نوع فایل : Word
تعداد صفحات : 22 صفحه
چکیده :
عملکرد آینده شرکتها امروز وابستگی زیادی به کیفیت تصمیماتی دارد که توسط مدیریت سازمان بصورت مؤثر اتخاذ میگردد و صاحبان این تصمیمات همیشه نیازمند کسب اطلاعات از درون و برون سازمان هستند که براساس این اطلاعات مدیریت بتواند بصورت کاملاً عقلائی استراتژیهای سازمان را با استفاده از منابع در اختیار راهبری نماید. اطلاعات مربوط به فرآیندهای اقتصادی عملاً توسط سیستمهای حسابداری و قوانین آمره مورد گزارشگری قرار میگیرد که این فرآیند از یک طرف متأثر از بخشهای اقتصادی و اجتماعی کشورها میباشد و از طرفی دیگر با توجه به تغییرات سریع عوامل سیاسی این فرآیند استانداردگذاری و تبیین آن در حسابداری را با مشکلات و پیچیدگیهای زیادی مواجه نموده است.
تنوع حسابداری و اهداف آن عملاً برای تهیه و مهیا سازی اطلاعات با استفاده از معیارهای اندازهگیری فرآیندهای اقتصادی در طول دورههای مختلف و برای ذینفعان مختلف متعدد میباشد بطوریکه بر همین اساس حسابداری مالی به صورت گذشتهنگر و برای تهیه و تنظیم اطلاعات جهت تصمیمگیری کاربران و ذینفعان خارج از سازمان میباشد این در حالی است که حسابداری مدیریت به مدیریت در ارائه حوزه عمل بیشتر در استفاده بهینهتر از اطلاعات در اختیار چشماندازهای مدیریت را ترسیم نماید کمک مینماید چرا که این اطلاعات مورد نیاز است. بمنظور اطمینانبخشی از برنامهریزی، کنترل، ساماندهی و تصمیمگیری صحیح حسب توابع در اختیار و در کنترل میباشد. از طرفی دیگر حسابداری مالی با استفاده از اطلاعات واقعی حقایق زمان را در جهت مسیر تکامل و حرکت شرکت نشان میدهد اما عملاً این اطلاعات نشانی از دلایل و عوامل ایجاد حقایق تحصیلی را نمیدهد.
بنابراین نتایج حاصل از حسابداری مالی را میتوان با کمک از مبانی حسابداری مدیریت مورد بهبود و اثربخشی بیشتر قرار داد. در مقابل حسابداری مالی عملاً اطلاعات حسابداری مدیریت ماهیت هنجاری ندارند اما برعکس اطلاعات حسابداری مدیریت در جهت ایجاد جهتگیریها و ایدههای آیندهنگری امری عملی میباشد. مضافاً اینکه در شرایطی که شرکتها در شرایط اقتصادی رقابتی پیچیدهتری قرار میگیرند همواره پدیدههای حسابداری مدیریت در حال تغییر خواهند بود این موضوع بسیار حیاتی برای بقای و ادامه عمر حسابداری مدیریت میباشد.
فهرست :
مقدمه
حسابداری مدیریت یا حسابداری مدیریتی
سیر تحول در حسابداری مدیریت
هزینه یابی در حسابداری
نتیجهگیری
پایان نامه کارشناسی ارشد علوم اجتماعی
گرایش جمعیت شناسی
204 صفحه
چکیده
پایان نامه ی حاضر، پژوهشی در زمینهی عوامل مؤثر بر تغییرات فاصله ی سنی زوجین است که با استفاده از نمونه ی 20 درصدی داده های خام سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1385 به روش تحلیل ثانویه ی دادههای موجود انجام شده است. جمعیت آماری این پژوهش را زنان ازدواج کرده ی کمتر از 50 سال و مردان ازدواج کرده ی کمتر از 55 سالِ ساکن در نقاط شهری و روستایی استان اردبیل تشکیل داده است.
