فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:13
پایان نامه کارشناسی ارشد رشته مدیریت
مقدمه : ۱
تاریخچه احزاب سیاسی در ایران : ۱
هدف ارائه مطالب : ۴
تعریف مساله : ۴
پیامد های وجود مساله : ۵
دلایل وجود مساله : ۵
مبانی تئوریک تحقیق : ۷
حزب سیاسی چیست و دارای چه وظایف و مسوولیت هایی در قلمرو سیاست و جامعه می باشد؟ ۷
حزب سیاسی چیست؟ ۷
ویژگی های حزب : ۸
کارویژههاى احزاب سیاسى ۹
راه حلها ی ارائه شده : ۱۰
منابع : ۱۲
مقدمه :
مفاهیم بنیادی مشارکت سیاسی، احزاب و انتخابات در علم سیاست ارتباطی منطقی با یکدیگر دارند، به گونهای که بدون یکدیگر به تنهایی بیمعنی به نظر میرسند. مشارکت سیاسی بدون وجود احزاب و نهادهای مدنی ناقص و عملاً بیتأثیر است. در حالی که با حضور احزاب، مشارکت نهادینه و قانونمند میگردد و این از طریق انتخابات با حق رأی عمومی مردم میسّر است. در این زمینه اگرچه در ایران سابقه وجود و حضور احزاب سیاسی را در گذشته تجربه کردهایم و دورههای مختلف زندگی حزبی در ایران شکل گرفته است، اما واضح است که تا حال فاقد آن نهادینگی بوده است که مقولات سه گانه مطرح شده در کشورهای توسعه یافته نهادینه شدهاند.
بعد از پذیرش قطعنامه 598 و خاتمه جنگ هشت ساله عراق با ایران وفعالشدن نیروهای سیاسی در عرصه سیاسی و اجتماعی، جناحبندی درون نظام سیاسی نیز وضوح بیشتری پیدا کرد و آشکار گردید. و در چهارچوب آن احزاب و گروههایی به فعالیت سیاسی با هدف کسب قدرت پرداختند. در حالی که در خارج از این چهارچوب نیز برخی از گروهها و سازمانها که از قبل وجود و حضور داشتند، به فعالیت خود ادامه دادند و به نقد وضع موجود مشغول شدهاند.
اوج فعالیتهای حزبی، یعنی انتخابات ریاست جمهوری در خرداد 76 و 1380 و انتخابات مجلس ششم در بهمنماه 1378 در کنار اولین دور انتخابات شوراهای شهر و روستا؛ کانون توجه را به نقش احزاب در افزایش مشارکت سیاسی مردم، معطوف داشت. اکنون نیز با توجه به تجارب کنونی و برخی دیدگاههای تحلیلی مربوط به حافظه تاریخی ایران به نظر میرسد که هنوز در زمینه فعالیت احزاب و نقش آنها در جامعه و دولت ایران ابهاماتی وجود دارد. در این مقاله در صدد تحلیل این ابهامات و مشکلات بوده و سعی دارد تا به بررسی نقش احزاب در توسعه سیاسی ایران و تاثیر گذاری بر عوامل قدرت در ایران بپردازد.
قبل از وارد شدن به مبحث اصلی و برای آشنایی با نکات مطرح شده تاریخچه مختصری از روند شکل گیری احزاب و گروه های سیاسی در ایران ارائه گردیده و ضمن معرفی تعدادی از آنان زمینه ورود به تعریف مساله را مهیا خواهیم نمود .
تاریخچه احزاب سیاسی در ایران :
پس از پیروزی جنبش مشروطه نخستین احزاب و گروههای سیاسی علنی رسما وارد صحنه ی سیاسی کشور شدند و به فعالیت پرداختند این تحرکات حزبی تا زمان به قدرت رسیدن رضا خان ادامه پیدا کرد در دوران رضا خان فعالیتهای حزبی با سرکوبی روبرو شد و یک دوره رکود فعالیت های حزبی را شاهد هستیم.اما پس از سقوط رضا خان در شهریور 1320و جانشینی محمد رضا شاه کشور به سمت یک فضای باز سیاسی به پیش رفت . در این فضا که دیگر سرکوبی رضا خانی نبود زمینه ی مساعدی برای رشد احزاب و گرو هها ی سیاسی فراهم شد البته در دوران محمد رضا فعالیت جریانات سیاسی و احزاب وابسته به آن همراه با شدت و ضعف بوده است در سال 1327در پی ترور ناموفق شاه موجی از دستگیریها و سرکوب احزاب آغاز شد اما فضای باز و آزادیهای سیاسی به کلی از بین نرفت . اوج فعالیت احزاب در دوران محمد رضا شاه را باید سالهای 1330 تا 1332 در زمان نخست وزیری مصدق جستجو کرد . که اقتدار شاه در این دوسال به شدت ضعیف شده بود و جریانهای لیبرالی ،مذهبی ،چپ در این دوران نقش پررنگی را ایفا نمودند .اما با کودتای 28 مرداد 1332مجددا سیاست حذف جریانات و احزاب وابسته ی به آنها دنبال شد.واین وضعیت تا سال 1339 دنبال شد که دوران تثبیت اقتدار محمد رضا شاه بود.اما به دنبال روی کار آمدن جان .اف.کندی که دموکرات بود و نخست وزیری علی امینی در سالهای 1339تا 1342مجددا یک فضای سیاسی باز موقت ایجاد می شود و شاهد تحرک جریانات و احزاب سیاسی در این دوران هستیم. اما این تحرک با سرکوب قیام 15 خرداد 1342پایان می پذبرد و دیکتاتوری محمد رضا شاه تقویت می گردد به دنبال این سرکوبی گروهها وجریانات سیاسی فعالیتشان را زیرزمینی می کنند و زمینه برای شکل گیری گروههای مسلح و سازمانهای چریکی فراهم می شود . البته در این دوران شاهد شکل گیری احزاب نمایشی و صوری وابسته ی به سلطنت می باشیم . سر انجام وقایع سال 1356 و انقلاب 1357 موجب فروپاشی نظام شاهنشاهی و شکل گیری فصل جدیدی از احزاب در ایران می شود.
