فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات35
مقام انسانی زن از نظر قرآن
اسلام زن را چگونه موجودی می داند؟ آیا از نظر شرافت و حیثیت انسانی او را برابر با مرد می داند و یا او را از جنس پست تر می شمارد؟ این پرسشی است که اکنون می خواهیم به پاسخ آن بپردازیم.
فلسفة خاص اسلام دربارة حقوق خانوادگی
اسلام در مورد حقوق خانوادگی زن و مرد فلسفة خاصی دارد که با آنچه در چهارده قرن پیش می گذشته و با آنچه در جهان امروز می گذرد مغایرت دارد. اسلام برای زن و مرد در همة موارد یک نوع حقوق و یک نوع وظیفه و یک نوع مجازات قائل نشده است، پاره ای از حقوق و تکالیف و مجازاتها را برای مرد مناسبتر دانسته و پاره ای از آنها را برای زن، و در نتیجه در مواردی برای زن و مرد وضع مشابه و در موارد دیگر وضع نامشابهی در نظر گرفت است.
چرا؟ روی چه حسابی؟ آیا بدان جهت است که اسلام نیز مانند بسیاری از مکتبهای دیگر نظریات تحقیر آمیزی نسبت به زن داشته و زن را جنس پست تر می شمرده است و یا علت و فلسفة دیگری دارد؟
مکرر در نطقها و سخنرانیها و نوشته های پیروان سیستمهای غربی شنیده و خوانده اید که مقررات اسلامی را در مورد مهر و نفقه و طلاق و تعدد زوجات و امثال اینها به عنوان تحقیر و توهینی نسبت به جنس زن یاد کرده اند؛ چنین وانمود می کنند که این امور هیچ دلیلی ندارد جز اینکه فقط جانب مرد رعایت شده است. میگویند تمام مقررات و قوانین جهان قبل از قرن بیستم بر این پایه است که مرد جنساً شریفتر از زن است و زن برای استفاده و استمتاع مرد آفریده شده است، حقوق اسلامی نیز بر محور مصالح و منافع مرد دور می زند.
می گویند اسلام دین مردان است و زن را انسان تمام عیار نشناخته و برای او حقوقی که برای یک انسان لازم است وضع نکرده است. اگر اسلام زن را انسان تمام عیار میدانست تعدد زوجات را تجویز نمی کرد، ریاست خانواده را به شوهر نمی داد، ارث زن را مساوی با نصف ارث مرد نمیکرد، برای زن قیمت به نام مهر قائل نمی شد، به زن استقلال اقتصادی و اجتماعی می داد و او را جیره خوار و واجب النفقة مرد قرار نمی داد. اینها می رساند که اسلام نسبت به زن نظریات تحقیر آمیزی داشته است و او را وسیله و مقدمه برای مرد می دانسته است. می گویند اسلام با اینکه دین مساوات است و اصل مساوات را در جاهای دیگر رعایت کرده است، در مورد زن و مرد رعایت نکرده است.
می گویند اسلام برای مردان امتیاز حقوقی و ترجیح حقوقی قائل شده است و اگر امتیاز و ترجیح حقوقی برای مردان قائل نبود مقررات بالا را وضع نمی کرد.
اگر بخواهیم به استدلال این آقایان شکل منطقی ارسطویی بدهیم به این صورت برای او وضع می کرد، لکن حقوق مشابه و مساوی برای او قائل نیست، پس زن را یک انسان واقعی نمی شمارد.
تساوی یا تشابه؟
اصلی که در این استدلال به کار رفته این است که لازمة اشتراک زن و مرد در حیثیت و شرافت انسانی، یکسانی و تشابه آنها در حقوق است. مطلبی هم که از نظر فلسفی باید انگشت روی آن گذاشت این است که لازمة اشتراک زن و مرد در حیثیت انسانی چیست؟ آیا لازمه اش این است که حقوقی مساوی یکدیگر داشته باشند به طوری که ترجیح و امتیاز حقوقی در کار نباشند؟یا لازمه اش این است که حقوق زن و مرد علاوه بر تساوی و برابری، متشابه و یکنواخت هم بوده باشند و هیچ گونه تقسیم کار و تقسیم وظیفه در کار نباشد؟ شک نیست که لازمة اشتراک زن و مرد در حیثیت انسانی و برابری آنها از لحاظ انسانیت، برابری آنها در حقوق انسانی است اما تشابه آنها در حقوق چطور؟
اگر بنا بشود تقلید و تبعیت کورکورانه از فلسفة غرب ر اکنار بگذاریم و در افکار و آراء فلسفی که از ناحیة آنها می رسد به خود اجازة فکر و اندیشه بدهیم، اول باید ببینیم آیا لازمة تساوی حقوق تشابه حقوق هم هست یا نه؟ تساوی غیر از تشابه است؛ تساوی برابری است و تشابه یکنواختی. ممکن است پدری ثروت خود را به طور متساوی میان فرزندان خود تقسیم کند اما به طور متشابه تقسیم نکند، مثلاً ممکن است این پدر چند قلم ثروت داشته باشد: هم تجارتخانه داشته باشد و هم ملک مزروعی و هم مستغلات اجاری. ولی نظر به اینکه قبلاً فرزندان خود را استعدادیابی کرده است، در یکی ذوق و سلیقة تجارت دیده است و در دیگری علاقه به کشاورزی و در سومی مستغل داری، هنگامی که می خواهد ثروت خود را در حیات خود میان فرزندان تقسیم کند، با در نظر گرفتن اینکه آنچه به همة فرزندان کار نباشد، به هر کدام از فرزندان خود همان سرمایه را می دهد که قبلاً در آزمایش استعدادیابی آن را مناسب یافته است.
کمیت غیر از کیفیت است، برابری غیر از یکنواختی است. آنچه مسلم است این است که اسلام حقوق یکجور و یکنواختی برای زن و مرد قائل نشده است، ولی اسلام هرگز امتیاز و ترجیح حقوقی برای مردان نسبت به زنان قائل نیست. اسلام اصل مساوات انسانها را دربارة زن و مرد نیز رعایت کرده است. اسلام با تساوی حقوق زن و مرد مخالف نیست، با تشابه حقوق آنها مخالف است.
کلمة «تساوی» و «مساوات» چون مفهوم برابری و عدم امتیاز در آنها گنجانیده شده است جنبة «تقدس» پیدا کرده اند، جاذبه دارند، احترام شنونده را جلب می کنند، خصوصاً اگر با کلمة « حقوق» توأم گردند.
تساوی حقوق! چه ترکیب قشنگ و مقدسی! چه کسی است که وجدانی و فطرت پاکی داشته باشد و در مقابل این دو کلمه خاضع نشود؟!
اما نمی دانم چرا کار ما- که روزی پرچمدار علم و فلسفه و منطق در جهان بوده ایم- باید به آنجا بکشد که دیگران بخواهند نظریات خود را در باب « تشابه حقوق زن و مرد» با نام مقدس « تساوی حقوق» به ما تحمیل کنند؟! این درست مثل این است ک یک نفر لبو فروش بخواهد لبو بفروشد اما به نام گلابی تبلیغ کند.
