بخشی از متن اصلی :
داستان، امر واقع، و حقیقت
داستان قصهای بر ساخته است. این تعریف حوزههای بسیاری را در بر می گیرد؛ از آن جمله است: دروغهایی که در خانه و خانواده سر هم می کنیم تا خود را از کنجکاوی های آزارنده حفظ کنیم، و لطیفههایی که تصادفاً می شنویم و بعد من باب مکالمة مؤدبانه (یا غیر مؤدبانه) بازگو می کنیم، و نیز آثار ادبی خیالپرورد و بزرگی چون بهشت گمشدة میلتون یا خود کتاب مقدس. بله، می گویم که کتاب مقدس داستان است، اما پیش از آنکه از سر اعتقاد به شکاکیت به رضایت سر بجنبانید، چند کلمة دیگر را هم بخوانید. کتاب مقدس داستان است چون قصة بر ساخته است.
امر واقع و داستان آشنایان قدیماند. هر دو از واژههای لاتین مشتق شدهاند. Fact (امر واقع) از facere – ساختن یا کردن – گرفته شده است. Fiction (داستان) از fingere – ساختن یا شکل دادن. شاید فکر کنید چه کلمات سادهای – چرا که نغمة دیگری از سر تأکید یا عدم تأکید بر آنها بار نشده است. اما اقبال این دو در جهان واژهها به یکسان نبوده است. کار و بار fact (امر واقع) رونق فراوان یافته است. در مکالمات روزمرة ما fact (امر واقع) با ستونهای جامعة زبان یعنی «واقعیت» و «حقیقت» پیوند خورده است. اما fiction (داستان) همنشین موجودات مشکوکی است چون «غیرواقعی بودن» و «دروغ بودن». با این همه، اگر نیک بنگریم. می توانیم ببینیم که نسبت «امر واقع» و «داستان» با «واقعی» و «حقیقی» دقیقاً همانی نیست که به ظاهر می نماید. معنای تحت اللفظی امر واقع هنوز هم در نظر ما «امر رخ داده» است. و داستان هم هرگز معنای «امر ساخته شده» اش را از دست نداده است. اما امور رخ داده یا ساخته شده از چه نظر حقیقت یا واقعیت می یابند؟ امر رخ داده وقتی انجام می گیرد، دیگر وجود واقعی ندارد. ممکن است پیامدهایی داشته باشد، و ممکن است اسنادی وجود داشته باشند دال بر اینکه قبلاً وجود داشته است (مثلاً اسنادی وجود داشته باشند دال بر اینکه قبلاً وجود داشته است (مثلاً جنگ داخلی آمریکا). اما همین که رخ داد، دیگر موجودیتاش پایان می پذیرد. اما چیزی که ساخته می شود، تا زمانی که فساد نپذیرد یا نابود نشود، وجود دارد. همین که پایان می پذیرد، موجودیتاش آغاز می شود.
این فایل به همراه چکیده ، فهرست مطالب ، متن اصلی و منابع تحقیق با فرمت word در اختیار شما قرار میگیرد
تعداد صفحات : 44
بخشی از متن اصلی :
مردی بود که کارش آبرسانی بود. او الاغی داشت که بر اثر کشیدن بارهای مشقتبار، پشتش خمیده بود و زخمهای بدی داشت؛ به طوری که شب و روز آرزوی مرگ میکرد. از طرفی سیخ آهنین سقا، دو طرف دمش را پر از زخم نموده بود. روزی رئیس طویلههای شاه، که رفاقتی با آن سقا داشت، آن الاغ را رنجور دید و به سقا گفت: چند روز این خر را به من بده، تا در طویله شاه، قوت خود را بازیابد.