پس از انقلاب نیز شاهد شکل گیری احزاب جدیدی هستیم دوران بعد از انقلاب چهار مقطع از هم متمایز است :1-از 1357 تا1360 2- از خرداد 1360 تا 1376 3-از سال 76 تا 1384 4- از سال 1384 تاکنون.
1-1357 تا 1360 :در این سالها سه جریان از هم قابل تفکیک است :
جریان چپ:که نماد آن در حزب توده بود:با پیروزی انقلاب اسلامی سران حزب، اعضای کمیته ی مرکزی و اجرایی وارد ایران شدند و برای آنکه چهره ای انقلابی از خود نشان دهند ضمن مخالفت با دولت موقت، به حمایت از خط امام(ره) و اشغال لانه جاسوسی پرداختند.اما این تظاهری بیش نبود .نهادهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی ارتباطات جاسوسی حزب با سازمان جاسوسی شوروی و اسرار توسعه ی شبکه مخفی نظامی آن را کشف کردند و دادستانی کل انقلاب رسما انحلال حزب توده را اعلام می کند.چریکهای فدایی خلق نیز که از سال 1350 اعلام موجودیت کرده بود؛ از سر عناد با انقلاب بر آمد و بسیاری ار آنها اعدام شدند یا با دادن تعهد نسبت به وفاداری به انقلاب از زندان آزاد شدند .ولی این گروه عملیاتهای خرابکاری و مسلحانه علیه انقلاب اسلامی را در پیش گرفتند.
از جمله احزاب چپ دیگر این دوران عبارت بودند ازحزب دموکرات کردستان ،حزب کومله ، حزب خلق مسلمان .
جریان لیبرال و ملی گرا: جبهه ی ملی چهارم که اندکی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی درسایه دولت آشتی ملی( شریف امامی) به رهبری کریم ارسنجانی به تاریخ 8 شهریور56 اعلام موجودیت کرد. اما پس از آغاز به کار بختیار در پست نخست وزیری کار را پایان یافته تلقی کرد که با مخالفت حضرت امام روبرو شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی جبهه ی ملی در حالیکه چند تن از اعضای آن به همراه «نهضت آزادی» وارد کابینه شده بودند بنای مخالفت با مشی امام (ره)را در پیش گرفتند که اوج آن در لایحه قصاص بروز کرد از آنجا که مخالفت با این لایحه به معنای مخالفت با آیات و روایات صریح اسلامی تلقی شد؛حضرت امام با صدور اطلاعیه ای ارتداد این گروه را اعلام کردند پس از این تاریخ رهبران جبهه ی ملی به خارج از کشور رفتند و به فعالیت علیه نظام پرداختند.
جریان مذهبی : که نمود آن را می توانیم در هیئت های موتلفه اسلامی ،سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ،جامعه روحانیت مبارز و حزب جمهوری اسلامی ببینیم که اینها از امام و مواضع امام حمایت می کردند.
2-از سال 60 تا 1376 :در این دوران جریانات چپ و لیبرال از صحنه خارج می شوند و نیروهای مذهبی در این دوران فعالند اما علیرغم وجود اشتراک زیادی که در نیروهاو گروهای جریان مذهبی وجود داشت اختلاف بر سر نحوه اداره کشور موجب انشعاب در آنها شد از جمله انحلال سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، انحلال حزب جمهوری اسلامی، انشعاب جامعه ی روحانیت مبارز و به وجود آمدن مجمع روحانیون مبارز. در این دوران حزب کارگزاران و مجمع روحانیون مبارز به وجود می آید در این دوران نیرهای مذهبی به طیف سنتی و مدرن و میانه رو تقسیم بندی می شوند و نمود آن به وجود آمدن سازمانها و گروههایی در حول این طیفها است.
3- خرداد 76 تا 1384 : در این دوره که همزمان با آغاز ریاست جمهوری سید محمد خاتمی می باشد احزاب گسترش پیدا می کنند و شعار دولت، توسعه ی سیاسی و جامعه مدنی و مردم سالاری بود که به دنبال آن شاهد شکل گیری گروههاو احزاب زیادی می باشیم و گروهها و احزاب سیاسی قبلی هم در این دوران مشارکت فعالی دارند. از جمله احزاب این دوره عبارتند از حزب مشارکت ایران اسلامی ، حزب همبستگی ایران اسلامی ، مجمع روحانیون مبارز تهران ،سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران ،حزب کارگزاران سازندگی ایران ، دفتر تحکیم وحدت ، انجمن اسلامی معلمان، خانه کارگر ، مجمع نیروهای خط امام ، جمعت زنان جمهوری اسلامی ایران ،مجمع اسلامی بانوان ، انجمن اسلامی جامعه ی پزشکی ایران ، حزب اسلامی کار ، مجمع نمایندگان ادوار مختلف مجلس شورای اسلامی و مجمع نیروهای خط امام.
4- 1384 تا کنون : به دنبال برخی افراط گیریهای احزاب در دوران خاتمی ما شاهد ناکامی این احزاب در انتخابات شورای شهر سوم و ریاست جمهوری نهم هستیم که در آن نیروهای جدیدی پا به عرصه ی سیاسی کشور می گذارند بیشتر افراد این جریان که ازعملکرد دوران هاشمی رفسنجانی و دوران خاتمی انتقاد داشتند شکل می گیرند.
از سال 1384 تاکنون هم که دولت دکتر محمود احمدی نژاد قدرت را در دست دارد ما شاهد هستیم که شعار استقلال در بین متجددین همچنان کم رنگ است ولی در متعادلین که قدرت را در دست دارند شعار استقلال کشور پررنگ شده و به ویژه در خصوص موضوع هسته ای مواضع صریح و اشکار این طیف را شاهد هستیم . در خصوص شعار آزادی همچنان در میان متجددین پررنگ است و برایشان اهمیت دارد . ولی در میان متعادلین کم رنگ تر جلوه می کند . در خصوص شعار عدالت که همچنان در میان متجددین کم رنگ است ولی در میان متعادلین اهمیت زیادی دارد به ویژه که شعار دولت اقای احمدی نژاد عدالت بوده است. در خصوص معنویت نیز باید گفت که در میان متجددین کم رنگ تر می باشد ولی در میان طیف متعادلین شعار جامعه ی اسلامی و معنویت از اهمیت ویژه ای برخوردار است .
