فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:166
پایاننامه کارشناسی ارشد مطالعات فرهنگی
فهرست مطالب:
بخش اول ـ نفوسِ نامطمئنه/ کلیات - 1 -
قبلالتحریر: بفرمائید که انصرافِ روایی! - 2 -
بیانِ مساله - 5 -
پرسش پژوهشی: - 10 -
اهداف و ضرورتِ انجام تحقیق: - 10 -
فصل یکم :موضعِ تیوریک؛ یک تصریحِ پیشاقصوی - 12 -
1. دیالوگی میانِ « ازِ» کردی و« منِ» فارسی - 13 -
2. شمالِ خراسان؛ بریکولاژِ استعماری؟ - 15 -
3. تاملاتی دربابِ زبانِ ملی/ قومی - 17 -
4. ادبیاتِ اقلیت و هویتِ شلاقی؛ سویِ دیگرِ آن - 23 -
فصل دوم: مباحثِ روش شناختی - 28 -
1. قصهگویی، خاطرهنویسی، تاریخنگاری - 29 -
2. قومنگاری، قصه و مطالعات فرهنگی - 37 -
3. اتواتنوگرافی از مسیرِ اتنومتدولوژی - 40 -
4. و اما خودِ خودقومنگاری - 44 -
5. بعدالتحریرست: 23/11/1392 - 55 -
فهرست منابع - 58 -
بخشِ دوم ـ از، وای هِنه:یک اتواتنوگرافی از محمودِ طلوعی - 61 -
فصلِ یکم: طرزِ خراسانیِ جنگزدهگی و انزوا؛ مکتوب از سرحد - 62 -
فصلِ دوم: جنوبِ خفهسوز، خفهسوز - 92 -
فصلِ سوم: پاتوقها؛ قلمجیغها؛ گُوافها - 105 -
فصلِ چهارم: سویههایِ طنزِ تیرانداختن - 130 -
Abstract:
چکیده:
بر بستر مطالعاتِ فرهنگیِ ایرانی، روزی، دو کرد، با هم بالا میروند از پلههایِ پُلی فلزی در اشرفیِ اصفهانی. اولی کرمانج، خراسانی، نحیف، فارسیدان؛ دومی سوران، قوی، مسلط به شاخههایِ مختلف زبان کردی. کردِ قوی، میوهیِ کاجی را از رویِ پل به اشرفی پرت میکند و میگذرد ماشینی با فاصلهای ناچیز از کنارِ میوه. کردِ نحیف درمیآید که« اگر زن بود راننده، چپ میکرد، میمرد» و پاسخِ کردِ قوی اینست:« یک فارس کمتر، بهتر». و بعد گشوده میشود رویِ پل، دری به تفاوتی معنادار ، سربرمیآورد شکافی هویتی میانِ کردیتِ قدمزنانِ مزبور، که نتیجهاش همین پایاننامهیِ قصهـطور است.
مفاهیمِ کلیدی: بریکولاژ، هیبریدیته، فضایِ درـبین، آگاهیِ رگهمند، ادبیاتِ اقلیت، هویت مرزی، خودقومنگاری، مطالعاتِ فرهنگی، قصهگویی، خاطره، قومیت.
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:35
فهرست مطالب:
آخوند خراسانی و پیشوایی مشروطه
پیشوای مشروطه
پینوشت:
آخوند خراسانی و پیشوایی مشروطه
آخوند خراسانی از سلسله حماسه سازان تاریخ ایران است. وی مرجع تقلید، مدرس کمنظیر حوزه علمیه نجف و رهبر انقلاب مشروطه بود. تمامی تاریخنویسان مشروطه حتی مخالفان رهبری او را در نهضت مشروطه پذیرفتهاند. اما شگفت! که دربارهاش کمتر از سایر دست اندرکاران نهضت مشروطه سخن به میان آمده است.