آنچه مسلم است این است که اسلام در همه جا برای زن و مرد حقوق مشابهی وضع نکرده است، همچنانکه در همة موارد برای آنها تکالیف و مجازاتهای مشابهی نیز وضع نکرده است. اما آیا مجموع حقوقی که برای زن قرار داده ارزش کمتری دارد از آنچه برای مردان قرار داده؟ البته خیر، چنانکه ثابت خواهیم کرد .
دانلود مقاله با موضوع اسطورهای به نام زن که شامل 25 صفحه میباشد:
نوع فایل : Word
شرح محتوا
نویسنده در این مقاله به ترسیم تحول تصویر زن در آثار هنری اروپا و ایران میپردازد و در مسیر این تحول، پنج مرحله یا نوع نگرش را تشخیص میدهد که عبارتند از: نگاه اسطورهای به زن، زن در شمایل مقدس، نقشمایهی مادر، سیمای عرفانی زن در قالب عشق معنوی و در نهایت تصویر جنسی از زن.وی با تحلیل نظری آثار نقاشی، شمایلها، ادبیات داستانی و محصولات سینمایی به این نتیجه میرسد که نگاه هنرمندان به زن از نگاه اثیری و اسطورهای آغاز و با ایجاد جریان مذهبزدایی در جوامع، تحت تأثیر رنسانس اروپا و احاطهی تفکر سکولاریسم بر اذهان هنرمندان، به نگاهی جنسیتگرا تبدیل میشود که فقط به سوءاستفاده از جذابیتهای زن برای فروش بهتر آنچه قابل فروش است، میاندیشد.
مقدمه
آثار هنری، صرف نظر از انتقال تأثیرات زیباشناختی به مخاطب، حامل پیامهایی در حوزههای مختلف تفکر بشری هستند، از این رو یک نوع واسطه به شمار میروند و در زمره رسانهها قرار میگیرند. در این متن قالبهای هنری را به مثابه نوعی رسانه در نظر گرفتهایم؛ رسانهای که عمر آن از بسیاری گونههای دیگر بیشتر است. این نوشتار در پی آن است که با مروری تاریخی به اختصار به نحوه حضور زن در رسانه هنر بپردازد.
هر چند حدود نیمی از جمعیت بشری را زنان تشکیل میدهند، هنر در طول تاریخ غالباً صبغهای مردانه پیدا کرده و زنان را در مرتبه دوم قرار داده است، به گونهای که چرایی این واقعیت خود میتواند موضوع مقالات متعدد دیگر باشد. به اختصار می توان گفت این که عمده آثار هنری در طول تاریخ توسط مردان آفریده شده است، خود به خود، نقش زن را به موضوعی دست دوم بدل کرده است. البته مقصود از مردانه بودن اغلب آثار هنری این نیست که به مقوله زن در آنها پرداخته نمیشود، بلکه این است که زنان در عمده آثار محور نیستند و فقط نقش مکمل مرد را ایفا میکنند. البته در اینجا مراد بیشتر ادبیات آن هم ادبیات داستانی، سینما و هنرهای تجسمی است که مصداق سخن است، گرچه در سایر قالبهای هنری مانند معماری، موسیقی و غیره نیز این احساس مردانه را میتوان به گونهای غالب دید. در ادبیات داستانی و آثار سینمایی معمولاً زن نقش دوم را در شکلگیری رویدادها بر عهده میگیرد و به ابزاری برای تحلیل شخصیت قهرمان اصلی، که عمدتاً مرد است، مبدل میشود. صرف نظر از این مسأله در آثار هنری، زنان از زاویهی دید مردان معرفی، تعریف و تحلیل می شوند. نتیجهی این روند آن است که در آثار هنریای که هنرمندان مرد با محوریت زنان میآفرینند، تصویر زن از صافی ذهن مردانهای که در پس کار وجود دارد، گذر میکند و این لزوماً نه واقعیت نفسالامری بلکه واقعیت پدیداری است که در ذهن مرد شکل گرفته است. «مارگارته فون تروتا» فیلمسازی است که با گرایشهای زنانه کار میکند. او میگوید این طبیعی است که مرد نگاه خود را در فیلم روایت کند.(1) قدر مسلم اگر خواهران برونته(2)، که شاهکارهایی مانند رمان « بلندیهای بادگیر» و «جینایر» را آفریدند، از جنس مذکر بودند و نتیجه کار، نسبت به آثاری که اینک وجود دارد، بسیار متفاوت بود، گرچه آثار زیادی را میتوان سراغ کرد که موضوع زنانهای داشتهاند و مردان آفرینندهی آنهایند، مانند فیلم« بانویی از شانگهای» یا رمان «مادام بواری» از برجستهترین آثار رئالیستی قرن نوزدهم فرانسه از «گوستاو فلوبر» و یا برعکس آثاری که زنان ساختهاند اما محور آنها مردان بودهاند، مانند «پیروزی اراده» لنی ریفنشتال که فیلم مردانهای به نظر میرسد و قدرت آلمان نازی را تبلیغ میکند.(3) همچنین آثار آگاتاکریستی و غیره، اما عمده آثاری که زنان هنرمند آفریدهاند با پرداخت لطیف زنانه همراه بوده است.(4) از این رو به این نکته تأکید می شود که اصولا نگاه زن هنرمند در پرداخت محتوا و زیبایی شناسی با مرد بسیار متفاوت است و از آنجا که عمده آثار را مردان آفریدهاند میراث هنر بشری بیشتر مردانه است تا زنانه.
علت دیگر این که چرا هنر بیشتر مردانه است شاید این باشد که جوامع قدیمی اصولاً جوامعی مردسالار بودهاند (گرچه هماینک نیز عمدتاً چنین است). پیشاز ظهور نهضتها و نظریههایی که اعاده حقوق اجتماعی و آزادیهای فردی را برای زن مطرح کردهاند (از جمله نهضتهای فمینیستی که پا را از حد اعتدال بیرون نهادند و زنان را بر مردان ارجح دانستند) زنان، شهروندان درجه دو شناخته میشدند؛ بنابراین هنرمند خواسته یا ناخواسته موظف میشده است که نسبت به طبقهبندی منزلتی و ارزشی مرد و زن در جامعه بیاعتنا نباشد. در طول تاریخ، عمدهآثار هنری همواره متأثر از قدرت مادی دربار، سرمایهداران و متمولان و یا قدرت ارزشی و معنوی ارباب مذهب شکل گرفته است و عمدتاً مردان سردمدار جریانات یاد شده بودهاند و زنان که فاقد این شوون بودهاند، نتوانستهاند مغناطیس نیرومندی در جذب هنر و آثار هنری به سوی خود باشند. میتوان تصور کرد اگر جای زن و مرد در تاریخ عوض میشد هنری شکل میگرفت که قطعاً با هنر موجود در تاریخ متفاوت بود. در هر صورت بحث مبسوط در این مقوله را به فرصتی دیگر واگذار و به مروری بسیار گذرا بر نحوه انعکاس زن و موضوعات زنانه در تاریخ هنر بسنده میکنیم...
