اختصاصی از کوشا فایل
دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:195
فهرست مطالب:
۱ـ مقدمه. ۱
۲ـ بیان مساله : ۴
سوالات پروژه حاضر عبارتند از : ۷
۳ـ اهمیت مسأله : ۸
هدفهای مطالعه : ۱۲
تعریف بزهکاری: ۱۵
تعریف بزه قبل از شروع تحقیقات علمی : ۱۷
آغاز تحقیقات علمی : ۱۸
طبقه بندی بزهکاران از نظر تیپ بدنی و قیافه : ۱۹
انواع جرمهای ارتکابی: ۲۰
تفاوتهای جنسیتی درآسیب پذیری در برابر فشار : ۲۰
تاریخچه بزهکاری : ۲۱
علل و عوامل مؤثر در بزهکاری : ۲۴
عوامل ذاتی غیر ارثی: ۲۹
الفـ ـ عوامل مربوط به دوران حاملگی: ۲۹
۱ـ سن مادر: ۳۰
۲ـ سوء تغذیه: ۳۰
۳ـ تأثیر داروهای شیمیایی: ۳۰
۴ـ تأثیر الکل و مواد مخدر: ۳۰
۵ـ بیماریهای مادر در دوران بارداری: ۳۱
۶ ـ حالت هیجانی ـ عاطفی مادر: ۳۲
۷ـ تأثیر تشعشعات رادیو اکتیو: ۳۲
ب ) عوامل مربوط به دوران زایمان: ۳۳
اختلالات روانی: ۳۳
عوامل درونی: ۳۳
۱ـ اهمیت خانواده: ۳۶
الف ـ نقش خانواده در رابطه با دروغگویی: ۳۷
ب ـ اثرات احساس حقارت در ایجاد اعمال بزهکارانه: ۳۹
ج ـ محبت والدین: ۴۰
جو عاطفی خانواده : ۴۱
۲- وظیفه مدرسه از نظر بهداشت روانی : ۴۲
۳- تاُثیر عامل اقتصادی در بوجود آمدن بزهکاران : ۴۳
الف ) رابطه جنگ و جرم : ۴۴
ب)رابطه فقر و جرم : ۴۵
۳ـ رابطه سینما و مطبوعات با جرم: ۴۶
۴ـ بیکاری و بی ثمر بودن: ۴۶
۵ـ تأثیر عوامل طبیعی وجغرافیایی در بزهکاری: ۴۷
۶ ـ تأثیر عوامل مربوط به محیط خارجی: ۴۹
۷ـ عوامل مربوط به محیط انتخاب: ۴۹
۸ـ عوامل مربوط به سازمانهای کیفری و زندانها: ۴۹
۹ ـ عامل پس افتادگی فرهنگی وپیشرفت تکنولوژی: ۵۰
۱۰ـ شهر نشینی: ۵۰
۱۰ـ تراکم و افزایش جمعیت: ۵۰
۱۱ـ نقش تربیت در بزهکاری کودک: ۵۰
عوامل زیستی: ۵۲
۱- تعریف وراثت: ۵۲
الف- عوامل مؤثر فیزیولوژی: ۵۲
ب- سلامت جسم و اثر آن در بزهکاری: ۵۳
۲- جنس و نژاد: ۵۳
۳-سرنوشت و اغتشاشات روانی: ۵۳
۴-تأثیر عامل زیست شناسی در بزهکاری: ۵۴
۵-محرکات و علل روانی و جسمی و تأثیر آن در رفتار مجرمانه: ۵۴
۶- کیفیت ساختمان طبیعی بدن در رفتار بزهکارانه: ۵۶
۷- آثار حمل و ولادت: ۵۷
۸- تأثیر الکل و مواد مخدر در بزهکاری: ۵۷
۹- تأثیر روان پزشکی: ۵۸
نقش بیماری ها و اختلالات روانی در رابطه با بزهکاری: ۶۵
عقب ماندگی: ۶۵
روان پریشی: ۶۶
اسکیزوفرنیا: ۶۷
پارانویا: ۶۷
مانی: ۶۷
صرع: ۶۸
پسیکوپاتیک(روان و تجورها): ۶۸
نقش روان شناسی در شناسایی بزهکاران: ۶۸
روان کاوان: ۷۰
شیوه های تبیین روانی: ۷۲
نقش شخصیت در شناسایی مجرمین: ۷۳
اختصاصات بزهکاریهای اطفال و نوجوانان: ۸۰
بزه های گروهی: ۸۱
بزه های پنهان: ۸۲