هدف ارائه مطالب :
در این چکیده سعی گردید ه بررسی شود نقش احزاب و گروه های سیاسی تا چه حد در تعیین و جابجایی عوامل با نفوذ تاثیر گذار بوده و آیا همانطور که در بالا اشاره شد آیا این گروهها در ایران وظایف خود را بخوبی انجام می دهند یا اینکه خود آنها آلت دست کانون ها و عوامل قدرتمند نظام دولتی ایران هستند و همچنین علل و موانع این گروه ها در راه کسب اهداف و خواسته هایشان چیست ؟لذا ذیلا ضمن تعریف مساله به واکاوی نقش احزاب درشرائط حال حاضر ایران می پردازیم .
تعریف مساله :
چرا احزاب و گروه های حامی مردم سالار در ایران تا کنون نتوانسته اند نقش تاثیر گذاری در روند سیاست گذاری ایفا نمایند ؟
چرا احزاب بجای اینکه متاثر از نخبگان پرورش یافته از درون خود باشند تحت تاثیر نخبگان حکومتی بوده وحول محور آنان تشکیل یافته اند ؟
چرا احزاب قبل از برگزاری انتخابات داعیه دار تغییر اوضاع بوده وپس از مشخص شدن نتایج انتخابات متاثر از اوضاع پیش آمده می باشند ؟
چرا احزاب سیاسی ایران پس از پیروزی ظاهریشان در انتخابات گرفتار تنش و اختلافات داخلی شده و از رسالت واقعی خویش غافل می شوند و چرا چند ماه مانده به انتخابات دوباره نگاه به توده مردم را سرلوحه کار خویش می نمایند ؟
این سؤالات و سؤالات دیگری که در بطن موارد بالا ذکر شد در خصوص مساله اصلی این تحقیق یعنی ” ناکارآمدی احزاب در نفوذ مؤثر بر عوامل قدرت در نظام دولتی ایران ” مورد بررسی قرار گرفته که امیدواریم تا حدودی به آنها پاسخ داده شود.
پیامد های وجود مساله :
در خصوص پیامدهای وجود مساله موارد ذیل را بطور خلاصه برشمرد . البته باید اذعان نمود این موارد شامل همه پیامدهای وجود مساله نیست و فقط تعدادی از آن برشمرده شده است :
مواردی که ذکر شد بیشتر در دوره 8 ساله ریاست جمهوری آقای خاتمی اتفاق افتاده است ولی این دلیلی بر عملکرد ضعیف احزاب صرفا در همین دوره نمی باشد بلکه این امر نتیجه ایست که در بستر طولانی پس از انقلاب رخ داده است که در دوره مذکور به شکل بارز متجلی گردیده است . آنچه مهم است اینست که با توجه به اینکه انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات مجلس شورای اسلامی در ایران با تقریبا 2 سال فاصله از یکدیگر صورت میپذیرد در صورت عدم هماهنگی و کشمکش های بیهوده به جهت تامین منافع گروهی طرحهای اجرائی و عمرانی کشور نیمه کاره مانده ومنابع بسیار زیادی در راه مبارزات بیهوده وبی ثمر تلف خواهد شد که با ملاحظه این امر که بیشتر این هزینه بوسیله مالیات وسایر عوارض از جیب مردم خرج شود لذا نارضایتی مردم و خرابی کشور را روز به روز در پی خواهد داشت . همان امری که ما در بیشتر کشورهای جهان سوم شاهد هستیم و در نهایت ممکن است اوضاع مانند قبل از انقلاب به سوی احزاب فرمایشی و صوری سوق پیدا کند .
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:150
پایان نامه روان شناسی و علوم تربیتی
فهرست مطالب:
فصل اول: کلیات تحقیق…………………………………………………………………. 1
تعریف و بیان مسأله………………………………………………………………………. 2
اهمیت مسأله…………………………………………………………………………………. 5
هدف تحقیق…………………………………………………………………………………… 9
سوالات تحقیق……………………………………………………………………………….. 9
تعریف عملیاتی متغیرهای تحقیق……………………………………………………. 10
فصل دوم: ادبیات تحقیق……………………………………………………………… 14
بخش اول: پیشینه نظری تحقیق…………………………………………………. 18
سیر تحولات نظریههای سازمان ومدیریت………………………………………. 18
سابقه سازمان یادگیرنده………………………………………………………………. 21
تئوری یادگیری سازمانی……………………………………………………………… 24
تعاریفی از یادگیری سازمانی………………………………………………………… 25
سازمان یادگیرنده……………………………………………………………………….. 28
یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده………………………………………….. 34
نقش مکاتب فکری در سازمان یادگیرنده و یادگیری سازمانی…………… 37
اصول سازمانهای فراگیر از نظر «پیترسنج»………………………………….. 40
تفاوت سازمانهای یادگیرنده با سازمانهای سنتی…………………………… 54
بررسی و مقایسه نظریه پیترسنج با نظریه صاحبنظران دیگر……………. 58
چگونه یک سازمان یادگیرنده با سازمانهای دیگر متفاوت است؟……… 60
اجزای سازنده سازمان یادگیرنده………………………………………………….. 66
سازمان یادگیرنده در آینده…………………………………………………………… 69
راهبردهای ایجاد و گسترش سازمان یادگیرنده………………………………. 70
راهکارهای اجرایی سازمانهای یادگیرنده……………………………………… 75
مزایای ایجاد سازمان یادگیرنده…………………………………………………….. 76
تغیرات ساختاری لازم براساس سازمان یادگیرنده در درون سازمان موجود (مدارس) 78
مدارس یادگیرنده………………………………………………………………………… 80
ویژگیهای مدرسه یادگیرنده………………………………………………………… 89
مقایسه مدارس دولتی و غیرانتفاعی……………………………………………….. 96
بخش دوم: بررسی پیشینه تحقیق……………………………………………….. 99
نتیجهگیری………………………………………………………………………………… 114
فصل سوم: روش تحقیق……………………………………………………………. 118
روش تحقیق…………………………………………………………………………….. 119
جامعه آماری…………………………………………………………………………….. 120
نمونه و روش نمونهگیری…………………………………………………………… 120
روش جمعآوری اطلاعات ………………………………………………………….. 121
روش تجزیه و تحلیل دادهها……………………………………………………….. 122
فصل چهارم: تجزیه وتحلیل یافتهها……………………………………………. 123
اطلاعات توصیفی گروه نمونه…………………………………………………….. 124
جمعبندی………………………………………………………………………………….. 131
فصل پنجم: نتیجهگیری و پیشنهادات…………………………………………. 132
بحث و نتیجهگیری……………………………………………………………………… 133
محدودیتهای پژوهشی………………………………………………………………. 134
فهرست منابع…………………………………………………………………………….. 137
ضمائم……………………………………………………………………………………… 142
چکیده:
امروزه مفهوم نوینی که با پیچیده شدن محیط سازمانها مطرح میشود، مفهوم «سازمان یادگیرنده» میباشد. هر چقدر عدم اطمینان محیطی (پیچیدگی وتغییرات محیطی) بالا باشد، سازمانها نیاز بیشتری به دانستن و آگاهی گسترده از عوامل محیطی دارند تا بتوانند خود را با تغییرات و تحولات محیطی تطبیق دهند. سازمان یادگیرنده را نوعی از سازمان به شمار میآورند که هدف اصلی آن یادگیری است و آموزش و یادگیری در آن نهادینه شده است..