1ـ نگاه اسطورهای به زن
2ـ حضور زن در شمایلهای مقدس
3ـ نقش مایه مادر
4ـ سیمای عرفانی زن در قالب عشق معنوی
5ـ تصویر جنسی از زن
نتیجه
پینوشتها:
بر اساس قانون مجازات اسلامى ایران و مطابق فتاواى بسیارى از فقیهان شیعه و سنى، دیه زن نصف دیه مرد است. این راى در میان فقهای شیعه و سنی مخالفانى نیز دارد. دلیل عمده گروه اول آیه ۱۷۸ از سوره بقره یعنى (وَ الاُْنثَى بِالاُْنثَى) ، تصریح برخى از روایات بر نصف بودن دیه زن نسبت به مرد ، اجماع و استحسان است. گروه دوم نیز با تمسک به اطلاق آیه ۹۲ سوره نسا و آبی از تخصیص بودن آیه ۱۷۸ سوره بقره و اطلاق برخى از روایات و نیز با تردید در روایات دال بر نصف بودن دیه زن به جهت ایراد در سند، ایراد در راوی حدیث، ایراد در مدلول، و شخصیه بودن بعضی روایت ها، اصل برابری را پذیرفته اند.
خونبها شامل مواردی میشده است که پیش از اسلام افراد خانواده ها یا قبایل در قبال کشته شدن یکی از اعضای خود از قاتل طلب میکردند وهدف خونبها مطالبه ارزشهای شخصی ،اجتماعی و خانوادگی مکتسبه یا موروثی مقتول بود که از قاتل گرفته میشد که با توجه به شرایط مقتول از حیث طبقه اجتماعی، ثروت و... متفاوت بود مثلا بردگان خونبها نداشتند که این امر نشان دهنده نوعی تبعیض در ارزش گذاری مقام انسانی است و برخلاف کرامت انسانی است.
و اگر به شان نزول (یَـاَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصَاصُ فِى الْقَتْلَى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَ الاُْنثَى بِالاُْنثَى) در تفسیر مجمع البیان توجه کنیم:
« این آیه درباره دو قبیله از عرب نازل شد که یکى را بر دیگرى برترى بود. این قبیله سوگند یاد کردند که اگر برده اى از ما کشته شود، در برابرش آزادى از آنان را مى کشیم; در برابر زنى از قبیله ما مردى از آنان را میکشیم و در برابر مردى از قبیله ما دو مرد از آنان را میکشیم، و جراحت هاى قبیله خود را دو برابر جراحت هاى آنان به حساب مى آوردند و خداوند این آیه را نازل کرد.» در مذمت شیوه خونبها و عدم برابری اشاره دارد.
اما دیه که تاسیس اسلام است جایگزین خونبها با مبنایی کاملا متفاوت شد. هدف دیه گاهی مجازات (رضایت خانواده در قتل عمد) و گاهی صرفا اقتصادی (قتل شبه عمد) است. لذا توجه به تفاوت دیه جزایی و حقوقی مهم است:
دیه جزایی مواردی است که اصل مجازات، قصاص است و به دلایلی به دیه تبدیل میشود ولی دیه حقوقی به معنای ضمان و جبران خسارت است چراکه کشتن فی حد نفسه مجازات ندارد و در شبه عمد به لحاظ جبران خسارتی است که مقتول در طول عمر خود به صورت فرضی میتوانسته بدست آورد، دیه قرار گرفته است که برای جبران صدمه وارده شده به لحاظ نبود عنصر شاغل خانواده است که به خانواده او میرسد.
در باب دیه حقوقى یک روایت وجود ندارد که بگوید دیه زن نصف دیه مرد است، منتها فقها از آن روایات دیه جزایی به سراغ دیه حقوقى آمده اند. محقق اردبیلی در کتاب مجمع الفائده و البرهان جلد ۱۹،صفحه ۳۱۳ میگوید: من یک روایت هم در این مورد پیدا نکرده ام.
به حق، مى توان گفت که یافتن راه وسط و درست، همچون صراط مستقیم، از مو باریک تر و از شمشیر برنده تر است. گروهى، به افراط، جانب خلوص را گرفته، به اجراپذیرى و کارآمدى آرا و برداشت ها توجهى ندارند و هرگاه فتوا و رایى زمینه اجرا نیابد، مردم را به بى اعتنایى نسبت به دین متهم مى سازند و گروهى دیگر، تنها به کارآمدى فقه، آن هم در حد افراط و خوشایند همه فرقه ها مى اندیشند و تا بدانجا پیش مى روند که فقه را از حد قوانین وضعى نیز کم تر مى انگارند.
حق، آن است که هر دو راه، ناصواب است; هم باید به خلوص و قداست فقه اندیشید و جایگاه و مرتبت معنوى و وحیانى آن را منظور داشت و هم به کارآمدى و اجراپذیرى دیدگاه ها و برداشت ها توجه کرد. مگر نه این است که خداوندْ دین را براى انسان فرو فرستاد، همان گونه که جهان را براى او آفرید:
(الَّذِى جَعَلَ لَکُمُ الاَْرْضَ فِرَاشًا وَالسَّمَآءَ بِنَـآءً);
همان ]خدایى[ که زمین را براى شما فرش ]گسترده[، و آسمان را بنایى ]افراشته[ قرار داد.
در حالى که امروز در سطح بینالمللى تلاش گستردهاى براى برقرارى تساوى حقوق بین زن و مرد در همه زمینهها صورت مىگیرد و در اسناد بینالمللى حقوق بشرى بویژه کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان بر لغو و یا اصلاح قوانینى که مقررات تبعیضآمیز علیه زنان دارند تاکید شده است، در قانون مجازات اسلامى ایران که پس از استقرار نظام جمهورى اسلامى ایران تدوین و تصویب گردیده و در حال حاضر اجرا مىشود مقررات متفاوتى نسبتبه زن و مرد وجود دارد که هر چند برخى از آنها نسبتبه زن جنبه حمایتى دارد ولى برخى هم به ظاهر تبعیضآمیز به نظر مىرسد و جا دارد که مورد بحث و تجزیه و تحلیل و نقادى قرار گیرد و بخصوص چون این مقررات بر اساس مبانى اسلامى و موازین فقهى تنظیم شده، لازم است این مبانى مورد بررسى و ارزیابى قرار گیرد و احیانا نظریات اصلاحى جدیدى ارائه گردد.
به نظر مىرسد، مهمترین تفاوتهایى که در قانون مجازات اسلامى در مورد زن و مرد وجود دارد چهار مورد است:
۱- زمان مسئولیت کیفرى
طبق ماده۴۹ قانون مجازات اسلامى، اطفال در صورت ارتکاب جرم از مسئولیت کیفرى مبرا هستند. مطابق تبصره ۱ همان ماده منظور از طفل کسى است که به حد بلوغ شرعى نرسیده باشد و به حکم تبصره ۱ ماده ۱۲۱۰ قانون مدنى سن بلوغ در پسر پانزده سال تمام قمرى و در دختر نه سال تمام قمرى است.
