کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

تفسیر سوره بقره 7ص

اختصاصی از کوشا فایل تفسیر سوره بقره 7ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

تفسیر سوره بقره (آیه 1 تا 5)

سورةُ البَقَرة

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

الم

الم : از حروف مقطعه قرآن است .

***

تفسیر: یکی از منظور از حروفهای مقطعه این است که اعجاز قرآن از همین حرفهایی است که در اختیار همگان می باشد همانند تنوع شگفت انگیز موجودات در عالم هستی که از عناصر محدود و معدود بوجود آمده اند. مطلبی که این موضوع را ثابت می کند اینست که در 24 مورد از سوره هایی که با حروف مقطعه آغاز شده بلافاصله سخن از قرآن و عظمت آن به میان می آید.

***

ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدىً لِلْمُتَّقِینَ

ذلِکَ: آن (اسم اشاره ی دور برای تعظیم و تکریم به کار رفته است)

الْکِتابُ: کتاب ( قرآن)

لا: نه نیست

رَیْبَ: شک و تردید

فِیهِ: در آن

هُدىً: راهنما- هدایت کننده (مایه ی هدایت)

لِلْمُتَّقِینَ: برای پرهیزکاران اهل تقوا

(اهل تقوا کسانی هستند که دستورات خدا را اطاعت می کنند و بر انجام واجبات و ترک محرمات مراقبت و مداومت دارند)

***

تفسیر: چرا راهنمای متقین است ؟ چون دو دسته جاهل داریم یکی آنکه از خسارت و سقوط ترسان است لذا طالب ارشاد و حقیقت و هدایت می باشد اینان همان متقین هستند و دیگری جاهلی لجوج است و هیچ واهمه ای از خطرات قطعی و جانگداز ندارد لذا به دنبال هدایت نیز نخواهد بود به عبارت دیگر نور هدایت فقط برای بیداران و روندگان مفید است و نه خفتگان و ایستاده ها. به عبارت دقیقتر متقین دارای دو هدایتند، یک هدایت اولی که به خاطر آن متقی شدند و یک هدایت دومی که خدا به خاطر تقوایشان به ایشان کرامت می فرماید که در آیات بعدی به آن اشاره می شود. چون هدایت دومی متقین بوسیله قرآن صورت می گیرد ، معلوم می شود هدایت اولی و قبل از قرآن بوده و علت آن سلامت فطرت بوده است اما اینکه چرا بعضی فطرتشان سالم است و بعضی ناسالم و یا علت تامه اش خود انسان است؟؟؟

در پاسخ می گوییم هیچ یک از اینها علت تامه نیست ولی همه ی آنها بمقدار اقتضاء اثر دارد. همانطور که متقین دارای دو هدایتند، آیات بعدی توضیح می دهد که کفار و منافقین نیز دارای دو ضلالت و کوری هستند، یکی ضلالت و کوری اول، که باعث اوصاف خبیثه ی آنان از کفر و نفاق و غیره شد، دوم ضلالت و کوری ای که ضلالت و کوری اولشان را بیشتر کرد، اولی را بخود آنان نسبت داد و دومی را بخودش ، که بعنوان مجازات دچار ضلالت و کوری بیشترشان کرد .

***

الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ

الَّذِینَ: کسانی که- (متقین)

یُؤْمِنُونَ: ایمان می آورند ( باور می کنند)

بِالْغَیْبِ: به (عالم) غیب (عالم غیر محسوسات)

غیب به معنای پنهان است، چیزهایی که با حواس ظاهری قابل درک نیستند و مقصود از غیب ، خداوند ، فرشتگان ، حضرت مهدی(ع) و قیامت است)

یُقِیمُونَ: اقامه می کنند- برپا می دارند

الصَّلاةَ: نماز

مِمَّا: از آنچه

رَزَقْناهُمْ: روزی داده ایم به آنها

یُنْفِقُونَ: انفاق می کنند (همیشه در راه خدا بخشش می کنند)

