فرمت فایل :docx(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:22
چکیده:
سیاست های ارزی
تصحیح نظام ارزی کشور مستلزم پیشبرد و تعمیق برنامه اصلاحات اقتصادی، به ویژه رفع نا به هنجاری های ساختاری اقتصاد، رفرم بنیادین بخش دولتی، رفع موانع رشد بخش خصوصی، رفرم سیستم بانکی، رفرم سیستم یارانه ها، تصحیح سیاست های مالی دولت، کنترل تورم، و مدیریت صحیح اقتصاد کلان است. انجام این امور در چارچوب مناسبات حاکم بر کشور اگر غیر ممکن نباشد، بسیار دشوار و پر هزینه خواهد بود.
در پی تلاش برای پیوستن به سازمان تجارت جهانی، در مارس 2002 سیستم چند نرخی ارز در ایران برچیده شد و جای خود را به یک سیستم تک نرخی شناور داد که قرار است بر مبنای موازین اقتصادی اداره شود! اما متجاوزاز بیست سال سیاست ارزی ج.ا. خسارات هنگفتی بر اقتصاد ایران وارد آورد. این سیاست بخاطر ماجراجویی های سیاسی رژیم و بی کفایتی مدیریت اقتصادی آن بر کشور تحمیل شد، وبه دلیل ماهیت رانت خواری و رانت دهی نظام سیاسی رژیم گسترش و تداوم یافت. سیاست ارزی ج.ا. از یکسو موجب گسترش و تشدید ناکارآیی در بخش های تولیدی، تخصیص نا مطلوب منابع، نا به هنجاری ساختار تولید، نا به هنجاری الگوی مصرف، تضعیف تولیدات داخلی، تضعیف صادرات غیر نفتی، رشد بیمارگونه بخش تجاری، و اتلاف انبوه منابع اقتصادی شده، و از سوی دیگر فساد اقتصادی و اداری پر دامنه و بیسابقه ای را پدید آورده است. این سیاست، در کلیت خود نظام اقتصادی کشور را تبدیل به سیستمی بس نا به هنجار کرده که برون رفت از آن مستلزم یک تلاش ملی وسال ها ممارست است.
موفقیت سیستم ارزی جدید مستلزم پیشبرد و تعمیق برنامه اصلاحات اقتصادی، به ویژه رفع نا به هنجاری های ساختاری اقتصاد، اصلاح بنیادین بخش دولتی، رفع موانع رشد بخش خصوصی، رفرم سیستم بانکی، رفرم سیستم یارانه ها، تصحیح سیاست های مالی دولت، کنترل تورم، و مدیریت صحیح اقتصاد کلان است. در غیر این صورت، سیاست جدید پایدار و موثر نخواهد بود. در سیستم چند نرخی گذشته بطور متوسط متجاوز از %80 درآمد ارزی دولت با نرخی نزدیک به یک پنجم نرخ بازار در اختیار موسسات دولتی و نهادهای انقلابی گذاشته میشد. در سیستم تک نرخی جدید این موسسات ارز خود را به قیمت بازار تامین میکنند، اما ما به تفاوت بین نرخ بازار و نرخ رسمی گذشته به آنها پرداخت میشود. بدون کاهش این یارانه ها، سیستم ارزی جدید عمدتا یک شگرد حسابداری محسوب خواهد شد که تنها هزینه یارانه هایی را که قبلا بطور ضمنی پرداخت میشد، اکنون آشکار میسازد.
سیستم چند نرخی
روی کار آمدن ج.ا. همراه بود با بحران ارزی، که به دلیل اتخاذ سیاست های اقتصادی نا مناسب، و به دنبال آن اشغال سفارت آمریکا، تحریم اقتصادی آمریکا، و سپس جنگ ایران و عراق ابعادی غیر قابل کنترل یافت. لذا، طی دهه هشتاد سیاست ارزی ج.ا. عبارت بود از انحلال بازار آزاد، ثابت (فیکس) کردن نرخ برابری ریال، و تخصیص منابع ارزی از طریق دستگاه اداری دولت و کنترل مرکزی تجارت خارجی. طی دهه 90، پس از پایان جنگ عراق، دولت ج.ا. طی چند مرحله اقدام به ساده کردن نظام ارزی کشور و ابقا تدریجی مکانیزم بازار آزاد کرد. با اینهمه، طی این دهه نظام ارزی همچنان یک سیستم چند نرخی باقیماند، همراه با کنترل شدید واردات و مبادلات ارزی، که میزان پیچیدگی و محدودیت های آن در واکنش به شرایط داخلی و خارجی، به ویژه نوسانات قیمت نفت، تغییر میکرد.
در 21 ژانویه 1991 دولت تعداد نرخ های رسمی (دولتی) ارز را از 7 نرخ به 3 نرخ تقلیل داد که عبارت بودند از:
1. نرخ رسمی 70 ریال در برابر یک دلار آمریکا برای صادرات نفتی، واردات کالاهای ضروری، واردات پروژه های استراتژیک، پرداخت بدهی های خارجی، و ارز دانشجویی
2. نرخ رقابتی 600 ریال برای هر دلار برای واردات کالاهای سرمایه ای، لوازم تولید، مواد خام و کالاها و خدمات تولیدی که شامل ارز رسمی نمیشدند
3. نرخ شناور که توسط بانک ها، بر مبنای نرخ آزاد تعیین میشد برای صادرات غیر نفتی، واردات غیر ضروری و خدمات
علاوه بر سه نرخ رسمی، یک نرخ ارز آزاد نیز معرفی شد، که توسط بازار آزاد تعیین، و برای انجام سایر مبادلات آزادانه خرید و فروش میشد.
