مهمترین سطور زندگانی بشر آن است که بتواند شمع روشن راه دیگران شود و هراندازه تحولات دوران زندگی یک فرد بر روحانیت و خلوص نیت نزدیکتر باشد و مشعلهداری و هدایت قرارگرفته است اثر آن در ارشاد و دلالت مردم عمیقتر است.
دربارة عرفان و جذبهی روحی انسان به ماوراء طبیعت و باز شدن چشمها و چشمههایش در درون آدمی مکاتب و فرقههای گوناگونی درطول مهیات بشری سخن گفتهاند. هرکس به همان مقداری که چشیده مطابق دید وشناخت خود و با مرام مسکنی که آن را حق پنداشته زبان به وصف حمد معشوق گشوده است. به علی (ع) شنیدن و گفتن از علی (ع) نوشتن و خواندن و اندیشیدن به عشق است شنیدن و گفتن از جوانمردی است و نوشتن و خواندن از ایمان خالصانه به معبود یگانه.
یاد علی (ع) یادپاکی، خلوص، شجاعت، عشق و ایمان و…. است و ذکر علی (ع)، ذکر عظمت انسانی که این شهسوار یکه تاز بیهمتا نه در تاریخ اسلام، که در تاریخ حیات آدمی یکه تاز عرصهی جوانمردی است. او عاشقترین عاشقان است، جوانمرد جوانمردان است، سرحلقوی عارفان است و نیز نشانهی خلوص ایمان است.
«مادر علی»
فاطمه بنت اسدبن هاشم بن عبدمناف مادی علی علیهالسلام اززنمای نادره دوران بود او و شوهرش ابوطالب در دو رشته بهاشم میپیوندند. فاطمه پیغمبر(ع) بیعت کرد او اول زنها شهید است که خلیفه هاشمی بوجود آورد. فاطمه بنت اسد در زندگی پیغمبر با شوهرش ابوطالب نهایت حمایت و پشتیبانی را نمود لذا در روز وفاتش علی آمد نزد پیغمبر، پریشان بود رسول خدا فرمود یا ابالحسن چرا پریشانی گفت مادرم درگذشته، پیغمبر فرمود این پیراهن مرا کفن او کنید برخاست برای تجهیز فاطمه رفت و پیراهن خود را برای کفن او اختصاص داد و امر کرد اسامه بن زید و ابوایوب انصاری و محمدبن الخطاب و اسوء غلام او قبر فاطمه را کند نه و پیغمبر بدست خودش لحد را گذاشت.
وفات فاطمه درمدینه رخ داد و آنجا مدفون شده است در مشرق بقیح غرقه است.
«چگونگی متولد شدن علی درکعبه»
عباس بن عبدالمطلب و یزیدبن متعنب با جمع از بنیهاشم دربرابر خانه کعبه آمد و مدت محل او تمام شده بود و اثر حمل به او ظاهر گشته بود و مجال بیرون رفتن نداشت پس روی نیاز بدرگاه بینیاز آورد و گفتهای صاحبخانه و ای معبود یگانه من اقرار آوردم بتو و بآنچه رسول تو از پیش تو آورده و بهرپیغمبری از پیغمبران تو و سرکتابی که فرستادهای و من تابع دین جد خود ابراهیم خلیلم و اینجا فردا بنا کرد پس سؤال میکنم از تو بحق اینخانه و بحق آنکسی که آنرا بنا نهاد و بحق فرزندی که درشکم من است و با من سخن میگوید و انیس من است بسخنان خود و اقرار دارم که این مولود یکی از دلایل و آیات الوهیت و وحدانیت تو است این ولادت را بر من آسان گردان گویند چون دعای فاطمه تمام شد دیدم دیوار شکافته شده و فاطمه بدرون خانه رفت و دیوارخانه به حالت اول بازگشت فاطمه به مدت سه روز درآنجا بود و هیچکس از او خبری نداشت چون روزچهارم شد دیدم همان موضع شکافته شد و فاطمه بیرون آمد و علی را به سردست گرفته و گفت ای گروه مردم بدانید که حقتعالی مرا از میان همه برگزید و به همه زنان پیشین تفضیل داده است.