سقا با شادمانی، الاغ خود را به او سپرد و آن الاغ از زحمت جانکاه نجات یافت و به طویله شاه رفت. در آنجا دید که اسبهای جنگی، بهترین خوراکها را دارند و همه از عیش و نوش، چاق و فربه میباشند و غلامان از هر سو به آنها خدمت میکنند و محل سکونت آنها را آب و جارو مینمایند... آن الاغ سر به آسمان بلند کرد و گفت: ای خدای بزرگ! گیرم که من خرم، مگر مخلوق تو نیستم؟ چرا باید این همه زار و لاغر و بیچاره باشم، ولی اسبهای شاه این همه در ناز و نعمت و شادی به سر برند:
حال این اسبان چنین خوش بانوا
من چه مخصوصم بتعذیب و بلا
پس از مدتی، اعلام شد که دشمن برای جنگ آمده است. باید سپاه شاه، به دفع دشمن بپردازد و همة اسبان را به میدان جنگ بردند. وقتی که آن اسبها از جنگ بازگشتند، بدنشان پر از زخم شده بود، پاهای آنها را محکم با نوار میبستند، و نعلبندان برای اصلاح سمهای آنها ایستاده بودند. بدنهایشان را میشکافتند تا تیرها را خارج سازند...
این فایل به همراه چکیده ، فهرست مطالب ، متن اصلی و منابع تحقیق با فرمت word در اختیار شما قرار میگیرد
تعداد صفحات : 11
بخشی از متن اصلی :
مقدمه:
ادب عامه آن را تاریخ رسمی به عمد یا سر خطا ضبط کرده در میان غصهها- ترانه ها- لالایی ها- ضرب المثل و ... می آورد. پس زبان مردم است و از این رو در مردم شناسی جایگاهی ویژه دارد. بخشی از میراث فرهنگ معنوی سرزمین مان است. امروز اگر نپردازیم فردا خیلی دیر است.
به نظر من، ادب عامه خرافات را هم در بر می گیرد. ایرانیان به خرافات توجهی خاص قائل هستند و همین باعث عقب ماندگی شان شده است در صورتی کشورهای پیشرفته در سطح علمی رو به ترقی هستند. اگر سعی کنیم این باورهای غلط را دور بریزیم شاید راهی پیدا شود که دوران طلایی که زمانهای پیش داشتیم تکرار شود.
حتی صادق هدایت هم در مقدمه کتاب خود این خرافات را ذکر کرده
جادوگری- افسون- زهرها- نوش دارو- تسخیر جانوران- ارواح- پیشگویی- جن گیری- بد قدم و خوش قدم- خیمازه- عطسه- خیر و شر- آمد و نیامد- چشم زخم- چشم شور- فال قهوه- تخم مرغ- و از همه واضح تر در دنیای امروز ما فال حافظ است.
بدترین خرافات، خرافاتی هتسند که جایگزین اعتقادات دینی می شود و مبارزه با این ها خیلی سخت است کسی که با این نوع خرافات مبارزه می کند به او می گویند ضد مذهب.
کارلا سرنا:
ایرانیها مانند بیشتر شرقیان، رشته ای از رویداد را صدها بار بی هدف از بین انگشتان خود عبور می دهند من هم با نظر او موافقم. چون ایرانیان افراط و تفریط زیاد می کنند. واقعاً بعضی افراد بی هدف از تسیبح استفاده می کنند.
من استخاره را قبول دارم ولی بارها دیده ایم که این استخاره وسیله بازی ای برای این افراد عامه و حتی برخی ملاها شده است و این باعث تاسف است.
فرد به دکتر می رود و دکتر برایش نسخه می پیچید تازه می آید به خانه و استخاره می کند که این دارو را بخورم یا نخورم و قرآن اگر بگوید نخورد نمی خورد.
گاه تاثیرات این خرافات به حدی می رسد که فرد برای آموختن خرافات طبعه خود به مدرسه می رود.
