
تربیتبدنی و ورزش در تمدن های اولیه
نظر سقراط درباره تربیت بدنی
تربیت
بدن
ظهورحرکت و جنبش در طول حیات آدمی
- حرکات بازتابی
- حرکات بنیادی
- توانایی های ادراکی ـ حرکتی
- توانایی های جسمانی
- حرکات مهارتی
دانلود پاورپوینت اصول و مبانی تربیت بدنی- 83 اسلاید
تربیتبدنی و ورزش در تمدن های اولیه
نظر سقراط درباره تربیت بدنی
تربیت
بدن
ظهورحرکت و جنبش در طول حیات آدمی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
نظر شخصیت هادرباره ی تعلیم و تربیت و انتخاب معلماستاد جلاالدین همایی : معلم، یعنی کسی که برای معلمی خلق شده و شایستگی این شغل مقدس و لیاقت این مقام و منزلت عالی را داشته باشد، بسیار گرانبها و عزیزالوجود است.چنین نیست که هر کس ایامی چند درس خواند و خط و سوادی به هم رسانید، یا دست بالا به مقام اجتهاد قدیم یا دکترای جدید هم رسید، واقعاً شایسته ایفاء وظیفه و شغل خطیر معلمی باشد.استاد در تاریخ 5/5/1345 در یک سخنرانی اظهار داشته اند : حدود 35 سال پیش مقاله ای تحت عنوان « هر خواننده ای داننده و هر داننده ای آموزند نیست » برای مجله تعلیم و تربیت نوشتم، از آن زمان تاکنون، روز به روز بر تجربه من افزوده شده است اکنون هم از بن دندان می گویم، « هر کس درس می خواند، عالم حقیقی نمی شود و هر عالمی هم از عهده کار معلمی بر نمی آید از صدها دانشجو، جز عده قلیلی واقعاً عالم نمی شود و از صدها عالم نیز غیر از معدودی واحد شرایط معلم حقیقی نیستند. » درست فهمیدن مطالب، هضم شدن معانی در روح، قوه تعبیر و حسن تقریر، قدرت خلاقه بیانات خطا بی جهت تقریب و تأثیر مطالب در ذهن دانش آموزان و دانشجویان، با رعایت این شرط که « هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد »، حِلم و بردباری، درست کرداری و راست گفتاری حسن شفقت و دلسوزی و مهربانی، مراعات شیوه دلالت و هدایت و بالجمله داشتن عواطف پدری نسبت به دانش آموز و دانشجو و امثال اینها از شرایط معلم واقعی است.دکتر علی اکبر سیاسی : برای آنکه معلم، از نظر جسمی و روحی تربیت هماهنگ داشته باشد و برای انجام وظیفه آماده شود، باید حداقل به مدت 2 سال شبانه روز زیر نظر کارشناسان خبره قرار گیرد، و حتی الامکان د راین مدت از تماس با محیط بیرون و خارج از مرکز تربیت معلم خوداری نماید.در بعضی از کشورهای پیشرفته دوره دانشسراهای شبانه روزی دورانی چهار سال است. شایسته است، این روش را تعقیب کنیم، و به معلمان آینده جامعه خود پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک را بیاموزیم و ترتیبی بدهیم که محیط آموزشی ایشان در سطح بسیار والا قرار گیرد. بطور یقین وقتی محدودیت های موجود از نظر امکانات مادی و وسایل آزمایشگاه و ابزارکار هر رشته و سایر تجهیزات، برطرف شد شاهد رشد و شکوفایی اندیشه خواهیم بود. دانشجو حداقل باید در دانشسرای عالی برای مدت 3 سال دوره ببیند.برای دانشسرا باید بهترین دانش آموزان را بصورت ورودی انتخاب و گزینش کنیم و این وظائف رؤسای نواحی و مناطق آموزش و پرورش می باشد. معلم دانشسرا علاوه بر مراتب فضل و دانش و بهره داشتن از علوم تربیتی باید از نظر فضایل اخلاقی بین همکاران و همگنان ممتاز باشد.