***

تفسیر: متقین چه مشخصاتی دارند؟؟؟ چون فطرت سالمی دارند ، باین حقیقت اعتراف دارند که موجودی محتاج هستند و احتیاجشان به چیزی است که خارج از ذات خودشان است یعنی شخصی که سلامت فطرت داشته باشد خواه ناخواه ایمان به موجودی دارد که هستی خودش و هستی همه ی عالم ، مستند به آن موجود است. پس متقین به غیب ایمان دارند و افق دید و جهان بینی آنها محدود به ماده محسوسات نیست. رسالت قرآن نیز در این راستاست یعنی می خواهد دید انسان را از قشر تنگ و نازک عالم شهادت و محسوسات خارج ساخته و او را متوجه ی عالم پر عظمت غیب سازد. ملائک ، لوح محفوظ ، عرش و کرسی ، بهشت و جهنم و حتی روح و روان انسانها بخشی از عالم غیب هستند که متقین به آن ایمان دارند. تأکید قرآن برای باز کردن افق دید انسان به خاطر اینست که احساسات و رفتار افراد تابع جهان بینی و ایمان آنهاست. شخص سلیم الفطره بعد از آنکه به چنین موجود غیبی ایمان آورد و معتقد شد که او حتی دقیقه ای از حوائج موجودات غافل نمی ماند آنوقت باور می کند که او لحظه ای نیز از هدایت بندگانش غافل نمی ماند و راه نجات را به آنان نشان می دهد. به این ترتیب سر از مسئله توحید و نبوت و معاد در می آورد و در نتیجه خود را ملزم می داند که در برابر آن مبدأ یکتا خضوع کند چون خالق و رب او و رب همه عالم است و نیز خود را ملزم می داند که در جستجوی هدایت او بر آید و وقتی به هدایت او رسید ، آنچه در وسع او هست از مال و جاه و علم و فضیلت همه را در راه احیاء آن هدایت و نشر آن دین ، بکار می بندد و این همان نماز و انفاق است اما نه نماز و زکات قرآن ، چون گفتار ما درباره ی شخص سلیم الفطره ای است که می پذیرد. به عبارت دیگر انسان به حسب فطرت سالم خود در می یابد که مهمترین کار بنده دو چیز است یکی توجه به خدا و دیگری توجه به مردم و انفاق کردن در راه خدا

***

وَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ

***

یُؤْمِنُونَ: ایمان می آورند - ( تصدیق می کنند)

بِما: به آنچه

أُنْزِلَ: نازل شده

إِلَیْکَ: به تو

مِنْ قَبْلِکَ: قبل از تو - پیش از تو

بِالْآخِرَةِ: به عالم آخرت


دانلود با لینک مستقیم


تفسیر سوره بقره 7ص

دانلود پاورپوینت آشنایی، اجرا، تفسیر وکاربرد وکسلرکودکان- 95 اسلاید

اختصاصی از کوشا فایل دانلود پاورپوینت آشنایی، اجرا، تفسیر وکاربرد وکسلرکودکان- 95 اسلاید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت آشنایی، اجرا، تفسیر وکاربرد وکسلرکودکان- 95 اسلاید


دانلود پاورپوینت آشنایی، اجرا، تفسیر وکاربرد وکسلرکودکان- 95 اسلاید

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جایگاه و نقش سنجش در مشاوره و روان درمانی
جایگاه آزمونهای روانشناختی در فرایند تشخیص
اهمیت تسلط بر ازمون های پرکاربرد هوش و شخصیت
سه سوال اساسی قبل از به کارگیری آزمون؟

 

 

 

 

دیباچه:

دیوید وکسلر را می­توان به­عنوان فردی محسوب نمود که مرز بین اجرا و نمره­گذاری در مقیاس­های انفرادی هوش را برداشته و خردمندی بالینی را در تفسیر هوشبهر در نظر گرفت. وی اعتقاد داشت که در مقیاس­های هوش آزمونگر حرفه­ای بتواند فرایند اجرا و نمره­گذاری را به گونه­ای همزمان انجام دهد و مشاهده مستقیم رفتاری را در جمع­آوری اطلاعات کیفی به کار گیرد. همچنین، تفسیر از شیوه­های ساده فراتر رفته و باید اقدامات پیچیده و تخصصی را به کار گرفت تا بتوان سازه هوش را در زمینه­های بالینی تفسیر نمود.