در 21 مارس 1993 دولت سه نرخ رسمی فوق الذکر را حذف، و یک نرخ نیمه شناور واحد را جایگزین آنها کرد. همزمان بسیاری از محدودیت های ارزی و وارداتی نیز کنار گذاشته شد. سطح نرخ جدید، که ابتدا برابر 1500 ریال در مقابل دلار آمریکا اعلام شد، بصورت روزانه توسط بانک مرکزی تعیین واعلان میگردید. نرخ جدید بخش قابل ملاحظه ای از پرداخت های ارزی، یعنی پرداخت های مربوط به بدهی های خارجی و واردات ضروری را شامل نمیشد، که همچنان بر مبنای نرخ رسمی دلاری 70 ریال انجام میگرفتند. با اینهمه، به علت افزایش فشار بدهی های خارجی و رشد بیرویه واردات، و متعاقبا کاهش قیمت نفت، سیاست جدید دوام نیآورد. در دسامبر 1993، برای مقابله با این ضعیت، دولت مجبور شد نرخ رسمی را در سطح بالاتر، یعنی دلاری 1750 ریال ابقا کند.
در مه 1994 یک نرخ رسمی جدید، موسوم به نرخ صاداراتی، نیز به بازار ارز اضافه شد، که در سطح 2345 ریال در برابر دلار آمریکا، تمام مبادلات مربوط به صادرات غیر نفتی و واردات غیر ضروری را شامل میشد. در سال بعد، افزایش نرخ تورم و تشدید تحریم اقتصادی آمریکا موجب کاهش ارزش ریال شد. در مه 1995، نرخ صادراتی به 3000 ریال، و نرخ بازار آزاد به 6200 ریال افزایش یافت.
فرمت فایل :docx(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:20
مقدمه:
اسلام به عنوان یک دین با اقتصاد رابطه تنگاتنگی دارند زیرا زندگی یک واحد و همه شؤونش توام با یکدیگر است، صلاح و فساد در هر یک از شؤون زندگی، در سایر شؤون مؤثر است. ممکن نیست اجتماعی مثلا فرهنگ یا سیاست، یا قضاوت یا اخلاق و تربیت و یا اقتصادش فاسد باشد اما دینش درست باشد و بالعکس.
اسلام دو پیوند با اقتصاد دارد: مستقیم و غیرمستقیم. پیوند مستقیم اسلام با اقتصاد از آن جهت است که مستقیما یک سلسله مقررات اقتصادی درباره مالکیت، مبادلات، مالیاتها، حجرها، ارث، هبات و صدقات، وقف، مجازاتهای مالی یا مجازاتهایی در زمینه ثروت و غیره دارد.
اسلام کتاب البیع، کتاب الاجاره، کتاب الوکاله، کتاب الرهن، کتاب الارث، کتاب الهبه، کتاب الوقف دارد. و از طرف دیگر می دانیم اصل " «نؤمن ببعض و نکفر ببعض»؛ ما به برخی ایمان داریم و به برخی نداریم." (نساء/150) همان طور که قرآن کریم می فرماید، مطرود است. پیوند غیرمستقیم اسلام با اقتصاد از طریق اخلاق است. در این جهت برخی مذاهب دیگر نیز کم و بیش چنین می باشند. اسلام مردم را توصیه می کند به امانت، عفت، عدالت، احسان، ایثار، منع دزدی، خیانت، رشوه. همه اینها در زمینه ثروت است و یا قسمتی از قلمروی این مفاهیم ثروت است. تا حدود مسائل اقتصادی روشن نشود، حدود عدالت و امامت و عفت و احسان و همچنین حدود دزدی و خیانت و رشوه روشن نمی شود.
نظر اسلام راجع به ثروت
در اسلام مال و ثروت هیچوقت تحقیر نشده است، نه تولیدش، نه مبادله اش، نه مصرف کردنش ، بلکه همه اینها تأکید و توصیه شده است و برای آنها شرایط و موازین مقرر شده است و هرگز ثروت از نظر اسلام دور افکندنی نیست بلکه دور افکندنش (اسراف، تبذیر، تضییع مال) حرام قطعی
حاست. اسلام با هدف قرار دادن ثروت، با این که انسان فدای ثروت شود مخالف است و سخت مبارزه کرده است، به عبارت دیگر پول پرستی را و اینکه انسان برده پول باشد، به عبارت دیگر اینکه انسان پول را به خاطر خود پول و برای ذخیره کردن و اندوختن بخواهد که «الذین یکنزون الذهب و الفضه و لا ینفقونها فی سبیل الله فبشرهم بعذاب الیم»؛ کسانی که زر و سیم می اندوزند و در را خدا انفاق نمی کنند به عذابی دردناک نویدشان ده (توبه/ 34) که نام این حالت حرص و آز است، و یا پول را فقط برای پرکردن شکم و برای عیاشی و بیکاری و ولگردی بخواهد که نام آن شهوترانی است، اینها را محکوم کرده است.