«سازمان یادگیرنده» در طول زمان میآموزد، تغییر میکند و عملکردش را متحول میسازد. «سازمان یادگیرنده» سازمانی است که عملکردهایش از طریق آگاه شدن و درک بهتر بهبود مییابد و اصلاح میشود (الوانی، 1378-ص3)
برای ایجاد و توسعه سازمانهای یادگیرنده لازم است گامهای اولیه را از مدارس و ایجاد عادت به تفکر خلاق و یادگیری دائمی در تربیت شوندگان آغاز کنیم. کسب اطلاعات درست یادگیری در سنین خردسالی و در سالهای نخستین مدرسه شکل میگیرد و در طول حیات ادامه مییابد. مهارتهای شناختی درست لازمه پیشرفت تحصیلی و ایجاد رغبت و انگیزه برای یادگیری میباشد. یادگیری تنها به سالهایی که در مدرسه میگذرد اختصاص ندارد ایجاد فرهنگ یادگیری و تبدیل مدارس به سازمانهای یادگیری مستلزم نگاهی دیگر به آموزش وبرنامهریزی آن است. (مشایخ، 1380- ص135-164)
در تحقیق حاضر، حجم نمونه تحقیق 94نفر شامل 75 دبیر و 19 مدیر بوده که البته این افراد از 7 دبیرستان یعنی 2 دولتی و 5 غیرانتفاعی با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای از جامعه 25 مدرسهای انتخاب شده است. با استفاده از روش تحقیق توصیفی و به کاربردن پرسشنامهای که حاوی 30 سوال 5 گزینهای بود، دیدگاه دبیران ومدیران دبیرستانهای دخترانه منطقه 2 شهرتهران، نسبت به یادگیرنده بودن سازمانشان (مدرسه) سنجیده شد. اطلاعات حاصله با بهرهگیری از آمار توصیفی (فراوانی،درصد، جداول، نمودارها) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و از تجزیه وتحلیل دیدگاه دبیران و مدیران، رشته تحصیلی، مدرک تحصیلی، سابقه خدمت و … نتایج زیر به دست آمد.
1- مدارس غیرانتفاعی منطقه 2 شهر تهران بیش از مدارس دولتی این منطقه از ویژگیها و اصول یک سازمان یادگیرنده برخوردارند.
2- اصول و ویژگیهای سازمان یادگیرنده در گروه دبیران بیش از گروه مدیران است.
3- با بالا رفتن سابقه خدمت و مدرک تحصیلی افراد به سمت ویژگیها واصول سازمان یادگیرنده میروند.
4- با توجه به رشته تحصیلی بیشترین افراد نمونه از رشته علوم انسانی هستند که این نشان دهنده بالاتر بودن این ویژگیها در این گروه است.
«مقدمه»
سازمان یادگیرنده سازمانی است که با ارتقای دائمی ویادگیری فردی، گروهی ودر نتیجه یادگیری سازمانی کارکنان، موجبات تکامل وبالندگی و پویایی افراد و سازمان را در تعادل با محیط متغیر فراهم میسازد. در یادگیری سازمانی ترتیبی اتخاذ میشود که با ایجاد ارتباط بین آگاهیها و دانش فردی اعضای سازمان که از تجربیات کاری و سایر مجاری کسب دانش فرا گرفته شده «نوعی دانش جمعی و سازمانی حاصل آید. (الوانی، 1383-ص21)
سازمان یادگیرنده مفهوم نوینی است که همراه با پیچیده شدن محیط سازمانها مطرح شده است. هر چقدر عدم اطمینان محیطی ناشی از پچیدگی و تغییرات آن بالاتر باشد سازمانها برای تطبیق خود با تحولات محیطی نیاز شدیدتری به دانش و آگاهی گسترده از عوامل محیطی پیدا میکنند.