نظریاتی چند راجع به بزهکاری: ۸۴
موروثی بودن ( نارسائی کروموزومی): ۸۴
۲- ارضاء نشدن آرزوهای منطقی فرد: ۸۵
۳- احساس گناه: ۸۵
۴- نیاز به محبت: ۸۵
۵-جستجو برای هویت: ۸۷
۶-تضاد فرهنگی و دورشدن از ارزشهای فرهنگی سنتی: ۸۸
۷-یاد گیری اجتماعی: ۸۸
۸-جامعه شناسی: ۸۹
۹-اضطرابهای بلوغ: ۸۹
۱۰-عوامل مربوط به شخصیت و منش: ۹۱
۱۱-عوامل مربوط به عدم رشد عاطفی: ۹۱
۱۲-روابط مادر و فرزند: ۹۱
۱۳-چند عاملی بودن: ۹۲
۱۴-دنیای بیرون: ۹۲
۱۵-الگوی قدرت مردانگی: ۹۲
۱۶-وراثت: ۹۳
۱۷-مادران شاغل: ۹۴
۱۸-متارکه: ۹۴
پیشینه های تحقیق : ۹۶
نقش مدارس : ۱۱۲
نقش خانواده : ۱۱۵
نقش کار : ۱۱۸
نقش پلیس : ۱۱۹
۱ – روش تحقیق : ۱۲۳
۲- منابع داده ها : ۱۲۴
۳-روشهای جمع آوری داده ها : ۱۲۵
۴- توصیف ابزارها و وسایل جمع آوری داده ها : ۱۲۵
ارائه داده ها و تحلیل آنها ۱۲۶
۱ـ بیان مجدد مسئله : ۱۴۸
۲ ـ توضیح روشهای بکار برده شده : ۱۵۰
۳- یافته های اصلی نتیجه ها: ۱۵۱
فهرست منابع. ۱۶۱
مقدمه:
بزهکاری و علل و انگیزه های آن ، از جمله مشکلات اجتماعی است که از دیرباز چشم تیزبین و ذهن روشن محققین و دانشمندان از آن به دور نبوده است . مطالعة پژوهشهای متخصصان علوم انسانی در طی دو سه قرن گذشته نشان می دهد که عده زیادی از آنان همواره وقت خود را مصروف این مهم کرده اند ،تا شاید کشف علل بزهکاری و از میان برداشت عوامل موثردر پیدایش آن راه گشایی در جهت رفع این آفت اجتماعی باشند. افزایش میزان تبهکاری و بزهکاری از نیم قرن پیش یعنی از اواخر قرن نوزدهم وپس از دو جنگ بین الملل اول و دوم ،که منجر به متلاشی شدن خانواده ها وسرگردانی کودکان گردید، مورد بحث محافل بین الملل قرار گرفت. در سال ۱۹۸۴ در اعلامیه حقوق بشر و اعلامیه های سایر سازمانهای بین المللی لزوم توجه به حقوق اساسی و ارزشهای بشری و حفظ حقوق اساسی و ارزشهای بشری وحفظ حقوق حقه کودکان منظور گردید و به رسمیت شناخته شد.
بزهکاری نوجوانان یکی از انواع ناسازگاری زیستی روانی اجتماعی است و چنانکه لاوری میگوید،
سلوک رفتاری که خود شخص را ارضاء نماید ولی مورد پسند جامعه نباشد سلوک دشوار یا بزهکاری و حتی در برخی موارد جنایت نامیده می شود . صرف نظر از قوانین تدوین شده برای این پدیده، بزهکار دیگر به عنوان یک فرد ضد اجتماعی که برای مصالح اجتماع باید مجازات شود شناخته نمی شود، بلکه جوانی است مبتلا به اختلال در رشد شخصیت که بزه وی نیز با توجه به الگوی شخصیتی و تاثیرات خانواده و رفتار و موازین آنها و شرایتی که جرم اتفاق افتاده است ارزشیابی می شود. بطور کلی، عقاید گوناگونی در مورد افزایش بزهکاری ذکر شده است.