هدف اصلی پژوهش، شناخت عوامل اجتماعی و جمعیتی مؤثر بر تغییرات فاصله ی سنی زوجین بود. به منظور نیل به این هدف، پرسشهایی مطرح شد که مهمترین آن عبارت است از: آیا بین ویژگیهای افراد از لحاظ محل سکونت، وضع سواد، وضع اشتغال، وضع مهاجرت و نوع شغل و متغیر وابسته ی فاصله ی سنی زوجین تفاوت معنیداری وجود دارد؟ همچنین، آیا بین متغیرهای سن، مدرک تحصیلی و دفعات ازدواج افراد و فاصله ی سنی زوجین رابطه ی معنیداری وجود دارد؟
در این پژوهش، نظریه های مختلفی نظیر نظریه ی نوسازی، مبادله، برابری جنسیتی و گزینش مهاجرتی و دیدگاه فرهنگی مورد توجه واقع شد و در چارچوب نظری پژوهش نیز، تأکید اصلی بر نظریه ی نوسازی بود. براساس نظریه ی نوسازی، شهرنشینی، تحصیلات همگانی و صنعتی شدن از طریق تغییر الگوهای ازدواج، میتواند فاصله ی سنی زوجین را تحت تأثیر قرار دهد. همچنین، از دیگر نظریه های مذکور نیز در داخل نظریه ی نوسازی استفاده گردید. نظریه ی مبادله از طریق قلمداد کردن سن افراد به عنوان سرمایه ی فرهنگی و قابلیت ارایه ی آن در مقابل سرمایه ی مادی افرادِ دارای موقعیت بهتر، میتواند با تغییرات فاصله ی سنی زوجین در ارتباط باشد. نظریه ی برابری جنسیتی نیز همزمان با تغییر ساختار خانواده و بهبود موقعیت زنان، مطالبه ی زنان برای همسانهمسری در ازدواج (از جنبه هایی مانند سن و ...) را مورد تأکید قرار میدهد. نظریه ی گزینش مهاجرتی نیز با تأکید بر گزینشی عمل کردن مهاجرت، در مورد تغییرات فاصله ی سنی زوجین در میان بومیان و مهاجران بهکار برده شد. دیدگاه فرهنگی نیز از طریق بررسی نگرشها و اعتقادات رایج در جامعه در ارتباط با فاصله ی سنی زوجین مورد استفاده قرار گرفت. بر این اساس، فرضیه های پژوهش چنین است: بین ویژگیهای افراد از لحاظ محل سکونت، وضع سواد، وضع اشتغال، وضع مهاجرت و نوع شغل و متغیر وابسته ی فاصله ی سنی زوجین تفاوت معنیداری وجود دارد. همچنین، میان متغیرهای مستقلِ سن، مدرک تحصیلی و دفعات ازدواج و متغیر وابسته ی فاصله ی سنی زوجین رابطه ی معنیداری وجود دارد.
با توجه به یافته های پژوهش، مهمترین نتایج تحقیق عبارت است از: میانگین فاصله ی سنی زوجین در استان اردبیل 47/4 سال بود. در بیش از 78 درصد از ازدواجها، شوهران از همسران، مسنتر بودند. بیشترین فراوانی زوجین در فاصله ی سنی 1 تا 4 سال بود (3/33 درصد). بین فاصله ی سنی افراد باسواد و بیسواد تفاوت معنیداری وجود داشت، اما این تفاوت (در مورد هر دو جنس) در جهتی معکوس با فرضیه ی مورد بررسی تأیید شد. با افزایش مدرک تحصیلی مردان، فاصله ی سنی زوجین افزایش یافت و در میان زنان نیز، دارندگان مدرک تحصیلی متوسط، از فاصله ی سنی بیشتری نسبت به دارندگان سایر مدارک تحصیلی برخوردار بودند. فاصله ی سنی زوجین در میان مردان شاغل، بیشتر از مردان غیرشاغل بود و این فاصله در میان زنان شاغل، کمتر از زنان غیرشاغل بود که این تفاوت در مورد زنان شهری و تمامی مردان معنی دار بود، اما در مورد زنان روستایی معنیدار نبود. در بین مردان