بررسی تأثیر آموزش پیش دبستانی بر یادگیری مهارتهای روانی – حرکتی و سازگاری اجتماعی دانشآموزان دوره ابتدائی
152 صفحه در قالب word
مقدمه:
موفقیت کودکان در مدرسه تا حدودی به رویدادهایی بستگی دارد که آنها قبل از ورود به مدرسه تجربه کردهاند. آمادگی کودکان برای ورد به مدرسه و موفقیت بعدی آنها در تحصیل، با جنبههای مختلف رشد آنها مرتبط است. عواملی از قبیل رشد جسمی، اجتماعی، شناختی، دانشی و چگونگی یادگیری در تعیین موفقیت آنها در مدرسه نقش دارند.
در گذشته، عقیده بسیاری بر این بود که ورود کودکان به دبستان، آغاز یادگیری و شکوفایی آنها در همه ابعاد رشد است. اما امروزه در پرتو تلاش صاحبنظران مختلف، مسیر تفکر و برنامهریزی به سمت بارور کردن آموزشهای پیش از دبستان، به عنوان پیشنیاز ورود کودکان به مدرسه، تغییر کرده است. بیشک پیشرفت در ابعاد گوناگون رشد در سنین بالاتر و حتی مرحله زمینهسازی برای اصلاح اعمال و حرکات مختلف کودکان با توجه به پژوهشهای اخیر (برای مثال ویلیامز1، 1983؛ به نقل از مفیدی، 1375)، نوعی دگرگونی اندیشه را در زمینه رشد جسمی و حرکتی کودکان در سالهای اولیه کودکی به وجود آورده است. در دو سه دهه اخیر نیز در بسیاری از موسسههای آموزشی و تربیتی (به ویژه در جامعه ما) تمایل و گرایش زیادی در چرخش تاکید از مهارتهای حرکتی و جسمی به سمت زمینههای رشد شناختی و ذهنی کودکان حس شده است (مفیدی، 1375). هر چند مهارتهای حرکتی و شناختی لازم و ملزوم یکدیگرند و در برخی از دیدگاههای رشد مثل تئوری پیاژه2 (1374)، مهارتهای حرکتی زیربناء و لازمة مهارتهای شناختی هستند.
با توجه به پیشرفت علم و تکنولوژی در قرن حاضر و تبلور این نکته که شکوفایی یک کشور از بستر آموز/ش و پرورش برمی خیزد، نیاز به گسترش دوره پیش از دبستان، بیش از گذشته خود را نمایان می سازد. بنابراین لازم است که برنامه کیفی و کمی مناسب و در خور نیازهای جسمی و روانی برای کودکان پیشدبستانی، با توجه به ویژگیهای این دوره از رشد، تهیه و تدارک دیده شود. اما پیش نیاز برنامهریزی و سرمایهگذاری در این زمینه، انجام پژوهشهایی است از روش شناسی و مبنای نظری درستی برخوردار باشند تا با توجه به نتایج حاصله، بتوان تا حدودی نیازهای جامعه در این زمینه برطرف شود و گامهایی هر چند جزئی در زمینه بهبود وضعیت آموزشی و تربیتی برداشته شود.
بیان مسأله:
درخصوص آموزش پیش دبستانی، دیدگاههای مختلف و گاه متعارضی ارائه شده است. از یک سو افرادی نظیر الکایند[1]، 1987؛ سیگل[2]، 1987؛ کانینگ[3] و لیون[4]، 1991؛ به نقل از لفرانسیوس[5]، 1996) معتقدند که نباید کودکان را بی محابا به سمت آموزش های پیش دبستانی بکشانیم و جو حاکم بر بسیاری از برنامه های پیش دبستانی ممکن است کودکان آنطور که باید و شاید به سوی پیشرفت رهنمون نسازد. دلیلی که برای تدارک برنامه پیش دبستانی وجود دارد این است که در حین آموزش های پیش از دبستان، کودکان تجاربی را می آموزند که ممکن است در خانه نتوانند از اثرات مثبت چنین تجاربی برخوردار باشند. اما کانینگ و لیون (1991؛ به نقل از لفرانسیوس، 1996) بر این باورند که افسانه تجارب اولیه[6] به این امر منجر شده که ما نقش بزرگسالان را در محیطهای پیش دبستانی که باید فرصتی مناسب برای کودکان فراهم کنند را نادیده بگیریم. از سوی دیگر بسیاری از صاحبنظران (مثل دومان[7]، 1984؛ رسکولا[8]، 1991؛ پاندی[9]، 1991؛ به نقل از لفرانسیوس، 1996) معتقدند که تجارب پیش دبستانی تاثیر مثبتی بر رشد کودکان خواهد گذاشت.
تاکید بر آموزش و پرورش در دوره پیشدبستان به علت واقع گرایی، بینش، تلاش و کوشش افراد بسیاری است که عمر خود را صرف این کار کرده اند. اگر با توجه به منابع معتبر، از افلاطون
(427-347 قبل از میلاد مسیح) که آغاز آموزشهای اولیه را از هنگام تولد دانستهاند، بگذریم و (باربور، 1986)، باید بپذیریم که افرادی مثل جان آموس کمینوس، ژان ژاک روسو، پستالوزی، فروبل، ماریامونته سوری، پیاژه و پژوهشگران کنونی جوامع مختلف و نیز جامعه علمی و فرهنگی ایران، در شناخت هویت واقعی این دوره از آموزش و نتایج اثر بخش آن بر سرنوشت کودکان کمک و یاری رسانده اند (مفیدی،1375).
در پژوهش حاضر، مهارتهای روانی ـ حرکتی1 و سازگاری اجتماعی به عنوان متغیرهای اصلی در نظر گرفته شدهاند. یکی از عوامل تعامل انسان با محیط، رفتارهای روانی ـ حرکتی است. این رفتارها دارای تظاهرات متعددی مثلاً در کارهای صنعتی، حرفهای، تکنیکی، مهارتهای شغلی، اعمال تجاری، وظایف روزمره، رانندگی، موسیقی، هنر و همینطور تربیت بدنی و ورزش میباشند، در حالی که به نظر می رسد حیطه روانی اینگونه رفتارها مورد غفلت واقع شده است. مفیدی
(1375) بر ضرورت توجه به آمادگیهای جسمی و حرکتی کودکان در دورة پیش از دبستان تاکید کرده است. او سعی کرده است ابتدا سالهای اولیه کودکی را به عنوان مرحلة ایدهآلی برای یادگیری مهارتهای حرکتی بشناساند، سپس قابلیتها و تواناییهای کودکان را از نظر آموزش و یادگیری مهارتهای حرکتی مد نظر قرار دهد.
به علاوه پژوهشهایی که در زمینة مهارتهای روانی ـ حرکتی و اثر برنامههای تمرینی بر افزایش و بهبود اینگونه مهارتها انجام شده است (بلیانی، 1377؛ یان و یان، 1991، رهبانفرد ، 1377 و خلجی و عماد، 1381) توانسته است تأثیر این برنامههای تمرینی را در بهبود مهارتهای روانی ـ حرکتی نشان دهند.
از سوی دیگر مهارتهای اجتماعی نیز با مهارتهای روانی ـ حرکتی ارتباط تنگاتنگ و نزدیکی دارند و جنبة مهمی از رشد کودک محسوب می شوند. هدف آموزشهای اولیه کودکان، اجتماعی بار آوردن (جامعه پذیری) آنان است (میزل2 ،1996، وینووسکیز3 ، 1994). توانایی برای ایجاد و حفظ ارتباطات با دوستان و بزرگسالان (همچون معلمان)، پایه و رکن اجتماعی شدن را در مدرسه شکل میدهد. مهارتهای اجتماعی کودکان ممکن است با پیشرفت تحصیلی بعدی آنها در ارتباط باشد (اسواتز1 و والکر2 ، 1984) و تجارب آنها با همسالان خود، احتمالاً روی نگرشهای آنان در ارتباط با مدرسه و یادگیری نیز تاثیر میگذارد (کاگان3 و همکاران 1995).
به مدد پژوهشهای مختلفی که در زمینة تأثیر دورة پیشدبستانی برسازگاری اجتماعی دانشآموزان در دورة بعد انجام شدهاند (نگاه کنید به کرمی و هیبتاللهی، 1377، تشکری و همکاران، 1364، اسحاقنیا، 1373)، این نکته خود را برجسته ساخته که آموزشهای پیش دبستانی تأثیر بسزایی بر سازگاری اجتماعی ـ عاطفی دانشآموزان دبستانی دارد و لزوم برنامهریزی مناسب در این زمینه برای پیشدبستانیها را گوشزد میکند. گالاهو و ازمان (1998) فعالیتهای حرکتی را در پیشرفت تحول اجتماعی مؤثر میدانند و معتقدند که شرکت کودکان در فعالیتهای حرکتی به تعامل موفق با دیگران، کنترل پرخاشگری، بروز هیجانات به روش جامعهپسندانه و فهم معنای درست و غلط کمک مینماید. مفیدی (1375) نیز فعالیتهای مربوط به کسب حرکات ماهیچهای درشت را در سایر جنبههای تحولی مثل تحول کلامی، زبان، مفاهیم مختلف و تحول اجتماعی مؤثر میداند. مثلاً فعالیت پرتاب توپ میتواند به مهارت در گرفتن بینجامد که این مهارت زمینهساز سبب رشد اجتماعی کودکان به هنگام شراکت در استفاده از توپ شود.
