کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

دانلود مقاله کامل درباره پیشرفت تاریخی مواد پلاستیک

اختصاصی از کوشا فایل دانلود مقاله کامل درباره پیشرفت تاریخی مواد پلاستیک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

پیشرفت تاریخی مواد پلاستیک:

پلاستیک های طبیعی:

در طی یک و نیم قرن گذشته، دو گروه مواد جدید که نه تنها با مواد قدیمی تر به سبب مصارف کاملاً جا افتاده شان به رقابت پرداخته اند، بلکه امکان تولید محصولاتی را فراهم کرده اند که به توسعة دامنه ی فعالیت های نوع بشر کمک کرده است. بدون این دو گروه از مواد یعنی لاستیک ها و پلاستیک ها مشکل می توان تصور کرد که چکونه شکل هر روزه زندگی مدرن مانند اتومبیل، تلفن، تلویزیون می توانست بوجود آید و توسعه یابد.

در حالیکه استفاده از لاستیک طبیعی با فرارسیدن قرن حاضر بخوبی جا افتاد بود ول دوره رشد عمده صنعت پلاستیک از سال 1930 بوده است.

موادی که هم اکنون تحت عنوان پلاستیک ها طبقه بندی شده اند، قبل از این زمان ناشناخته بودند، زیرا نشانه هایی از استفاده از پلاستیک های طبیعی را به آسانی می توان در عهد باستان یافت.

رزین، طبیعی دیگری که بیشتر متعلق به مشرق زمین بود، یعنی لاک برای حداقل یکهزار سال پیش از اینکه پلینی متولد شود بکار رفت. یا لاک صدفی را که امروزه بنام خراطی هندی شناخته شده و هنوز هم معمول است.

اولین مرجع ثبت شده برای لاستیک طبیعی درکتاب Valdes La historia naturally general de indias انشتار یافته در سویل( 1557- 1535) بود.

لاستیک منعقدشده یک ماده بسیار کشسان بود و با قالبگیری یا روزن رانی نمی توانست شکل داده شود. در سال 1840 فردی انگلیسی به نام توماس هانکوک،کشف کرد در صورتی که لاستیک به شدت تحت تنش کشیده یا خرد شود پلاستیک شده و بنابراین قابلیت جاری شدن را پیدا می کند. د رحال حاضر می دانیم که این امر به علت کاهش شدید وزن مولکولی در اثر خردشدن می باشد.

واکنش لاستیک گوگرد توسط ویلیام بورکندون یکی از دوستان هانکوک، و ولکانش نامیده شد.

در ادامه کار روی و ولکانش که بطور عادی انجامش مستلزم وجود تنها درصدکمی گوگرد بود گودیر و هانکوک دریافتند که در صورتی که لاستیک با مقادیر بیشتری گوگرد( حدود 50 قسمت بازای 100 قسمت لاستیک) گرما داده شود، محصولی سخت بدست می آیداین ماده بعدها به نام های مختلف مانند ابونیت، وولکانیک، و لاستیک سخت مشهور شد. مقاله ی ثبت شده ای برای تولید لاستیک سخت توسط نلسون گودیر در سال 1851بیرون داده شد.

کشف ابونیت معمولاً بعنوان یک مرحله ی برجسته و مهم در تاریخچه صنعت لاستیک در نظر گرفته شد. اهمیت این ماده در این امر است که ابونیت اولین پلاستیک گرما سختی بود که تهیه شد و همچنین اولین پلاستیکی بود که تولیدش مستلزم یک تغییر شیمیایی مجزا برروی یک ماده طبیعی بود.

2 پارکزین و سلولوبید

هنگامی که هانکوک و گودیر در حال بهبودبخشی فرآیندهای اساسی تکنولوژی لاستیک بودند اکتشافات مهم دیگری در اروپا در حال رخداد بود. با ادامه کارهای ابتدایی انجام شده توسط پلوز، شوبنانین توانست شرایطی برای نیتروژن دار کردن کنترل شده سولفور بنا نهد.

محصول بدست آمده در ساخت کلودین( یک ماده منفجره) و جامد باقیمانده از تبخیر حلال کلودین مصرفی درعکاسی ماده ای سخت شدیداً کشسان و ضدآب را تولیدکند. تولید پارچه های بافته شده ضدآب را با استفاده از چنین محلول های به نام خود ثبت کرد. در سال 1866 شرکت پارکزین با مسئولیت محدود تشکیل یافت ولی در سال 1868 هزینه تولید، محصولات به مرغوبیت پائین تری نسبت به تولیداتی که در سال 1862 به نمایش گذارده شده بود، رسیده بودند. اگرچه شرکت پارکزین متحمل یک شکست اقتصادی شد ولی باید به پارکسی بعنوان اولین انسانی که در بهره برداری تجاری از یک بسار اصلاح شده از طریق شیمیایی بعنوان یک ماده گرماسخت مبادرت و تلاش نموده اعتبار داد.

در آمریکا نیز پیشرفت هایی درزمینه استفاده از سلولوز نیترات در حال بوقوع پیوستتن بود. جان وسلی هایت در سال 1865در ابداع روشی برای تولید توپ های بیلیارد از مورادی به غیر از عاج موفق شد. او استفاده از کلودین برای پوشش دادن به توپ های بیلیارد را به صورت مقاله ای ثبت کرد.

