مرا گناه خود است ار ملامت تو برم که عشق بارگران بود و من ظلوم وجهول[2]
حافظ نیز در اشعار خود به امانت اشاره کرده و آنرا عشق داانسته:
«آسمان بار امانت نتوانست کشید قرعه کار به نام من دیوانه زدند[3]
فرشته عشق نداند که چیست ای ساقی بخواه جام و گلابی به خاک آدم ریز[4]
در اشعار «عمان سامانی»[5] نیز مراد از امانت الهی در آیه «إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَهَ …» عشق است که به صورت شرابی بر خلایق عرضه شد، و بار امانت عشق را انسان کامل حمل کرد که او در نظر سامانی وجود مقدس حضرت سیدالشهداء – علیه السلام- میباشد.
امانت در بعد اجتماعی: یکی از پایه های قوی اجتماع، اقتصاد آن میباشد، که تبادلات و روابط اقتصادی در سایه اعتماد و اطمینان متقابل صورت میگیرد، و این اعتماد حاصل نمیشود مگر در پرتو اصل امانتداری؛ لذا مدیران اقتصادی علاوه بر آگاهی و تخصص باید امین و متعهد باشند.
امانت در بعد فقهی: در تعریف امانت در فقه آمده : «امانت اسم است برای مال مورد ودیعت و یا هر مالی که به واسطه عقد یا قانون به طور امانت در اختیار دیگری باشد.. » که امانات را به 3 دسته تقسیم کردهاند: 1- امانات شرعیه 2- امانات معاوضی 3- امانات مالکی که احکام امانت در بابی تحت عنوان احکام ودیعه ذکر شده است.[6]
امانت در بعد حقوقی: در ماده 607 قانون مدنی در تعریف ودیعه – امانت به معنای خاص- آمده:
«ودیعه عقدی است که به موجب آن یک نفر مال خود را به دیگری میسپارد، برای آنکه آن را نگهدارد.»
امانت قانونی و امانت قراردادی نیز از اصطلاحات حقوقی میباشد.[7]
با توجه به ابعاد مختلف امانت، پژوهش فوق به بررسی امانت در آیات و تفاسیر و روایات میپردازد.
2-1- اهمیت مساله
با توجه به ضرورت فوق، بر مساله امانت از دید قرآن متمرکز شدهایم.
با توجه به ضرورت فوق، به بررسی مسأله امانت در تفاسیر شیعی و اهل سنت پرداختهایم.
3-1- سوال های تحقیق:
4-1- فرضیههای تحقیق:
اسرار و رموز انرژی اذکار
یا
اسماء الهی
تاثیر ذکر و اسماء الهی در بدن از طریق
چا کرا ها
تسخیر موجودات غیر ارگانیک
نحوه تولید نوزاد نورانی در بالای چاکرای هفت بدن
روابط شخص با جهانها ی برتر
مهمترین نشانه داشتن موکل است
بیان شیوه شیخ بهائی و امام ممحمد غزالی
بسم الله الرحمن الرحیم
انرژی,انرژی,انرژی.روزانه بارها و بارها این کلمه را می شنویم و به کار می بریم.اما آیا واقعا می توانیم آن را در یک جمله تعریف کنیم؟
تاکنون هیچ تعریف دقیق و جامعی برای این واژه یافت نشده.شاید بتوان انرژی را اقتدار خداوند نامید که درماه به ودیعه گذاشته شده است.علم فیزیک یا فلسفه طبیعت بر پایه مفاهیم پذیرفته شده و بدیهی استوار است و نمی تواند واژه هائی مانند ماده,زمان,فضا,نیرو,...را به درستی تعریف کند.بلکه ناچارا یکسری قواعد را به طور بدیهی الفبای کار قرار داده و از آنجا مسائل را به شیوه تجربی مورد بررسی و تحقیق قرار می دهد.
همه چیز از تبدیل انرژی به ماده آغاز شد و همواره این زنجیره به طور متقابل ادامه یافته است.شیخ شهاب الدین سهروردی در فلسفه اشراق همه هستی را نور می داند و برای نور درجات و لایه ها و طبقاتی قائل است.از عالی ترین نور که نور علی نور است,که خداوند است تا نور کثیف که ماده تاریک است,همه و همه را نور می نامد.لایه هایی از نور که میل صعودبه طبقات عالی تر و لطیف تر را دارد,انوار اسپهبدیه می داند و لایه هایی که میل نزول به عوالم و طبقات اسفل دارند را انوار قاهریه می نامد.هر لایه از نور را نسبت به لایه برتر خود تاریک وشر می خواند و هر لایه فراتر از لایه زیرین را خیر می داند و خیر وشر را درهر لایه نسبی می بیند.اگر چشم باطن باز شود و بصیرت الهی حاصل آید که بتوان ذات و جوهره اشیاء را درک نمود همه چیز به صورت نور تجلی می نماید و حجاب ها و پرده های غفلت و نادانی بی تاثیر می مانند.