در این حالت پول خواستن توأم است با دنائت و پستی و محو شخصیت انسانی در پول و فقدان هرگونه شخصیت انسانی و شرافت معنوی. نقطه مقابل، این است که انسان پول را به عنوان یک وسیله برای فعالیت و عمل و تسهیل و تولید بخواهد. در این صورت پول تابع آن هدف کلی است که انسان پول را برای آن هدف می خواهد.
خصوصیات اقتصاد سالم
یکی از اصول اولیه اقتصاد سالم، حیات و قابلیت رشد و نمو ثروت است، همان طوری که از شرائط اولیه یک اجتماع سالم اقتصاد سالم است. اقتصاد سالم یعنی اقتصاد قائم به ذات و بی عیب و غیرقائم به غیر. جامعه باید بنیه اقتصادی سالمی داشته باشد، مبتلا به کم خونی اقتصادی نباشد و اگرنه، مانند یک مریض کم خون و یا مریضی که دستگاه قلب و جهاز دمویه اش خراب است همیشه مریض خواهد بود. گمان نمی رود هیچ عالم و بلکه هیچ عاقلی منکر لزوم و ضرورت اقتصاد سالم باشد.
از نظر اسلام هدفهای اسلامی بدون اقتصاد سالم غیرقابل تأمین است. اسلام می خواهد که غیرمسلمان در مسلمان تسلط و نفوذ نداشته باشد. این هدف هنگامی میسر است که ملت مسلمان در اقتصاد نیازمند نباشد و دستش به طرف غیرمسلمان دراز نباشد، و الا نیازمندی ملازم است با اسارت و بردگی، هرچند که اسم بردگی در کار نباشد. هر ملتی که از لحاظ اقتصاد دستش به طرف ملت دیگر دراز باشد اسیر و برده او است و اعتباری به تعارفهای دیپلماسی معمولی نیست. به قول نهرو: ملتی مستقل است که جهش اقتصادی داشته باشد. "
علی علیه السلام می فرماید:«احتج الی من شئت تکن اسیره، استغن عمن شئت تکن نظیره، أحسن الی من شئت تکن امیره»؛ محتاج هر که شوی اسیر او خواهی بود، بی نیاز از هر که گردی با او برابر خواهی شد، و هر که را مورد نیکی و احسان خود قرار دهی فرمانروای او خواهی شد. اگر ملتی کمک خواست و ملتی دیگر کمک داد، خواه ناخواه اولی برده و دومی آقاست. چقدر جهالت و حماقت است که آدمی ارزش سلامت بنیه اقتصادی را درنیابد و نفهمد اقتصاد مستقل یکی از شرائط حیات ملی است. اسلام همواره روش وسط و معتدل را پیش می گیرد، و این جهت ناشی از جنبه همه جانبه بودن اسلام است. دو روش افراطی و تفریطی به چشم می خورد، یکی اساسا ارزش سلامت بنیه اقتصادی را درک نمی کند و طرفدار فقر است و خیال می کند همین طور که فقر برای فرد عیب نیست برای جامعه هم عیب نیست، اولا برای فرد هم به یک معنی عیب است و اگرهم برای فرد عیب نباشد برای اجتماع عیب است، و دیگری که به ارزش اقتصاد پی برده است دیگر همه چیز را فراموش می کند و معتقد است منبع درآمد، تمایلات بشر است و هر چیزی که تقاضایش وجود داشت و میل به خرید آن در مردم بود و پول درآور بود باید عرضه داشت، تقاضا علت تامه جواز عرضه است. هرچند عرضه مواد مهلک یا مضعف جامعه باشد.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:35
مقدمه:
ازجمله آفات روبه رشد و نگران کننده موجود درجامعه ما و بلکه درسطح کلان درهمه وسعت دنیا ، آفت قداست گریزی ، قداست زدایی ، قداست ستیزی ، مبارزه با ارزشهای والای دینی و مذهبی است که ضربات سخت و سنگینی را برپیکر امنیت و آسایش و آرامش اجتماعی فرود می آورد ، و ثبات سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی ، و اقتصادی را تهدید می کند .
یک نگاه زودگذر به ناهنجاری های اخلاقی اجتماعی ( ازقبیل آدم ربایی ، قتل عمد ، سرقت ، قاچاق مواد مخدر ، روابط نامشروع ، کلاه برداری ، درگیریها ، و ترویج فساد و بی بند و باری ) معضلات اداری سیاسی و اعتقادی (همانند بازیچه قراردادن دین ، دهن کجی به ارزشهای اسلامی ، ارتداد ، ترویج باطل و مبارزه با باورهای دین و مکتبی) و بالاخره توهین به مقدسات مذهبی و صدها کج روی های رنج آور دیگر ، نمایشی است که هجران و جدایی آدمیان ازارزشهای دین و حرکت به سمت و سوی مادی گری را نشان می دهد.
دردنیای متمدن و پیچیده ی امروزی اساسی ترین نیاز بشر ایجاد امنیت و آسایش درپی عدالت برمحور حق گرایی ، و راه یافتن درجهت تحکیم ارزشهای دینی و گام نهادن درمسیر خداجویی ، خداشناسی ، و خداپرستی است ، تحقق این نیاز دیرینه بشر به اندازه ای مهم و درخورتوجه است که اسلام آن را به عنوان یکی ازمهمترین اهداف پیام آوران بزرگ الهی مطرح کرده است «لقد ارسلنا رسلنا بالبینات وانزلنا معهم الکتاب والمیزان لیقوم الناس بالقسط وانزلنا الحدید فیه باس شدید و منافع للناس و لیعلم الله من ینصره ورسله بالغیب ان الله قوی عزیز»[1]
همگان را به ایجاد و قوام پایه های قسط و عدل فرا می خوند.