شامل 92 صفحه فایل word
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:114
ولادت علی (ع) : ۱
بخشهای زندگانی علی (ع). ۳
دلائل پیشگامی علی(ع) در اسلام.. ۴
چگونه مولا علی (ع)را بشناسیم: ۱۱
فضیلت هایی از خود حضرت : ۱۲
معراج یا مهمانی خدا : ۱۴
اولین ملاقات و اطلاع علی از معراج: ۱۵
معروفیت علی علیه السلام در آسمانها : ۱۶
تعداد اسماء عالیه مولی الموحدین: ۱۶
علی و مسئله مرگ: ۱۷
خدمات حضرت امیر علیه السلام در زمان حکومت : ۲۲
الف :شکست نظام طبقاتی و ایجاد عدالت اجتماعی: ۲۲
ب-نشر معرف اسلام: ۲۳
علی (ع) درخشنده ترین چهره اسلام: ۲۶
علی امام و پیشوای راستین: ۳۰
دموکراسی علی (ع). ۳۱
شهادت علی (ع). ۳۲
مرد نامتناهی…. ۳۵
علی(ع)کیست و صفات عالیه او چیست؟. ۳۶
شجاعت امیر المومنین از دیدگاههای دیگر.. ۳۷
کرامت نفس….. ۳۸
راه علی…. ۴۰
علی بزرگترین قهرمان وحدت است. ۴۰
تضاد طبقاتی: ۴۲
علی (ع) قهرمان پرستش و دعا است. ۴۴
مشکلات علی (ع). ۴۸
خوارج و مشکل اساسی علی (ع): ۴۹
علی و حقوق بشر.. ۵۳
بر تارک تاریخ… ۵۷
اوصاف ظاهری… ۶۰
جوانمردی علی (ع). ۶۱
گذشت: ۶۲
صدق و اخلاص: ۶۳
شجاعت : ۶۴
دوری از ظلم و ستم: ۶۵
صراحت : ۶۸
اعتماد بنفس : ۶۹
آزمایش سخت…. ۷۲
پیش از امام.. ۷۴
سرچشمه های آزادی… ۷۶
از کجا آورده ای ؟. ۷۹
رفع نیازمندی… ۸۴
علی (ع) مظهر جهانی شخصیت عربی…. ۹۹
استبداد ,آفت قومیت…. ۱۱۲
ولاء چیست و موالی چه کسانی هستند؟. ۱۱۳
رسول گرامی اسلام در سال عام الفیل در مکه معظمه دیده به جهان گشود, فاطمه دختر اسد در حالی که از ولادت پیغمبر خدا و از شنیدن آن همه معجزات و کرامات در هنگام تولدش به شدت خوشحال بود با سرعت تمام خود را به شوهرش حضرت ابوطالب (ع)رسانده و مولود جدید را به وی تبریک گفت. ابوطالب چون سخن همسرش را شنید ضمن خوشحالی و تشکر به او گفت: ((اصبری سبتاً اتشرک بمثله الا النبوه))
تتعجبین من هذا انک تحبلین و تلدین بوصیه و وزیره))
ترجمه :ای فاطمه!سی سال دیگر صبر کن , تو نیز نظیر او را به دنیا می آوری, ومن این وعده را به تو مژده می دهم.و در حدیث دیگر آمده: آیا تو از این واقعه بزرگ تعجب می کنی؟بدان که تونیز به وزیر و وصی و جانشین وی حامله می گردی (و فرزند عزیزم علی را به دنیا می آوری)
سی سال از این واقعه شگرف تاریخی گذشت,همان طور که حضرت ابوطالب خبر داده بود فرزند کعبه و وصی و وزیر مصطفی (ص)رحمت عالمیان پناه بی پناهان مولای متقیان حضرت امیرالمومنین علی ابن ابی طالب علیه السلام در روز جمعه , سیزدهم رجب المرجب ,بیست و سه سال قبل از هجرت نبوی آن هم در شریف ترین مکان عالم هستی مکه در درون کعبه دیده به جهان گشود.
و گیتی را به نور ولایتش منور ساخت.
فاطمه بنت اسد چون از کعبه با فرزند عزیزش خارج گشت نخست پدرش حضرت ابوطالب از آنان استقبال نموده و میوه دلش را در آغوش گرفت, مولود کعبه در همان لحظات آغاز زندگی اش خطاب به پدر ارجمندش گفت : السلام علیک یا ابتاه و رحمه الله و برکاته و ابوطالب نیز جواب سلام علی را داده و او را مورد نوازش قرار داد و سپس پیامبر(ص)وارد خانه ابوطالب شد و علی را در آغوش کشید و چون چشمان علی به چهره مبارک رسول خدا افتاد به حرکت آمده و با تبسم و چهره ای خندان گفت:السلام علیک یا رسول الله و رحمه الله و برکاته و آنگاه به دستور رسول اکرم (ص)شروع به خواندن کتابهای آسمانی و از صحف آدم و نوح و ابراهیم آغاز نمود و آیاتی را از زبور و تورات و انجیل قرائت کرد و در پایان از اول سوره مومنون تا آیه دهم را با آهنگ زیبا تلاوت فرمود و بدین طریق عظمت خود را به جهان انسانیت نشان داد.
