پروژه روش وتری در محاسبات
کد در محیط متلب ,matlab ران شده و درست میباشد.
در پارکینسون اولیه ، نورونهای جسم سیاه و ساقه مغز از دست می روند که دلیل آن شناخته نشده است . از دست رفتن این نورنها باعث کاهش نوروترنسمیتر دو پامین در این مناطق می شود . شروع معمولاً بعد از 40 سال است .
پارکینسونسیم ثانویه ، در اثر بیماریهای ایدیوپاتیک دژنراتیو ، داروها ، یا توکسین ها ایجاد می شود . شایع ترین دلیل پارکینسونیسم ثانویه مصرف داروهای آنتی سایکوتیک و رزرپین است که بوسیله بلوک رسپتورهای دو پامین باعث پارکینسون می شوند . دلایل دیگر عبارتند از مونواکسید کربن مسمومیت با منگنز ، هیدروسفالوس ، تومورها و انفارکت هایی که مغز میانی را تحت تأثیر قرار می دهند . ( 1 )
داروهایی که سبب ایجاد سندرم پارکینسونیسم می شوند یا آنتاگونیست رپستورد و دوپامین هستند ( مثل داروهای آنتی سایکوتیک ) ، یا سبب تخریب نورونهای دوپا منیرژیک در نیگرو استر یا تال می شوند . ( مثل MPTP ) ( 2 )
علائم و نشانه های بالینی :
در 50 تا 80 درصد بیماران ، بیماری بی سرو صدا و غافلگیرانه با 4 تا 8 HZ ترمور ( Pill – rolling ) یک دست شروع می شود . ترمور و لرزش در حال استراحت بیشترین مقدار است و در حال حرکت کمتر می شود . و در هنگام خواب ناپدپد می شود . و با فشارهای روحی و خستگی بیشتر می شود . معمولاً دست ها و بازوها و پاها بیشتر تحت تأثیر قرار می گیرند . و به همین ترتیب فک ، زبان ، پلک هم می توانند تحت تأثیر قرار بگیرند . اما صدا لرزش پیدا نمی کند . در خیلی از بیماران فقط ریجیدیتی رخ می دهد . و لرزش وجود ندارد . سفتی پیشرفت می کند و حرکات کند می شود . ( برادی کاردی ) یا کم می شوند ( هیپوکینزیا ) و یا شروع حرکات سخت می شود ( آکینزیا ) .
که سختی و هیپوکینزی ممکن است منجر به درد و احساس خستگی شوند . صورت شبیه ماسک می شود . با دهان باز و ناپدپد شدن برق چشم ها که ممکن است بادپرسیون اشتباه شود . راه رفتن مشکل می شود . فرد به این سو و آن سو حرکت می کند و خودش را می کشد . قدم ها کوتاه و بازوها در کنار کمر ثابت اند و حرکت نمی کنند. ( 1 )
ایتولوژی و پاتوفیزیولوژی :
علائم و نشانه های بالینی :
1 ـ 1 ـ ویژگیهای فیزیکوشیمیایی
آمانتادین
2 ـ 1 ـ فارماکوکینتیک :
انتشار :
دفع :
3 ـ 1 فارماکولوژی
4 ـ 1 عوارض جانبی