همتم بدرقه ی راه کن ای طایرقدس که درازاست ره مقصد و من نو سفرم
احترام به انسان یکی از اصول مسلم تربیت ، و نشان رشد و شکوفایی فرهنگی و لازمه ایجاد روحیه بشر خواهی و تحکیم مبانی اخلاقی و قوام پایاهای صلح و دوستی است وازسوی دیگر ، عدم رعایت این صفت نیک ، موجب اختلافات ، کدورتها ، و دشمنی ها و احیاناً جنگهای کوچک و بزرگ ، قتل عام ها و کشتارهای دسته جمعی گردیده و هزینه های سخت و سنگینی را برفرد و جامعه تحمیل خواهد کرد.
امیرالمومنین (ع) درنامه ای به مالک اشتر می نویسد ، مالک ! مهربانی بامردم را پوشش دل خویش قرارده وباهمه دوست ومهربان باش ، مباداهرگز چونان حیوان شکاری خوردن آنان را غنیمت دانی ؛ زیرا مردم دو دسته اند ، دسته ای برادر دینی تو و دسته ای دیگر همانند تو درآفرینش می باشند.[2]
منظور ازاحترام گزاردن ، ارج نهادن به آن چیزی است که نزد دیگران عزیز و گرامی است و افراد بدان تعلق دارند ، آن امور ممکن است که حیثیت و موقعیت اجتماعی ، اموال و سلامتی جسمی و روحی افراد وازهمه بالاتر باورها و اعتقادات دینی و مذهبی باشد که نزد انسان ها عزیز ترین و پربهاترین چیز است ، بطوریکه اغلب ، برای حفاظت و مواظبت ازاین آرمانهای مقدس از بذل مال و جان دریغ نمی کنند.
دین مبین اسلام هم درمورد بخشی از افعال افراد جامعه که به مقدسات آن توهین می کنند سخت گیری می نماید و مجازات های شدیدی که شایسته افراد خاطی است برای آن وضع نموده است که ازسوی_ به اصطلاح – بشردوستان و آنهایی که شعارحقوق بشرو آزادی مطلق می دهند مورد حمله قرارگرفته است ازجمله این جرایم و مجازات ها جرم ارتداد و سب النبی می باشد که دل آنها را به درد آورده که سوالاتی را مطرح می نمایند که دراین تحقیق سعی کرده ایم با استناد به قرآن کریم و روایات و فتاوای معتبر فقیهان و عالمان دین به آنها پاسخ دهیم ازجمله این سوالات این می باشد که : مگر اسلام آزادی عقیدتی را قبول ندارد ، پس چرا مجازات سختی را برمرتد تحمیل می کند ، آیا اسلام دین حق و منطق برعقل و برهان نیست ، پس چرا با تحمیل مجازات درصدد ابقاء اجباری مسلمانان بردین خود که سابقا و چه بسا ازروی ناآگاهی انتخاب کرده اند برمی آید ؟ اصولا ارتداد به چه معناست ، اسباب تحقق آن کدامست و ماهیت حقوقی آن چیست ؟ آیا اسلام مخالف آزادی اندیشه است و پیروان خود را ازفکرکردن و اندیشه کردن بازمی دارد ؟ آیا اسلام به پیروان خو دو منتقدانش حق بیان انتقاداتشان را نمی دهد و درکل مخالف آزادی بیان است ؟ و حکم ارتداد با آزادی اندیشه و بیان تناقض دارد ؟و حکم کسی که به پیامبر(ص)وائمه معصومین (ع)توهین می کند چرا اینقدر سنگین است ؟ و هزاران سوال دیگر که ازروی غرض ورزی و دشمنی و کینه توزی با اسلام و مسلمانان می پرسند و سعی دارند اسلام را دربین طرفداران خود واذهان عمومی تضعیف کنند و آن را مخالف حقوق بشر جلوه دهند حال درواقعیت این چنین است زیرا اسلام دین تسلیم شدگان به خداوندوآزادگان روی زمین است.
ارتدادچیست
ارتداد که ازواژه «رد»» گرفته شده است درلغت به معنای بازگشت است و گاهی به معنای صیرورت یعنی شدن است درفرهنگ دینی بازگشت به کفر ارتداد و رده نامیده می شود . [3] دراصطلاح ارتداد یعنی حالت جدید اعتقادی که درمسلمانی با انکار یکی از اصول سه گانه دین یا نفی اصلی ازاصول ضروری دین رخ دهد به طوری که موجب انکار اصول سه گانه دین شود درمفهوم قرآنی ، ارتداد درصورتهای هم چون بازگشت ازایمان به کفر ، برگشت ازدین به کفر و نیز بازگشت به گذشته به کاررفته است . البته مسأله ارتداد و احکام جزایی مترتب برآن به اسلام اختصاص ندارد دربرخی ادیان و مذاهب بزرگ نیز هرکسی ازدین برگزیده و منتخب روی گر داند کافر به شمار می آید و بدان سبب که ازدین سابق برگشته مرتد خوانده می شود.