محصولاتی که تا این زمان چه در انگلیس و چه در ایالات متحده آمریکا ساخته شده بود، بعلت تبخیر حلال از جمع شدگی بسیار زیادبرخوردار بودند. اگرچه پارکسی و اسپیل به کافور در کارهای خود اشاره کرده بودند ولی این موضوع برای برادران هایت باقی گذاشته شد تا ارزش بی نظیر کافور را بعنوان نرم کننده ای برای سلولوز نیترات احساس کنند.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره پیشرفت تاریخی مواد پلاستیک

فرش اردبیل

اختصاصی از کوشا فایل فرش اردبیل دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 26

 

سوابق تاریخی

بافت فرش در اردبیل سابقه طولانی دارد. در دوران صفویه بمانند بسیاری از مراکز بافندگی، قالیبافی در اردبیل نیز در اوج کمال بوده، نام اردبیل همواره به همراه نام قالی ذی قیمت اردبیل متعلق به قرن شانزدهم که فعلاً در موزه ویکتوریا- آلبرت نگهداری می شود ذکر گردیده است.

در دوران قاجاریه قالیبافی اردبیل دچار رکود فاحشی گردیده است. بافندگان اردبیلی در هنگام جنگ جهانی دوم که فرشبافی در شیروان و سایر مناطق بافندگی قفقاز در حال توقف بود با اقتباس از طرحهای بسیار موفق قفقازی و همچنین نقشهای زیبای تبریز از جمله طرح هراتی مشایخی، گلدانی، ظل السلطانی و ترنجدار شیخ صفی و نیز با متابعت از روشهای متداول بافت در آذربایجان از قبیل استفاده از گره ترکی، تار و پود پنبه ای به فرشبافی خود سر و سامان دادند.

-  ساختار

 از نخ پنبه برای تار و پود استفاده میشود.

گره: گره درشت تا نسبتاً ظریف ترکی به تعداد 1500 گره در هر دسی متر مربع.

پرز: پشم مرغوب و براق اما کمی ضخیم بیشتر بکار می رود و بلند چیده می شود

کیفیت: نمونه های قدیمی قالیچه های عشایری کم نظیر و با دوام و با ارزش که کیفیتی بیش از متوسط دارند. بندرت یافت می شوند.    

نوع بافت قالی در حوزه شهری اردبیل بصورت تمام لول و نیم لول می باشد با این حال تعدادی از عشایر که به اردبیل کوچ کرده اند بصورت تخت فرشبافی می کنند. چرا که نوع بافت حوزه عشایری اردبیل، بصورت تخت می باشد. این در حالیست که قالیهای روستایی اردبیل در گذشته بیشتر بصورت نیم لول بافته می شدند ولی امروزه با توجه به تقاضای بازار بصورت تمام لول هم تولید می شوند.

-  طرحهای رایج

-  رنگ بندی

فرشهای منطقه اردبیل در زمینه های فیروزه ای، سفید، نخودی، کرم سرنجی، سرمه ای و سبز روشن به بازار عرضه می شود.  همچنین رنگها در قالیهای اردبیل روشن تر و زنده ترند.

-  رنگرزی

-  ابعاد

-  توزیع جغرافیایی

قالیبافی یکی از صنایع دستی مهم شهرستان اردبیل است که علاوه بر ارزش افزوده، از نظر اشتغال زایی نیز دارای اهمیت خاصی می باشد. مناطق قالیبافی اردبیل را می توان به سه گروه عمده تقسیم کرد.

1.     حوزه شهری باف: مانند اردبیل و بخشهای تابعه

2.     حوزه روستایی باف: مانند اکثر روستاهای تابعه اردبیل

3.     حوزه عشایری باف: (شاهسونها)

حوزه شهری باف:

این حوزه عمدتاً شهر اردبیل را شامل می شود و اکثر بافندگان آن از مناطق دیگربدانجا کوچ کرده اند درصد بسیار بالای تولید فرش اردبیل متعلق به این حوزه است. در نقاط بسیاری از این حوزه بعضی از ارگانها و یا سازمانها فعالیت دارند. از مناطق مهم قالیبافی می توان به سلمان آباد، میر اشرف و بهشت زهرا اشاره کرد که در آنها بیشتر طرحهای شکسته و هندسی بافته می شود.

حوزه روستایی باف:

تولید فرش در اغلب روستاهای اردبیل رایج می باشد. فعالیت عمده این حوزه مربوط به فصل های کم کار کشاورزی یعنی اول پاییز تا آخر زمستان است. با گرم شدن هوا و اشتغال مردم به کار کشاورزی میزان تولید فرش کاهش می یابد. اکثر بافندگان مناطق روستایی را زنان و دختران تشکیل می دهند طرح قالیهای این حوزه بسیار ساده و هندسی می باشد.

حوزه عشایری باف:

این حوزه شامل عشایری می شود که در تابستان برای ییلاق به منطقه اردبیل می آیند. بافندگان این حوزه را نیز زنان و دختران تشکیل می دهند. فرش در این حوزه نه جهت کسب درآمد بلکه برای کاربرد خود خانوار صورت می گیرد. نه تنها مرحله بافت بلکه کلیه مراحل تولیدی فرش اعم ازپشم ریسی و رنگرزی توسط زنان انجام می پذیرد در این حوزه از دارهای کوچک افقی استفاده می شود و فرشهای بافته شده رج شمار پایینی دارند. چله کشی با نخهای پشمی صورت می گیرد و اصطلاحاً به آنها فرش تمام پشم می گویند.

