پاورپوینت در مورد ترور شخصیت ها و مردم انقلابی بسیار جذاب
پایان نامه کارشناسی ارشد رشته جامعه شناسی با موضوع بررسی اندیشه های انقلابی و اجتماعی مارکس به صورت کامل و با فرمت ورد در 278 صفحه
چکیده:
زندگینامه مارکس
مارکس در پنجم ماه مه 1818 در تری یر شهری باستانی و کلیسایی در منطقه راین آلمان متولد شده پدر و ماردش از اخلاف خاخامهای یهودی بودند نام خانوادگی او مردخایی بوده است و پیش از مارکس مارکوسن ـ پدر مارکس هاینریش در سال 1817 برای مصون ماندن از انفصال یهودیان از خدمات دولتی به کیش مسیحیت لوتری گرویده بود .
منطقه راین که زیر تأثیر انقلاب فرانسه بود اگرچه در سال 1815 به پادشاهی ارتجاعی پروس پیوسته بود به لحاظ اقتصادی و سیاسی بصورت پیشرفته ترین بخش آلمان باقی ماند.
هاینریش مارکس حقوقدانی موفق و لیبرالی معقول و با ایمان عمیق به نیروی خرد نوة بزرگش اسوة او بود یک فرانسوی که از صمیم قلب به ولتر و روسو ارادت می ورزید توصیف کرد . رابطه پسر و پدر صمیمانه بود و مارکس عکس از پدر داشت که تا آخر با خود به گور برد .
دوران تحصیل :
ابتدایی و متوسطه 1 مارکس که در خانواده ای مرفه از طبقه متوسط پرورش یافته بود . دوران دبیرستان را در تری یر گذراند وآموزش لیبرالی با تأکید بر ادبیات کلاسیک یونانی و لاتین طی کرد. در دوره متوسطه دانش آموزی برجسته نبود و نشانه ای از عظمت در او مشاهده نشد . در این دوران وست فالن پدر زن مارکس بر او اثر زیادی گذاشت و او را با آثار شکسپیر و هومر آشنا ساخت .
دوره تحصیلات دانشگاهی :
مارکس در سال 1835 برای تحصیل حقوق به دانشگاه بن رفت و زندگی مرفه پدر زمینه ای برای تحصیل او فراهم ساخت و این دوران مارکس مانند دوستانش مرتب مشروب می خورد و بدهکاری به بار می آورد و به دعوا و زد و خورد می پرداخت و حتی به جرم عربده کشی شبی را در زندان گذرانید . مارکس در ایام تعطیلی تابستان 1936 عاشق ینی وستفالن شد که 4 سال بزرگتر از مارکس ولی از نظر زیبایی شهرة شهر بود که به علت مخالفت خانوادة وی با این وصلت ازدواج آنها تا 19 ژوئن 1943 به درازا کشید2 . در سال 1836 مارکس به قصد ادامه تحصیل حقوق به دانشگاه برلین رفت ولی به مکالمه حقوق پرداخت و سپس به فلسفه ناب روی آورد .
مقدمه
در جریان مبارزات انقلابی مردم ایران، روحانیون، در مقام رهبری و هدایت نهضت نقش اصلی را عهده دار بودند. با پیروی انقلاب اسلامی و شکل گیری جمهوری اسلامی نقش و جایگاه روحانیون ابعاد گسترده تری پیدا کرد چنان چه مدیریت عالی ی کشور و پست ها و مناصب کلیدی در اختیار روحانیون قرار گرفت. در سطح پایین تر نیز روحانیون به عنوان قشری که بیش ترین ارتباط و نفوذ را در بین مردم داشتند علاوه بر کارکردهای سنتی خود هم چون تبلیغ و ارشاد اقامه ی نماز و برپایی مراسم دینی، در حوزه های سیاست و اداره ی کشور نیز مسئولیت های جدیدی را بر عهده گرفتند.
همین کارکردهای دید، روحانیون را بیش از پیش در تعامل با مردم قرار داد و به همین نسبت، رفتار و سلوک آن ها بیش از گذشته در معرض قضاوت عمومی قرار گرفت. در چنین وضعیتی احتمال این که عده ای با سوء استفاده از کسوت روحانیت و اعتبار و نفوذ این قشر در میان مردم ، مرتکب تخلف و جر می گردند ، دور از انتظار نبود . چنانچه که در سال های نخست انقلاب ، تعدادی تحت عنوان روحانی نما ، تحت تعقیب و محاکمه قرار گرفتند .
این واقعیات سبب شد که به منظور پیش گیری از نفوذ افراد منحرف در حوضه های علمیه و حفظ حیث روحانیت و به کفر رسانیدن روحانیون متخلف، بتدریج تشکیلاتی تحت عنوان دادسرا و دادگاه ویژه ی روحانیت پایه ریزی گردد. چنین تشکیلاتی تا سال 1366 به صورت محدود و متزلزل وجود داشت، ولی در این سال و به دنبال جریان «مهدی هاشمی»، با فرمان حضرت امام و نصب دادستان و حاکم شرع، با عنوان دادسرا و دادگاه ویژه ی روحانیت پایه پایه ریزی گردد. چنین تشکیلاتی تا سال 1366 به صورت محدود و متزلزل وجود داشت، ولی در این سال و به دنبال جریان «مهدی هاشمی»، با فرمان حضرت امام نصب دادستان و حاکم شرع، با عنوان دادسرا و دادگاه ویژه ی روحانیت استوار گردید. این نهاد، با تصویب آیین نامه ی دادسراها و دادگاه های ویژه ی روحانیت در مرداد ماه سال 1369، چهار چوب قانونی استوارتری پیدا کرد.