صدها کتاب و مقاله درباره مشروطه نگاشته شده است، اما هنوز جای حرف باقی است. انقلاب مشروطه پیچیدهترین رخداد سیاسی تاریخ معاصر ایران تا پیش از انقلاب اسلامی است. دوران رهبران مشروطه از متن رخدادها و دسیسههای انگلیس و روسیه برای به انحراف کشاندن مشروطه، موجب شد تا قیام مشروطه بین شب و سپیده دست و پا بزند. آخوند خراسانی کوشید به سان آفتاب نیمه شب، زوایای تاریک این نهضت را روشن سازد.
آخوند خراسانی در سال 1255 هـ .ق در مشهد دیده به جهان گشود، پدرش، ملاحسین هراتی علاوه بر تبلیغ، به تجارت ابریشم نیز مشغول بود. ملاحسین روحانی وارستهای بود که برای امرار معاش هماره در بین راه هرات و مشهد، در رفتو آمد بود. وی در سفرهای تبلیغیاش مردم را با کلام اسلامی آشنا میساخت. در یکی از همین سفرها، در کاشان ازدواج کرد. ثمره این ازدواج، چهار پسر به نامهای نصرالله، محمدرضا، غلامرضا و محمدکاظم (آخوند خراسانی) بود. سرانجام مهر پیشوای هشتمین امام، او را به مشهد کشاند تا برای همیشه در شهر شهادت ساکن شود. (1)
آخوند خراسانی در 12 سالگی وارد حوزه علمیه مشهد شد. ادبیات عرب، منطق، فقه و اصول فقه را در حوزه مشهد فرا گرفت. در 18 سالگی ازدواج کرد و در 32 سالگی، همراه کاروان زیارتی عتبات عالیات، برای ادامه تحصیل عازم نجف شد. شوق تحصیل او را بر آن داشت تا سرپرستی همسر و فرزند نوباوهاش را به پدرش بسپارد و آنها را به خاطر مشکلات سفر، همراه خود نبرد.
کاروان زایران مشهدی به سبزوار رسید. قافله برای استراحت رحل اقامت افکند تا پس از توقفی کوتاه به سوی عراق، حرکت را آغاز کند. آخوند خراسانی، آوازه دانش ملا هادی سبزواری را شنیده بود،بدین خلطر تصمیم گرفت از کاروان جدا شود و برای بهره جستن از دریای علم آن حکیم فرزانه در سبزوار بماند. آخوند، ماههای رجب، شعبان و رمضان 1277 هـ . ق را در حوزه علمیه سبزوار گذراند و از درس فیلسوف بزرگ عصر، ملا هادی سبزواری بهره برد. (2) آخوند از سبزوار به تهران رفت و حدود 13 ماه در مدرسه صدر، در درس ملاحسین خویی و میرزاابولحسن جلوه شرکت کرد.(3)
سرانجام پس از یک سال به حوزه علمیه نجف راه یفات و از درسهای شخ انصاری و میرزا حسن شیرازی استفادههای فراوان برد. (4) آخوند خراسانی شب و روز برای دانشاندوزی و به دست آوردن تقوا میکوشید و در این راه از هیچ مشکلی نمیهراسید. خودش میگوید:
«تنها خوراک من فکر بود. ولی قانع نبودم. هیچگاه نشد که گلایه کنم. شش ساعت بیشتر نمیخوابیدم. شبها بیدار بودم. با ستارگان دوست شده بودم. خواب با شکم خالی بسیار مشکل است.» (5)
آخوند خراسانی، غرق در درس و مطالعه بود که ناگهان نامههای رشته افکارش را گسست و اشک از دیدگانش روان ساخت. فرزند خردسالش دیده از جهان فرو بست. آخوند نامهای به پدر نوشت و از او درخواست کرد که همسر داغدارش را به نجف بیاورد. ملاحسین همراه عروسش به نجف آمد و خود مدتی در نجف ماند و پس از زیارت اماکن مقدسه به مشهد برگشت.