فرشهای به اصطلاح بازاری اردبیل که به سنه بافت مشهورند فرشهایی یک پوده و با کیفیت نازلی از نظر بافت هستند. گره ها در روی شبکه تار و پود بسیار نرم کوبیده می شود. هر چند این نرم کوبیدگی باعث زود بالا آمدن فرش در روی دستگاه می شود ولی در عوض از تراکم و دوام آن تا حد قابل توجهی کاسته می شود.

شاهسونها

 با بقدرت رسیدن ترکان قزلباش در دستگاه صفویان و دخالت بی جای آنها در امور کشور، شاه عباس دستور داد تا ایل جدیدی با شرکت ایلات مختلف به نام شاهسون (شاهیسون) به معنی دوست دار شاه به وجود آید.

متشکل ترین دسته شاهسونها در غرب دریای مازندران زندگی می کنند. اقامتگاه تابستانی آنها دامنه های پر آب و علف سبلان است، و با شروع سرما دراوایل پاییز به دشت مغان که هوایی معتدل دارند باز می گردند. علاوه بر شاهسونهای دشت مغان دسته های زیادی از شاهسونها در مناطق مختلفی که در فاصله تبریز و تهران قرار گرفته به سر می برند. از مهم ترین آنها باید از دسته هایی که در اطراف هشترود و میانه و بیجار، قزوین، ساوه، ورامین و همدان و قم بسر می برند نام برد.

قالیچه های شاهسون همچون قالیچه های بلوچ های خراسان که از همسایگان خود تأثیرپذیری داشته اند، رنگ و لعابی کردی دارند بنحوی که تولیدات دو پودی آنها با بافتی بسیار سفت و فشرده و نه چندان ظریف، بافته های کولیایی را در ذهن تداعی می کند.

 نقشه های رایج  درقالی های شاهسون در اصطلاح محلی عبارتند از لاکی نیمه، شبیری ناری و دوقوز بورونی.

 

مشکین شهر:

فرشهای مشکین شهر شباهت زیادی به فرشهای سراب دارند در مراکز بافندگی آن، فرشها وکناره های بادوام و ضخیم بافت با طرحهای هندسی بافته می شوند. در متن سرمه ای فرشهای آن اغلب یک ردیف ترنج شش ضلعی با محیط اره مانند در رنگ قرمز لاکی بافته می شوند. حاشیه فرش مشتمل بر چهار ردیف نوار هم عرض باریک و مملو از موتیفها و اشکال کوچک هندسی است.


دانلود با لینک مستقیم


فرش اردبیل

دانلود پروژه طرح مرمت و احیای مجموعه تاریخی مسعودیه تهران

اختصاصی از کوشا فایل دانلود پروژه طرح مرمت و احیای مجموعه تاریخی مسعودیه تهران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پروژه طرح مرمت و احیای مجموعه تاریخی مسعودیه تهران


دانلود پروژه طرح  مرمت و احیای مجموعه تاریخی مسعودیه تهران

در این بخش پاورپوینت مطالعات تاریخی پروژه طرح  مرمت و احیای مجموعه تاریخی مسعودیه تهران برای دانلود قرار داده شده است. این پاورپوینت در 40 اسلاید تدوین شده است. در ذیل فهرست مطالب و پیشنمایش آن آورده شده است.

 

 

فهرست مطالب:

  • بررسی نقشه‌های تاریخی تهران
    • نقشه تقریبی مکانهای آباد اطراف ده تهران تا سده یازدهم هجری قمری
    • نقشه نوسکوف – 1826 میلادی (1241 هجری قمری)
    • نقشه برزین – (1257 هجری قمری)
    • نقشه کرشیش – 1857 میلادی (1274 هجری قمری)
    • نقشه راه و رودخانه های تهران و حومه در سال 1286 هجری قمری
    • نقشه عبدالغفار(1286-1309 هجری قمری )
    • همپوشانی نقشه نوسکوف و عبدالغفار
    • مستحدثات احتمالی باغ نظامیه پیش از1290 هجری قمری منطبق شده بر نقشه عبدالغفار(پیش
    • محل شکل گیری باغ نظامیه در نقشه نوسکوف – 1826 میلادی (1241 هجری قمری)
    • نظامیه و مسعودیه در نقشه عبدالغفار
  • بررسی دوره بندی ساخت عمارت های مجموعه مسعودیه
    • مجموعه بناها و حیاط‌های تشکیل‌دهنده مسعودیه
    • دوره بندی ساخت عمارت سردر پیاده
    • دوره بندی ساخت عمارت های مشیرالملکی و حیاط خلوت
    • دوره بندی ساخت عمارت های دیوانخانه ، سفره خانه و آبدارخانه
  • عکس های تاریخی مجموعه تاریخی مسعودیه
  • تغییرات اعمال شده در مجموعه مسعودیه در دوره معاصر
    • تغییرات اعمال شده در مجموعه مسعودیه در فاصله سال های 1335 تا 1381 خورشیدی
    • دوره استقرار وزارت اموزش و پرورش(معارف)
    • وضعیت مجموعه در زمان تحویل از اموزش و پرورش(1377 خورشیدی)
    • عملیات انجام شده در مجموعه مسعودیه در فاصله سالهای 1377 تا 1379
    • عملیات انجام شده در مجموعه مسعودیه در فاصله سالهای 1380تا 1383
    • عملیات انجام شده در مجموعه مسعودیه در فاصله سالهای 1384 تا 1386
    • عملیات انجام شده در مجموعه مسعودیه در فاصله سالهای 1377 تا 1388ژ
    • عمارت مسعودیه در حال حاضر