بنابراین با توجه به این تبصره و ماده۴۹ قانون مجازات اسلامى و تبصره ۱ آن، دختر با داشتن۹ سال تمام قمرى مسئولیت کیفرى دارد در حالى که پسر پس از ۱۵ سال تمام قمرى داراى مسئولیت کیفرى خواهد شد.
۲- اعتبار شهادت زن در اثبات دعوى و جرم
طبق مواد مختلف و متعدد قانون مجازات اسلامى، یا شهادت زن اصولا براى اثبات جرم اعتبار ندارد و یا با انضمام شهادت زن با مرد و آن هم در حد اعتبار شهادت دو زن در برابر یک مرد معتبر است، طبق مواد۱۱۹، ۱۲۸،۱۳۷،۱۵۳، ۱۷۰، ۱۸۹،۱۹۹،۲۳۷ اصولا جرائم لواط، مساحقه، قوادى، قذف، شرب خمر، محاربه، سرقت و قتل عمد با شهادت زن قابل اثبات نیست. جرم زنا نیز با شهادت زنان بدون انضمام به مردان به هیچ صورت قابل اثبات نیست (ماده۷۶); ولى برخى موارد زنا با شهادت دو زن عادل با سه مرد عادل یا دو مرد عادل و چهار زن عادل قابل اثبات است (مواد ۷۴ و ۷۵).
قتل شبه عمد و قتل خطایى نیز با شهادت دو زن عادل و یک مرد عادل قابل اثبات است.
۳- قصاص
در مورد اجراى حکم قصاص نیز بین زن و مرد تفاوت وجود دارد. بدین معنى که اگر زنى عمدا مردى را به قتل برساند قصاص مىشود ولى اگر مردى زنى را عمدا به قتل برساند در صورتى مرد قصاص مىشود که خانواده زن معادل نصف دیه مرد را به او بپردازد. (مواد۲۰۷،۲۰۹ و ۲۵۸ قانون مجازات اسلامى).
۴- دیه
طبق ماده ۳۰۰ قانون مجازات اسلامى، دیه قتل زن مسلمان، خواه عمدى خواه غیر عمدى نصف دیه مرد مسلمان است.
علىالاصول، دیه به قتل یا جرح غیر عمدى تعلق مىگیرد ولى در صورت عمد هم ممکن است ولى دم یا مجنى علیه از قصاص بگذرد و به گرفتن دیه راضى شود که در این صورت قصاص به دیه تبدیل مىشود. ماده۲۵۷ قانون مجازات اسلامى مىگوید: «قتل عمد موجب قصاص است لکن با رضایت ولى دم و قاتل به مقدار دیه کامله یا کمتر یا زیادتر از آن تبدیل مىشود». قانون مجازات اسلامى میزان دیه را تعیین کرده است. ماده۲۹۷ قانون مجازات اسلامى دیه قتل مرد مسلمان را یکى از امور ششگانه زیر: یک صد شتر، دویست گاو، یک هزار گوسفند، دویست دست لباس از حلههاى یمن، یک هزار دینار و ده هزار درهم تعیین کرده است و در مواد مختلف دیه قطع یا نقص عضو هر یک از اعضاى بدن نیز معین شده است.
قانون مجازات اسلامى در مورد میزان دیه زن بدین گونه عمل کرده است که دیه قتل زن را، چه قتل عمدى و چه غیر عمدى، نصف دیه مرد قرار داده است همان طور که در صدر مقال اشاره شد ماده ۳۰۰ قانون مجازات اسلامى مىگوید: «دیه قتل زن مسلمان، خواه عمدى خواه غیر عمدى، نصف دیه مرد مسلمان است».
در مبحث مربوط به دیه سقط جنین نیز بند۶ ماده۴۸۷ مقرر مىدارد:
دیه جنین که روح در آن پیدا شده است اگر پسر باشد دیه کامل و اگر دختر باشد نصف دیه کامل و اگر مشتبه باشد سه ربع دیه کامل خواهد بود.
ولى در خصوص دیه مربوط به جرح، قانون مجازات اسلامى راه دیگرى را در پیش گرفته است نه به طور مطلق، همانند مورد قتل، دیه زن را نصف دیه مرد قرار داده و نه به طور کامل و مطلق دیه زن را با دیه مرد مساوى دانسته است; بلکه تا یک میزان، دیه مرد و زن مساوى است و بیشتر از آن میزان، دیه زن نصف دیه مرد مىشود. ماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامى مقرر مىدارد: «دیه زن و مرد یکسان است تا وقتى مقدار دیه به ثلث دیه کامل برسد، در آن صورت دیه زن نصف دیه مرد است».
همین روش در قانون مجازات در مورد قصاص عضو اتخاذ شده است. در ماده۲۷۳ آمده است:
در قصاص عضو، زن و مرد برابرند و مرد مجرم به سبب نقص عضو یا جرمى که به زن وارد نماید به قصاص عضو مانند آن محکوم مىشود; مگر اینکه دیه عضوى که ناقص شده ثلثیا بیش از ثلث دیه کامل باشد که در آن صورت زن هنگامى مىتواند قصاص کند که نصف دیه آن عضو را به مرد بپردازد.
بنابراین، از آنجا که طبق ذیل ماده ۴۲۴ قانون مجازات اسلامى دیه هر انگشت عشر (یک دهم) دیه کامل است دیه قطع سه انگشت زن ۳۰ شتر یا سیصد دینار است و چون به میزان ثلث دیه کامل نرسیده استبا دیه مرد مساوى است; ولى قطع چهار انگشت زن چون دیهاش از ثلث دیه کامل زیادتر مىشود یعنى ۴۰ شتر یا چهارصد دینار، ۲۰ شتر یا دویست دینار تعیین شده استیعنى نصف دیه مرد.
در برخى موارد هم قانون مجازات اسلامى بدون اینکه ضابطه و ملاک نصف بودن را رعایت کرده باشد بین دیه زن و مرد تفاوت گذاشته است. مثلا، ماده۴۸۳ مقرر مىدارد:
هر گاه نیزه یا گلوله یا مانند آن در دستیا پا فرو رود در صورتى که مجنىعلیه مرد باشد، دیه آن یک صد دینار و در صورتى که زن باشد، دادن ارش لازم است.
در این مورد خاص، نه حکم به تساوى دیه زن و مرد شده نه بر مبناى نصف بودن دیه زن نسبتبه مرد تعیین حکم شده است. تعیین میزان ارش براى زن ممکن است، حسب مورد بیشتر از صد دینار یا معادل آن یا کمتر از آن باشد.