او با انتشار کتاب معروف خویش تحت عنوان «اندازه­گیری هوش بزرگسال در سال 1944، دیدگاهی نوین و کاربردی را در تفسیر بالینی سازه هوش ایجاد نمود. او اعتقاد داشت شیوه­های تفسیر، به­عنوان اقدامات ساده و جزئی­نگر مطرح می­شوند که با خردمندی بالینی می­توان به تلفیق شیوه­های تفسیر دست یافت و روش تفسیر را به وجود آورد. وکسلر بر این اعتقاد بود که در اندازه­گیری سازه هوش با آزمون­های گروهی، نمی­توان روش­های تفسیر هوشبهر را به کار برد و فقط باید از شیوه­های ساده تفسیر هوش استفاده می­شود.

 

 

خرده مقیاس های کلامی

خرده مقیاس های عملکردی.

تفسیر وکسلر و اختلالات

 

نمره ی بالا نشان دهنده :
1-پذیرش باز وآزادانه ی اطلاعات ورودی
2-حافظه ی کوتاه مدت شنیداری خوب
3- توجه عالی
4-
اضطراب پایین
نمره ی پایین نشان دهنده:
1- فقدان توانایی
تمرکز

2- اضطراب و تنش بالا

ü اگرنمره ی ارقام مستقیم نسبت به ارقام غیر مستقیم بطور معناداری بیشتر باشد:
1- نشانه ای از وجود یک آسیب عضوی است .
2- با آسیب پراکنده یاضایعه ی نیمکره ی راست پیشانی ارتباط دارد.
üاگرنمره ی ارقام غیرمستقیم نسبت به ارقام مستقیم بیشتر باشد:
1-انعطاف پذیری
2-تمرکز
3- شکیبایی دربرابر فشار روانی
4- به توانایی ساختن ، نگهداری ووارسی تصویرهای ذهنی دیداری
-شنیداری

دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت آشنایی، اجرا، تفسیر وکاربرد وکسلرکودکان- 95 اسلاید

دانلود تحقیق کامل درباره تفسیر سوره بقره 7ص

اختصاصی از کوشا فایل دانلود تحقیق کامل درباره تفسیر سوره بقره 7ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

تفسیر سوره بقره (آیه 1 تا 5)

سورةُ البَقَرة

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

الم

الم : از حروف مقطعه قرآن است .

***

تفسیر: یکی از منظور از حروفهای مقطعه این است که اعجاز قرآن از همین حرفهایی است که در اختیار همگان می باشد همانند تنوع شگفت انگیز موجودات در عالم هستی که از عناصر محدود و معدود بوجود آمده اند. مطلبی که این موضوع را ثابت می کند اینست که در 24 مورد از سوره هایی که با حروف مقطعه آغاز شده بلافاصله سخن از قرآن و عظمت آن به میان می آید.

***

ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدىً لِلْمُتَّقِینَ

ذلِکَ: آن (اسم اشاره ی دور برای تعظیم و تکریم به کار رفته است)

الْکِتابُ: کتاب ( قرآن)

لا: نه نیست

رَیْبَ: شک و تردید

فِیهِ: در آن

هُدىً: راهنما- هدایت کننده (مایه ی هدایت)

لِلْمُتَّقِینَ: برای پرهیزکاران اهل تقوا

(اهل تقوا کسانی هستند که دستورات خدا را اطاعت می کنند و بر انجام واجبات و ترک محرمات مراقبت و مداومت دارند)

***

تفسیر: چرا راهنمای متقین است ؟ چون دو دسته جاهل داریم یکی آنکه از خسارت و سقوط ترسان است لذا طالب ارشاد و حقیقت و هدایت می باشد اینان همان متقین هستند و دیگری جاهلی لجوج است و هیچ واهمه ای از خطرات قطعی و جانگداز ندارد لذا به دنبال هدایت نیز نخواهد بود به عبارت دیگر نور هدایت فقط برای بیداران و روندگان مفید است و نه خفتگان و ایستاده ها. به عبارت دقیقتر متقین دارای دو هدایتند، یک هدایت اولی که به خاطر آن متقی شدند و یک هدایت دومی که خدا به خاطر تقوایشان به ایشان کرامت می فرماید که در آیات بعدی به آن اشاره می شود. چون هدایت دومی متقین بوسیله قرآن صورت می گیرد ، معلوم می شود هدایت اولی و قبل از قرآن بوده و علت آن سلامت فطرت بوده است اما اینکه چرا بعضی فطرتشان سالم است و بعضی ناسالم و یا علت تامه اش خود انسان است؟؟؟