در مورد تفاوتهای جنسیتی در مهارتهای روانی ـ حرکتی مطابق پیشینة پژوهشی، پسرها در مهارتهایی که به نیرو و قدرت نیاز دارند، اندکی از دخترها جلوتر هستند ودخترها در مهارتهای حرکتی ظریف و برخی مهارتهای درشت که به ترکیب تعادل خوب و حرکت پا نیاز دارند مثل لیلی کردن و طناب بازی قویتر هستند (کوکلی. 1990، گرین دوفر، لوکو، روزن گرن، 1996). در سازگاری اجتماعی نیز با توجه به اینکه دخترها هویت زنانه و پسرها، هویت مردانه پیدا میکنند، دخترها در روابط دوستیشان انحصاری هستند، زیرا بیشتر از پسرها انتظار صمیمیت دارند و دوستانشان بیشتر شبیه خودشان هستند (هارتاپ، 1996). به علاوه دخترها بیشتر پرخاشگری رابطهای بروز میدهند و پسرها پرخاشگری مستقیم (کریک، کاساس و موشه، 1997، کریک، کاساس و کو، 1999).
بنابراین باتوجه به آمادگیهای جسمی، روانشناختی و اجتماعی کودک در دورة پیشدبستانی برای پیشرفت در جنبههای مختلف تحولی و گواهی پژوهشهای مختلف در تأثیر مثبت آموزشهای این دوره بر مهارتهای ادراکی ـ حرکتی و سازگاری اجتماعی کودکان دورة ابتدایی، لزوم توجه بیشتر به آموزشهای پیشدبستانی از لحاظ کمی و کیفی و انجام پژوهشهای مناسب در جهت سنجیدن اثرات و نیز بهبود محتوا و انجام آموزشها، مفید و لازم به نظر میرسد.
ممکن است این سوال در ذهن متبادر شود که بین مقوله مهارتهای روانی ـ حرکتی و سازگاری اجتماعی چه ارتباطی میتواند وجود داشته باشد. این ارتباط چگونه و از طریق کدام مکانیزم صورت میگیرد. نکته ای که ذکر آن ضروری به نظر می رسد اینکه مهارتهای تحولی از یکدیگر جدا شدنی و تفکیک پذیر نیستندو همه این مهارتها در بستر تجارب کودک فرا می بالند. در تئوری گزل (1379) مهارتهای روانی ـ حرکتی و سازگاری با یکدیگر رابطه ای نزدیک دارند، زیرا کودکی که از مهارتهای حرکتی ضعیف باشد ممکن است در سازگاری شدن با محیط پیرامون و همسالان مشکل پیدا کنند. علاوه بر این، پیاژه (1374) نیز معتقد است که مهارتهای حرکتی دوره حسی ـ حرکتی، زمینه سازی طرحوارههایی می شود که این طرحوارهها در رشد انسان، زیربنای انطباق او با محیط را شکل می دهد.
علاوه بر این پژوهشهای انجام شده، تاکنون متغیرهای مهارتهای روانی ـ حرکتی و سازگاری اجتماعی را یکجا مورد بررسی قرار ندادهاند. بلکه هر کدام را در ارتباط با متغیرهای دیگری که مناسب و ضروری تشخیص دادهاند مورد ملاحظه قرار دادهاند. بنابراین به نظر میرسد که در پژوهشهای انجام شده خلایی وجود داشته باشد که سعی پژوهش حاضر بررسی نوع ارتباط این متغیرها و تاثیر آموزش پیش دبستانی در مهارتهای روانی ـ حرکتی و سازگاری دانش آموزان سال اول ابتدایی است.
ضرورت و اهداف تحقیق:
همانطور که گفته شد درخصوص تاثیر برنامه های آموزش پیش از دبستان، نظرات مختلفی ارائه شده است. با توجه به اینکه در کشور ایران و نظام آموزشی آن چند سالی است برنامه آموزش پیش دبستانی مطرح شده است ضرورت انجام پژوهشهایی که به بررسی ابعاد گوناگون رشد و تحول کودک بپردازند بیش از پیش اهمیت خود را نمایان می سازد. با اینکه والدین و معلمان بر ضرورت آموزش مدون سالهای پیش از مدرسه تاکید می کنند اما اثربخشی این تجارب بایستی مورد کند و کاوش قرار گیرد تا در پرتو پژوهشهای معتبر، مثمرثمر بودن این برنامهها مشخص شود. نتایج این پژوهش شاید بتواند راهگشای معلمان، والدین و مسئولین آموزش پیش از دبستان قرار بگیرد زیرا این سه گروه ارتباط جدیتر و مستقیمتری با کودکان دارند. ممکن است بتوان از نتایج این پژوهش در اصلاح و بازنگری یا تقویت برنامههای دوره پیشدبستانی استفاده کرد. از آنجایی که در پژوهش حاضر دو گروه از کودکان مدنظر قرار گرفتهاند، کودکانی که تجربه پیشدبستانی ندارند و کودکانی که چنین دورههایی را تجربه کردهاند، شاید نتایج آن برای دستاندرکاران دوره پیشدبستانی جالب توجه باشد چون اگر فرضیه های پژوهش تایید شود که تجارب پیشدبستانی بر مهارتهای روانی ـ حرکتی و سازگاری اجتماعی تاثیر مثبت گذاشتهاند بنابراین والدین تشویق می شوند که کودکان خود را به گذراندن چنین برنامه هایی تقویت کنند و مسئولین نیز در جهت تقویت این دوره سعی بیشتری می نمایند اما اگر فرضیه ای تایید نشود با این حال ممکن است والدین در فرستادن کودکان خود به این مدارس دقت و تأمل بیشتری کنند و مسئولین نیز ترغیب می شوند با دقت نظم بیشتری در اصلاح و تدوین این برنامه ها بکوشند.
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش پیش دبستانی بر مهارتهای روانی ـ حرکتی و سازگاری اجتماعی، طراحی شده است.
اهداف پژوهش:
اهداف اصلی پژوهش عبارتند از:
فرضیه های پژوهش
1- بین دانشآموزانی که تجربه آموزشهای پیش از دبستان داشتهاند با دانشآموزانی که چنین تجربهای نداشتهاند، در مهارتهای روانی ـ حرکتی تفاوت معنی داری وجود دارد.
2- دانشآموزانی که تجربه آموزش های پیش از دبستان دارند نسبت به دانشآموزانی که این تجربه را ندارند، سازگاری اجتماعی بیشتری دارند.
5- بین مهارتهای روانی ـ حرکتی دختران و پسران که آموزش پیش دبستانی را گذرانده اند تفاوت معنیداری وجود دارد.
6- بین سازگاری اجتماعی دختران و پسرانی که آموزش پیشدبستانی را گذراندهاند تفاوت معنیداری وجود دارد.
تعاریف و اصطلاحات:
تعریف مفهومی:
آموزش پیشدبستانی به مجموعه آموزشهایی اطلاق میشود که دانشآموز قبل از ورود به مدرسه به طور رسمی (یعنی مقطع ابتدایی) دریافت میکند.
تعریف عملیاتی:
در این پژوهش، منظور از آموزش پیشدبستانی، مهد کودک و کودکستان میباشد.
تعریف مفهومی: مهارتهای روانی ـ حرکتی شامل ترکیبی از فعالیت جسمی و ذهنی هستند و به فعالیتهای روانی ـ حرکتی اشاره دارند. به عبارت دیگر فعالیتهای ذهنیای که بر فعالیتهای حرکتی تاثیر دارند و یا برعکس فعالیتهای حرکتی که بر فعالیت ذهنی تاثیر میگذارند در کنار یکدیگر فعالیت روانی ـ حرکتی را شامل میشوند (ربر، 1368، ص 594) و نیز میزان چیرگی افراد در این فعالیت، سطح مهارت روانی ـ حرکتی آنها را نشان میدهد.
تعریف عملیاتی: در این تحقیق منظور از مهارت روانی ـ حرکتی نمرهای است که فرد در آزمون رشد حرکتی ازرتسکی میگیرد.
تعریف مفهومی: سازگاری اجتماعی، فرایندی است که در آن فرد با فراگیری اصول و آداب پذیرفته شده در گروه یا اجتماع و همسو نمودن نیازها و خواستههای خود با گروهی که در آن زندگی میکند، توانایی جذب شدن در آن گروه را پیدا میکند (والیپور، 1372).
تعریف عملیاتی: در پژوهش حاضر منظور از سازگاری اجتماعی نمرهای است که فرد در مقیاس رفتار سازشی کودک که توسط احمدی (1369) تدوین شده است، میگیرد.