کانگر (۱۹۸۳) ازدیاد جرم و جنایت و تشکیل باندهای بزهکاری را توسط نوجوانان از اختصاصات جوامع کنونی دانسته و معتقد است که تحرک جامعه امروزی از قبیل صنعتی شدن کشورها، ازدیاد مهاجرت، نفوذ فرهنگهای مختلف در یکدیگر ،ازدیاد مشکلات اجتماعی، اختلاف طبقاتی و فقر، فقدان اعتقادات مذهبی و اخلاقیات، منازعات خانوادگی، وغیره انگیزهای برونی و درونی نوجوانان را در ارتکاب بزه تشکیل می دهد.
تحقیقات و آمارها روشنگر رو به گسترش نهادن بزهکاری نوجوانان در اکثر جوامع می باشد. طبق گزارش موسسه تحقیق جرم و جنایت آمریکا(۱۹۸۷)، ۹۰ درصد از نوجوانان آمریکایی حداقل یکبار مرتکب بزهکاری شده اند. همچنین آمار منتشره در سال ۱۹۸۴ در ایالت متحده آمریکا نشان می دهد که ۵۰۰۰۰ نوجوان به جرم ارتکاب بزهکاری در کانون اصلاح و تربیتی نگهداری می شده اند (پاپالیا و الدز، ۱۹۸۵ ، صفحه ۶۱۷ ).
گزارش دیگری در همین زمینه نشان می دهد که خشونت و تبهکاری در جامعه آمریکا به طرز روزافزونی رو به گسترش نهاده است. به عنوان مثال در سال ۱۹۸۰ میزان جنایت در حدود ۱۴۸ درصد و شامل بیشتر از ۱۱ تا ۱۳ درصد کل جمعیت آمریکا بوده است، گزارش دیگری از موسسه تحقیق جرم و جنایت در آمریکا نشانگر این مهم بوده است که بین سالهای ۱۹۸۹ـ۱۹۸۰ میزان جنایت ۶۹% ، تجاوزات جنسی ۱۱۶ درصد. وبالاخره مشاجرات توام با خشونت ۱۰۲ درصد نسبت به سالهای قبل افزایش داشته است. این آمار بخصوص در مورد بزهکاری نوجوانان هشدار دهنده بوده، و نشان داده است که بین سالهای ۱۹۶۷ـ۱۹۵۸ در حدود ۳۰۰ درصد سرقت توسط نوجوانان انجام گرفته است. ضمنا با آمار فوق باید ۴۰% تبهکاری و بزهکاریهای گزارش نشده را نیز اضافه کرد . بطور نسبی بغیر از اتحاد جماهیر شوروی ، سایر کشورهای اروپای غربی آمار مشابهی در این زمینه داشته اند . از کشورهای اروپای شرقی آمار دقیقی در زمینه بزهکاری نوجوانان در دست نیست و به نظر می رسد بزهکاری نوجوانان یا بسیار محدود بوده، و یا با معانی دیگری تعبیر شده است(دی فلوئر و دیگران، ۱۹۸۷ ،صفحه ۷۸).