شاغل، فاصله ی سنی مردان شاغل در بخشهای غیرکشاورزی با همسر، بیشتر از مردان شاغل در بخش کشاورزی بود. زنان شاغل در بخشهای غیرکشاورزی نسبت به زنان شاغل در بخش کشاورزی، فاصله ی سنی کمتری با شوهران داشتند که این تفاوتهای معنیدار در مورد زنان، مطابق با فرضیه بود، ولی در مورد مردان در جهت معکوس با فرضیه قرار داشت. با افزایش سن مردان، فاصله ی سنی زوجین نیز افزایش یافت، ولی با افزایش سن زنان، فاصله ی سنی زوجین کاهش یافت که این کاهش در ابتدا (در مورد هر دو جنس) شدیدتر بود و سپس، از شدت آن کاسته شد. بین دفعات ازدواج هر دو جنس (زنان و مردان) و فاصله ی سنی زوجین، همبستگی مثبت بود. اختلاف بین میانگین فاصله ی سنی زوجین مهاجر و بومی، و شهری و روستایی معنیدار نبود. در تحلیل رگرسیون چندمتغیری نیز در نمونه های مردان شهرنشین، مردان روستانشین، زنان شهرنشین و زنان روستانشین به ترتیب، 6/5 ، 3/4 ، 8/3 و 7/24 درصد از واریانس فاصله ی سنی زوجین تبیین گردید که این تعیین کنندگی ناچیز میتواند نشانگر هنجار فرهنگی مسنتر بودن شوهر از همسر باشد که در پژوهشی دیگر باید بررسی شود.
واژگان کلیدی: فاصله ی سنی زوجین، ازدواج، سن، ازدواج مجدد، تحصیلات، نوسازی، مبادله، برابری جنسیتی، اشتغال، مهاجرت، داده خام سرشماری 1385، اردبیل
چکیده مطلب :
تفاوتهای مورفولوژیکی و ژنتیکی جمعیتهای حشرات در ارتباط با استفاده گیاهان میزبان مختلف پدیده مهمی است که تشخیص اکولوژیکی و گونه زایی در شرایط هم محلی را قدیمی تر می کند. در این تحقیق تغییر مورفولوژیکی جمعیتهای BREVCORYNE brasssicae (هم بال :APHIDIDAE ) مربوط به دو گونه میزبانBRASSICA OLERACEO. BRASSICA COMPESTRIS هستند که از لحاظ هم محلی بودن در کوهستانهای چیاپاس مکزیکو وجود دارند . این تحقیق هدفش بدست آوردن
شاهدی در باب تحقیق مورفولوژیکی جمعیتهای مربوط به دو گونه میزبان هستند که از لحاظ هم محلی بودن در کوهستانهای چیا پاس ، مکزیکو وجود دارند . این تحقیق هدفش بدست آوردن شاهدی در باب تفاوت فنوتیپی ایجاد شده توسط ، یا مربوط به استفاده متفاوت اما نزدیک به گونه های میزبان می باشد. ۷ ویژگی مورفولوژیکی در ۶۹۶ شته بی بال که از گیاهان این دو گونه در ۴ محل جمع آوری شده اند ارزیابی شده است . ۶۲%تغییر مورفولوژیکی توسط دو جز اصلی ( ( اول
27 صفحه فایل ورد قابل ویرایش
بیان شده است . جزء اول ( )مربوط به اندازه اصلی زائده هاست و بعنوان ارتباط میان اندازه بدن ( اندازه بدن و پا ) و طول شاخک توضیح داده شده است شته هایی BRASSICA COMPESTRISکه روی رشد می کنند. بزرگتر از شته های جمع آوری شده ازBRASSICA OLERACEO هستند . تفاوتهای مهم بین میزبان ها برای شناسایی شده بود در حالیکه تاثیر مهم محل ، میزبان ، و تعامل محل میزبان برای شناسایی شده بود . این نتایج نشان داد که میانگین فنوتیپ افراد که گونه های مختلف گیاه میزبان زندگی می کنند بعنوان نتیجه محیط های تغذیه ای مقایسه کننده ی که
گونه های میزبان فراهم می کنند متفاوت هستند.