تعریف مفهومی: دوره دبستان، دورة تحصیلی است که در نظام آموزشی ایران، کودکان از سن 6 سالگی وارد دبستان می شوند.
تعریف عملیاتی: از بین دانش آموزان مقطع ابتدایی، در این تحقیق از دانش آموزان مقطع اول، دوم و سوم به عنوان گروه نمونه استفاده می شود.
ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است
متن کامل را می توانید در ادامه دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن برای نمونه در این صفحه درج شده است ولی در فایل دانلودی متن کامل همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند موجود است
بررسی تأثیر معلولیت جسمی- حرکتی نوجوانان دختر 19-13 سال
شهر تهران بر خلاقیت آنها
85 صفحه در قالب word
فهرست مطالب
فصل اول
بیان مسئله6
هدف تحقیق8
اهمیت و ضرورت تحقیق10
فرضیههای تحقیق11
جامعه آماری12
نمونه آماری12
ابزار پژوهش12
تعریف اصطلاحات13
معلولیت13
معلولیت جسمی- حرکتی13
خلاقیت (تفکر خلاق)14
خودپذیری14
خودپنداری16
رواننژندی (روان رنجوری)16
خودشکوفایی17
توانبخشی17
فصل دوم
بررسی تاریخی21
تعریف خلاقیت21
عوامل موثر بر خلاقیت27
رابطه خلاقیت و ویژگیهای شخصیتی27
دیدگاه روانکاوی از خلاقیت29
دیدگاه گیلفورد درباره خلاقیت30
دیدگاه تورنس درباره خلاقیت31
خلاصهای از تاریخچه نظریههای خود32
مازلو و نظریه خود33
چگونگی شکلگیری خود34
خودپنداری35
رشد خودپنداری در نوجوانی36
خودواقعی و خود آرمانی37
خودشکوفایی و خلاقیت38
نقش تصویر ذهنی بدن در خودپنداری نوجوان40
مروری بر دنیای معلولین41
معلول چیست؟43
علل معلولیتها45
انواع معلولیت45
جنبههای روانی معلولیت جسمی- حرکتی46
معلولیت جسمی- حرکتی و خودپنداری47
مشکلات ناشی از معلولیت و نقایص بدنی48
تأثیر والدین بر شخصیت افراد معلول جسمی- حرکتی49
توان بخشی معلولین جسمی- حرکتی50
فصل سوم
جامعه آماری53
گروه مقایسه53
روش نمونهگیری54
روش تحقیق54
ابزار تحقیق55
1- آزمون خلاقیت تورنس55
نمرهگذاری پرسشنامه55
آزمون خودپذیری56
نمرهگذاری آزمون خودپذیری56
روش آماری57
نحوه اجرای آزمون57
فصل چهارم
نقد و اعتبار فرضیهها60
فرضیه شماره 160
فرضیه شماره 265
فرضیه شماره 370
فصل پنجم
خلاصه فصول قبل76
تفسیر و نتیجهگیری78
پیشنهادات81
محدودیتها83
ضمائم84
منابع مورد مطالعه85
مقدمه:
تردیدی نیست که مهمترین نقشی که والدین میتوانند در تربیت کودکان خود ایفا کنند، پرورش توانایی خلاقیت آنهاست. زیرا خلاقیت به نحوی بلامنازع عامل کلیه پیشرفتهای بشری است و امکان بروز خلاقیت افراد وقتی مهارتها وانگیزه خلاقیت در کودکی پرورش یابد، بسیار بیشتر است. شاید از آن مهمتر این واقعیت است که، چنان که بسیاری از روانشناسان تأکید دارند، خلاقیت و صلاح روح و روان همراه و همگاماند. بدین ترتیب شاید به جرأت بتوان گفت خلاقیت کلید طلایی خوشبختی است.
خلاقیت حوزه افراد «تیزهوش» و «با استعداد» نیست. اگرچه آنها استعداد بالقوه بیشتری دارند که در راههای خلاق به کار برند. خلاقیت میتواند و باید جزئی از زندگی همه افراد، از جمله افراد تیزهوش، و با استعداد باشد. لیکن مهمترین عامل در خلاقیت، انگیزه برای انجام کارهای خلاق است. استعداد، ویژگیهای شخصیتی، و مهارت به والدین و مربیان نشان میدهد که کودک چه کاری را میتواند انجام دهد ولی انگیزه نشان میدهد که چه کاری انجام خواهد شد. چنانکه خواهیم دید انطباق انگیزهها با استعداد و مهارتهای کودک است که در خلاقیت کارساز میباشد.
برای کودک خود نوعی تصویر ذهنی از آنچه میخواهد شود به دست آورید. تصویری از بزرگسالی کودک که با ویژگیهای سازگار باشد. تصویی که او با شور و شوق درونی آن را به مرحله عمل درآورد آنچه باید تأکید گردد، آن است که تحمیل علائق پدر و مادر بر کودک به هیچ شکل منجر به نیل دستاوردهای اخلاق نخواهد گردید.
به منظور راهنمایی والدین و مربیان در شناسایی خلاقیت کودکان درهر زمینه به تفصیل سه جزء متشکله خلاقیت را که بعارت از مهارت در زمینه مربوط، مهارتهای تفکر و رفتار و عملکرد خلاق و انگیزه درونی است.
افراد در خلاقترین شرایط خود قرار خواهند داشت اگر در درجه اول به علت علاقه، لذت، رضایت حاصله و چالش کار مبادرت به انجام کاری میکنند و نه از طریق فشار خارجی یعنی انگیزه برونی این اصل را اصل انگیزه درونی خلاقیت مینامند.
خلاقیت واقعی بدون قدری شور و هیجان غیرممکن است.
(مترجمین: دکتر حسن قاسمزاده، پروین عظیمی)
پیشرفت بشریت با خلاقیت پیوندی محکم دارد. باید بتوان به چیزهای نو دست پیدا کرد و روشهای اندیشههایی را جستجو کرد که آدمی را در موقعیتهای اضطراری یاری دهد و راههای تازهای را برای شناختن و بارورتر کردن آفرینش پیش پای او بگذارد. خلاقیت در همه زمینههای فعالیت انسانی لازم است از دانش و کارهای مهندسی گرفته تا ادبیات. آنها که امروز در مدارس درس می خوانند به عنوان کارگر، نظامی، مهندس، دانشمند، طبیب و … زندگی مستقل خود را آغاز میکنند.
این کودکان و نوجوانان امروز نه تنها باید دستآوردهای گذشته و دانش و فرهنگ فعلی جامعه را حفظ کنند بلکه باید استعداد این را نیز داشته باشند که آنها را به پیش ببرد و
تکامل بخشد.
در عصر ما در سطح ملی و بینالمللی چه از نظر معلم و چه از نظر دانشآموز همهجا با اندیشههای واحدی برخورد میکنیم که همان اقتضای زمان ما یعنی تخیل، اختراع، ابتکار و خلاقیت است. مطمئناً همیشه افراد خلاق وجود داشتهاند، اما قرن بیستم هم از جهت لزوم آمادگی و هم از جهت حفظ وفاداری به انسان در مقابل دنیای ماشینی چنین ایجاب میکند که تمام قوای خلاقیت سازندهای را که بالقوه در افراد بشر وجود دارد به کار گرفته شود.
بیشک یکی از زیباترین ویژگیهای انسان قدرت آفرینندگی و خلاقیت است به واسطه همین ویژگی است که انسان میتواند اهداف آرمانگرایانه خود را پدید آورد و تواناییهای خود را شکوفا سازد، آنچه پیش از آن در مورد خلاقیت تصور میشد، براساس نگرش نبوغآمیز بنا شده بود و طبق این نگرش، خلاقیت به افراد تعلق داشت، افرادی که نبوغ استثنایی برخوردار بودند و توانایی ذهنی آنان فراتر از مردم عادی به شمار میرفت.
بنابراین خلاقیت موهبتی آسمانی پنداشته میشد که صرفاً در اختیار تعداد معدودی از افراد قرار گرفته است و همین افراد خاص که دارای خلاقیت هستند در شرایط مختلف آن را از خود بروز دهند وهمین افراد هستند که به اختراعات و اکتشافات نائل میشوند. با فراگیر شدن منطقگرایی اکثر باورهای انتزاعی و همینطور امور ما بعدالطبیعه دستخوش دگرگونیهای عدیدهای شد.
مقولهی خلاقیت و سایر قابلیتهای فکری نیز در همین راستا مورد بررسی دقیق دانشمندان قرار گرفت و با بررسی طیف وسیعی از نمونههای مختلف نتایج بسیار جالبی بدست آمد که با آنچه تاکنون پنداشته میشد تفاوت عمدهای دارد.
در مورد آموزش تا خلاقیت بخش مهمی از دورههای (تفکر خلاقانه) است که این تفکر در نتیجه فرآیندهای استثنایی تفکر بروز میکند که تا حدودی با تفکر عادی که ما در فعالیتهای روزانه خود به کار میبریم متفاوت است.
