بخشی از متن اصلی :
خارج از خانه هوا تاریک و سرد بود و باران حتی برای یک دقیقه بند نمی آمد. ولی در اتاق پذیرایی خانه ی شماره ی 12 در خیابان کاستبل محیطی زیبا و گرم بود. آقای وایت پیر و پسرش هربرت شطرنج بازی می کردند و خانم وایت نشسته یود و آن ها را نگاه می کرد. پیرزن خوشحال بود چون پسرش و شوهرش دوستان خوبی برای هم بودند و آن ها دوست داشتند با هم باشند. پیرزن با خود فکر می کرد «هربرت یک پسر خوبی است» «ما سال های زیادی را برای به دنیا آمدنش صبر کردیم و من تقریباً 40 ساله بودم وقتی که هربرت متولد شد ولی ما خانواده ی خوشحالی هستیم» و آقای وایت در همین هنگام لبخندی زد.
درست است. هربرت جوان بود و بسیار می خندید و پدر و مادرش نیز با او می خندیدند. آنها خانواده ی پولداری نبودند ولی یک خانواده ی کوچک شاد بودند. هربرت و آقای وایت صحبت نمی کردند چون با دقت داشتند بازی می کردند. اتاق ساکت بود ولی باران صدای بدی را ایجاد کرده بود و آن ها صدای باران را از پشت پنجره ها می شنیدند. ناگهان آقای وایت گفت «به صدای باران گوش دهید».
هربرت جواب داد: امشب شب بدی است. امشب شب خوبی برای بیرون رفتن نیست. آیا دوست شما آقای تام موریس امشب اینجا می آید؟
آقای وایت: بلی، درست است. او حدوداً ساعت 7 می آید ولی شاید باران ...
آقای وایت صحبتش را تمام نکرد چون هربرت صدایی را شنید.
هربرت گفت: گوش کنید. کسی پشت در است الان
آقای وایت گفت: من صدایی نشنیدم . ولی از صندلی اش بلند شد و رفت که در خانه را باز کند و خانم وایت بلند شد تا اتاق را مرتب کند.
آقای وایت: بفرمائید تام. خیلی عالی است که شما را امشب می بینم ولی چه شب بدی است. کتت را به من بده و بیا داخل اتاق پذیرایی. آن جا گرم و زیبا است. در جلویی باز بودو هربرت و خانم وایت احساس سرما کردند. سپس آقای وایت با یک مرد بزرگ که صورتی سرخ رنگ داشت به خانه برگشت. این مرد همان تام موریس دوست آقای وایت بود. آقای وایت به همسر و پسرش گفت «من و تام در دوران جوانی با هم دوست بودیم ما قبل از اینکه تام به هند برود با هم بودیم. سپس آقای وایت همسر و پسرش را به تام معرفی کرد.
این فایل با فرمت word در اختیار شما قرار میگیرد
تعداد صفحات : 19
دانلود کتاب کامل فیلمنامه نویسی که شامل 52 صفحه و مشتمل بر بخش های زیر است:
نوع فایل : Word
فهرست مطالب
داستان چیست؟
پیرنگ
قصه
تعریف قصه
هدف قصه ها
مختصات کلی قصه ها
ویژگی های عمده قصه های عامیانه
لطیفه
انواع قصه ها
نثر قصه های عامیانه
داستان تمثیلی
داستان کوتاه
گوگول
ادگار آلن پو
جیمز جویس
فرانتس کافکا
ارنست همینگوی
جی دی سلینجر
داستان کوتاه
خصوصیات داستان کوتاه – ناولت – رمان
داستانک – رمان – اشتراک داستان کوتاه با رمان
عناصر ساختاری پیرنگ – گره افکنی –کشمکش – هول ولا یا حالت تعلیق
بحران – بزنگاه یا نقطه اوج – گره گشایی
حقیقت- شخصیت – شخصیت پردازی
درونمایه – موضوع – صحنه
کانون تمرکز- زاویه دید- زاویه دید درون – زاویه دید بیرونی
