فرمت فایل : WORD ( قابل ویرایش ) تعداد صفحات:115
پیش گفتار
از درخشش آغازین بارقه های نور ایمان بر وادی برهوت کفر و الحاد و ظهور شریعت متعالی محمدی (علیه السلام) در جزیره العرب، تا به امروز که خورشید پرفروغ دیانت در پهنه ی اقالیم اسلامی پرتو افشانی می کند، در گستره ی هزار و چهارصد ساله ی تاریخ پیدایش، قوام و استمرار دین مبین اسلام، جهان شاهد یورش های فزون از شمار دشمنان دین بر مواضع مدافعان آن بوده است. از میان این هجمه ها، در سه برهه ی سرنوشت ساز از حیات دین مبین اسلام، ناریان با تجهیز تمامی توان خود به قصد نابودی دین و انهدام پایگاههای آن، در برابر نوریان صف آرایی نموده اند. به تعبیر دیگر، تا کنون سه نوبت تموامی کفر با تمامی اسلام رویارویی قرار گرفته اند.
نخستین مواجهه ی دو جبهه نور و ظلمت، در جنگ احزاب به وقوع پیوست. سایه های اضطراب هیولاوار بر جبهه ی نوریان قامت خمانه و بیم نابودی و شکست دلشوره نمود. اما ذوالفقار امیر المؤمنین با قطع رأس کفر بر پیکر عبدود، شریعت نوپای محمدی را از خطر نابودی و اضمحلال نجات بخشید.
دومین هجوم به نیت تهی ساختن پیکره ی دین از حقیقت ولایت در دشتهای تفتیده ی نینوا، انبوه ناریان را مقابل قلیل مدافعان حریم ولایت قرار داد. امیر الشهدا (علیه السلام) فرزند امیرمؤمنان (علیه السلام) با خلق شگفت انگیزترین حماسه های تمامی طول تاریخ، این بار نیز دشمن را ناکام نمود. سومین صف آرایی در عصر حاضر، زمانی شکل گرفت که شیر خفته ی اسلام در مولد سلمان فارسی از رخوت هزار ساله بیرون آمد و به یکباره قامت راست نمود. موسوی خمینی (علیه السلام) لوای خونین جد عظیم الشأن خویش را برافراشت و ایران ام القرای اسلام شد. سفیان به خود آمدند و دجال بغدادی را تا بن دندان تجهیز و و در پناه کرناهای تبلیغاتی گوشخراش به مصاف سردار خمین (علیه السلام) روانه نمودند.
امام بت شکن، ندای هل من ناصر ینصرنی سر داد و شیفتگان ولایت لبیک گویان به میادین شهادت شتافتند.
دفاع مقدس در طول قریب به یک دهه، نمایانگر اوج قساوت و نهایت سبعیت آل سفیان و نمایش گر شکوه ایمان، بلندای معرفت، جلوه های ایثار و عشق به شهادت سپاه سردار خمین گردید. دلاور مردانی از تبار نوریان تاریخ جانهای شیفته ی خود را در طبق اخلاق تقدیم جان آفرین نمودند تا هزیمت احزاب اشقیاء زمان را رقم بزنند. بر ماست که به تبعیت از فرمان ولی امر خویش، شرخ فرازهائی از جان نثاری و مجاهدتهای این اسطوره های بی بدیل و بی ادعا را در صفحات زرین تاریخ درج نماییم تا به نوبه ی خود هجوم گسترده ی جبهه ی فرهنگی دشمن را در محو آثار حماسی جاودانه ی این عزیزان، چه آنانی که مشمول خطاب شریف ارجعی ... واقع گردیده و چه اینانی که به نگهبانی و حراست از دستاوردهای آن صفر کردگان اهتمام می ورزند، خنثی سازیم.
و از آن جا که در کتب موجود کمتر به این موضوع به طور دقیق پرداخته است و تحقیقی جامع با این موضوع به عمل نیامده است بر آن شدیم که قدمی کوچک در این راه بزرگ برداریم شاید که محققین آینده را یاری رساند در این بین از سرکار خانم افخمی و دبیران گرامیمان که بسیار همراهیمان کردند تشکر می کنیم.