مبانى حکم دیهو مقررات متفاوت آندر مورد زن و مرد در قانونمجازات
در قوانین عرفى امروز، ارتکاب قتل و جرح و ضرب، از یکسو، جنبه کیفرى دارد و مجازات اعدام و حبس و جریمه نقدى و احیانا کیفرهاى دیگر بر آن مترتب است که عمدتا جنبه عمومى دارد و حکومتبه خاطر تجرى مرتکب به نقض حریم جامعه و حقوق و امنیت دیگران و با هدف تنبیه مجرم یا تادیب او یا عبرت دیگران و پیشگیرى و بازدارندگى و یا همه آنها، وى را به مجازات متناسب طبق قانون محکوم مىنماید. شکایت و پیگیرى مجنىعلیه یا گذشت و عدم تعقیب او مىتواند از عوامل مخففه تعیین کیفر باشد و در موارد صدمات خفیف ممکن استبه طور کلى موجب عدم پیگرد و یا موقوف ماندن پیگرد و اعمال مجازات نسبتبه وى گردد.
غیر از این جهت مجازات، مجنىعلیه یا اولیاى او، از حق خصوصى درخواست زیان وارده به آنها در اثر جرم برخوردارند. طبق ماده ۱۲ قانون آئین دادرسى کیفرى:
همین که متهم به جهتى از جهات قانونى تحت تعقیب قرار گرفت متضرر از جرم مىتواند کلیه دلایل و مدارک خود را... تسلیم دادگاه کرده و مطالبه ضرر و زیان نماید... .
طبق ماده ۵ قانون مسئولیت مدنى:
اگر در اثر آسیبى که به بدن یا سلامتى کسى وارد شده در بدن او نقص پیدا شود یا قوه کار زیان دیده کم گردد و یا از بین برود و یا موجب افزایش مخارج زندگانى او بشود واردکننده زیان مسئول جبران کلیه خسارات مزبور است... .
طبق ماده۶ همان قانون:
در صورت مرگ آسیبدیده مرتکب باید کلیه هزینهها از مخارج معالجه و هزینه کفن و دفن و نیز مخارج افرادى که نفقه آنها از سوى متوفى تامین مىشده است را در صورت مطالبه به حکم دادگاه تادیه نماید.
نظیر چنین مقرراتى در قوانین موضوعه دیگر کشورها اعم از اسلامى و غیر اسلامى وجود دارد و در محاکم عمل مىشود. در این قوانین علىالاصول زن بودن یا مرد بودن متهم یا مجنىعلیه ملاک حکم قرار نگرفته و تفاوت ماهوى در تعقیب و محاکمه و اعمال مجازات و تعیین خسارت ندارد. میزان خسارت ناشى از جرم نیز حسب مورد با در نظر گرفتن جهات مختلف به وسیله دادگاه تعیین مىشود. البته در تعیین خسارت ممکن استبا توجه به نقش و تاثیر مجنىعلیه، زن و مرد بودن او هم موثر باشد ولى نه به عنوان یک قاعده ثابت و فراگیر.
قانون مجازات اسلامى بر مبناى احکام فقهى و فتاوى فقها به جاى ضرر و زیان ناشى از جرم قتل یا جرح و ضرب دیه را مقرر نموده که میزان ثابت و تعیین شدهاى است و در برخى موارد هم میزان آن را دادگاه تعیین مىکند و در عین حال این محکومیت مالى هم مجازات و هم جبران زیان وارده به مجنىعلیه را تشکیل مىدهد.
تعیین دیه زن به اندازه نصف دیه مرد نیز که در قانون مجازات مقرر شده طبعا بر مبناى حکم فقهى و نظر فقهاست.
تعداد صفحات : 50
فرمت فایل : Word
بررسی فرسودگی شغلی دبیران زن مراکز پیش دانشگاهی شهر تهران در سال تحصیلی 87-86
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:91
دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی
پایان نامه جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد
فهرست مطالب :
فصل اول
1-4-1- هدف کلی تحقیق............................................... 5
1-4-2- هدف جزئی تحقیق....................................... 5
فصل دوم
2-1- مقدمه............................................................ 11
2-2- فرسودگی شغلی....................................................... 11
2-3- رویکردهای مختلف به فرسودگی شغلی............................... 14
2-3-1- رویکرد بالینی ................................................... 14
2-3-2- رویکرد روان شناختی – اجتماعی................................ 16
2-3-3- رویکرد تبادلی.......................................................... 17
2-3-4- مدل کاپنر........................................................ 19
2-4- رویکرد ساختاری........................................................ 20
2-4-1- سازمان.................................................................... 21
2-4-2- جو سازمانی............................................................ 21
2-4-3- تئوری سیستم های اجتماعی و جو سازمانی........................... 22
2-4-4- جو سازمانی و روابط سازمانی........................................ 23
2-4-5- شاخص های جو سالم سازمانی................................. 24
2-4-6- بهداشت روانی.......................................................... 25
2-4-7- روحیه........................................................... 26
2-4-8- ویژگی های مدرسه سالم................................................. 26
2-5- مراحل فرسودگی شغلی............................................. 27
2-5-1- ماسلاچ....................................................................... 27
2-5-2- پستونچی................................................................ 28
2-5-3- مراحل فرسودگی شغلی معلمان (ساراسون)............................. 30
2-6- عوامل فرسودگی شغلی.................................................... 30
2-7- نشانه های فرسودگی شغلی....................................... 33
2-8- عوارض فرسودگی شغلی.................................................... 34
2-9- استرس شغلی................................................................ 34
2-9-1- منابع استرس شغلی......................................... 35
2-9-2- ارتباط استرس شغلی با تحلیل رفتگی............................ 37
2-10- تحلیل رفتگی وشخصیت............................................ 41
2-10-1- تحلیل رفتگی و شغل آموزگاری...................................... 43
2-11- فشار روانی............................................................... 45
2-11-1- آثار تخریبی فشار روانی در تدریس........................... 46
2-11-2- راههای کاهش فشار روانی معلمان.............................. 46
2-12- پیشینه پژوهش............................................................. 48
2-12-1- تحقیقات داخلی.............................................. 48
2-12-2- تحقیقات خارجی.............................................. 54
فصل سوم
3-1- طرح تحقیق......................................................... 58
3-2- جامعه آماری..................................................................... 58