داغ مرگ فرزند اندک اندک از ذهن آخوند و همسرش محو میشد. زن و مرد جوان در انتظار تولد فرزند دیگری، روزشماری میکردند. اما باز هم، مصیبت برخانه سایه افکند. فرزند، قبل از تولد مرد.(6)
نوع محصول : پاورپوینت
قابلیت ویرایش : دارد
تعداد صفحات (پاور) : 90
برای خرید این محصول به پایین مراجعه کنید.
...............................
.......................................
برای دیدن عکس در اندازه اصلی روی آن کلیک کنید.
........................................
برای دیدن موضوعات مشابه روی عبارت زیر کلیک کنید.
دسته بندی : معماری اسلامی
...............................
برای خرید این محصول به پایین مراجعه کنید.
خرید از این سایت بسیار امن و سریع و آسان است و تحویل فایل بلافاصله پس از خرید به ایمیل شما فرستاده می شود.
آموزش خرید اینترنتی 1 ..... آموزش خرید اینترنتی 2 ..... آموزش خرید فایل های بالای 50 هزار تومان سایت SKP
بخشی از متن اصلی :
آخوند خراسانی از سلسله حماسه سازان تاریخ ایران است. وی مرجع تقلید، مدرس کمنظیر حوزه علمیه نجف و رهبر انقلاب مشروطه بود. تمامی تاریخنویسان مشروطه حتی مخالفان رهبری او را در نهضت مشروطه پذیرفتهاند. اما شگفت! که دربارهاش کمتر از سایر دست اندرکاران نهضت مشروطه سخن به میان آمده است.
صدها کتاب و مقاله درباره مشروطه نگاشته شده است، اما هنوز جای حرف باقی است. انقلاب مشروطه پیچیدهترین رخداد سیاسی تاریخ معاصر ایران تا پیش از انقلاب اسلامی است. دوران رهبران مشروطه از متن رخدادها و دسیسههای انگلیس و روسیه برای به انحراف کشاندن مشروطه، موجب شد تا قیام مشروطه بین شب و سپیده دست و پا بزند. آخوند خراسانی کوشید به سان آفتاب نیمه شب، زوایای تاریک این نهضت را روشن سازد.
آخوند خراسانی در سال 1255 هـ .ق در مشهد دیده به جهان گشود، پدرش، ملاحسین هراتی علاوه بر تبلیغ، به تجارت ابریشم نیز مشغول بود. ملاحسین روحانی وارستهای بود که برای امرار معاش هماره در بین راه هرات و مشهد، در رفتو آمد بود. وی در سفرهای تبلیغیاش مردم را با کلام اسلامی آشنا میساخت. در یکی از همین سفرها، در کاشان ازدواج کرد. ثمره این ازدواج، چهار پسر به نامهای نصرالله، محمدرضا، غلامرضا و محمدکاظم (آخوند خراسانی) بود. سرانجام مهر پیشوای هشتمین امام، او را به مشهد کشاند تا برای همیشه در شهر شهادت ساکن شود. (1)
آخوند خراسانی در 12 سالگی وارد حوزه علمیه مشهد شد. ادبیات عرب، منطق، فقه و اصول فقه را در حوزه مشهد فرا گرفت. در 18 سالگی ازدواج کرد و در 32 سالگی، همراه کاروان زیارتی عتبات عالیات، برای ادامه تحصیل عازم نجف شد. شوق تحصیل او را بر آن داشت تا سرپرستی همسر و فرزند نوباوهاش را به پدرش بسپارد و آنها را به خاطر مشکلات سفر، همراه خود نبرد.