بر همین اساس « در قانون معلم » داوطلبان ورود به دانشسرا ها مورد تشویق و حمایت جدی قرار می گرفتند، و نیز برای معلمان این مراکز امتیازات ویژه ای در نظر می گرفتند. از نظر من، معلم در مقابل کار پرزحمت خود پاداش مادی ناچیزی دریافت می کند، اما چیزهای دیگری دریافت می کند که جنبه مادی ندارد و کسانی که در مشاغل دیگری کارمی کننداز دریافت آن محروم می باشندوآن عبارتست از: 1 – معلم کسری درآمد خود را با لذات معنوی جبران می کند، زیرا لذتی بالاتر از آن وجود ندارد که انسان بتواند شخصیت و تکوین منش افراد را سامان دهد. و این کار معلم است. لذتی که معلم از آدم سازی، یعنی باز کردن چشم و گوش کودکان و جوانان و آشنا ساختن ایشان به رموز علم و پرورش قوای عقلی و اخلاقی آن ها می برد، بیشتر از لذتی است که مهند س و معمار از ساختن یک بنای تازه یا ادیب و صنعتگر از ایجاد یک اثر ادبی و صنعتی می برد.2 – معلم هر قد جلوتر می رود بیشتر به نواقص علمی خود پی می برد و علاقه مند است که نواقص وجود خود را رفع کند و کمالات اخلاقی و علمی را درک کند و در حرفه معلمی می تواند به این هدف دست یابد.3 – معلم به تدریج این عقیده را پیدا می کند که هیچ کاری پر مغز تر از کارهای علمی نیست و اگر عادت به مطالعه کرده باشد، به هیچ قیمتی کار خود را با کارهای اداری که از نظرش ماشین وار جلوه می کند، عوض نخواهد کرد.اگر این اصول را قبول کنیم تنها کار دستگاه آموزش و پرورش آن استکه با تدابیر ویژه ای بتوانند عده ای از جوانان علاقه مند، با هوش و مستعد را به مراکز تربیت معلم جذب نماید. زیرا می دانیم وقتی وارد مدرسه شدند و آن تربیت ویژه و عشق به معلمی را آموختند، و شروع به کار معلمی کردند، دیگر از معلمی دست نخواهند کشید.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
مرتبه آموزش و پرورش در تولید علم (تعلیم و تربیت )
تربیت در ایران باستان به سه منظور بوده است:
۱- خدمت به اجتماع.
۲- خدمت به خانواده و رفع مسئولیت از پدر و مادر.
۳- بهبودی حال و برتری بر دیگران.
بنابراین میتوان گفت که هدف اساسی همان تربیت دینی و اخلاقی است که به صورت انجام دادن وظایف خانوادگی و اجتماعی و پیشرفت شخصی تحقق می یابد. سازمان آموزش و پرورش در طی چندین هزار سال به یک حال نبوده است پس نمیتوان گفت که سازمان واحدی در این دوره وجود داشته است اما خانواده و آتشکده و آموزشگاههای دربار مراکز مهم تعلیم و تربیت در این دوره به شمار می آمده اند. در دورهی ساسانی دانشگاههایی نظیر جندی شاپور نیز بر این مراکز افزوده می شود. در دانشگاه جندی شاپور که در قرن سوم میلادی به دستور اردشیر بابکان تاسیس شد کتب علمی و ادبی را که از هند و یونان آورده بودند به پهلوی ترجمه کردند و پزشکانی را از یونان برای تدریس در این دانشگاه به کار گماشتند. این دانشگاه تا اواخر قرن سوم هجری وجود داشت و یکی از مراکز بزرگ علمی و فرهنگی آن روزگار بود. کودک