5 ـ 1 تداخل دارویی
6 ـ 1 شکل دارویی و مورد مصرف
موارد مصرف عنوان نشده :
مقدمه
1 ـ 2 کروماتوگرافی گازی
2 ـ 2 مزایایی کروماتوگرافی گازی
1 ـ سرعت
2 ـ تجزیه کیفی
3 ـ تجزیه کمی
4 ـ حساسیت
3 ـ 2 اجزای گاز کروماتوگرافی
2 ـ 3 ـ 2 محل تزریق نمونه
3 ـ 3 ـ 2 ستون ها
الف ـ ستون های پر شده ( Packed Columu ) :
ب ـ ستون های مویی ( Capillary columns ) :
4 ـ 3 ـ 2 آشکار سازها :
1 ـ آشکارساز یونیزاسیون شعله ای
:
3 ـ آشکار ساز جذب الکترون
:
1 ـ 3 روش های آنالیز
1 ـ 1 ـ 3 شناسایی و روشهای رنگ سنجی
2 ـ 1 ـ 3 تیتراسیون
3 ـ 1 ـ 3 اسپکترومتری
4 ـ 1 ـ 3 کروماتوگرافی لایه نازک
5 ـ 1 ـ 3 گاز ـ مایع کروماتوگرافی ( GC )
6 ـ 1 ـ 3 کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا ( HPLC )
7 ـ 1 ـ 3 الکتروشیمی
8 ـ 1 ـ 3 فلورسانس اسپکترومتری
2 ـ 3 بازنگری مقالات آنالیز پلاسمایی آمانتادین هیدروکلراید
3 ـ 3 ـ طراحی روش GC جهت آنالیز آمانتادین در پلاسما
1 ـ 3 ـ 3 ـ ستون
1 ـ 1 ـ 3 ـ 3 ـ نوع ستون
2 ـ 1 ـ 3 ـ 3 ـ دمای ستون
2 ـ 3 ـ 3 ـ انتخاب استاندارد داخلی
3 – 3 ـ 3 ـ حلال استخراجی
4 ـ 3 ـ 3 ـ آماده سازی نمونه های سرمی
2 ـ 4 ـ 3 ـ 3 ـ روش مورد استفاده در آزمایش
4 ـ 3 ـ تعیین مقدار آمانتادین هیدروکلراید در سرم
1 ـ 4 ـ 3 دستگاهها ، وسایل و مواد مورد نیاز
1 ـ 1 ـ 4 ـ 3 ـ دستگاهها و وسایل مورد نیاز
2 ـ 1 ـ 4 ـ 3 ـ مواد مورد نیاز
2 ـ 4 ـ 3 ـ شرایط کروماتوگرافی
3 ـ 4 ـ 3 ـ آماده سازی نمونه های سرمی
4 ـ 4 ـ 3 ـ منحنی کالیبراسیون سرمی
5 ـ 4 ـ 3 ـ ارزیابی تغییرات درون روزی و بین روزی
6 ـ 4 ـ 3 ـ درصد بازیافت
آمانتادین
1 ـ 4 ـ کروماتوگرام و زمان بازداری
2 ـ 4 ـ منحنی کالیبراسیون سرمی
5 ـ 4 ـ تعیین درصد بازیافت آمانتادین
شامل 70 صفحه فایل word
عنوان مقاله:روش تولید بوش سیلندر اتومبیل
بوش سیلندر از جمله قطعات چدنی است که نسبت به ساختار زمینه بسیار حساس است و ویژگی های ساختاری قطعه تعیین کننده عمر و دوام و سلامت موتور اتومبیل می باشد . برای تولید این قطعه در صنعت از دو روش استفاده می شود . روش نخست ، ریخته گری در ماسه به روش سیلیکات سدیم است . بوشی که از این روش تولید می شود دارای استحکام پایینی بوده و بعلت رطوبت موجود در سیستم ، عیوب انقباضی و گازی فراوانی در قطعه مشاهده می شود .