در پاسخ می گوییم هیچ یک از اینها علت تامه نیست ولی همه ی آنها بمقدار اقتضاء اثر دارد. همانطور که متقین دارای دو هدایتند، آیات بعدی توضیح می دهد که کفار و منافقین نیز دارای دو ضلالت و کوری هستند، یکی ضلالت و کوری اول، که باعث اوصاف خبیثه ی آنان از کفر و نفاق و غیره شد، دوم ضلالت و کوری ای که ضلالت و کوری اولشان را بیشتر کرد، اولی را بخود آنان نسبت داد و دومی را بخودش ، که بعنوان مجازات دچار ضلالت و کوری بیشترشان کرد .

***

الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ

الَّذِینَ: کسانی که- (متقین)

یُؤْمِنُونَ: ایمان می آورند ( باور می کنند)

بِالْغَیْبِ: به (عالم) غیب (عالم غیر محسوسات)

غیب به معنای پنهان است، چیزهایی که با حواس ظاهری قابل درک نیستند و مقصود از غیب ، خداوند ، فرشتگان ، حضرت مهدی(ع) و قیامت است)

یُقِیمُونَ: اقامه می کنند- برپا می دارند

الصَّلاةَ: نماز

مِمَّا: از آنچه

رَزَقْناهُمْ: روزی داده ایم به آنها

یُنْفِقُونَ: انفاق می کنند (همیشه در راه خدا بخشش می کنند)

***

تفسیر: متقین چه مشخصاتی دارند؟؟؟ چون فطرت سالمی دارند ، باین حقیقت اعتراف دارند که موجودی محتاج هستند و احتیاجشان به چیزی است که خارج از ذات خودشان است یعنی شخصی که سلامت فطرت داشته باشد خواه ناخواه ایمان به موجودی دارد که هستی خودش و هستی همه ی عالم ، مستند به آن موجود است. پس متقین به غیب ایمان دارند و افق دید و جهان بینی آنها محدود به ماده محسوسات نیست. رسالت قرآن نیز در این راستاست یعنی می خواهد دید انسان را از قشر تنگ و نازک عالم شهادت و محسوسات خارج ساخته و او را متوجه ی عالم پر عظمت غیب سازد. ملائک ، لوح محفوظ ، عرش و کرسی ، بهشت و جهنم و حتی روح و روان انسانها بخشی از عالم غیب هستند که متقین به آن ایمان دارند. تأکید قرآن برای باز کردن افق دید انسان به خاطر اینست که احساسات و رفتار افراد تابع جهان بینی و ایمان آنهاست. شخص سلیم الفطره بعد از آنکه به چنین موجود غیبی ایمان آورد و معتقد شد که او حتی دقیقه ای از حوائج موجودات غافل نمی ماند آنوقت باور می کند که او لحظه ای نیز از هدایت بندگانش غافل نمی ماند و راه نجات را به آنان نشان می دهد. به این ترتیب سر از مسئله توحید و نبوت و معاد در می آورد و در نتیجه خود را ملزم می داند که در برابر آن مبدأ یکتا خضوع کند چون خالق و رب او و رب همه عالم است و نیز خود را ملزم می داند که در جستجوی هدایت او بر آید و وقتی به هدایت او رسید ، آنچه در وسع او هست از مال و جاه و علم و فضیلت همه را در راه احیاء آن هدایت و نشر آن دین ، بکار می بندد و این همان نماز و انفاق است اما نه نماز و زکات قرآن ، چون گفتار ما درباره ی شخص سلیم الفطره ای است که می پذیرد. به عبارت دیگر انسان به حسب فطرت سالم خود در می یابد که مهمترین کار بنده دو چیز است یکی توجه به خدا و دیگری توجه به مردم و انفاق کردن در راه خدا