مفهوم سازمان یادگیرنده با توجه به پیچیدگی روزافزون محیط سازمانی و افزایش عدم اطمینان در محیط، مفهوم بسیار معتبری است توانایی سازگاری سازمان با محیط متغیر به یادگیری بستگی دارد. برای رقابت با سازمانهای دیگر،یک سازمان باید بهتر از آنها یاد بگیرد و دانش خود را سریعتر و گستردهتر از آنها در سراسر سازمان به کار بندد. امروزه، سازمانها و کارکنان آنها، باید پیوسته خود را با شرایط و موقعیتهای جدید سازگار سازند تا بتوانند در دراز مدت دوام بیاورند. این، واقعیت سازمانهای جدید است (علاقهبند، 1385)
فصل اول
کلیات تحقیق
تعریف و بیان مسئله:
از مباحث جدید مدیریت این است که سازمان باید به طور دائم در حال یادگیری باشد. (بهرامزاده، 1379، ص 52) هیچ سازمانی را نخواهیم یافت که بدون آموختن و یادگیری بتواند لحظهای دوام داشته باشد. سازمانها باید یاد بگیرند که چگونه بیاموزند و از تمامی شیوههای یادگیری به بهترین وجه بهره گیرند. دنیا در حال تغییر و تحولی بس شتابان است و هیچ نیرویی قادرنیست مانع این تغییر و تحول گردد. سازمانها باید بیاموزند و در راه آموختن از هر شیوه و ابزاری که میتواند به آنها یاد دهد بهره گیرند.(شفاعی، 1380، ص 58) در یک دنیای نامطمئن جایی که همه ما به تعیین میدانیم که هیچ چیز مطمئن نیست، به سازمانهایی نیاز داریم که به طور مستمر خودشان را از نو بسازند، خود را از نوکشف کنند و به خودشان مجدداً نیرو بخشند. اینها سازمانهای یادگیرندهاند یعنی سازمانهایی که عادت به یادگیری دارند.مفهوم اصلی سازمان یادگیرنده یعنی سازمانی که به طور مستمر ظرفیت خود را برای ایجاد آینده دلخواه خویش بالا میبرد. (موسوی، 1379-ص76) صاحبنظران اینامر ویژگیهایی را برای سازمان یادگیرنده برشمردهاند که راهنمای خوبی برای مدیران سازمان خواهد بود تا وضعیت سازمان خود را با ویژگی مذکور مقایسه کنند و شرایط لازم جهت برخورداری از آن ویژگیها را برای سازمان فراهم آورند. پیترسنج با کتاب پنج فرمان خود مشهورترین نویسندهای است که در ارتباط با سازمان یادگیرنده مطرح است،وی عناصر یا اجزای تشکیل دهنده سازمان یادگیرنده را چنین مطرح کرده است:
1- تفکر سیستمی (system thinking): روشی از تفکر است که در آن برتری کل بر جزء تصدیق میشود و هر جزء در رابطه با کل اجزاء به عنوان یک سیستم نگریسته میشود.(هر کس یاد میگیرد و میداند که کل سازمان چگونه کار میکند.)
2- تسلط فردی (personal mastery): هر فرد باید در یک زمینه و یا زمینههای گوناگون مرتبط به هم مشخص شود کنجکاو یا افراد برای یادگیری مداوم، روحیه یادگیری از این اصل نشأت میگیرد. (هر کس نسبت به خود آگاه میشود وبا دیگران با گشودگی رفتار میکند.)
3- مدلهای ذهنی (Mental model): مدلهای ذهنی مفروضات اساسی وحک شده در ذهن انسان بوده و تعیین کننده چگونگی تفکر و عمل هر فرد هستند. بنابراین باید مثبت باشند. (هر کس روش قدیمی تفکر را کنار میگذارد.)
4- نگاه مشترک به آینده (دیدگاه توام با بصیرت مشترک) (shared vision): بینش، دانستن تصور ذهنی روشن است.بینش به مفهوم دور نماست و جهتگیری آتی سازمان را به تصویر میکشد ومنبع انرژی برای یادگیری است.(هر کس برنامه سازمان را میفهمد و با آن موافق است)
5- یادگیری سیستمی (Team Learning): یادگیری تیمی فرآیند یکسو کردن وتوسعه توانایی تیم برای رسیدن به اهداف است. یادگیری تیمی عاملی حیاتی است زیرا تیمها واحدهای یادگیری بنیادی در سازمانهایی نوین هستند. (همه با هم کار میکنند تا برنامه سازمان عملی شود.)
سازمان آموزش و پرورش و مدارس که زیر سیستم این سازمان به شمار میآیند باید حتماً یادگیرنده باشند تا بقا ودوام یابند. با بررسی این ایده سازمان یادگیرنده در سازمانهای آموزشی و پژوهشی به این اصل پی میبریم که آیا واقعاً اینها زندهاند یا اینکه نقش یک موجود زنده یادگیرنده را بازی میکنند واز همه مهمتر باید به دنبال راهکارهایی برای بهبود سازمانهای موجود خود باشیم و آنها را به سوی سازمانهای یادگیرنده هدایت کنیم. از آنجا که در سالهای اخیر با پیدایش مدارس غیرانتفاعی بسیاری از افراد تصور میکنند که این مدارس با دریافت هزینههای هنگفت میتوانند نیازهای آموزشی دانشآموزان را برآورده کنند یا اینکه دبیران و پرسنل خود را به لحاظ آموزشی به روز نگهدارند، تحقیق حاضر درصدد است بررسی کند که مدارس مقطع متوسطه عمومی منطقه 2 شهر تهران اعم از (دولتی و غیرانتفاعی) تا چه از حد از ویژگیهای سازمانی که پیش از این ذکر شد برخوردارند؟
لذا جالب است بدانیم آیا مدارس ما میتوانند جزء سازمان یادگیرنده قلمداد شوند و برخی ابعاد و ویژگیها را دارا هستند یا خیر؟
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:113
فهرست مطالب:
مقدمه 1
فصل اول: کلیات
مبحث اول: تعریف اراضی موات 12
گفتار اول – تعریف لغوی 12
گفتار دوم – تعریف اصطلاحی 14
الف – تعریفی فقهی 14
ب – تعریف حقوقی 27
مبحث دوم: تاریخچه اراضی موات 29
گفتار اول: قبل از انقلاب اسلامی 29
گفتار دوم: بعد از انقلاب اسلامی
مبحث سوم: عناصر اراضی موات 31
گفتار اول: سابقه مالکیت خصوصی آن معلوم نباشد. .31