مجازات مرتد درفرهنگ اسلامی ازآن جهت است که دین حقیقی درنزد خداوند اسلام است [4] هرکس خدای متعال یا وحدانیت وی ، حیات پس از مرگ (معاد) شریعت اسلامی یا نبوت حضرت محمد (ص) را باور نداشته باشد کافر قلمداد می شود. البته جوهره همه ادیان الهی واحد است گرچه به مقتضای شرایط اجتماعی شرایع نیز تفاوت می یابند درهرعصری تنها یک شریعت برحق است سایر شرایع به دلیل تفاوت شرایط قبلی یا وقوع تحریف نسخ می شود.احترام اسلام برای شریعت ها پیش ، مانند یهودیت و مسیحیت صرفاًبه دلیل تحمل و بردباری و تسامح عملی و تایید همزیستی مسالمت آمیز است نه پذیرش حقانیت و اصالت کنونی آنها[5] بنابراین چنان که علامه مطهری می فرماید:
کافی نیست که یک انسان دینی داشته باشد و حداکثر این باشد که آن دین ، منتسب با یکی از پیامبران آسمانی باشد با این استدلال که همه ادیان آسمانی ازلحاظ اعتبار درهمه وقت یکسان هستند ، بلکه دین حق درهرزمانی یکی بیش نیست و برهمه کس لازم است که درهرزمان ، پیغمبر صاحب شریعت ازسوی خدا درآن عصر را اطاعت کنند تا آن که نوبت به حضرت خاتم الانبیاء (ص) رسیده است ، دراین زمان اگر کسی بخواهد به سوی خدا راهی را بجوید ، باید ازدستور های دین او راهنمایی بجوید و به حکم صریح قرآن دینی جز اسلام پذیرفته نیست . وحتی اگر مراد از اسلام خصوص دین ما نباشد بلکه منظور ( معنای لغوی آن یعنی ) تسلیم خداشدن باشد ، باید دانست که حقیقت تسلیم درهرزمان شکلی داشته و دراین زمان، شکل آن همان شریعت محمدی (ص) است و قهرا همه اسلام برآن منطق می گردد و بس. چراکه این شریعت آخرین دستور الهی است و همواره بایداز آخرین دستورات تبعیت کرد .البته با ید توجه داشت که میان پیامبران اختلاف و نزاعی وجود ندارد ، لاکن انسان بایدهمه پیامبران را قبول داشته باشد و بداند که پیامبران سابق ، مبشر پیامبران لا حق ، خصوصا خاتم و افضل آنها بوده اند و پیامبران لا حق مصدق پیامبران سابقد بوده اند پس لازمه ایمان به همه پیامبران که مورد تاکید قرآن است این است که درهرزمان تسلیم شریعت همان پیامبری باشیم که دوره اوست .
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:43
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
مقدمه 4
بیان مسله 5
اهمیت و ضرورت 6
بیکاری 7
بیکاران چه کسانی هستند 8
نظرات اقتصاددا نان در آغاز بحران 10
نظریات و علل و عوامل بیکاری 13
پیشینه 19
انواع بیکاری 25
بیکاری اتفاقی 27
بیکاری فریکسیونل 27
ماهیت بیکاری فصل 28
بیکاری ادواری 30
بیکاری تکنولوژی 30
انواع بیکاری در کتاب مشاغل غیر رسمی 32
بیکاری در کشورهای جهان سوم 36
بیکاری در ایران در ملی1355تا1370 39
منابع و مآخذ 40
چکیده:
مشکل بیکاری در دهه های اخیر به صورت یکی از مسایل بسیار حاد کشورهای توسعه نیافته در امده است در کشورهای عقب افتاده جنبه های بیکاری در تارو پود جامعه نهفته و به صورت مزمن در امده است و عقب ماندگی در فناوری در پاره ای از موارد مشکلی لاینحل نشان می دهد. بیکاری به عنوان عارضه ای که باعث عدم استفاده از نیروی فعال و قابل کار می باشد بیماری است مزمن که مانند پدیده ی تورم خوشایند هیچ گونه اقتصادی نمی باشد که در بسیاری از کشورهای در حال توسعه رشد سریعی دارد.
جمعیت بیکار به گروهی اطلاق می شود که مایل به کار کردن هستند ولی موفق به یافتن کار نمی شوند.بیکاران شهری اکثرا جوان هستند حدود دوپنجم انها زیر بیست و پنج سال و یک پنجم دیگر انها زیر سی و پنج سال هستند
سه دسته از نظریات راجع به بیکاری به طور کلی شامل:
مهم ترین علت های بیکاری در ایران شامل :
6- همچنین در سال77از عوامل اصلی بیکاری در ایران افزایش شدید عرضه نیروی کار که حاصل عوامل رشد بالای جمعیت طی دهه 60 بوده نیز قابل بیان می باشد.
انواع بیکاری:
1- بیکاری اشکار
2- بیکاری پنهان
3- بیکاری فصلی
1- بیکاری اشکار
گروهی از جمعیت فعال کشور که در 7روز پیش از مراجعه مامور سرشماری در جستجوی کار بوده اند و هیچگونه درامدی ندارند بیکار اشکار شناخته می شوند.