فهرست کتاب:
فصل اول پیشگفتار
فصل دوم امواج و ارتعاشات
فصل سوم مغز انسان
فصل چهارم خلاقیت و تصورات و تجسم
فصل پنجم بدن ها و لایه های مختلف انرژی
فصل ششم مادر عناصر
فصل هفتم دایره خلقت
فصل هشتم رعایت دستورات دین
فصل نهم میدان مغناطیسی بدن
فصل دهم فعال شدن ذکر در بدن
فصل یازدهم سیستم اعصاب بدن-معرفت پنهان
فصل دوازدهم سیستم کنترل کننده بدن
مشخصات کتاب:
نام کتاب: اسرار و رموز انرژی اذکار یا اسماء الهی
حجم فایل: ۳۹٫۹ مگا بایت
نوع فایل: پی دی اف و زیپ شده
زبان: فارسی و چاپی
تعداد صفحات:۸۱ صفحه
منبع: http://paydownload.ir
قیمت کتاب: 2500 تومان
نحوه خرید: خرید آنلاین و دانلود محصول همان لحظه
1-تبیین موضوع: موضوع این تحقیق درباره امتحانهای الهی یا ابتلاء است . این که معنای امتحان الهی چیست؟ چه کسانی، چگونه، کی و چرا امتحان می شوند؟ و چگونه میتوان در این امتحان، نمره قبولی گرفت؟
2-اهیمت و ضرورت تحقیق: اهمیت و ضرورت این تحقیق از آن جهت است که اولا ارتباط مستقم با عدل الهی دارد؟ ثانیا ما را در تحمل سختی های زندگی، مقاوم تر و هدفمندتر می کند؟
3-پیشینه تحقیق: این بحث، از مهم ترین و جذاب ترین مباحث کلام اسلامی است، آیات بسیاری از قرآن کریم و روایات زیادی از حضرت رسول اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) به آن پرداخته اند، لذا کتابها و مقالات زیادی دراینباره وجود دارد. هرچند که در این تحقیق موجز، امکان استفاده از همه آنها نبود.
4-مراحل تحقیق: محقق در این مقال، ابتدا با استفاده از نرم افزارهای فهرست موضوعی قرآن ، آیات مربوط به ابتلاء و امتحان الهی را استخراج کرد، سپس با مراجعه به تفاسیر المیزان و نمونه، به دسته بندی و فصل بندی مطالبی که پیرامون آنها به ذهن میرسید ، پرداخت. در نهایت با ارائه راهنمایی استاد راهنما، طرح تحقیق آماده، تصویب و در نهایت، پایان نامهی پیش روی شما، به نگارش درآمد.
5-روش تحقیق: چون که موضوع مورد بحث، از موضوعات اعتقادی اسلام است، لذا روشی که قابلیت دارد، روش تحقیق کتابخانه ای است.
6- محدودیت ها و مشکلات: با استعانت از خداوند تبارک و تعالی، به دلیل وجود آیات بسیار قرآن کریم در این باره، مشکل ، مانع و محدودیت خاصی در پیش نبود، تا آن جا که میشد این بحث را خیلی بیشتر از این، گسترش داد.
7- سوالات تحقیق: همان طور که در تبیین موضوع گذشت، در این تحقیق برآنیم تا به این سوالات جواب گوییم که: امتحان الهی چیست؟ چه کسانی در این امتحان شرکت می کنند؟ آیا فقط دشمنان الهی یا این که دوستان او نیز شرکت می کنند؟ دوستان طراز اول همانند پیامبران و ائمه (ع) چطور؟ چگونه، کی و چرا امتحان می شوند و سرآخر این که ، چگونه میتوان در این امتحان، پیروز شد؟
چکیده 3
مقدمه 8
فصل اول: کلیات 10
گفتار اول: مباحث مقدماتی 11
گفتار دوم : مفهوم شناسی 13
مفهوم ابتلاء از نظر لفظی 13
معنای ابتلاء الهی از نظر اصطلاحی 16
فصل دوم: آثار و فوائد ابتلاء 17
مقدمه 18
1. پرورش روح ، تربیت و تکامل انسان 19
2. تنبّه و آگاهی 23
3. بازشناسی مومنان از منافقان 24
4. پاکیزگی از آلودگیها 29
5. ترفیع درجه و رسیدن به مقامات بالاتر 31
6. رسیدن به نعمت 32
7. ظهور افعال، مقیاسداوری 32
8. کیفر و مجازات 34
9. تنبیه و تأدیب 35
فصل سوم: اقسام و موارد امتحان 38
مقدمه 39
تقسیم بندی آزمایشهای الهى 39
الف) آزمایشهای درونی 39
ب) آزمایشهای بیرونى 41
یک تقسیم بندی دیگر 44
دو نکته مهم: 45
فصل چهارم: نمونه¬های امتحان الهی 46
مقدمه 47
گفتار اول : نمونه های قرآنی امتحان الهی از پیامبران الهی (ع) 49
حضرت آدم (ع) 49
حضرت ابراهیم (ع): 52
حضرت یونس (ع): 54
حضرت ایوب (ع) 56
حضرت موسی(ع) 57
حضرت داوود (ع) 58
حضرت سلیمان (ع) 60
حضرت یوسف (ع) 62
حضرت رسول اکرم (ص) 62
گفتار دوم: نمونه های غیرقرآنی امتحان الهی از ائمه اطهار(ع) 64
گفتار سوم: نمونه های غیرقرآنی امتحان الهی از علمای راستین 72
مقدمه: 72
پست و مقام و ریاست 72
آیةالله سید حسین کوهکمری (ره ) 72
شیخ انصاری و سعید العلماء 74
بذل جان 75
بذل مال 78
گفتار چهارم: نمونه های قرآنی امتحان الهی از مردودشدگان 80
قارون: 80
بلعم باعورا: 82
فرعون: 86
فصل پنجم: عوامل پیروزی 89
مقدمه 90
صبر و استقامت: 90
استقامت یا خشونت 92
زمینه هاى استقامت 92
موارد استقامت 94
آثار و نتایج استقامت 94
صبر 95
1. یاد خدا: 97
2. به یاد داشتن نعمت ها: 98
جمع بندی 99
منابع و مآخذ 100
شامل 102 صفحه فایل word