دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
انواع ارتباطات انسانی:ارتباطات کلامی و غیر کلامی
انواع ارتباطات انسانی: کلامی وغیرکلامی
ارتباطات غیرکلامی: عبارت است ازکلیه پیام هایی که افراد علاوه برخود کلام، آنها را نیز مبادله می کنند. طرز قرارگرفتن، راه رفتن، ایستادن، حرکات چهره وچشم ها، لحن صدا، طرز لباس پوشیدن، جملگی نشانه های ارتباطات غیرکلامی هستند. بنابر این توجه به کلیه موارد فوق می تواند درنحوه ارتباط با مشتری وجذب وی موثر واقع شود. مشتری دربدو ورود به محل کارشما با دیدن نشانه های غیرکلامی درمورد شخصیت شما قضاوت می کند. لذا باید تلاش نماییم تا شخصیت مثبتی برذهن مشتری ازخود به جای گذاریم تا درمورد شما قضاوت خوبی داشته باشند.
اصولاً درمراودات اجتماعی بیشتر برنشانه های غیرکلامی اعتماد می کنند تا برنشانه های کلامی. پس نشانه های غیرکلامی را تقویت کنید. نخستین برخورد ونخستین تأثیری که برمردم می گذارید بسیار اهمیت دارد. بدنیست بدانید که کلام 7 درصد لحن وطنین 38% و حرکات 55% اطلاعات را منتقل می کنند. (تشریفات، یحیایی، ص 27، 28).
مثلاً محسنیان راد درکتاب ارتباطات غیرکلامی خود می فرمایند» برخی ازآدم ها با قراردادن کف دست برسینه و پایین آوردن مختصرسر به دیگران اظهار ارادت ودوستی می کنند . این یک عمل ارادی است که فرد براساس قراردادهایی که دراجتماعش وجود دارد پیامی را می فرستد. ممکن است شما با فردی شروع به صحبت کنید وببینید که رنگ رخسار او به تدریج سرخ می شود. ازاین سرخ شدن صورت او نیز پیامی دریافت می کنید. امادراینجا فرستنده این پیام، پیام خود را به صورت غیرارادی می فرستد. ازهمین دو مثال ساده می توان دریافت که پیام های غیرکلامی، هم ارادی وهم غیرارادی هستند. این پیام های غیرکلامی سهم خاصی دردامنه ارتباطات انسانی دارند. (محسنیان راد، ارتباط شناسی ، ص 243).
حال بعد ازآن که ما توضیحی کلی درمورد ارتباط غیرکلامی دادیم به یکی از موارد آن که جزئی از ارتباطات غیرکلامی محسوب می شود یعنی لحن کلامی می پردازیم.
ابتدا از صحبت های آقای یحیایی شروع می کنیم که درکتاب خود نوشته اند. ایشان می فرمایند: همان طور که هرفرهنگ نسبت به فرهنگ های دیگر ازبسیاری جهات متفاوت است ازنظر ارتباطی نیزتفاوت هایی مشهوداست. مثلا مردم آذربایجان عموما بلندتر ودرشت تر ازمردم فارس و اصفهان سخن می گویند.
مردمان کوهستان ها ودشت های فراخ به نسبت شهرنشینان از بلندی بیشتری درسخنگویی ومحاوره استفاده می کنند. حرفه نیز دربلندی صدا موثراست. کارگران و کارکنان سازمان های صنعتی که با سروصدای بیشتری سروکار دارند ازکارمندان اداری که دردفاتر تمیز وبی سروصدا کارمی کنند بلندتر صحبت می کنند. معماران عمدتاً نسبت به دیگر حرفه ها مثل پزشکان یا کارمندان دفتری وحسابداران ازبلندی صدای بیشتری درمحاوره با دیگران استفاده می کنند. هراندازه سروصدا وعوامل اختلال زا بیشتر وجود داشته باشد بلندی صدا بیشتر می شود. فردی که بسیار بلند سخن می گوید اغلب موجب رنجش دیگران می شود.
روان شناسان ومتخصصان ارتباطات معتقدند: افرادی که دارای ویژگی شخصیتی تهاجمی هستند با بلندای صدای بیشتری نسبت به کسی که درنقطه مقابل است ودرویژگی شخصیتی خجالتی قرارگرفته است سخن می گوید.
کیفیت صدا نیز باید مطلوب و خوش طنین باشد. لذا ناخوشی های مربوط به بینی، بینی گرفتگی، گرفتگی صدا، خشونت صدا، نفس زنی (دشواری های تنفسی) موجب اختلال درارتباط وناراحتی مشتریان خواهد شد. (تشریفات هتل، احمد یحیایی، ص 35 و 36).
-بررسی جنبه های گفتاری صدا به علم آواشناسی معروف است. صدای شخص به اندازه حرکات بدن، چهره وچشم ها اطلاعات به دیگران منتقل می کند. تحقیقات برروی علم آواشناسی چند نکته مفید را مشخص کرده است.