گفتار دوم: کشت و زرع و بنا و آبادانی در آن نباشد. 35
گفتار سوم: بالفعل مالک نداشته باشد. 36
مبحث چهارم – مقایسه اراضی موات با اراضی بایر
گفتار اول: اراضی موات و بایر
الف – تعریف فقهی 38
ب- تعرف قانونی 40
مبحث پنجم: اراضی دولتی
فصل دوم – مفهوم تصرف اراضی شرایط وارکان آن
گفتار اول ارکان تصرف 41
الف – استیلا 42
ب – کمیت استیلا 42
ج – کیفیت استیلا 43
گفتار دوم – شرایط تصرف 44
الف – استمرار در تصرف 44
ب – مسالمت آمیز بودن تصرف 44
ج – علنی بودن تصرف 45
د – صریح بودن تصرف 45
گفتار سوم – اثبات شرایط تصرف 46
مبحث اول – انواع دعاوی تصرف
الف – تصرف 47
ب – مزاحمت 48
ج – ممانعت از حق 48
مبحث دوم – تغییر ماهیت مستأجر و امین 49
فصل سوم – اعلان موات
مبحث اول – مفهوم اعلان موات 51
مبحث دوم – تفاوت اعلام موات با اعلان موات 52
مبحث سوم – ماهیت اعلان موات 53
مبحث چهارم – حکومت و انفال 55
مبحث پنجم – اهمیت رعایت تشریفات د راعلان موات 57
مبحث ششم – شکل جریان اعلان موات و سازمان مسوول 65
الف – شکل جریان اعلان موات در اراضی خارج از محدودة شهرها 66
ب – شکل جریان اعلان موات در اراضی داخل محدودة شهرها 68
فصل چهارم – آثار اعلان موات، مسوولیت تعرض به آن
مبحث اول – آثار اعلان موات
گفتار اول – زوال مالکیت خصوصی (غیر مشروع) 72
گفتار دوم – ابطال اسناد مالکیت 74
مبحث دوم – آثار مسوولیت ناشی از تعرض به اراضی موات
گفتار اول – آثار مسوولیت مدنی ناشی از غصب اراضی موات
الف – خلع ید 76
ب – اجره المثل 80
مبحث دوم – مسوولیت کیفری 83
گفتار اول – قانون و آییننامه مرجع تشخیص اراضی موات و ابطال اسناد آن 83
گفتار دوم – قوانین زمین شهری 92
گفتار سوم – لوایح قانونی مصوب شورای انقلاب 94
گفتار چهارم – تخریب و تصرفات در مادة 69 قانون مجازات اسلامی 98
مبحث اول – عناوین مجرمانه
الف – عنصر قانونی 100
ب – عنصر مادی 102
ج – عنصر معنوی 108
مبحث دوم – مراجع رسیدگی 110
نتیجه 112
مقدمه
زمین از دیرباز برای بشر و رفع نیازهای او دارای اهمیت فراوان بوده و امروزه نیز این اهمیت را نه تنها همچنان حفظ کرده است بلکه با توسعة روزافزون شهرنشینی و صنعت و پیشرفت علم ارزش اراضی به مراتب بیشتر شده است. در گذشته مالکیت خصوصی بر زمین محترم و مقدس به شمار میآمد و اصل تسلیط (مادة 30 قانون مدنی) به ندرت مخدوش و محدود میشد، ولی امروزه به جهت حفظ مصالح جامعه و حمایت از طبقات ضعیف، مالکیت خصوصی به ویژه مالکیت بر زمین به انحاء مختلف محدود شده و حتی سلب مالکیت به لحاظ حفظ منافع عمومی، در کشورهای مختلف صورت قانونی به خود گرفته است.
این روند در همة کشورهای جهان از جمله ایران به چشم میخورد و در قوانین مدون نیز انعکاس یا فته است.
نظام حقوقی اراضی موات در ایران از ابتدای قانونگذاری دارای نظام ثابت و مشخصی نبوده است، و قانونگذار هدف و سیاست معین و مشخصی را در قوانین مربوطه در جهت تصدی و اعمال حاکمیت نسبت به اراضی موات مدنظر قرار نداده است. هر چند که در بعضی از قوانین از جمله قانون ثبت به صراحت حکم عدم قبول پذیرش ثبت اراضی موات از اشخاص را تصویب نموده است.
نظام حاکم بر اراضی در ایران در هر دورهای متفاوت با دوران دیگر بوده است. زمانی قسمت عمدهای از اراضی تحت عنوان خالصه در اختیار پادشاهان و خان و ارباب بوده است که با دادن اجاره و دریافت بهرة مالکانه از آن استفاده مینمودهاند.
در فقه اسلامی نیز مالکیت اراضی موات را فقط برای خداوند و رسول او شناختهاند و مقررات جامع و کاملی در باب اقسام زمین و احکام آن تشریع نموده است. کتب فقهی مملو از مباحث و موضوعات و احکام مربوط به مالکیت و حدود آن و نیز نحوة ایجاد حق بر روی زمین و احیا و عمران آن میباشد.
با توجه به همین اهمیت است که شارع مقدس اسلام برای تقویت بنیة مسلمین و رشد تولید و سلامت اقتصاد جوامع اسلامی، ضمن اهمیت فوقالعاده به احیاء اراضی موات همواره آن را مورد تشویق قرار داده و به عنوان یکی از اسباب تملک مقرر میفرماید، تا آنجا که در زمان ظهور اسلام، به منظور تقویت بنیة مسلمین و سوق دادن نیروی کار و سرمایهها به سمت تولیدات زیربنایی امر احیاء اراضی موات بگونهای مورد تاکید و تشویق واقع میشود که علیرغم اینکه اینگونه اراضی جزو انفال و ثروتهای عمومی محسوب میگردند طبق موازین اعلام شده از سوی پیامبر گرامی اسلام، هر کس زمین مواتی را عمران و احیاء کند مالک آن میشود. اما آیا این قاعده امروزه قابل اجراء میباشد یا خیر؟ آیا امروزه بدون اذن و اجازة دولت اسلامی احیاء اراضی موات جایز است؟ سوالی است که در جای خود به آن پاسخ خواهیم گفت.
تا قبل از تصویب قانون راجع به اراضی دولت و شهرداریها و اوقاف و بانکها مصوب 1335 و قانون تقسیم و فروش املاک مورد اجاره به زارعین مستأجر مصوب 1347 قانون مشخصی در خصوص تشخیص و تصدی و اعمال حاکمیت دولت نسبت اراضی موات اعم از داخل و یا خارج از محدودة شهرها وجود نداشت و قسمت اعظمی از اراضی موات اطراف شهرها که قابل ثبت نبود در اثر اجرای ناقص قانون ثبت و عدم نظارت دستگاههای مربوطه تقاضای ثبت آن پذیرفته شد.