3-3- متغیر مستقل و وابسته........................................ 58
3-4- روش نمونه گیری ................................................ 58
3-5- ابزار اندازه گیری............................................. 59
3-6- پایایی و روایی تحقیق............................................. 59
3-7- ابزار تجزیه و تحلیل داده ها........................................ 59
فصل چهارم
4-1- مقدمه........................................................... 61
4-2- تجزیه و تحلیل داده ها ....................................... 62
فصل پنجم
5-1- مقدمه................................................... 85
5-2- بحث ونتیجه گیری ............................................ 85
5-3- پیشنهادها.................................................... 91
5-4- محدودیتها............................................................... 91
منابع................................................................................. 92
فهرست جداول :
جدول 4-1 – توزیع فراوانی مرتبط با متغیر سن دبیران................................. 62
جدول 4-2 – توزیع فروانی مرتبط با متغیر میزان تحصیلات دبیران............ 64
جدول 4-3 – توزیع فروانی مرتبط با متغیر تعداد سالهای تدریس دبیران... 66
جدول 4-4 – توزیع فروانی مرتبط با متغیر تعداد سالهای تدریس در پیش دانشگاهی 68
جدول 4-5 – توزیع فروانی مرتبط با متغیر نوع درس مورد تدریس........... 70
جدول 4-6 آمار توصیفی مرتبط با بررسی وضعیت مولفه خستگی عاطفی.. 72
جدول 4-7 آمار توصیفی مرتبط با بررسی وضعیت مولفه مسخ شخصیت... 72
جدول 4-8 آمار توصیفی مرتبط با بررسی وضعیت مولفه عدم موفقیت فردی 73
جدول 4-9 بررسی وضعیت موجود دیدگاه دبیران نسبت به خستگی عاطفی 74
جدول 4-10 بررسی وضعیت موجود دیدگاه دبیران نسبت به مسخ شخصیت 76
جدول 4-11 بررسی وضعیت موجود دیدگاه دبیران نسبت به عدم موفقیت فردی 78
جدول 4-12 بررسی مقایسه ای فرسودگی شغلی با تأکید بر سطوح سنی... 80
جدول 4-13 بررسی مقایسه ای فرسودگی شغلی با تأکید بر مدرک تحصیلی 81
جدول 4-14 بررسی مقایسه ای فرسودگی شغلی با تأکید بر تعداد سالهای تدریس 82
جدول 4-15 بررسی مقایسه ای فرسودگی شغلی با تأکید بر تعداد سالهای تدریس در پیش دانشگاهی.................................................................... 84
جدول آزمون تعقیبی LSD مرتبط با جدول 15........................... 85
جدول 4-16 بررسی مقایسه ای فرسودگی شغلی با تأکید بر نوع درس مورد تدریس (نوع تدریس)........................................................................ 86
فهرست نمودارها :
نمودار 4-1 نمودار مرتبط با توزیع فراوانی جدول شماره 1.......................... 63
نمودار 4-2 نمودار مرتبط با توزیع فراوانی جدول شماره 2.......................... 65
نمودار 4-3 نمودار مرتبط با توزیع فراوانی جدول شماره 3.......................... 67
نمودار 4-4 نمودار مرتبط با توزیع فراوانی جدول شماره 4.......................... 69
نمودار 4-5 نمودار مرتبط با توزیع فراوانی جدول شماره 5.......................... 71
چکیده :
فرسودگی شغلی شامل احساس خستگی عاطفی ، مسخ شخصیت و عدم موفقیت فردی در کار است. این پژوهش فرسودگی شغلی دبیران زن مراکز پیش دانشگاهی دولتی شهر تهران را مورد بررسی قرار داد . روش تحقیق توصیفی و از نوع زمینه یابی است . نمونه این تحقیق 134 نفر از دبیران زن مراکز پیش دانشگاهی دولتی شهر تهران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند . ابزار تحقیق پرسشنامه فرسودگی شغلی بوده که به روش محقق ساخته تهیه شد . نتایج تحقیق نشان داد که فرسودگی شغلی دبیران در مولفه های خستگی عاطفی ، مسخ شخصیت ، عدم موفقیت فردی کمتر از سطح متوسط می باشد . و بین سن با فرسودگی شغلی دبیران و همچنین میزان تحصیلات ، تعداد سالهای تدریس و نوع ماده درسی و فرسودگی شغلی دبیران تفاوت معنی داری بدست نیامد . در مورد ارتباط تعداد سالهای تدریس در دوره پیش دانشگاهی و فرسودگی شغلی در دو مولفه خستگی عاطفی و مسخ شخصیت رابطه معنی داری بدست نیامد، و فقط در ارتباط مولفه سوم یعنی عدم موفقیت فردی با فرسودگی شغلی تفاوت معنی دار بود .
فصل اول
طرح پژوهش
1-1 مقدمه
با پیچیده تر شدن روز افزون جوامع امروزی رسالت سازمانها برای برآوردن انتظارات جوامع حساس تر و مهم تر می شود. با توجه به حساسیت سازمان آموزش و پرورش برای دستیابی و اجرای موفقیت آمیز هر فعالیت آموزشی افزون بر منابع مالی، وسایل و فناوری، وجود نیروی انسانی سالم و متعهد، نقش اساسی را ایفا می کند. به عبارت دیگر تعهد کاری و واکنش عاطفی فرد نسبت به کار و همچنین بالا بودن سلامت روانی میزان تولید و قابلیت کار را بالا می برد. گرین هاو( 1974) ، به نقل از( محمدی 1385 )
نخستین بار فروید نبرگر (1974 ) فرسودگی شغلی را تعریف کرده است. فرسودگی شغلی پدیده ای عمومی و فراگیر است که از کنش متقابل فرد با محیط کار ناشی می شود و نتیجه آن از دست دادن انگیزه، اشتیاق، انرژی، و کاهش عملکرد در زندگی است. فرسودگی شغلی فقط به منزله خستگی و فشار ناشی از کار نیست، بلکه به سبک کلی زندگی فرد و ساعتهای بیداری او نیز سرایت می کند. هرشن سن و پاور( 1975 )، به نقل از( محمدی 1385 )
فرسودگی کاری در حقیقت آن نوع از فرسودگی روانی است که با فشارهای روانی یا استرسهای مربوط به شغل و محیط کار توام گشته است. این اختلال در میان انواع مشاغل مدرسان و یاری دهنده هایی نظیر مشاوران، مددکاران اجتماعی، پزشکان، پلیس، پرستاران مشاهده شده و با محرکهای تنش زایی مانند داشتن مراجعان بیش از حد در یک زمان ، نداشتن وقت کافی و فقدان حمایت یا قدردانی مرتبط است.
با توجه بر اهمیت فرسودگی شغلی در این مقاله سعی بر آن است پدیده فرسودگی شغلی تبیین و سپس مراحل ابتلا به آن مشخص شود. آنگاه در زمینه پیامدهای روان شناختی و سازمانی فرسودگی شغلی بحث و در پایان آزمون فرسودگی شغلی مربوط به معلمان این مقطع به منظور سنجش و ا ندازه گیری این پدیده در بین دبیران زن مقطع پیش دانشگاهی شهر تهران انجام خواهد شد.
1- 2بیان مساله
اخیرا روشن شده است که در بعضی مواقع معلمان دچار احساسی موسوم به فرسودگی شغلی می شوند.فرسودگی شغلی موجب از کار افتادگی می شود و اگر در مراحل اولیه آن شناخته شود به راحتی قابل درمان است.