لغات کلیدی و مهم
BREVCORYNE brasssicae تشخیص میزبان محلی . شکل پذیری فنوتیپی تغییر فنوتیپی ، تعامل گیاه – حشره
مقدمه :
جمعیت های جدا شده از لحاظ جغرافیایی بخاطر تاثیرات بینانگذار و درصدهای پایین مهاجرت . یا بخاطر ویژگی های بعضی ژنوتیپ های دیگران در هر محیط متفاوت خواهند بود . اگر تشخیص اکولوژیکی با انتخاب بالا برود پس تفاوت فنوتیپی و ژنتیکی میان جمعیتها حتی در فواصل کوتاه روی خواهد داد. تشخیص در استفاده منابع در یک زیستگاه فشارهای انتخابی وسیعی را ایجاد می کند و تطابق محلی و گونه زایی هم محلی را بالا می برد.
مطالعه تعامل میان گیاهان و حشرات گیاهخوار اهمیت تشخیص میزبان بعنوان مکانیزم گونه زایی تحت شرایط هم محلی مورد تایید قرار می دهد.
اگر چه بیشترین مطالعات بر تغییرات در ویژگی های تاریخچه زندگی متمرکز شده است تعداد کمی تغیرات مورفولوژیکی هستند مربوط به فرایند تشخیص را دارند. استفاده گیاهان میزبان مختلف ارزیابی متفاوت ویژگی های مربوط به کارایی تغذیه را آسان می کند.
برای مثال مستند شده است که میانگین طول منقار حشره بندقJadela haematoloma(نیم بالان ) مطابق با میانگین اندازه دانه میزبانشان تغییر می کند.
افراد گونه های مشابه که در محیط های مختلف مثل محل ها یا گیاهان میزبان رشد کرده اند بطور قابل ملاحظه ای در ویژگی های مورفولوژیکی ارتباط اکولوژیکی متفاوت هستند . کلا این تغییرات ارتباط مستقیم با سلامتی افراد دارد. پیشنهاد شده است که ارزیابی فنوتیپی از انتخاب طبیعی مشتق شده است . تفاوتهای فنوتیپی در اصل محیطی خواهند بود اگر فنوتیپ ها پلاستیک باشند
و معیارهای عکس العمل بخاطر تفاوتها در حساس بودنشان به محیط تغییر کند . بنابر این ارزیابی تشخیص اکولوژیکی در مقابل تعمیم دادن در حشرات گیاهخوار وابسته به حضور گونه های میزبان مختلف که از لحاظ هم محلی بودن بوجود آمده اند می باشد والبته به مقدار مداوم ژن ، فراوانی هر محیط ، ومتفاوتهای سلامتی بین متخصصان جامع العلومها در محیط معین هم می باشد .
شته ها ( هم بالان ) حشرات گیاهخوار با گونه های تک خوار و چند جور خوار هستند . (یعنی ، روی چند گونه گیاه میزبان یا روی چندین گونه گیاه میزبان تغذیه می کنند. )
حتی گونه ای چند جور چند رده تشخیص یک گونه میزبان خاص را در محل معین نشان داده اند . شته ها مشکلی از سیستم عالی برای تحقیق نتایج تفاوت استفاده میزبان بر الگوهای تغییر مورفولوژیکی ، و برای ارزیابی تشخیص هم محلی بودن دارند. ویژگی های تغییر مورفولوژیکی شته ها بسیار تغییر پذیر است و شاید مربوط به گونه های میزبان و با شرایط آب و هوای بسته باشند . در این تحقیق الگوهای تغییر مورفولوژیکی جمعیتهای BREVCORYNE brasssicae ( هم بالان APHIDIDAE : مربوط به دو گونه میزبان مرتبط BRASSICA OLERACEOوBRASSICA COMPESTRIS در محل ها و میان محل ها در کوهستان چیاپاس مکزیک توضیح داده شده است .