با توجه به اینکه امیر مومنان ده سال پیش از بعثت پیامبر(ص) دیده به جهان گشود و در حوادث تاریخ اسلام همواره در کنار پیامبر اسلام (ص)قرار داشت و پس از درگذشت آن حضرت نیز سی سال زندگی نمود؛می توان مجموع عمر ۶۳ ساله اورا به پنج بخش زیر تقسیم نمود:
۱-از ولادت تا بعثت پیامبر اسلام
۲-از بعثت تا هجرت پیامبر به مدینه
۳-از هجرت تا درگذشت پیامبر اسلام
۴-از رحلت پیامبر اسلام تا آغاز خلافت آن حضرت
۵-دوران خلافت آن بزرگوار
نخستین افتخار امام علی (ع) پیشگام بودن وی در پذیرفتن اسلام و یا به عبارت صحیح تر ,ابراز و اظهار اسلام دیرینه خویش است زیرا علی (ع) از کوچکی یکتاپرست بود و هرگز الوده به بت پرستی نبود تا اسلام او به معنای دست کشیدن از بت پرستی باشد.پیشگام بودن در پذیرفتن اسلام ارزشی است که قرآن روی آن تکیه دارد, تا آنجا که در سوره واقعه آیات ۱۰و۱۱ می فرماید: ((و پیشگامان,پیشگام,آنان مقربانند))
شواهد پیشگامی علی (ع) در متون اسلامی فراوان است که به عنوان نمونه تعدادی از آنها را بیان می کنیم:
الف : پیش از همه, خود پیامبر اسلام(ص) به پیشقدم بودن علی (ع) تصریح کرده و در میان جمعی از خود فرمود:نخستین کسی که در روز رستاخیز با من در کنار حوض کوثر ملاقات می کند پیشقدمترین شما در اسلام علی ابن ابی طالب است.
ب: دانشمندان و محدثان نقل می کنند :حضرت محمد(ص) روز دوشنبه به نبوت مبعوث شد و علی (ع) فردای آن روز با او نماز خواند.
ج: امام در خطبه قاصعه می فرماید:آنروز اسلام جز به خانه پیامبر(ص) و خدیجه راه نیافته بود و من سومین نفر آنها بودم.نور وحی و رسالت را می دیدم ,و بوی نبوت را می شنیدم.
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:50
فهرست مطالب:
مقدمه. ۱
۱- زیستواره علمی و کارنامه درخشان خیامی.. ۲
۲- ایران در روزگار حکیم نیشابوری.. ۲
۳- حکیم خیامی نیشابوری از نگاه دیگران. ۶
۴- آثار ریاضی حکیم خیامی.. ۷
۱- الرساله فی البراهین علی مسائل علم الجبر و المقابله . ۷
۲- رساله فی قسمه ربع دایره / رساله در تحلیل یک مسئله . ۷
۳- رساله فی شرح ما اشکل من مصادرات اقلیدس… ۹
۴- مشکلات الحساب.. ۱۰
۵- رساله در صحت طرق هندی برای استخراج جذر و کعب.. ۱۰
تحلیل علمی محتوای جبری رساله حکیم خیامی.. ۱۰
۱- مقدمه کتاب جبر و مقابله. ۱۰
۲- متن کتاب جبر و مقابله. ۱۱
۲-۱- بعضی اصطلاح های جبری.. ۱۱
۲-۲- طبقه بندی معادلات.. ۱۳
۲-۳ حل و بحث معادلات.. ۱۶
۲-۳-۱ حل معادله درجه اول. ۱۶
۲-۳-۲ حل معادله درجه دوم. ۱۹
۲-۳-۲-۱- بحث در مورد جواب های معادله درجه دوم. ۲۱
۲-۳-۲-۲- روش حل هندسی حکیم خیامی نیشابوری.. ۲۲
۲-۳-۳- گفتاری در مقاطع مخروطی.. ۲۴
۲-۳-۳-۱- سهمی.. ۲۸
۲-۳-۳-۲- هذلولی.. ۳۰
محاسبه شعاع های حامل در هذلولی: ۳۱
۲-۳-۴-۱- حل معادلات درجة سوم سه جمله ای به روش حکیم خیامی.. ۳۱
روش علمی حکیم خیامی.. ۴۰
۳-۳- استفاده خواجه طوسی از روش حکیم خیامی.. ۴۳
۳-۴- بهره ساکری، دانشمند ایتالیایی از روش حکیم خیامی.. ۴۳
منابع: ۵۰
مقدمه