گفتگو – سبک –مکتب
عمل داستانی – تمثیل ونماد
نماد- ارکان داستان – شرح – گسترش – دراما یا نمایش داستانی
تعریف گزارش
رپورتاژ – روایت – طرح
رمانس
رمان و انواع رمان – رمان پیکارسک
رمان گوتیک – رمان تاریخی- رمان رسالتی
رمان سیال ذهن – رمان خیال و وهم
رمان علمی – رمان تمثلی – رمان نمادین – رمان داستان وهمناک
رمان عمل – رمان مهیج
رمان حادثه – رمان پلیسی و جنایی
رمان شخصیت – رمان نمایشی
رمان رشد و کمال – رمان کلید دار – رمان رمانتیک
رمان اعترافی – رمان خاطره گونه – رمان زمین - رمان آداب و رسوم
رمان ناحیه ای – رمان محلی – رمان تجربی
رمان غنایی – رمان مستند گونه یا غیر تخیلی
رمان غیر تخیلی – رمان رودوار
رمان بازار – رمان پاورقی واژه – رمان خطی – رمان
رمان نو – ضد رمان
رمان چند آوایی – رمان واقع گرای جادویی
تقسیم رمان از زاویه دید- دانای کل زاویه دید سوم شخص- زاویه دید دانای کل محدود-زاویه دید نمایشی
روایت نامه- روایت یادداشت گونه – تک گویی
تک گویی درونی- تک گویی نمایشی
حدیث نفس
خلاصه و چکیده مطالب مهم – درونمایه – موضوع
صحنه – سبک – لحن – فضا ورنگ – نماد
کینه سیک – عنوان فیلم – موسیقی فیلم
متن سینه آستیک – متن فیلمیک – تشخیص ژانر
امپرسیونیسم – اولین فیلم ناطق – ژرژمه لیس
تم – لایت موتیف – هارمونی – آکورد – واریاسیون
دانلود فیلمنامه با موضوع اعتماد که شامل 12 صفحه میباشد:
نوع فایل : Word
نام فیلمنامه: اعتماد
فهرست محتوا
دانلود فیلمنامه دومینو که شامل 15 صفحه میباشد:
نوع فایل : Word
طرح فیلمنامه بلند
نام فیلم : دومینو
در شبی بارانی، مهران که در خیابانی تاریک و بلند در حال قدم زدن است ، بوسیله شخصی که در کمین او بوده، مورد ضرب و شتم قرار می گیرد . این حمله طوری اتفاق می افتد که مهران نمی تواند شخص مورد نظر را بشناسد . پیر مردی که در فاصله صد متری محل حادثه ، در آلونکی نگهبانی مزارع و ماشین آلات کشاورزی رامی دهد و آشنایی اندکی نیز با مهران دارد به طرف محل حادثه رفته و او را به بیمارستان منتقل می کند. سپس فرامرز و لیلا بوسیله تماس پیرمرد از حادثه اطلاع یافته و آنها نیز به بیمارستان می روند، و در ملاقاتی که در این نقطه بین لیلا و مهران اتفاق می افتد مشخص می شود که مهران عامل این حادثه را به جریان اخراج شدن خود و اشخاصی که مدام وی را بعد از اخراج از دانشگاه تحت نظر دارند تا حدودی مربوط می داند . همچنین مهران دوباره از لیلا تقاضای جدایی می کند که با مقاومت شدید وی روبرو می شود . ( 5 ماه بعد ) مهران به دیدار استاد می رود . تا بر اساس قول وی ، علت و عاملان اخراج وی را برای او فاش کند . زیرا طی پنج ماه گذشته نیز تهدیدات تلفنی و لفظی و تعقیب های مداوم ، همچنان ادامه داشته است . البته مهران همواره بر این واقعیت که گویی این تهدید ها و فشارها از دو سوی مختلف بر او و لیلا وارد می شود ، تاکید داشته اما هیچ گاه نمی تواند غیر از عاملان اخراجش شخصی یا گروه دیگری را در این قضیه شناسایی کند...