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پروژه طرح مرمت و احیای مجموعه تاریخی مسعودیه تهران

دانلودتحقیق درمورد شهر سلطانیه از نظر جغرافیای تاریخی 35

اختصاصی از کوشا فایل دانلودتحقیق درمورد شهر سلطانیه از نظر جغرافیای تاریخی 35 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 34

 

به نام خدا

شهر سلطانیه از نظر جغرافیای تاریخی :

شهر سلطانیه در 30 کیلو متری جنوب شرقی شهر زنجان و در 54 کیلو متری ابهر قرار دارد . این محل طبق کتیبه هایی که از پادشاهان اشور به دست امده در قرن هشتم قبل از میلاد محل سکونت طایفه جنگ اور ساکاراتی ها بوده و درعهد فرمانروایان ماد به اسم " اریباد " خوانده میشده است. و پارتها ان را به نام نخستین پادشاه خود " ارساس " نامیدند.

از تاریخ سلطانیه تا حمله مغول اطلاع دقیقی در دست نیست. لیکن لازم به تذکر است تا پیش از تسلط مغول سلطانیه به نام " نیز اگامبی " و " شرویاز " معروف بوده است.

سلطانیه در دوره ایلخانان مغول :

حمد الله مستوفی مورخ نامی که در زمان سلطان محمد خدا بنده میزیسته است از سلطانیه چنین یاد کرده است:

(  قبل از حمله مغول در سلطانیه فعلی هیچ گونه اثر ساختمانی نبوده و این ناحیه به شکل مرغزار و چمنزار بوده و سلاطین مغول پس از استقراردر ایران و پایتخت قرار دادن تبریز , برای شکار و گذرانیدن ایام تابستان بدان سو روانه میشدند به همین جهت این محل " قنقو اولانگ " یا به قولی " ایقرئولن " یعنی چمنزار یا شکارگاه شاهین نامیده میشده است.)

کم کم پادشاهان بعدی در مکان مذبور تصمیم به ایجاد ساختمانهایی برای اسکان خویش و اطرافیان خویش گرفتند . این فکر در زمانی تقویت شد که ارغون خان پسر اباقاخان چهارمین ایلخان مغول بر اریکه سلطنت تکیه زد وی تصمیم گرفت که در محل فعلی سلطانیه که دشت وسیع و سرسبز بود شهری را بنا نماید. لذا دستور داد که قلعه ای که دور باروی ان 12 هزار گام باشد از سنگ تراشیده بسازند وقتی پسرش غازان خان به پادشاهی رسید دستور داد تا بر قبر پدر ارامگاهی دوازده وجهی و از لحاظ معماری بس با شکوه بسازند .

نا گفته نماند که غازان خان ابتدا سعی به بازسازی بخش نیمه تمام کرد ولی بعدا بنا به عللی از انجام این کار انصراف حاصل کرد و تبریز را به پایتختی برگزید.

با به حکومت رسیدن اولجایتو در سال 702 هجری وی تصمیم گرفت که به ارزوی پدر جامه عمل بپوشاند به همین جهت دستور داد شهری بسازند که دور ان سی هزار گام باشد. قلعه کوچکتر به مساحت 2000 گام و به طول 500 گز و شامل 16 برج و یک دروازه ورودی بوده است.

سلطان ایلخانی پس از طرح شهر سلطانیه امر کرد که ارامگاهی با همان عظمت شنب غازان خان برای وی بسازند.

حافظ ابرو به این نکته اشاره کرده است و چنین مینویسد :

(  اولجایتو برای مدفن خود در اندرون قلعه عمارتی ساخته است که ان را ابواب البر نام نهاده با گنبدی بزرگ که قطر ان 60 گز است و ارتفاع ان 12 گز. چنانچه در اقصی بلاد عالم مثل ان عمارتی نشان نمیدهند .)

نا گفته نماند که سلطان ایلخانی برای این کار تمام هنر مندان و صنعتگران و تجار ایران را به شهر سلطانیه کوچ داد و برای اسکان انها جا و مکان مناسب ساخت لذا نام " قنقورلنگ " به "سلطانیه" یعنی محل شاهنشین تغییر یافت.

انچه در شهر سازی سلطانیه جلب توجه میکند همکاری بزرگان و درباریان بوده است. چرا که سلطان خدابنده دستور داد تا هریک از بزرگان قوم و رجال برجسته محله ای که دارا ی مسجد , خانقاه , مدرسه , بیمارستان و مهمانسرا باشد به نام خود بسازند و این کار به سرعت صورت عمل به خود گرفت. اشراف برای جلب توجه شاه هرکدام محله ای به نام بنا کرده و عمارات عالی در ان ساختند و هر گونه وسایل رفاهی در ان فراهم نمودند . منجمله "چلبی اوغلو" که یکی از وزرای مغولی شاه بود محله ای در نزدیکی ارامگاه سلطان محمد خدا بنده در نظر گرفت.