احیاء علاقه به روانشناسی خلاقیت قبل از هر چیز دلایل عمیق اجتماعی دارد. بررسیها نشان میدهد که فرهنگ امروزی استقلال با رفتار از لحاظ اجتماعی و اگر کمتر تحمل میکند و خطرات اجتماعی و فرهنگی همرنگی افراطی در قلمروهای رفتار آشکار ذهنی از طریق نظریههای اجتماعی مورد تأیید قرار گرفته است. پاداشهایی که برای همرنگی وجود دارد و نبودن نسبی پاداش برای تفکر و عمل مستقل یک مانع اجتماعی برای فرد و یک بازدارنده برای «ابراز وجود» است. به همین دلیل روانشناسان و معلمان جامعه ضمن اشاره به خطرات همرنگی افراطی و رفتارهای قالبی در رکوردی که در نتیجه آن جامعه را از پیشرفت بازمیدارد، به اهمیت نوآوری و تفکر خلاق برای جامعه را مورد تأکید قرار دادهاند (بودو، آلن، ترجمه خانزاده 1358)
افراد معلول جسمی- حرکتی دارای ویژگیهای شخصیتی معینی هستند که میتوانیم تأثیر آن را بر فعالیتهای روانی آنها از جمله تفکر خلاق این افراد، مورد بررسی قرار دهیم. معلوم شده است که معلولیت غالباً در خودپنداری افراد اثرات خاصی بر جای میگذارد. مثلاً وقتی میگوییم خانواده، والدین، دوستان و افراد دیگر در نظر و ادراکی که فرد از خود دارد موثر است (وابستگی به دیگران، دلسوزی و ترحم نابهجای افراد و نظرهای آن بر خودپنداری افراد تأثیر دارد و در افراد معلول امکان بوجود آمدن این شرایط بیشتر است.)
بیان مسئله:
هرچند روانشناسان در تمام دوران علمی شدن روانشناسی در آثار خود اشارههایی به خلاقیت داشتهاند ولی از اواسط دهه 1950 تغییری جدی در نگرش روانشناسان نسبت به خلاقیت دیده شده و از موضوعی فرعی و گاه حاشیهای به اصلی مهم در روانشناسی تبدیل شد.
با اشاره به همین تغییر است که گالوین تایلور[1] یکی از محققان مسایل خلاقیت این مسأله را مورد تحقیق قرار دارد. در 6 تا 7 دهه قبل از 1950 فقط تعداد بسیار محدودی مقاله پژوهشی در مورد خلاقیت در ادبیات علمی ظاهر شد، وی از سال 1955 از علاقه و فعالیت فزایندای راههای پژوهشی بسیاری را گشوده است از آن زمان افزایش فوقالعاده زیادی در شور و حرارت نسبت به مسایل خلاقیت ظاهر گشته است. (دکتر تیمور آقای نیشانی، 1377).
مشخص شده است که برای استفاده و پرورش و ظهور این نیروهای خلاق، افراد باید در خلاق بودن هیچ محدودیت اجتماعی نداشته باشند. باید آزاد باشند و برای اندیشهها و نوآوریهای بکر و مهم از لحاظ اجتماعی و فرهنگی پاداش گیرند. اندیشههای یگانه و مسایل ابتکاری و شیوههای جدید حل آنها محصول یک جامعه نوآور است و پیشرفت مداوم اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و آموزشی تا حد زیادی به خلاقیت اعضای جامعه بستگی دارد. ولی متأسفانه این جنبه در جامعه ما کمتر مورد بررسی قرار گرفته است و در دبستانها خلاقیت هر روز کمتر از پش مبنای تعلیم و تربیت افراد قرار میگیرد. (آلن بودو، ترجمه خانزاده، 1358).
علم جدید روانشناسی خلاقیت نیز مانند سایر پدیدههای روانی بر کثرت عوامل و حقایقی که به طریقی بر خلاقیت موثر تأکید دارد. یعنی یک سری عوامل بیرونی و درونی بر تفکر خلاق تأثیر میگذارند که مهمترین آنها عبارتند از: عوامل انگیزشی، شخصیتی، روانی و اجتماعی، بررسی های انجام گرفته و روش ساخته است که این عوامل با نتایج مثبت و منفی بستگی دارد.
در این تحقیق سعی میشود تا نحوه تفکر خلاق گروه خاصی از جامعه یعنی معلولان جسمی- حرکتی مورد بررسی قرار گیرند. مطالعاتی درباره تأثیر معلولیت جسمی- حرکتی افراد با یادگیری و تفکر آنها انجام شده است. به نظر میرسد معلولیت جسمی- حرکتی بر خلاقیت و قوه ابتکار افراد نیز تأثیر گذارد. بنابراین باید انتظار داشته باشیم که در این گروه نسبت به افراد غیرمعلول شاهد افت تواناییهای خلاق باشیم. افراد معلول جسمی حرکتی از نظر شخصیتی وضعیت ویژهای را دارا هستند. اغلب آنها احترام به خود پایینی دارند، اعتماد به نفس و اطمینان به خود کمتری را دارا میباشند و به طور کلی برداشت غیرواقعی از «خود» دارند. تحقیقاتی در مورد خودپنداری غیرواقعی آنها انجام شده است که اکثر آنها نشان دادهاند این افراد در مورد خودشان ارزیابی بیش از حد یا کمتر از حد واقعی دارند (البته در اغلب موارد) به همین دلیل سطح اضطراب آنها بیش از حد معمول است و اغلب آنها احساس درونی بیارزش بودن و ناایمنی را دارا میباشند.
با توجه به اهمیتی که در حال حاضر به رویکرد خلاق در آموزش و پرورش میدهد مشخص کردن عوامل موثر بر خلاقیت از جمله خصوصیات معین شخصیتی نقش توجه به «خود» افراد و خودسازی دانشآموزان در مدارس را برجستهتر میسازد. در ضمن توجه به عوامل شخصیتی در آموزش و پرورش وتوانبخشی افراد معلول طرح و اجرای برنامههای کار توانی آنها را آسانتر میسازد.
هدف تحقیق:
با اهمیتی که رویکرد خلاقیت در آموزش و پرورش پیدا کرده است، تحقیقات زیادی در مورد زمینههای عینی ایجاد شرایط مطلوب برای خلاقیت انجام گرفته است. ولی با اینکه مشخص ساختن عوامل موثر بر تفکر خلاق از اهمیت زیادی برخوردار است، ولی موضوع خلاقیت و شرایط پرروش آن فوقالعاده پیچیده است. ولی در جامعه انسانی افراد نشانداری هستند که ویژگیهای خاص را دارا هستند و وجود این خصیصهها کنترل متغیرها را آسانتر میسازد.
مدتهاست که در مورد تأثیر معلولیت جسمی- حرکتی بر فعالیتهای روانی (مانند یادگیری، حافظه، سازگاری اجتماعی و …) پژوهش صورت میگیرد و اهمیت این تحقیقات بر آموزش این گروه روشن گشته، تحقیق در مورد تأثیر معلولیت جسمی بر خلاقیت علاوه بر اینکه جنبهای مهم از تفکر خلاق را روشن میسازد، تعیین علت افت یا تغییر فعالیتهای روانی معلول نیز از اهمیت زیادی برخوردار است. سپس یک هدف مهم و اساسی این تحقیق مشخص ساختن عوامل مؤثر بر تفکر خلاق است.
از قرار معلوم در افراد معلوم جسمی- حرکتی علاوه بر مسأله قابلیت و توانایی فردی، نگرشهای خانواده و همسالان و نیز انتظارات اجتماعی و احساسهای درونی خود فرد نیز متغیرهای مهمی هستند. چگونگی تأثیر این متغیرها بر نیروی تفکر خلاقیت نوجوانان معلول وتعیین رابطه آنها با ساختار شخصیت از اهمیت خاصی برخوردار است.
تحقیقات بیشتر میتواند مشخص سازد که افت تفکر خلاق در افراد معلول به سبب کمبود استعدادهای آنها نیست و احتمالاً این تجربه گذشته و انجام دادن کارها توسط دیگران است که آنها را از تواناییهای بالقوه خود دور کند. تعیین اثرات محدود کننده این عوامل میتواند در یافتن راه های رفع این موانع یاری دهنده باشد.
اهمیت شخصیت سازی و خودسازی و ایجاد خصیصههای مثبت شخصیتی به تدریج در آموزش و پرورش مورد تأکید قرار میگیرد. به وجود آمدن احساس درونی بیارزش بودن و عدم اطمینان به خود میتواند اضطراب زیادی را درباره توانایی و پیشرفت در فرد به وجود آورد، تأثیر اضطراب شدید در یادگیری و تفکر در روانشناسی تا حدی مشخص شده است. وجود اضطراب زیاد مزمن در بسیاری از معلولان جسمی- حرکتی مورد تأیید قرار گرفته است. احتمالاً این اضطراب شدید در معلولان موجب رفتارهای آنی، اجباری و شکننده در فرد میشود که سد کننده یک رویکرد خلاق هستند. مشخص کردن این مسأله در پرورش و توان بخشی افراد معلول اهمیت زیادی دارد.