این فایل به همراه چکیده ، فهرست مطالب ، متن اصلی و منابع تحقیق با فرمت word در اختیار شما قرار میگیرد
تعداد صفحات : 34
آخوند خراسانی از سلسله حماسه سازان تاریخ ایران است. وی مرجع تقلید، مدرس کمنظیر حوزه علمیه نجف و رهبر انقلاب مشروطه بود. تمامی تاریخنویسان مشروطه حتی مخالفان رهبری او را در نهضت مشروطه پذیرفتهاند. اما شگفت! که دربارهاش کمتر از سایر دست اندرکاران نهضت مشروطه سخن به میان آمده است.
صدها کتاب و مقاله درباره مشروطه نگاشته شده است، اما هنوز جای حرف باقی است. انقلاب مشروطه پیچیدهترین رخداد سیاسی تاریخ معاصر ایران تا پیش از انقلاب اسلامی است. دوران رهبران مشروطه از متن رخدادها و دسیسههای انگلیس و روسیه برای به انحراف کشاندن مشروطه، موجب شد تا قیام مشروطه بین شب و سپیده دست و پا بزند. آخوند خراسانی کوشید به سان آفتاب نیمه شب، زوایای تاریک این نهضت را روشن سازد.
آخوند خراسانی در سال 1255 هـ .ق در مشهد دیده به جهان گشود، پدرش، ملاحسین هراتی علاوه بر تبلیغ، به تجارت ابریشم نیز مشغول بود. ملاحسین روحانی وارستهای بود که برای امرار معاش هماره در بین راه هرات و مشهد، در رفتو آمد بود. وی در سفرهای تبلیغیاش مردم را با کلام اسلامی آشنا میساخت. در یکی از همین سفرها، در کاشان ازدواج کرد. ثمره این ازدواج، چهار پسر به نامهای نصرالله، محمدرضا، غلامرضا و محمدکاظم (آخوند خراسانی) بود. سرانجام مهر پیشوای هشتمین امام، او را به مشهد کشاند تا برای همیشه در شهر شهادت ساکن شود. (1)
آخوند خراسانی در 12 سالگی وارد حوزه علمیه مشهد شد. ادبیات عرب، منطق، فقه و اصول فقه را در حوزه مشهد فرا گرفت. در 18 سالگی ازدواج کرد و در 32 سالگی، همراه کاروان زیارتی عتبات عالیات، برای ادامه تحصیل عازم نجف شد. شوق تحصیل او را بر آن داشت تا سرپرستی همسر و فرزند نوباوهاش را به پدرش بسپارد و آنها را به خاطر مشکلات سفر، همراه خود نبرد.
کاروان زایران مشهدی به سبزوار رسید. قافله برای استراحت رحل اقامت افکند تا پس از توقفی کوتاه به سوی عراق، حرکت را آغاز کند. آخوند خراسانی، آوازه دانش ملا هادی سبزواری را شنیده بود،بدین خلطر تصمیم گرفت از کاروان جدا شود و برای بهره جستن از دریای علم آن حکیم فرزانه در سبزوار بماند. آخوند، ماههای رجب، شعبان و رمضان 1277 هـ . ق را در حوزه علمیه سبزوار گذراند و از درس فیلسوف بزرگ عصر، ملا هادی سبزواری بهره برد. (2) آخوند از سبزوار به تهران رفت و حدود 13 ماه در مدرسه صدر، در درس ملاحسین خویی و میرزاابولحسن جلوه شرکت کرد.(3)
سرانجام پس از یک سال به حوزه علمیه نجف راه یفات و از درسهای شخ انصاری و میرزا حسن شیرازی استفادههای فراوان برد. (4) آخوند خراسانی شب و روز برای دانشاندوزی و به دست آوردن تقوا میکوشید و در این راه از هیچ مشکلی نمیهراسید. خودش میگوید:
«تنها خوراک من فکر بود. ولی قانع نبودم. هیچگاه نشد که گلایه کنم. شش ساعت بیشتر نمیخوابیدم. شبها بیدار بودم. با ستارگان دوست شده بودم. خواب با شکم خالی بسیار مشکل است.» (5)
شامل 34 صفحه فایل word