روش صنعتی و جدید برای تولید بوش سیلندر ریخته گری در قالب فلزی به روش گریز از مرکز است . در این روش مذاب به سرعت در قالبی که در حال گردش است ، ریخته شده ، شکل می گیرد . استفاده از روشهای گریز از مرکز برای تولید بوش چدنی به جای روش ریخته گری در ماسه دارای مزایای زیر است :
۱ـ حداقل عیوب گازی و انقباضی به همراه ضریب تراکم جرمی بالا
۲ـ حذف سیستم راه گاهی و تغذیه و مشکلات موجود در این سیستمها
۳ـ حذف سیستم ماهیچه گذاری و مشکلات موجود در این سیستم
۴ـ تولید بوش با حداقل ضخامت ممکن برای انجام مراحل ماشین کاری
۵ـ استحکام و خواص مکانیکی بالاتر نسبت به سیستم ریخته گری در ماسه
۶ـ افزایش سرعت تولید
گرچه استفاده از روشهای گریز از مرکز در تولید بوش از مزایای زیادی برخوردار است ،ولی باید توجه داشت که به دلیل شرایط خاصی که به لحاظ استفاده از قالب فلزی بر نحوه انجماد حاکم است ، باعث می شود تا کنترل ساختار متالورژیکی قطعه با مشکلات عدیده ای روبرو باشد که از آنجمله می توان به موارد زیر اشاره کرد :
۱ـ جدایش فازها در اثر نیروی گریز از مرکز
۲ـ تغییر ساختار متالورژیکی و تشکیل مناطق کاربیدی
در فرآیندهای متداول ریخته گری سیلندر ، دستیابی به ساختاری مناسب در قسمت سیلندر با پیستون که سایش و حرارت بالایی ایجاد می کند عملاً غیر ممکن است . به منظور بالابردن مقاومت به سایش و ضریب هدایت حرارتی از به کار بردن قطعه ای استوانه ای شکل (بوش سیلندر) که بطور جداگانه با ساختار مطلوب ریخته گری می شود ،در آن محل استفاده می کنند . بوش سیلندر را معمولاً از جنس چدنهای خاکستری بدللی دارا بودن قابلیت ریخته گری خوب و خواص فیزیکی و مکانیکی ویژه تهیه می کنند . نوع و اندازهگرافیتها و فازهای تشکیل دهنده زمینهریز ساختار پارامترهای اصلی تعیین کنندهخواص چدنهای خاکستری هستند .
دانلود گزارش کارآموزی رشته پزشکی روش اندازه گیری مفنامیک اسید در کپسول بافرمت ورد وقابل ویرایش تعدادصفحات 130
گزارش کارآموزی آماده,دانلود کارآموزی,گزارش کارآموزی,گزارش کارورزی
این پروژه کارآموزی بسیار دقیق و کامل طراحی شده و جهت ارائه واحد درسی کارآموزی میباشد
مقدمه
روش اندازه گیری مفنامیک اسید در کپسول 250 میلی گرم (تیتریسمتری) تعداد 20 عدد کپسول را خالی کرده و پودر داخل آن را کاملا مخلوط می کنیم تا به طور یکنواخت گردد از این پودر مقدار 0.5 گرم مفنامیک اسید (0.6 گرم) را دقیقا وزن کرده و در 100 میلی لیتر اتانول گرم (که قبلا نسبت به محلول فنول رد خنثی شده باشد) حل کنید. محلول حاصل را در مقابل اندی کاتور محلول فنول دو با محلول NaoH 0.1 مولار تیتر نمایید هر میلی لیتر از محلول NaoH 0.1 مولار معرفی معادل با 24.13 میلی گرم از مفنامیک اسید میباشد مقدار میلی گرم مفنامیک اسید موجود درهر کپسول از فرمول زیر محاسبه میشود. میلی گرم مفنامیک اسید موجود هر در کپسول= * 24.13 که درآن تا حجم معرفی از محلول NaoH 0.1 مولار برحسب میلی لیتر میباشد Limits:(237.5 to 262.5) Ref: B.P ((1996), p:1793 شماره پنج 0.09 وزن پودر و کاغذ صافی 0.4022 gr وزن کاغذ صافی - 0.0014 gr وزن واقعی پودر در 100 cc الکل 2 الی 3 قطره اندی کاتور می ریزیم رنگ از رنگ زرد به قرمز پوست پیازی تبدیل میشود سه قطره سود NaoH 0.1 مولار ریختیم رنگش دوباره زرد شد که این کار به معنی خنثی شدن است سپس با ریختن 0.6 گرم پودر مفنامیک اسید داخل الکل بعد از مگنت استفاده کردیم که پودر کاملا در الکل حل شود و 20 دقیقه برای حل شدن به آن زمان می دهیم. فنل زرد: Hand book of chewistry and Physics (CRC) رنگ از زرد به قرمز پوست پیازی فرمول مفنامیک اسید 105% تا 95 C15H15NO2¬ دلیل استفاده از اندی کاتور: تغییر رنگ در یک PH خاص تغییر رنگ از حالتی به حالتی دیگر چه از سود استفاده می کنیم که چون واکنش اسید و باز برای خنثی کردن همدیگر عمل تتراسیون: در بورت NOH-1 0.1 مولار در ارلن الکل + پودر+ فنل دو: 20.9= V مصرفی ازبورت فرمول