براساس تحقیقات انجام شده کارکنان حرف خدمات اجتماعی از اولین کاندیداهای فرسودگی شغلی محسوب می شوند. محققین این مساله را ناشی از مواجهه هر روزه این افراد با شرایط استرس و فقدان شرایط مثبت در محیط کار می دانند، از این رو پرستاران، معلمین، مشاوران، روان شناسان،مددکاران اجتماعی، افرادپلیس و کارکنان سرویس های بهداشتی جزء افرادی هستند که در معرض فرسودگی شغلی قرار می گیرند. نیری( 1379) ، به نقل از( حسنی 1381 )
شایان ذکر است که دوره پیش دانشگاهی بواسطه اهمیت آن،دوره حساسی هم برای دبیران و هم برای دانش آموزان است و اهمیت آن به لحاظ فشار زمانی، محتوای زیاد، و آماده نمودن دانش آموزان برای کنکورمی باشد.
اگرچه دبیران در هر مقطع ممکن است فشارهای روانی و جسمانی ناشی از کار را تحمل نمایند امادوره پیش دانشگاهی بدلیل شرایط خود ممکن است نشانه های بیشتری را بر دبیران این دوره تحمیل نماید و در نتیجه موجب فرسودگی شغلی شود. بر این اساس این تحقیق بر آن است تا فرسودگی شغلی دبیران زن مقطع پیش دانشگاهی را در شهر تهران مورد بررسی قرار دهد و در صورت وجود چنین فشارهایی راههایی برای حل این مساله ارائه دهد تا با برطرف نمودن شرایط مشکل زا بتوان محیط بهتری برای دبیران فراهم نمود تا وظایف خود را به خوبی انجام دهند.
1- 3 اهمیت مساله
در جهان امروز توانمندی، قدرت اقتصادی و رفاه هر کشوری در گرو استفاده بهینه از امکانات، منابع و نیروی انسانی آن کشور است.در این راستا هر چه نیروی کار شایسته تر و کارآمد تر باشد پیشرفت و توفیق آن کشور در عرصه های گوناگون اقتصادی و اجتماعی بیشتر خواهد بود. قابل ذکر است، کار آمدی هر فرد به عواملی گوناگون مانند استعداد، هوش، انگیزش، کیفیت ابزار کار مورد استفاده، آموزش و تخصص مورد نیاز، شرایط محیط کار، ملاحظات خستگی زدایی و ......بستگی دارد. اهمیت شناخت شیوه های خستگی زدایی بدین منظور است که با راهکارهای مناسب بتوان از فرسودگی و خستگی بیشتر پیشگیری کرد و این عارضه را در صورت بروز فرسودگی درمان نمود.
در بررسی این عارضه فرسودگی باید بر این نکته آگاه بود که خستگی همانا پیامد کار مداوم و یکنواخت است که با استراحت آثار آن تدریجا از بین می رود اما نشانه های بیماری فرسودگی شغلی متعدد است و نباید این نوع خستگی را با خستگی های معمولی و زودگذر اشتباه نمود.
یکی از مشکلات افراد مبتلا به فرسودگی ناشی از کار،این است که، ازناراحتی جسمی رنج
می برند، قدرت آنان برای کار کردن کاهش می یابد و بیشتر اوقات خسته و ناتوان هستند.
و نشانه های فیزیولوژیکی مانند سردردهای مکرر، تهوع،اختلال در خوابیدن و تغییر عادات مربوط به غذا خوردن(مانند از دست دادن اشتها) دارند.
مشکل دیگر این افراد فرسودگی هیجانی است.افسردگی، احساس درماندگی و نیز احساس به دام افتادن در کار و شغل خود، بخشی از مشکلات هیجانی آنهاست.افراد گرفتار خستگی شغلی غالبا دچار فرسودگی نگرشی نیز هستند.این افراد نسبت به دیگران بد گمان می شوند، این تحلیل در آنان ایجاد می شود که با دیگران بیشتر مانند یک شیء رفتار کند تا به عنوان یک انسان و ضمنا نسبت به آنان نیز نگرشی منفی پیدا می کنند. افرادی که دچار فرسودگی شغلی هستند این تمایل را پیدا می کنند که خود یا شغلی که به عهده دارند، سازمان محل کار خویش و یه طور کلی زندگی خود را بی اعتبار جلوه دهند، و این احساس را پیدا می کنند که پیشرفت شخصی آنها کند است،و به این نتیجه می رسند که در گذشته نیز قادر نبوده ا ند، پیشرفت شخصی زیادی داشته باشند و می پندارند در آینده نیز پیشرفت نخواهند داشت.
برای فائق آمدن بر این مشکلات باید با استرس های روانی و فرسودگی شغلی مقابله کرد. اهمیت پژوهش حاضر در این است که ابعاد مختلف فرسودگی شغلی را دربین دبیران مقطع پیش دانشگاهی شهر تهران روشن می کند و سعی در ارائه راههایی برای کنار آمدن با آن دارد.
1-4 هدف کلی تحقیق
بررسی فرسودگی شغلی دبیران زن مراکز پیش دانشگاهی دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 87- 86 می باشد.
1-4-1 اهداف جزئی تحقیق
- تعیین رابطه بین سن و فرسودگی شغلی دبیران زن مراکز پیش دانشگاهی دولتی می باشد.
- تعیین رابطه بین میزان تحصیلات و فرسودگی شغلی دبیران زن مراکز پیش دانشگاهی دولتی می باشد.
- تعیین رابطه بین تعداد سالهای تدریس و فرسودگی شغلی دبیران زن مراکز دولتی پیش دانشگاهی می باشد.
- تعیین رابطه بین تعداد سالهای تدریس در پیش دانشگاهی و فرسودگی شغلی دبیران زن مراکز دولتی پیش دانشگاهی می باشد.
- تعیین رابطه بین نوع ماده درسی و فرسودگی شغلی دبیران زن مراکز پیش دانشگاهی دولتی شهر تهران می باشد .
1-5 سوالات تحقیق
- آیا تدریس در دوره پیش دانشگاهی موجب فرسودگی بیشتر می شود ؟
- آیا بین سن و فرسودگی شغلی دبیران زن مراکز پیش دانشگاهی دولتی شهر تهران ارتباط وجود دارد ؟
- آیا بین میزان تحصیلات و فرسودگی شغلی دبیران زن مراکز پیش دانشگاهی دولتی شهر تهران ارتباط وجود دارد ؟
- آیا بین تعداد سالهای تدریس و فرسودگی شغلی دبیران زن مراکز پیش دانشگاهی دولتی شهر تهران ارتباط وجود دارد ؟
- آیا بین تعداد سالهای تدریس در دوره پیش دانشگاهی و فرسودگی شغلی دبیران زن مراکزپیش دانشگاهی دولتی شهر تهران ارتباط وجود دارد ؟
- آیا بین نوع ماده درسی و فرسودگی شغلی دبیران زن مراکز پیش دانشگاهی دولتی شهر تهران ارتباط وجود دارد؟
1-6 تعاریف متغیرها
1- معلم یا دبیر: در این تحقیق منظور فردی است که در مراکز یا یک مرکز پیش دانشگاهی دولتی دخترانه به تدریس یک یا چند ماده درسی به دانش آموزان می پردازد. (شیرازی، 1378 ،ص11 )
2- مقطع پیش دانشگاهی : این دوره که به عنوان حلقه اتصال آموزش متوسطه و آموزش عالی به مدت یک سال تحصیلی در نظام جدید آموزش متوسطه پیش بینی شده است و به موارد زیر می پردازد :
_تعمیق و گسترش آنچه که دانش آموز در دوره سه ساله دبیرستان فرا گرفته است.