مطالعات آثار و دست نوشته های به جای مانده از اندیشمندان ، نوایغ و مشاهیر برای عموم مردم خصوصاً نسل آینده ساز ، جوانان فرهیخته و فرهنگ دوست امروز ایران ، ضروری است . زیرا بررسی آثار علمی ، ادبی ، فکری و تاریخی اندیشمندان میهن اسلامی موجب می شود تا آنان بدانند نیاکانشان از چه پیشینه تمدنی درخشانی برخوردار بوده ، چگونه می اندیشیده ، چگونه می زیستند و چگونه توانسته تمام فرهنگ ها بویژه تمدن دنیای غرب را چنانکه بزرگان آنها بارها اعتراف کرده اند . طی قرون پنجم تا نهم مدیون خود سازند و در علوم و متون مختلف اعم از طب ، ریاضی، فیزیک ، شیمی ، معماری و ادبیات پیشتاز همگان باشند .
این گذشته تابناک و غرور آفرین در آینه کتیبه های سنگی و سفالینه ها و آثار نقش بستته بر لوحه ها و اسناد و نسخه های خطی نمایان و آشکار است . لیکن به رغم تلاش های گسترده ای که برای معرفی این آثار شده ، باید که این میراث گرانبها از دسترس و اطلاع نسل جوان امروز به دور مانده ، به طوری که بسیاری از جوانان این مرز و بوم حتی اسامی برخی دانشمندان مشهور هم وطن خود را که منشا تحول دانش بشری بوده اند ، نشنیده اند و آثار و کتایبهای آنان را نمی شناسند .
خوشبختانه در عصر نظام شکوهمند اسلامی فرصتی پدید آمده است تا برای بازیابی هویت فرهنگی و احیای تمدن پرشکوه ، اسلامی و ملی تلاش هایی از سوی همه فرهنگ دوستان و فرهیفتگان کشور صورت پذیرد . بی شک مهمترین هدف همه دست اندرکاران ، هویت دار کردن نسل امروز و ایجاد و ارتباط بین نسل ها ، بویژه با گذشته درخشان کشور است .
امید است نسل جوان کشور با مطالعه این آثار که متناسب با فهم و اطلاعات آنان است، با شناخت بیشتر از گذشته پرافتخار خود به سوی آینده ای روشن تر گام بردارند .
1- زیستواره علمی و کارنامه درخشان خیامی
غیاث الدین ، ابوالفتح عمر ابن ابراهیم خیامی نیشابوری ، از بزرگترین ریاضیدانان و اندیشمندان اسلامی ، نیمه دوم قرن پنجم و ربع اول قرن ششم است ؛ عمر نام خاص اوست و ( غیاث الدین ) عنوانی افتخاری است که بعدها در زندگی دریافت نمود . لقب ( خیامی ) نشان می دهد که پدر یا سایر بستگان وی ، پیشینه خیمه دوزی داشته اند . وی در خانواده ای نیشابوری به دنیا آمد و در همان جا نیز تعلیم و تربیت یافت .
2- ایران در روزگار حکیم نیشابوری
خیام اندک زمانی پس از اینکه خراسان ، توسط سلجوقیان اشغال شد ، به دنیا آمد . سلجوقیان ، خوارزم ، ایران و آذربایحان را نیز تاراج کردند . آنها امپراتوری بزرگ متزلزلی را بنا نهادند . این دولت را « ابوطالب طغرل یک ) بنیاد نهاد و در سال 590 قمری به فرمان خلیفه عباسی و به دست خوارزمشاهیان انقراض یافت . در آغاز عصر خیامی ، اروپای غربی در نیمه دوم قرن یازدهم و نیمه اول قرن دوازدهم میلادی ، در تعصب جنگ های صلیبی می سوخت . این امر باعث بحران و ایجاد وحشت میان مردم شده بود . فرقه های مختلف سنی و شیعه ، اشعری و نعتزلی ، سرگرم بحث ها و مجادلات اصولی ، فقهی و کلامی بودند ، به طوری که در گوشه و کنار نواحی و حدود وسیع سلطنت سلجوقیان ، جوامع درس و بحث دینی و مجالس مناظره و مناقصه زیاد شد .