تعریف بزهکاری:
بزه عبارت است از اقدام ۱ به هر نوع عملی که برخلاف موازین ،مقررات،قوانین و معیارهای ارزشی و فرهنگی جامعه باشد . و بزه رابط بین عمل و اجتماع را بیان می کند . اعمال بزهکارانه نوجوانان به اموری گفته می شود که قانو ن آنها را برای نوجوانان بزه می داند و قوانین مربوط به بزه نوجوانان د رکشورهای مختلف فرق می کند و بزهکار کسی است که متهم به ارتکاب رفتار ضد اجتماعی یا قانون شکنی است ولی به علت آنکه به سن قانونی (معمولاً ۱۸ سا ل) نرسیده است دراکثر کشورها مانند یک مجرم بزرگسال مجازات نمی شود ولی در برخی از کشورها جرائم اطفال و جوانان ، عنوان خاصی را ندارد یعنی صغیر مثل کبیر اگر مرتکب عملی شود ، قانون ، ارتکاب آنرا برای همه جرم شناخته و آن کس رامجرم می داند ولی در بعضی از ممالک اعمال بخصوصی عفو می شود مثل فرار از مدرسه ،کوچه گردی ، عدم اطاعت از روی لجبازی به اولیاء، نوشیدن مشروبات الکلی یا سیگار کشیدن د رمنظر عمومی که از نظر بهداشتی ،تربیتی برای اطفال و نوجوانان مضر است و جزء بزه محسوب می شود . رفتار نوجوانان بزهکار که دست به ناهنجاریهای اجتماعی زده موجب می شود که دریک زمان ومکان معین بوقوع می پیوندد و در معنای واقعی ،مطالعه گسترده د رسطح یک جامعه ای است که باید جرمها را از دیدگاههای مختلف واز نقطه نظر عوامل بوجود آورنده آنها دقیقاً شناسایی به عمل آورد به همین جهت هنگامی که بزهکاری بررسی می شود یعنی در حقیقت کلیه پدیده های اقتصادی ، فرهنگی ،بهداشتی ،سیاسی ، مذهبی ، خانوادگی و … یک جامعه عمیقاً مورد مطالعه قرار می گیردو بزهکاران از جهات مختلف:
سن ،جنس،نژاد،تجردوتأهل ،شهری و روستایی بودن ،فقیر و متوسط و ثروتمند بودن و … تقسیم بندی می شوند.
در مورد بزهکاری هر یک از دانشمندان ۲ با توجه به رشته تخصصی خود و عقاید مکتبی که از آن الهام گرفته اند ، تعریفهای گوناگونی نموده اند .
بزهکار کسی است که مرتکب جرم یا بزه شود . اما تعریف جرم کار آسانی نیست . گفته می شود و بعضی معتقدند که جرم علمی است که باعث برهم خوردن نظم اجتماعی می شود . اما این تعریف جامع و مانعی نیست زیرا د ر این صورت ما اول باید معلوم کنیم که نظم چیست ؟
دوم : اجتماع چیست ؟ سوم اینکه : تشخیص نظم اجتماعی با چه کسی است ؟
جرم یک پدیده جهانی و همگانی است و تمام دنیا از بدو پیدایش انسان شاهد بروز جرم به نحوهای گوناگون بوده است و تحت عناوین مختلفی آنرا ذکر کرده اند مانند : سرپیچی ،سرکشی ،رفتار ناشایسته و …
جرم در حالت انزوا معنی و مفهوم ندارد و در زمان و مکان متغییر است . آنچه را که جامعة ما جرم می شمارد د رجامعه غرب جرم شناخته نمی شود . آنچه را که اکنون جرم می دانیم در گذشته جرم نبوده است مانند لواط در آتن و قبیله چوکچی و سرقت در قوم اسپارت که جرم شناخته نمی شده ولی ما جرم می دانیم .
غالباً جرم را به بیماری اجتماعی تشبیه کرده اند ولی نزدیک کردن این دو مفهوم دقیقاً درست نیست ، زیرا بیماری ، در عالم واقع ، با نشانه ها و علائم و نمود ارهایی مشخص می شو د که جنبة محسوس و ملموس دارد و ممکن است به خودی خود مورد بررسی قرار گیرد . اما هیچ عملی نیست که ب خودی خود جرم با شد . در نها یت با ید جرم را اینگونه تعریف کرد :
جرم عملی است که بر خلاف یکی از موارد قانون مجازات عمومی هر کشور است و مجرم کسی است که در زمان معین عمل او بر خلاف مقررات رسمی کشور باشد .
تعریف بزه قبل از شروع تحقیقات علمی :
دریونان باستان ، علت ارتکاب بزه را تقدیر و یا سرنوشت می دانستند و معتقد بودند که سرنوشت ویا تقدیر ، که رفتار و کردار افراد را تحت تأثیر قرار می دهد ناشی از مشیت خدایان و یا نفوذ اراده نیروهای مرموزی است که خواست و اختیار بشر در بروز آن نقشی ندارد .
سقراط ( ۳۹۹-۴۷۰ قبل از میلاد ) فیلسوف یونانی ،ضمن انتقاد از شدت مجازاتها می نویسد :
ما نبایستی با تبه کاران با خشونت رفتار کنیم بلکه باید به آنها بیاموزیم که به چه ترتیب از ارتکاب بزه خودداری نمایند . زیرا جنایت ثمره نادانی و جهل است و تعداد بی شماری از افراد که در نتیجه بد شناسی ، نتوانسته اند معرفتی کسب کنند مرتکب جرم می شوند .