مطالب و روش ها
محدوده تحقیق
محدوده تحقیق در کوهستان چیاپاس در مکزیک جنوبی در ارتفاع بین ۰۰۰/۲ و ۵۰۰/۲ متری است (شکل ۱) . آب و هوا نیمه مرطوب معتدل با میانگین بارش سالانه ۱۰۰/۱ mm و میانگین دمای سالانه می باشد . فصل بارانی از ماه می تا اکتبر ادامه دارد. منظره شدیدا با زمینهای محصولات کشاورزی محصور شده توسط دومین جنگلهای بلوط در سکوهای مختلف پی در پی قطعه قطعه شده است .
گونه های شته
BREVCORYNE brasssicae یک گیاهخوار پلی فاژ است که روی گونه های گیاه خانواده brasssicae تغذیه می کند و درنواحی معتدل جهان منتشر شده است . BREVCORYNE brasssicae هر دو دوره جنسی و غیر جنسی را در یک گیاه نشان می دهد. در کوهستانهای چیاپاس BREVCORYNE brasssicae اصولا روی BRASSICA COMPESTRIS و BRASSICA OLERACEO تغذیه می کند و شاید چرخه زندگی anholocylic(فقط تولید دوباره بکرزایی ) دارند با گونه تکواژ بالدار و بی بال که به بالاترین تراکم درباره مارس می رسند (مشاهده فردی ) شاهدی بر تولید مثل جنسی برتولید مثل جنسی در جمعیتهای این شته در چیاپاس وجود ندارد ( مثلا حضور ماده تخم گذار ، تخم یا نزاها)
تحقیقات قبلی حضور تفاوت ژنتیکی مهم میان جمعیتهای BREVCORYNE brasssicae از محل های مختلف و بین گیاهان میزبان در محل ها را نشان می دهد. هم چنین تجربیات انتقال دو طرفه نشان می دهد که BREVCORYNE brasssicae زودتر تولید مثل می کند و شفیره بیشتری در BRASSICA COMPESTRISتا در BRASSICA OLERACEO تولید می شود.
گیاهان میزبان
BRASSICA OLERACEO ( کلم سبز ) BRASSICA COMPESTRIS( مترادف B.rapa شلغم ) در مکزیک حدود ۱۰۰ سال پیش شناخته شدند ( ۱۹۹۳ rollins) و هر دو گونه به کرات BREVCORYNE brasssicae بعنوان میزبان استفاده شده اند . این دو گونه معمولا در هم محلی در کوئهستانهای چیاپاس بوجود می آیند. کلم سبز در چیاپاس سالانه حداقل در ۵ دهه اخیر کشت شده است .
شلغم یک گیاه یکساله علف است که نزدیک زمینهای کشت شده کلم سبز یا در زمینهای متروک رشد می کند. هر دو میزبانها برای شته ها طی ماههای زمستان در دسترس هستند ( از اکتبر تا فوریه ) جمعیتهای کوچک BREVCORYNE brasssicae می تواند طی تابستان گیاهان درو شده BRASSICA OLERACEO مانده در مزرعه یا روی گیاهان اخیرا کشف شده BRASSICA COMPESTRIS یافت شوند.
BRASSICA COMPESTRIS محتوای بالایی از glucosinolate برگ بالاتر و انبوه تارچه ریشه بیشتر از BRASSICA OLERACEO دارد. این دو ویژگی بنظر می رسد که گیاه را در برابر حشرات حمایت
می کند. بعلاوه BRASSICA COMPESTRIS محتوای بیشتر از نیتروژن و لیپیدها به BRASSICA OLERACEO دارد. در نتیجه BRASSICA OLERACEO و BRASSICA COMPESTRIS بالقوه دو محیط مختلف برای BREVCORYNE brasssica بالقوه دو محیط مختلف برای BREVCORYNE brasssicaهستند.
نمونه برداری و اندازه گیری شته ها
افراد BREVCORYNE brasssicaدر ۴ محل در کوهستانهای چیاپاس طی فوریه و مارس ۱۹۹۹ جمع آوری شدند. ( شکل ۱) . در هر محل شته ها بطور اتفاقی از ۱۵-۲۰ گیاه هر گونه میزبان جمع آوری شدند.