گسترده: عدد جرمی 241.29 انواع اسم های تحاری: ponstan و ponstel حلالیت کم در آب در الکل حلالیت زیادی دارد. در هیدروکسیدهای قلیایی حلال است نوشته شده از کتاب MERCK INDEX بدست آوردن عدد 24.13 یا 24.129 Disnlotion انحلال: زمان انحلال: در محلول با حجم معین زمان مشخص غلظت خاصی را در دور مشخص (همزن) کپسول شروع به حل شدن میکند و غلظت را اندازه می گیریم بر حسب درصد زمان باز شدن Disantegration آب روی صفحه 39 ، 750cc آب مقطر می ریزیم. آزمایش بعد: می خواهیم زمان باز شدن کپسول مفنامیک اسید را در بدن انسان اندازه گیری کنیم. دستگاه Disantegration دما را به اندازه دمای بدن انسان 38 تنظیم می کنیم تا هنگام باز شدن کپسول ها در آب و عبور آنها از توری بعد از 30 دقیقه از صافی عبور کرده و باز شد آزمایش قبلی را با بچ 10 انجام می دهیم. محاسبات: دستگاه Disantegration: کپسول های مفنامیک اسید با بچ 10 برای باز شدن کپسول time= 15 min روش تعیین مقدار لیتیم کربنات در قرص لیتیم کربنات تعداد 20 عدد قرص را وزن کرده و کاملا پودر کنید از این پودر مقداری معادل با 1 gr لیتیم کربنات دقیقا توزین کنید (1.367 gr) و در 100 میلی لیتر آب مقطر ریخته و به این مقدار 50 میلی لیتر محلول هیدرولیک Hcl اسید 1 مولار US افزوده و به مدت 1 دقیقه min بجوشانید و سپس سردکرده و قمدار اضافی اسید را در مقابل معرف متیل اورانژ با محلول سدیم هیدروکساید 1 مولار (V.S) تیتر کنید هر میلی لیتر از محلول هیدروکلریک اسید Hcl 1 مولار معادل 36.95 میلی گرم از Li2 Co3 میباشد. مقدار میلی گرم Li2 Co3 در هر قرص از فرمول زیر محاسبه میشود. که در آن Wa وزن متوسط قرص ها برحسب میلی گرم (410) WS مقدار بر داشتی برحسب میلی گرم (1365) V حجم مصرفی سدیم هیدروکساید 1 مولار بر حسب ml به طور ساده وزن 20 عدد قرص+ کاغذ: 8.1475 وزن کاغذ: 5.2365- 3.9555= 7.9110 دلیل جوشاندن: خارج شدن Co2 موجود در محلول اول محلول را می گذاریم تا به جوش بیاید بعد از جوش آمدن به مدت 1 دقیقه بجوشد تا Co2 محلول از آن خارج شود. طرز تهیه سدیم هیدروکساید 1 مولار NaoH در ظرفیت 1 نرمالیته با مولاریته برابر هستند. 1نرمال= 1مولار M:Na=40 40 گرم سود وزن کردیم در lit 1 آب حل کردیم و روی هم زن قرار دادیم تا حل شود. این واکنش گرمازاست اگر آب را به مقدار 1 Lit کم کم به سود بیفزاییم باعث میشود که از گرمای خود سود استفاده شود تا در آب بهتر حل شود. در بورت اسید Hcl در ارلن سود N 0.1 نرمال و تیتراسیون را شروع می کنیم بهترین معرف برای تیتراسیون اسید و باز فنل فتالئین است که 2.2 اسید Hcl مصرف شد رنگ سود سفید شد از این راه نرمالیته سود رابدست آوردیم. آزمایش مجدد روش تعیین مقدارلیتیم کربنات در قرص لیتیم کربنات 10 عدد قرص لیتیم کربنات را پودر کردیم و 1.36 gr وزن نمودیم سپس در100 ml آب و 50 cc محلول هیدروکلردریک 1.05Hcl نرمال حل نمودیم و آنرا به مدت 1 min جوشاندیم سپس در ظرف آب یخ قرار دادیم و تا خنک شود بعد با محلول سود NaoH کردیم ضمنا معرف ما متیل اوران= میباشد با مصرف 25.3 cc محلول ما از رنگ صورتی به زرد تبدیل شد. تمامی اعداد بر واحد mg میلی گرم میباشد. برای تبدیل از gr به mg در عدد 1000 ضرب می کنیم: Dissolutio قرص لیتیم کربنات محیط: 900 میلی لیتر آب مقطر دور در دقیقه: 100 rpm زمان: 30 دقیقه طرز تهیه محلول استاندارد: تعداد 30 میلی گرم از لیتیم کربنات استاندارد را دقیقا توزین کرده و به بالن ژوژه 100 میلی لیتری منتقل کرده سپس مقدار 20 میلی لیتر آب مقطر و مقدار 0.5 میلی لیتر هیدروکلرییک اسید غلیظ به آن افزوده خوب به خم بزنید تا کاملا حل شود و با آب مقطر به حجم برسانید و مخلوط نمایید. مقدار 20 میلی لیتر از این محلول را به بالن ژوژه یک لیتری (1000 میلی لیتر) منتقل کنید. به آن تعداد 800 میلی لیتر آب مقطر و مقدار 20 میلی لیتری از محلول surfactant مناسب افزوده با آب مقطر به حجم برسانید و مخلوط کنید.