از انجا که سلطان محمد خدابنده مانند بسیاری از حکمرانان گذشته در ایجاد شهر عجله ای زیاد داشت به همین دلیل در بنای سلطانیه امکانات فراوانی ایجاد شد تا انجا که شاه خودش موقتا زیر چادر مجللی به سر برد و انجام کارها و پیشرفت ان را مستقیما تحت نظارت قرار داد.

درسال 710 هجری قمری کار ساختمانی شهر سلطانیه پایان گرفت و به این مناسبت سلطان مغول جشن مفصلی برپا کرد و این شهر را سلطانیه یا " سلطان چمان " یا " سلطان نشین " نامید. از این فرمان به بعد با توجه وافری که سلطان محمد خدابنده به پایتخت جدید خود مبذول داشت این شهر بعد از تبریز بزرگترین شهر امپراطوری وسیع ایلخانی گردید.

این پادشاه به سال 716 هجری بعد از یک بیماری نسبتا طولانی در گذشت و چون هنرمندان و صنعتگران که از نقاط گوناگون کشور به انجا کوچ داده شده بودند باطنا ناراضی بودند بعد از مرگ اولجایتو شهر سلطانیه را ترک گفتند.

با مرگ سلطان محمد خدابنده و جانشین او "ابوسعید بهادر" در حقیقت سلطانیه نیز مرد . شهر از رونق افتاده بی مهری ها دید و رو به زوال رفت چرا که ابو سعید بهادر نتوانست قدرتی به خرج دهد و از زوال تدریجی پایتخت جلوگیری کند.

به همین جهت وزیر ابو سعید بهادر به نام علیشاه که متوجه زوال شهر سلطانیه گردید در تبریز شروع به ایجاد ساختمانهای مجلل کرد. شاید علیشاه قصد داشته شهر باعظمت دیگری در مقابل سلطانیه بر پا سازد. که این منظور به زودی رنگی از واقعیت به خود گرفت و شهر تبریز بار دیگر رونق یافت . افول قدرت مغول رمق از سلطانیه گرفت و دیری نپاییدکه سلطنت به دست ال مظفر افتاد .

سلطانیه در دوره تیموریان:

با حملات متوالی خونخوار بزرگ امیر تیمور گورکانی در سال 786 ضربه ای مهلک بر پیکر سلطانیه وارد امد . این شهر از سکنه خالی گردید. بسیاری ازابنیه واثار این شهر نابود شد . تنها یادگاری که ماند وباز مورد احترام قرار گرفت گنبد سلطانیه بود.

پس ازتیمور میران شاه پسروی حکومت را به دست گرفت. وی در صدد بر امد در شهر سلطانیه بناهای عالی بسازد لیکن هنگامی که فهمید این کار زمان زیادی طول میکشد وتلاشهای او در برابر عظمت سلطانیه بیثمر است دستور خرابی اثار وابنیه سلطانیه را صادر کرد . عده ایی نیز معتقد هستند که میران شاه به علت عارضه دیوانگی دستور ویرانی سلطانیه را داد.

" کلاویخو" سفیر هانری سوم پادشاه اسپانیا در دربار تیموری در بخارا که از سلطانیه دیدن کرده است وضع شهررا چنین توصیف میکند :

(  شهر سلطانیه در دشتی واقع شده است و هیچ حصاری ندارد که درمیان ان دژی بزرگ است که از سنگ ساخته اند و برجهای محکم دارد . برجها و دیوارهای ان با کاشیهای ابی ارایش شده و زیبا است . در هر یک از این برجها یک عراده کوچک توپ قرار دارد.

سرانجام در نتیجه جنگی که بین قرایوسف و فرزند میرانشاه رخ داد شهر سلطانیه به کلی موجودیت سیاسی خود را از دست داد و تبریز دوباره جای ان را گرفت.)

سلطانیه در دوره صفوی:

در زمان صفویه شهر سلطانیه هر چند از اهمیت سابق افتاده بود مع ذالک یکی از منارل معتبر بین راه تبریز محسوب میشد و بسیاری از عمارات قدیم به صورت نیمه مخروبه وجود داشته است. "پیتر دلاواله " سیاح ایتالیایی در اوایل قرن 17 میلادی از سلطانیه بازدید نموده است از ویرانیهای سلطانیه در عهد صفوی سخن میگوید. :

(  سلطانیه سابقا شهر بزرگی بوده ولی امروز خراب شده , دیوار قسمت اعظم خانه ها نیز به ویرانی گراییده است به قسمی که اکنون در شهر تعداد زمینهای بایر که بر روی ان چادر زده شده است خیلی بیشتر از تعداد محدود خانه های مسکونی است. )

1

" ادام اولاریوس " که در نیمه اول قرن 17 از سلطانیه دیدن کرده بود در سفرنامه خود شرح کوتاهی در باره سلطانیه اورده است و مینویسد:

(  این شهر به مناسبت ساختمانهای بلند برجها و ستونهای بسیار از خارج زیبا به نظر میرسد . )

این مورخ تصویری از شهر سلطانیه تهیه کرده است که در ان ساختمانهای بلند را بسیار واضح نشان میدهد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلودتحقیق درمورد شهر سلطانیه از نظر جغرافیای تاریخی 35

تحقیق و بررسی در مورد نگاهی به دیدگاههاو سیر تاریخی کالبدشناسی انسان

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق و بررسی در مورد نگاهی به دیدگاههاو سیر تاریخی کالبدشناسی انسان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 2