همچنین هدف از این تحقیق نیز بررسی چگونگی تفکر خلاق در افراد معلول جسمی- حرکتی و نیز یافتن همبستگی اجتماعی صفات شخصیت و نیروی خلاق در این افراد است. از طریق این گروه سعی میشود که اهمیت خصوصیات شخصیت مانند استقلال، اعتماد به نفس و … نظائر آن در قدرت خلاقیت مورد بررسی قرار گیرد.
و بالاخره اگر مسأله را به طور گستردهتر در مورد تمام نوجوانان در نظر بگیریم با شناخت شرایط اساسی مؤثر بر خلاقیت در زمانی که رویکرد خلاق در آموزش و پرورش روز به روز بیشتر مورد تأکید قرار میگیرد، برنامهریزهای بلندمدت آموزش در مورد نوجوانان را بهتر میتوان طرحریزی کرد.
ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است
متن کامل را می توانید در ادامه دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن برای نمونه در این صفحه درج شده است ولی در فایل دانلودی متن کامل همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند موجود است
نظارت بر محیط، بدون واسطه انسان یکی از نیازهای بشر امروز است. با اینکه بیش از چند دهه از معرفی روش¬های نظارت اتوماتیک نمیگذرد ولی امروزه کاربرد بسیار زیادی پیدا کردهاند. یکی ازمهمترین کاربردهای آن نظارت ترافیک میباشد. در سیستم های نظارت ترافیکی از سنسورها و ابزار های مختلفی استفاده میشود. استفاده از دوربین های ویدئویی، روشی است که میتوان به کمک آن اطلاعات ترافیکی مورد نیاز را از تصاویر استخراج کرد.
جهت پردازش تصاویر ویدئویی برای تشخیص و ردیابی خودروها و در نهایت نظارت اتوماتیک در ترافیک روشهایی ارائه شده است که هرکدام با توجه به کارایی مورد نظر، از الگوریتم های مختلف بینایی ماشین استفاده می کنند. برخی از این روش ها ردیابی بر اساس مدلهای سهبعدی و برخی دیگر بر اساس ردیابی نواحی متحرک در تصویر یا نقاط مشخصه هستند.
در این پایان نامه روشی جدید جهت استخراج پارامترهای حرکتی و ترافیکی با استفاده از تشخیص و ردیابی خودروهای متحرک ارائه شده است. روش پیشنهادی بر اساس ردیابی حباب بوده و به منظور ردیابی هرچه دقیقتر خودروها از بافت نگارهای عرضی (در هر فریم) و طولی (درچند فریم متوالی) فراوانی مشخصات لبه های استخراج شده خودروها در نوارهای مشخص شده و همچنین اثر¬دهی اطلات رنگ، رشد پیکسلی،سرعت و تخمین مکانی خودروها استفاده شده است. درمرحله نخست، با استفاده از تصاویر از پیش ضبط شده ازمکان¬های مورد نظر کالیبراسیون انجام می¬شود. هدف ازم انجام کالیبراسیون در این روش بدست آوردن نسبت هرپیکسل به اندازه واقعی آن بر حسب متر در تمام نقاط تصویر می¬باشد، که به کمک روش تقریبی تخمین زده می¬شود. در مرحله بعدی تخمین پس زمینه برای جداسازی خوردروهای متحرک از تصویر و در نهایت استخراج حباب¬ها که هرکدام نمایانگر یک خودرو متحرک می¬باشد انجام می¬شود. جهت ردیابی حباب ها در تصویر جاری از یک ماتریس m در n که درآن n تعداد حباب های ردیابی شده و m تعداد مشخصه¬هایی از قبیل مختصات مکانی، ابعاد، رنگ، سرعت، مکان تخمینی در تصویر بعدی، ابعاد تخمینی در فریم بعدی و ... می¬باشد که به هر حباب ردیابی شده نسبت داده می¬شود. این ماتریس در هر فریم با استفاده از مشخصات استخراج شده حباب¬ها به روز می¬شود به طوری که صحت این ردیابی با مطابقت دادن همه مشخصه¬های فعلی و تخمین زده شده تایید می¬گردد. جهت ردیابی دقیق تر خودروهایی که به دلیل وجود سایه¬ها و مسأله اختفاء به درستی ردیابی نشده اند از فصل مشترک اطلاعات لبه در حباب های ردیابی شده با نواری از تصویر که درمکانی خاص در نظر گرفته شده است یک نمودار بافت نگار تشکیل داده و با بررسی آن در هر تصویر می-توان ردیابی اشتباه دو خودرو که به طور عرضی به هم چسبیدگی دارند و همچنین با بررسی آن در چند تصویر متوالی می¬توان ردیابی اشتباه دوخودرو که به طور طولی به هم چسبیدگی دارند را با تقریب خوبی تشخیص داد. پس از تشخیص و ردیابی خودروها، استخراج پارمترهای حرکتی و ترافیکی از قبیل تراکم، سرعت متوسط، تعداد خودروها و ... انجام می¬شود.
کلید واژه: پارامترهای حرکتی ، پارامترهای ترافیکی، ردیابی حباب، بافت نگار، کالیبراسیون.
فصل 1- مقدمه
1-1- پیشگفتار
امروزه اهدافی چون افزایش امنیت عمومی، کاهش ازدحام جادهای، بهبود دسترسی به اطلاعات حمل و نقل و سفر، کاهش هزینههای ارگانهای مرتبط دولتی (همچون وزارت راه و . . .) و نیز کاهش مناطق حادثه خیز (بر اساس تعاریف VDC وابسته به وزارت حمل و نقل امریکا) در تمامی دنیا مورد توجه مدیران ارشد دولتی بوده و برنامههای سالیانه استفاده از این تجهیزات و افزایش سیستمهای حوزه ITS در ارگانهایی چون پلیس، وزارت راه و ترابری و نیز سازمانهای تاًمین امنیت عمومی در تمامی کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه دیده میشود.
در یک مطالعه تحقیقاتی در سال 1998 در امریکا، بر اساس داده های آماری میزان سفرهای درون و برون شهری و حوادث جاده ای، نرخ ایجاد اتوبانها و جادههای اصلی در 10 سال آینده (تا سال 2008) 25 درصد جاده های موجود برآورد شده است که پس از ایجاد سازمان دولتی ITS و بهره گیری از تجارب شرکتهای مشاور خصوصی چون VDC و . . . نتیجه به دست آمده استفاده از سیستمهای ITS را با اهداف فوق تجویز می نمود. در واقع با به کار بردن ابزارهای هوشمند کنترل حمل و نقل و مدیریت آن میتوان از هزینههای ساخت اتوبانهای جدید به شدت کاست و از منابع موجود به بهترین نحو استفاده نمود. اینگونه سیستمها با کاربریهای مختلفی چون راهنمایی مسیرهای سفر به صورت برخط ، سیستمهای اجباری و . . . نه تنها به سرعت عملیات ارگانهای مرتبط با پلیس و راهداری می افزایند بلکه در بسیاری موارد خود عواملی درآمد زا برای دولت نیز بوده و هزینه های خود را جبران می سازند. در این میان سیستمهای اجباری جاده ای که در اغلب دنیا توسط پلیس مورد استفاده قرار میگیرند از ارکان اساسی ITS به شمار میروند ، چرا که این سیستمها نه تنها درآمدزا هستند بلکه در مواردی چون روانسازی ترافیک جادهای، کاهش تصادفات، فرهنگسازی عمومی و افزایش توان پلیس که منجر به کاهش جرم و جنایت میشود نیز تاًثیر به سزایی دارند.