-کسانی که هیجانات صوتی خود را کنترل وتنظیم می کنند بهترمی توانند هیجانات صوتی افراد دیگر را شناسایی کنند.
-احساسات ظریف صوتی به سختی قابل تشخیص ودرک هستند. کنایه وطنز برای بعضی ازمردم مشکل است. درنتیجه ممکن است کارمندان بخواهند ازبیان کنایه و طنز ظریف وزیرکانه اجتناب کنند، اما بیاموزند که بیانات سرپرست خود را بشنوند.
-کسانی که با برون ده خوب صوتی صحبت می کنند درمحیط سازمان نسبت به دیگران اشخاص با جاذبه و باورپذیر شناخته می شوند. (روابط عمومی حرفه ای بالقوه، دیواکارشارما، ص 84).
نشانه ها یا راهنمایی های بیانی (Vocalcues)
«ازت متنفرم» . تصور کنید که این کلمات درچه وضعیت وحالتی بیان می شود، درحالت خشم وناراحتی ویا درحالتی کاملاً متفاوت، بین دو دوست بسیار نزدیک ویا زن وشوهر. عبارت ساده « ازدیدن شما خوشحالم» می تواند علی رغم پیام کلامی خود، ریاکارانه وغیر صادقانه باشد وچندان رضایت وخوشحالی درآن نهفته نباشد. در این قسمت سعی در تمایز بین پیام های بیانی وکلامی می شود واینکه چه چیزی گفته می شود وچگونه گفته می شود .«مهرابیان» به خوبی به تشریح اطلاعات بیانی می پردازد و می نویسد(اطلاعات بیانی، آن دسته ازپیام هایی هستند که درگفتگو زمانی که نوشته شوند مفهوم خود را ازدست می دهند).
برای بررسی تاریخ مطالعات مربوط به «پدیده های بیانی» به نام برجسته یک مردم شناس سرشناس جورج ال ترانر برمی خوریم که اصطلاح «پارالنگویج» (para language) را برای اولین بار به کارگرفته است. کلمه پارا (para) کلمه ای یونانی است به معنی «به علاوه» ، «نزدیک »، «فرا». ازاین رو می توان گفت paralanguage که ما آن را دراینجا (زبان آوایی) ترجمه کرده ایم اشاره داردبه چیزهایی که ورای زبان است یاعلاوه برآن می باشند. ازاین پس ما به جای آن «زبان آوایی» را به کارمی گیریم.
زبان آوایی دارای دوعنصراساسی است: کیفیت های صدا- مانند «دانگ» یا «گام»- «دامنه» ، «طنین»- «کنترل لب» و «تلفظ» و«ادا» یا صدای منفک ازساختارهای زبان شناسی، مانند گریه، خنده وغرغر وامثال آنها.
راهنمایی های بیانی به گونه ای که خواهیم دید، عواطف ما را ازیکدیگر متمایز می کنند وبرقضاوت های ما نیز درمورد شخصیت وپایگاههای اجتماعی اثرمی گذارند. با این حا، هرچند ما سعی درخود آگاهی خویش در«اثرگذاری دیداری» برروی دیگران داریم، عده کمی ازما توجه لازم به «اثرگذاری بیانی» خود بردیگران می کنیم. دلیل خوبی برای این امر وجود دارد. اگرکسی به چهره شما خیره شود، شما می توانید به آینه نگاه کنید ودریابید که چرا او به شما خیره شده بود. (البته این نکته مهم وجود دارد که اگر درمجالس، مخصوصا مجالس رسمی به کسی خیره شویم، عمل بسیار بدی می باشد ودرواقع با این کار به فرد مقابل با نگاهمان توهین می کنیم). نگاه کردن به آینه نیز امروزه امری طبیعی است وهرکس حداقل یک بار درروز به آینه نگاه می کند وبه چهره خویش خیره می شود. درمقابل، شما هرگز صدای خود را آن گونه که دیگران می شنوند، نمی شنوید. برای اولین بار که شما صدای خود را ازطریق ضبط صوت شنیده اید، اکثراً برایتان عجیب بود و گاه تکان دهنده ومأیوس کننده. شما ممکن بود که اصلاً صدای خود را نشناسید وتصور کنید که صدا، صدای دیگری است.
برخلاف بسیاری ازما انسان های عادی، هنرپیشه گان، آوازخوانان، سخنرانان ووعاظ وآنان که آموزش های مربوط به آوا وآواشناسی را دریافت کرده اند، دقیقا می دانند که آوای آنان چگونه است وچه تأثیری می گذارد. گاه آنان به راحتی صدای خود را که بسیار دقیق تقلید شده است ازصدای تقلیدی تشخیص می دهند. درحالی که اشخاص عادی ازچنین مهارتی کمتر برخوردارند. درحقیقت صدای هرانسانی منحصربه فرد است. برای آنکه، صدای هرانسان ترکیبی ازکیفیت های یگانه است که فقط خاص او می باشد ونه کس دیگری. پس ازبحثی مختصر درمورد اطلاعاتی که راهنماهای بیانی ارائه می کنند، به چهارکیفیت اساسی صدا وآثارآن برفراگرد ارتباطات می پردازیم. با یددر نظرداشت زمانی که ما سخن می گوییم این چهار کیفیت وبسیاری دیگر که درارتباطات وجود دارند ولی دراین نوشته نیامده است به طورهمزمان بریکدیگر اثرمی گذارند.