 

نگاهی به دیدگاههاو سیر تاریخی کالبدشناسی انسان

 

انسان به فاصله کوتاهی از شروع خلقت با مسأله مرگ مواجه شد. به روایت قرآن کریم، زمانی که هدیه هابیل و قابیل به پیشگاه خداوند تقدیم گشت، یکی قبول و دیگری رد شد و آتش کینه وحسد در سینه قابیل شعله ورگشت و برادرش را کشت. وقتی قابیل با جسد او روبرو شد وحشت وجودش را فراگرفت و نمی دانست با پیکر بیجان برادر چه کند؟ در این حال کلاغی را دید که با پنجه اش خاک را کنار می زند. به خود نهیب زد «کمتر از کلاغ نیستم» وجسد برادر را در حفره ای از خاک دفن کرد وروی آن را پوشاند ( سوره مائده ـ آیه۳۱).از آن زمان تاکنون بشر شیوه های گوناگونی را به کار برده است تاکالبد نزدیکان خودرا پس از مرگ در کمترین زمان و قبل از آنکه فاسد ومتلاشی شوند به جایگاه ابدی خود بسپارد.اقوام مختلف بسته به سنت ها وعقاید مذهبی خود برای این کار روش های متفاوتی به کار می برند. عده ای جسد را می سوزانند تا خاکستر شود و آن را به آب یا باد می سپارند. گروهی دیگر جسد را در نقاطی رفیع و دور، به دست طبیعت می سپارند تا در سکوت و تنهایی با آرامش از بین برود. اکثریتی نیز به همان سنت تاریخی و روش قابیل عمل می کنند و در اینجا هم کار به یکسان صورت نمی گیرد. جمع کثیری جسم مردگان خود را مومیایی می کنند و به خاک می سپارند و یا اجساد آنان را در تابوتهای مجللی قرار می دهند که در آن از جواهرات و ثروت متوفی تا وسائل مدرن امروزه نیز دیده می شود.آنچه مسلم است، عقل حکم می کند برای این کار چنداصل مهم در نظر گرفته شود:۱ـ جسد که غالباً آلوده و گاهی بسیار خطرناک (آلودگی به بیماریهای مسری از قبیل وبا و حصبه است) با روشی بهداشتی ضدعفونی شود.۲ ـ در محلی قرارداده شود که از محیط زندگی انسان و گزند جانوران به کلی دور باشد.۳ ـ حرمت وقداست پیکر انسان حفظ شود.۴ ـ انسان با حفظ امانت ، ودیعه طبیعت را به آن بازگرداند.بدون تعصب، شیوه ای که مسلمانان به کار می برند بیش از روش های دیگر باعقل و منطق و اداره اجتماع سازگار و همه اصول فوق نیز به بهترین وجه در آن منظور شده است.جسد با آب و مواد ضدعفونی و معطر شسته و پاک می شود و در کتانی ارزان قیمت و به رنگ سفید که نماد پاکی است و پلیدی و آلودگی را نمی پذیرد، پیچیده و در عمقی از خاک، دور از دسترس حیوانات، از محیط زندگی برای همیشه دور می گردد و به تدریج به خاک که از آن به وجود آمده است، تبدیل می شود ودر چرخه ابدی طبیعت خللی ایجاد نمی کند. تنها احترام و یاد از دست رفته در ذهن ها باقی می ماند و گوری که در آن آرام گرفته است، میعادگاه اوقات تنهایی دوستداران او می شود.صرف نظر از شیوه خلاصی از جسد مردگان ، آنچه بیش از همه پیوسته رعایت شده احترامی ترس آلود نسبت به پیکر بی جان انسان است که زمانی طولانی قفس روح ابرآفریده خداوند بوده و هر نوع بی حرمتی و ناسپاسی به پیکر مردگان حتی دشمن، بی حرمتی به ساحت هستی و تقدس روح و بر خلاف اصول اخلاقی و جوانمردی قلمداد شده است.اگر از سروصدای پنهان و خفه در گلوی هیومن کلونینگ (۱) که شبیه سازی انسان است، بگذریم، صحبت از پوست کندن، لایه لایه کردن و برش دادن عرضی و طولی کالبد (امانت و دیعه داده شده به انسان) او و به معرض نمایش عموم گذاردن آن مطرح است...قبل از ورود به مطلب برخود فرض می دانم چند سطری از ابتدا و پیدایش علم تشریح را بازگو کنم.اولین مطالعات و تجربیات تشریحی بر روی موجودات در یونان و مصر انجام گرفته است. حدود پانصد سال قبل از میلاد مسیح یونانیان در مدرسه های پزشکی که در کروتونا(۲) (جنوب ایتالیا) و سرینه(۳) (آفریقا) دایر کرده بودند، به تشریح اعضای حیوانات می پرداختند و حتی با انجام آزمایشاتی بر روی مغز به نکات بسیار ظریفی مانند مرکز تعادل بدن در مغز پی بردند.«ارسطو» فیلسوف بزرگ، شاگرد افلاطون و استاد السکاندر کبیر، اولین استاد تشریح، تنه های اعصاب محیطی را از تاندون عضلات و همچنین شاخه دادن شاهرگها و تقسیم بندی آنها را به رگهای کوچکتر تمیز و تشخیص داد.