والسلام علی من التبع الهدی
مقدمه
«واعتصموا بحبل الله جمیعاً ولاتفرقوا» آل عمران آیه 103
و همگی به رشته ی دین خدا چنگ زده و متفرق نشوید.
گاهی جسم ها کنار یکدیگرند، اما قلب ها در کنار هم نیستند.
گاهی هم فاصله ی بسیاری میان دو نفر یا دو گروه یا دو ملت است، ولی دل هایشان با هم است و به یاد هم اند، همدل و همراه اند، متحد و منسجم اند.
از کنار هم بودن جسم ها و بدن ها چه سود، وقتی دل ها از هم جدا باشد؟!
و از فاصلۀ جسمی و جدایی فیزیکی چه غم، وقتی پیوندهای قلبی و عاطفی و ملی و مرامی استوار باشد؟
آنچه آحاد مردم را، به رغم تفاوت رنگ ها، نشر ادها، زبان ها، چهره ها، ملیّت ها، کشورها و شهرها، شغل ها و زندگی ها، به هم متصل می سازد، «فکر مشترک» و «ایمان واحد» و «فرهنگ واحد» است.
آنچه «امت اسلامی» را در کنار خاتم پیامبران حضرت محمد (ص) منسجم و متحد ساخته بود، «عقیدۀ اسلامی» بود، هرچند یکی برده بود و دیگری آزاد. یکی سیاه بود و دیگری سفید، یکی حبشی بود و دیگری قُریشی، یکی فقیر بود و دیگری ثروتمند، یکی مهاجر بود و دیگری انصار، یکی عرب بود و دیگری عجم. آن چه آن همه را به هم پیوند می داد وحدت و انسجام می آورد «اخوّت اسلامی» برگرفته از قرآن کریم بود.
اِنّما المؤمنون إخوه [1]
در حقیقت، مؤمنان با هم برادرند.
از درس های مهم تاریخ و تجربه بشری و رهنمود قرآن و حدیث، یکی هم این است که وحدت و همبستگی در هر جا و هر زمان و میان هر ملتی وجود داشته باشد، برای آنان عزت و کامیابی و پیروزی فراهم می آورد. از سوی دیگر، تفرقه و تشتّت و اختلاف و چند دستگی در هر جا و هر گاه و در هر گروهی رخ می دهد، ضعف و زبونی و شکست و نابودی و ناکامی در پی دارد. این سنت تغییر ناپذیر تاریخ است و مسلمانان و غیر مسلمانان و شرقی و غربی و دیروز و امروز نمی شناسد.
این حقیقت نیز مثل آفتاب، روشن است که همیشه دشمنان از راه تفرقه افکنی و ایجاد اختلاف و دامن زدن به آن، درصدد تضعیف ما برامده و سیاست «تفرقه بینداز و حکومت کن» را سرلوحۀ عمل خود قرار داده اند و هرگاه توانسته اند بذر فتنه بپاشند و اختلاف افکنی کنند، به اهداف شوم خود رسیده اند و هرگاه ملت های مسلمان و پیروان مذاهب مختلف و گرایش های گوناگون، هشیار بوده و دست دشمن را خوانده اند و اتحاد و انسجام خویش را حفظ کرده اند دشمن را ناکام گذاشته اند.
تاریخ بشر، پر از نمونه هایی است که هم زیان های مرگبار تفرقه را نشان می دهد، هم گواه غزت و عظمت و اقتدار در سایۀ وحدت و همبستگی است. از زمان پیامبران گذشته اقوام باستان، تا عصر حاضر همه جا «تا بوده چنین بوده و تا هست، چنین است».
وقتی رهبر معظم انقلاب، حضرت آیه الله خامنه ای مدظله در پیام نوروزی خود، سال 1386 را به عنوان «سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی» اعلام فرمودند، برای توجه دادن به این «کلید عزت و اقتدار» بود و از توطئه های دشمنان نیز در ایجاد تفرقه خبر می داد.