تا پنج سالگی در خانواده و در میان زنان تربیت میشد و آموزش دینی و علوم و فنون در سن هفت تا پانزده سالگی که آن سن را تمیز عقلی می نامیدند انجام میگرفت. روش عمده آموزش و پرورش، شفاهی و حفظی و تلقینی بود و گاه نیز مطلوب نادرستی را به کودکان تلقین میکردند. به طور مثال به اطفال تلقین میشد که شاه به خواست خدا و موهبتی الهی بر تخت سلطنت نشسته و نمایندهی او بر روی زمین است و برحسب اراده ی او امور کشوری را سامان میدهد. بنابراین همگی باید چشم بر حکم و گوش بر فرمان او نهند و او را تا حد پرستش دوست بدارند. آموزش و پرورش که شمه ای از آن را بیان کردیم بیشک دارای محاسنی بود که از مهمترین آنها می توان ایجاد روحیه گذشت و سعه صدر و علاقه به علوم و فنون را نام برد و این دو جنبه سبب شد که مردم این سرزمین در دوره هایی از تاریخ، امپراطوری بزرگی را ایجاد و ارائه کنند و در پیشبرد دانش و هنر سهیم باشند. اما از سوی دیگر نظام تربیتی ایران باستان به ویژه در سالهای پیش از ظهور دین اسلام دارای عیب هایی بود که مهم تر از همه طبقاتی بودن آموزش و پرورش و ایجاد روح فرمانبرداری از قدرتمندان و پیروی کورکورانه از حاکمان را میتوان ذکر کرد. این نوع تعلیم و تربیت همراه با ستمگریها و تندرویهای حاکمان دورهی ساسانی، به سقوط این سلسله منجر شد و ایرانیان را برای پذیرش دین جدید آماده ساخت. (۸)
تعلیم وتربیت در اسلام:
تعلیم و تربیت اسلامی با نزول قرآن تولد یافت و پیامبر اسلام (ص) که پروردگار او را به نیکی تربیت کرده بود، معلم و مربی آن شد. توالی این دو رویداد میمون و مبارک پرده از یک راز برمیدارد و آن اهمیت بسیار بالا یا کلیدی بودن دو عنصر برنامه و معلم در مجموعه نظام تربیتی اسلامی است. این سخن هرگز به معنی سبک انگاشتن دیگر عناصر نیست بلکه دقیقا تأکید بر این نکته است که این دو یعنی برنامه و معلم در حکم عود استوار این خیمه ی بلندند. معلم، نقش برگشت ناپذیر و غیر قابل انکاری در چرخه ی آموزش ایفا می کند، معلم کانونی است که چرخه ی آموزشی بر محور آن می چرخد و قوام و دوام این چرخه به موقعیت و جایگاه معلم بستگی دارد. به همین دلیل معلم مقام رفیع وارزشمندی را به خود اختصاص داده است. از این رو در روایات و مستندات دینی ما، بر نقش معلم و جایگاه وی به طور جدی تأکید شده و کار او را همانند نقش پیامبران و مصلحان الهی شمرده اند. مسلمانان بحثهای جستجوگرایانه ی خود را از قرآن که اولین و مهمترین سند مدون تعلیم و تربیت است آغاز کرده اند و همین منبع بود که دروازه های علوم و دانش را در معنی عام کلمه، که اعم از علوم شرعی و مذهبی و نیزدستاوردهای مادی و تجربی است به روی آنان گشود. مقصود آن است که مسلمانان با الهام از قرآن و به ویژه اولین آیات وحی، در زمینه ی علوم و معارف بشری به یک بینش یا دیدگاه کاملاً تازه و بی سابقه رسیدند و آن مسأله اتحاد یا وحدت در علوم بود. در این بینش، علوم ودانش های مختلف همه از یک منبع، که همان فیض بخشی خواست الهی است سرچشمه می گیرند؛ بنابراین نه تنها با یکدیگر