رهبری
اصولا فرایند رهبری مبتنی بر عشق ومحبت دربرگیرنده چهارم مفهوم اصلی است که به ترتیب عیارتند از :
توجه کردن (Carring)
شریک شدن (Sharing)
احترام گذاشتن (Recpect)
مسئولیت (Responsibility)
ازآنجائیکه ما رهبری را با فرایند نفوذ (Influence) قرین میدانیم یک مدیر به عنوان یک رهبر موفق وموثر بایستی با توسل به مکانیزمهای مختلف درقلوب کارکنانش نفوذ نماید وسپس با فراهم آمدن این پیش شرط اصلی با بکارگیری چهارم مفهوم فوق الذکر به یک رهبری موثر دست بزند.
فرآیند رهبری توأم با عشق ومحبت دارای سه مرحله اساسی است
1- اظهار محبت از جانب رهبربه فرد
2- اظهار فرد نسبت به رهبر
3- اظهارمحبت رهبر به فرد (جامعه) بصورت متعامل رهبری مبتنی بر عشق ومحبت
چهار نوع رهبری قابل تمیز از یکدیگرند.
مرد قوی : Strongman
معامله گر : Transactor
قهرمان دوراندیش : Visionary hero
رهبربرتر : Super leader
هفت گام دررهبری برتر :
برای فوق رهبر جوهر تلاش وتقلاء رهبری پیروان به منظور کشف نیروهای بالقوه درونی آنها می باشد. چگونه یک فوق رهبر می تواند سایرین را بنحوی رهبری کند که آنها بتدیل به خود – رهبران موثر درجهت مثبت شوند ؟
چگونه یک فوق رهبر می تواند سایرین را رهبری نماید بنحوی که آنها خودشان را رهبری کنند ؟
ما هفت گام لازم جهت نیل به این اهداف را نشان خواهیم داد.
تعداد صفحات: 35
هوش هیجانی به عنوان یک اندازه گیری برای شناسایی کردن بالقوه ی رهبری اثر بخش و به عنوان ابزاری برای توسعه ی مهارتهای رهبری اثربخش, به طور فزاینده ای رایج شده است. تحقیقات تجربی اندکی دراین زمینه وجود دارد که سودمندی هوش هیجانی را مستند میسازد.هدف ازارایه این مقاله کشف رابطه بین هوش هیجانی و رهبری اثر بخش است تاگرایش کنترل هیجانی هم مرد وهم زن طبقه ی کارگر در یک سطح مدیری در یک نقطه عمومی وخصوصی ازبخش اساسا بانکی باکستان را ارزیابی کند.یک زمینه یابی از بنجاه نفر بوسیله ی تعمیم هدابت میشود.روش نمونه گیری تصادفی درجواب ابزارمطالعه استفاده می شود.نرم افزارSPSS برای تجزیه وتحلیل کردن داده های جمع آوری شده برمبنای آمار توصیفی استفاده می شد(میانگین, انحراف استاندارد, درصد).نتیجه نشان میدهد که ارتباط میان سبک رهبری وهوش هیجانی مثبت و معنادار است.