«افلاطون» با فرضیه دوالیزیمه(۴) خود چنین عنوان کرد: جسم فقط قفسی موقت برای محاط کردن روح است و پس از مرگ که روح آزادمی شود، باز کردن و تشریح کالبد یعنی خانه روح مجاز است... آنچه افلاطون در بیش از دو هزار و چهارصدسال قبل بیان کرد، بعدها در کتاب مقدس مسیحیان (انجیل) اینچنین مطرح شد:در روز رستاخیز مردگان چگونه برمی خیزند؟در چه قالب و فرمی انسان دوباره بازمی گردد؟و پاسخ چنین بود:«این بار خداوند، انسان را در کالبدی که شایسته اوست، بازمی گرداند» ((cor. 1/15:35-38).تشریح اعضای جسد و حتی نقاشی تشریحی اعضای بدن انسان تقریباً تا قرن پانزدهم مطرود و ناقص ماند تا آنکه تحول فکری در خصوص استفاده از علم تشریح به منظور کسب اطلاعات بیشتر در جهت یادگیری و پیشرفت علم انسان شناسی با پی گیریها و نیازمندیهای هنرمندان وقت (قرن پانزدهم) برای دانستن حقایق (سایز و اندازه حقیقی) از اسکلت انسان اتفاق افتاد.لئوناردو داوینچی(۵) نقاش معروف (۱۵۱۹ تا ۱۴۵۲) خود شخصاً به طور خصوصی به تشریح اعضای جسد انسان می پرداخت. تجربیات وتحقیقات وی سبب شد بتواند به کمک ذهن خلاق خویش برای اولین بار اعضای بدن انسان را در اندازه و مقیاس طبیعی و صحیح آن ترسیم کند (در اصل می توان گفت او به هندسه خارجی و داخلی انسان دست یافت).تحقیقات و تصاویر لئوناردو داوینچی در تأیید و قبول افکارعمومی جامعه آن روز در خصوص پذیرش تشریح اجسادانسانی نقش مهمی ایفا کرد.مایکل آنجلو(۶) مجمسه ساز معروف نیز از هنرمندان آن ایام است که خود شخصاً به علم تشریح می پرداخت.(شکل۱)کمی پس از آن، آندریاس ویسالیوس(۷) (۱۵۶۴ ـ ۱۵۱۴) که در اصل طراح علم تشریح لقب گرفته است نیز در همین زمینه به فعالیت و تبلیغ پرداخت. او اولین فردی است که از در کنار هم گذاردن استخوانهای جسدانسان، «اسکلت» واقعی انسان را برپا و محلی به نام تئاترخانه تشریح ایجاد کرد (Skeleton After Skeletos) که به زبان یونانی معنای آن dried up (مرده خشکیده) است.در قرن شانزدهم، «بدن انسان» مرکز و مبدأ توجه واقع می شود و تاریخ هنر را به خود اختصاص می دهد واین دقیقاً مترادف با زمان رنسانس است. زیبایی شناختی و قدردانی از جایگاه رفیع «زیبایی حقیقی» که همانا محتوا است به درون انسان معطوف می شود و تعریف آن بستگی به درجه فهم و شعور هنری پیدا می کند و در چنین شرایطی است که هنرمندان به طراحی داخلی بدن انسان و امعاء و احشاء او گرایش افراطی پیدا می کنند. پس پا را از دیدن آناتومی انسان فراتر می گذارند و خود چاقوی بریدن به دست می گیرند و به تکه تکه کردن جسد انسان مشغول می شوند.در ایتالیا و هلند، جامعه پزشکان، هنرمندان و داروسازان برای اولین بار در این امر با هم ادغام می شوند و در اتاقهای تشریح با یکدیگر دست می شویند.پس از بررسی و مطالعه روی استخوانها و اسکلت انسانی و دسترسی به ماهیچه ها، تحول عظیمی در طراحی، نقاشی، مجسمه سازی و نهایتاً در تاریخ هنر روی می دهد. زمانی که ابتکار، استعداد و فکر خلاق هنرمند با دانش پزشکی و علم آناتومی درهم می آمیزد، حاصل آن در تاریخ کالبد شناسی انسان بی سابقه و مجسمه های اسکلتی آن دوران منحصر به فرد می شوند اما به علت نداشتن اطلاعات و علم کافی جهت دوام و حفظ این اجساد، بیشتر آنها از بین رفته و فقط تعدادی باقی مانده اند که در موزه آناتومی ایتالیا در فلورانس و مودنا نگهداری می شوند.به طور کلی هنر آناتومی این ابزار تحقیقاتی ـ علمی که تا به امروز در جهت تدریس، تحقیق و یا تشخیص از آن استفاده می شود، راهی بس طولانی را پشت سر گذارده است. ولی پس از گذشت چهارصدسال از زمان رنسانس، این بار با همدست شدن سرمایه داران، طبیبان و هنرمندان، متأسفانه از هدف مقدس خود دور افتاده و حاصل آن اجساد متحرک کامل انسانی پوست کنده ای است که با چشمها، دندانها و ناخنهایشان، بدون مو در این جا و آنجا به نمایش عموم گذارده می شوند!!!