فهرست مطالب د
فهرست شکلها ز
فهرست جدولها ی
فهرست معادلات و روابط ک
چکیده 1
فصل 1- مقدمه 3
1-1- پیشگفتار 3
فصل 2- انواع سنسور های مورد استفاده در سیستم های مدیریت ترافیک 8
2-1- مقدمه 9
2-2- سنسورهای دفنی 12
2-2-1- لوله های بادی 12
2-2-2- آشکار سازهای حلقه القایی 13
2-2-3- سنسورهای پیزوالکتریک 15
2-2-4- سنسورهای مغناطیسی 17
2-2-5- توزین در حرکت 19
2-2-6- صفحه خمشی 20
2-2-7- سلول بار 21
2-2-8- سنسورهای غیر دفنی 22
2-2-9- پردازنده تصاویر ویدیویی 22
2-2-10- سنسورهای مادون قرمز 31
2-2-11- سنسورهای آلتراسونیک 35
فصل 3- مروری بر روشهای استخراج پارامترهای ترافیکی بااستفاده از پردازش ویدئویی 37
3-1- مقدمه 38
3-2- روش های موجود در تشخیص اشیاء 39
3-2-1- تشخیص از روی مدل هندسی آن 39
3-2-2- روش ردیابی لبه برای تشخیص شی 40
3-2-3- روش مبتنی بر عمق تصویر، به کمک چند تصویر از شی 40
3-2-4- استفاده از الگوریتم های شبکه های عصبی 42
3-2-5- تشخیص شی از روی حرکت آن 44
3-3- ردیابی حباب 55
3-4- ردیابی پیرامون فعال 61
3-5- ردیابی بر اساس مدل سه بعدی 63
3-6- ردیابی میدان تصادفی مارکوف 66
3-7- ردیابی بر اساس مشخصه 68
3-8- ردیابی بر اساس شار نوری 71
فصل 4- فصل چهارم: الگوریتم پیشنهادی برای ردیابی حباب 73
4-1- مقدمه 74
4-2- کلیات الگوریتم: 76
4-3- پایگاه داده تصاویر ویدئویی 78
4-4- بدست آوردن تصویر پسزمینه 80
4-5- بدست آوردن تصویر پییشزمینه 86
4-6- استفاده از عملگرهای شکلشناسی 89
4-7- پردازش حبابها 90
4-7-1- برچسبگذاری اولیه حبابها 90
4-7-2- استخراج مشخصات مربوط به هریک از حبابها 91
4-7-3- جداسازی حبابها براساس مشخصات آنها 92
4-8- کالیبراسیون 95
4-9- ردیابی حبابها 100
4-10- استخراج پارامترهای حرکتی و ترافیکی 102
4-11- الگوریتم های شمارش 103
4-11-1- روشهایی که وابستگی به ردیابی ندارند 103
4-11-2- روشهایی که بر اساس ردیابی عمل میکنند 105
4-12- الگوریتم پیشنهادی 105
4-12-1- استخراج نمودارهای بافتنگار 106
4-12-2- بدست آوردن اطلاعات بافتنگار در طول زمان 107
4-12-3- اطلاعات موجود در نمودارهای دو بعدی و سهبعدی به دست آمده 114
4-12-4- شمارش خودروها با استفاده از نمودار سطح زیرمنحنی بافتنگارها در طول زمان 114
4-12-5- شمارش خودروها با استفاده از نمودار سهبعدی بافتنگارها در طول زمان 116
4-12-6- شمارش خودروها با استفاده از کانتور بافتنگارها در طول زمان 116
4-12-7- شمارش خودروها با استفاده از اطلاعات دوبعدی اصلاح شده توسط اعمال قوانین شکلشناسی 119
4-12-8- جمعبندی الگوریتم پیشنهادی 121
4-13- نتایج آزمایشات 122
4-13-1- شمارش بدون استفاده از ردیابی حبابها 122
4-13-2- شمارش با استفاده از ردیابی حبابها 123
4-13-3- شمارش با استفاده از اطلاعات دوبعدی بدست آمده از ردیابی حبابها 123
4-13-4- شمارش با استفاده از اطلاعات دوبعدی اصلاح شده توسط اعمال قوانین شکلشناسی 124
جمعبندی و پیشنهادات 125
فهرست مراجع 126
شامل 141 صفحه فایل word
تحقیق چگونه می توانم مهارت های حرکتی ظریف دانش آموز فلج مغزی خود را بهبود ببخشم؟/
در زیر به مختصری چکیده، تعداد صفحات، فرمت فایل و فهرست مطالب آنچه شما در این فایل دریافت می کنید اشاره شده است:
خلاصه و چکیده تحقیق:
فلج مغزی نوعی بیماری است که مغز در ارسال سیگنال های عصبی مناسب به عضلات ناتوان است این بیماری اشکال مختلفی دارد که نوع همی پلژی اسپاستیک از انواع نسبتا شایع این بیماری است . همی پلژی بدان معنی است که نیمی از بدن ضعیف است اما فلج نیست.
هر نیمکره از مغز سمت مخالف بدن را کنترل می کند بتابراین اگر سمت چپ آسیب ببیند علائم بر روی سمت راست مشهود است و بر عکس.
صدمات سر می تواند باعث همی پلژی شود به عنوان مثال تومور های مغزی بیماری های مادر زادی که مشکلات عروقی در مغز ایجاد می کند و برخی بیماری های صرع، همچنین دلایل ناشناخته ای نیز می تواند وجود داشته باشد.از دلایل دیگر آن مننزیت ، آنسفالیت و عفونت های دیگر مغزمی باشد
متن اقدام پژوهی زیر مربوط به یک نفر از دانش آموزان فلج مغزی مادرزاد کلاسم است که نیمه ی بدن او فلج می باشد،فلج مغزی او باعث شده مهارت های ریز و مهارت های خودیاری او آسیب ببیند و درنتیجه ابعاد مختلف زندگی اورا تحت تآثیر قرار دهد و اعتماد به نفس او پایین بیاد.
لذا از نظر پژوهشی قابل تآمل و بررسی است .در جریان بررسی و پیگیری این مشکل پس از تشخیص مسئله تلاش شد ضمن استفاده از کتاب های مرتبط با موضوع و استفاده از کادر آموزشی و توانبخشی وهمچنین درگیر کردن دانش آموز مورد نظر با فعالیتها و اجرای طرح هایی برای بهبود مهارت های ظریف به حل مسئله پرداخته شد.
تعداد صفحات: 17
فرمت فایل: word
فهرست مطالب:
چکیده1
مقدمه.2
توصیف وضعیت موجود،تشخیص مسِئله
اهمیت و ضرورت
اهداف
تعریف واژه ها و اصطلاحات
گردآوری اطلاعات (شواهد1)9
مشاهده10
ارزیابی از طریق پرسشنامه
مصاحبه خصوصی 11
مصاحبه با خانواده
تجزیه و تحلیل داده ها
انتخاب راه حل موقتی
اجرای طرح جدید و نظارت بر آن
تأثیر اقدامات جدید و ارزیابی آنها
پیشنهادات مبتنی بر یافته ها تجربیات
فهرست منابع
بررسی تأثیر معلولیت جسمی- حرکتی نوجوانان دختر 19-13 سال شهر تهران بر خلاقیت آنها
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:145
فهرست مطالب :
فصل اول
بیان مسئله................................... 6
هدف تحقیق.................................... 8
اهمیت و ضرورت تحقیق.......................... 10
فرضیههای تحقیق............................... 11
جامعه آماری.................................. 12
نمونه آماری.................................. 12
ابزار پژوهش.................................. 12
تعریف اصطلاحات................................ 13
معلولیت...................................... 13
معلولیت جسمی- حرکتی.......................... 13
خلاقیت (تفکر خلاق)............................. 14
خودپذیری..................................... 14
خودپنداری.................................... 16
رواننژندی (روان رنجوری)...................... 16
خودشکوفایی................................... 17
توانبخشی..................................... 17
فصل دوم
بررسی تاریخی................................. 21
تعریف خلاقیت.................................. 21
عوامل موثر بر خلاقیت.......................... 27
رابطه خلاقیت و ویژگیهای شخصیتی................ 27
دیدگاه روانکاوی از خلاقیت..................... 29
دیدگاه گیلفورد درباره خلاقیت.................. 30
دیدگاه تورنس درباره خلاقیت.................... 31
خلاصهای از تاریخچه نظریههای خود............... 32
مازلو و نظریه خود............................ 33
چگونگی شکلگیری خود........................... 34
خودپنداری.................................... 35
رشد خودپنداری در نوجوانی..................... 36
خودواقعی و خود آرمانی........................ 37
خودشکوفایی و خلاقیت........................... 38
نقش تصویر ذهنی بدن در خودپنداری نوجوان....... 40
مروری بر دنیای معلولین....................... 41
معلول چیست؟.................................. 43
علل معلولیتها................................ 45
انواع معلولیت................................ 45
جنبههای روانی معلولیت جسمی- حرکتی............ 46
معلولیت جسمی- حرکتی و خودپنداری.............. 47
مشکلات ناشی از معلولیت و نقایص بدنی........... 48
تأثیر والدین بر شخصیت افراد معلول جسمی- حرکتی 49
توان بخشی معلولین جسمی- حرکتی................ 50
فصل سوم
جامعه آماری.................................. 53
گروه مقایسه.................................. 53
روش نمونهگیری................................ 54
روش تحقیق.................................... 54
ابزار تحقیق.................................. 55
1- آزمون خلاقیت تورنس......................... 55
نمرهگذاری پرسشنامه........................... 55
آزمون خودپذیری............................... 56
نمرهگذاری آزمون خودپذیری..................... 56
روش آماری.................................... 57
نحوه اجرای آزمون............................. 57
فصل چهارم
نقد و اعتبار فرضیهها......................... 60
فرضیه شماره 1................................ 60
فرضیه شماره 2................................ 65
فرضیه شماره 3................................ 70
فصل پنجم
خلاصه فصول قبل................................ 76
تفسیر و نتیجهگیری............................ 78
پیشنهادات.................................... 81
محدودیتها.................................... 83
ضمائم........................................ 84
منابع مورد مطالعه............................ 85
فهرست جداول :
جدول 1-4: مقایسه میانگین خلاقیت نوجوانان دختر معلول جسمی- حرکتی و نوجوانان دختر غیرمعلول....................... 60
جدول 2-4: دادههای مربوط به خلاقیت نوجوانان دختر معلول جسمی- حرکتی و خلاقیت نوجوانان دخترغیرمعلول................ 62
جدول 2-4: دادههای مربوط به خلاقیت نوجوانان دختر معلول جسمی- حرکتی و خلاقیت نوجوانان دختر غیرمعلول............... 63
جدول 3-4: مقایسه میانگین خصوصیتهای منفی شخصیتی بین نوجوانان دختر معلول جسمی- حرکتی و غیر معلول................ 65
جدول 4-4: دادههای مربوط به خصوصیتهای منفی شخصیتی بین نوجوانان دختر معلول جسمی- حرکتی و نوجوانان دختر غیرمعلول 67
ادامه جدول 4-4: دادههای مربوط به خصوصیتهای منفی شخصیتی بین نوجوانان دختر معلول جسمی- حرکتی و نوجوانان دختر غیرمعلول+ 68
جدول 5-4: مقایسه همبستگی پایین بودن خلاقیت نوجوان معلول با خود پذیری کمتر آنها.............................. 70
جدول 6-4: دادههای مربوط به همبستگی پایین بودن خلاقیت نوجوانان معلول با خودپذیری کمتر آنها.................. 72
ادامه جدول 6-4: دادههای مربوط به همبستگی پایین بودن خلاقیت نوجوانان معلول با خودپذیری کمتر آنها......... 73
چکیده :
تحقیق حاضر بررسی تأثیر معلولیت جسمی- حرکتی نوجوانان دختر بر خلاقیت آنها را مورد مطالعه قرار میدهد. هدف از این تحقیق نیز بررسی چگونگی تفکر خلاق در افراد معلول جسمی- حرکتی و نیز یافتن همبستگی اجتماعی صفات شخصیت و نیروی خلاق در این افراد است.