واژگان کلیدی: رهبری,استرس, عملکرد, انگیزش,ارتباطات وهوش هیجانی
یکی از کاربردی ترین سازه هایی که هوش هیجانی با آن هم بسته بوده است رهبری است.ادبیات رهبری ,زمینه ی نظریه های بی شماری را فراهم کرده است که ویژگی های اثربخش ترین رهبر را می سازد, اما مطالعات آکادمیک جاری در این حوزه, دو نوع از رهبری متمایز را توصیف میکند: تطوری وانتقالی. رهبری تطوری , رغبت را میان همقطاران تحریک میکند, نظرگاه متفاوتی نسبت به کار برمی انگیزاند, آگاهی از اهداف سازمان بوجود می آورد, سایرین را به سطوح بالاتری از توانایی میرساند ودیگران را به ملاحظه ی خواسته های گروه ورای خواسته های خودشان متمایل می کند.در این راستا رهبری تطوری این چهار بعد را شامل میشود: تاثیرآرمانی, انگیزش الهامی, تحریک ذهنی وملاحظه ی فردی. ولی رهبری انتقالی کسی است که باداش ها(یا تادیب ها) ی کارکنان اساس عملکرد اوست. آنها براستانداردهای کار, اجرای تکلیف,و تسلیم کارمند تاکید می کنند درحالیکه بسیار بر باداش وتنبیه سازمانی تکیه می کنند تابر عملکرد کارمندان تاثیر بگذارند. محققانی که تاثیرات رهبری تبدیلی وتبادلی را بررسی می کنند فهمیده اند که رهبری تبدیلی درجه بندی بالاتری از تاثیرگذاری و رضایت , عملکرد گروهی بالاترومیزا بالاتری ازتلاشرا از طرف زیردستان در مقایسه با رهبری تبادلی بیش بینی می کند.محققان در زمینه ی رهبری همچنین بیشنهاد کرده اند که رهبران تبدیلی اثربخش بایستی دارای هوش هیجانی و اجتماعی باشند. این عناصر برای برانگیختن کارمندان وخلق رهبری قوی مهم شناخته می شوند. بهترین کمک کننده به حوزه هوش هیجانی ورهبری دانیل گلمن است که چندین کتاب با اجرا کردن هوش هیجانی دریک سازمان شامل: کار کردن با هوش هیجانی(1998) و محل کارهوش به طور هیجانی(2001).گلمن ادعا میکند کهرهبران با هوش هیجانی بالا کلید موفقیت سازمانی هستند و رهبران بایستی قابلیت درک احساسات کارمندانشان را در محیط کارشان داشته باشند, وقتی مشکلات واقع می شود مداخله کنند,احساساتشان را جهت به دست آوردن اعتماد کارمندان کنترل کنندو سنت های اجتماعی وسیاسی درون یک سازمان را بدانند. یک رهبر قابلیت تاثیر عملکرد سازمان را بوسیله ی تنظیم کردن یک جو کاری خاص دارد. مطالعه نشان داده است که اثربخش ترین رهبران مرتبا چهار یا بیشتر ازشش سبک را یکی می کنند, جانشین ساختن یک سبک با دیگرسبک مناسب تر به موقعیت رهبری بستگی دارد. این مورد در تحقیقات شرکت های بیمه یافته شده است جایی که رهبران درهمه ی چهار سبک رهبری زبردست بودند ودر مدارسی که روسای مدرسه تعدادچهاریا بیشترسبک رهبری تجربه می شدعملکردعالی دانش آموزان درمقایسه با مدارس مورد قیاس است. درعملکردی که در آن مدارس ضعیف ترین بود, فقط یک یا دو سبک رهبری استفاده می شد.
1.مقدمه
چکیده
1.1 هوش هیجانی چیست ؟
2.بیان مساله
3. بیش زمینه ی تحقیق
4.فرضیه ها و اهداف تحقیق
فرضیه ی 1:
فرضیه ی 2:
5. ادبیات تحقیق
5.1 چرا هوش هیجانی در رهبری احتیاج است
5.3 هوش هیجانی و رهبری اثر بخش
5.4 چگونه از هوش هیجانی در تحول رهبری استفاده کنیم
5.5 هوش هیجانی در رهبری
1-خودآگاهی
چگونه خودآگاهیمان را بهبود بخشیم
یادداشت وقایع روزانه
درنگ کنید
خود تنظیمی
چگونه خودتنظیمی را بهبود بخشیم
ارزش هایتان را بشناسید
جوابگوییتان را حفظ کنید
آرام بودن را تمرین کنید
3-انگیزش
چگونه خود انگیختگی را بهبود بخشیم
ازنو آزمودن
بدانید کجا قرار گرفته اید
امیدوار باشید وچیز های خوب را بیابید
همدلی
همدلی را چگونه بهبود بخشیم
خودتان را جای کس دیگری بگذارید
به زبان بدنتان توجه کنید
باسخ دادن به احساسات
5-مهارت های اجتماعی
چگونه مهارت های اجتماعی را بهبود بخشیم
حل تعارض را یاد بگیرید
مهارت های ارتباطیتان را بهبود بخشید
یاد بگیرید چطور از دیگران ستایش کنید
6. روش شناسی
7. تحلیل متون و اسناد
مسئولیت
حجم کار
خود کنترلی
استرس
ا نضبا ط
عملکرد
محدودیت ها وبیشنهادها
9. نتیجه گیری
شامل 13 صفحه فایل word
چگونه تغییر سازمانی را رهبری و مدیریت کنیم؟
چکیده
این مقاله به موضوع رهبری و مدیریت تغییر میپردازد و روشها و استراتژیهای برخورد با تغییر را شرح میدهد.