در حال حاضر نیز کشور ایران با این مشکل مواجه میباشد یعنی وسعت زیادی از اراضی موات کشور تشخیص داده نشده است، و قسمت اعظم آنچه را نیز تشخیص دادهاند در تصرف اشخاص میباشد که بدون اذن و مجوز قانونی آن را در تصرف دارند. یکی از علل عمده این ناکامی به نظر میرسد عدم هماهنگی و اختلافاتی میباشد که فی مابین وزارتین کشاورزی و جهادسازندگی و مسکن شهرسازی و سازمانهای مربوط به وزارتخانههای مذکور در حال حاضر وجود دارد.
بیش از نیمی از مساحت ایران را اراضی موات تشکیل میدهد. اراضی هر کشور بزرگترین سرمایه و ثروت آن کشور میباشد. هر کشوری که دارای قانون جامع راجع به اراضی بوده و به طور صحیح از آن بهرهبرداری کرده باشد کشوری پیشرفته و متکی به خود است. اراضی هر کشور نقش تعیین کننده در اقتصاد آن کشور دارند. استفادة صحیح و به طریق اصولی و علمی از اراضی در جهت تولید محصولات، و استقرار منابع عامل تعیین کنندهای در وضعیت اشتغال و نهایتاً اقتصادی و سیاسی آن کشور دارد.
امروزه نقش زمین در اقتصاد جوامع در ابعاد مهم از قبیل کشاورزی و دامپروری و صنعتی و مسکن مطرح میباشد. در گذشته به علت عدم توسعه و گستردگی شهرها و نیز فقدان تکنولوژی و صنعت رشد یافته بیشترین توجه به زمین، عمدتاً از حیث بهرهوری از آن در امر کشاورزی و دامپروری بوده و سهم زمین در سایر موارد مثل صنعت و مسکن ناچیز بود. اما امروزه برای زمین در همة ابعاد دارای اهمیت ویژهای قائل هستند به طوری که ترجیح هر یک بر دیگری گاهی دشوار مینماید.
تولیدات کشاورزی و تامین غذای میلیونها نفر و بعضاً صادرات آن و ارز آوری که دارند نقش و ارزش فراوانی در اقتصاد دارد.
در بخش صنعت و سطح اشغال صنایع و کارخانجات و استفادههای متنوع از خاک زمین جایگاه ویژهای دارد. در بخش مسکن موضوع کاملاً شکل جدیدی به خود گرفته است مسئله مهاجرت شهرنشینی، رشد فزایندة جمعیت، خدمات شهری، مشکلات عظیم مسکن نحوة بهرهوری و بهرهبرداری صحیح از اراضی را اجتنابناپذیر ساخته است.
امروزه برای تاسیس شهرهای جدید و حل مشکلات شهرهای موجود نمیتوان کاملاً پایبند مالکیتهای خصوصی بر اراضی بود و حقوق مالکانه را آنطور که در باب مالکیت و آثار آن مطرح است رعایت کرد.
ایران دارای یکی از بالاترین نرخهای رشد جمعیت است و پیشبینی میشود تا سال 1390 جمعیت کل کشور از مرز یکصدمیلیون نفر و جمعیت شهرنشین از مرز شصت و پنج میلیون نفر بگذرد.
مفهوم این آمار یعنی فشار و هجوم به اراضی کشور جهت تامین زمین برای مصارف کشاورزی، مسکن، صنایع و سایر خدمات و مصارف لذا اینجاست که میباید ضرورت و توجه خاصی به وضعیت اراضی و مالکیت و حدود و ثغور آن نمود.
لزوماً در مواردی تنها مقررات و احکام اولیه راهگشا نبوده، بلکه بایستی با استمداد از احکام ثانویه که از احکام پویای فقه اسلامی است در جهت تدوین قوانین سازندهای که بتواند پاسخگوی نیازهای موجود و آینده باشد همت گماشت. و این مهم تنها در سایة تحقیق و پژوهش در راه شناخت دقیق مقررات و احکام مربوط به مالکیت زمین و راهها و موارد استفاده از احکام ثانوی و حد و مرز آنها تحقق خواهد...
نتیجه
از مجموعه مباحث گذشته نتایج ذیل حاصل میشود:
1- اراضی دولتی آن دسته از اراضی است که به دولت تعلق دارد، به تعبیر دیگر دولت هم مثل سایر اشخاص مالک آن است و میتواند مطابق مقررات خاص و مربوطه آنرا واگذار نموده و یا بفروشد.
2- اراضی دولتی در ماهیت با سایر اراضی اعم از شخصی و ملی تفاوت دارد، زیرا اراضی شخصی آن دسته از اراضی است که به اشخاص خصوص تعلق دارد و دولت نسبت به آنها هیچگونه حقوقی ندارد لیکن صرفاً و در موارد محدود مطابق مقررات خاص میتواند در نحوة استفاده و بهرهبرداری از آنها نظارت نماید. مثلاً نوع کشت و استفاده را تعیین میکند و یا از تبدیل آن جلوگیری نموده و نوع کاربری آن را تعین مینماید.
اما اراضی ملی که در قوانین غالباً از آن به عنوان منابع ملی نام برده میشود آن دسته از اراضی است که قانونگزار در آنها اصل را بر حفاظت و جلوگیری از تبدیل و تصرف آنها قرار داده و دولت مالک آنها نیست بلکه به عنوان اموال عمومی و انفال میباشد همچنانکه در اصل (45) قانون اساسی آمده است و صرفاَ تصدی آن با دولت است و واگذاری و انتقال و فروش و بهرهبرداری و استفاده از آنها تابع ضوابط خاص است.
3-تخریب و تصرف اراضی دولتی همچنانکه در قوانین سابق از جمله قانون مجازات عمومی آمده بود جرم بوده و قانونگذار برای آن مجازات تعیین کرده است.
و امروز نیز علاوه بر مواد خاص از جمله ماده (55) قانون حفاظت و بهرهبرداری از جنگلها و مراتع کشور مصوب 1346 تخریب و تصرف آن مطابق ماده (690) قانون مجازات اسلامی جرم و فاعل آن مستوجب مجازات است.