افلاطون : (۳۴۷-۴۲۸ قبل از میلاد ) فیلسوف یونانی که از شاگردان سقراط و استاد ارسطو بود ، درتشریح علل وقوع جرائم ،عوامل اجتماعی و اقتصادی مخصوصاً فقر و ثروت را منشأ بروز جرائم اعلام و معتقد است که :
دو عامل مذکور ، عواطف انسانی را دگرگون ساخته و افراد را به طرف ارتکاب بزه می کشاند .
جالینوس (۱۳۰-۲۰۰ قبل از میلاد ) فیلسوف و پزشک رومی به روش علمی بیماریهای روانی را مورد بررسی قرار داده و در زمان بزهکاران مبتلا به بیماریهای روانی را توصیه می کرد . پس از این دوران مطالعات علمی برای شناسایی و درمان بیماریها و علل بزهکاران آغاز شد البته قبل از این دوره جادوگری اوهام جایگزین مطالعات علمی شده بود که با افشاگری افرادی چون ، جان ویر ،اسکات نویسنده انگلیسی ،توماس مورس و دیگران منسوخ گشت .
آغاز تحقیقات علمی :
از جمله افرادی که می توان آنها را به عنوان بنیانگذاران مطالعه علمی بزهکاری نام برد: دلاپورتا اهل ناپل (ایتالیا) ولاواتر فیلسوف و شاعر سوئیسی است . درسال ۱۶۴۰ دلاپورتا در کتاب خود تحت عنوان ((قیافه شناسی ))روابطی را که بین قسمتهای مختلف چهره و خصیصه های گوناگون افراد وجود دارد مطالعه و قیافة دیوانگان و کسانی را که رفتار خشونت آمیز داشتند با سر حیوانات مقایسه نمود و بعضی از علائم آن دو را مشابه اعلام کرد . این نظریه توسط لاوترا در سال ۱۷۷۶ مورد تأیید قرار گرفت . بعد از این دو افراد دیگری نیز تحقیقات مفصلی انجام داده اند که به شرح زیر می باشد :
گال f . I gall (۱۸۲۸-۱۷۵۸ ) پزشک اتریشی ، با تحقیقات علمی سعی کرد که روابط بین برآمدگیهای جمجمه و خصلتهای افراد را ارائه دهد .
وازان f.voision در سال ۱۸۳۷ نتایج تحقیقات علمی خود را دربارة عیوب جسمی اکثر تبه کاران ، در اختیار آکادمی فرانسه قرار داد .
کتله a. quctelet (1874-1796) بلژیکی ، آمار های جرائم فرانسه و هلند را بررسی نمود . د رسال ۱۸۳۵ نظریه خود را راجع به تأثیر محیط جغرافیایی منتشر کرد .
مورل A.morel (1857) پزشک فرانسوی ، د ر کتاب خود به عنوان ((تباه نوع بشر ))روابط بین بزهکاری و فساد نسل انسانی را تأیید نمود .
ویرجیلیوvirgilio (1874) استاد ایتالیایی در کتاب خود ((ذات بیماری بزهکاری )) تأثیر وراثت را در وقوع جرائم تشریح کرد .
گابریل تارد G.tarde (1904 –۱۸۴۳) قاضی فرانسوی ، درسال ۱۸۸۶ نتایج مطالعات خود را تحت عنوان ((بزهکاری تطبیقی)) منتشر و تقلید را بروز بزهکاری اعلام داشت .
سزار سبروزو S.lombros (1909-1835) پزشک ایتالیایی ، با پیروی از عقاید گال ،ویرجیلو ،بروکا ،جمجمه مجرمین مرده را مورد آزمایش قرار داد و در سال ۱۸۷۶ اثر مصرف خود ((انسان تبه کار)) را منتشر ساخت .
از جمله دیگر افراد فعال در این زمان می توان از فری دور کیم ،گور،ژولی نام برد .