خیام در همان شهر نیشابور تعلیم و تربیت یافته و بزرگ شده است . داستان معروف
( سه یار دبستانی ) یعنی داستان رفاقت حسن صباح ، خواجه نظام الملک طوسی و خیامی نیشابوری ، افسانه ای خودساخته و بی اساس است . در آن روزگار خراسان بزرگ و شهر های معتبر آن چون نیشابور ، کانون علم و ادب بوده است . خیامی در حوزه درس ( امام موفق نیشابوری ) حاضر می شده است . اما او در یکی از رساله هایش خود را پیرو ( شیخ الرئیس ) حسین بن عبدالله سینا می خواند . چون خیامی هم عصر آن حکیم نبوده این گفته را باید حمل بر آن کرد که وی خود را شارگزد معنوی و از پیروان مکتب تفکر ابن سینا می دانسته است . او با بیشتر د انشمندان زمان خود ، مراوده ، ملاقات و مباحثه داشته است . محسوس ترین خصوصیتی که از تاریخ زندگی خیامی ، به نظر می آید ، احترام و تکریم تمام کسانی است که از وی به مناسبتی یاد کرده اند و او را به بزرگی ستوده اند و عنوان همایی از قبیل « حجت الحق، اما ، رستور ، فیلسوف و سید الحکماء المشرق و مغرب » به وی داده اند . آوازة علمی خیامی سبب شد که به دربار سلجوقیان راه یابد . امیر سلجوقی عموماً و خصوصاً سلطان ملک شاه ، خیامی را محترم می داشته اند و او را هم مرتبه ندمای خویش می دانسته اند .
سرنوشت دانش پژوهان در آن زمان غالباً تیره و تار بود ، مگر آن که ثروتی می داشتند . آنها ، تنها در صورتی می توانسته که تحقیقات و مطالعات منظمی داشته باشند که به دربار پادشاهان مقتدر یا نجیب زادگان وابسته می شدند . در این شرایط کارسان به میل صاحب منصبان ، درباریان و سرنوشت جنگ ها بستگی داشت . با این حال ، خیامی توانست در این شرایط نامساعد رساله مشکلات الحساب ، رساله ای بدون عنوان در جبر [ بعد ها موسوم به رساله در تحلیل یک مسئله ] و رساله ای در آموزه موسیقی القول علی جناس التی بالاربعه را به رشته تحریر در آورد .
نگاهی به فهرست کارهای علمی خیامی ما را به مقام او آگاه می سازد . او در تالیف کتاب ها و رساله های خویش ، جر به ضرورت اقدام نمی کرده است . خیامی در سال 467 قمری به همراه عده ای دیگر ریاضیدانان و اخترشناسان نامدار به دعوت سلطان ملک شاه سلجوقی به اصفهان می رود . او تقریباً هجده سال که احتمالاً این مدت ، آرام ترین دوران زندگی اشن بوده ، در اصفهان اقامت داشته است . از جمله فعالیت های ضمنی او در این مدت ، اتمام شرح خودش در آموزه خطوط موازی اقلیدس و آموزه نسبت ها در سال 470 قمری به نام شرح ما اشکان من مصادرات کتاب اقلیدس است . این اثر به همراه کتب « الرساله فی البراهین علی مسائل الجبر و المقابله » از جمله مهمترین کارهای علمی اوست . او در طول این سال ها ، در موضوع های فلسفی هم آثاری نوشته است . در سال 485 قمری اقبال از خیامی روی می گرداند زیرا در آن زمان ملک شاه فوت کرده و وزیرش نظام الملک نیز به قتل می رسد . پس از مرگ شاه ، خیامی مورد بی مهری قرار گرفته و در زمان سلطان سنجر ، در سال 482 قمری ، اصفهان را ترک می کند . روزگاری نیز در مرور زندگی می کند . چایی که احتمالاً خیامی ، میزان الحمکه و فی القسطاس المستقیم را با همکاری خواجه عبد الرحمن خازنی مروزی ، نوشته است .