اطلاعات در راهنماهای بیانی
گاه ممکن است ما به گونه مشهودی احساس کنیم که می توانیم قضاوت هایی درمورد بیان ونحوه بیان چیزی که کسی به صورت پیام به ما می فرستد، انجام دهیم. شاید هریک ازما بارها درطول زندگی خود درشرایط وگفتگوهای با دیگران بوده ایم وشنیده ایم که به ما گفته اند« با این لحن با من سخن نگو». درحالاتی نظیراین، خلق ها تنگ وخشم وغضب به گونه ای محسوس دررفتارها مشخص می باشند. همه این حالات از اینجا نشأت گرفته اند که ما از لحن صدای طرف مقابل خود نوعی مخالفت ویا ااحساس ناخوشایندی را نسبت به خود دریافته ایم. ما نسبت به احساس او که درقالب لحن (tone) صدا تبلوریافته است واکنش نشان می دهیم وگرنه خود کلام دربسیاری ازمواقع بسیار خوشایند ومؤدبانه است واگرتوام با لحنی مناسب نیز باشد شاید خیلی دوستانه نیز جلوه کند.
راهنماها یا نشانه های بیانی منبع بسیاری از تعبیرها وتفسیرها درمورد چیزهایی است که ما آن ها را درشمارعواطف واحساسات درمی آوریم. با این نشانه ها است که ما به گنج خانه عواطف دیگران وقوف حاصل می کنیم وبا کلیه این راهنماها است که می توانیم دربرج عاطفه را بازگشاییم. بی این نشانن ها وراهنماها کاربس دشواراست و گاه ناممکن.
بسیاری ازعواطف مشخص دیگران را می توان به درستی فقط ازطریق نشانه های بیانی دریافت ومورد شناسایی قرارداد.
درحقیت، درک بسیاری ازعواطف گوناگون افراد فقط ازطریق شنیدن نحوه ادای کلمات وجملات آنها وآن هم با توسل به الفبا میسر است. گرچه هر اندازه تشابه بین عواطف واحساسات بیشتر باشد به همان میزان تشخیص وتمیز آنها دشوارتر خواهد بود. مثلا تمیز بین تحسین وپسند کار نسبتاً دشواراست.
بقیه عواطف واحساسات نیز از طریق نشانه های بیانی قابل تشخیص اند. برای مثال، دیگران می توانند خشونت وحالت تهاجمی فرستنده پیام را با شنیدن آن ازطریق ضبط وپخش صوت به دست آورند. این استدراک هرگز ازطریق نوشته به این سهولت مقدورنیست. نشانه های آوایی گاه مبنای قضاوت واستنتاج ما درمورد سلوک وشخصیت دیگران می شوند. برای مثال اگرشخصی با رسایی نسبی سخن گوید وصدایش دارای دانگ و طنین مناسب بوده وکلامش ازسرعت (Rate) نسبتاً بالایی نیز برخوردارباشد، همه مؤید آن است که اوفردی متحرک وپویاست. اگر کسانی بیشتر ازلحن ونواخت یا تلحین وسرعت بالاتر کلمات، بلندی آوایی وروانی وسلاست درسخنگویی استفاده می کنند، آنان را بیشتر اقناعی یا متقاعد کننده می یابیم.
علیرغم توافق گسترده میان صاحبنظران ارتباطات برسرارتباط تنگاتنگ کیفیت های صدا ومشخصات شخصیتی افراد، مبانی پشتیبانی کننده قاطعی ازنظر پژوهش دراین مورد وجود ندارد. چنین به نظرمی رسد که این قضاوت اه ازکلیشه های آوایی نشأت گرفته اند. حتی اگر باورهای ما ریشه ای درحقیقت نداشته باشند، تأثیر شگرفی برپاسخ وواکنش ما نسبت به دیگران خواهند داشت. زیرا ما به گونه ای عمل می کنیم وکنش های خود را شکل می دهیم که تصورمی کنیم درست ترین است. ازاین روف زمانی که درصنعت سینما صوت نیز به تصویراضافه شد تعداد قابل ملاحظه ای ازستارگان فیلم های صامت، کارشان کساد شد ودیگر نتوانستند به خوبی گذشته بدرخشند. چه تماشاگرانی که اینک آنها را درفیلم های ناطق می دیدند، انتظار داشتند که صدایشان با شخصیت پیشین که به گونه صامت درفیلم ها ظهورکرده بود،انطباق داشته باشد وهنگامی که چنین نبود به تخریب آن شخصیت درذهن آنان منجر می شد.