ما هم در درون جامعه و کشور خویش، به شدت نیازمند «اتحاد ملی» هستیم، هم در قلمرو وسیع کشورهای اسلامی و در سطح جهان، به «انسجام اسلامی» نیاز داریم و شگفت آنکه دشمنان قسم خورده ی اسلام و انقلاب، هم برای شکستن وحدت ملی ما تلاش و توطئه می کنند، هم برای گسستن انسجام ملت های مسلمان برنامه ریزی و اقدام و دخالت می کنند.
فرمان خدا و قرآن، توصیۀ پیامبر خدا (ص) و امامان پاک، حکم عقل و فطرت و دستاورد تجربه های گرانقدر، همه و همه بر ضرورت پاسداری از این رمز و راز عزت و عنصر حیاتی و بنیادی کیان اسلامی و عظمت مسلمین و شکوه اهل قبله اشاره دارد. حفظ این همبستگی و وحدت، یک فرضیه است و کوبیدن بر طبل اختلاف و هیزم شکنی برای آتش تفرقه، یک گناه نابخشودنی به شمار می رود.
[1] . حجرات، آیه 10.
پایان نامه نقش ایثار در تحقق وحدت ملی و انسجام اسلامی 114 ص
چکیده: بدون شک موضوع اتحاد ملی و انسجام اسلامی یکی از موضوعات مهم و بسیار اساسی و محوری هر جامعه است که ضرورت آن در نظر هیچ اندیشمند دلسوزی پوشیده نبوده است، چرا که اولین منادی وحدت پروردگار هستی است و در آموزه های دینی توجه فراوانی به آن شده است، و به گونه ای که بخشش از سیره و سنت نبوی را موضوع اتحاد و همبستگی بین مردم و امت اسلامی تشکیل می دهد و همچنین، یکی از اهداف محوری و اساسی مصلحان جهان در طول تاریخ برای تحقق این سیره پسندیده و فرمان الهی است. در همین راستا سال 1386 که به ابتکار رهبر خردمند و فرزانه جمهوری اسلامی حضرت آیته الله خامنه ای (مه ظله العالی) سال «اتحاد ملی و انسجام اسلامی» نامیده شده است در حقیقت نشان از درایت تحقق و هوشیاری معظم اله و آگاهی از موقعیت کشور و دنیای اسلام بوده و تلاش در جهت تحقق فرمان الهی این سیره پسندیده است، و ضروری است که همگی دست در رسن خدا زده متحد و متفق بوده و از جدایی و واگرایی جداً پرهیز نمایند.
از این رهگذر نقش عالمان دینی و دانشگاهی در جهت تحقق این هدف و ارائه راهکارهای مناسب در رسیدن به وحدت و همبستگی ملی در سطح کشور و انسجام و اتحاد ملل اسلامی در سطح جهان نقشی اساسی و محوری است. از این جهت مقاله حاضر با عنوان «نقش منادیان وحدت در اتحاد ملی و انسجام اسلامی» ابتدا با استفاده از کلام خدا که همگی به اتحاد و همبستگی دعوت نمود و از جدایی و چندگانگی بر حذر داشته است» به عنوان اولین منادی وحدت و همگرایی و آنگاه سیره ی نبوی و ائمه اطهار (ع) به اهمیت و ضرورت موضوع می پردازد، آنگاه به معرفی چند تن از منادیان این سیره پسندیده در طول تاریخ بویژه دوره معاصر پرداخته می شود، و پایان بخش این مقاله نتایج و پیشنهادهایی است که از رهنمودهای این منادیان وحدت در اتحاد ملی و انسجام اسلامی استخراج و استنتاج شده است.
حرکت به سوى دستیابى به همگرایى کشورهاى جهان اسلام
پیام نوروزى رهبر معظم انقلاب و دستور ایشان مبنى بر نامگذارى سال 1386 به سال اتحاد ملى و انسجام اسلامى در برگیرنده ى نکات مهم و قابل توجهى است که پرداختن به آن امر بسیار مهم و ضرورى جلوه مى نماید. اتحاد ملى و انسجام اسلامى همانقدر که در بین توده ها و آحاد مردم و دولتمردان جمهورى اسلامى ایران اهمیت دارد در عرصه ى بین المللى و بر طبق معیارهاى تعریف شده سیاست خارجى داراى اهمیت فوق العاده اى مى باشد. انسجام اسلامى و اتحاد بین ملتها و دولتهاى مسلمان در حال حاضر و با شرایط کنونى جهان بسیار مهم مى باشد و راهبرد انسجام اسلامى و وفاق ملى و همگرایى با دولتها و ملتهاى مسلمان در عرصه ى روابط خارجى باید هر چه محکمتر و جدى تر در دستور کار سیاستگزاران خارجى کشور قرار گیرد.