_آماده شدن برای ورود به دانشگاه
_تعمیق آموزش دروس تخصصی دوره دبیرستان
_فراهم آوردن زمینه مناسب و آمادگی لازم جهت ادامه تحصیل در دوره های آموزش عالی
_هدایت دانش آموزان به دوره های آموزش عالی مطابق با استعداد و علاقه آنها
_فراهم آوردن زمینه مناسب برای شکوفایی خلاقیت و افزایش معرفت علمی و فرهنگی دانش آموزان. ( بروج و ندیمی ،1377 ، ص 215 و230 )
3- تعریف فرسودگی شغلی[1]
فرسودگی شغلی کاهش قدرت سازگاری فرد با عوامل فشارزاست و سندرمی است مرکب از خستگی جسمی و عاطفی که منجر به ایجاد خود پنداری منفی در فرد، نگرش منفی نسبت به شغل، و فقدان احساس ارتباط با مراجعان به هنگام انجام وظیفه گردد. در تعریفی دیگر فرسودگی یک فرد نتیجه فشار کاری است که منجر به سازگاری ناهنجار و اجرای کار نامرغوب می شود . تانگ و ینگ( 1999) ،به نقل از( سانبول 2003) فرسودگی به عنوان یک تجربه روانشناسی منفی که واکنش به استرس کاری مرتبط می باشد تعریف شده است. دوتسچ (1984)، راتلیف(1988) ، به نقل از( سانبول 2005 ) در تعریفی دیگر از پا درآمدن از رمق افتادن، از پاافتادگی، بی حالی ، سستی و رخوت متصدی شغل است. و نوعی پاسخ فرد به عوامل فشارزای میان فردی در محیط کار باشد که طی آن تماس بیش از ظرفیت متصدی شغل با دیگران، باعث ایجاد تغییراتی در نگرشها و رفتار وی نسبت به آنان می شود. (ساعتچی، 137، ص 216و217)
این سندرم ممکن است فرد را به سوی انواع بیماریهای روانی و جسمانی سوق دهد و شامل مولفه های زیر است: خستگی عاطفی، مسخ شخصیت، فقدان موفقیت فردی.
4- خستگی عاطفی:[2]
منظور از تحلیل عاطفی و جود احساساتی است که در آن شخص نیروهای هیجان خود را از دست داده است و قادر به برقراری روابط عاطفی با دیگران نیست( گرگری ،1374،ص92 )، و احساساتی از عاطفی بودن در برخورد زیاد با مردم است. (دمیرل و توکتامیس و سزر 2005 )
5- مسخ شخصیت:[3]
این مولفه به پاسخ های غیر احساسی و خشن نسبت به مراجعان و همکاران مربوط است.افراد با سندرم فرسودگی احساسات منفی همراه با سرزنش دیگران را دارند ( گرگری ، 1374، ص 92)، و نگرش منفی یا واکنش بی عاطفه به طرف مردم است. (دمیرل و توکتامیس و سزر 2005)
6- فقدان موفقیت فردی:[4]
این افراد از تلاش های حرفه ای خود برداشتهای منفی دارند،احساس می کنند در شغل خودشان پیشرفتی ندارند و کار و تلاش و حرفه نتایج مثبت به همراه ندارد(گرگری ، 1374، ص92 )، و تنزل صلاحیت در دستیابی به موفقیت در کار با مردم است. ( دمیرل و توکتامیس و سزر 2005 )
1-7 تعریف عملیا تی متغیر ها
در این تحقیق خستگی عاطفی به عنوان یکی از مولفه های فرسودگی با سوالات شماره ( 3، 9، 16، 12، 19،24، 13، 21، 14، 23 ) سنجیده می شود.
مسخ شخصیت ، مولفه دیگر فرسودگی شغلی با سوالات شماره (20 ، 6 ، 7، 11، 17، 28، 22، 30 ) سنجیده می شود .
فقدان موفقیت فردی ، مولفه دیگر فرسودگی شغلی با سوالات شماره ( 1، 2، 5 ، 8 ، 10، 4، 29، 18، 15، 25، 26، 27 ) سنجیده می شود.
و...
زنان در اکثر دورانهای تاریخ مورد کم لطفی و بی مهری قرار گرفته اند و نتوانسته اند به جایگاه اصلی خودشان دست پیدا کنند در این راستا یکی از مهمترین مسائلی که در مورد زنان مطرح می باشد. مسئله حجاب زنان است و در پی آن نحوه ارتباط زن با اجتماع که در این مقاله به نحو اجمال این مسئله بررسی شده است.
اعتقاد نداشتن به حجاب عوامل متعددی می توان داشته باشد که برخی از موارد به صورت تیتروار بیان می شود:
هجوم فرهنگ غرب – اعتقاد به آزادی غلط – اعتقاد به دست و پاگیر بودن حجاب برای کار – پیروی از هوسهای نفسانی – دگرگونی ارزشها و اعتقاد غلط به اینکه شخصیت زن در این است که زیبائیهایش آشکار باشد – الگوهای دروغین - تقلید کور کورانه به خاطر جهل و عدم اعتماد به نفس و اختلال فکری – نداشتن اراده و سستی و سهل انگاری.
حال در این مقاله سعی شده است با دیدی منطقی و عقلی و با استفاده از نظر قرآن و ائمه (ع) و اندیشمندان داخلی و خارجی این مسئله بررسی شود. و در پی آن هر کس می تواند منصفانه و از روی عقل خود این امر را تجربه کند، و السلام علی بن اتبع الهدی.
1- حجاب باعث پیشرفت زن و اجتماع است:
به قول شهید مطهری اگر پسر و دختری در محیط جداگانه تحصیل کنند و یا اگر در محیطی که درس می خوانند دختران بدن خود را بپوشانند و هیچگونه آرایشی نداشته باشند بهتر درس می خوانند، فکر می کنند و به سخن استاد گوش می دهند. یا وقتی که کنار هر پسری یک دختر آرایش کرده با دامن کوتاه تا یک وجب بالای زانو نشسته باشد؟ آیا اگرمردی در خیابان و بازار و اداره و… با قیافه های محرک و مهیج زنان آرایش کرده دائماً مواجه باشند بهتر سرگرم کار و فعالیت می شود و یا در محیطی که با چنین مناظری روبرو نشود. «مطهری مساله حجاب ص 78».
پس مشخص است که حجاب سبب پیشرفت زن است نه بی حجابی و بی بند و باری که باعث می شود انرژی زن تحلیل رود به چند مثال دیگر توجه کنیم.
شامل 19 صفحه فایل word