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:62
فهرست مطالب:
بخش اول. ۱
زندگینامه مهندس مهدی بازرگان.. ۱
زمینههای زندگی.. ۱
خانواده. ۱
اوضاع اجتماعی.. ۶
بازرگان در فرانسه. ۹
بازگشت بازرگان و خدمت در دولت.. ۲۰
تحولات منطقه هم جهتگیری رضاشاه را در مورد این مسائل تقویت.. ۳۰
مبارزه ایدئولوژیکی بازرگان.. ۳۲
جمعبندی.. ۴۱
بخش دوم. ۴۶
زندگینامه سیاسی مهندس مهدی بازرگان.. ۴۶
صحت مشی بازرگان.. ۵۴
منبع: ۶۲
بخش اول
زندگینامه مهندس مهدی بازرگان
زمینههای زندگی
۱-۱- ریشه اندیشه اجتماعی مهدی بازرگان را باید در فضای خانواده مذهبی و بازاری، سر کلاس درس ابوالحسنخان فروغی، در انجمن کاتولیک پاریس، در لابلای روزنامههای جمهوریخواه فرانسه و سرانجام پشت میز شرکت مهندسی تهران جستجو کرد. دوران خانواده، دانشگاه و جوانی بازرگان، از ۱۳ تا ۳۳ سالگی همزمان است با دوران حکومت و سلطنت رضاشاه از ۱۲۹۹ تا ۱۳۲۰ شمسی. در این مرحله میتوان شاهد رشد فکر مذهبی بازرگان بود که با تلقی علمی دبیرستانی در هم آمیخت، در فرانسه تجلی ملی و سیاسی پیدا کرد و در بازگشت به وطن عنصر تجدد را وجه غالب قرار داد. پس از سقوط رضاشاه، محتوا، آهنگ حرکت و گستردگی فکر اجتماعی و سیاسی بازرگان متحول شد. در فصل اول ریشه گرفتن اندیشه اجتماعی او را دنبال میکنیم.
خانواده
۱-۲- جنگ میان مشروطهخواهان و طرفداران استبداد قاجار آغاز شده بود که مهدی بازرگان در تهران چشم به جهان گشود (۱۲۸۶). پدرش حاج عباس قلی تبریزی موسوم به «آقا تبریزی» (۱۳۳۳-۱۲۴۷) فرزند حاج کاظم در ۱۸ سالگی از آذربایجان به تهران آمده و بانو صدیقه، دختر حاج سیدحسین طباطبایی را به همسری گرفته بود. این زوج پنج پسر و چهار دختر به جهان آوردند که جملگی در فرهنگ فارسی تهران بزرگ شدند. آقا تبریزی مردی باهوش و زیرک بود. تاجری خود ساخته و ثروتمند که قبل از مهاجرت به تهران مکه رفته، حاجی بود. مدتی ریاست «هیئت تجارت» و «اطاق تجارت» تهران را به عهده داشت تا رضاشاه هر دو را برچید. میزان ثروتش را نمیدانیم اما رفت و آمدهایش نشان میدهد سری در سرها داشت. هم او بود که نام فامیل بازرگان را برگزید.
در دین، آقا تبریزی پایبند فرایض بود. درس مکتب داشت و قرآن میخواند. در مبارزه با «بیدینی و فحشاء» پیشگام میشد و در خانه جلسه بحث میان علمای مذهبی و مخالفین میگذاشت. تا آنجا که ما میدانیم در دین تعصب کور به خرج نمیداد. نمونه آنکه فرزندانش را به زهر کتک مسلمان نکرد و مهدی را به فرهنگ فرستاد. برپایی جلسات بحث و گفتگو اشارهای است که برای تعقل و منطق قائل بود. برخلاف متعصبین مذهبی کتاب خارجی در خانه نگه میداشت و روزنامهخوان بود.
آقا تبریزی در امور اجتماعی دست داشت. در سال قحطی ] ایران در قرن گذشته چند بار گرفتار قحطی شد [ همراه دیگر تجار بازار دارالاطعامی به راه انداخت. در دوران انقلاب در زمره مشروطهخواهان درآمد و یکبار نیز، از طرف آذربایجانیهای پایتخت کاندید مجلس شورای ملی شد اما رأی کافی نیاورد. تماسهای سیاسیاش خوب بود و من جمله با سیدحسن مدرس و احمدشاه ارتباطاتی داشت. مورد مشاورت برخی از مراجع دینی، من جمله حاج عبدالکریم اصفهانی، قرار میگرفت. در دوران دولت دکتر محمد مصدق از آیتاللّ'ه حسین بروجردی، رهبر دینی وقت خواست که از اوراق قرضه ملی دولت حمایت کند.