رهبری تغییر، استراتژیهای رهبری تغییر شامل رهبری تغییر از طریق قدرت، رهبری تغییر از طریق استدلال و رهبری تغییر از طریق بازآموزی، فرایند تغییر، نقشهای درگیر در فرایند تغییر، معیارهای اجرای تغییر و روش برخورد با مقاومت در برابر تغییر مباحث این مقاله را تشکیل میدهند.
تعداد صفحات: 20
تفاوت مدیریت و رهبری
الف ـ تفاوت های مدیریت و رهبری :
چنان که پیش از این یادآور شدیم، مدیریت به معنی اداره کردن سازمان های نسبتاً کوچک است که اصطلاحاً اداره خوانده می شود. اداره یا سازمان، همان نظام بوروکراتیک یا دیوان سالاری است در چنین نظامی مسائل رسمی و وظایف تعیین شده درجه اول اهمیت هستند و همگان مؤظف به اطاعت از سلسله مراتب می باشند.
معمولاً، مدیران افرادی هستند که به انجام وظایف قانونی خود تأکید دارند و از همکاران خود می خواهند که بر اساس شرح وظایف قانونی خود عمل کنند از جهت دیگر، از نظر عامه، رهبری یعنی اداره کشورها و سازمان های بزرگ که بیشتر جنبة سیاسی، مذهبی و اجتماعی دارد.
بیشتر مردم، رهبری را امری در سطح کلان و سطوح بالای جامعه و مخصوصاً به عنوان رهبر یک کشور می نگرند.
اگرچه از نظر اجتماعی و سیاسی این برداشت وجود دارد و به مقامات ردة اول جوامع رهبر می گویند، ولی از نظر علم مدیریت و رفتارشناسی سازمانی رهبری مفهوم خاصی دارد که در هر زمان و مکان و با هر تعدادی قابل رخ دادن می باشد.در دنیای جدید مدیریت و مخصوصاً در مدیریت آموزشی،بیشتر از اصطلاح رهبری استفاده می شود و نه مدیریت.
در پاسخ این که چرا به جای اصطلاح مدیریت باید از واژگان رهبری استفاده کرد، به بررسی تفاوت های مدیریت و رهبری می پرازیم
مدیریت :
مدیریت، در اصل یعنی اداره کردن و گرداندن یک سازمان، و رهبری یعنی هدایت و راه بردن و نشان دادن راه به انسان هاست. به عبارت دیگر، مدیریت صرفاً سازمانی و رهبری امری انسانی است. تکیه مدیریت بیشتر به سازمان و تکیه رهبری برانسان هاست.
مدیریت به فراهم آوردن امکانات و تنظیم امور عادی و جاری سازمان که از قبل تعیین شده، می پردازد. رهبری، به عنوان یک پیش آهنگ، اسوه و راهنما به امور اساسی، مخاطره آمیز و معمولاً حساس و کمتر صد در صد از پیش تعیین شده می پردازد.
حرکت مدیریت بر اساس خط مشی های تدوین شده است که معمولاً همة افراد بر اساس قانون به درستی یا نادرستی و تطبیق آن با وضع مورد نظر پی می برند، اما حرکت رهبری دارای آن چنان پیچیدگی و حساسیت است که همة افراد قادر به درک آن نیستند.
انتخاب راه ها و روش ها بر اساس نیازها و اقتضائات است و نه بر اساس قانون ثابت و تغییر ناپذیر.
تعداد صفحات: 11
با سلام
مطلب حال حاضر مقاله ابعاد رهبری در مدیریت کتابخانه می باشد
مشخصات فایل :
فرمت فایل : WORD.DOC
تعداد صفحات : 21 صفحه
قابلیت پرینت : دارد
قابلیت ویرایش : دارد
مقدمه ۱
تعریف رهبری ۳
عناصر رهبری ۴
نفوذ رهبری ۵
هدف و نیاز به رهبری ۷
خصوصیات رهبری ۷
فعالیت های رهبری ۸
مهارت های رهبری ۸
شیوه های نفوذ رهبری ۹
روش های رهبری ۱۰
سبک های رهبری ۱۱
نتیجه گیری ۱۳
نمایه ۱۴
واژه نامه فارسی به انگلیسی ۱۵
منابع و مؤاخذ