4-متصدی حفاظت اراضی دولتی واقع در داخل محدوده خدماتی و همچنین داخل حوزه استحفاظی شهرها وزارت مسکن و شهرسازی و سازمانهای دولتی مربوطه متصدی اراضی دولتی واقع در خارج از حوزه است حفاظی شهرها که از وزارت جهاد کشاورزی (سازمان جنلگها و مراتع و آبخیزداری کشور) میباشد. لازم به ذکر است متصدی اراضی موات خارج از حوزه است حفاظتی شهر از جمله اراضی دولتی است سازمان اموار اراضی است.
5-واگذاری و فروش و انتقال اراضی دولتی تابع قوانین خاص است به طوریکه اگر وزارتخانهها و سازمانهای دولتی قصد فروش آنرا داشته باشند حسب مورد رعایت قانون محاسبات عمومی و همچنین قانون وصول برخی از درآمدهای دولت نسبت به آن الزامی است.
6- زمین در ایران همیشه مسئله و موضوع مهم چه نزد اشخاص خصوصی و همچنین نزد سازمانهای دولتی و حکومت بوده است به همین جهت نظامها و حکومتها حسب مورد قوانین خاصی نسبت به آن وضع نمودهاند و امروزه هم سازمانهای نظارتی از جمله سازمان بازرسی کل کشور عمده پروندههای مطروحه در دادگستری را پروندههای مربوط به تخریب و تصرف اراضی دولتی اعلام نموده و یکی از دغدغههای نظام را مقابله با پدیده زمین خواری اعلام نموده است.
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:109
مقدمه:
حسابداری به انحناء گوناگون تعریف شده است. کامل ترین تعریف فن حسابداری به شرح زیر است حسابداری عبارت است از فن ثبت، طبقه بندی و تلخیص فعالیت های مالی یک مؤسسه در قالب اعداد قابل سنجش به پول و تفسیر نتایج حامل از بررسی این ارقام. تعریف حسابداری سازمانهای دولتی نیز خارج از حدود تعریف مذکور نیست. و در این سازمانها نیز باید کلیه فعالیتهای مالی در قالب اعداد قابل سنجش به پول ثبت طبقه بندی و تلیخیص شود و در مورد مطالعه و بررسی و تجزیه و تحلیل ثبت تلخیص، گزارش نویسی و تفسیر نتایج حاصله از معادلات و مؤسسات و ادارات دولتی می باشد که با توجه به این قوانین و مقررات مالی دولت انجام می شود.بنابراین حسابداری دولتی شامل تمام عملیات وصول و پرداخت منابع مالی دولت و نگاهداری حسابه8ای سازمانهای دولتی و نیز تهیه گزارشهای مالی مربوطه می باشد.صورتهای مالی سازمانهای دولتی به منظور رفع نیازهای اساسی زیر تهیه می شود:
نیاز قانونی: دولت و سازمانهای دولتی مشمول قوانین و مقرراتی می باشند که محدودیتهای اساسی در مورد نوع، ماهیت، طبقه بندی و محتویات حسابها و صورتهای مالی برای آنها ایجاد می نماید.
2- نیازهای نظارتی: قوه مقننه، دولت و افراد کشور جهت نظارت بر عملیات سازمانهای دولتی به خصوص عملیات مربوط به اجرای بودجه و ارزیابی عملکرد مدیریت سازمانهای مذکور به اطلعات کافی نیاز دارند.
3-نیاز اطلاعاتی: مدیران سازمانهای دولتی به منظور برنامه ریزی تصمیم گیری و اجرای عملیات به نحوه مطلوب و مناسب، به اطلاعات و کزارشهای به موقع صحیح نیاز دارد.
دولت به علت عهده دار بودن مسئولیت وصول و معرفت درآمدها و وجوه عمومی و نگهداری حسابهای دولتی و تهیه گزارشهای مالی لازم برای اطلاع مردم کشور و قوه مقننه ایفا کننده نقش اساسی در حسابداری دولتی است. و در واقع حسابداری دولتی ابزاری است که مدیریت دستگاه های دولتی را قادر می سازد که منابع مالی مورد استفاده که بخشی از اعتبارات مصوب تخصیص یافته دولت را تشکیل می دهد به نحو صحیح و در جهت تحقیق برنامه های مصوب به مصرف برسانند. منظور اصلی از برقراری سیستم حسابداری عبارت است از تهیه و تنظیم اطلاعات مالی و مربوط به یک سازمان که مورد احتیاج مدیران، صاحبان سرمایه، بستانکاران دولت و عموم مردم می باشد.
فهرست مطالب:
حسابداری دولتی
تعریف حسابداری
نیازهای نظارتی
نیاز اطلاعاتی
خصوصیات حسابداری دولتی
اصول عمومی
اصول کنترل بودجه ای
اصل تأمین اعتبار و ایجاد تعهد
اصل استفاده از مبانی حسابداری معین
درآمد و هزینه های حسابهای مستقل
اصل لزوم ارتباط استهلاک با حسابهای مستقل
اصل لزوم تعینی ارزش داراییهای ثابت
اصل لزوم رعایت ضوابط
هزینه های سازمان های دولتی
حسابهای مستقل وجوه امانی قابل مصرف
حسابهای مستقل وجوه امانی بازنشتگی
حسابداری بودجه ای
بودجه عمومی
اصل سالانه بودن بودجه
اصل وحدت
اصل جامعیت
اصل تخصیص و انعطاف پذیری
تاریخچه بودجه و بودجه نویسی در ایران
مراحل بودجه
تهیه و تنظیم و پیشنهاد بودجه
تصویب بودجه
اجرای بودجه
موافقتنامه
بودجه عملیاتی
بودجه برنامه ای
تخصیص اعتبار
وجوه بازنشستگان و موظفین
منابع تأمین درآمد سازمان بازنشستگی
حساب موقت بانکی
علی الحساب بازنشستگان و موظفین
بستن حسابها
تنخواه گردان
گروه حساب اوراق بهادار
اعتبارات طرحهای عمرانی
دفاتر مورد استفاده در حسابداری
دفتر روزنامه
دفتر کل
دفتر معین
دفتر سپرده
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:95
فهرست