آقا تبریزی در دوران سختی گلیمش را از آب بیرون کشیده بود. کودکی پسرش، مهدی، همزمان بود با فروپاشی نظام قاجار در دوران پس از انقلاب مشروطه، جنگ جهانی اول و سه شورش شمال (شیخ محمد خیابانی در تبریز، کلنل پسیان در خراسان و میرزاکوچکخان جنگلی در گیلان) که به تشنجات اجتماعی افزود و نظام دولت را به مرز فروپاشی کشاند. هنگامی که مهدی بازرگان پا به دبیرستان گذارد رضاخان میرپنج کودتایش را به فرجام رسانده بود و میرفت تا به تدریج حکومت مطلقه خود را زیر پرچم سازماندهی نوین دولت، تجدد، تمرکزگرایی و ناسیونالیسم مسلط کند. آنچه که از نظر خانواده بازاری و مذهبی بازرگان قاعدتاً باید مورد توجه قرار میگرفت نخست مذهبزدایی رضاشاهی و سپس مهارسازی طبقه بازاری بوده است.
اهداف رضاشاه در قبال مذهب، دوگانه بود. از یکسو مذهب را علت و تجلی عقبماندگی ایرانی میدانست و میخواست آن را از میان بردارد. از سوی دیگر در جامعه مذهبی یک دستگاه مستقل اجتماعی میدید. میخواست برای تحکیم حکومت مطلقه دولت این نهاد را از هم بپاشد و بدین ترتیب از ارتباط و تجمع آزادانه مردم جلوگیری کند.
رضاشاه همچنین سعی در مهار بازار داشت. مالیاتهای سنگین بر بازار بست، بازرگانی خارجی را به انحصار دولت درآورد و در امور صنفی تجار دخالت نمود.
پیامد مشخص این سیاستها برای خانواده بازرگان اینکه هیئت نمایندگی تجار، که آقا تبریزی ریاستش را به عهده داشت، بسته شد و جلسات بحث فلسفی، که آقا تبریزی در منزل برگزار میکرد، به دستور شهربانی منحل گردید. علیرغم این فشارها به نظر میرسد وجه تجددطلبی آقا تبریزی و حمایتش از دستگاه برجنبه مذهبی و بازاریش غلبه کرد و او از تحول دوران رضاشاهی استقبال نمود. باید گفت به همان اندازه که آقا تبریزی به طبقات جدید پیشرو و حاکم دوران پهلوی اول تعلق نداشت، به همان اندازه هم از قشر سنتی ما قبل پهلوی دور بود. به همین خاطر وی جلوهای از اختلاف و جذبه متقابل نسل سنتی با اقشار نوین اجتماعی ایرانی در آغاز قرن معاصر محسوب میشود.
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:28
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
زندگینامه
ویژگی های آثار
آثار عطار
نمونه آثار
مذهب عطار
اطلاعات و دانش عطار
عطار متأخرین
سخن آخر
منابع و مأخذ
زندگینامه
فریدالدین ابو حامد محمد بن ابوبکر ابراهیم بن اسحاق عطار نیشابوری،یکی از شعرا و عارفان نام آور ایران دراواخر قرن ششم و اویل قرن هفتم هجری قمری است. بنا بر آنچه که تاریخ نویسان گفته اند بعضی از آنها سال ولادت او را 513 و بعضی سال ولادتش را 537 هجری.ق، می دانند. او در قریه کدکنیا شادیاخ که در آن زمان از توابع شهر نیشابور بوده به دنیا آمد. وی در شهر شادیاخ ولادت یافت . چنانکه می دانیم پس از حمله غزان به سال 548 شهر نیشابور ویران شد و چندی بعد شادیاخ که در جانب راست نیشابور واقع بود جای آن را گرفت و چون باز در حمله مغولان ویران گشت این بار نیشابور به محل قدیم خود عودت یافت . بنابراین خواه عطار در شادیاخ و خواه در کدکن که هر دو از اعمال نیشابور بوده اند ولادت یافته باشد وی منسوب به شهر نیشابور هست و اینکه حاج خلیفه او را در چند مورد از کتاب خود همدانی شمرده البته درست نیست . ابی بکر ابراهیم مرد بیدار دلخدا شناس وطریقت دان بوددر نیشابور به دارو فروشی می پرداخت ومحترم ومعزز می زیست.
همسر ابراهیمزنی پاک نهادخداپرستزهد پیشه وزاهد منش بود که بیست وچند سال آخر عمر را به خلوت نشست بوددر را بر کس وناکس بسته وتنها به پرستش خدای یگانه می پرداخت(خسرونامه چاپ تهران).