در این تحقیق بعد از تعاریف متعدد از خلاقیت، مراحل و عوامل مؤثر بر خلاقیت به رابطهی خلاقیت و ویژگی های شخصیتی اشاره شده است. همچنین با مطالعة مفهوم خودپنداری و نقش تصویر ذهنی بدن در خودپنداری نوجوانان این مسأله روشن میشود که به طور کلی تصویر ذهنی بدن به عنوان آگاهی کامل شخص از بدن خودش و امکانات آن برای حرکت و جنبش میباشد و محققان بر اهمیت نهایی تصویر ذهنی بدن بر سازگاری روانی و هیجانی تأکید کرده اند. اثر معلولیت فرد بر روی رفتارش بیشتر غیرمستقیم است تا مستقیم. همچنین سطح آرزوی فرد نهایتاً به خودپنداری او بستگی دارد. چگونگی واکنش افراد نسبت به یک فرد معلول مهمتر از معلولیت واقعی اوست. خودپنداری افراد بیشتر از ناتوانی آنها در رفتارشان تأثیر دارد.
از سوی دیگر مرور تحقیقاتی که درباره جنبه های روانی معلولیت جسمی- حرکتی به عمل آمده آشکار می سازد که در اکثر افراد معلول ادراک «خود» و «خودپنداری» و ارزیابی از خود تحت تأثیر معلولیت جسمانی قرار میگیرد.
جامعة تحقیق ما معلولان جسمی- حرکتی مراکز توانبخشی در مقطع نوجوانی است که 50 نفر بودند و برای مقایسه نیز 50 نفر از دانش آموزان دوره راهنمایی و دبیرستان شهر تهران انتخاب شدند. در این تحقیق آزمون مورد استفاده قرار گرفت. 1- آزمون خلاقیت تورنس که شامل 60 سؤال بود و 2- آزمون خودپذیری که شامل 30 سؤال بود.
مقایسه و تجزیه و تحلیل نمرات دو گروه نشان داد که گروه معلولان جسمی- حرکتی به طور معنی داری از گروه مقایسه پایین تر بودند همچنین نمرات خودپذیری گروه معلولان نیز پایین تر از گروه مقایسه بود. محاسبه همبستگی بین خلاقیت و خودپذیری نیز رابطه مثبت را بین خلاقیت و خودپذیری را نشان میدهد.
مقدمه :
تردیدی نیست که مهمترین نقشی که والدین میتوانند در تربیت کودکان خود ایفا کنند، پرورش توانایی خلاقیت آنهاست. زیرا خلاقیت به نحوی بلامنازع عامل کلیه پیشرفتهای بشری است و امکان بروز خلاقیت افراد وقتی مهارتها وانگیزه خلاقیت در کودکی پرورش یابد، بسیار بیشتر است. شاید از آن مهمتر این واقعیت است که، چنان که بسیاری از روانشناسان تأکید دارند، خلاقیت و صلاح روح و روان همراه و همگاماند. بدین ترتیب شاید به جرأت بتوان گفت خلاقیت کلید طلایی خوشبختی است.
خلاقیت حوزه افراد «تیزهوش» و «با استعداد» نیست. اگرچه آنها استعداد بالقوه بیشتری دارند که در راههای خلاق به کار برند. خلاقیت میتواند و باید جزئی از زندگی همه افراد، از جمله افراد تیزهوش، و با استعداد باشد. لیکن مهمترین عامل در خلاقیت، انگیزه برای انجام کارهای خلاق است. استعداد، ویژگیهای شخصیتی، و مهارت به والدین و مربیان نشان میدهد که کودک چه کاری را میتواند انجام دهد ولی انگیزه نشان میدهد که چه کاری انجام خواهد شد. چنانکه خواهیم دید انطباق انگیزهها با استعداد و مهارتهای کودک است که در خلاقیت کارساز میباشد.
برای کودک خود نوعی تصویر ذهنی از آنچه میخواهد شود به دست آورید. تصویری از بزرگسالی کودک که با ویژگیهای سازگار باشد. تصویی که او با شور و شوق درونی آن را به مرحله عمل درآورد آنچه باید تأکید گردد، آن است که تحمیل علائق پدر و مادر بر کودک به هیچ شکل منجر به نیل دستاوردهای اخلاق نخواهد گردید.
به منظور راهنمایی والدین و مربیان در شناسایی خلاقیت کودکان درهر زمینه به تفصیل سه جزء متشکله خلاقیت را که بعارت از مهارت در زمینه مربوط، مهارتهای تفکر و رفتار و عملکرد خلاق و انگیزه درونی است.
افراد در خلاقترین شرایط خود قرار خواهند داشت اگر در درجه اول به علت علاقه، لذت، رضایت حاصله و چالش کار مبادرت به انجام کاری میکنند و نه از طریق فشار خارجی یعنی انگیزه برونی این اصل را اصل انگیزه درونی خلاقیت مینامند.
خلاقیت واقعی بدون قدری شور و هیجان غیرممکن است.
(مترجمین: دکتر حسن قاسمزاده، پروین عظیمی)
پیشرفت بشریت با خلاقیت پیوندی محکم دارد. باید بتوان به چیزهای نو دست پیدا کرد و روشهای اندیشههایی را جستجو کرد که آدمی را در موقعیتهای اضطراری یاری دهد و راههای تازهای را برای شناختن و بارورتر کردن آفرینش پیش پای او بگذارد. خلاقیت در همه زمینههای فعالیت انسانی لازم است از دانش و کارهای مهندسی گرفته تا ادبیات. آنها که امروز در مدارس درس می خوانند به عنوان کارگر، نظامی، مهندس، دانشمند، طبیب و … زندگی مستقل خود را آغاز میکنند.
این کودکان و نوجوانان امروز نه تنها باید دستآوردهای گذشته و دانش و فرهنگ فعلی جامعه را حفظ کنند بلکه باید استعداد این را نیز داشته باشند که آنها را به پیش ببرد و
تکامل بخشد.
در عصر ما در سطح ملی و بینالمللی چه از نظر معلم و چه از نظر دانشآموز همهجا با اندیشههای واحدی برخورد میکنیم که همان اقتضای زمان ما یعنی تخیل، اختراع، ابتکار و خلاقیت است. مطمئناً همیشه افراد خلاق وجود داشتهاند، اما قرن بیستم هم از جهت لزوم آمادگی و هم از جهت حفظ وفاداری به انسان در مقابل دنیای ماشینی چنین ایجاب میکند که تمام قوای خلاقیت سازندهای را که بالقوه در افراد بشر وجود دارد به کار گرفته شود.
بیشک یکی از زیباترین ویژگیهای انسان قدرت آفرینندگی و خلاقیت است به واسطه همین ویژگی است که انسان میتواند اهداف آرمانگرایانه خود را پدید آورد و تواناییهای خود را شکوفا سازد، آنچه پیش از آن در مورد خلاقیت تصور میشد، براساس نگرش نبوغآمیز بنا شده بود و طبق این نگرش، خلاقیت به افراد تعلق داشت، افرادی که نبوغ استثنایی برخوردار بودند و توانایی ذهنی آنان فراتر از مردم عادی به شمار میرفت.