در تضاد نیستند بلکه همانند هم هستند بدین سان برنامه و محتوای آموزش اسلامی متاثر از این دو عنصر یا دو مقوله از شناخت بوده و شواهد تاریخی، حداقل در قرون اولیه به خوبی موید آن است. اما برخی از ضرورتهای زمانی و مکانی و همچنین زیربنایی بودن مسائل دینی موجب شد تا این دانش در اولویت قرار گیرد و توجه بیشتری به آن مبذول شود. و بعد از آن علم حدیث و تفسیر و فقه اضافه شد و آن گاه نوبت به علوم ادبی رسید و آموزش و تدریس علوم اکتسابی اعم از نظری و تجربی به تاخیر وارد برنامه ی درسی و نظامی تربیتی اسلام شدند. و از جمله این علوم که در اوایل ظهور اسلام به برنامه ی درسی افزوده شده است تاریخ، روانشناسی، جامعه شناسی، اخلاق، زبان شناسی، جغرافی، منطق و جز آنها را باید نام برد. همچنین تعلیم و تربیت که نخست درسهایی همچون فلسفه، اخلاق، روانشناسی و شاید منطق مورد بحث و دقت نظر قرار می گرفت وبه تدریج در راه دستیابی به هویت مستقل خود گام برداشت. در بحث علوم طبیعی و تجربی به عنوان جزیی از مواد درسی، ما برآنیم که به احتمال قوی دانش شیمی زودتر از دیگر دروس وارد برنامه ی آموزشی شده و آن هم در ارتباط با حوزه ی درسی امام صادق(ع) در مدینه بوده است. پس از شیمی به تدریج دانشهای دیگری همچون ریاضیات، نجوم، فیزیک، و پزشکی در عرصه ی برنامه های آموزشی درخشیدند و نوابغ و اندیشمندان بزرگی را به سوی خود فرا خواندند. محمدبن موسی خوارزمی، محمدبن زکریای رازی، ابوعلی سینا، حسن بن هیثم، ابوریحان بیرونی، عمر خیام، بهاء الدین عاملی و دهها نام دیگر که نه تنها تاریخ علم، که جامعه ی انسانی وامدار آنهاست. از آن جمله اند. پیشرفت سریع مسلمانان در زمینه ی این علوم به یک معجزه شباهت داشت. «تأثیر فرهنگ اسلامی در پیشرفت علوم ریاضی طب و شیمی شواهد بسیار دارد حتی در قرون سیزدهم ترجمه متون اسلامی و مشروح آنها در مدارس عامی آکسفورد،با شوق و علاقه دنبال می شد».(۹)
به این ترتیب از اواخر قرن سوم تا نیمهی قرتن پنجم هجری تقریباً همه ی دانشمندان در همه ی شاخه های
اقدام پژوهی چگونه توانستم دانش آموزان آموزشگاه شهید باهنر (دخترانه) را به بازی و مهارت در تربیت بدنی علاقه مند کنم؟
اقدام پژوهی حاضر شامل کلیه موارد مورد نیاز و فاکتورهای لازم در چارت مورد قبول آموزش و پرورش میباشد. این اقدام پژوهی کامل و شامل کلیه بخش های مورد نیاز در بخشنامه شیوه نامه معلم پژوهنده میباشد.
فرمت فایل: ورد قابل ویرایش
تعداد صفحات: 25
مقدمه
ورزش مدارس پس از سالها رکود داشته و نتوانسته است به ماهیت اصلی خود برسد و آنچه در زنگ ورزش دیده میشود چیزی نیست که به هدف اصلی نزدیک باشد و حتی میتوان گفت گاهی زنگ ورزش در مدارس قربانی دشواری دروس ریاضی، علوم و... میشود. در حالی که برای رشد ورزش قهرمانی در کشور توجه به ورزش دانشآموزی نوعی الزام و اجبار است و زمان شروع ورزش برای بسیاری از رشتهها مقطع ابتدایی است اما دانشآموزان ابتدایی تا پایه سوم حتی معلم ورزش هم ندارند و نبود امکانات و فضای ورزشی مدارس هم به مشکلات دامن میزند.