***

وَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ

***

یُؤْمِنُونَ: ایمان می آورند - ( تصدیق می کنند)


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درباره تفسیر سوره بقره 7ص

راهنمای تفسیر آزمون mmpi

اختصاصی از کوشا فایل راهنمای تفسیر آزمون mmpi دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

راهنمای تفسیر آزمون mmpi


راهنمای تفسیر آزمون mmpi

راهنمای تفسیر آزمون mmpi

پرسشنامه شخصیتی چند وجهی مینه سوتا MMPI

77 صفحه 

pdf


دانلود با لینک مستقیم


راهنمای تفسیر آزمون mmpi

دانلود مقاله کامل درباره تفسیر سوره جن 15 ص

اختصاصی از کوشا فایل دانلود مقاله کامل درباره تفسیر سوره جن 15 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

تفسیر سوره جن ( تفسیر المیزان)

بیان آیات این سوره به داستان چند نفر از طایفه جن اشاره می کند که صوت قرآن را شنیدند ، و ایمان آورده ، به اصول معارف دین اقرار کردند / و از این اشاره تسجیل نبوت رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) نتیجه گیری می شود ، و نیز این سوره به وحدانیت خدای تعالی در ربوبیت و مساله معاد هم اشاره می کند / این سوره به شهادت سیاقش در مکه نازل شده / قل اوحی الی انه استمع نفر من الجن فقالوا انا سمعنا قرانا عجبا یهدی الی الرشد در این آیه شریفه رسول گرامی خود را دستور داده که داستان زیر را برای امتش نقل کند / و منظور از اینکه گوید به من وحی شده این است که خدا به من وحی کرده ، و مفعول کلمه استمع قرآن است ، که البته در ظاهر آیه نیامده ، چون کلام بر آن دلالت داشته / و کلمه نفر به معنای جماعت است ، که شامل از سه نفر تا نه نفر می شود ، این طور مشهور است / ولی بعضی (1) گفته اند از سه تا چهل نفر را شامل می شود / و کلمه عجب - به فتحه عین و فتحه جیم - به معنای چیزی است که به خاطر غیر عادی بودنش آدمی را به تعجب وا دارد ، و اگر قرآن را عجب خواندند ، برای همین بوده که کلامی است خارق العاده ، هم در الفاظش و هم در معانی و معارفش ، مخصوصا با در نظر گرفتن اینکه این کلام از شخصی صادر شده که بی سواد است ، نه می تواند بخواند و نه بنویسد / و کلمه رشد به معنای رسیدن به واقع در هر نظریه است ، که خلاف آن یعنی به خطا رفتن از واقع را غی می گویند / و هدایت قرآن به سوی رشد همان دعوت او است به سوی عقاید حق و اعمالی که عاملش را به سعادت واقعی می رساند / و معنای آیه است که : ای رسول ! به مردم بگو به من وحی شده - خدا به من وحی کرده - که چند نفری از جن قرآن را شنیدند و وقتی به قوم خود برگشتند به ایشان گفتند : ما کلامی را شنیدیم خواندنی ، که کلامی خارق العاده بوده ، و به سوی عقاید و اعمالی دعوت می کرد که دارنده آن عقاید و اعمال را به نیل به واقع و رسیدن به حقیقت است.