بنیانگذار کبیر جمهورى اسلامى ایران حضرت امام خمینى (ره) نیز در طول عمر با برکت خویش و خصوصا بعد از پیروزى انقلاب اسلامى بر انسجام و اتحاد هر چه بیشتر کشورهاى جهان اسلام تاکید زیادى مى نمودند. ایشان مکرر به دولتهاى مسلمان این هشدار را مى دادند که مبادا با بى فکرى و توجه نکردن به موازین اسلامى و دستورات اسلام از آرمانها و انسجامى که بین دولتهاى مسلمان باید وجود داشته باشد دور شوند. رهبر فقید جمهورى اسلامى ایران ملتهاى مسلمان را نسبت به این مسئله هشدار مى دهد که مبادا فریب سیاستها و جریانهاى نادرست دولتهایشان را بخورند. ایشان متذکر مى شوند که دولتها غالبا مسائل را به صورت وارونه و برخلاف واقع جلوه مى دهند و همین باعث مى شود تا ملت ها منحرف شوند در صورتیکه قطعا منطق ملت ها با دولتها متفاوت است.
امام (ره) در جایى پیرامون انسجام و وحدت هر چه بیشتر تصریح مى کنند:
« مادامى که با هم اختلاف داریم قدرتهاى بزرگ از ما استفاده خواهند کرد. مسلمین اگر با هم مجتمع شوند، حکومتها با هم تفاهم کنند، ملتها هم تفاهم خواهند کرد. ملتها مخالف با هم نیستند. حکومتها نمى گذارند ملت ها با هم تفاهم کنند. اگر این مشکله ى حکومتها برداشته بشود، از ممالک اسلامى هیچ قدرتى بالاتر از قدرت اسلام و مسلمین نخواهد بود. زیرا که مسلمانان بیش از یک میلیارد جمعیت دارند و خزائن فراوان. »
امام خمینى (ره) تاکید مى کنند مرزها را نباید اسباب جدایى قلب ها دانست ، درست است که مرزها جدا است ولیکن قلب ها باید با هم باشند ایشان به عناوین مختلف بر قدرت انسانى و نیروهاى طبیعى مسلمانان اشاره مى کند و آنها را تشویق مى کند تا در عرصه هاى مختلف دست در دست یکدیگر از منافع جهان اسلام که دیگر در قالب یک مرز جغرافیایى محدود نمى گنجد صیانت کنند.(1)
مقام معظم رهبرى نیز در طول سالهاى گذشته به تناسب مناسبت ها و رخدادهاى پیش آمده مختلف بر محکم تر شدن رشته هاى اتحاد میان اجزاى مختلف جهان اسلام و نزدیک شدن ملت هاى مسلمان تاکید کرده اند. ایشان در این مورد متذکر مى شوند:
« امروزه بیشتر از همیشه باید به وحدت کلمه مسلمین اهمیت داد زیرا اختلاف راه همیشگى نفوذ دشمنان در جوامع اسلامى بوده است. راههاى بلند مدت اختلاف و شکاف که صد و یا دویست و یا پانصد سال به طول مى انجامیده، آیینى استعمارى بوجود مى آورده تا زخمى در پیکر و مجموعه ى عالم اسلامى ایجاد کند که درمانش به سادگى میسر نباشد ................. اگر بنا باشد تاریخچه ى استفاده هایى که استعمار از این شکاف و زخم کرده است بیان شود، یک کتاب خواهد شد.2»
اما در عرصه سیاست خارجى اینکه چگونه مى توان با راهبرد و استراتژیهاى مناسب زمینه هاى وحدت و همگرایى هر چه بیشتر ملت مسلمان را فراهم کرد خود بحث مهمى است که نیاز به تحقیق و تفضیل فراوان دارد.