شته های هر گیاه در ۷۰% الکل در ویال های بر چسب دار مختلف نگهداری شدند. از هر گیاه ۱-۲۰ بالغ بی بال را روی لام هایی قرار دادیم تا ۳۰ شته در گیاه میزبان در محل کامل شده بود . روی افراد بی بال متمرکز بودیم چون آنها تقریبا بی حرکت بودند و حداقل ۳ نسل در یک گیاه معین مصرف شده بودند. شته های بالدار وقتی ظاهر می شدند که گیاه از لحاظ موادمغذی فقیر است و معمولا گیاه را ترک می کردند . در نتیجه افراد بالدار در گیاه معین از گیاهان مختلف یا حتی گونه های میزبان مختلف می آمدند .
قبل از اندازه گیری ها نمونه ها در یک محلول koh 10% برای ۴۰ دقیقه قرار داده می شدند سپس هر نیم ساعت برای ۸ ساعت با آب مقطر شسته می شدند سپس در یک محلول هیدرات کلرال – فنول (۱: ۱) برای حداقل ۲۴ ساعت شفاف می شدند . در نهایت نمونه ها در یک قطره کوچک واسطه berlesse قرار داده می شدند و یک پوشش شیشه ای روی آن قرار داده می شد و قطعه در برای دو هفته در کوره خشک می شد.
شته ها با استفاده از طیف نما اندازه گیری می شدند. طول ۷ ویژگی اندازه گیری می شد. بر حسب نزدیکترین میلیمتر : طول بدن (BL) ، قطعه شاخکی III (AIII) یه قطعه شاخکی VI (BVI) فرایند نهایی آخرین قطعه شاخکی
) IP)، آخرین قطعه نوک مانند (LRS) درشت نی پشتی( HTIB) و قطعه پشتی پنچه پا II (HTII) ( شکل ۲( این ویژگی ها انتخاب شده اند چون آنها در تشخیص و استفاده گیاه میزبان سر و کار دارند. طول بدن اغلب مربوط به میزان تولید مثل است چون شته های کوچکتر بسیار آرامتر از شته های بزرگتر تولید مثل می کنند. درشت نی پشتی و مچ پشتی مربوط به حرکت شته و توانایی او در رسیدن به گیاه میزبان یا برای فرار از دشمنان طبیعی می باشد. شاخکهای بلند تر برای بهبود توانایی جهت یابی فرض می شود و آخرین قطعه نوک مانند قویا وابسته به انتخاب سطح برگ گیاهان میزبان مثل حضور و انبوهی تارچه ها می باشد.
این مقاله پیرامون چگونگی استفاده از متود عطف بماسبق ، بحث هایی را عنوان نموده است اینکه آیا این متود بکارگرفته می شود یا خیر و به موضوع تغییر اجباری حسابداری نیز پرداخته است و تأثیر آن را روی شیوه های اندازه گیری و تشخیص مورد بحث و بررسی قرار داده است موضوع دیگر یاد شده این است که آیا گزارش انگیزه ها و محدودیت ها توام با بزرگی ضررهای ناشی از نقصان سرقفلی انتقالی هستند که به وسیلة شرکت های کانادایی اجرا کنندة بخش 3062 روی سرقفلی خریداری شده گزارش شدند .
نتایج مان نشان می دهد شرکت ها برای ضررهای ناشی از کاهش سرقفلی انتقالی هم زیادتر ارزیابی می کنند و هم کمتر . ما همچنین نشان می دهیم که هیئت های بازرسی مستقل و مجزا از لحاظ مالی ، برای فرصت طلبی مدیریت ممنوعیت هایی قائل میشوند.
کلید واژه ها :
حسابداری برای سرقفلی ، کاهش یا نقصان در سرقفلی ، هئیت بازرسی ، حاکمیت شرکت ، تغییرات اجباری حسابداری
چکیده :
کلید واژه ها :
زمینه
حسابداری برای تغییرات حسابداری
نتایج چند متغیری
آنالیزهای حساسیت
خلاصه
کمک هایی به تحقیق
مفاهیم بکار رفته
محدودیت ها و جهت ها برای تحقیق بعدی
شامل 60 صفحه فایل word