2-بیکاری پنهان
بیکاری پنهان شامل افراد فعال و ظاهرا شاغلی است که عملا نقشی در تولید یا پیشرفت کار ندارند و با حذف انها خللی عمده به گردونه کار وارد نمی اید.
3- بیکاری فصلی
بیکاری فصلی شامل گروهی از شاغلین فعال می شود که به دلیل مشروط بودن حرفه شان فقط در قسمتی ازسال کار می کنند و بقیه اوقات بیکارند این گروه اکثر شامل روستاییان و کارگرانی می شوند که فقط در کشت و برداشت یا میوه چینی کار می کنند و بقیه سال را بیکار می مانند .
4-کم کاری
کم کاری شامل افراد فعالی است که با تمام استعداد جسمی و امادگی کاری از تمام توان کاری خود استفاده نمی کنند و صرفا ارتباط خود را با محل کار قطع نکرده وجدان کار یا شوق خدمت و انجام وظیفه ندارند.
5- برکناری
برکناری کردن افراد شاغل از کار ویا در اختیار نگذاردن تهسیلات شغلی برای افراد فعال به دلایل سیاسی ،عقیدتی،مذهبی،گروهی و…
6- نه کاری و ناکاری
افزونی بی حد جمعیت ،بی برنامگی دولت یا برنامه ریزی های غیر واقعی همراه با مدیریت های نادرست موجب رواج بیکاری ها شده که از عوارض حتمی و ملموس ان شکل گیری و گسترش مشاغل غیر رسمی نه کاری :واسطه گری،دلالی ،حق العمل کاری ،دست فروشی، شاگردی، مسفرکشی، دکه داری … و بالاخره ناکاری :قاچاقچی گری،رشوه خواری،گدایی،روسپیگری و دزدی … است.
مقدمه
مباحث کار و اشتغال از مهمترین دغدغه های فکری افراد جامعه و دولتهاست بطوریکه در بیشتر نظرخواهی ها و تحقیقاتی در کشورهای مختلف بعمل آمده است. اشتغال و بیکاری را مهمترین مشکل خود بیان کرده اند.(آقاییان آرایی)
شکسپیردر صدها سال قبل با این بیان که: خانه ی من بر ستون ها و زندگی من بر کارم استوار است با برداشتن ستونها خانه و با بیکاری زندگیم را از من می گیرند.(سپهر- ص 9) براهمیت مسأله بیکاری توجه دارد.مشکل بیکاری در دهه های اخیر به صورت یکی از مسایل بسیار حاد کشورهای توسعه نیافته در امده است در کشورهای عقب افتاده جنبه های بیکاری در تارو پود جامعه نهفته و به صورت مزمن در امده است و عقب ماندگی در فناوری در پاره ای از موارد مشکلی لاینحل نشان می دهد.(یارمحمدیان85)
امروزه بیکاری بیش از پیش به منزله ی چشمگیرترین نشانه ی توسعه ناکافی در کشورهای جهان سوم نمایان میشود.به هر حال از لحاظ اجتماعی بیکاری در بسیاری از کشورهای در حال توسعه و حتی در مناطق شهری انها ،نسبت به کشورهایی که اکثریت نیروی کار وسیعا متکی به درامدهای مزد و حقوق بگیری هستند و ساختهای کهن خانواده جای خود را به خانواده هسته ای داده اند ،کمتر یک مشکل حاد شخصی است .(ریچارد جولی68)
بیان مسئله
جمعیت بیکار به گروهی اطلاق می شود که مایل به کار کردن هستند ولی موفق به یافتن کار نمی شوند. (عبادی- ص 49)
بیکاری به عنوان عارضه ای که باعث عدم استفاده از نیروی فعال و قابل کار می باشد بیماری است مزمن که مانند پدیده ی تورم خوشایند هیچ گونه اقتصادی نمی باشد که در بسیاری از کشورهای در حال توسعه رشد سریعی دارد.(عبادی- ص 39)
اقتصاددانان درباره ی بیکاری روستایی زیاد قلمفرسایی کرده اند و در حال حاضر بیکاری در شهرها موضوع مورد بحث میباشد در شهرها همواره بیکاری وجود داشته است و علت ان را فقدان توسعه شمرده اند. بیکاری در کشورهایی سریعا افزایش می یابد که رشد بسیار سریعی دارند مردم روستا دسته دسته به شهر می روند و از انجا که امکانات اشتغال در شهر همپای افزایش جمعیت شهر نشین بالا نرفته نسبت بیکاران پیوسته در تزاید بوده است.