این زن وشوهر دین داربه دامن عنایت پیامبر گرامی اسلام دست زدند وبه شرف نام عزیزشپسر را " محمد" نامیدند "ابو حامد" کنیه اش کردند:
آنچه آنرا صوفی آن گوید بنام ختم شد آن بر محمد والسلام
من محمد نامم واین شیوه نیز ختم کردم چون محمد ای عزیز
ابو حامد محمددر شهر نیشابور پرورش یافتبه استاد سپرده شدعلم وفضل آموخت و" فریدالدین" لقب یافت. سالهای کودکیش به احتمال قوی در اواخر عهد سنجر گذشت . در فاجعه غز (548) که نیشابور و خراسان به دست آن ها افتاد فریدالدین محمد شش یا هفت سالی بیشتر نداشت . ماجرا یک شورش خشم آلود مشتی تر کمان شبانکاره بود – که از ناچاری با سلطان به چالش برخاسته بودند . فقط بی تدبیری سلطان و امیران در گاه آن را به یک فتنه خونین تبدیل کرده بود – فتنه غز حادثه چنان عظیم چنان موحش و چنان درد ناک بود که نمی توانست در خاطر کودک خردسال تاثیر درد انگیز خود را باقی نگذاشته باشد .
چند سال بعد وقتی فتنه غز فروکش کرد و پایان یافت فریدالدین محمد دوران مکتب را می گذرانید . در خانه و شاید در مکتب نیز او را نه محمد بلکه محمشاد یا چیزی شبیه آن که درآن نواحی به جای محمد بکار می رفت می خواندند. در شادیاخ یا نشابور هر جا بود محمشاد از آنچه در آن ایام در مکتب ها آموخته می شد بهره می گرفت .خط و حساب و قرآن – با مایه یی از شعر و ادب عصر . درین مدت خراسان بارها دست به دست شده بود .
برخی از منابع قدیمی از جمله جامی انقلاب حال شیخ را به ملاقات او بادرویشی سبک بار و فرزانه نسبت میدهند که تحولی ناگهانی در روان او ایجادنمود، با این حال براساس مدارک متقن و معتبر این داستان ساختگی و افسانهاست. داستان که خود حکایتی بس زیبا، دلانگیز و آموزنده است بدین گونهاست: ( گویند سبب توبه وی آن بود که روزی در دکان عطاری مشغول و مشعوفبمعامله بود، درویشی آنجا رسید و چند بار ـ شیء لله ـ گفت. وی بدرویشنپرداخت. درویش گفت ای خواجه تو چگونه خواهی مرد؟ عطار گفت چنانکه توخواهی مرد درویش گفت تو همچون من میتوانی مرد؟ عطار گفت بلی درویش کاسهچوبین داشت زیر سر نهاد و گفت الله وجان بداد. عطار را خیال متغیر شد، دوکانبر هم زد و باین طریقه درآمد.) همانطور که اشاره شد این داستان افسانهایبیش نیست ولی مسلما شغل داروفروشی و طبابت عطار،که روزانه نبض حدود پانصدبیمار را میگرفت
به داروخانه پانصد شخص بودند که هر روز نبضم می نمودند
و به مداوای بیماران گوناگونی میپرداخت، او را با افکار وعقاید مختلفی از جمله پیروان طریقت صوفیه و دنیای اعجاب انگیز اولیاء الله آشنا نمود و حکیم که علاقهای مفرط به عرفان و تصوف داشت بدین خرقه درآمد. شیخ از زمان انقلاب و تحول روحی خود تا زمان مرگ دهها اثر تحسین برانگیز درادب و عرفان پدید آورد که نگارش و سرایش تألیفات به نظم در عین اشتغالبه حرفه سنگین طبابت گویای اراده نیرومند و پشتکار عطار است.عطار در روزگارجوانی و اواسط عمر خویش به رسم سالکان طریقت مسافرتهای دور و درازی راآغاز کرد و در این سفرها که مصر و هندوستان و مکه و دمشق و ترکستان وماوراءالنهر را در نوردید با مشایخ بزرگ زمان خود ملاقات و راز و نیاز کرد وظاهرا در طی یکی از همین سفرها به خدمت شیخ مجدالدین بغدادی (حکیم خاص سلطان محمد خوارزمشاه)رسید و چندیدر سلک شاگردان وی درآمد.