بیان آیات در این آیات مساله نبوت تسجیل شده ، و مساله وحدانیت خدای تعالی و مساله معاد را به عنوان نتیجه از داستان جن ذکر می کند / و ان المساجد لله فلا تدعوا مع الله احدا این آیه عطف است بر آیه انه استمع و جمله ان المساجد لله به منزله تعلیل برای جمله بعد است که می فرماید : پس با خدا احدی را نپرستید و نخوانید ، پس در حقیقت تقدیر آیه چنین است : لا تدعوا مع الله احدا غیره لان المساجد لله = با خدا احدی غیر او را مخوانید ، برای اینکه مساجد تنها مال او است / و مراد از دعا عبادت و پرستش است ، و در جای دیگر هم عبادت را دعا و دعا را عبادت خوانده و فرموده : و قال ربکم ادعونی استجب لکم ان للذین یستکبرون عن عبادتی سیدخلون جهنم داخرین / (1) مفسرین در اینکه منظور از مساجد چیست اختلاف کرده اند ، بعضی (2) گفته اند : مراد از آن ، کعبه است / بعضی (3) گفته اند : مسجد الحرام است / بعضی (4) آن را مسجد الحرام و مسجد الاقصی دانسته اند / و اشکالی که به این سه قول وارد است این است که کلمه مساجد جمع است ، و با یک مسجد و دو مسجد منطبق نمی شود / بعضی (5) دیگر گفته اند : همه حرم است / این قول هم بدون دلیل حرف زدن است / بعضی (6) گفته اند : همه سطح زمین است ، چون رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود : همه زمین را برای من مسجد و طهور کردند ، این حدیث هم به بیش از این دلالت ندارد که امت اسلام می توانند در هر نقطه از زمین بخوانند ، به خلاف آنچه از کیش یهود و نصاری مشهور است که نمازشان تنها باید در کنیسه و کلیسا واقع شود حدیث تنها جواز را می رساند ، و اما اینکه همه زمین را مسجد بخواند تا هر جا کلمه مساجد گفته شد شامل قطعه قطعه های سطح زمین گردد چنین دلالتی ندارد / بعضی (7) هم گفته اند : مراد از آن نمازها است که جز برای خدا خوانده نمی شود ، این نیز بدون دلیل سخن گفتن است / و از امام جواد ( علیه السلام ) روایت شده که مراد از مساجد اعضای هفتگانه بدن آدمی است که در هنگام سجده باید روی زمین قرار گیرد و عبارتند از : پیشانی ، دو کف دست ، دو سر زانو و دو سر انگشتان بزرگ پا ، که روایتش به زودی در بحث روایتی از نظر شما خواهد گذشت ان شاء الله ، و همین معنا از سعید بن جبیر و فراء و زجاج نیز نقل شده / و اما با در نظر گرفتن این حدیث آنچه به نظر ما مناسب تر است این است که بگوییم : مراد از برای خدا بودن مواضع سجده از انسان این است که مواضع هفتگانه سجود تشریعا به خدا اختصاص دارد ( نه اینکه غیر از این هفت عضو از بدن انسان ملک خدا نیست / نه ، همه ملک تکوینی خدا هست و این هفت عضو تشریعا هم از آن خداست ) و مراد از دعاء که فرموده پس غیر خدا را نخوانید نیز همان سجده است ، چون روشن ترین مظاهر و مصادیق عبادت و یا خصوص نماز همان سجده است ، و اصلا نماز به خاطر سجده است ، که عبادت نامیده می شود / و معنای آیه این است که : بگو به من وحی شده که چند نفر جنی چنین و چنان کردند ، و نیز به من وحی شده که اعضای سجده مختص به خدای تعالی است ، پس سجده را تنها برای خدا کنید ، و این اعضاء را در سجده برای او بکار بندید - و یا او را تنها با این اعضا عبادت کنید - و سجده مکنید و یا عبادت مکنید غیر او را / و انه لما قام عبدالله یدعوه کادوا یکونون علیه لبدا کلمه لبد - به کسره لام و فتحه باء - جمع لبده - به ضمه لام و سکون باء - است ، و لبده به معنای مجتمعی متراکم و فشرده است ، و منظور از کلمه عبدالله رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) است ، آیه بعدی هم بر این معنا دلالت دارد / و اگر از آن جناب تعبیر به عبدالله کرده برای این بود که به منزله زمینه چینی باشد برای آیه بعدی که می فرماید : قل انما ادعوا ربی ، و مناسب تر با سیاق آیات بعدی این