براساس نتایج تحقیقی در 120 شهر کشور درصد زیادی از دانشآموزان با مشکل قامتی و اندامی مواجهند. نتایج این پژوهش روی 174 هزار و 191 دانشآموز دختر دوره راهنمایی نشان داد که 69 درصد آنها ناهنجاری قامتی دارند. در دوره متوسط این ناهنجاری 72/4 درصد افزایش مییابد. بین پسران از 173 هزار و 491 دانشآموز پسر دوره راهنمایی، 57/6 درصد و در متوسطه 58/5 درصد اختلالات فیزیکی و اسکلتی دارند. میانگین این اختلالات در کل دانشآموزان کشور حدود 64 درصد برآورد شده است. این اعداد و ارقام میتواند یک یادآوری جدی برای اهمیت دادن به ورزش مدارس باشد. به طور حتم یک دانشآموز به موازات تمرینهای خود میتواند مفاهیم درسی را به خوبی یاد گرفته و آنها را در مدت زمان کوتاهتری به خاطر بسپارد.
با توجه به تمام ضعفهای موجود در حوزه ورزش مدارس، اینگونه به ذهن متبادر میشود که این وزارتخانه نسبت به ورزش دانشآوزی بیاعتنا است، در حالی که معاونان پرورشی و مدیران تربیت بدنی در این مبحث در تلاش هستند که مشکل ورزش مدارس را به یک شکلی حل کنند اما کمبود تسهیلات مالی و اعتباری و تجهیزات، برنامههای این مدیران را بیاثر گذاشته است. به نظر میرسد متصدیان تربیت بدنی کشور بتوانند در این امر دست آموزش و پرورش را بگیرند و به اشاعه ورزش در مدارس یاری رسانند چرا که در بسیاری از کشورهای پیشرفته، شناسایی استعدادها در رشتههای مختلف و ارتقای سطح ورزش حرفهای در کشور از دوران مدرسه به ویژه مقاطع ابتدایی انجام میشود. مطمئناً دود بیتوجهی به ورزش در مدارس، نه فقط به چشم دانشآموزان که در برخی مواقع به چشم ورزش قهرمانی خواهد رفت.
بیان مسئله :
گرچه ورزش مدارس در مقایسه با دیگر برنامههای آموزش و پرورش در کارنامه سه دهه انقلاب از حرکت آهستهای برخوردار بوده و در مسیر 30 ساله خود جاهایی را ایستاده و با کمترین نوآوری در این مسیر دانشآموزان را فارغالتحصیل و وارد جامعه کرده اما مدیران و مسوولان ارشد ورزش دانشآموزی آنقدر هم بیتفاوت نبوده و در طول این سالها طرحهایی را ارائه دادند و به تصویب رساندند که
لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"
فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات: 34
مقدمه
بحث مختصری (داریم) درباره عوامل تربیت صحیح و کسب اخلاق صحیح از نظر اسلام، یعنی عواملی که دین مقدسم اسلام به آنها توجه کرده است. یکی از آن عوامل، تعقل و تفکر و تعلم است که قبلاً تحت عنوان غایات و اهدالف از آن نام بردیم. تعقل و تفکر برای روشن شدن است، یعنی حکم (چراغ) رادارد برای انسان. درباره این عامل بحث شد. عامل دوم که دراسلامروی ان زیاد تکیه شده است تقوا و تزکیه نفس است که در خود قرآن کریم به آن تصریح شده است. تقوا و تزکیه موجب پرورش اراده انسان می شود و اراده را آماده می کند برای به کار بستن. یعنی روشن شدن به تنهایی کافی نیست، باید روشن شد و باید اقتدار پیدا کرد برای به کار بستن. تقوا و تزکیه نفس به اراده اخلاقی انسان قدرت و توانایی به کار بستن می دهد. و تا حدودی در مکتب های غیر مذهبی هم هست ولی نه به این شکل که در مکاتب مذهبی وجوددارد.