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:103
چکیده ۳
فصل اول
سابقه نوغانداری در کشورهای آسیا ۶
فصل دوم
سابقه نوغانداری در ایران از دوره هخامنشی تا کنون ۱۰
فصل سوم
نحوه پرورش کرم ابریشم ۱۶
تفریخ تخم نوغان ۱۷
مرحله پروش لارو. حرارت و رطوبت،دما،تغذیه،تمیز کردن بستر ۱۹
مرحله تنیدن پیله ۲۱
برداشت پیله ۲۲
فصل چهارم
طبقه انواع نژاد بر اساس مناطق تجاری و بومی ۲۵
فصل پنجم
چرخه تولید تخم نوغان ۳۲
فصل ششم
بیماریها و آفات کرم ابریشم ۳۵
فصل هفتم
واریته های توتهای مختلف ۳۹
فصل هشتم
فرآوری پیله (ماده اولیه صنعت ابریشم) ۴۴
فصل نهم
بررسی ویژگیهای کیفی ابریشم ۵۲
ابریشم پرز ۵۲
ابریشم چله ۵۳
صمغ گیری ابریشم با مواد گوناگون ۵۴
صمغ زدایی در ایران ۷۸
فصل دهم
تصاویر ۸۰
فصل یازدهم
نتیجه گیری ۹۸
منابع و ماخذ ۱۰۳
چکیده :
ابریشم واژه ای است که جلال و زیبایی را در ذهن تداعی می کند ، ابریشم و بریشم ، حریر ، قز، افریشم و فریشم نیز گفته اند . در فرهنگ معین : ابریشم ، ماده ای است که کرم مخصوصی به نام
( کرم پیله ) ترشح می کند و با آن لانه ای بیضی شکل برای خود می سازد ، یا رشته تارهایی از تارهای پیله که برای دوختن و بافتن از آن استفاده می شود . در فرهنگ عمید : ابریشم ماده ای است که کرم ابریشم از غده های خود به شکل نخ بسیار نازک ترشح می کند و با آن لانه ای بیضی شکل می سازد که پیله نام دارد ، پیله ها را با بخار آب نرم می کنند تا سررشته ها پیدا شود ، آن گاه رشته ها را به هم تاب می دهند تا به ضخامت معّین برسد . بنا به افسانه ای که قدمت 4600 ساله دارد، یکی از ملکه های چین به نام سی لین شی ضمن گردش درجنگل متوجه تارهای نازکی شد که به دور شاخ و برگهای درختان توت تنیده شده بود. او با جمع آوری و ریسیدن تارها و بافتن آنها پارچه های نازک و لطیفی تهیه کرد و همین سبب شد تا در حدود سه هزار سال تولید و پارچه آن در انحصار چینی ها باشد و اگر کسی این را فاش می کرد با مجازات مرگ روبرو می شد . با وجود چنین سیاست سخت گیرانه در سال 419 بعد از میلادیک شاهزاده خانم با فرمانروای کشور ختن (ترکستان خاوری امروز ) ازدواج کرد ، وی چون علاقه زیادی به شوهرش داشت بی آنکه از مجازات مرگ بهراسد مقداری تخم نوغان در گیسوی خود پنهان و به شوهرش تقدیم کرد و به این ترتیب در سرزمین ختن کرم ابریشم متداول شد .بعدها به دلیل طوایف هون ، اهالی ختن ناگزیر به ترک وطن شدند و شماری نیز به ژاپن و برخی به مغولستان و کوه ها مهاجرت کردند . در نتیجه پرورش کرم ابریشم در کشورهای یاد شده آغاز شد و چون ابریشم بسیار گرانبها و پرارزش بود ، در سال 552 میلادی دو مبلّغ مذهبی که برای اشاعه مسیحیت در نواحی مورد اشاره اقامت گزیده بودند هنگام بازگشت در میان عصای توخالی خود مقداری تخم نوغان پنهان کردند و از طریق ترکستان و ایران به قسطنطنیه رساندند . کسانی که ورود ابریشم را مرتبط با جاده ابریشم می دانند ، معتقدند ابریشم در حدود 330 سال پیش از میلاد از چین به ایران راه یافته و تا مدتی بعد از ظهور اسلام رواج داشته است . در حقیقت این پدیده اتفاقی به تدریج پایه گذار صنعت پرورش تهیه ابریشم در جهان شد و در حال حاضر بیش از 35 کشور جهان در تولید ابریشم مشارکت دارند .
سابقه نوغانداری د رکشورهای آسیا
قاره آسیا دارای قدمت چندین هزار ساله در تولید ابریشم بوده و د رخاور دور کشورهای چین ، ژاپن ، هند و کره پیشرو تولید این محصول در جهان می باشند . در حال حاضر 92 درصد از کل ابریشم جهان در قاره آسیا تولید می شود .
سابقه تولید ابریشم در چین
یافته ها چنین نشان می دهد که چین سرزمین مادری ابریشم می باشد و بر اساس اسناد تاریخی حدود 4600 سال است که به تولید ابریشم اشتغال دارد . از نظر تاریخی ، مهمترین دوره تولید ابریشم در چین 1920 و 1940 بوده است . در آن زمان حدود 20000 تن ابریشم در این کشور تولید و کل صادرات آن حدود 9000 تن بوده است . کیفیت محصولات ابریشمی چین با مدرنیزه کردن مدیریت تجاری و تقویت کنترل کیفی رو به افزایش می باشد . از سال 1980 که کاربرد علوم و تکنولوژی در چین به سرعت پیشرفت نمود انتقال تکنیک به واحدهای بزرگ تولید ابریشم فزونی گرفت و هم اکنون این واحدها کوشش می کنند که هر چه سریع تر با وضعیت و شرایط جدید تطبیق پیدا کرده و نخ های ابریشمی مرغوب تری تولید نمایند . کل صادرات ابریشم چین درسال 1986 حدود 13/1 میلیارد دلار بود ه که سهم ابریشم خام ، نخهای ابریشمی و پوشاک ابریشمی هر یک 33% محاسبه شده است . بعضی از فرآورده ها بر عرضه فزونی دارد . مردم چین نسبت دیرینه ای در پوشیدن البسه ابریشم دارند و برای اقلیتی فرآوردهای ابریشمین جزو ضروریات روزانه قرار دارد .