در این نوشتار من به دنبال طرح مجدد نقدهایی که بر مردمنگاری، بالاخص در دهههای اخیر و با انتقادات نحلههای پست مدرن بر مردمنگاری مطرح شده، نیستم. این نقدها عمدتاً در سنت انسانشناسی غربی بوده و معطوف به پیامدهای رابطه انسانشناس غربی با یک موضوع بومی و تاثیر این رابطه بر نتایج تحقیق و بازنمایی و بازتابندگی موقعیت محقق غربی و رابطه آن با محیط خودش و محیط بومی بر نتایج تحقیق است. البته ایده اصلی من در این قسمت نیز طرح چنین مباحثی است، اما نه در مورد انسانشناس غربی، بلکه در مورد انسانشناس بومی. چون فکر میکنم این بخش از مناقشات روششناختی و فراتحلیلی در انسانشناسی به دلیل آنکه عموماً تا به حال انسانشناسان غربی مدنظر بودهاند، از قلم افتاده و بیتوجه ماندهاند (ر.ک: به مباحث مربوط به نقد روشی انسانشناسی در فکوهی، 1381: 8ـ 223). به عبارت دیگر بحث من بر سر محدودیتهای موجود در پارادایم روششناسی انسانشناسی برای انسانشناسان بومی و موضوعات بومیشان است. قبل از شرح این مساله بهتر است به ویژگیهای کلی پارادایم روش انسانشناسی بپردازم.
پارادایم روش انسانشناختی استفاده از مفهوم پارادایم، و طرح روششناسی انسانشناختی به عنوان یک پارادایم در این مباحث کارایی بسیار مناسبی دارد. از منظر توماس کوهن، هر علمی در مرحله عادی، تحت تاثیر یک پارادایم هدایت میشود. پارادایم معیارهای کار و پژوهش مجاز را در درون علمی که ناظر و هادی آنست، تعیین میکند و فعالیتهای دانشمندان عادی را که سرگرم گشودن و حل معما هستند، هماهنگ و هدایت میکند. هر پارادایمی دارای ویژگیهای خاصی است. یک پارادایم قوانین و مفروضات تئوریک مصرحهای، و همچنین شیوههای مقبول و مرسوم تطبیق قوانین بنیادین به چند وضعیت گوناگون را دارد. از سوی دیگر هر پارادایم حاوی اصول بسیار کلی ما بعدالطبیعی است که پژوهشهای درون پارادایم را هدایت میکند، و همچنین دارای قابلیتهای توجیهات روششناختی برای حل مسائل میباشد ( چالمرز، 1374: 5ـ 113). در هر پارادایمی چهار عنصر را میتوان دستهبندی کرد: سرمشقهای اصلی، تصویری که از موضوع در آن وجود دارد، روشها و تکنیکها، و نظریات و چشماندازهای نظری(ریتزر، 1377: 635). بر این مبنا هر علمی موضوعشناسی و روششناسی متناسب با آن را در بطن خودش دارد. به همین دلیل هم در تمایزات علوم، عدهای از متفکران بر مباحث روشی به عنوان عامل اصلی تاکید دارند. چرا که روششناسیها در صورتبندی یک علم بسیار مهماند و «هر چشمانداز روششناختی شیوه خاصی از نگاه کردن و تاثیر بر جامعه را نشان میدهد. روشها نمیتوانند ابزارهای خنثایی باشند، زیرا مشخص میکنند که موضوع بررسی چگونه بصورت نمادین ساخته میشود و یک محقق در برابر دادهها چه تعریف خاصی از خود را بر میگزیند» (سیلورمن، 1381: 140). تاریخ رشته انسانشناسی به جهت تکوین این علم و موضوع آن و تحولاتش، یک پاردایم روششناختی خاص خودش را شکل داده، که این پارادایم در سرمشقهای اصلی برای روششناسی و نوع تعریف موضوع و رابطه محقق و موضوع و در نهایت پروبلماتیکهای خاص این عناصر تبلور یافته است. البته این روششناسیها و پارادایم روشی ارتباط عمیقی با تئوریها دارد، چرا که تئوریها در نهایت از خلال همین روشها و هماهنگ با آنها تولید میشوند.