«Preservation by Plastination» (۸) روش جدید و غیرعادی است که به وسیله آن آب و چربی بافتهای جسد انسان با چندبار حمام آستون منهای ۳۰ درجه سانتیگراد تخلیه می گردد و کالبد کامل این محبوب الهی همچون ورقه شیشه ای رنگی به قطر میلی متر (مانند عکس برگردان) خشک می شود. سپس موادی از قبیل پولیستر با رزین (۹) (طبیعی آن همانا صمغ کاج است) و یا مایع سیلیکون (۱۰) مخلوط با لاستیک، دربافتهای گوناگون آن تزریق می گردد. مایع در اندام ها (شش، کلیه و قلب و غیره) می دود و ماهیچه ها و تمامی بافتها را پرمی کند. این تکنیک دارای چهار مرحله است ( از توضیحات کامل آن به جهت اطاله کلام خودداری می شود) و پس از آن که نمونه های کامل اجساد حقیقی انسان به پا ایستادند، بدون هیچگونه تغییر رنگ، بو و یا فسادی برای همیشه حفظ می شوند. طراح این روش قدردانی از خالق، سپاس از تندرستی و بالابردن دانش عمومی را دلایل عمده ایجاد چنین نمایشگاهی ابراز می کند!!!پرواضح است که این تکنیک با روش «تاکسیدرمی» (۱۱) یعنی صنعت پرکردن پوست جانوران با موادی همچون کاه و غیره به طوری که حیوان زنده به نظر بیاید، کاملاً متفاوت است.پروفسور «گونتر فون هاگنز» (۱۲) مبتکر این تحول، متخصص در امور آناتومی و پاتولوژی است. او تحقیق پیرامون این زمینه را از سال ۱۹۷۷ در بخش آناتومی و بیولوژی دانشگاه هایلدبرگ آغاز کرد و در سال ۱۹۸۸ در شهر فورتس هایم (۱۳) اولین «نمایشگاه آثار اجساد کامل انسانی» خود را به معرض تماشای عموم گذارد و از سال ۱۹۹۵ به بعد نیز در ژاپن نمایشگاههای سیاری دایر کرد که مجموعاً ۲‎/۵۰۰‎/۰۰۰ نفر به بازدید «مردگان عریان» شتافتند.در این نمایشگاه هیچ اثری از آثار هنری ساخته و پرداخته فکر خلاق و دست هنرمند وجود ندارد، بلکه این بار، این خود انسان و آفریده پروردگار است که بدون حجاب و عریان (انسان از ابتدای خلقت و در رحم، در پرده ودر حجاب جهت حفاظت آفریده شد). دراین سلاخ خانه به نمایش عمومی گذارده شده است!نمایش (شو) اجساد کامل و عریان انسانی (ایستاده، خوابیده ونشسته) در اواخر سال ۱۹۹۷ تا اوایل ۱۹۹۸ در منهایم (۱۴) نیز حدود ۷۸۰۰۰۰نفر بیننده داشت واخیراً برگزاری آن در گالری بزرگ نیویورک معرکه ای به پا کرده است.بخشندگان وفروشندگان کالبد خویشتن (سالم و یا بیماران وخیم احوالی که واپسین روزهای عمر را پشت سر می گذارند) براساس قراردادی فی مابین، میان خود وتیم مسؤول «نمایشگاه مردگان متحرک» (جمعی از سرمایه داران، هنرمندان وطبیبان) یاخود را می فروشند که در ازای آن پول دریافت می کنند وجسد ایشان پس از مرگ توسط قیم به این تیم تحویل داده می شود تا به هرشکل ونوعی که صلاح می دانند از آن در راه…؟… استفاده کنندو یا آنکه خود را پس از مرگ وقف یا هدیه می کنند که البته در ازای آن چیزی دریافت نمی کنند.آیا قرارداد فی مابین انسان فروشنده ویا هدیه دهنده خویشتن، با سرمایه دارانی که ادعای طبابت نیز دارند و «کمی » هم علم پزشکی می دانند ودراین مقوله از «کیف » آن غافل مانده اند، به آنان این اجازه را می دهد که اجساد حقیقی انسان (این ودیعه الهی ) را برسرهرکوی وبرزن، به صورت کالایی نمایشی به عرضه عموم بگذارند؟مایه حیرت چندان نیست که با پیشرفت این رویه بزودی شاهد هزاران جسد حقیقی انسانهایی باشیم که درحالات گوناگون همچون اشیای مصرفی روزمره ، مورداستفاده ونمایش قرار گیرند وسراز گوشه وکنار سالن های پذیرایی و یا بوفه های مجلل این بشر خیره خودباخته دربیاورند!!!وتعجبی نیست که پس از «هنربازاری» شاهد «علم بازاری» هم باشیم!به راستی جامعه اطلاعاتی امروز تاچه حد به خود اجازه داده است ؟!آیا به نمایش گذاردن بسیار دقیق وتخصصی آناتومی اجساد مردگان پوست کنده در انظار عموم ، به اطلاعات و دانش توده جامعه می افزاید؟!واگر چنین است ، حاصل آن چیست؟!چگونه علم برتر و دانش گهربار «پزشکی » که پایه واساس آن برمحور رازداری ومعرفت شناسی استوار است ، با «هنر» این سرچشمه آگاهی وعرفان، درهم آمیخت واز ادغام آن چنین معرکه بازاری به پا گشت؟!پانوشت ها در روزنامه موجود است


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد نگاهی به دیدگاههاو سیر تاریخی کالبدشناسی انسان