سابقه تولید ابریشم در ژاپن
ژاپن کشور بزرگ تولید کننده پیله و ابریشم خام و یکی از مصرف کنندگان وصادرکنندگان عمده ابریشم می باشد . نوغانداری از قرن چهارم میلادی به بعد با آغاز تبادل اقتصادی و فرهنگی با کشورهای چین و کره به ژاپن راه یافت . در فاصله طولانی بین قرون 8 تا 12 میلادی پوشیدن لباس ابریشمی در بین افراد طبقات ژاپن گسترش یافت و موجب بروز رقابتهایی نیز گردید . گسترش مصرف و افزایش تقاضای پارچه های ابریشمی موجب گردید از تولید ابریشم حمایت به عمل آید و همین امر موجب رواج و رونق چشم گیر این صنعت گردید . بر اساس آ مار انجمن ابریشم ژاپن ، مصرف این کشور در سال 2000 کمتر از 600 تن بوده است و درحال حاضر وارد کننده عمده محصولات ابریشمی به شمار می آید .
سابقه و تولید ابریشم در کره :
نوغانداری در کره دارای پیشینه طولانی است که شامل تمام مراحل تولید ، ابریشم کشی و عمل آوری ابریشم می باشد . سابقه استفاده از روشهای علمی و تکنیک های نوین پرورش کرم ابریشم در این کشور به دهه 1960 بر می گردد که تغییرات قابل ملاحظه ای در ساختار این فعالیت به وجود آورد . از آغاز دهه 1960 تا نیمه دهه 1970 صنعت نوغانداری این کشور از رشد قابل ملاحظه ای برخوردار گردیده محور اصلی آن تولید و صادرات ابریشم خام بوده است . تولید ابریشم خام در سال 1996 برابر 146 تن بود و در سال 1999 به 50 تن کاهش یافت . کمبود عرضه داخلی ابریشم خام و نخ ابریشمی باعث شده است پردازشگران ابریشم در این کشور به جستجوی عرضه کنندگان بالقوه جدید این محصولات بر آیند . صنعت پردازش ابریشم کره با شتاب زیادی در حال پیشرفت است طی سالهای اخیر ، به ویژه درسال 1999 صنعت پردازش کرم ابریشم کره دارای 18 درصد سهم بازار جهانی پارچه بوده است . این صادرات حدود 2/138 میلیون دلار بوده است . آمار کمیسیون تجاری این کشور نشان دهنده آن است که جمهوری کره دارای 11 درصد سهم بازار پارچه های ابریشمی آمریکا در سال 1999 بوده است که ارزش آن (286 تن) حد ود 3/27 میلیون دلار بود . صنعت ابریشم کنونی کره شامل واحدهای تولید نسبتاً بزرگی است که در نتیجه وضعیتی به وجود آمده است که درآن ، حداقل سفارش برای هر کدام از اقلام ابریشمی ، به مراتب بزرگ تر از مقادیر مشابه در کشورهای رقیب می باشد . کره برای رفع نیازمندیهای صنعت پردازش ابریشم خود ، اقدام به وارد کردن ابریشم می نماید که برای تولید پارچه های ابریشمی به کار برده می شود . تامین کننده اصلی پارچه های ابریشمی بافته شده کره عبارتند از چین ، هنگ کنگ و ایتالیا .
پردازشگران ابریشم این کشور همیشه چشم انتظار منابع تامین کننده اضافی مواد خام هستند . کره در سال 2000 حدود 1700 تن ابریشم خام وارد نمود ه است . در همین سال صادرات کالاهای ابریشمی به 2100 تن می رسد .
سابقه تولید ابریشم در هند
به عقیده مورخین غربی صنعت ابریشم توسط ختان 240 سال قبل از میلاد مسیح از طریق جا ده ابریشم از چین به هند آورده است . در مورد مبدأ ابریشم هند کرسله در کتا ب «زراعت و پرورش کرم ابریشم » چین اظهار نمود که در هند ابریشم های وحشی موگا ، اری و تازار مدتهای طولانی تولید می شود . ولی هیچ اشاره صریحی به ابریشم در متون تاریخی هند نگردیده است . صنعت ابریشم در طی دوران مغولها رونق زیادی داشت . کمپانی هند شرقی به این دلیل که ابریشم خام مورد نیاز بافندگی انگلستان را از تولیدات ابریشم هندوستان تهیه می کرد ، به رونق صنعت ابریشم کمک نمود .
در سال 1854 که بیماری پبرین تولید ابریشم را در فرانسه و ایتالیا ازبین برد . و آنها ابریشم مورد نیاز خود را از هندوستان تهیه می کردند که باعث ترقی آن کشور شد . امروزه در هندوستان روشهای جدید پرورش کرم ابریشم و استفاده از نژادهای جدید دونسله توسعه یافته و با استفاده از نژادهای دونسله درتولید هیبریدهای چند نسله ، تحول عمده ای در افزایش عملکرد ابریشم به وجود آورده است .
درحال حاضر حدود 15 درصد کل تولید انواع ابریشم هند به خارج صادر می گردد . آخرین آمار و ارقام مربوطه به امر صاردات ابریشم هند نشان می دهد که میزان ارز آوری صادرات ابریشم به نحو رضایت بخشی در حال افزایش است .