این فایل به همراه چکیده ، فهرست مطالب ، متن اصلی و منابع تحقیق با فرمت word در اختیار شما قرار میگیرد
تعداد صفحات : 44
کتاب داستان کوتاه انگلیسی The Girl with Green Eyes اثر John Escott یکی دیگر از سری کتب داستانهای کوتاه انگلیسی است که به قلم نویسنده مشهور John Escott به رشته تحریر در آمده. زبان آموزان مبتدی و تازه کار که شروع به یادگیری زبان انگلیسی کرده اند برای ارتقا و بهبود مهارت Reading انگلیسی یا همان درک مطلب، باید از کتاب های ساده ای مثل همین کتاب های داستان سطح Starter یا مبتدی شروع کرده و کم کم با ارتقای سطح خود به سطوح بالاتر این کتاب ها برسند. البته شایان ذکر است که برای بهبود و افزایش مهارت ریدینگ انگلیسی و درک مطلب خواندن تنها این کتاب ها کفایت نکرده و زبان آموز نیازمند خواندن متون سنگین تر نیز می باشد. با این حال برای شروع کار این کتاب ها توصیه می شود. در صورتیکه بعد از مطالعه متوجه شدید سطح کتاب بسیار برای شما ابتدایی و ساده است سع کنید به سطوح بالاتر رفته و آنها را مطالعه فرمایید. در ادامه می توانید این کتاب داستان کوتاه ارزشمند را از زبان پژوه دریافت نمایید.
Greg is a porter at the Shepton Hotel in New York. When a girl with beautiful green eyes asks him for help, Greg can't say no. The girl's name is Cassie, and she says she is an artist.She tells Greg that her stepfather has her sketchbooks , and now she wants them back. Cassie also says her stepfather is staying at Greg's hotel... so what could go wrong
مجموعه داستان های کوتاه چخوف
مغروق - یک صحنه ی آوچک
تهیه آننده در زیر آاناپه - داستانی از پشت صحنه
بچه ی تُخص
در پستخانه
انتقام زن
خوشحالی
در اتاقهای یک هتل
از خاطرات یک ایده آلیست
نزد سلمانی
بی عرضه
سپاسگزار
به اقتضای زمان
نقل از دفتر خاطرات یک دوشیزه
سکوت یا پُر حرفی ؟
گناه آار شهر تولدو
صدف
ناآامی
بوقلمون صفت
زندگی زیباست - برای آنهایی آه قصد انتحار دارند
در بهار
آمریکایی وار
شوخی آوچولو
خوش اقبال
اندوه
قسمت ها یی از نامه های چخوف درباره ی داستان نویسی
به نام خدا
زندگی نامه آنتون چخوف
Chekhov - Antovan , Paolovich / چخوف
آنتون چخوف، فرزند پاول ویوگنیا چخوف، در ١٨۶٠ در تاگان روگ، شمال قفقاز، به جهان آمد. پدرش مغازه دار و شیفته آثار هنری بود. همین
شیفتگی او را از کار داد و ستد بازداشت و دشواری های مالی برای خانواده اش به دنبال آورد. در دوران دبیرستان محیط خانه جایی دنج برای
درس خواندن چخوف جوان نبود و او ناگزیر دو سال دیرتر دبیرستان را به پایان رساند. در ١٨٧۶ پدرش ورشکسته شد و خانواده اش به مسکو
نقل مکان کرد اما او به قصد تمام کردن دبیرستان در زادگاه خود ماند. چخوف که تا آن زمان قطعه های بسیاری نوشته بود سردبیری مجله
مدرسه اش را برعهده گرفت. در ١٨١٩ به خانواده اش پیوست و به دانشکده پزشکی دانشگاه مسکو راه یافت. در وقت های فراغت داستان
های کوتاه فکاهی می نوشت و آنها را برای مجله ها می فرستاد. این داستان ها که از کیفیت چندانی برخوردار نبودند به گمان چخوف صرفاً
پول توجیبی او را فراهم می کردند، چخوف در ١٨٨۶ به طور جدی به نوشتن پرداخت و از این زمان به بعد بود که نوشتن، به بهای از دست
رفتن فرصت تمرین طب، سراسر وقتش را می "رفت.
تعداد صفحات : 66
فرمت PDF