همانطور که گفته شد تاریخ تکوین انسانشناسی، ریشههای شکلگیری و مبانی پارادایم روششناسی انسانشناختی را تعیین کرده است. مردمنگاری به عنوان بنیاد انسانشناسی و روششناسی آن، به خوبی این پارادایم را نشان میدهد. تاریخ این رشته با مطالعه سایر جوامع پیوند عمیقی دارد. موضوع تحقیقات مردمنگاری به لحاظ سنتی مردم جوامع غیرغربی و غیرصنعتی بوده و مهمتر از همه اینکه هدف اصلی کار میدانی، توصیف هر فرهنگی بود که برای غربیها ناشناخته بود(بیتس و پلاگ، 1375: 97 و گاربارینو، 1377: 21). انسانشناسی مهمترین ویژگیاش شناخت «دیگر بودگیهای فرهنگی» است(فی، 1381). به عبارت دیگر، «دیگری» به عنوان موضوع اصلی مردمنگاری و مردمشناسی، ویژگیهای خاصی را در طی تاریخ تکوین این علوم و پارادایم روششناسی آنها داشته که به تدریج مهمترین ویژگیهای این پارادایم را نیز شکل داده است. اساس منطقی و معرفتشناختی علم انسانشناسی بر فهم این «دیگری» تدوین شده است(جنکینز، 1381: 165). این «دیگری» و فهم آن صرفاً مبتنی بر انگارههای علمی نبود، بلکه برای جهان غرب بخشی از فرآیندهای کلان فکری، سیاسی و فلسفی آن محسوب میشد. تاریخ سیاسی و فلسفی و فکری غرب نیز بر این انگاره «دیگری» و تعریف و تصور آن و لزوم این کارها موثر بوده است(گاربارنیو، 1377 و هال 1382 و فکوهی، 1381).
مهمترین ویژگی این «دیگری»، تفاوت آنست. انسانشناسی بواسطه درکی که از موضوع خودش داشت، دیگری را در رابطهای تقابلی با خود و برای کمک کردن به ترسیم هویت غربی ساماندهی کرد. البته مساله تفاوت، یک مبنای معرفتشناختی خاصی هم در انسانشناسی دارد: «علم قومشناسی، بواسطه نفس وجود خود برای ما اثبات میکند که ما با متفاوت بودن از آنچه میکوشیم بفهمیم، فهم را کسب میکنیم» (برگر، 1380: 28). تفاوت داشتن دیگری ها و چرایی و تبیین آنها و در نهایت تبیین خویشتن، مولفه اصلی مسائل و موضوعات و نظریات انسانشناسی بودهاست. این تفاوت موضوع و بنیادی بودن آنرا در این نکته میتوان دید که مهمترین و به عبارتی تمام نظریات انسانشناسی، هم در نسل انسانشناسان کتابخانهای مثل فریزر و هم در سنت انساشناسی میدانی، بالاخص از مالینوفسکی به اینسو، بواسطه تحقیق بر روی جامعهای متفاوت بوجود آمدهاند
شامل 26 صفحه فایل word