بنابراین خلاقیت موهبتی آسمانی پنداشته میشد که صرفاً در اختیار تعداد معدودی از افراد قرار گرفته است و همین افراد خاص که دارای خلاقیت هستند در شرایط مختلف آن را از خود بروز دهند وهمین افراد هستند که به اختراعات و اکتشافات نائل میشوند. با فراگیر شدن منطقگرایی اکثر باورهای انتزاعی و همینطور امور ما بعدالطبیعه دستخوش دگرگونیهای عدیدهای شد.
مقولهی خلاقیت و سایر قابلیتهای فکری نیز در همین راستا مورد بررسی دقیق دانشمندان قرار گرفت و با بررسی طیف وسیعی از نمونههای مختلف نتایج بسیار جالبی بدست آمد که با آنچه تاکنون پنداشته میشد تفاوت عمدهای دارد.
در مورد آموزش تا خلاقیت بخش مهمی از دورههای (تفکر خلاقانه) است که این تفکر در نتیجه فرآیندهای استثنایی تفکر بروز میکند که تا حدودی با تفکر عادی که ما در فعالیتهای روزانه خود به کار میبریم متفاوت است.
احیاء علاقه به روانشناسی خلاقیت قبل از هر چیز دلایل عمیق اجتماعی دارد. بررسیها نشان میدهد که فرهنگ امروزی استقلال با رفتار از لحاظ اجتماعی و اگر کمتر تحمل میکند و خطرات اجتماعی و فرهنگی همرنگی افراطی در قلمروهای رفتار آشکار ذهنی از طریق نظریههای اجتماعی مورد تأیید قرار گرفته است. پاداشهایی که برای همرنگی وجود دارد و نبودن نسبی پاداش برای تفکر و عمل مستقل یک مانع اجتماعی برای فرد و یک بازدارنده برای «ابراز وجود» است. به همین دلیل روانشناسان و معلمان جامعه ضمن اشاره به خطرات همرنگی افراطی و رفتارهای قالبی در رکوردی که در نتیجه آن جامعه را از پیشرفت بازمیدارد، به اهمیت نوآوری و تفکر خلاق برای جامعه را مورد تأکید قرار دادهاند (بودو، آلن، ترجمه خانزاده 1358)
افراد معلول جسمی- حرکتی دارای ویژگیهای شخصیتی معینی هستند که میتوانیم تأثیر آن را بر فعالیتهای روانی آنها از جمله تفکر خلاق این افراد، مورد بررسی قرار دهیم. معلوم شده است که معلولیت غالباً در خودپنداری افراد اثرات خاصی بر جای میگذارد. مثلاً وقتی میگوییم خانواده، والدین، دوستان و افراد دیگر در نظر و ادراکی که فرد از خود دارد موثر است (وابستگی به دیگران، دلسوزی و ترحم نابهجای افراد و نظرهای آن بر خودپنداری افراد تأثیر دارد و در افراد معلول امکان بوجود آمدن این شرایط بیشتر است.)
بیان مسئله:
هرچند روانشناسان در تمام دوران علمی شدن روانشناسی در آثار خود اشارههایی به خلاقیت داشتهاند ولی از اواسط دهه 1950 تغییری جدی در نگرش روانشناسان نسبت به خلاقیت دیده شده و از موضوعی فرعی و گاه حاشیهای به اصلی مهم در روانشناسی تبدیل شد.
با اشاره به همین تغییر است که گالوین تایلور[1] یکی از محققان مسایل خلاقیت این مسأله را مورد تحقیق قرار دارد. در 6 تا 7 دهه قبل از 1950 فقط تعداد بسیار محدودی مقاله پژوهشی در مورد خلاقیت در ادبیات علمی ظاهر شد، وی از سال 1955 از علاقه و فعالیت فزایندای راههای پژوهشی بسیاری را گشوده است از آن زمان افزایش فوقالعاده زیادی در شور و حرارت نسبت به مسایل خلاقیت ظاهر گشته است. (دکتر تیمور آقای نیشانی، 1377).
مشخص شده است که برای استفاده و پرورش و ظهور این نیروهای خلاق، افراد باید در خلاق بودن هیچ محدودیت اجتماعی نداشته باشند. باید آزاد باشند و برای اندیشهها و نوآوریهای بکر و مهم از لحاظ اجتماعی و فرهنگی پاداش گیرند. اندیشههای یگانه و مسایل ابتکاری و شیوههای جدید حل آنها محصول یک جامعه نوآور است و پیشرفت مداوم اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و آموزشی تا حد زیادی به خلاقیت اعضای جامعه بستگی دارد. ولی متأسفانه این جنبه در جامعه ما کمتر مورد بررسی قرار گرفته است و در دبستانها خلاقیت هر روز کمتر از پش مبنای تعلیم و تربیت افراد قرار میگیرد. (آلن بودو، ترجمه خانزاده، 1358).
علم جدید روانشناسی خلاقیت نیز مانند سایر پدیدههای روانی بر کثرت عوامل و حقایقی که به طریقی بر خلاقیت موثر تأکید دارد. یعنی یک سری عوامل بیرونی و درونی بر تفکر خلاق تأثیر میگذارند که مهمترین آنها عبارتند از: عوامل انگیزشی، شخصیتی، روانی و اجتماعی، بررسی های انجام گرفته و روش ساخته است که این عوامل با نتایج مثبت و منفی بستگی دارد.
در این تحقیق سعی میشود تا نحوه تفکر خلاق گروه خاصی از جامعه یعنی معلولان جسمی- حرکتی مورد بررسی قرار گیرند. مطالعاتی درباره تأثیر معلولیت جسمی- حرکتی افراد با یادگیری و تفکر آنها انجام شده است. به نظر میرسد معلولیت جسمی- حرکتی بر خلاقیت و قوه ابتکار افراد نیز تأثیر گذارد. بنابراین باید انتظار داشته باشیم که در این گروه نسبت به افراد غیرمعلول شاهد افت تواناییهای خلاق باشیم. افراد معلول جسمی حرکتی از نظر شخصیتی وضعیت ویژهای را دارا هستند. اغلب آنها احترام به خود پایینی دارند، اعتماد به نفس و اطمینان به خود کمتری را دارا میباشند و به طور کلی برداشت غیرواقعی از «خود» دارند. تحقیقاتی در مورد خودپنداری غیرواقعی آنها انجام شده است که اکثر آنها نشان دادهاند این افراد در مورد خودشان ارزیابی بیش از حد یا کمتر از حد واقعی دارند (البته در اغلب موارد) به همین دلیل سطح اضطراب آنها بیش از حد معمول است و اغلب آنها احساس درونی بیارزش بودن و ناایمنی را دارا میباشند.
با توجه به اهمیتی که در حال حاضر به رویکرد خلاق در آموزش و پرورش میدهد مشخص کردن عوامل موثر بر خلاقیت از جمله خصوصیات معین شخصیتی نقش توجه به «خود» افراد و خودسازی دانشآموزان در مدارس را برجستهتر میسازد. در ضمن توجه به عوامل شخصیتی در آموزش و پرورش وتوانبخشی افراد معلول طرح و اجرای برنامههای کار توانی آنها را آسانتر میسازد.
هدف تحقیق:
با اهمیتی که رویکرد خلاقیت در آموزش و پرورش پیدا کرده است، تحقیقات زیادی در مورد زمینههای عینی ایجاد شرایط مطلوب برای خلاقیت انجام گرفته است. ولی با اینکه مشخص ساختن عوامل موثر بر تفکر خلاق از اهمیت زیادی برخوردار است، ولی موضوع خلاقیت و شرایط پرروش آن فوقالعاده پیچیده است. ولی در جامعه انسانی افراد نشانداری هستند که ویژگیهای خاص را دارا هستند و وجود این خصیصهها کنترل متغیرها را آسانتر میسازد.
مدتهاست که در مورد تأثیر معلولیت جسمی- حرکتی بر فعالیتهای روانی (مانند یادگیری، حافظه، سازگاری اجتماعی و …) پژوهش صورت میگیرد و اهمیت این تحقیقات بر آموزش این گروه روشن گشته، تحقیق در مورد تأثیر معلولیت جسمی بر خلاقیت علاوه بر اینکه جنبهای مهم از تفکر خلاق را روشن میسازد، تعیین علت افت یا تغییر فعالیتهای روانی معلول نیز از اهمیت زیادی برخوردار است. سپس یک هدف مهم و اساسی این تحقیق مشخص ساختن عوامل مؤثر بر تفکر خلاق است.
از قرار معلوم در افراد معلوم جسمی- حرکتی علاوه بر مسأله قابلیت و توانایی فردی، نگرشهای خانواده و همسالان و نیز انتظارات اجتماعی و احساسهای درونی خود فرد نیز متغیرهای مهمی هستند. چگونگی تأثیر این متغیرها بر نیروی تفکر خلاقیت نوجوانان معلول وتعیین رابطه آنها با ساختار شخصیت از اهمیت خاصی برخوردار است.
و...