است که ضمیر جمع در کادوا و در یکونون به مشرکین برگردد ، چون مشرکین بودند که بر آن جناب در هنگامی که نماز و قرآن می خواند ازدحام کرده و استهزایش نمودند ، و صدای خود را بلند می کردند ، تا به طوری که گفته اند صدای آن جناب بگوش کسی نرسد / و معنای آیه این است که : وقتی رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) بر می خاست تا خدا را با نماز عبادت کند ، مشرک آنقدر به طرفش می آمدند که نزدیک می شد جمعیت انبوهی بشوند / بعضی (8) از مفسرین گفته اند : دو ضیر مذکور به جن بر می گردد ، و این جنیان بودند که پیرامون آن جناب جمع شده ، تراکم می کردند و از در تعجب از آنچه از آن جناب می دیدند از عبادتش و از تلاوت قرآن به آن جناب خیره می نگریستند ، چون چنین چیزی تا آن روز ندیده و نشنیده بودند / بعضی (9) دیگر گفته اند : ضمیرها به مؤمنین و گروندگان به رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) بر می گردد ، آنان بودند که دور آن جناب جمع شده ، و در نماز به وی اقتدا می کردند ، و وقتی قرآن می خواند سکوت محض می شدند تا کلام خدا را بشنوند / ولی این دو وجه آنطور که باید با سیاق آیات بعدی نمی سازد ، همچنان که قبلا هم اشاره شد / قل انما ادعوا ربی و لا اشرک به احدا در این آیه به رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) امر فرموده تا وجه عبادت خود را برای آنان بیان کند ، به بیانی که حیرت و تعجب آنان را بر طرف سازد ، چون گفتیم از آن جناب اعمالی دیده بودند و سخنانی شنیده بودند که تا آن روز از احدی نه دیده و نه شنیده بودند ، و این تعجب وادارشان کرده بود عمل آن جناب را حمل بر نوعی حیله و مکر نموده ، بگویند با این خدعه می خواهد بت های ما را از بین ببرد ، تا به اغراض مادی خود برسد / و حاصل آن بیان که چنین اثری را دارد این است که بگوید : من از آنچه می بینید انجام می دهم هیچ مقصدی از آن مقاصد که در نظر شما است و مرا به آن متهم می کنید ندارم ، تنها و تنها پروردگار یگانه ام را می خوانم ، و احدی را شریک او نمی گیرم ، و عبادت انسان نسبت به کسی که او را پروردگار خود شناخته چیزی نیست که مورد ملامت و تعجب قرار گیرد / قل انی الا املک لکم ضرا و لا رشدا آنچه از سیاق آیات کریمه استفاده می شود این است که : رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) به دستور پروردگار موقعیت خود نسبت به پروردگارش و نسبت به مردم را بیان کرده ، درباره موقعیتی که نسبت به خدای تعالی دارد گفته که من او را می خوانم و کسی را شریک او نمی دانم ، انما ادعوا ربی و لا اشرک به احدا و درباره موقعیتش نسبت به مردم فرموده : من هم بشری مثل شمایم ، و مثل شما مالک رشد و ضرر خودم نیستم ، تا چه رسد به اینکه با اراده خودم به شما ضرر برسانم ، و یا با قدرتی که دارم شما را به خیری که خودم می خواهم ارشاد کنم ، بلکه من تنها ماموری از ناحیه خدا هستم که شما را دعوت کنم ، و جز امتثال او چاره ای ندارم ، و کسی که مرا از کیفر خدا پناه دهد سراغ ندارم ، نه تنها من سراغ ندارم بلکه چنین ملجا و پناهی برای مخالفان و عصیانگران او وجود ندارد ، نه برای من و نه برای شما ، پس شما هم چاره ای جز اطاعت خدا و رسولش ندارید و کسی که خدا و رسولش را عصیان کند ، آتش جهنم را دارد ، که در آن تا ابد جاودانه بسر ببرد ، و به زودی یعنی وقتی وعده خدا را ببینید همه خواهید فهمید / و لازمه این سیاق این است که مراد از مالکیت ضرر ، قدرت بر واقع ساختن ضرر بر مشرکین باشد ، هر وقت که بخواهد / و مراد از مالکیت رشد ، قدرت بر رساندن نفع به ایشان از راه اصابه واقع باشد / و بنابراین ، معنای آیه این می باشد که


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره تفسیر سوره جن 15 ص