طبقه بندی بزهکاران از نظر تیپ بدنی و قیافه :
۱- طبقه بندی کین برگ : کین برگ یک جرم شناس سوئدی بود . وی معتقد بودکه بروز تمایلات نفسانی و وضع اعضای بدن به چهار خصلت روانی مربوط می شود :۱- لیاقت ۲- سلامتی
۳- عادت ۴- پایداری
۲-طبقه بندی دی تولیو : وی مجرمین را بر اساس عوامل زیر طبقه بندی نموده است .
- عامل نخست ، نسبت بین قد و حجم بدن است . در قد بلندها ، رشد قد طولی است . دست و پاهای آنها دراز و شکم کوچک و صورت کشیده است .
-عامل دوم ، ناشی از مجموعه ماهیچه ها ونیروی محرکه است که هر یک از این دو گروه خود به دو دسته استرنیک ، سترنیک تقسیم می شوند .
استرنیک افرادی پر هیجان ، پر تحرک و دمدمی مزاج هستند .
سترنیک افرادی فاقد نیرویی کافی و مبتلا به ضعف و ناتوانی بوده اما آرام و ثابت قدم می باشند .
۳-طبقه بندی کرچمر : این دانشمند افراد بزهکار را به چهار دسته تقسیم می کند :
- افراد لاغر و دراز که ۵۰% جمعیت و ۴۰% بزهکاران را تشکیل می دهند .
- افراد قوی هیکل و عضلانی که ۳۰% جمعیت و ۵۰% بزهکاران را تشکیل می دهند .
- افراد چاق و فربه که ۲۰% جمعیت و ۱۰% بزهکاران را تشکیل می دهند .
- تیپ مختلف از مشخصات مذکور که این افراد کم حرف ، دارای دستهای پهن ، بازوان لاغر می باشند و جرایمی مانند قتل و سرقت را نیز انجام می دهند .
در هر حال این مجموعة کوچکی است از تعاریف وعقاید بعضی از دانشمندان راجع به بزه و بزهکاران و در این مورد اجتماعی هر دانشمندی عقیدة خاص خود را دارد که مجال ذکر آن در این جزوه بسیار کوچک ، نیست .
انواع جرمهای ارتکابی:
به طور کلی جرائم ارتکابی نوجوانان را می توان به صورت زیر بیان کرد (حشمتی ۷۶)
۱- قتل ۲- سرقت ۳- استعمال مواد مخدر ۴- ایراد ضرب و جرح
۵- اعمال منافی عفت ۶- تکدی گری ۷- کلاهبرداری
۸- رشوه گری
تفاوتهای جنسیتی درآسیب پذیری در برابر فشار :
در دوران کودکی ، اختلال روانی در پسران شایعتر از دختران است .۱ شایعترین اختلالات دوران کودکی اختلال رد رفتار و اختلال کمبود توجه است .
اختلال نادری که در پسران شایعتر از دختران است اختلال هویت جنسی است . کودکانی که این اختلال را دارند تمایل بسیار شدید به بودن با جنس مخالف نشان می دهند و به طور مستمر به رفتارهای جنس دیگر می پردازند . ۲
به رغم شیوع عمومی اختلال روانی در میان پسران ، ازدوران اولیه کودکی ، دختران به مراتب بیشتر از پسران مشکلات عاطفی و به خصوص اختلال اضطراب نشان می دهند .۳
میزان شیوع افسردگی دوران کودکی برای دختران و پسران مشابه است .۴
وقتیکه کودکان به دوران نوجوانی می رسند دختران در برابر اختلال آسیب پذیرتر از پسران می شوند . در نوجوانی ، دختران به مراتب بیش از پسران دچار اختلال در خوردن غذا ، نظیر بی اشتهایی عصبی می شوند . د رمطالعه ای که از کودکان ۱ تا ۳ ساله به عمل آمد ، پسران در برابر اثرات فشار خانواده آسیب پذیرتر از دختران بوده اند و پیامد تجربه به عوامل فشار را نظیر اختلاف زناشویی یا افسردگی ها در برابر پسران اختلال رفتار بوده .۵
پسران نسبت به طلاق والدین و دیگر عوامل فشارزا نظیر تولد یک خواهر یا برادر ، آسیب پذیر تر از دختران بوده اند. ۱
به مرور زمان که کودکان به دورة نوجوانی می رسند ،دختران درمقایسه با پسران به فشار واکنشی منفی تر نشان می دهند . (شرار ۱۳۷۸ ،سوزان ورابین فی دش :نویسندگان )